اسدالله جعفری

 

رأی به بشردوشت رأی به کرامت انسان است

 

عصر ما عصر انسان محوری وحقوق مداری برمبنای حق ذاتی انسان می باشد.ادیان ومکاتب فلسفی نیز حقانیتش با دو معیار انسان گرایی وحق تساوی همه انسان ها بر اساس انسانیت انسان عیار می گردد.

در حوزه سیاست وسیاست ورزی هم حقوق مدنی کرامت مدار وحق شهروندی متساوی در همه ی حوزه های حیات اجتماعی ازاندیشه های بنیادین امروزی هستندومشروعیت حکومت ها از ناحیه مردم تعیین می شود ومردم حکومتی را مشروع می دانند واز حکومتی حمایت مشروع می کنند که آن حکومت کرامت ذاتی شهروندانش را حرمت نهد وحق شهروندی شهروندانش را برمبنای انسانی وبه عنوان شهروند بطور یک سان بدور از هرقید ارزشی براساس مسئله نژاد،موقعیت اجتماعی،زبان،دین ،قدرت وانتساب به منبع قدرت،به رسمیت بشناسد ورعایت کند .

امروزه آزادی مدنی وحقوق اساسی انسان ها در قلمرو حکومت از پرچالش ترین مسئله حکومت ها ی مردم سالار وحکومت های دینی تمامیت خواه است.درافغانستان امروز ما که نزاع بین دواندیشه حکومت  مردم سالار وحکومت دینی تمامیت خواه است،وافغانستان در حال گذار از دیکتاتوری خدامحور به سوی استقرار عدالت اجتماعی انسان محورخدامدارمی باشد؛انتخابات مظهر تحقق چنین حکومتی است ، درعین حالی که انسان محورباشدخدا نیز به عنوان خالق عادل در آن حکومت حضور داشته باشد.

رئیس جمهورآینده کشور دارای چه ویژگی های باشد

تا رأی مردم به او رأی به کرامت انسانی خودملت باشد؟   

حال با توجه به این اندیشه بنیادین در حوزه فلسفه سیاست ونوع سیاست ورزی،انتخاب رئیس آینده کشور دارای چه ویژگی های باشد تا رأی مردم به او رأی به کرامت انسانی خودشان باشد؟   

رئیس جمهور آینده افغانستان باید دارای چهار اندیشه بنیادین باشد واز چهار خصلت حیوانی بدور.وآن چهار اندیشه بنیادین وچهار خصلت حیوانی عبارتند از:

1 – انسان دارای حق.

2 – حق شهروندی مدنی.

3 – عدالت .

4 –آزادی .

اماچهار خصلت حیوانی:

1 – شهوت پرستی

2 – موش منشی

3 – خون خواری

4 – زیست جزیره ای.

1 – انسان را دارای حق بداند.

-رئیس جمهور آینده افغانستان رئیس جمهوری باشد که انسان رابماهو انسان دارای حق بداند وحق انسانی انسان را مافوق همه ی ارزش های قانونی ودینی بداند بگونه ی که همه ی ارزش ها دایر مدارهمین انسانیت انسان باشد ونه این که انسانیت انسان رامحدود به التزام عملی به رعایت فلان قانون ارزش مدار انسان کش پندارد.

در این اندیشه خدا وانسان حق متقابل دارد نه این که انسان فقط بنده سربزیر ولایشعر باشد.

در اندیشه های بنیادین اسلام انسان خالق جهان هستی می باشد نه ارباب زراندوز زورگوی جهان.

دراندیشه بنیادین اسلام خدا خدای عادل است وامرکننده به عدالت وخود خدا در رأس این عاملان به عدالت است چون او است که جهان را برمبنای عدالت خلق کرده وجهان برمدار عدالت می چرخد وطلوع وغروب ماه وخورشید برمدار عدالت اند.

چنین اندیشه بنیادین عدالت را اسلام دردومحور گسترش می دهد:1  – حیات معنوی انسانها

2– حیات اجتماعی انسانها

اسلام دینی عدالت است لذا در حوزه معنویت هم اصل عدالت را مبنای دستورات عبادی قرار داده است چون افراط وتفریط در عبادات را نیز نفی نموده است واز هرگونه افراط وتفریط در دستورات عبادی پرهیز دارد لذا بین عبادت روحانی ولذت جسمانی حتا از نوع سکس آن جمع نموده وبرای هرکدام از خواهش روحی وجسمانی سهم عادلانه قرار داده ودستور متناسب با عدالت تقنین نموده است.

2 – حق شهروندی مدنی را اصل مشروعیت حکومت بداند.

امروزه مشروعیت حکومت ها ازپرچالش ترین مسئله حکومت داران است ونوعا مشروعیت حکومت ها است که قلمرو اقدار حکومت ها را درسیاست داخلی وخارجی تعیین می کند که دونمونه بسیار آشکار اورا در دوانتخابات ایران وامریکا شاهد هستیم.

اسلام که دین فطرت ودین عقلانیت متعالی است ،در حوزه حقوق انسانی وحقوق اجتماعی حق شهروندی یکسان برای شهروندان حکومت مشروع قائل شده است ومشروعیت حکومت را هم رأی مردم می داند.چنان که در نظریات فقیه بزرگوار حضرت آیت الله العظمی منتظری از عالمان درجه اول جهان اسلام این اندیشه های بنیادین اسلامی را در چهار اثر گرانسنگ ایشان1 -«مبانی فقهی حکومت اسلامی»2 -«حکومت دینی وحقوق انسان»3 -«مجازات اسلامی وحقوق بشر»4 -«دیدگاه» ایشان می یابید .

حال باتوجه به این شرح کوتاه ،اکنون به نامزد های ریاست جمهوری افغانستان نیم نگاهی می اندازیم تا ببنیم که کدام یک با این معیار مطابقت دارد.

البته ازمیان نامزد های ریاست جمهوری،چهار نامزد به عنوان نامزد های اصلی مطرح اند :دکتررمضان بشردوست،حامدکرزی،دکترعبدالله عبدالله واشرف غنی احمد زی .

من از جناب اشرف غنی احمد زی اطلاعات چندان ندارم وخوب نمی شناسم لذا درباره ایشان نمی توانم به نفی واثبات سخنی بگویم.

اما حامد کرزی وعبدالله درنسبت به دکتربشردوست :درحوزه دانای نسبت به انسان شناسی وحقوق تساوی انسان ها،بشردوست نسبتش به حامدکرزی وعبدالله نسبت افلاطون وگاوچران است.عبدالله وکرزی انسان شناسیش از قبیله وهم حزبی هایش تجاوز نمی کنند وحقوق انسانی درنزد کرزی وعبدالله یعنی حقوق خانواده وهم حزبی های شان.

اما بشردوست همان کسی است که انسان سیاه وسفید وزرد وکوتاه وبلند وشمال وجنوب وشیعه وسنی ویهودی وهندو و...همه وهمه انسان اند وانسانیتش رنگ نمی پذیرد.

حقوق انسانی در نزد رمضان بشر دوست، همان است که درمقام عمل می بینید که اندک حقوق وکالتش را بین پشتون،ازبیک،تاجیک،نورستانی،ترکمن،پشه ای ...وهزاره ها بطور یکسان تقسیم کرامتمندانه می کنند وبا این که خود او از نظرقومی ونژادی یک هزاره است وسال ها حقوق اجدادیش را اجداد دیگر اقوام ازحلقوم شان در آورده اند وبه غارت برده اند واما رمضان بشردوست هزاره، حقوق شخصی خود را بین همه ی اقوام ساکن درافغانستان بطوریکسان تقسیم کرامتمندانه می کند.

آیا این کاندید با دیگرکاندید های ریاست جمهوری قابل مقایسه است؟

عقل وشرع چه حکم می کنند؟

مصلحت عام کشور چه اقتضاء دارد؟

آیاکشور وخون شهیدان راه آزادی رئیس جمهوری انسان گرای خدا خوان بشردوستِ چون دکتررمضان بشردوست را می خواهدیا گرگان درکمین مردم نشسته چون کرزی وعبدالله را؟  

آیادکتررمضان بشر دوست ،حق شهروندی را اصل مشروعیت حکومت می داند ویاکرزی وعبدالله دکم اندیش واستخاره محور ومدیریت خواب محور وقیبله سالار؟ 

3 – عدالت

عدالت را برمبانی کرامت ذاتی انسان در دوقلمروحیات جمعی مدنی وحیات معنوی قائل باشد.

یعنی قانون حاکم بر اجتماع باید دردوبعد حیات معنوی وحیات اجتماعی تقنین گردد.

درقلمرو حیات معنوی اخلاق برین انسانی ملهم ومقتبس از وحی وعقلانیت متعالی بشری اصل باشد تا جامعه به سمت ولانگاری اخلاقی ومهارگسستگی جنسی حرکت نکند وبنیاد خانواده وحیات برین انسانی ازهم نپاشد وآنارشیژیم اخلاقی وروان پریشی خلق نگردد.

درقلمرو حیات اجتماعی ویا حیات جمعی مدنی عدالت اجتماعی کرامتمندانه اصل باشد.تادرجامعه عدالت استقرانیابد،هیچ قانونی ضمانت اجرائی عملی ندارد وشیرازه حیات جمعی مدنی عدالت اجتماعی است درهمه ی قلمرو های حیات جمعی مدنی ،ازقلمرو اقتصاد تا قلمرو آموزش وتقسیم فرست ها.

من تا همین لحظه که این نوشته را می نویسم از کرزی وعبدالله راهکار های برای عدالت اجتماعی نشنیدم وطرح وبرنامه را ندیدم که در این راستا برای مردم تقدیم کرده باشد.

در مقام عمل هم می بینید که عبدالله وکرزی دردوران مسئولیت ها ی شان ازدوران سیاه وتاریک حکومت دکم اندیشان جنگ سالار گرفته تا دوران نیمه روشن دولت موقت وعبوری ودولت منتخب چه کردند وازعدالت اجتماعی چه تصوریری ارایه دادند؟  

4 –آزادی .

آزادی درهمه ی فرهنگ های متعالی کلمه ی مقدس است واگر اسماءحسنای خدا توقیفی نبود، من می گفتم که آزادی نام خدا است.اما می توانم بگویم که آزادی بزرگترین وبهترین ونفیس ترین وغیر قابل شرح وبیان ترین هدیه خدا به انسان است بگونه ی که خود خدا هم این حق آزادی را ازانسان نمی گیرد والبته تعالی وپستی انسان هم در نحوه استفاده کردن از این هدیه الهی می باشد.

آزادی وحق آزادی انسان علت قوام جهان وارزش های عقلانی بشری است.

آزادی جوهروگوهر ارزش های فعل اخلاقی انسان می باشد وهرجا که آزادی نباشد فعل اخلاقی وارزش اخلاقی هم وجود ندارد وحتا خدایی خدا هم دایر مدار همین آزادی می باشداگر خود خدا آزاد نباشد ومجبور باشد دیگر خدا نیست بلکه مخلوق موجب است.

در حوزه خدایی کردن برجهان و انسان هم، آزادی معیار خدایی خدا می باشد چون اگر خدا آزادی را ازانسان بگیرد دیگر چیزی بنام بندگی وخدایی وجودندارد واین آزدی وحق آزادی انسان است که خدایی خدا وبندگی بندگانش را مشروع ومقبول ومعقول می سازد.

اما در حوزه سیاست نیز آزادی وحق آزادی انتخاب کردن وانتخاب شدن وحق نظارت برعملکرد سیاستمداران برمبنای آزادی است.

حال کدام کاندید ریاست جمهوری از چنین حق آزادی حمایت می کنند ودر عمل پایبند آن هستند؟کرزی وعبدالله ویا بشردوست؟

کرزی وعبدالله که دهان هارا بازوروزر وتزویر بسته وسگان خودرا رها کرده وبندگان خدا را می درند ؟یارمضان بشردوست که حتا محافظ ندارد ومی گوید اگر من به کسی بدکرده باشم واو مرا بکوشد این حق اوست دیگر چه نیازی به محافظ وبادیگارد دارم.  

اماچهار خصلت حیوانی:

1 – شهوت پرستی

شهوت پرستی از بزرگترین مهالک انسان است واین شهوت پرستی است که انسان ها را به دره هول آور حیوانیت سقود می دهد.

داستان شهوت پرستی در همه ی قلمروهایش داستان بلندبالا وفراخ دامن است.

داستان شهوت پرستی شاهان اسلامی ودیکتاتورهای جهان، داستانی نیست که بشود دریک سرمقاله سایت آن را نوشت وقتی می خوانیم که:

خلیفه اسلامی هارون الرشید وقتی مرد، 18 هزار شلوار خون آلود دختران باکره از حرم سرای خصوصیش در آوردند.

یا می خوانیم که یکی ازشاهان امپراطوری های قدیم چین آن قدر زن در حرم سرایش بوده اند باآتکه که شاه هرشب با همسر باکره ای همبستر می شده اما به آخرین زنش بعد از سی سال نوبت همبستری شدن می رسیده است.

 نیرون وسزار، به فرمان معشوقه های شان شهرها را به آتش می کشیدند ووقتی انسان ها در میان آتش دست وپا می زدند،نیرون وسزار، معشوقه شان را در آغوش می گرفتند تا آتش شهوت شان نیز شعله هایش به رقص آیند.

همین نیرون وسزار که از قهر وخشم درنده خوی اش شهر ها در امان نبود ورقص خون راه می انداختند،دربرابر معشوقه های شان چنان ذلیل وخوار وپست وبنده وبرده بودند که در برابر معشوقه های شان زانو می زدند ودر کفش های شان شراب می نوشیدند وشراب را با عرق پای کثیف معشوقه در هم می آمیختند وسرمی کشیدند ووقتی مست می شدند شرم گاه شان را بی بوسیدند.

دردوران معاصر نیز شهوت پرستی امان از بشر گرفته است بگونه ی که در مهد آزادی ودموکراسی امریکا، منشی رئیس جمهور بیل کلینتون از شر شهوت خواهی رئیس جمهور کلینتون درامان نماند.

در افغانستان نیز همینطور است حتا فرمانده مسعود در پنجشیر از زنان خارجی خبرنگار کام می گرفت ودر قبال یک شب همبستر شدن اطلاعات می داد که داستانش را از آیت الله محسنی بپرسید وآن زنی آلمانی که یک شب با احمدشاه مسعود همبسترشده بود به امید آن که از شیرپنجشیر بچه شیری بدنیابیاید را بپرسید.

  وامروز کامدام کاندید ازهمین شهوت پرستان زن باره را گرد خود جمع کرده است؟کرزی وعبدالله ویا بشردوست؟

امروز کدام کاندید ازفرهنگ تبرج وولنگاری جنسی حمایت می کنند؟رمضان ویادیگران؟

امروز کدام کاندید همسرش را در پستوی خانه ها پنهان می کنند اما خودش باهزاران زن دست می دهند وروبوسی می کنند؟

اگر دست دادن وروبوسی زن بامرد حق انسانی زن است، چرا زن خود جناب کرزی وعبدالله این حق را نداشته باشند؟

جالب این است که یکی از عیب های بشردوست در نزد این جماعت این است که چرا بشردوست ازاین زیبارویانی که به خیمه او می آیند کامی برنمی گیرد؟بااین که زن ندارد اما ...

بله رمضان یک انسان است نه یک خوک لمیده درباتلاق شهوت .

2 – موش منشی

موش با این که ارزش زررا نمی داند وبرای او ارزش زر وپس داده سگ یکسان ارزش دارد اماموش زرپرست است وسکه هارا در لانه اش نگاه می دارد وبا آن بازی می کند وازدرخشش وجرینگ جرینگ صدایش لذت می برد.انسان هم مثل موش می شود وزرپرستی را پیشه خود می کند.

آقای دکتر ناصری از دانشمندان حوزه ودانشگاه ودارای دکترای حقوق ساکن مشهد وهمدوره های مهندس بازرگان وآیت الله طالقانی ،می فرمود:درزمان شاه یک نفری بود که لباس ژنده می پوشید،غذای ارزان قیمت می خورد وخانه بدوش بود ولی فقیر نبود بلکه بسیار پول دار هم بود ولی پول هایش را همیشه تبدیل به سکه می کرد ودر جیبش نگاه می داشت.

وقتی از ایشان می پرسیدیم که فلانی چرا یک لباس خوب نمی خرید وچراخانه نمی خرید تاکی این خانه بدوشی؟

او در جواب می گفت: آدم خیلی احمق باشد که پو ل نازنین خودرا در این چیزها خرج کند.

همزمان با این جواب دستش را درجیبش می کرد وسکه هایش را در می آورد ومی گفت:

 ببین این درخش واین صدای دلنشین این سکه های نازین را حیف نیست که ازدست  بدهم وبروم یک خانه بخرم وبه درودیوار اونگاه کنم؟

انسان گاهی واقعا چنین می شود اما وای به آن روزی که چنین انسانی براریکه قدرت تکیه زند ودر عالی ترین مقام اجرایی یک کشور نشیند.

من نمی خواهم آماری اززرپرستی این کاندیدها ارایه بدهم چون کاری آسانی نیست برای این که بسیاری از این کاندید ها سرمایه کشوررا از کشور خارج کرده ودربانگ های خارج بنام افراد واشخاص ناشناس سپرده گذاری نموده اند.

لذا آماردقیق از زراندوزی این ها کار آسانی نیست اما نحوه تبلیغات ایشان نشان می دهند چه اندیشه زراندوزی در پشت این تبلیغات نهفته است.

وقتی می بینید کرزی بیش از80 میلیون افغانی اعلام شده(اعلام نشده هایش را خدا می داند) وعبدالله عبدالله بیش از 30میلیون دلار خرخ تبلیغات نموده این سؤال مطرح می شود که :1 – این همه ثروت باد آورده راازکجا آورده اند؟

2 – اگر این پول از اموال شخصی شان نیست بلکه هوادارانش خرج کرده اند،ازدوحال بیرون نیست:

1 – کشور های خارجی این پول را داده اند.

2 طرفداران داخلیش این پول ها را داده اند.

در صورت اول در قبال این پول ملت را به بیگانگان فروخته وخود حلقه غلامی را در گوش کرده اند وخودرا بنده بیگانگان نموده تا بتوانت ملت عزیز وآزاده افغانستان رابرده قانونی بیگانگان کنند.

ودر صورت دوم سؤال این است :بعدا این پول ازکجا پس داده می شود ازجیب خود کاندید ها ویا از جیب این ملت وبیت المال این ملت می شود قیمه خانه وچلوکبابی جناب رئیس جمهور وسگان درگاهش.

دیگر خود قضاوت کنید وبا قضاوت وجدان به کاندید ها رأی دهید.

 

3 – خون خواری

تنها کاندیدی که دشتش به خون ملت آلوده نیست فقط وفقط رمضان بشر دوست است.

لذا غیر از بشردوست هیچ کاندید مطرحی نیست که دستش به خون پاک فرزندی ازفرزندان پاک این وطن عزیز آلوده نباشد.

دکتر عبداللبه از فصابان افشار ،چینداول ،مزار شریف ،مشرقی وخوست است وهنور سرخی رنگ خون فرزندان پاک هزاره ،پشتون وازبیک در دستان او است.

دستان کرزی نیز دردولت ربانی وطالبان وامروز بابیگانگانی که فرزندان پاک میهن را به خاک وخون می کشند دریک کاسه بوده وهستند.

اما رمضان بشردوست، بجای که دستش به خون هزاره،پشتون،ازبیک،تاجیک،ایماق،پشه ای،ترکمن و...آلوده باشد،دستان مهرگسترش چون خورشید روی سریتیمان وطن سایه مهرمی گسترانند وکرامت شان را پاس می دارد وبرزخم های شان مرهم می گزارد .

پس ای خواهر وبرادر هموطن بیایید بدور از حب وبغض های قمومی وگرایش های حزبی فقط وفقط برای پاسداشت کرامت انسانی انسانیت خود به این فرزند پاک میهن رأی بدهیم تا همه وهمه یک رنگ ویک یکپارچه ویک امت واحده باشیم.

 

 


بالا
 
بازگشت