تجربه مادرعلم است

ادامهء حیات انسان یا موجود با شعور وکاسب عقل وفکر در کره خاکی زمین هما نگونه که از نظرمعنوی با احساس عاطفی از مسیر آزمونهای حیاتی بسوی آرامش روانی سیرکرده است از نظرمادی نیز این حرکت با بهره گیری مثبت از تمام داشته های طبعی ودست آورد های مادی ومعنوی عقل و فکر انسانی خود انسانها، مفهوم زندگی آنان را ارایه میدهد. دست رسی به هر خواست مشروع در حالیکه حق طبعی انسانها میباشد با وجود آن مستلزم فکر درست و کار با قاعده انسانی است، تا به راحتی مفهوم زندگی داشتن را تامین نمائید. انسانها از ابتدا ی حیات برای زندگی مجبور به اجرای کار با قاعده بوده اند. که با مرور زمان یک سلسلهء آن قواعد، عادات انسانی را ویک سلسلهء آن قواعد با وارد شدن تغیرات مختلفه در ادوار حیات انسانی قوانینی را ساختند که امروز در عصر حاضر با نظر داشت تقسیمات جغرافیائی صورت زندگی انسانها را گونا گون تنظیم کرده است.

باز گوئی آنچه که در زندگی انسانها بالای آنان میگذرد به عنوان مشاهدات زندگی میتواند تفکرات انسانی را برای بهتر زندگی کردن قوام بخشد و انسان را برای باز بینی غرض نو آفرینی ترغیب نماید. از این جهت پیوسته درمقاله های نظریاتی کوشش میشود یک سلسله بازبینی ها در انطباق با مقوله های دانشمندان قدیم وجدید از برداشت های تجربوی زندگی روزمره با ساده سازی اجزای مقولات ارایه شود.

در تاریخ زندگی بشری مشاهده میشود ازآنگاهی که انسان برای بهزیستی خودش فکر کرده رهبریت مشترک باعث تحول بهزیستی حیات انسانها بوده است. امروزه سیادت چنین مجموعه مشترک رهبری کننده وتنظیم کنندهء امور بهزیستی مردم در قلمرو زیستگاه جداگانه انسانها در عالیترین شکل آن مجموعه دولت میباشد.

در این یادداشت بحث ما بحث ظهور دولت نیست. منظور این بحث، بحث چگونه گی شرایط زندگی اقتصادی در سیستم اقتصاد بازار است که مجموعه رهبری کنندهء جوامع سرمایه داری چگونه به اکمال کمبود نیاز های انسانی در چنین جوامع می پردازد.

وقتی تعریف اقتصاد بازار ، رفت وآمد متاع مجریان عرضه کنندهء دست آورد های انسانی، عرضه کردن دلخواه متاع آنان با ارزش دلخواه مجریانااقتصاد بازاردر بازارهای آزاد وخود اختیاری عرضه کننده گان کالای ما احتیاج مردم میباشد . حالا می بینیم که ارزش این عرضه وتقاضا به اساس کدام ضرورت انسانی تعین میگردد.

در واقع مثال های که در این جا ارایه میشود آنچه است که هر روز با آن سر وکار داریم. در اینجا دو ضرورت انسانی راکه یکی احتیاج اولیه انسان یعنی تغذیه غذائی ودیگروسایل ما احتیاج سلامت بدنی انسان است به بحث میگیریم.

خوب است که در باب مواد غذائی ماهیت اقتصاد بازار را در کشور خود ما در همین ماه مبارک رمضان در قید مثال بیاوریم . از آنجا که همه میدانیم نیازمندی مردم از حیث مواد غذائی در ماه مبارک رمضان در سطح تقا ضا ی بیشتر قرار میگیرد. همه مردم کوشش میکنند تا نیاز خوراکی شان در افطار روزهء شان کفاف نیات روزهء فردای شان را فراهم سازد . اما از آنجا که فورمول اقتصاد بازار درقبال نیاز وضرورت مردم نفع جوئی میکند، نه اینکه برای رضایت بخشی و قناعت پردازی مردم عمل کند. حتی قیمت ضروری ترین مواد غذائی اولیه که برای مردم ما ساده ترین سبزیجات(کچالو) است سرسام آور بالا رفته است. ماهیت فورمول اقتصاد بازار همین است که چگونه میتواند از نیازمندی های مردم مفاد بیشتر بردارد. حالا که این مثال را از وضع کشور خود ما مطرح کردیم باید گفته شود موقف و نقش گرداننده گی این اقتصاد را در قشر مذهبیون سیاسی که گروهی از آنان همین رهبران تنظیمی اند می ببینیم که آه از جگر نمیکشند تا بر منبری بروند و بنام خدا بخاطر بهره گیری کمتر، گرفتن مفاد کمتر، یک وعظی نمایند، چرا که خود شان همان زر اندوزان و ستمگران استند و سیاست گذاران سیستم سرمایه داری جهان توانسته حربهء اسلام سیاسی را در وجود دین فریبان،علیه مردم کشور های مسلمان خوب استفاده نماید. گرسنگی خود یک جبهه بر علیه حیات انسان است. مردم نشنیده انداین مذهبیون سیاسی علیه وضع قیم که از توان خرید مردم خارج است هیچوقت در عقب شیشهء تلویزیون ویا صدا پخش کن رادیوئی قرارگرفته و گیرند ودر این باره چیزی گفته ویابگویند. اما همیشه شنیده شده که در ماه های مبارک رمضان سالها در این بحث زانو زده اند وتکرار در تکرار گفته میروند که چه چیز روزه را باطل میکند وچه چیز نمیکند. عطر بزنید عطر نزنید. نظر بالا اندازید، نظر پائین اندازید. در افطار خرما ثواب دارد ودر سحر آب ثواب دارد

در سیستم اقتصاد بازار سوء استفاده از نیاز وضرورت انسانها در تمام عرصه ها مشهود وموجود است. مثلأاز وسایل ما احتیاج سلامت بدنی انسان، سیستم اقتصاد بازار چگونه سو استفاده میکند . همه میدانند که برای تولید یک پایه تلویزیون، رادیو کست، ویدیو، سی دی پلیر چقدر مواد بکار رفته وچه مقدار کار مصرف شده است. در مقایسه با تولیدات فوق مصارف یک قاب چوکات عینک از لحاظ موادی که در آن بکار رفته واز لحاظ تولید کاری که بالای آن مصرف شده است بسیار متفاوت است. اما نرخ فروش ، این دو قلم جنس بنا به نیاز مردم تعین شده است. بدین معنی که یک شخص میتواند بیدون داشتن وسایلی قسمأ زینتی از قبیل"ویدیو، رادیو کست، ویا سی دی پلیر" فعالیت روزمره خود را انجام بدهد. اما یک شخص در صورت داشتن مشکلات ویا ضعف بینائی بیدون داشتن عینک نمیتواند فعالیت روزمره خود را انجام بدهد. لذا یک قاب چوکات عینک با نرخ فروش بیشتر از یک سیت سی دی پلیر، تیب ریکاردر وویدیو ویا تلویزیون درمعرض دادوستد قرار میگیرد. ناگفته نباید گذاشت که این مقایسه مختص به جوامع است که سلطهء اقتصاد بازار در آن جوامع قطعی وجود دارد مانند( کشور های سرمایه داری قاره امریکا اروپا ویا استرلیا وسایر کشور های سرمایه داری) مثال ها در شرایط امروزی افغانستان در دیگر نیازمندی ها قابل مقایسه میباشد

 

محمد یعقوب هادی

 


بالا
 
بازگشت