+

 

اختلاف در انسجام

·        فريدون بينش

حزب انسجام ملي تولد يافت. البته اساساً احزاب با ثبت رسمي در وزارت عدليه، پا به عرصه وجود مي گذارند؛ اما كنگره حزبي در واقع جشن تولد احزاب است. تولد احزاب با برگزاري كنگره به مردم اعلام مي شود. از اين جهت است كه مي گوييم انسجام تولد يافت!

 از انعقاد نطفه اين حزب، شايد در حدود دو سال سپري مي شود. زماني كه داكتر فاروق وردك، رئيس اداره امور و صادق مدبر معاون ايشان بود، اين حزب، به جلب و جذب نه چندان علني آغاز كرد. از اين جهت تصور مسلط اين است كه انسجام، توسط ايادي ارگ، به سوي جامعه هزاره پمپاژ مي شود. خصوصاً نقش داكتر فاروق وردك رئيس سابق اداره امور و وزير لاحق وزارت معارف را بسياري از آگاهان سياسي در شكل دهي اين حزب، برجسته مي پندارند؛ هرچند كه انسجام خود، همواره چنين اتهاماتي را بي اساس و غرض مندانه توصيف مي كند.

كنگره انسجام، در هوتل كابل-دوبي؛ هوتل مجللي در غرب كابل- در جريان روز هاي پنجشنبه و جمعه برگزار شد. در اين كنگره صادق مدبر، بي آنكه دلهره رقابت با كسي را تحمل نمايد؛ تجويز رهبري حزب را به طور فوق العاده به دست آورد. نور اكبري نماينده مردم دايكندي در ولسي جرگه نيز در اثر يك رقابت صوري به معاونت آن برگزيده شد. از اين جهت، به نظر مي رسد، كنگره انسجام با موفقيت به انجام رسيد؛ زيرا از قبل، تصميم برآن بود كه آقاي مدبر رداي رياست يا رهبري، و آقاي اكبري قباي معاونت حزب را در بر نمايند. موفقيت سياسي حزب در بازي هاي سياسي پيش رو اما همچنان در هاله اي از ابهام است؛ با آنكه امكان دارد، حلقاتي در درون و بيرون دولت، اين حزب را به عنوان يك پروژه اقتدار شكن در جامعه هزاره، در مقابل خليلي و محقق، مورد حمايت و عنايت تام قرار دهد. ابهام و ناروشني موفقيت اين حزب زماني مضاعف مي شود كه به نكات اساسي ذيل دقت نماييم:

يكم؛ شخصيت مدبر

آقاي مدبر، فاقد كركتر رهبري است. ايشان شايد براي كارهاي ديگر ساخته شده است و اين هرگز نمي تواند مذموم تلقي شود، يا توهيني به ايشان باشد. استعداد انسان به اندازه خود انسان متعدد است. مدبر در نقش يك بوروكرات؛ آنهم تحت هدايت يك مقام مافوق مي تواند، صادقانه و سختكوشانه ايفاي وظيفه نمايد؛ چنانچه در طي چند سال گذشته نيز در اداره امور، اين نكته را به اثبات رسانده است. حتا بسياري از نزديكانش به اين باور است كه هم اكنون نيز، اجراآت ايشان در اداره امور تحت تأثير داكتر فاروق وردك به انجام مي رسد. سابقه سياسي همكاري با طالبان و روحيه معامله جويانه ايشان نيز مي تواند، در جهت ناكامي پروژه سياسيش، مزيد بر علت فوق باشد.

دوم؛ ريخت و پاش سريع در كدر رهبري

در آستانه برگزاري كنگره، تعدادي از كدرهاي مهم و مشروعيت ساز انسجام از حزب كناره گيري كردند. آقاي فهيمي بلخابي به عنوان مردمي ترين چهره انسجام و انجينير عادل وزير معادن به عنوان تكنوكرات ترين چهره آن حزب، با شماري از وكلا و اعضاي شوراي رهبري حزب، كناره گيري خويش را اعلام نمودند. در دومين روز كنگره حزب نيز، اعلاميه ديگري پخش شد كه از كناره گيري اعضاي ولايت غزني اين حزب حكايت مي كرد. نويسندگان اين اعلاميه، كنگره را به دليل برنامه هاي برساخته از پيش و استبداد رأي عده اي از كاگزاران آن، نمايشي و مخالف منافع مردم خوانده بودند.

سوم؛ تركيب ساختاري

هسته مركزي انسجام، از مرده ريگ حركت اسلامي افغانستان، به رهبري آيت الله آصف محسني تشكيل گرديده است. حزبي كه از بدو پيدايش تاكنون از سوي جامعه هزاره كمتر برتافته شده است و در آينده نيز چشم انداز روشني را ترسيم نمي كند. همچنين موجوديت افراد مانند نور اكبري؛ با پس زمينه اي كه از خانواده اش در فاجعه افشار در اذهان جامعه هزاره جاگير شده است، به سختي مي تواند براي يك حزب، در بستر اجتماعي هزاره ها جاذبه ايجاد كند.

خلاصه اينكه؛ نكات ياد شده، مسير حركت انسجام را به شدت نفس گير و ناهموار مي سازد. و حتا بسياري ها به اين باور اند كه اين حزب در نخستين روزهاي تولدش، سايه ترس انگيز مرگ را بربالينش احساس مي نمايد؛ هرچند كه آدم هاي قدرتمندي مانند رئيس جمهور در نقش داكتر به شش هاي اين نوزاد اكسيژن پمپ مي كنند. به ياد دارم در گذشته ها –در برخي از نقاط هزاره جات-  باوري وجود داشت مبني براينكه روز جمعه براي تولد نوزادان روز مباركي نيست. بر مبناي همين باور، حيواناتي كه در روز جمعه زاده مي شدند، مردم تكه اي از گوش شان را مي بريدند و از سوراخ ديوار بيرون مي انداختند تا آسيبي را كه احيانا به دليل نحوست و نامباركي روز زاده شدن نوزاد، به آن، يا به شير مادرش مي رسد، با اينكار برطرف شود. انسجام نيز در روز جمعه كنگره داشت. يا به عبارتي انسجام در روز جمعه متولد شده است. ترس دارم از اينكه مبادا به نوزاد –انسجام- يا به شير مادرش –دالرهاي رئيس جمهور- آسيبي برسد. گوش شيطان كر.

 

 


بالا
 
بازگشت