انتخابات آیندۀ افغانستان و

پامیری زبانهای بدخشان

 

                                                                                          نویسنده : صبحدم – بدخشانی

                                                                                                        

هرکه پا کج میگذارد خون دل ما میخوریم

شیشه ناموس عالم دربغل داریم مــــــــــا

"  بیدل  "

   طی سه دهه جنگ و ویرانی درکشور ما که سیل بنیان کن آن در تمام عرصه های حیات اجتماعی ، سیاسی ملی و فرهنگی جامعۀ ما ویرانی های خطرناک و نهادینه را بجا گذاشت از همه بیشتر مصیبت این سیل ویرانگر برای اقلیت های قومی – مذهبی رسیده است تا آنجا ئیکه هر عنصر ویا شعار دهندۀ که زیر ندای تآمین عدالت اجتماعی ، اقتصادی ، صلح و دموکراسی – وحدت ملی در کشور بیرقی بر افراشت این اقلیت های قومی – مذهبی مثلاً در بدخشان به امید نجات از چنگال بی عدالتی ها تحقیر و اسارت تامین وحدت و وفاق ملی در پهلویش قرار میگرفتند و عملاً صادقانه ازان عنصر ذکر شده فوق پشتیبانی همه جانبه را به عمل می آوردند حتی در جهت دفاع ازان قربانی ها دادند ولی متآسفانه بعد از اینکه این عنصر یا شعار دهندۀ عدالت آنگا هیکه به توسط رآی اکثریت بخصوص پشتیبانی اقلیت ها ی قومی ،مذهبی یکجا با سائر ملیت ها و اقوام کا میابی بدست آورد و بر کرسی پیروزی مثلاً ریاست چمهوری تکیه زد دیگر بجای  اینکه ازین پشتیبانان صادق خود یادی کند ویا اقلاً حقوق انسانی کوچکی هم برای آنها چه در قوای اجرائیه ،چه مقننه و چه قضایه قایل گردد بر عکس زنجیر های اسارت قدرتمندان بردست و پای این اقلیت های قومی ،مذهبی هنوز هم بیشتر محکم گردیده از هم محروم تر و ازهمه محکومان محکوم تر باقی ما ندند . تا حدیکه در پست های آمریت ولسوالی ها ی خود شان هم از کدرهای این محرومان کسی مقرر نمی باشد چه رسد به مرکز ولایت بد خشان که حتی یک نفر مدیر هم از تحصیل کرده گان ولسوالی های سرحدات آمو یا پامیر بدخشان مقرر نمی باشد. پامیری زبانهای بدخشان در انتخابات ریاست جمهوری گذشته با اکثریت آراء در پهلوی اکثریت مردم افغانستان قرار گرفته به وعده های رهبر دولت انتقالی اعتماد کردند به امید صلح و دموکراسی رای دادند ، زیرا به این امید بودند که شاید ریس جمهور منتخب شان  در پهلوی سائر اقوام قوی طرفدار خود به آنها نیز توجه نموده درقوۀ اجرائیه ، مقننه و قضائیه حد اقل به کدر های لایق و وطندوست و شایسته این قوم محروم که همیشه شعار زنده باد وحدت ملی ، صلح و استقلال وحاکمیت ملی بر لب های شان جاریست و همیشه طرفدار تقویه یک دولت قوی ملی مرکزی بوده اند حق تقرر بدهد تا ندای آنها نیز از لا بلای کرسی های پارلمان و یاقوۀ اجرائیه شنیده شود و در کشور به صفت رعیت صاحب حقوق در پهلوی سائر اقوام و ملیت های شریف افغانستان حساب شوند . حالانکه این حق آنها در قانون اساسی نوین کشور که در ماه جدی سال 1382 تصویب گردید در روی اوراق کاغذی ماده شانزده هم قانون اساسی ثبت است ولی در عمل به آن توجه واقعی صورت نگرفته است .

     چنانچه درشورای ملی پامیری زبانها ( ولسوالی های واخان ، اشکاشم ،شغنان ، زیباک ،منجان و شیوه ) نمایندۀ با رسالت و معتقد به ارزش های ملی و اسلامی  تاریخی خودرا ندارند گاهی تحت نام اسماعیلیه بودن حق آنها رابه یک فردیکه رای کافی مردم را بدست نیاورده  واز یک ولسوالی غیر پامیری زبان میباشد ،حتی سواد کافی ندارد می سپارند و بدین وسیله حقوق نمایندۀ واقعاً برگزیده مردم پامیر بدخشان را زیر پا نموده و از ورود آن به مجلس شورای ملی جلو گیری می نما یند ،  از سوی دیگر زیر این پوشش حقیقت راز را پنهان میکنند اینگونه جفا ها برمردم بدخشان بخصوص پامیری زبانها ی بدخشانی  را از پشتیبانی و انتخاب مجدد حامد کرزی دلسرد نموده است . دستی شناخته شده که از اعتماد ریس جمهور بالای خویش سو استفاده می نماید ، درواقعیت میان رهبری دولت مرکزی و اقلیت های قومی مذهبی بدخشان فاصله ایجاد نموده تا به اهداف خود که تقسیم بدخشان است  برسد بدین وسیله روزی خود را والی آن ولایت نو تشکیل با استفاده  از اعتماد ریس جمهور مقررنماید و بعد از والی شدن دکاکین یا دشت های زراعتی مراکز ولسوالی های پامیر بدخشان، از جمله اشکاشم و خندود واخان را تحت نام زمین دولتی و بازار عمومی که نقاط  استراتیژی تجارتی برمسیر راه ابریشم اند را درمیان اقوام دوستان خود تقسیم نماید ، تا مارکیت های تجارتی آینده را درین مناطق تصاحب نمایند و هم نفوس  طرفداران خیالی خود را که صرف یک واهمه میباشد درین مناطق ازدیاد بخشیده و برای سالها این ولسوالی ها در چنگ ولسوالان طرفدار و اقوام نزدیک آن دست شناخته شده باشند و مردم پامیر از اشتراک واقعی در اداره دولت دور نگهداشته شوند وتا مدتها مادون قدرت آن جناب و افراد وابسته او باقی بمانند . وجناب ایشان در تجارتهای ما فیایی رنگارنگ بتواند تمام سرحدات آسیای میانه ،چین وغیره را زیر کنترول داشته باشد تا منافع پولی به هرگونۀ که باشد .......... با دستبرد بر حقوق سیاسی مردم این منطقه چون نماینده شدن در شورای ملی و قدرت در قوۀ اجرائیه به او تعلق داشته باشد . نمونۀ عمل کرد های این گونه افراد قدرت مند  در انتخابات پارلمانی که گذشت شاهد این مدعاست. درین باره زیاد چیزی نمینویسم زیرا همه بدخشانیان آگاه و رسالتمند که در ولایت خویش طرفدار تحکیم پیوند های ملی میان بدخشانیان عزیز اند از جریان انتخابات که گذشت آگاه اند ، میدانند که در انتخابات پارالمانی گذشته این دست های معلوم الحال که رای نبرده بودند چگونه تحت پوشش تیم بازی های قدرتمندان در کابل انتخابات رامیان بدخشانیان برگزارکردند ، چگونه باپول و تقلب کاندیدان واقعی برنده  را از والسوالی های به اصطلاح تنگ بالای بدخشان همچون خلیل الرحمن ، محمد یعقوب عصمتی و دولت محمد " جوشن " که( این شخص بیشترین آرای ولسوالی های پامیر بدخشان را بدست آورده بود) از صحنه بیرون گردانیده شدند و دریک شب توسط شخصی بنام قاری که در کمیسون انتخابات با چند نفر دیگر همد ستانش تحت قومانده آن دست شناخته شده کارمیکردند ، با دست بازی و تقلب صندوق های رای را آماده مینمودند و برتکت های سفید قلم  راندند وحقوق مردم را به بازی قدرت خویش و تقلب هایشان زیر پا نمودند . البته خداوند متعال از حقیقت آگاه است ومردم شرکت کننده در انتخابات واعضای باوجدان  کمیسون های رای دهی میدانند که چگونه دستبردها به این حدرسید که یک شخص نا کا م در روز آخر به  پارالمان معرفی میگردید حالانکه نامش در خیمۀ شمارش آراء به جز از روز آخرکم  خوانده می شد البته عدۀ وکیل صاحبان واقعی ولایت بدخشان که ازمردم خودرای پیروزی بدست آورده بودند و همه کا ندیدان آنها رامی شناسند و عادالانه به پارالمان رفتند ازین امرمستثنی هستند . مردم بدخشان میدانند به چه کسانی رأی داده بودند بخصوص ولسوالی های (شغنان ، واخان،اشکاشم ،زیباک،منجان) وغیره که ميگویند درحق ما جفا شد در حالیکه به کاندید مشخص خود رأی دادیم  اگردروجود آن دست تقلب  شجاعت ،جوانمردانه به صفت یک مرد واقعی بدخشانی بعد از چند سال رشد کرده باشد با ید اعتراف کند که  بر فرزندان شایسته وحقوق برادران ( اقوام) هموطن خویش جفاکرده است. وهمین گونه افرادند که نگذاشتند دولت افغانشتان اتوریته مردمی اش را بدست بیاورد وبه یک دولت ملی مبدل شود .این حکایات را در آغاز سید مرتظی که به صفت ریس شمارش انتخابات پارالمانی گذشتۀ بد خشان ایفای وظیفه میکرد خوبتر میداند که در اثررسوائی  ها استعفا داد وبه تخار گریخت ، در نتیجه حقوق ولسوالی های پامیر : شغنان ، اشکاشم ، واخان ، زیباک ، منجان ،شیوه  و ولسوالی های دیگر مانند بهارک ، شهدا ،وردوج ، ارغنجخواه ، خاش و یمگان را زیر پاگردید  تا بدون وکیل درولسی جرگه باقی بمانند . زیرا " قاری " که یک شخص خریدار شده توسط آن دست شناخته شده بود در شب اخیر ، وظیفه اش را برای غصب حقوق دیگران انجام داد . بدین صورت انتخابات پارالمانی غیر عادلانه در بدخشان یعنی غصب حقوق 12 ولسوالی که ذکرش راکردیم انجام شد ، از جملۀ وکلای انتخاباتی که واقعاً ملت به آنها رأی داد محترمه فوزیه " کوفی "، کبرا "دهقان " ،امان الله "پیمان" ، مولوی صاحب عبدالعزیز خان  وجناب " صیاد " صاحب از ولسوالی تشکان بشمول استاد پروفیسور برهان الدین " ربانی" به ولسی جرگه رفتند ؛ زیرا آن دست  شناخته شده نمیتوانست صندوق های آنها را به نفع خود خالی و حساب آرای آنها را کم کند .

   دست بازی و تقلب در کمیسون بخصوص توسط شخص قاری نام صورت گرفته به همه حقیقت دانان و خود وکلای بدخشان معلوم است . خداوند دروغگو یانرا بشرماند ، بدخشان عزیز وکشور محبوب ما به فرزندان لایق ،شایسته و کاردان و عدالت خواه خود شدیداً نیاز دارد  تادر  اثرکار صادقانۀ آنها در تمام عرصه های حیات اجتماعی ،سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی بهبود حاصل آید ، اداره سالم ملی ودولت ملی مرکزی پابه عرصه وجود گذارد ، پیوند های ملی تحکیم گردیده ، وحدت ملی ، عدالت اجتماعی صلح و دموکراسی مطابق کلتور و سنن با افتخار ملت تاریخ سازما در کشور عذاب دیده و ویران شدۀ ما احیا گردیده و مداخلا ت دشمنان صلح و امنیت و سعادت کلی مردم ماچه در خارج و چه در داخل قطع گردیده باشد . واین شعار کثیر الملت بودن باعث ضعف ما نیست بلکه مارا قوی و نیرومند میسازد به شرطیکه بتوانیم با عقاید مختلف متحدانه زندگی نمائیم و به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم ، در عرصه  حیات اجتماعی ما عملی گردد .

    نگارنده : بدخشان راکه دارای فرهنگ کهن سال و درخشان میباشد وهمچون سائر ولایات کشور عزیز ما مردم آن از استعداد ،محبت ،صداقت ،غرور و شجاعت انسان دوستانه برخورد ارند را همچون روح و جان خود دوست دارم . ولی هستند عده افراد منفعت جوی ، جا ه طلب که میخواهند سیمای این ولایت تاریخی رابه  اثر اعمال منفی خویش در نزد سائر ملت های باهم برادر کشور وارونه جلوه بدهند حالانکه  درمیان مردم مسلمان و شریف بدخشان پایگاه مردمی نداشته اند وبا استفاده از اخلال گری ها در درون ادارۀ انتخابات و دولت برای خود منفعت اقتصادی بدست آورده ولی به مردم بدخشان ضررهای فراوان رسانیده باعث جهل سالاری و تقویۀ روحیه اپوتولیستی تا  دیگر اعمال منفی دیگر در منطقه  و ولایت  خویش اند . با وجود آنکه بارها شربت تلخ شکست را درمیان مردم خویش نوشیده اند ، باز هم از اخلال گری دست برنمیدارند . در هنگام واقعات  سرنوشت ساز تیشه  را به پای خود و مردم خود فرو میاورند ، اعمال اینگونه افراد جاه طلب  درطی سه دهه جنگ و ویرانی تحمیلی در کشور به بدخشان  نقصان های فراوانی رسانیده است ، چنانچه حتی در میان گروپ های مسلح جهادی خود را پنهان میکردند و برای شدت تفرقه وتعرض یک گروپ بر منطۀ دیگر به تحریکات می پرداختند . و به رواج برادر کشی که مقصد دشمنان این وطن است کمک میکردند ، همچنا نکه در سطورقبلی اظهار کردم با رها چهره آنها  درمیان مردم افشا گردیده وشکست خورده  از میدان فرارکرده اند ولی بازهم با استفاده  از اوضاع بغرنج سیاسی د ر کشور سرخود را از زیر آستین یگان قدرتمندی که هنوز آنها را درست نشناخته بیرون کرده به فعالیت می پردازند وتا مدتی آب خیت می کنند و ماهی بدست میاورند .

  ولی بدخشانیان با شناخت و درک واقعی از اعمال اینگونه افراد هیچگاهی از تحکیم پیوند های ملی و سنن با افتخار باهمی های خویش با وجود یکسان بنودن قومیت ویا مذهب غافل نبوده اند .  از یکدیگر بارها دفاع کرده اند . از جمله در انتخابات پارالمانی گذشته  که شرح آن مشت نمونه خروار در سطور قبلی ذکرگردید مردم فیض آباد مرکز بدخشان از غصب حقوق اقلیت های قومی ، مذهبی منجمله پامیری زبانهای بدخشانی که فرزندان بدخشان و کشور ما افغانستان هستند دفاع نموده بر تقلب کاران که باعث عدم اشتراک بهترین فرزندان این مردم بدخشان به شورای ملی گردید خشم و انتقادات خود را  نثار نمودند ، و از نا شفافیت  این انتخابات و نا مشروعیت آن شکایات آشکارای خودرا ابراز داشتند .

    اما اکنون که باز اداره دولت بفرمان ریس جمهور و کمیسون انتخابات نعره انتخابات سالم شفاف را همه روزه در رسانه ها بگوش همه ملت میرسانند و در بعضی مناطق بدخشان افراد نیم چه سوا د و معلوم الحال انتخابات قبلی و ظیفه قبلی را در کمیسون انتخابات بدخشان بدست آورده و تحت ثبت نام رای دهنده گان فعالیت فورمالیته را از سرگرفته بود ند ، اقلیت های قومی مذهبی و مردم شریف بدخشان به آن چهره ها آشنا اند ، که همین افراد از یکطرف مردم واجد شرایط رای را بصورت عمومی شاید  ثبت نام نکرده بلکه عده را به بهانه تراشی ها از کارت رای دهی محروم ساخته  و بعد چون زمان قبلی اگر در سر صندوق ها جای گرفته بتوانند برای منفعت خویش به تقلب و دست بازی ها اقدام کرده بخصوص اقلیت های قومی مذهبی مثلاً پامیری زبانهای بدخشان را از داشتن نماینده واقعی و انتخابی و شایسته مردم در پارالمان باردیگر باز داردند وبرخلاف  منافع ملت  پولداران و آمران مافیای مواد مخدره را درقطار وکلای وقعاً انتخابی مردم به کا بل اعزام خوهند داشت ،" نگارنده "معتقدم شورای ملی آنگاهی شورای ملی گفته می شود که تمام ملیت ها و اقوام ساکن در کشور توسط نماینده انتخابی خویش درآ ن شرکت داشته باشند .

   با در نظرداشت این وقایع که گذشت اگر دولت مرکزی افغانستان خواهان تآ مین عدالت اجتماعی ، صلح وثبات درکشور است با ید اولتر از همه به حقوق ملی ، انسانی همه اقوام ساکن درکشور توجه نماید ونگذارد که بادیگر منفعت جویان ملت را از دولت مرکزی متنفر ساخته و چوکی پارالمان را در گرو افراد غیر سالم و بی استعداد و بدون اتوریته در میان مردم باقی گزارند .  اقلیت های قومی و مذهبی همیشه طرفدار تقویه دولت مرکزی قانون مند، صلح وثبات ، عدالت وحدت ملی ، استقلال و حاکمیت ملی درکشور هستند و خواهند بود ولی اگر به حقوق آنها توجه نشود مجبور اند با مشکلات  دست و پنجه نرم کنند. وفریاد رسای خود را به گوش همه انسان دوستان ، عدالت خواهان و نیروهای رسالت مند ملی و بین المللی برسانند.

                                                 ومن الله توفیق

  

 

 

                                                                 ویرایش در کمپیوتر محمدالله  " نصرت   "

 


بالا
 
بازگشت