خوشه چين

 

زیبا مینویسی

 

شرط مٌشک آنست که خود بوید نه آنکه عطار گوید.

کثافت سازان جهان به کثافت کاران افغان میگویند که علیه فساد مبارزه نمائید.

                 من به شما میگویم که به کثافت نگوئید که علیه فساد مبارزه نمائید بلکه بگوئید که بوی میدهی.

کثافت سازان جهان علیه خلق بی دفاع کشور ما چنان روزی را آورده اند که تاریخ ازبیان آن عاجزآمده است. افغانها ها در کشتیها غرق میشوند. درجنگلات یونان،از طرف گروپ مافیا وباندستهای جنایت کار مورد لت وکوب قرار میگیرند. در آبروهای ایطالیا، بدون نان ولباس، شبهارا سپری مینمایند. درریگستانهای بلو چستان میان کانتینرها جان میدهند. در زندان های پاکستان بیرحمانه لت وکو بمیشوند. در کشورهای حوزه خلیج بیرحمانه در دشتهای سوزان زیر ضربات کشته میشوند. در کشورهالند.شیرازه خانواده هارا از هم می پا شانندو زن را از شوهر جدا میسازند. طوری زمینه سازی میگرددکه زنها شوهران خودرا طلاق میدهند.

بدین مناسبت به سازمان دفاع ازحقوق بشرملل متحد پیشنهاد مینمایم که به کشورهای عضوهدایت فرمایند. درجمع انجمنهای دفاع ازحیوانات یک انجمن دفاع ازافغانها ایجاد گردد. بخاطریکه این موجود نا توان درهمه جای جهان تحقیر میشوند مورد آزار شکنجه قرارمیگیرند وکشته میشوند.علاوه برآن بعضاً ((شخصیتهای سیاسی)) به تحریک بیگانگان خود به تباهی ملت ومردم خود دست زده اندومیزنند.

هفته قبل طرح مرامی جنبش«عیاران» را باهمه کاستیها وکمبودیهای املائی وانشائی اش غرض مطالعه هموطنان عزیز خویش قراردادم ودرضمن ایمیل آدرس ونمبر تلفون دستی خودرا نوشته بودم، ازاستادان،قلم پردازان و صاحب نظران کشور عزیزخود مطالبه نموده ام که مرا درجهت غنامندی محتوای طرح مرامی کمک ویاری برسانند.

دوستی برایم تیلفون زدوگفت طرح مرامی که به سایت آریائی جهت مطالعه همگان قرارداده ای بایک اشتیاق تمام خواندم یک بارنه بلکه چندین بار،طرح جنبش عیاران را یگانه طرح مکمل همه جانبه یافتم که همه آزادی خواهان وطن پرستان ملیتها،اقوام،ادیان مذاهب،اقشارمختلف اجتماعی، اقشارمحروم وبینواپیشه وران زحمت کشان وکارگران عمدتاً«دگراندیشان» خودرا دربرنامه جنبش«عیاران» یافته میتوانند. ولی تشویش من ازشرایط تطبیقی برنامه است.

- تشویش برای تطبیق برنامه وجود ندارد. بخاطریکه جنبش عیاران عجله ندارند. هیچ چیزی را به مانند احزاب مستعجل درسر نمی پرورانند که بخاطر وزیرشدن ویاحداقل اشغال وظیفه بخاطرگرفتن معاش دالری همه داروندار گذشته معنوی خودرا به یک دو قمار ببازند.بهترین قمارعیاران، بخاطردفاع ازموقف انسان، مستحق زیرداررفتن است.  

- برای من ازبیان این جمله که زیبا مینویسی جالب افتاد درجواب ازش با این نوشتن تشکر کردم شرط مشک آن است که خود بوید نه آنکه عطارگوید.باعث افتخار من است.چندی قبل دوست دیگری برای من زنگ زده بود که خیلی زشت مینویسی، درجوابش علت زشت نوشتن رانوشتم وازطریق سایت وزین آریائی غرض مطالعه هموطنان عزیزخودگذاشته بودم. کنون دربین دو کلمه زشت وزیبا قرارگرفته ام.

مارا میلی به اینگونه حکومت داری وآن گونه حکومت داری نیست((اشغال کشور،تحقیروتوهین ملت افغان درسراسرجهان تجاوز به کشور، تجاوزبه ناموس،زن وفرزند، طفل، اعتیاد و خود سوزی زنان، همه اش وسایل و رابطه های اندکه توسط امکانات داخلی که بعداً جایگاه متخصصین پهلو بند را میگیرند طراحی وسازماندهی میگردند.))همکاری با این گونه اداره آدم را درسطح متخصصین پهلوبند معرفی میدارد. اگر چنین نیست خیر بخوان.

درکشورمان حیات به مفهوم واقعی معنی خودرا بکلی ازدست داده است. درین خصوص مادروطن می فرماید همه کس تنها مرگ را می بیند وبس. حیات تنها در لبهای جنبنده یگان افراد به مشاهده میرسد. مگرزنده گی راز بسته است درچشمان مادرتو که منم. زمانیکه شیرم را با زهرآمیختند(( تفرقه بیندازحکومت کن)) فرزندانم آنرا نوشیدند. زمانیکه درفضای افتراق درو دیوار وسقف مرا فروریختند. ومن چیغ میزدم وکمک می طلبیدم دستان مرموز دیگری درپرده ابهام،لجاجت وعدم اجابت بدون آنکه بدانم، فهمیدم که همیش این دست درسرشانه ام بوده است. 

زمانی که دانسته شدم بعد ازان به علت شرم لبانم دوخته شد تا که کلمات ممنوعه را به زبان بیاورم وفریاد زنم. این مطلب را وقتی درک کردم که شلاق هدایت برای بوسه به زمین مجبورم میکند. چقدرسخت است که درحالت تنگ دستی مرگ هم بامن هم آغوشی نمیکند. صدائی غیب میرسد بمن میگوید. تورا تا به آنجامیرسانم که بدانی پیکرتودیگر بعدا زسوختن درخاکستر نمیسوزد.  آنگاه است که صلح پیاده میشود. نه جنگی باقی میماند و دعوای.

   یک لقمه نان را با پیازمیخورم با پیشانی بازمیخورم با عزت وشرف میخورم.  ولی هنوزرسالت ما به حیث انسان به پایان نرسیده است. شخص خودم 62 ساله به طرف شصت وسه روانم،چشمان ماکم بین، گوشهای ما شنوائی اش ضعیف، دندان درکله نه،از ذایقه ولذت اثری نمانده است.نسل زده وزخمی بیرون آمده ازشرایط وحشت ودهشت«اشتباهات بین ا لمللی» قرن بیست، فرسوده روبه زوال، ازخطاهای گذشته. برای نسل تازه وارد درصحنه سیاسی ورشد یابنده.ازخطاهای خود بیان نمائیم ازکمبودیهای خود برای شان بگوئیم تا که آنها به مانند گذشتگان خود کاری را انجام ندهند که انجام کارشان به فاجعه انسانی منتهی شود. درین عصرساینس وتکنالوژی پیشرفته ووارد درقرن بیست ویک وشتابنده که هیچ قدرت مند جهان،قوی ترین تئوریسن جهان، قادر به پیش بینی حوادث نبوده ونیست که مسیرحرکت تعجیلی انکشافات را به نفع خودتغیردهد ویا تحولات را همه درزمان حیات خود مشاهده نماید. تنها کاری را انجام میدهند که اطفال با آتش قرن بیست و یک بازی مینمایند وجهان را به پرتگاه نابودی سوق میدهند.

بلی! نوشته های من همه اش باآنکه کمبودیهای املائی وانشائی داردودعوی هم نکرده ام که ادیبم وشاعرونویسنده،آنچه که احساسم بیان مینمایدازلحاظ وجدان همان را به روی صفحه می آورم«طرف بادی اش منگر،کشش را بنگر» این که چه کسی درآئینه حقیقت« عیاران»چگونه خودرا میبیند.گله ازگذشته خودداشته باشندکه چطورکارنامه های خودرا خانه پری نموده اند. 

نوشته های من« جنبش عیاران» به دوای زراعتی میماندکه دهاقین درایام بهاران درگندم سبزخود پاش میدهند از اثر پاشیدن این دوای زراعتی گیاهای هرزه همه ازمیان میروند گندم ازتحت تأثیرگیاه های هرزه بیرون آمده قدراست مینماید وبعد گیاهای هرزه دیگررا تحت سایه خود قرار داده گیاه های هرزه به مرورزمان خشک میشوند.

ویا به خویشاوه گری میماند که سبزی کاران،ازپهلوی رومی، کبل وغمی را میکنند وازپهلوی خربوزه وبادرنگ وتربوز شنگل را، واقعاً که منظره سبزگندم با قامت راست افراشته وخوشه های پردانه که بعداً رنگ طلائی را به خود میگیرد. منظره زیبای باغچه های سبزی وفالیزها وباغ های میوه باب که نوازش دست باغبان را گرفته باشد. به ماهیت دوام زنده گی ارزش میدهد.

عیاران با الهام ازبرخورد نا سالم کشورهای متجاوز((شوروی و امریکا)) به هیچ وجه به بیگانگان دل نمی بندند.مگرآنکه منافع متقابل درحدومرز انسانی نهفته باشد.

درینجا «عیاران» به باغبانهای تجربه کارودهاقین خاک شوران که زمین برای بهره برداری آماده میسازندمیمانند. عیاران برخاسته ازقراء وقصبات ودهات که شهرنشین شده اند.هنوزپیوند خودرا بامردم دارند محبت را ازدهاقین وباغبانهای وطن باخودبه شهرآورده اند.انتقال دهنده فرهنگ صداقت راست کاری،ناموس داری وناموس پرستی،پاس آب ونمک، درشهرها میباشند. همانطورکه دهقان خوب از گندم اصلاح شده وخیشاوه شده منظره زیبا و دل پذیرآورده است.  «عیاران» با داشتن خصوصیات،پاکیزه گی نفس،صداقت وراستی، میرود که جنبش نورا با لای جنبش وطن پرستان ویرانه های کهن ازنوآباد نماید. ازکیفیت کهن بهره گرفته با متودهای نوین در ایجادگری وخلاقیت استعداد سرشاردرجبهه قلم وکاغذ،جبهه کارپشت ماشین،جبهه کاربا لای باغ ومزرعه،جبهه آموزش تعلیم وتربیت،جبهه فرهنگ عقب آلات موزیک وتیاتروهنر، کلوپهای سپورتی وغیره وغیره. با کشت نمودن در ذهن ودماغ نسل نو دانه های اندیشه های خدمت به انسان واحترام به مقام والای انسان، دفاع ازناموس وطن،راستی،اما نت داری،صداقت،محبت،دوستی باهم نوع، صله رحمی، هوشیاری بیداری وآگاهی از ماهیت آزادی وآزاد اندیشی،منظره زیبای ازجامعه انسانی را بوجود می آورد. برای ازین که مزرعه جامعه انسانی به مانند گذشته ازگزند فساد درامن بماند. بناً عیاران درقسمت خویشاوه نمودن عناصر ملوث به کثافت وخیانت ملی شناخت کامل خودرا دارند. بدون آ نکه صدمه به جامعه رسیده باشد.به مانند کبل غمی جامعه به مرورزمان پاکسازی میگردند.

بلی ! شترما عقب خربسته نیست. آرام آ رام به سوی فاصله های دور،منزل به منزل،قرأ وقصبات را پشت سرمیگذارد، ازهرقریه و ده وشهرولایت،صف کاروان را طولانی میسازند. درپایان سفر میگوییم که

"گفت پیغمبر به آواز  بلند"

"با توکل زانوی اشتر ببند"

"گر  توکل  می کنی  در کار  کن"

"کِشت کن پس تکیه بر جبّار کن"

ویا

"مرد   چو  در  راه  توکل  کند"

"خار مغیلان به رهش گل بُوَد"

و یا

"تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است"

"راه  رو ،  گر   صد   هنر  دارد  توکّل  بایدش"

 

 


بالا
بازگشت