خوشه چين

چه باید کرد؟

 بخواهی یا نخواهی، عیارا ن جایگاه خویش را با داشتن شعار دردفاع ازعزت شرف، حیثیت ووقار مردم، درچنبره، پاس آب و نمک، وفابه عهد صداقت وراستی، وجدان. به حیث نیروی سمت دهنده نیروها ملی می یابند. {{ نه مدعی قدرت(( قدرت حق بنیاد علم و دانش است که مردم آن را میگزینند)) نه عیاران}}

چوپانهای دروغگو سرخرمن وعده داده اند

کارهرخرنیست خرمن کوفتن گاونرمیخواهدومرد کهن

عیاران نسل برخاسته از شرایط دشوارخیلی ظالمانه عصرتهاجم نیو گلو بالیزم، نیروی روبه تکامل دفاع از شرف، حیثیت و وقار مردم، جهان صداقت و فدا کاری به سجایای اخلاق انسانی، نیروی مدافع، برحق خواسته های بی دفاع ملیونها کشور عزیز.میگویند که سرانجام همه دارائی ها منقول وغیرمنقول(( ملکیت عامه مردم)) را که ازجانب مافیای تبه کار(( این دشمن مردم)) به حساب  دارائی شخصی تصرف گردیده است. قابل برگشت به دارائی ملی حساب کرد.

 حرف عیاران است که میگویند. این یک استرا تیژی ملی است. اگرامانت ملت  امروزحاصل نشود فرداحاصل  نشود فرداهای دیگرباید که حاصل شود. این ملت شریف و نجیب است که فردا این وثیقه ملی را میسازند و به حساب قانون، حقوق ملی خویش را بر میگردانند

اتوسمفیر«عیاران» آب وهوای است که صد ساله ها خودرا سی ساله به حساب می آورند. مردان عیار وزنان عیار،جوهروزیبائی خودرا، درشهامت، صداقت، درعهد وفا مییابند.

بلی! دلاوری تنها صحنه جنگ نیست.دلاوری درحق ملکیت های عامه شنا ختن است.دلاوری درآموزش ومطالعه است دلاوری درکارو تولید است. دلاوری درمحبت و انسان دوستی است. دلاوری درازخود گذری است دلاوری دراقراربه اشتباه است. دلاوری در بیان حقیقت است دلاوری درسهم گرفتن همه امور اجتماعی که به نفع عام است می باشد.

با لآ خره مردم(( دلاوری)) و زیبائی را در مغزسرد، دستان پاک وقلب گرم میخواهند.

 درین فضا« عیاران» همه صادقانه آماده میگردند که به سوال چه باید کرد ها پاسخ بگویند.

جواب: سه کلمه است که برای چپ و راست وطن پرست جواب قانع کننده میدهد.                                                                     1- صداقت و وجدان 2- آگاهی و خردمندی3- آزادی وعدالت.

موقعیت دولت موجود افغا نستان که بر بنیاد کاملاً غیر اخلاقی (( شیطانی)) درغیاب مردم گذاشته است.

دولتی است که به ماننداره دوسره(( مافیای قدرت دولتی& طالب واکستر یمستهای ملی و بین ا لمللی)) .ویا برمه ساخته شده از سوهان توسط سرمایه مهاجم که بدست استخبارات پاکستان گذاشته شده است.سیال وشریک همدیگر درتبه کاری جامعه افغانی اثرات ناگواری را بجا گذاشته اند که جبیره آن غیر ممکن است

دولتی که تحت سایه آن ((فساد )) اوج فلک را سیلان میکند.

دولتی که تحت سایه آن هزا ران طفل معصوم  مورد تجاوز قرار میگیرد . دولتی که صدها زن و دختردست به خود سوزی میزنند.

دولتی که  تحت سایه آن، در کوچه و پس کوچه آن بندی خانه بیگانه ساخته میشود.

دولت که تحت سایه آن ملیونها انسان مجبور به  مهاجرت ودر کشور میزبان مورد تحقیق و انواع جنایا انسانی قرارمیگیرند.

دولتی که تحت سایه آن در نبود اداره سالم هزاران انسان به اثر آب خیزی  جان به حق میسپارند.

دولتی که مردم آن به اثر برف و بارانهای موسومی ،واقعییات سیلاب ها و برف کوچ ها کشته میشوند.

دولتی که دشمنی با علم دارد. ملکیت کتابخانه عامه را به دشمن خلق ((سرمایه دارکه پیوند با بیرون دارد)) ازهمین قسم هزارویک داد و ستد و معاملات قاچاق دزدی و رهزنی و غیره و غیره.

دولتی که تحت سایه آن در اثر بمبارد بیگانگان صدها طفل بیوه و یتیم راهی آخرت میشوند.

  بدین مناسبت است که

 برای نجات وطن خویش ازچنگال امپریالیزم به سمت رستاخیز ملی گام برمیداریم.

سنگ بدگوهراگرکاسهء چینی بشکست   

  قیمت  سنگ  نه افزاید وزرکم نشود.

                           «حافظ»

شکست ازبین رفتن را معنی نمی دهد. بلکه اشتباه را به صحیح مبدل کردن است. ومعنی میدهدکه نفس تازه میکند درجهت تحقق ارمان های انسانی درمیدان صداقت وراستی.

با این تفاوت که بارها تاریخ ثبوت کرده است سیاست مدار« روشن فکرمرتجع» درفرجام بادشمنان خلق دریک سازش ومعامله قرارگرفته ومیگیرد.

 مگرعیاران درخدمت ناموس وطن و توده ها ی بی دفاع بوده و میباشند.

ره نیک مردان آزاده گیر

چواستاده ای دست افتاده گیر

      توکه جبهه چپ میسازی بساز!((به مانند گذشته اصول را نباید فراموش کرد)) چنانچه که لغزش به طرف افرا طییت چپ ویکه تازی مرحله دوم را جانشین ساخت.ولغزش بطرف راست ازاصول و نا دیده گرفتن مواد مندرج خطوط اساسی برنامه واساس نامه نظام را سقوت داد. اماوشما بعد ازدوسه قرن درزیرخاک با یک دیگرملا قات خواهیم کرد آن وقت میگوئیم،همه درخود فرورفته بودیم. خوشا به حال کسانیکه که درآن زمان به خود آمده بودند. فرصتهارا بی جا ازدست دادیم.واقعاً احیا وحصول دوباره آزادی برای تطبیق ارمان،

سنگ پایه حرکت به همه بود. نسل آنوقت جمجمه های مارا بیرون خواهند کشیدو میگویند این کله های بی مایه به آب ونمک توده ها خیانت کرده بودند به توده های خود ارزش نمی دادند برای شان دروغ گفته بودند.زیرعنوان ادبیات ثقیل(( اقسام ایزم))  با بیگانگان سروکارداشتند. برای توده ها آگاهی نمی دادند. توده های خودرا دیوانه خطاب میکردند.  برای ما تنها بدبختی را به میراث گذاشته اند.

اول شترخانه بساز بعد درفکرخرید شترشو

اول خانه را پرازارزن کوبازفکرزن کو

درتابستان پوستین پوشیدن کارغلط است. انتظار میکشیم که زمستان فرارسد.

من چپ ته دراروپا کارندارم

 فکروعمل میخواهم

من گپته کار ندارم

توده ها درآنجا است

رفتن به پا تپ تپه کاردارم

نگفته ام که خارندارم

گل بی خارجهان مردم نیکو سیراند.

چپ بی وطن چی ره آباد میکند؟

راست بی وطن درکلیسا نماز نخوانده است

درفضای آزاد، وکشورآزاد.جایکه وجدان وعقلانیت حکم روائی کند.  مسلمان به مسجد میرود. هندوبه درمسال، عیسوی به کلیسا همه به دربار خدا راز نیاز مینمایند همه از دلسوز خود اشک میریزانند.

دهقان، به طرف زمین میرود، باغبان باغداری میکند.شرعیت وقانون مدنی وکشوری طرف احترام قرارمیگیرد. دزد به پولیس وعده میدهد زمانیکه صاحب وطن شدم بخاطر حفظ شرف و ناموس وطن همه ما با پولیس وطن خود همدست وهمکار میشویم.

استاد، به استادی میرود ومعلم به معلمی،انجنیرنقشه کشی میکند

اقتصاد دان روی عرضه و تقاضا حرف میزند به صادرات واردات سرگردان میباشد. قدم به قدم شرایط تطبیقی پلانهارا موشگافی مینماید.

هنرپیشه وهنرمند ان مستعد به تکامل، دررشتهای مختلف هنرنو آوری مینمایند، درغنامندی فرهنگ کشورخود سهم بارزمیگیرند.

تاجرین و تجارت پیشه ها وهنرمندان، انتقال دهنده فرهنگها میباشند  ازفرهنگهای رایج  کشورفرهنگ مخلوط مرکب میسازند.

 یعنی درمحیط آزاد(( عیارا)) همه نوشته های کاغد بیجان توسط انسانهای متعهد تطبیق میگردد.

مشروط براینکه انسانها باوجدان را به سوی اداره بکشانیم.

یکی ازنام های عیاران بهاراست.بهارکه توانائی آنرا دارد. فضای ایجاد نماید به امرخدا طبعیت مرده را بگوید که همه خواب برده های زمستانی از خواب سنگین بیدارشوید وبگویدکه برخیزید ازجا، طبعیت خاکستری زمستان را به بهار رنگارنگ، گلهای رنگارنگ، پرنده های رنگارنگ،با صداهای رنگارنگ، جهان حیوانات را در میان جنگل زیبا بسازید. همه موجودات حیه به نوسازی ونونگری و دگر گونی  دست به فعالیت شوند. نسل جدید بوجود بیاورند. این نسل جدید  نسل جدید انکشافات علوم را درخدمت همه گان بوجود بیاورند. بلی این کار وظیفه بهار«عیار»است بهارغریب است اما دماغ تازه دارد. جوان وخردمند است.آغوش بازدارد،به بوی بهار،طبعیت سرد،سکوت وساکت جان میگیردودرحرکت می افتد.بهارفصل خداوندی است.

  بهارکاکه وخرآبات مهمان دوست ومهمان نوازاست است.بهارمیزبان طبعیت زنده است.به زمین خشک سرد وظیفه میدهد که فرش مخملین خودراهموارنماید. وبرای درختان امرمیدهد که ازشاخه خشک و بی برگ خود، شمع های نا افروخته را روشن نماکه پروانه ها این عاشقان شمع خوابهای طولانی زمستان را پشت سرگذاشته اند به بوی نافه گلها ازلانه های بیرون می آیند وتوبه چرچرک مفت خور«روشن فکربی همت» به دربارخدا پذیرفته میشود.بلبلان خوش الحان بحیث نوازندگان وآوازخوانان، بنا به دعوت بهاران«عیار »ازجاهای گرم وسوزان وجاهای دیگرگویا که بعداز ختم نمازعید همه کینه هارا صد چندان ازسینه هاپاک میدارند.متفقانه دست دعارا بسوی خدا ی بی نیازبلند کرده شکرخدارا بجا می آورندکه هنوزدیرنشده همه چوچه های شیطان را که خودرا درلباس مسلمان« گرگ درلباس بره به امیدشکاربره» به حیث پیر،مرشد،رهنما،پیشوامعرفی کرده اند. شناختیم، شناختیم که به امرشیطان خلق مسلمان مارا قتل عام کرده اند.شناختیم که این ابلیس صفتان نامسلمان،پول وسرما یه خودرا ازروی کفن پرخون ملت بدست آورده اند.با این همه یکباردیگر میگوئیم که.

عیاران ستون فقرات جامعه ناموس پرورخودمیباشند بگونه شمع همیشه فروزان، درروغن خود سوخته و میگویند که درنداشتن وطن آزادچه باید کرد، هرکس ازهرطرف فریاد میکشد.از با لای کوه دره ودشت ودامان سنگ وچوب صدا برمیخیزد که دهن هیولای سرمایه دندانهای خطرناک دارد ومعده بزرگ همه را یکسان می بلعد. برای نجات خود مان  اتحاد باید کرد.

جاده های که مارا به طرف اتحادمنتهی میگرداند((مکتب عیاران)) این مکتب با داشتن صدها شعبه ومسلک درفرجام عبارت اند ازشناخت دشمن مشترک،اقراربه اشتباه وخطاهای سیاسی،جوان مردی،وفابه عهد، قول وقرار،به رفیق،دوست وآشنا،هم قریه،هم گذر،همدیار،همشهر،پاس آب ونمک وغیره. درصورتی که این جاده ازقبل وجودداشته باشد. نسل امروزاین جاده را باید اسفلت نماید.

امیل زولان میگوید(حقیقت هماهنگ درهنربرابرزیبا یی ودرعمل برابرنیکی است).

 اقبال لاهوری این فیلسوف بزرگ بیان میدارد پس چه باید کرد ای اقوام شرق؟. در بند نخست این منظومه چنین می خوانیم:

آدمیت زار نالید از فرنگ

زندگی هنگامه برچید از فرنگ

پس چه باید کرد ای اقوام شرق؟

باز کی روشن شود ایام شرق؟

در ضمیرش انقلاب آمد پدید

شب گذشت و آفتاب آمد پدید

یورپ از شمشیر خود بسمل فتاد

زیر گردون رسم لادینی نهاد

گرگی اندر پوستین بره ای

هر زمان اندر کمین بره ای

مشکلات حضرت انسان ازوست

آدمیت را غم پنهان ازوست

در نگاهش آدمی آب و گل است

کاروان زندگی بی منزل است

اگرانگلیس وامریکاوسائرمتجاوزین به نسلکشی افغانها دست یازیده اند کاریکه خصلت تجاوزگراست تانسل کشی نماید.   خلق افغانستان راذریعه نوکران فرومایه وبی خصلت شان پامال مینمایند، نه اینکه پامال مینمایند بلکه بیخی میشارانند.تا که نسل آینده بی هویت شود. چرا این حرف گفته میشود؟. بخاطریکه تحلیل گران سیاسی ما به مانند بلبلان اسیرشده درمیان قفس روی مسایل ظاهری حرف های را بیان میدارند. طوری بیان میدارند.تا مگرملک الموت را در معامله رنجشی نباشد. این قدرت یکه تاز جهان دارای امکانات مالی((  وطن فروش خر، ومرتجع ساز)) را به بادانتقاد نمیگیرند همه دست به الاشه نشسته اند که.تنها دانه های قیمتی فرورفته زیرخاک «جنبش عیاران»ارزش خودرا درین بعد زمانی ازلای دودوخاک برای نجات وطن معرفی نماید.   وخود به مانند چرخه ابریشم،ازمیان اطاق گرم، با آوازهای گیرا وپذیرا جمله بافی نمایند.    بدان میماندکه درخت ازفرط قوت، گل میچکاندوبی ثمرشده است.     واقعاً که اقراربه ضعف، شیوه مردان است.                  

بدبختانه که بعضاً سیاست مداران ازین صفات بی بهره اند. درهردرودروازه به مانند دوره گرد دق الباب مینمایند.آدم سیاسی کاردارید...آدم سیاسی وروشن فکرمرتجع کاردارید. عزت فروش کاردارید. آب وعزت خودرا می فروشم.

این روشن فکران دگراندیش ومجاهدین سربکف وطن پرست اند. درک کرده اند که دشمن مشترک دارند.دانسته اند که نابغه های ما همه ذریعه یک دست کشته شده اند.فهمیده اندکه افغانها خانه مشترک دارند.باحفظ اندیشه وعقیده خویش ((راست وطن پرست به چپ وطن میگوید که ما ازسمت راست متحدانه به سوی شما درحرکت می افتیم وشما ازسمت چپ متحدانه بطرف ما قدم بگذارید. که هردوطرف، دوجناح متشکله  بهم پیوسته«جنبش عیاران» را بسازیم و برای نجات خانه مشترک خود برای سوال چه باید کرد مشترکاً پاسخ  میدهیم. میگوئیم که  ما  برای نجات وطن خویش به سمت(( رستاخیز ملی گام برمیداریم.))                                                                                    

 

 


بالا
بازگشت