خوشه چين

 

دزد آراء مردم

تخم مرغ دزد ، شتر دزد هم می‌شود

کسی که آراء مردم را دزدید. برای حفاظت ننگ وناموس وطن به اندازۀ یک غوزه کوکنارارزش نمیدهدهمه را فدای لندن میکند آرامگاه میرویس نیکه واحمد شاه با با را پامال مینماید.

رفلی زمان ویسل به دهان چٌرمیکند ومیگوید که من بازی قرنها استم درمیدان       (( افغانستان)) بردوباخت بین المللی را مساویانه اعلان میدارم ومیگویم که درین میدان بردوبا خت  وجود ندارد فقط مردم افغا نستان است که قربانی میدهند.

     هربلبل آزادۀ« وطن پرستان» شکارشده درقفس صاحبش میخواند.وقتیکه آزادشد درفضا دربلندای کوه وبالای شاخ درخت به نوامی آید. ترانۀ آ زادی میسراید دوباره درقفس صاحب خود برنمیگردد.

هرسگ«وطن فروشان»دزدی شده ازسرزمینی ازبالای بام صاحب خودبه جفیدن می آید اگرصاحبش اورااز درخود براند. ازاسارت وبندگی خود خجالت نمیکشد.درپشت دروازۀ صاحب خود  گریه میکند و قوله میکشد.

دل آدم برایش میسوزد.

"ابر اگر ازقبله خیزد سخت باران میشود"

"شاه اگر عادل نباشد ملک ویران میشود"

دولتهای که بنیادش رابیگانگان مانده اند. عبارت بوده اند ازپلهای ارتباطی که به سوی اهداف بزرگ دربلند مدت گذرنمایند،مگر درتقابل،نظامی و سیاسی و اقتصادی این پل ها تخریب گردیده اند. به پل جدیدی نیاز شدید افتیده است.یعنی که چنین گونه دولتها درکنار دریا ودرمیان بحرانها ساخته شده است. ازین خاطر است. که شاعری می فرماید.

"یک نصیحت با تو دارم تو به کس ظاهرنکن"

"خانۀ   نزدیک  دریا  زود  ویران   میشود.

 دولتها ی ساخته شده درمیان بحرانها بحرانهای دیگری می آفریند. پس دولتهای ساخته شده به مرغانی می مانند که قبل از وقت بانگ میدهند سرخودوصاحب خودرا می خورد.                                                                                          دولت موجودافغا نستان(( بدل،بی کیفیت وپاکستانی است))را بیگانگان درغیاب مردم افغا نستان درمحل بیگانه اساس گذاشتند. وبعد مراحل دیگرش را از قبیل« لویه جرگه ولویه جرگه دوم»درزیرخیمۀ بیگانگان به اساس تهدید بیگانگان، قانون بیگانه ساختند وخلقهای بی دفاع ما را مجبوربه اطاعت کورکورانه ازقانون اساسی ساخت بیگانگان ساختند واین بیگانگی،به حیث مرض مزمن درعقول وقلوب بعضی ازنخبگان افغا نستان رخنه کرده همه را دیوانه ساخته است.

خودیها با خودیها سردشمنی را پیشه کرده اند.

 «عیارا ن» اخلاقاً قضاوت مینمایند:این طورکه چپ شکست خورده باتمام کمبود یها وخطا های سیاسی اش به حال مردم بی دفاع کشورمفید بود. اگرچپ را راست تحویل گرفت. خوب تر این بود که در رأس حاکمیت اسلامی عالم دینی وطن دوست وبا وجدان اخذ موقع میکردتا جاسوس وطن فروش وخائن به دین وملت افغا نستان.

"من چرا بي خبر از خويشتنــم"

 "مــن كيم تا كه بگويم كه منم"

"من بدين جا ز چه رو آمده ام"

 "كيست كه تا كو بنمايد وطنم"

"آخرالأمر كجا خواهــم شـــد"

 "چيست مرگِ من و قبر و كفنم"

"گاه بينم كه در اين دار وجود"

 "با همــه هــمدم و هــم سخنم"

"گــاه انــسانم و گــه حيـوانم"

 "گاه افراشته و گــه اهــریمـــنم"

شعر با لا بیان میداردکه انسان افغا نستان هنوزبه حیث انسان درسطح کرۀ خاکی جایگاه خودرا نیافته است.همیش این سرزمین هدف د ست برد دزدان دریائی، حملات وحشیهای قبایلی قرارگرفته است.امروزه انسان كه توان پرواز به سوی آسمان هارا دارد. ودرآن طرف آسمانها میخواهد فضای کیهانی را سبزه کوبی نماید.چراانسان افغا نستان ازمیلۀ سبزه کوبی فضای کیهانی برگشت نموده است. درآن سطحی سقوط مینماید که شایستۀ نام یک حیوان نیست.   خلقهای رنجدیده وبلا کشیدۀ  نجیب وشریف افغا نستان.                                        نسل«عیاران»برخاسته ازشرایط جنگ وخون به شمااعلان میدارد.به این عبارت که رهبری دیروز جنبش چپ بربنیاداند یشه های جهان بینی علمی.دریک مقطۀ زمانی، مطرح بودند. مطرح شدند.عرض وجود کردند.وبعد طردگردیدند.

"رعیت چو بیخ است سلطان درخت"

"درخت ای برادر از بیخ باشد سخت"

"مکن تا توانی دل خلق ریش"

"وگر میکٌنی  میکنی بیخ خویش

  بعضی ازین ها مسخ سیاسی شده اند.درینجا ودرآنجا یاوه سرائی مینمایند.درپس پیری، تسبیح دراز101 دانۀ دردست گرفته اند توبه واستغفارمیگویند. تخلصها خاندانی پیدا کرده اند.                                                                    

تعدادی لغمانی وپغمانی شده اند

دیگران بامیانی و پروانی شده اند

سومی و چهارمی پنجشیری

 وکو هستانی

شده اند

 فراری ها ی اروپائی

ازفرط قرضداری

پوپل زی، بارکزای، الکوزی

سرانجام معاون اتاق های تجارت.

ومشاورکرزائی شده اند.

شخصیتهای دست یک رهبری دیروزعدۀ درپنای مقاومت پنهان شده اند. وعدۀ دیگر آغوش گلبدین،وطالب را مستریح تروامن تربرای خودیافته اند.  اگرکسی یاد آورمیشود که اینها((شمارانگشت)) نیروهای چپ ومترقی هستند سخت دراشتباه غلطیده اند. این قماش مردم مرتجع ترین وخائن ترین افراد به جامعۀ خود میباشند.  به شما رجوع مینمایم که بعضاً نخبگان ما ازخود بیگانه شده اند. به همه استرا تیژی دشمنان سعادت خلق های ما سرتکان میدهند. مردم مارا به مرگ گرفته اندکه به تب راضی شوند.ازگرگ نمیترسندازشبیه گرگ میترسند((گرگهای مصنوعی ساخت انگلیس امریکا وعربستان وپا کستان)).گویا که امریکا اگرصحنه را ترک بگوید طالب می آید.خلقهای ما میان جنگ پدروپسرهیچ فرقی نمیگذارند ازین بیش حق قربانی دادن را  برای منافع بیگانگان ندارند.   ازدیدگاه«عیاران» آن چنان که دواودخان راه خیانت سازی را پیشه کرد علیه خانوادۀ خود کود تا کرد.

درکودتای هفت ثور حادثه((دست سیاه را ازآستین خرص بیرون آورد)) درتبانی باکشور شوراهای وقت(( روس))دولتهای نامشروع وغیرقابل قبول به مردم ساخته شد.                                                        

   این تصادمات بین القارۀ((آیدیولوژیکی،ملی،قومی،مذهبی،زبانی))سیلاب مدهش را ازمنابع واشنگتن وکرملن جاری ساخت.خاک،گل ولای سرزمین مارا لوشید یاروبید به سنگلاخ وحشت قرنها مبدل کرد.آب وهوای سنگلاخ قرنها به اساس سناریوی ازقبل تنظیم یافته ایجادگرکنفرانس بن شد.به این خاطراست که عیاران به مشرو عیت کنفرانس بن ازهمان اساس سوالیه گذاشت؟ این باربرای باردوم به مردم شریف ونجیب افغانستان میگویدکه انتخابات (( دزد آراء مردم)) موجودافغا نستان  نامشروع است.وبگوئید که درطول قرنها مهاجمین به حق ما مردم غریب ظلم را روا دیده اند.جبراً دزدان ورهزنان واوباشان راوقتاً وفوقتاً برمقدرات ماحاکم ساخته است.شخصیت که آراۀ مردم را دزدی کنند.

کبوتر با کبوتر باز با باز 

  کند هم جنس با هم جنس پرواز

چطورمیتواندکه درادارۀ کشور وکشورداری ازدزدان دیگراستفاده نکند یعنی که دزدان بین ا لمللی برای دزدان داخلی مشروعیت میبخشند تابعضی ازاوباشان زیرعنوان صاحبان وطن با دزد بیرونی دهن جوال بگیرند. مردم دزدان دهن جوال بگیر یک جامعه را از لحاظ شرعی مجرم گنهکاروخطا کارمیشمارند و توده های ملیونی دزدان را به حیث مردمان  بیحیثیت میشناسند. 

 خلقهای بیدفاع وطن میگویند که به هیچ وجه رهبری بی حیثیتان را نمی پذیریم. پاسخ  برای مردم وتوده های ملیونی مربوط ومنوط میشودبه اینکه گفته شود.هیچ کشوربا قدرت نظامی واقتصادی حاضرنمیشود که به زخم های ناشی از اشتباهات خود مرهمی بگذارد.

                  به یاد خایۀ قچ جان روباه برآمد  

 درین اواخرجهانیان به خصوص  امریکا و انگلستان به این نتیجه رسیده اند که با مردم افغا نستان ازدرمعامله وسازش، تهدید وشانتاژوتطمیع،اغوا فریب درکوتاه مدت استفاده میشود. میشود که رشوت داد، در پهلوی آنکه آدمهای پاک نفس و صادق دارد رشوت خوارهای فراوان هم دارد. به گفتۀ انگلیس درمجموع  بغیر از یک خانوادۀ محدود دیگران اجیرونوکرنمیشوند.تاریخ به اثبات رسانیده است که دردرازمدت دشمن را میشنا سند را ه اتحادرا درپیش گرفته اند. اعتماد های بیجاه و بی مورد وقهرمان سازیهای قبل ازوقت وبعد ازوقت روسها را شکست داد. اعتماد بیجای امریکا  وانگلیس  بدون موافقۀ مردم سرانجام شکستهای آتیه را به منزل میرساند.

    نقاش را بگفتند که نقشۀ بکش ازدولت:منظرۀ ازآب دریا به روی آن حبابی را درحال شنا ترسیم کرد.    درینجا دریا عبارت از توده های مردم اند که دائم درحال حرکت، درحال نوسازی، درحال ایجاد حیات بخشی از طبعیت زنده میباشد. ودولت به حبابی میماند که لحظه به لحظه میمیرد وزنده میگردد. درین رابطه شاعر شیرین سخن این بیت را بیان داشته است.    

 "رعیت زمین است دولت درخت"

                    "بماند زمین ونماند درخت"     

  توده ها بیدار شده اند ومیگویند که

صبح دمید

برخیز زجا فاژه بکش، کهولت را ازخود بزدای وبه زنده گی آ ماده باش که بار دیگرروشنی ازکوه عیاران دمیده است.آواز بیداری را سرداده است. نویسنده را عقیده برآ نست.امروزما با همه زشتیها یش حاصل دیروزما است.آیندۀ ما درگروگرد وغبارامروزی گیرافتاده است.ازعقب آینۀ غبارآلود  امروز فردا را دیده نمیتو انیم. باید که برخیزیم وبرویم که فردارا روشن ببنیم. رسم عیاران است که ترس را به خود راه ندهیم که فردای ما فردای انسانی است وزمان ما زمان خدائی است. 

کس نخارد پشت من جزناخن انگشت من

بروید بسوی عیاران که بوی آزادی ونجات خلق های هلمند، قندهارو خلقهای پکتیکا وپکتیا وخلقهای سراسرکشور ازکوه عیارا ن می آید.

عیاران میگویند که ما بخاطرنجات خلقهای مان ازمرگ ومیرحتمی، دستان کاکو هارا فشارمیدهیم.برای نسل جوان ازبیگانه سلاح نمیگیریم نیم نان خودرا با هموطن خود با پیازوپیشانی باز میخوریم.ازخردمندان برای جوانان واطفال خود کتاب گرفته توزیع میکنیم. تا که تاریخ بخوانند حس آزادی خواهی شان بیدار شود. داستان وقصه های کا که های کابل هنوزازلای کتابها رنگش نرفته است. زنان با شهامت ودلاور برسرمردان وطن فروش چادرنهاده اند. خود شملۀ عیاری را به سرپیچا نیده اند. وصف عیاران را عریض ترساخته اند.

ازهرگوشۀ جهان، زنان با شهامت ودلاورازکانال های تلویزیون وانترنت صدای آزادی خواهی را بلند نگه داشته اند و میگویند که ازین احزاب پوقانۀ انجوها صرف نظرنما ئید که این پوقانه ها رنگ و بوی وطنی ندارند. وبی خصلت میباشند. درصف عیاران موقف وجایگاه خویش را تعین نمائید. چراکه عیاران با گردن افراشته به خود می بالند که جوانان  وخلقهای ناموس پرست و با وجدان ننگرهار وکنرهار ولغمان ونورستان همه اشعار ملنگ جان را ورد زبان خود ساخته اند وتکیه گاه مطمئنی را برای عیاران بوجود آورده اند. میگویند آب و نمکی که همراه دریاه ها ازسلسله کوهای هندوکش می آید. همه را یک نوع خوی وخاصیت بخشیده است.

خلقهای این سرزمین مردان بلند همت اند صداقت را به صداقت جواب ده چندان میدهند و جواب هجوم اندیشه های خیانت را از زاویه خیانت جواب بالمثل داده اند

 به اعراب صادقانه خدمت کرده اند علوم وفنون را براعراب با دیه نشین آموزش داده اند.آنها را تا به د یارانسانیت رهنمائی کرده اند. دین و مذهب شان را قبول کرده اند اما حاکمیتهای اعراب را نپذیرفته اند.

عیارا ن امروز به این نتیچه رسیده اند که ازمیان حلقۀ عیاران کاوۀ آهنگر سخن ور  امروزی درمقابل این ضحاکان مستبدان  بین المللی عرضه کند. تا که ظالمان بی مروت و دشمنان مقام انسان و انسانیت درمقابل ارایۀ منطق عالی ازخجالت زیر آب وعرق شوند.

عیاران امروز، میخواهند که ازحلقۀ خویش ا میر ابومسلم و یعقوب لیث صفار و امیر حبیب الله امروزی را در میدان صلح وجنگ عرضه کند. تا که درپایان جنگ صلح را  از کام ستم گران گرفته به زورپیاد ه نمایند وخلقهای ما صاحب وطن آزاد خود شوند ودیگر کسی در آتش (( پشتون بودن ،تاجک بودن، ازبک بودن هزاره بود ن وچهار ایماق بودن وغیره ها)) نسوزند همه با هم درباغ انسان و انسا نیت و حسن هم نوائی،به زنده گی انسانی معنی ببخشند.                                             اگرپای صلح درمیان است باید که صلح را ازمیلۀ تفنگ مطالبه ننمائید. صلح در اعتراف و اقرار به اشتباه پیاده شده میتواند عامل اصلی جنگ عبارت از سیاست تجاوز کارانۀ کشورهای سود جواست. کشورهای سود جوباید باهم صلح نمایند. وغرامات جنگی برای مردم افغا نستان بپردازند. 

  


بالا
بازگشت