عبدالواحد سیدی

 

افغانستان سرزمین همیشه جاودان

 

 

از روزیکه گوردون برون  وزیر خارجه انگلیس این کلمات را از طریق اخبارچی های بین المللی غرب زمزمه کرده است که گویا اگر انگلیس و امریکا و سایر متحدان از افغانستان خارج  گردند دولت کرزی  شاید نتواند برای لحظه ای دوام  بیاورد که این موضوع  در رسانه  های داخلی خارجی و  داخلی افغانی از زبان  نخبه  ترین  و آگاه  ترین قلم  های سیاسی روز افغانستان  نیز تائیداً ذکر شده است

من همین اکنون  مصروف تحقیق و پژوهش در موارد شناخت این اقوام بزرگ که در دو طرف کوههای هندوکش یا سرزمین مرد خیز اریانای کبیر و خراسان بزرگ و افغانستان نامی زندگی دارند  از طریق همین سایت آریایی با  قلم موشگافانه تاریخ نویسان معاصر و کلاسیک در حالت پردایشتحقیق هستم و نهایتاً به این نتیجه رسیده ام که این قوم هرگز نمیمیرند. چیزی که نهایت اهمیت دارد و مردم افغانستان به آن سخت معتقد و  پیوند ایمانی دارند وحدت دین و اندیشه و کلمه است . ما در تاریخ دیده ایم زمانیکه انگلیسی ها در کشک نخود در زمان  نامی نامدار محمد ایوب خان وطن ما را مورد تعرض قرار داده بود،  مردماناز تبار اوزبک ، تاجک ، هزاره از شمال افغانستان بنام جهان خود شان راباوجود عبور از راههای دشوار گزار در هلمند و دل آرام رسانیدندو با مجاهدین پیوستند و جانهای عزیز خویش را بدو منظور  قربان کردند (1) وحدت کلمه؛(2) ایمان بجهاد.

 امروز می بینیم که مردان سرسپرده و مجاهدین ما را غربی ها و دنباله روان آن در افغانستان به چه نامهای سبک یاد میکنند و بعضی از مردمان سبک اندیشه و خشک مغز و کم خرد ما نیز بدون توجه و شناخت ماهیت این کلمه (مجاهدین) ها آنرا تائید میکنند. آیا بخاطر دارید که در جنگ حلوا بخش شده باشد ؟ آیا در جنگ عمومی دوم که بیش از 54ملیون نفر در اروپا ، آسیا و افریقا تلف شدند ما حصل ماشین جنگی کدام تفنگ سالاران بود؟ لابد  همین انگلیس و امریکا و سایر کشور  های  اروپایی بشمول جرمن ها نبودند ؟

آیا  اروپائیان در کشف امریکا مردمان بومی آنجا را که نژاد سرخ داشتند بکلی منقرض و نابود نکردند و به کسانیکه این عملیاتهای بیشرمانه و مرگبار را که شنیدن آن انسان را مشمئز میسازد که در نتیجه گرفتن عزیز ترین جانها دستبرد به  طلا ها و جواهرات منطقه زده و تاراج  کردند و این در حالیست که از  طرف ملکه ایزابل و شاه فردینانت  لقب های  شوالیه گی دوکی و کنت به آنها تفویض شد کجا بود آن وجدان و خرد تا شاه  هسپانیه را با ندای خود  درهم می کوبید؟ 

 انگلیس ها خود   حدوداً دو صد سال بیشتر   دنیا را مستعمره خود ساخت . این عدالت  انتقالی که از آن حرف میزنند و غازیان ما را  بباد دشنام قرار میدهند  چه  توهمی را بمردمان سست ایمان ما  عرضه میدارند.

مگر آیا واقعاً آنها برای نجات ما آمده اند؟

آیا آنها مسراً خواهان این هستند تا  ما  در امنیت و شادی بسر بریم؟ اگر این چیز واقعیت دارد اینهمه توطئه و گسترس فساد برای چه؟

ولی این نباید فراموش گردد که بقول معروف افغانستان  یگانه سرزمینی در جهان است که « ایمان فلک داده بباد» و این کدام مبالغه  نیست .

بر میگردیم بچند سال قبل:

بعد از فرو پاشی  شوروی غاصب که از اثر جانهای شیرین تمام اقوام مسلمان افغانستان و با جهاد سر تاسری این  غاصبین  از میان رفتند و حتی بیرق و پرچم  کمونیزم« شعاری» از سراسر کشور های سوسیالستی  پست گردید همین غربی ها بشمول پاکستانیها گفتند که این ما بودیم که دیوار برلین  را بر چیدیم ولی ما امروز می بینیم که  غرب با شمار 43 کشور در افغانستان  در مقابل طالبان عاجز هستند که  تعداد شان شاید از پنجهزار جنگجو تجاوز نکند و پاکستان با داشتن دو ملیون سرباز  کار آزموده از پاک سازی حتی شهر  پشاور  دست بسر شده است . ببینید این غیرت همین افغانهای ساکن در دو طرف خط  کوهستانی هندو کش است که در طول تاریخ  این  سرزمین را زنده نگهداشته است.

 

 یکی از خصوصیات اصیل مردمان ما این است که زمانیکه از طرف  نیرو های اجنبی  مخصوصاً نیرو های که فاقد دین و  توحید کلمه باشند ،مواجه شوند  تمام اقوام ساکن در کشور جانبازانه در صف جهادبا هم می ایستند و از کشور و تمدن گسترده آن دفاع مردانه مینمایند .

حتی  بانوان ما مانند ناهید و اناهید و سایر خواهران گمنامیکه در معرکه جنگ سرد جانهای  شان را از دست داده اند  شاهد مدعای من است که در تاریخهای افغانستان از جمله در افغانستان در مسیر تاریخ نوشته  مرحوم غبار میبینیم که در کابل و در پروان   در بتخاک و دره ابریشم در ننگر هار ،بانوان موج بموج با مردان در جهاد علیه همین انگلیسی هایی که شیپور نابودی این ملک را  زمزمه میکنند سهم داشتند . همین اکنون حدوداً چند صد هزار  زن در افغانستان وجود دارند که  شوهران خود را در جنگ سرد  که برای مردم ما داغترین جنگ  بود از دست داده اند .

اخر شما قضاوت کنید این حرفها از حلق 5 فیصد مردم افغانستان می بر آید که اگر خارجی ها رفت افغانستان برای لحظه ای  دوام نمی آورد و این گروه مردمانی هستند که از پولهای باد آورده غرب  صاحب  هوا و نوا شده اند و به مناصب عالی رسیده اند واقعاً این مردمها  زیاد دوام نمی آورند و همه چیز شان را از دست خواهند داد اما مردم اصیل افغانستان که 95فیصد نفوذ کشور را تشکیل میدهند کسانی  هستند که بجز خانه های  گلی و کشتزار  های بدون زرع وبیکارانی که ساعات و طوالی بی کاری را رنج میکشند  تشکیل میدهند این مردمان قهرمانانی هستند که مقابل جنگ ، بی عدالتی ، تعرضات به کشور ، دین و ناموس همیشه استاده و مستعد هستند . اینها کسانی هستند که از مرگ نمی  حراسند و حتی اگر ضرورت  شود مرگ را در مقابل هدف شان خوار و زبون میدانند ، ما مثال زنده و ملموس ما را در اردوی ملی و قوای سرحدی خود می بینیم که با چه جانبازی  از جانهای عزیز خویش میگذرند . چنانچه هر جاویکه زور خارجی  ها در جنگ نرسد  همین اردوی ملی را پیش میکنند. مردم ما در مواقع  لازم تمام کدورات  ناشی از جنبه های بعد مادی زندگی را نا دیده میگیرند و یکسره با اتحاد و یکدلی که ناشی از آهنگ پر طنین جهاد است کمر همت می بندند تا نگذارند وطن  در غرقاب فرو رود و وقتی و طن نجات یافت این مردمان پاداش و چوکی و قصر نمیخواهند و واپس در همان  قریجات شان که خانه های گلین دارند بکار و روز گار همیشگی شان  مشغول میشوند.

ما با داشتن چنین مردم سلحشور و پشتوانه ای  هرگز فکر و مفکوره شکست را نداریم اگر امروز بشکنیم فردا فرزندان مان از جای دیگر سر بر می آورند و این نهالستان پر غرور اریانای کبیر و خراسان بزرگ را در باغ افغانستان همیشه سبز  نگهمیدارند.

ما نیاید پیروی از افکار جبونانه کسانی که حتی در زندگی یک عمر خود یکساعت طعم گرسنگی را نچشیده اند پیروی کنیم .  کسانیکه واقعاً از وحدت دین و اندیشه و کلمه ما پیروی میکنند از  هر قوم و قماشی که باشند در همین کوهپایه ها زندگی دارند و  با هم درد مشترک داریم نباید  این درد  ها ی مشترک را دیگر  ها از ما جدا سازند . بهیچ نامی افغانستان  از بین نمی رود ؛ فقط این سناریوی توطئه کاران بین المللی است که خواسته اند این ملت غیور را توسط ستراتیژیهای ناقص و دروغین خود پرا گنده سازند.

من بملت قهرمان افغانستان میتوانم بگویم :بگذارید سنگ اندازان سنگ های خود را بالا اندازند عاقبت بر فرقهای خود شان نزول میکند و این حقیقت قرآن است.

ما به این عقیده هستیم  که اگر دولت از ما باشد ما نیز همیشه با دولت خود خواهیم بود و اگر آنها که بنا بر یک قراردادی نظام سیاسی ما را بدست دارند  موجودیت ما را نادیده بگیرند در آن وقت البته که دولتی  وجود نخواهد داشت اما این ملتی که در افغانستان در سایه وحدت کلمه زندگی می کنند هر گز نمی میرند.

مردم ما دارای خواص و خصلت های هستند که در بین  مردمان جهان  شاز و نادر هستند . اینها حتی بر دشمنان خویش نیز وار نمیکنند تا مادامیکه آنها به اینها حمله نکنند. در مقابل  خشکی گرمی سردی ، گرسنگی سیری و در همه حال بسیار شکیبا هستند.

 این مردم حاضرند عزت نفس خود را نسل بعد نسل حفظ کنند اینها کسانی هستند که حتی اگر در امریکا و اروپا هم مهاجر شده اند آبرو و شرف خود شان را خفظ کرده و هر گز زندگی وقیحانه را نپذیرفته و در آن راه نرفته اند . فرهنگ و تمدن این اقوام معجونی از فرهنگ هندی افغانی ، پارسی، زردشتی ، بودایی ، مهر پرستی ،وغیره بوده است که  پس از گذشت هزاران  سال با سختی و دامه دوصد سال جنگ و اضطراب با مجاهدین  صدر اسلام سر انجام آنرا پذیرفته اند و اسلام به  پهنای دوصد سال کوشش در زره زره وجود این اقوام جا دارد که  هیچ چرخ بادی نمیتواند آنرا نابود کند.

حال اگر مهمانان نا خوانده ما می روند این کار خود شان است و هیچکس جلو شان را حتی دولت افغانستان نیز نمی گیرند و مردم افغانستان یک بار دیگر در تاریخ  نشان خواهند داد که چگونه  این  سرزمین را جاودان حفظ خواهند کرد.

آنطوری که بعضی از قلم بدستان ما اذعان دارند بعد از فرا روی قدرت های  خارجی از افغانستان هر گز افغانستان مورد هرج و مرج قدرت های منطقوی بشمول  دست انداری های همسایگان  نخواهد شد چرا که مردم با این درایت و پر دلی را دارند تا در مواقع حساس خاک خود را حفاظت نمایند. بالاخره ما در قطار کشور های همسایه و سایر کشور ها لعبت و یا بازیگر نخواهیم بود در بین جوامع و کشور ها مخصوصاً کشور های همسایه که در مواقع سخت و آسیب پذیر همواره ما را یاری داده اند همین اکنون که بیش از چند  ملیون  مهاجر از پاکستان داخل کشور گردیده است هنوز  بیش از یک و نیم ملیون  از آورارگان ما در پاکستان بسر می برند . ما با کشور  ایران ، ازبکستان ، ترکمنستان و  تاجکستان روابط فرهنگی مشترکی داریم که ادامه آن به طوالی هزاران سال است و با این همسایگان که در  کاروان تمدنی منطقه همیشه با ما بوده اند هیچ وقتی مشکلی نمی یابیم . واگر هم بیابیم در همان وقت آنرا حل میکنیم زیرا ما مردمانی نیستیم که از غصه  نرسیده عربده آغاز کنیم. فقط مردم ما متوجه این نقطه باشند که در بازیهای تمدنی هیچ وقت فریب  تشتت و پراگندگی که وحدت کلمه ما را توهین مینماید و بغرور و شخصیت اصیل ما افغانهای  خراسانی اریایی صدمه میزند، نخوریم . وطن از ما یار از ما ،هدف تقویه و با محبت زیستن مردمان ما خواهد بود . بگذارید این ابر سیه بهر قیمتی که تمام میشود تمام شود  و از آسمان زندگی ما دور گردد تا ما در مقابل نسل فردای خود مانند شاه شجاع خجل و شرمنده نباشیم.

 

 

 


بالا
 
بازگشت