محمد یعقوب هادی

هرواقعیت حقیقت نیست

هرگاه انتخابات برگزار گردد معلومدار یک برنده را معرفی خواهد نمود. اما آیا در نتیجه، مطابق پیش بینی یا به تعبیر دیگر پیش گیری انتظار معرفی برنده شدن نامزدان مطرح یعنی آنا نیکه با دول خارجی روابط دارند،پول دارند، حاکم افراد مسلح استند ، به امراض قوم پرستی، زبان پرستی وسمت خواهی مصاب استند باشیم؟ویا اکنون که مردم مابا داشتن شعور سیاسیء بالا در میان خیر وشر، راه گم ساخته نخواهند شد انتظار یک تکانه ءشدید تحول وتغیر را داشته باشیم؟ . نتیجه هر چه باشد حقیقت را مسخ کرده نمیتواند. حقیقتی که در وجود کاندیدان متبارز است. بدین سبب نویسنده ارزیابی حقیقت نامزدان انتخابات ریاست جمهوری را لزومأ در چهار گروپ مطلوب میداند.

گروپ اول نامزدان دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، آنانی اند که یکجا با هم در سیاست ووضع سیاسی افغانستان پر تاب شده اند. آنان فعلأ به عنوان کاندیدان مطرح، بنا به مشکلات سلیقوی ظاهرأ در مخالفت با هم قرار دارند. حالا دیگر چه کسی نمیداند نتیجهء برد نامزدانی که به عنوان مطرح تبلیغ میشوند ادامهء آنچه خواهد بود که جریان دارد. مخصوصأ که بعضی از این کاندیدان خود میگویند پلان آنان پر کاری خلا های است که از دولت موجودآقای حامد کرزی باقی مانده است. اینها همان کاندیدان مطرح اند که با ملامت سازی رفیق دیروز خود عین راه را می پیمایند.لذا شعار تغیر در وجود آنان فقط شعار تبلیغاتی است وبس. معلومدار از گندم ، گندم واز جو، جو میروید.

گروپ دوم دیگر این نامزدان به عنوان ریزرف های گروپ اول شامل لست نامزدان انتخاباتی ساخته شده اند.این لست شامل ساخته شده گان کاندیدانی اند که به اساس امتحانات اخذ شده حتی از ادعای نامزدی ریاست جمهوری فرسنگها فاصله دارند. در اینحال موقعیت و موقف یک عده شان که تا الحال به نفع نامزدان مطرح به اصطلاح گذشته اندمعلوم شده و موقف متباقی آنان تا روز های باقیمانده بطور مشابه معلوم خواهد شد.این عده که از اصول مبارزات انتخاباتی هیچ نمیدانند فکر داشتن پلان وبرنامه هم از آنان توقع درست نیست.

گروپ سوم کسانی اند که با سوءاستفاده از اوضاع نا بسامان سیاسی و سوء استفاده از روحیه دینی مردم در کشور بخت خود را می آزمایند. این گروپ که هنوز در خیال بهره برداری از روان و روحیه دینی ومذهبی مردم استند برای خود بخت آزمائی میکنند وبا شعار های دینی درصحنه رقابت های انتخاباتی حضور یافته اند تااعتبار اجتماعی پیدا نمایند. همین ها استند که به ذهن مردم تلقین نموده اند که مردم در اظهارات شان در باره نامزدان میگویند «به یک شخص مسلمان رای میدهند» در حالیکه بیدون هیچ شک وتردید همه کاندیدان مسلمان استند. بعضی از این جمع نامزدان که دستان شان برای بوسه زدن مردم همیشه دراز است آمده اند که برای مردم گویا خدمت نمایند. همه میدانند خدمت گاران اجازه نمیدهند که مردم دستان شانرا ببوسد به احتمال قوی که اینها همچنان به قیمت جو ملامت سازی وضع جاری به آنانی تسلیم خواهند شد که آ نان نیز ادامه سیاست جاری استند.

در بارهء این سه گروپ و قتی در باب اصلی ترین مشخصهء مردم خواهی جستجو کنیم که تقوای نفس است. معلوم است که اینهمه پول را از کجا کرده اند. بلاخره آیا نمیدانیم آنانیکه که پول چاپ عکس های شان هزاران تن را از گرسنگی میتواند نجات بدهد چگونه میتوانند خدمتگار مردم شوند. با دریغ که حتی مدعیان روحانیت هم در جمع مصرف کننده های بالا دست برآمد کرده اند. این است محک تجربه در بارهء آنانیکه همیشه غش های درونی آنان از چشم مردم ما پنهان ساخته شده است.

عده ای ازاین کاندیدان به گونه ای میخواهند جنایات خود واندیوالان قدیم شانرا پنهان نمایند. وهنوز از جنایتکار، جنگ سالار وتروریست گویا تعریف ندارند. مگرخود که درپاکستان با بادیگارد های مسلح باکلاشیکوف وشل دز گشت وگذار میکردند کیها اند واز ترس کدام دشمنی با افراد به اصطلاح «بر چپک» در پاکستان گشت وگذار میکردند؟ لذا آنهایکه جرم و جنایت را کتمان میکنند نمیتوانند خدمتگار مردم باشند.

داشتن پلان وبرنامه هر سه کتگوری با نظرداشت اینکه عدهء آنها از پلان برنامه هیچ نمیدانند وفکر میکنند که دولت داری یعنی یکطرفه کردن با مخالفین مسلح یا از طریق سازش ویا سرکوب آنان است وخیر وخلاص. تعدادی هم یک شبه پلان سازی نموده اند.و تمام پلان های شان هم، چند تغیر در ساختار نظام است و متباقی اکمال برنامه جاری است وبس. حد اقل یکتن هم انتظار دارد که پیروز شود، باز از مردم می پرسد که چگونه پلان بسازد. اما برای پلان سازی جنگ نظریه خاص دارد

کتگوری چهارم کسانیکه کاملأ متفاوت با این سه کتگوری در فضای سیاسی رشد نموده و بارور شده اند یعنی متعهد به کار وخدمت ، مجهز با برنامه ومرام استند . آنان نامزدان سازنده گی ، تغیر وتحول استند. از دیدگاه حقیقت اینها نامزدان اصلی استند. این کتگوری شخصیت های سیاسی اند که شوق قدرت وجیب شان آنانرا به صحنه نه آورده است بلکه احساس مسولیت ، رسالت تاریخی واساس تعهد مبارزه سیاسی بخاطر مردم حضور آنان را درکارزار رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری تامین کرده است.

این کتگوری شخصیت های اصلی وحقیقی نامزدی انتخابات ریاست جمهوری استند که نه یک شبه وارد کار زار مبارزه سیاسی شده اند ونه یک شبه صاحب پلان وبرنامه گشته اند، بلکه بر علاوه که آنان با ارادهء مجموعه های مترقی سیاسی وارد عرصه مبارزات انتخاباتی شده اند. پلان کار وبرنامه آنان که از ارزش زمانی مبارزه سیاسی آزادی خواهانه، عدالت پسندانه و ترقی خواهانه برخوردار است ، تدوین آن با معیار های علمی از فکر، اندیشه، تجربه وتحلیل بهترین مبارزین راه سعادت مردم نشات کرده است. مردم افغانستان امیدوارند که این نیرو ها بتوانند بدور یک محور مقبول از روی مسولیت ورسالت تاریخی جمع آمد شانرا تامین نمایند. در اینصورت است که مردم افغانستان کاندید سازنده گی ، تغیر وتحول را در کارزار انتخابات ریاست جمهوری سال1388 اگر برگزارگردد و مردم نیز شانس انتخاب بیابند میتوانند واقعی وحقیقی برگزیده وانتخاب نمایند...... پیروز باد حقیقت

محمد یعقوب هادی

 

 


بالا
 
بازگشت