احمد رشاد منگوری

 

 

 

 

 

                                                                                                

جوانان طعمه مزدوران و تشنگان قدرت :                     

 

 

خوانندگان عزیز پیش از این که به‌ نوشته خود آغاز کنم در مقدمه یک چیز را خاطر نشان میسازم این که اینجانب این همه واقعا ت خونین،تصاویر و اخبار چشم دید خودم مرا به‌ این وادار ساخت که چیزیکه در قلب من خطور می‌کند به‌ رشته تحریر در آورم و در این جا آغاز می‌کنم با سلام و درود و عرض ادب به‌ تمام هموطنان عزیزم با ا لا خص قشر جونان کشور عزیزم افغانستان.

قشر جوان  که سال‌ها میشود که از نام و غرور‌شان سؤ استفاده شده و آنهارا در خون‌شان غوطه ور ساخته اند.امروز در صخره‌های خونین از همین جوانان زیبا و قد رسای این وطن سؤ استفاده شده و خون‌شان را به‌ یک نحو ریختاندند و میریزانند.چون جوانان غرورمند این کارزار به‌ این وعده‌های  دروغین بزرگان امید داشتند اما افسوس که آنها فریب دادند جوانان را و خودرا به‌ ارکه قدرت رساندند و جیب خود،قوم و بردران خودرا مملو کردند اما این خونخواران به این جوانان زیبا و بشاش رحم نکردند آنهارا به‌ شهادت رساندند و خودرا آباد کردند.اما وقیتکه در بحث میشینند می‌گویند که جوانان آینده سازان کشور هستند اما افسوز که حالا این حرف‌ها جامه عمل ندارد و امروز این جمله آن‌ها بی‌ معنی‌ است.اگر ما عملا بیبینیم در حملات امروزی از هردو جانب جوان این وطن جان خودرا از دست میدهند و هر دو جانب مقابل را همین تشنگان قدرت حمایه میکنند و از همین تشنج گرایی استفاده میکنند. و همچنان همین تشنگان قدرت هستند که ما ملت را گاهی به‌ دالر و گاهی به‌ پوند،یورو و کلدار میفروشند.و همچنان باید یاد آور شویم که همین تشنگان قدرت متولدین غرب یک گروه را به‌ نام طالب در صحنه سیاسی کشور آوردند و از آنان سؤ استفاده میکنند که تمام آنها هم جوان این وطن هستند که همه روزه به‌ تعداد صد‌ها پیر،جوان،طفل و زن افغان به‌  نام‌های مختلف در ولایات مختلف کشور مثل قندهار،هلمند و غیره به‌ جام شهادت میرسند.و جوانان ما همه روزه گاهی به‌ اسم این که تو طالب هستی‌ کشته میشوند و گاهی به‌ اسم القا عده و همچنان بعضی‌ از جوان ما که واقعا محبت وطن در قلب‌شان است به‌ اسم این که تو امریکای هستی‌ به‌ شهادت میرسند.لذا این جائی افسوز و نیگرانی عمیق است که ما ملت غیور افغانستان و جوانان این وطن دست به‌ ا لاشهٔ نیشسته ایم این فریب کاری‌ها و این نیرنگ بازی‌های این خونخواران را می‌‌آشامیم و همچنان یک چیز که مرا زیاد میرنجاند این است که نمیدانم که آن غرور افغانی ما کجا است و چه شده که امروز مزدوری و زیر امر کشورهای

 مثل پاکستان و غیره کشور‌ها هستیم و کشور‌های که پدران ما هزار بار آنرا تصرف کرده مگر حالا به‌ امر آنها خانه خودرا ا تش می‌زنیم به‌ امر آن وطن خودرا خراب می‌کنیم مکتب خودرا میسوزانیم به‌ امر آنها مانع پیشرفت و تحصیل هموطن خود میشویم

پس بر ما ملت و جوانان افغانستان اگر طالب یا غیر طالب هستیم لازم و ضروری است که دست به‌ دست هم بدهیم و این کشوریکه سال‌ها است که در آن‌ ا تش میسوزد و همگان در آن میسوزیم مادران ما بیوه،پدران ما شهید،برادران ما معیوب یا شهید شدند.  تا بکی ما هیزوم این ا تش باشیم و یا تا بکی فریب این خونخواران را بیخوریم که یکی‌شان به‌ نام این که همبستگی ملی‌ میاورم،یکی به‌ نام حضرت،یکی به‌ نام پیر،آقا،سید از ما ملت و جوانان سؤ استفاده کرده خودرا به‌ ارکه قدرت رساندند.پس حالا وقت آن رسیده که دیگر فریب این همه گرگان و نیرنگ بازان را نخوریم سرنوشت خود را خودمان بسازیم نگذاریم که دیگر خون ما به‌ ناحق بریزد بس است دیگر زیاد خون ما به‌ ناحق ریخت زیاد قربانی دادیم مهاجر شدیم سر بریده شدیم،گوش بریده شدیم انگشت بریده شدیم که در تاریخ دنیا نزیر چنین ظلم و ستم‌ها ثپت نیست اما ما افغان ما ثبت کردیم!

اما سوال این جا است که راه بیرون رفت از این منجلاب بدبختی چی‌ است؟

به‌ نظر من یگانه راه بیرون رفت از این منجلاب بد بختی این است که دیگر ما افغان‌ها و جوانان که راستی‌ آیندهٔ سازان کشور هستند فریب این تشنگان قدرت را نخوریم ،و دیگر این حزب و حزب بازی،رهبر و رهبر بازی،قوم و قوم پرستی‌ و لسان و لسان پرستی‌ را کنار بگذاریم و خودرا فدای این نیرنگ بازی‌های آنها نکنیم و همه ما  در زیر یک بیرق وحدت یکجا شویم اعم از تاجک،پشتون،هزاره،بیات،ازبک و غیره اقوام افغانستان و دست به‌ دست هم بدهیم و این وطن که سال‌ها است که سیل خون در آن جاری است به‌ دست خود بسازیم آنرا.و تا به‌ دشمنان این مرزو بوم نشان بدهیم که دیگر فریب هیچکسی را نمیخوریم دیگر نمیخواهیم که خون ما به‌ ناحق بریزد و ما میخواهیم که افغانیستان آباد،سرفراز و افغانستان با اتحاد داشته باشیم افغانستان که همه بداند که راستی‌ قلب اسیا است

 

 

 


بالا
بازگشت