نوشته  :   آزاده خراسـانی

 

نقدی  بر   کارنامه های  ریاست اطـلاعات و فرهنگ لوگر

 

قابل توجه وزارت محترم اطلاعات وفرهنگ

 

مقــــــــــــدمه :

 

از ابتداء سال روان که دراثر زد و بند های سیاسی میان حلقات پیمانکار قدرت و توطئه های ساخته افراد مغرض آقای محمد ظاهر صدیقی رئیس اطلاعات وفرهنگ لوگر برکنار و شخصی دیگری  به نام آقای عبـــــــدالوکیل "احمد زی" از طرف آقای خرم معرفی و با موافقت آقای عتیق الله لودین والی لوگر به حیث رئیس اطلاعات وفرهنگ لوگر تقررحاصل نمود.  آقای احمدزی که شخص بد سلوک  و درعین حال فاقد دانش مسلکی و صلاحیت کاری برای احراز پست ریاست بود،  ابتداء تمام کارمندان با سابقه ریاست اطلاعات وفرهنگ را ازخود رنجانید و سپس احدی ازفرهنگیان لوگر را نتوانست دور خود جمع کند.  ازین که مردم لوگر از وجود هم چون رئیس ناکارآمد سخت به ستوه آمده اند،  به ویژه فرهنگیان لوگرکه وجود و حضورچنین یک فرد بی کفایت وبی درایت را توهین به شأن لوگریان می دانند.

 

با توجه به این که متأسفانه آقای احمد زی در نتیجه تقریباً یک سال تصدی ریاست اطلاعات وفر هنگ لوگر، نه تنها مصدر حد اقل کارهای فرهنگی در ولایت محروم لوگر نه شده است، بلکه باعث ضیاع وقت و سرمایه بیت المال مسلمین نیزگردیده است، که دربعضی موارد پای مرشدش آقای کریم خان خرم نیز داخل می باشد .    بناءً برآن شدم  تا طی یک گزارش نیم نگاهی به کارنامه های سیاه آقای احمد زی انداخته  و توجه وزارت اطلاعات وفرهنگ و سایر مقامات ذی صلاح  را به این موضوع معطوف بداریم.  تا هر کدام به سهم خود اجرائات مقتضی را مرعی بدارند و داد مردم لوگر را ازهم چون افراد سود جو و بی کفایت بگیرند، که جز توهین به مردم و آبروریزی برای نظام دست آوردی ندارد.  قابل تذکر می دانم که این نوشته صرف به  موضوعات واقعی و مستند پرداخته و به دور ازغرض و مرض جهت  انعکاس واقعیت های تلخ  و مرارت بارجامعه فرهنگی لوگر نگاشته شده است.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

ولایت لوگرهر چند جزء ولایات درجه سه به حساب می آید و ازلحاظ اقتصادی ضعیف و مردم آن بیشتر زراعت پیشه و بیشتر مردم آن محروم و مستضعف اند، که با فقر و بیچارگی دست و گر یبان اند،  ولی ازآن سو با داشتن موقعیت ممتاز ژیوپولیتیکی که دارد، دروازه جنوب پایتخت شمرده می شود.  ازجانب دیگروجود ذخایر و منابع سرشارطبیعی و معادن ازیک سو و موجودیت چندین ساحه باستانی مثل تخت جمشید، سجاوند، کافرقلعه و عینک از جانب دیگر به این ولایت اهمیت ویژه بخشیده است. که هر کدام آن در محل خود حایز اهمیت تاریخی فراوان است. ولی سهم مردم لوگر هم ازمنابع طبیعی و معادن و هم از ساحات باستانی خیلی ناچیزبوده، با این توضیح که نه تا به حال کدام کارخانه و شرکت تولیدی درین  ولایت وجود دارد تا برای مردم آن اشتغال زایی صورت گیرد و نه بنابر غفلت مسئولین وزارت و ریاست اطلاعات وفرهنگ لوگر ساحات باستانی این ولایت  ثبت سازمان یونسکو گردیده و نه جاذبه های فرهنگی و گردشگاه های آن به صورت درست به مردم کشور و جهانیان به درستی معرفی گردیده است. این که چه کسانی درین باب غفلت نموده است برمی گردد به متصدیان ناکارآمد و بی کفایت که هم دروزارت اطلاعات وفرهنگ حضورداشته وهم ریاست اطلاعات وفرهنگ لوگر را عهده داربوده اند. در ذیل به چند موارد کوتاهی و غفلت و خیانت که به داشته های فرهنگی لوگر صورت گرفته پرداخته می شود.  امید جناب آقای رهین وزیر محترم اطلاعات وفرهنگ به این موضوع رسیدگی کامل نموده و در زدودن گرد وغبار غفلت و ندانم کاری که میراث شوم دوران وزارت  آقای کریم خان خرم است، ازچهره مردم لوگر بذل همت ومساعی نماید. و در تثبیت جایگاه شایسته وبایسته لوگر  در کشور و منطقه همکاری صمیمانه نماید.

 

دربخش آبدات تاریخی :

 

*   در اواخر سال 1380 هجری که حکومت طالبان سقوط کرد، یک قطعه از منسوبین فرقه 36 جهادی آن وقت مامور حفاظت از ساحه باستانی " کافر قلعه" ولسوالی خروار گردید و یک تعداد از مجسمه های که از ساحه مذکور به دست آمده بود، قطعه مذکور تمام آثار به دست آمده را رسماً به قوماندانی امنیه خروار تحویل داد.  اما با تأسف تا امروز خبری ازآثار مذکور در دست نیست، آقای صدیقی رئیس اطلاعات و فرهنگ وقت لوگر که درآن زمان در سفر حج رفته بود بعد از برگشت موضوع کشف و ضبط آثارباستانی و جریان تحویلی آن به قوماندانی امنیه خروار را رسماٌ به وزارت اطلاعات وفرهنگ خبر داده بود. که بعد هیأتی ازطرف وزارت اطلاعات و فرهنگ، مقام ولایت، و دادستانی (حارنوالی) غرض بررسی قضیه آثار باستانی کافرقلعه تعیین و معلوم نه شد که هیأت مذکور به چه نتیجه رسید. ولی تا امروز از آثار مذکور خبر واثری در دست نیست، که باید سرنوشت آثارمذکور معلوم می گردید.

 

*   درسال 1387 هجری تعدادی از مجسمه های مربوط به ساحات باستانی لوگر که در اثر کاوش های غیر قانونی از ساحات باستانی عینـــــــک، تخت جمشـــــــید، سجــــــــاوند و کافرقلـــــــــعه توسط  یک باند قاچاقچی آثار باستانی به رهبری شخصی به نام " صابر" ساکن قریه "زاهد آباد"  ولسوالی محمد آغه ولایت لوگرکه درعین حال مسئول امنیتی ساحه باستانی  عینک نیزبود، به دست آمده بود  این مجسمه ها به اثر سعی و تلاش ریاست اطلاعات وفرهنگ وقت لوگر و همکاری نیروهای امنیتی کشف و ضبط گردید.  و از موضوع رسماً به وزارت اطلاعات وفرهنگ خبر داده شد، و هیأتی از وزارت اطلاعات وفرهنگ غرض بررسی موضوع به لوگر فرستاده شد و قضیه آثار مورد بررسی قرارگرفت. صابرنام که هم قاچاقچی بود وهم آمر امنیت در حضور هیأت آقای صدیقی رئیس وقت اطلاعات وفرهنگ لوگر را به کشتن تهدید کرد. که این موضوع نیز به سمع وزیر اطلاعات و فرهنگ آقای خرم رسید. خرم وقتی از موضوع تهدید مطلع شد، به جای عکس العمل ودفاع ازکارمندانش سکوت اختیارکرد. چون معلوم می شد که اگر احیاناً عکس العمل نشان بدهد، دست داشتن خودش در قضیه قاچاق آثار باستانی رسوا می شود، بناءً موضوع را ندیده  نشنیده گرفت.  همان بود که دراواخر سال 1387هجری شخص صابر نام در اثر اصابت ماین کارگزاری شده کنارجاده ازبین رفت.

 

*   چندی بعد در اثر سعی و تلاش منسوبین قطعه ( 012 ) که مسئولیت حفاظت از ساحات باستانی را دارد، سه مجسمه که گفته می شود بودا با دو شهزاده بوده است، از منزل همان صابرنام  از قریه زاهـــــد آباد- ولسوالی محمد آغه کشف و گزارش آن از رادیو افغانستان نیز پخش شد. اما  سرنوشت مجسمه های مذکور تا امروز معلوم نیست که چه شد و کجا رفت.

 

*    در خلال سال های 1386 و  1387 هجری یک سلسه کاوش های غیر قانونی در ساحه باستانی کافر قلعه ولسوالی خروار- لوگر صورت گرفت، با آن  که ریاست اطلاعت وفرهنگ وقت لوگر ( آقای صدیقی ) از موضوع چند مرتبه به صورت کتبی به وزارت مربوطه خود خبر داد، اما ازجانب وزارت اطلاعات وفرهنگ در زمینه کدام اقدام عملی جهت توقف حفریات و حفاظت ساحات باستانی صورت نگرفت.  انگیزه آن تا حال معلوم نه شد که چرا؟!

 

*    از مدت 4 ماه بدین سو بازهم کاوش های اساسی به صورت فنی در ساحه باستانی عینک با همکاری وزارت اطلاعات وفرهنگ توسط باستان شناسان داخلی و خارجی (چینایی) شروع شده است.  که موضوع آثار به دست آمده از ساحه عینک توسط آقای رسولی رئیس باستان شناسی وزارت اطلاعات وفرهنگ از رسانه های دولتی بخش و به سمع هم میهان عزیز ما رسانیده شد.  درگزارش که آقای رسولی از آثار به دست آمده از ساحه عینک ارائه داد، از جزئیات موضوع حرفی به زبان نیاورد. و معلوم نه شد که چه مقدارو چه چیزی به دست آمده است، که باید مردم ازجزئیات موضوع باخبرمی گردیدند، متأسفانه چنین نه شد، این که چه هدفی دنبال کتمان جزئیات آن آثار بود، خدا می داند و کریم خان خرم و آقای رسولی و آقا ی احمد زی.

 

*    از این که آثارباستانی مربوط بیت المال مسلمین و ملکیت لوگرمی باشد،  آقای عبدالوکیل " احمدزی " رئیس اطلاعات وفرهنگ لوگر وظیفه و مسئولیت  داشت تا آثار به دست آمده ازساحات باستانی لوگر را مشاهده و شمار آن را معلوم و مشخصات آن را با تمام جزئیات ثبت وسجل می نمود، و آنگاه به صورت امانت به شعبه باستان شناسی وزارت تحویل می داد.  تا زمانی که موزیم نگهداری آثارباستانی لوگر تعمیر و تأسیس می شد و آن گاه آثار مذکور دوباره به لوگربر گردانده می شد.  اما اقای وکیل احمدزی در اجرای وظیفه اش کوتاهی نموده که به درستی معلوم نیست که چه عواملی درکاربوده که موصوف از کنار این مسئله بی تفاوت گذشته است.  و تا هنوز هیچ کسی نه می داند که آثاربه دست آمده از ساحه باستانی عینک چه مقداربوده و در کجا حفظ و نگهداری می شود، کوتاهی آقای احمد زی درین مورد قابل تأمل و پیگرد است.

 

*   مقدار 3 جریب زمین به قیمت مجموعی  یک ملیون و دو صد هزار افغانی توسط ریاست اطلاعات و فرهنگ وقت لوگرکه آقای صدیقی در رأس آن قرار داشت، از شهرداری لوگر غرض اعمار موزیم آثار باستانی خریداری گردید.  ولی در اثر بی کفایتی ریاست فعلی ولایت لوگرو کم توجهی کریم خان خرم وزیر اطلاعات و فرهنگ وقت، تا امروز درجهت اعمار موزیم مذکور اقدامی صورت نگرفته است، با آن که نقشه و پیشنهاد آن با تمام تشریفات اداری اش توسط ریاست وقت اطلاعات وفرهنگ لوگر ترتیب وبه ریاست اقتصاد لوگر غرض ارائه به جلسه انکشافی ولایت PDC تحویل داده شده بود. اما با تأسف تا امروز کسی سراغ آن را نگرفته و پیگیری نشده است. که سرنوشت آن پیشنهاد که زحماتی زیادی درتهیه و ترتیب آن کشیده شده بود چه شد. و کسی هم به فکر این نیست که آیا لوگر هم به موزیم آثار باستانی نیازدارد یا خیر؟

 

دربخش کتابخانه ها:

 

* کتابخانه عامه ولسوالی برکی – لوگر که در مکتب لیسه غازی امین الله لوگری موقعیت داشت، یک کتابخانه غنی و مملو ازکتاب های علمی و خواندنی بود، و این کتابخانه با موقعیت محوری که داشت، مرکز تجمع فرهنگیان و جوانان دانش آموز برکی – لوگر بود،  اما چندی قبل کتابخانه مذکور بنا بر دستور ولسوال برکی آقای لودین  بدون آگاهی  واخذ موافقت از ریاست اطلاعات و فرهنگ لوگر، از لیسه غازی امین الله لوگری به ساختمان ولسوالی انتقال یافت. خلاصه با این اقدام کتابخانه حیثیت فرهنگی خود را ازدست داد و به یک پوسته نظامی بدل شد.  مسئول کتابخانه نیز از برخورد نادرست ولسوال دلسرد و ناراحت و مجبور به ترک وظیفه شد و کتابدارمذکور راه ایران را درپیش گرفت تا برای خانواده اش لقمه نانی پیدا کند. کتابخانه بی سرپرست ماند.

 

موضوع کتابخانه عامه برکی  از دو لحاظ قابل پیگرد است، نخست ازلحاظ این که آقای در مورد کتابخانه غفلت نموده و غفلت او سبب انتقال کتاب خانه از محل مناسب و قابل دسترسی مردم به محل نامناسب آن هم بدون همآهنگی مراجع ذی ربط و دوم ازلحاظ این که وقتی آمر کتابخانه ترک وظیفه نمود چرا تا به حال کسی به جای او توظیف نشده است تا ازحیف ومیل کتاب ها جلوگیری می شد.

 

* ریاست اطلاعات و فرهنگ لوگر نیز از کنار موضوع بی تفاوت گذشت و درنتیجه همین  بی توجهی آقای عبدالوکیل احمدزی بود که تمام کتاب های کتابخانه عامه برکی به تاراج رفت.  از آقای احمدزی باید پرسیده شود که نخست در برابر انتقال کتابخانه چرا بی تفاوت عمل نموده است، و چرا وزارت را در جریان موضوع قرارنداده ونیز چرا از طریق مراجع ذی صلاح به موقع اقدام نکرده است.  و دوم وقتی مسئول کتابخانه ترک وظیفه کرد، چرا شخصی دیگری را به جایش توظیف نکرد تا کتابخانه مذکور از غارت نجات می یافت.

 

*  در سال جاری منظوری احداث یک کتابخانه عامه در ولسوالی چرخ – لوگراز طرف وزارت اطلاعات و    فرهنگ داده شده است.  با آن که سال 1388هجری رو به پایان  است و در ربع چهارم آن قرار دارد. تاهنوز از طرف ریاست اطلاعات وفرهنگ لوگر درجهت احداث کتابخانه مذکور کدام اقدام عملی صورت نگرفته است.  نه کسی را تا به حال به حیث مسئول کتابخانه تعیین کرده است و نه هم برا ی اعمار کتابخانه اقدامی عملی نموده است. در حالی که شور واشتیاق هم شهریان مولانای چرخ برای تأسیس کتابخانه زایدالوصف می باشد. صد ها فرهنگی وعده همکاری وتهیه کتب به این کتابخانه دادند، ولی با تأسف کتابخانه تأسیس نشد. معلوم نیست که آقای وکیل احمدزی چه کار می کند؟!

 

دربخش نشرات :

 

*  اقای عبدالوکیل احمدزی ماهانه مبلغ یک صد بیست هزار (120000) افغانی را از تیم بازسازی ولایتی لوگریا PRT غرض  چاپ و نشر" جریده لوگـــــــــــر"  اخذ می دارد.  او متعهد شده است که ماهانه پنج هزار(5000) نسخه را درماه دو بار و هربار به شمار دو هزارو پنجصد (2500) نسخه را چاپ ونشرنماید، او می باید نسخه های  چاپ و نشر شده را به تمام ادارات دولتی درمرکز وولسوالی ها ، مکاتب و مراکزآموزشی وفرهنگی توزیع کند.  برخلاف تعهد و قرار آقای احمدزی ماهانه صرف یک بار آن هم به شمار پنج صد نسخه " جریده لوگر" را چاپ و نشرمی کند، که صرف در محدوده ولایت در شهر پل علم به هر اداره صرف دو – سه یا پنج شماره توزیع می کند و چند شماره را به این سو وآن سو. هزینه (4500) نسخه  دیگر را که مبلغ یک صدو هشت هزار (108000) افغانی می شود، ماهانه به جیب خود می زند. بدون آن که کدام قِران دیگر را صرف امور تهیه اخبار و گزارش و دیگر تکالیف آن و یا همکاران اش در اطلاعات وفرهنگ نماید.

 

*  طبق قراردادی که با گروه بازسازی ولایتی (پی آر تی) انجام گرفته آقای احمدزی متعهد شده که هرنسخه ازجریده را مبلغ 24 افغانی چاپ ونشرمی کند. درحالی که طبق قراردادی دیگری که با مطبع چهاردهی درشهر کابل انجام داده ، ایشان برای هر نسخه صرف مبلغ (8 ) افغانی  با تمام تکالیف آن ازقبیل ویرایش و تدوین وصحافت وبسته بندی آن پرداخت می نماید، و از بابت هر نسخه مبلغ (16) افغانی را برای خودش هزینه می کند، که در هر ماه مبلغ هنگفت پول را از بیت المال مسلمین را رندانه به جیب می زند و خرج عیاشی خود می کند.  

 

*  ازطرف دیگر جریده لوگر صرف د ر دو برگ و رنگین که با صرف هزینه سنگینی چاپ و نشر می گردد، یک جریده بی محتوا و فاقد مضامین با ارزش و قابل مطالعه می باشد. که جز ضیاع وقت وسرمایه چیزی از آن حاصل مردم بیچاره لوگر نه می گردد. درحالی که نظر به انبوه فرهنگیان که ولایت لوگر دارد، باید این جریده دارای صفحات متعدد و دارای مضامین و مطالب غنی و پرخواننده می بود.

 

*  غفلت مسئولین امور د ر وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز قابل غور و تآمل است که گاهی کارهای منسوبین آن وزارت را مورد ارزیابی قرار نداده و در نتیجه چنین خیانت ها صورت می گیرد.

 

دربخش استخـــــــدام :

 

*   آقای عبدالوکیل احمدزی از مقام وموقعیت خود سوء استفاده نموده  پسر نوجوان خود را که منصوراحمدزی نام دارد، و تا هنوز ازمکتب فارغ نشده است، و بیش از 15 سال ندارد، به حیث مدیرمسئول جریده لوگر مقرر نموده است .  این موضوع از چهار نگاه قابل تأمل و پیگرد قانونی می باشد.

 

نخست:  نظر به قانون هیچ گاهی کسی حق ندارد منسوبین خو د را در اداره که کارمی کند، مقرر و توظیف نماید، به ویژه کسانی که سوانح آن مربوط به اومی شود. چون موارد سوء استفاده از قدرت و مقام مساعد می گردد.  بناءً تقرر پسرو پدر در یک اداره جرم پنداشته می شود، این که آقای احمدزی چرا وچگونه اقدام به این کار کرده خود پرسشی را مطرح می سازد. که باید از آقای احمدزی پرسیده شود که با کدام مجوز اقدام به تقرر پسرش نموده است.

 

دوم:   پسر آقای احمدزی که منصور احمدزی نام دارد و به حیث مدیر مسئول جریده لوگر تعیین و مقرر گردیده است، موصوف هیچ گاهی در دفتر اطلاعات و فرهنگ لوگر دیده نشده، و نه ازتقررآن به مراجع ذی ربط خبر داده است.  شخص مذکوربدون آن که حاضری را امضاء کند، برخلاف حاضری اش توسط پدرش به صورت جعلی امضاء می گردد، که جعل و تحریف خود جرم و تخلف ازقانون به حساب می آید.   و ازآن سو مدیریت  مسئول یک جریده  کار آسان نیست، که به عهده یک نوجوان گذاشته شود ،  که این خود جرم پنداشته می شود. باید درین خصوص تحقیقات کامل صورت بگیرد.

 

سوم:   درقانون مطبوعات چنین توشیح شده است : شخصی که  مدیر مسئول یک رسانه می شود، باید تحصیلات عالی و مسلکی داشته و حداقل سه سال سابقه مطبوعاتی داشته باشد. درحالی که آقای منصوراحمدزی نخست شهادت نامه مکتب ندارد چه رسد به گواهی نامه دانشگاهی ونیز کارفرهنگی ومطبوعاتی ودوم او تحصیلات دوره ثانوی راتمام نکرده است چه رسد به تحصلات عالی و مسلکی.

 

چهارم :   اقای احمدزی ریاست اطلاعات وفرهنگ را خاندانی ساخته ومی خواهد ازین راه ریاست اطلاعات و فرهنگ را بچاپد، او علاوه بر چاپیدن این ریاست حق یک فرهنگی مسلکی را نیز که استحقاق مدیریت جریده را داشته،  حیف نموده است. و نه می دانم که آقای احمدزی با کدام مجوز قانونی اقدام به تقرر پسرنوجوانش در پست مدیریت مسئول یک جریده نموده است و با کدام جسارت امضاء جعلی می نماید. باید ایشان درمورد این تخلف صریح  از قانون مورد بازپرسی قرارگیرد.

 

دربخش خریداری :

 

*   در طول سال جاری در اطلاعات وفرهنگ خریداری زیادی صورت گرفته، و هزینه هنگفتی به مصرف رسیده است، که فهرست آن در دفتراداری آن ریاست موجود است،  اما با تأسف ازموجودیت اکثریت اجناس خریداری شده در آن اداره خبری نیست، معلوم نیست که این اجناس چه شده و کجا رفته است.

 

*    بعضی ازاجناس جدیدی که برای ریاست اطلاعات وفرهنگ خریداری شده توسط آقای احمدزی به خانه اش برده شده ودرعوض اجناس مستعمل خانه اش را برای دفتر اطلاعات وفرهنگ آورده است. مثل فرش که قرار بود (60) متر فرش موکت برا ی ریاست خریداری شود، اما صرف (12) متر فرش در ریاست آورده شده است. همین طور توشک و لحاف  و ظروف وغیره، بقیه پول آن به کیسه آقای رئیس واریزشده است.

 

*  ازطرف گروه بازسازی ولایتی یا (PRT) برای ریاست اطلاعات و فرهنگ یک کامره عکاسی سونی دیجیتل بسیارخوب غرض پیشبرد کارهای مطبوعاتی وجریده لوگرتهیه و خریداری کرده بود، که  تقریباً مبلغ (20000) افغانی قیمت داشت.  که نامبرده با سوء استفاده از مقام وموقعیت خود کامره عکاسی جدید راسربسته  به خانه اش برده و یک کامره قُراضه و کهنه را ازمنزلش به دفتر آورده و به دستر س کارمندان آن اداره قرارداده است. که این خود در محلش خیانت شمرده شده وازهرحیث  قابل تأمل وپیگرد قانونی  است.

 

*   آقای احمدزی علاوه برآن یک پایه کمپیوتر را به مبلغ مجموعی (55000) افغانی از تخصیص ریاست اطلاعات وفرهنگ خریداری و آنرا به خانه خود برده درعوض یک کمپیوتر قُراضه و مستعمل کهنه  را به ریاست اطلاعات وفرهنگ آورده تا ازآن غرض پیشبرد کارهای اداری استفاده صورت گیرد. این خود نوع دیگرازسوء استفاده و اختلاس  به شمار می آید.

 

*   آقای احمدزی هزینه مواد محروقاتی زمستانی را ازمجموع تخصیص ریاست اطلاعات وفرهنگ ازمستوفیت گرفته اما برای دفاتر ریاست اطلاعات وفرهنگ بخاری وچوب خریداری نکرده است، صرف دو پایه  بخاری یکی برای دفتر خودش و دیگر در مدیریت اداری آن قرار دارد، بقیه شعبات آن سرد و به نسبت سرد بودن  غیر قابل استفاده است. معلوم نیست که هزینه مواد محروقاتی را در چه راهی مصرف کرده است.

 

دربخش مدیریت :

 

*  آقای احمدزی درجمع روئسای ولایت به حیث یک مدیر ضعیف و بدون انضباط معروف است، دافعه او نسب به جاذبه اش بیشتربوده،  او با اخلاق ویژه و منحصر به خودش که خشک وغیر قابل انعطاف است،  نه می تواند با کارمندان و زیردستانش سازش کند. او پیوسته با کارمندانش مشکل دارد. و با ضعف اداره که دارد. به درستی نه می تواند از آن ها استحصال خدمت کند.  شکایت کارمندانش از برخورد های خشن ودور ازاخلاق و کرامت انسانی اش همه را به ستوه آورده است. 

 

*   آقای احمدزی به این هم اکتفا نکرده چشمش به جیب دیگران نیز هست، او هزینه اضافه کاری های کارمندان تحت امرش درریاست اطلاعات وفرهنگ را نیز رندانه  به جیب می زند، و کارمندانش را ازین حق مسلم شان محروم می سازد.

                     

*  حرص و آزآقای احمدزی درین حد هم خلاصه نشده او بازهم دسته گل دیگری  به آب داده،  هزینه اشتراک یکی از کارمندان ریاست اطلاعات وفرهنگ لوگر را نیز به جیب زده است، و اورا ازین پول که مبلغ (3000) افغانی می شد، محروم ساخت، آقای برات " سنگر" کارمند اطلاعات وفرهنگ و رئیس انجمن فرهنگی بهروز، که جهت اشتراک دریکی از سیمینار های که توسط موسسه " نی " راه اندازی شده بود، از طرف گروه بازسازی ولایتی (PRT) به این موسسه معرفی گردیده بود.  اما مدد معاش که بابت اشتراک آقای سنگربه او تعلق می گرفت، آن را اقای احمدزی از گروه بازسازی ولایتی اخذ و به جیبش زده است. آقای سنگرچون حق خود را مطالبه نمود، اقای احمدزی در جوابش گفته بود که چون من شما را معرفی کرده بودم، لذا این پول حق من  می شود. اقای سنگرازین موضوع برآشفت و به مقام ولایت عارض واز رئیس اطلاعات وفرهنگ رسماً شکایت نموده است.

*    آقای احمدزی کارمندانش را مجبور می سازد تا ماهانه ازمعاش شان چیزی پیشکش آقای رئیس نماید، تا خرج  آشک و منتوی خانواده خود کند.  ازین  موضوع همگان مطل حتی به گوشت مقام ولایت نیز رسیده است.

 

 

*    آقای احمدزی قبل از احراز کرسی ریاست اطلاعات وفرهنگ لوگر به اصطلاح خر نداشت که خرسواری کند، اما درمدت کمتراز شش ماه از پول های بادآورده ریاست اطلاعات وفرهنگ یک موتر سرف خریداری نموده است.  او هزینه عوارض و سوخت موتر شخصی اش را از تخصیص ریاست اطلاعات و فرهنگ می پردازد. چنان چه موتر سواری مربوط ریاست اطلاعات وفرهنگ از یک سال بدین سو خراب و بنا بر عوارض  که دارد غیر قابل استفاده می باشد. اما هزینه سوخت (تیل و روغنیات) آن ماهانه ازطرف وی اخذ و صرف امور موتر شخصی اش می گردد.  و یک  بار هم که موترش تصادف نموده بود، عوارض تعمیرآن را از بابت موترریاست اطلاعات و فرهنگ تهیه و پرداخت نموده است.

 

دربخش تدویرمجالس وسیمینارها :

 

*  آقای احمدزی با دانش کم و سوء مدیریت که دارد تا به حال نتوانسته حتی پنج نفر از فرهنگیان لوگر را شناسایی و دور هم جمع کند.   و ابداً به فکر سروسامان دادن فرهنگیان لوگرنیست، صرف به اموری می پردازد که برایش عاید آنی دارد، مثل جریده لوگر. در دیگر امور پایش می لنگد.

 

*   درسال روان دو سیمینار سه روزه ازطرف وزارت اطلاعات و فرهنگ منظورگردید، یکی برای شناسایی شخصیت نایب امین الله لوگری (رح) سپه سالار جنگ اول افغان وانگلیس ودیگری برای سلطان ابوسعید سجاوند (رح) فقیه عالی قدر و دانشمند بی بدیل لوگر منظورگریدد. سال به پایان رفت و اما نامبرده هیچ اقدامی در جهت برگزاری این سیمینارها نکرد در حالی که تدویر این سمینارها برای رشد فرهنگ ملی و منطقه ای خیلی مهم بود.

 

*   درماه گذشته ریاست اقتصاد ولایت لوگر غرض برآورد و دانستن ظرفیت های فرهنگی ولایت ازریاست اطلاعات وفرهنگ لوگر طی یک مکتوب خواست تا آمارفرهنگیان لوگر را در اختیار آن ریاست قرار دهد، تا در آینده از ظرفیت های فرهنگی لوگر مطلع و مطابق آن برنامه ریزی کند.  ازین که آقای احمدزی شخص بی کفایت و بی اطلاع از همه چیز بود و درین راستا کاری هم انجام نداده بود، او نتوانست به ریاست اقتصاد جواب مثبت دهد و حتی یک نفر را هم نه می شناخت تا معرفی کند، که لوگر یک نفر فرهنگی درفلان بخش دارد.

 

*  درسال روان در زمان برگزاری جشن معلم هنگامی که آقای احمدزی در یکی ازین جشن ها در لیسه کلنگار به نمایندگی از حکومت اشتراک نموده بود، چون از دانش و بینش و نیزآداب مجالس بی بهره بوده و فنون سخنرانی را نیز بلد نیست،  در جریان سخنرانی ناسنجیده و نامعقولش  به مردم لوگر به صورت عموم و به ه مردم کلنگار  و معلمان به صورت خاص توهین آشکارنمود، که این سخنان رئیس اطلاعات و فرهنگ موجی ازاعتراضات معلمان و مردم حاضر در جشن را برانگیخت وایشان چون اوضاع را خراب دید ازصحنه فرارکرد.

 

خلاصه آقای احمدزی با فهم ناچیز و کمبود دانش وبصیرت که دارد، جایگاه اطلاعات و فرهنگ را درجامعه خیلی ضعیف ساخته و او توان سازماندهی یک مجلس را هم ندارد. و نه فهم وفراست گویندگی و گردانندگی آن را که وظیفه اصلی او به شمار می رود.

 

حاصـــــــــــــــل کلام :

 

این بود شمه ای ازکارنامه های سیاه آقای عبدالوکیل احمدزی رئیس  اطلاعات وفرهنگ لوگرکه محضر هم میهنان عزیزارائه گردید. امیدواریم وزارت اطلاعات وفرهنگ و دیگر مراجع ذی صلاح دست به کارشده با فرستادن یک هیأت با صلاحیت کارهای نامبرده را ارزیابی وبررسی نمایند. و داد این مردم بیچاره را ازین مدیر ناکارآمد و بی کفایت بگیرند. و بیش ازین با وجود همچون رئیس بی کفایت و بی درایت روح وروان مردم مظلوم لوگررا نیازارند، و از هدررفتن ظرفیت های مادی و معنوی و نیز غارت سرمایه دولت و بیت المال جلوگیری کنند.

 

من نه می دانم که آقای خرم وزیر سابق اطلاعات وفرهنگ دیواری کوتاهترازلوگرنیافت که همچون شخص بی کفایت وبی درایت مثل خود را برگرده مردم مظلوم ومحروم لوگرسوارکرد و یک جامعه را به سیه روزی نشاند. باید ازین عملکرد های خود جواب بدهد. زیرا مسئول این همه خرابکاری ها  در ردیف نخست شخص آقای خرم است. که با تقرر این شخص زمینه چنین خیانت را فراهم کرد.

 

و من درحیرتم که آقای لودین والی لوگر با چنین زیرمجموعه از مدیران ناکارآمد وبی کفایت چگونه برلوگر ولایت می کند وکارهایش را ازپیش می برد، ولایتی که دروازه جنوب پایتخت شمرده می شود و لبریز ازفرهنگیان و دانشمندانی هست که در سطح ولایت چه که درسطح کشور و منطقه مطرح و حرفی برای گفتن دارند ؟! آیا حضور هم چون افرادی نظیر آقای عبدالوکیل  احمدزی که بی کفایتی اش در غزنی، کاپیسا و بامیان به ثبوت رسیده ورانده آن سامان بوده، توهین به مردم وفرهنگیان لوگر به حساب نه می آید!؟، و وجود هم چون رئیسان که حضورش خود یک معضله می باشد، چه مرهمی برزخم مردم لوگر می توانست بنهد جز ویرانی وبربادی و ازهم پاشیدن شیرازه وحدت و همآهنگی فرهنگیان وجوانان لوگری، و اعتراض همگانی نسبت به این شخص، و تنفرمردم از دولت،  آری :

 

کارهر بُز نیست خرمن کوفتن     گاو نر می خواهد و مرد کهن

 

او که صلاحیت اداره یک مکتب را هم ندارد، تصدی ریاست مقام بزرگی است که بدون حساب وکتاب به افرادی بی کفایت چون آقای عبدالوکیل احمدزی داده می شود.  فرهنگ ومعارف ما می گوید که " آدم کوچک را کاربزرگ نفرمای " حال من نه می دانم که تعیین وتقررافردی نظیر آقای احمدزی روی چه حساب کتاب صورت گرفته است. وزارت اطلاعات وفرهنگ باید جواب بدهد و امید وارم درکنارآقای احمدزی،  آقای خرم نیزباید مورد بازپرس قرارگیرد.

 

والسلام علی من اتبع الهدی

 

* * *

 

 


بالا
 
بازگشت