نویسنده : مهرالدین مشید

 

ترفند قحط الرجالی مشروعیت انتخابات آینده را به قربانی گرفته است  

 

باز هم انتخابات فصل تاره یی  از یک آزمون جدید  دیگر در افغانستان زخم خورده و بیمار که مردمش در اوجی از ناباوریهای گیچ کننده شاهد مبارزۀ 41  نامزد برای ریاست جمهوری آیندۀ این کشور هستند . مردمی  که از سه دهه  بدینسو جنگ نابرابر و بیرحمانۀ تهاجمی  و داخلی را ناگزیرانه به بدترین حالی به تجربه گرفته اند و پیش از التیام یافتن زخم های گذشته اکنون جنگ عجیبی را زیر نام "مبارزه با تروریزم " شاهد هستند . این پیشامد توطیه بار و نامیمون در افغانستان را که شماری کارشناسان "جنگ نوین امریکا " نیز خوانده اند ،  در عین  بی سر و بی پایی اش هزار پا و هزار سر دارد که مردم افغانستان را گنگس و گیچ کرده است .  مردم ما در چنین فضای خفه فان آور آنهم در زیر فشار سنگین نظامی نیرو های خارجی انتخابات ریاست جمهوری آینده را پیش رو دارند . این در حالی است که افغانها از دخالت خارجی ها و فساد سیاستمداران در این کشور  خیلی خسته شده اند وخواستار برنامۀ تدوین شده  برای آینده هستند و بدین باور اند که بدون امنیت کامل هر گونه انتخاباتی نمی تواند برای آنها مشکل گشا باشد که  این نگرانی ها علت های گوناگون سیاسی ، امنیتی ، نظامی واقتصادی  نیز دارد .

 اما از همه بیشتر حضور سنگین نظامی نیرو های خارجی در افغانستان به رهبری امریکا بیش از همه بر فضای افغانستان وزن بزرگی افگنده است که زمینه را برای دخالت وسیع این کشور در امور نظامی وسیاسی افغانستان فراهم گردانیده است و هر گونه  گمانه زنییهای عدم مداخلۀ امریکا را در امور انتخابات ریاست جمهوری این کشور نقش بر آب میسازد . چنانکه

  روزنامۀ گاردین چاپ لندن (1)در شمارۀآخر ماۀ جون خویش چنین نوشته است : افغانها می گویند که نمی توانند باور نمایند که امریکا در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان دخالت نکند . چهرۀ امریکا بعد از سال 2004 به عنوان پولیس جهان در شرق میانه و افغانستان فروریخته است . از همه بیشتر اینکه ناکامی امریکا در مبارزه  با طالبان در افغانستان باعث دلسردی  افغانها از امریکا گردیده است .  این ناکامی امریکا در افغانستان راه را برای نفوذ همسایگان افغانستان یویژه ایران باز نموده است . به گفتۀ این روزنامه ایران در این زمینه اعتماد به نفس فزاینده یی پیدا کرده است و در تضعیف نیرو های امریکایی در عراق و دیگر مناطق شرق میانه فایق آمده است  .  بی میلی امریکا  نسبت به انتخابات افغانستان باعث ایجاد نوعی سر در گمی در میان مردم این کشور شده است ؛ زیرا بیشتر افغانها نمی توانند باور کنند که واشنگتن از هیچ کاندیدی حمایت نمی کند  . دخالت شدید امریکا در ابعاد گوناگون زنده گی افغان ها از جمله دخیل بودن این کشور در مبارزه با تروریزم ساخت و ساز ومبارزه با زرع کوکنار را دلیل های آشکاری عنوان می کنند که امریکا نمی تواند ، در انتخابات افغانستان بی تفاوت باشد ، از اینرو ادعای عدم مداخلۀ امریکا را در امور افغانستان تظاهری بیش نمی دانند . افغانها بصورت قطع بدین باور اند که امریکا از نامزد مشخصی حمایت میکند . میتوان به مطلبی در سایت فیزبوک اشاره کرد که در بارۀ افغانستان  چنین نوشته است : نیازی به منتظر ماندن برای انتخابات افغانستان نیست ، کرزی از قبل خود را انتخاب کرده است . این نشان میدهد که  امریکا باز هم به بهانۀ قحط الرجالی این بار با انتخاب بار سوم آقای کرزی  انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را به قربانی میگیرد . با این رویکرد نه تنها امریکا مشروعیت انتخابات ریاست جمهوری آیندۀ افغانستان را زیر سوال برده  ؛ بلکه به گونه یی به این انتخابات دو ضربه نیز وارد کرد ، از یکسوقربانی نوعی قلت شخصیتی (قحط الرجالی) گردیده  و از سویی هم هجوم یک باره و غیر عادی شمار زیاد نامزد ها برای اخذ مقام ریاست جمهوری بنا بر علت های گوناگون شخصی ، شخصیتی ، گروهی ، قومی ، زبانی و مالی که حتا در شماری موارد نمی تواند بعید از مداخلات استخباراتی کشور های خارجی هم  باشد ،  روند واقعی انتخابات در افغانستان  به تحریف کشانده  شده است . در حالیکه شمار زیاد از  این کاندید ها همین اکنون میدانند که شاید در انتخابات آینده بیشتراز چند هزار رای هم بدست نخواهند آورد . بعید نیست که شماری از نامزد های محترم چشم انتظاری داشته باشند که بالاخره سازمان ملل متحد زیر نام هزینه های انتخاباتی  مقداری پول را برای آنها بپردازد  . همین اکنون از نحوۀ فعالیت های ضعیف و کم رنگ شماری نامزدها پیدا است که چه هوایی دارند و چه می خواهند  . از سویی هم مصارف هنگفت شماری کاندید ها مانند حامد کرزی و به گفتۀ آژانس پژواک توزیع پول از سوی او به اشتراک کننده گان به گونۀ مثال در خوست توسط پیزسید شاه (2) مسؤول کمپاین او فضای این انتخابات را بیشتر به سوی غبار آلود شدن به پیش میبرد . گویا امریکا می خواهد با این رویکرد ها روان مردم افغانستان را بیشتر متشنج گردانیده و حتا از این هم بیشتر با همدستی با سایر کشور های  مداخله گر ملت بزرگ افغانستان را به مسخره بگیرد  . این برخوردها نه تنها قامت خمیدۀ اتنخابات  را خمیده تر گردانیده است ؛ بلکه درزیر بار  سنگین توطیه ها و سایۀ تشنج  آفرینی ها لرزان نیز شده است .

. این گمانه زنیها زمانی بیشتر شد که آیکن بیری فرماندۀ سابق نیرو های امریکایی و سفیر کنونی این کشور در افغانستان  یک سلسله ملاقات هاییرا با  شماری نامزد ها در سفارت این کشور در کابل سازماندهی نمود . پس از این ملاقات ها سر و صدا هایی برخاسته که گویا این مذاکرات را مداخلۀ آشکار امریکا در امور انتخاباتی افغانستان تلقی کرده اند . گرچه سفیر امریکا (3)در ملاقات با کاندید ها تصریح کرده است  که  امریکا از هیج کاندیدی حمایت نکرده وو با هیچ کاندیدی مخالفت ندارد . وی افزوده است ، سیاست امریکا این است که از سوی رییس   جمهور برای تمام کاندید ها بصورت مساویانه تسهیلات فراهم  گردد . با این هم شماری ها در مورد این ملاقات ها ابراز نگرانی کرده و مدعی اند که امریکا گویا به اینصورت در پی دستیابی به اهداف معینی درمورد کاندید ها است تا ببواند به گزینش مورد نظرش  از جمع کاندید های موجود بپردازد . این ملاقات ها حتا دولت افغانستان را که حامدکرزی در راس آن قرار دارد ، نیز به تشویش واداشته است . از همین رو شماری از  نامزدان ریاست جمهوری کشور نسبت به این گونه مذاکرات ابراز تشویش کرده و مدعی اند که اینگونه مذاکرات مقامات امریکایی با تعدادی از نامزدان بیطرفی امریکا را پیرامون افغانستان زیر سوال برده است . ار مقامات امریکایی خواسته اند که برای جلوگیری از هرگونه پیشامد نامیمون اقدامات پیشگیرانه ییرا در پیش بگیرد . چنانکه اشرف غنی احمد زی در گفت وگو با نشریۀ امریکایی "پولیتکیکو" (4)گفت : ادارۀ اوباما باید در پروسۀ انتخابات یک اقدام پیشگیرانۀ جدی نماید .  اگر چنین اقدامی صورت نگیرد انتخابات آیندۀ افغانستان دارای پیامد های وخیم خواهد بود .  شماری کارشناستان افغان هم اینگونه مذاکرات را  مداخلۀ کشور های خارجی در پروسۀ ملی چون انتخابات دانسته اند که  قانونی بودن آنرا زیر سوال می برد و چنین تقاضاییرا  اقدامات ذلیلانه و ناشی از احساس و طنفروشانه برشمرده اند .

شماری کاندید ها هم  ملاقات سفیر امریکا(5) با یک تعداد از کاندید های مشخص ریاست جمهوری را مداخله در جریان انتخابات دانسته اند و هم به مداخلۀ شماری مقامات دولتی مانند عطا محمد نور والی بلخ نیز اشاره کرده اند که بصورت غیر قانونی برای داکتر عبدالله کمپاین مینماید .

همایون حمید زاده سخنگوی دولت (6)در یک کنفرانس خبری پیرامون ملاقات های شماری کاندیدها  با سفیر امریکا ابراز نگرانی کرد . ملاقات یک سفیر خارجی را با کاندید های ریاست جمهوری خلاف سیاست های دولت افغانستان خواند .  وی ابراز امیدواری کرد که  باید این ملاقات ها به موافقۀ  وزارت خارجۀ دولت افغانستان  صورت بگیرد . کارشناسان اوضاع افغانستان این موضعگیری دولت را نوعی بهانه برشمرده ومدعی اند که سخنگوی دولت بدین بهانه می خواهد به گونه یی به روی بازی های پشت پردۀ امریکا با آقای کرزی پرده بکشد . از همین رو است که موضعگیری سایر مقامات دولتی را در این راستا حرکتی کجدار و مریز تعبیر کرده و هدف از آنرا به تحریف کشاندن افکار عامه به نفع آقای کرزی خوانده اند .

این در حالی است که گزارش ها حاکی از آن است که حامد کرزی بصورت وسیعی از مقام دولتی خود برای بهره گیری های انتخاباتی استفاده مینماید . گفته می شود که وی چندی پیش کارمندان بخش جواز رادیو تلویزیون ملی را خواسته و از آنها به نحوی خواستار وضع مقررات شدید تر برای اخذ جواز نشراتی تا زمان پایان انتخابات شده بود تا  آنها از اعطای جواز فریکانسی رادیویی و تلویزیونی برای متقاضیان خود داری نمایند . از همین رو است که اکنون شرایط اخذ جواز به مراتب دشوارتر از گذشته شده است . گذشته از اینکه ایشان با نزدیک شدن زمان انتخابات والی های شماری از ولایت های تبدیل نمودده است و حتا شایعاتی وجود دارد که  با به تشنج کشاندن اوضاع روند انتخاباتی در گودال لویه جرگه غرق خواهد شد .

جدا از آنکه جنگ های زرگری مقامات دولتی پیرامون شفاف ، آزاد وعادلانه بودن و یا نبودن انتخابات در افغانستان زیر عینک تحلیل های ژرف گرفته شود . این اظهارات داکتر اسپنتا (7) در کنفرانس کشور های  جی هشت شگفت انگیز تلقی میگردد . چنانکه داکتر اسپنتاه در نشست کشور های جی هشت گفت : من به تمام سفرا و نمایده های سیاسی به خصوص آن هاییکه بیشتر می خواهند از طریق خود همه چیز را کنترول کنند . تذکر دادم که  وزارت خارجه که من  مسؤولیت آنرا داشته باشم ، نمی توانم بپذیرم که شما روابط جانبی داشته باشید . وی تاکید کرد که باید ملاقاتها سفرای خارجی از طریق وزارت خارجه تنظیم گردد وایجاد روابط  جانبی در  تضاد با قوانین و حاکمیت ملی کشور است . این در حالی است که جامعۀ جهانی دورنمای انتخابات افغانستان را شفاف عادلانه و آزاد می خواند ؛ ولی اسپنتا نمی تواند بپذیرد که این  روابط غیر جناحی باشند تا باشد که به تعبیری "واهمه یی زیر نام کرزی" که شماری ها "زوال او را پایان یک فاجعه" در افغانستان تفسیر کرده اند ، بار دیگر بر گردن مردم افغانستان سوار شود و از  این هم بیشتر افغانها شاهد شکار و بمباردمان های بیرحمانۀ هوایی و زمینی هموطنان خویش توسط نیرو های خارجی در کشور خود باشند  و با  در فشانی های سخنگویش که گویا حضور نیرو های خارجی مجبوریت افغانستان است (8)، برای چند صباح دیگر گران سیلی از رنج ها را بر شر وصورب مردم افغانستان بپاشد .  

زمانیکه نقش خارجی ها به ویژه امریکا به وسعت قابل ملاحظه یی در امور نظامی و سایر شوون زنده گی مردم افغانستان مشهود است ، چه بحث بر این گفته های جناب اسپنتا باقی میماند و در پیشروی این گفتۀ او " مهمان حقوق صاحب خانه را مراعات نمی کند" بصورت فوری سوالیۀ بزرگی استاد میگردد ؛ زیرا جامعۀ جهانی ادعا دارد که به سر زوری امریکا و فرماندهی سازمان ملل متحد وارد افغانستان شده است و نه به امر دولت افغانستان . در حالیکه آنها ادعا دارند که این دولت را آنها درست کرده اند و هویت داده اند .  گرچه کارشناسان این تشویش سخن گوی دولت را به نحوی دو گونه ارزیابی کرده اند . شماری به این نظر اند که این نگرانی رییس دولت ناشی از این است که گویا حامد کرزی خویش را از نظر مقامات امریکایی افتاده می بیند .  از آنرو این ملاقات ها را نوعی رای زنی برای گزینش تازۀ امریکا تلقی مینماید . چنانکه روز نامۀ مشهور اسپانیایی  "یل مندو سپانیول" (9)در یکی از شماره های خود از رابطۀ آقایان کرزی و خلیل زاد با شرکت یونیکال پرده برداشته و ویکی از نویسنده گان آن به نام "جوز فلسیانو" مسألۀ مهمی را افشا کرده و نوشته است که هر  گونه تلاش های کرزی  برای قناعت دادن مقامات کاخ سفید به نتیجه نرسیده است که حتا وی به مقامات امریکایی وعده کرده است ، در صورتیکه امریکا از وی حمایت نماید ، او حاضر است  تا برادر خود را (احمد ولی کرزی که متهم به قاچاق مواد مخدر است ) نیز به امریکایی ها تسلیم نماید . نویسندۀ این مقاله که معلوم می شود از عمق مسایل افغانستان آگاهی دارد ، مدعی است در آنروزی که کرزی از امریکا به کابل برگشت . معاون دوم وی نزد موصوف شتافته و  بر اساس یک ضرب المثل افغانی از ایشان پرسیدند : شما از سفر واشنگتن شیر برگشته اید یا روباه " وآقای کرزی در پاسخ گفتند که بدتر از روباه برگشته است  . به ادامه نوشته است که امریکا کوشیده است تا بصورت غیر مستقیم جناب فهیم  و آقای خلیلی رادر کنار کرزی قرار داده و از این طریق ایشان  را در دیدۀ طرفداران پیشینش وهم در نظر افکار عمومی جهان غیر قابل تحمل جلوه دهند . این نویسنده اشاره به پیش آمد های بد در شمال کرده و در عقب آن ها دست کرزی را دخیل دانسته که هدفش را بهم زدن اوضاع و به آشوب کشاندن آن برای برگزاری لویۀ جرگه عنوان کرده است . در آخر زول او را پیش بینی نموده است . هرگاه در این تبصره ترفندی غیر مستقیم برای بهبودی وجهۀ رو به خرابی کرزی نباشد ، میتواند زنگ خطری برای او باشد ؛ زیرا در این اواخر ذهینت مردم افغانستان نسبت به امریکا خیلی خراب شده و امریکا هم با دشمن نشاندادن کرزی ، بقای او را در قدرت زمینه سازی مینماید .  از همین رو است که شماری ها بدین باور اند که این موضعگیری دولت بازی "گاه بر سم و گاه برنعل" را ماند  که حامد کرزی قصد دارد تا با توجه به خرابی ذهنیت مردم افغانستان نسبت به امریکا ، وی می خواهد با این گونه واکنش های به اصطلاح ضد امریکای جایی برای خود در دل های مردم پیدا نماید ؛ زیرا مردم  چنان از حکومت فاسد او به ستوه آمده اند که مردم در میان دو انتخاب ناجور "بد" و "بدتر"، ترجیح میدهند که با انتخاب  حتا "بد" هرگزینه ییرا به غیر او مرجح بپندارند .

جدا از اینکه بیشتر روی چون و چند این ملاقات ها از دید روزنامه های خارجی و کارشناسان داخلی سخن به عمل آید .  یک چیز گفتنی و مهم است ، که این گونه صحبت های مقامات امریکایی با نامزدان ریاست جمهوری افغانستان چندان شگفت آور و غیر مترقبه هم نیست ؛ زیرا همین اکنون اضافه تر از شصت هزاز نیرو های خارجی در افغانستان حضور دارند که اضافه تر از 35 هزارسرباز آن امریکایی است ،  علاوه بر این امریکا رهبری نیرو های ایتلاف را درمبارزه با تروریزم  دارد و به گزارش  ادارۀ اطلاعات و آمار امریکا ( جی ای او) (10) این کشور از سال 2001 بدینسو  124 ملیارد دالر و صد ملیون دالر در جنگ افغانستان هزینه کرده است  با این حال پس هرگونه بی تفاوتی امریکا را پیرامون اوضاع افغانستان نمی توان یک عمل احمقانه خواند و چه رسد به اینکه ملاقات سفیر این کشور را با شماری کاندید ها به دیدۀ شک نگریست و  یا آنرا مداخله خواند . 

آن عده کاندید های محترم  که می خواهند به اصطلاح با " شیر وغلط زدنها " گویا "تجاهل عارفانه" نموده و با چشم پوشی از این حقیقت پلۀ مشروعیت انتخاباتی را به نفع خود سنگین نگاه بدارند و با بلند بر افراشته داشتن  درفش شور انتخاباتی بر هیجانات مردم بیفزایند . این عمل آنها آنقدر ناموجه نیست ، بویژه این برای آن بزرگانی چندان تعجب آور نباشد که با زحمات فراوان خویش را در زیر لباس های زیبای رنگارنگ پنهان کرده و یک بار سیمای مبارک خود را با دریشی و نکتایی و باری دیگر با لنگی و پیراهن و تنبان به صد زیور آراسته اند تا باشد که به تعبیری مردم عادی ، تکنوکرات ،  غرب گرا و بالاخره هر قماشی ایشان را کاندید دلخواۀ خود به حساب آورد .  از سویی هم این حالت گویایی آن است که سر در گمی های عجیبی در دو طرف میان  رای دهنده گان و رای آورنده گان حاکم است ، رای دهنده  گان تا هنوز به درستی نتوانسته اند ، کاندید مشخص و معین خود را بگزینند و شماری را ی  آورنده گان هم چنان در وجد نامزدی خود غرق شده اند تا  به عوض اینکه مردم را به محور برنامه های انتخاباتی خویش بکشانند ، بیشتر تلاش دارند تا این ناتوانی ها و بی برنامه گی ها را در زیر  عکس ها و تصویر های رنگارنگ خویش مخفی نگاه دارند .  

تعجب آور اینکه در میان این نمایش انتخاباتی حرف هایی هم پیرامون  شفافیت برگزاری پروسۀ  انتخابات زده می شود  تا مشروعیت انتخاباتی را تسجیل نماید  . این در  حالی است که بیشتر از پنجاه در صد از ولسوالی های کشور از امنیت لازم برای انتخابات برخوردار نبوده  و مخالفان دولت در آنها حضور سنگین و پررنگی دارند که می توانند ، به بسیار ساده گی روند انتخابات را بهم بزنند . پس در صورت نبود امنیت واقعی در سراسر کشور که مشروعیت کامل انتخابات را زیر سوال میبرد ،  چگونه میتوان از شفافیت روند انتخاباتی صحبت کرد و چه جای بحث  اینکه از مداخله و یا عدم مداخلۀ خارجی ها در آن در آن صحبتی به عمل آورد . از همه مهمتر این که مردم بیشتر نگرانی از آن دارند که این انتخابات کمتر بر سرنوشت شان تاثیر گزار است ؛ زیرا در شرایط کنونی مردم بیشتر از هرچیزی به امنیت و صلح سراسری نیاز دارند تا در سایۀ امنیت سراسری زمینه برای توسعۀ سیاسی و اقتصادی کشور بیشتر فراهم گردد . مردم افغانستان گزیده ترین نامزد شخصی را به حساب می آورند که توانایی کافی برای حل معضلۀ افغانستان را داشته باشد . در حالیکه هیچ کاندیدی در این زمینه برنامۀ روشنی نداشته و تنها با خم خم رفتن هایی به زیر یوغ نیرو های امریکایی هوای رسیدن به قدرت را به تجربه گرفته اند وبس .          

این در حالی است که مخالفان دولت در اصل به این انتخابات توجهی نداشته و حتا بسررسیدن و نرسیدن آنرا یکسان شمرده اند . چنانکه  انجنیر حکمتیار(11) رهبر حزب اسلامی افغانستان در آخرین گفت و گوی خود با آژانس اسلامی  افغان گفت : با حضور نیرو های خارجی و  در زیر بال طیاره های آنها انتخابات در افغانستان یک درامۀ خنده آور  است  . وی انتخابات افغانستان را امریکایی خوانده و بسر رسیدن و بهم خوردن آنرا یکسان شمرده و هدف اصلی را آزادی افغانستان از اشغال خارجی ها دانست . وی افزود که بجای تخریب انتخابات باید دشمن اصلی را نشانه گرفت . وی  در ضمن داشتن هرگونه ارتباط رسمی و معاهده با طالبان و القاعده را رد کرد ؛ ولی از یک نوع همکاری های منطقه یی با آنها یاد آور شد . وی هم  چنان یاد آور شد که هدف حملات انتحاری باید نیرو های خارجی قرار بگیرند و  نباید هدف این گونه حملات  اردوی ملی و پولیس ملی  باشد  .  به باور او مخالفان دولت هر آنچه در توان دارند ، باید آنرا برای بیرون کشیدن نیرو های خارجی از افغانستان به کار برند .

بنا براین مردم ما بیشتر  بدین باور اند که نامزد های کنونی انتخابات ریاست جمهوری هیچ کدام توانایی حل اساسی اوضاع سیاسی افغانستان را ندارد . درحالیکه کلید حل نهایی معضل افغانستان در خروج نیرو های خارجی نهفته است تا حال هیچ کاندیدی برنامۀ روشنی برای بیرون راندن نیرو های خارجی از این کشور ندارد و صلح و ثبات هم در افغانستان زمانی تامین میگردد که با پایان یافتن جنگ امنیت سراسری در این کشور تامین و بالاخره زمینه برای توسعۀ اقتصادی و سیاسی متوازن در عرصه های گوناگون فراهم شود .

*          *             *

بازهم گیریم بعد از برگزاری انتخابات یکی از کاندیدها برنده اعلام  و بحیث رییس جمهور افغانستان برگزیده شود . صرف نظر از اینکه  این چه شخصی باشد ، به چه گروهی ارتباط داشته باشد و یا از جمع نامزدان مستقل باشد . ممکن ایده آل ترین کاندید که با تاسف در شرایط انتخاباتی جدید نامزد ایده آلی وجود ندارد که مورد پذیرش اکثریت مردم افغانستان باشد ؛ زیرا در بخش عظیم کشور بد امنی  حاکم بوده ، اوضاع امنیتی شمار زیادی از ولایت های کشور برای برگزاری انتخابات مساعد نبوده و هم تعداد زیادی از شهروندان افغانستان بنا بر وعده های پر زرق وبرق و بسرنرسیدۀ جناب حامد کرزی ، خیلی متاثر اند و حتا شور و هیجانات انتخاباتی را از دست داده و چندان تمایلی برای اشتراک در برگزاری انتخابات  آینده ندارند .  از سویی دیگر زعیم پیشتر نه تنها نتوانست به حد اقلی از وعده های خود جامۀ عملی بپوشد  ؛ بلکه امینت بوجود آمده بعد از عقب نشینی طالبان را از بین برد ، نتوانست از کمک های هنگفت جامعۀ جهانی به نفع مردم افغانستان بهرۀ کافی بگیرد ، در جلب کمک های جامعۀ جهانی برای دولت افغانستان کوتاه آمد و به نسبت عدم فراهم آوری اداره های  متخصص در بخش های سکتوری و پروژه یی نتوانست خواست های جامعۀ جهانی را برای اعطای کمک ها از طریق دولت فراهم بسازد . وی نه تنها در این راه خیلی کوتاه آمد ؛ بلکه با ترویج فساد بیشتر در اداره های دولتی  در مستوای سازش های خیلی دردمندانه با شماری تاراجگر اعم از تکنوکرات و مجاهد نما خیلی فرصت های خوب را نیز از دست داد . در هر گامی که او بلند نمود ، به فساد اداری بیشتر افزوده  فاسدین را چاقتر و فربه تر کرده و با تبدیلی یک شخص از  یک اداره به نسبت شیوع فساد وسؤ استفاده در اداره اش ، برعکس اورا نه تنها تنبه نکرد ؛ بلکه با بردن او در مقام بلند تر هر چه بیشتر هارش نمود و از "مقام مار " به " مقام اژدها" ارتقایش داد و با این کار تیغ  از دمار ملت بیرون کرده است . از همین رو است که خاطرۀ نظام کرزی در ذهن فرد فردی مردم افغانستان جز خاطره یی از یک  حکومت خیلی فاسد ، معامله گر ، ناتوان  و فاقد مدیریت چیز دیگری نیست .

از یک سو افزایش بدامنی و فساد در نظام آقای کرزی سبب شده است که توسعۀ سیاسی و رشد اقتصادی در این کشور کند شده ،  روند ایجاد حکومت مقتدر ملی  به ناکامی مواجه شود ،  پروسۀ تاسیس حکومت نیرومند ملی به عقب افتد . در حالیکه نبود حکومت مرکزی نیرومند خود عاملی است برای فساد اداری و فساد اجتماعی که مصیایب بی شماری را بدنبال دارد . بویژه در کشوری که از داشتن یک مدیر توانا و اداره  چی مصالحه گر و سازش کار محروم باشد ،  این فاجعه هر روز سر به اوجها گذاشته و فقر ، بیکاری و تهی دستی های دردبار را  در بر دارد . چنین شرایط خود زمینه ساز است ، برای استفاده جویان سیاسی و قاچاقبران مواد مخدر که با استفاده از تنگدستی مردم گروه گروه اشخاص بیکار را به اشتخدام خویش در آورند و از میان اینها سربازگیری نمایند . چنانکه جنرال مارت دی کرویف (12) یک قوماندان ارشد ناتو در افغانستان در کنفرانسی در پنتاگون گفت : که بین ده تا هژده  هزار طالب در جنوب افغانستان فعالیت دارند ؛ افراطیون وابسته به رهبری طالبان در شهر کویته ، جنگجویان وابسته به مافیای قاچاق مواد مخدر  و جنگجویانی که برای روزانه ده دالر به خدمت گرفته می شوند .

حامد کرزی با این همه ضعف ها و ناتوانی  هایش به عوض آنکه به پیشگاۀ مردم افغانستان حاضر شود و پوزش خواسته و از قدرت کنار رود ، برعکس او حاضر نیست که حتا تا زنده است ، از قدرت کنار برود و برای بقای خود در قدرت با سازش ها و معامله های افتضاح باری به قیمت بازی با سرنوشت مردم افغانستان در تبانی با امریکا عمل مینماید و برای ماندن در قدرت از هیچ وسیله یی دریغ نمی ورزد و از هیچ شخصیتی حتا بدنام ترین اشخاص هم خود دارد نمی کند  . امروز مردم افغانستان بعد از هشت سال زمامداری او هنوز هم شاهد اند که حامد کرزی چگونه بازی های عجیب و  غریب سیاسی را برای جذب بعضی ها ودفع شماری ها به کار می بندد  که مردم افغانستان را به جان رسانده است  ؛ ولی دست از سر آنها نبرداشته و با ترفند های محیلانه تر به شکار آنها می پردازد .

نتیجۀ کارکرد های ضعیف و بی مسؤولانۀ  او است که امروز اوضاع سیاسی ، نظامی واقتصادی کشور بیشر  از هر زمانی بحرانی شده که شاید با ماندن خودش بار دیگر در قدرت آب از آب هم تکان نخورده و دار ودستۀ بدنام او که همین اکنون دندانها را برای کندن گوشت مردم تیز می نمایند ، برای مدتی دیگر به جان مردم ما بیفتند و تا خوردن آخرین استخوان آنها از قدرت دست نبردارند تا باشد که دل غیر بدست آورند و به  قیمت جفا های نابخشودنی دیگر در حق مردم  بیچارۀ افغانستان به شمار کاخ های خویش در دوبی ، لندن ، نیویارک ، دهلی و جاهای دیگر بیفزایند و جناب کرزی هم با گلو پاره کردن های بیجا و فریب آلود با یاد آوری  از کارنامه های زشت آنها ، بازهم نمک بیشتر به زخم مردم افغانستان بپاشد .  

اکنون اوضاع سیاسی ، اقتصادی و نظامی کشور چنان بهم خورده است که بار گرانسنگی از دشواری ها را فرا راۀ مردم ما گذاشته است که هر کاندیدی غیر از او با پریدن به سکوی قدرت هاج و واج خواهد ماند و هیچ کاری از پیش نخواهد برد . با این حال باز هم اگر بخت نامزدی از میان کوره  راۀ  بد امنی ها ، ناشفافیت ها و ده ها کوه  و کتل دشوار ناپیمودنی دیگر با در امان ماندن از کمین امریکایی ها بالاخره عبور نماید ، ناگهان خویش را چنان در موجی از دشواری های حل ناشدنی خواهد یافت که حتا حالا در موردش فکر هم نمی کند .  شاید در خواب هم وعده های ایده آلی انتخاباتی اش به یادش آید ، یک باره خواب را در چشمانش بشکند و با خود بگوید : ای کاش وعده های خود را اندکی با لباس واقعیت های موجود در کشور آذین می بستم و امروز اینقد سرافگنده و شرمسار به پیشگاۀ مردم نمی یافتم . این در حالی است که مسؤولیت بخش عظیمی از این دشواری ها بدوش حامد کرزی است  .

از سویی دیگر این فاتح 41 میدان  پیش از آنکه شکستن خمار پیروزی  را به تجربه بگیرد ، ناگهان خویش را در نشۀ قددرتی یابد که  به قول معروف "در پایینش چیزی نه  ولی در بالایش نه تنور" ا بیابد  و پیش از آنکه این دغدغه اش به سر برسد ، خود را در راس اداره یی  بیابد  که پروژه های انکشافی و حتا بخشی از پروژه های عادی  آن به کلی متکی  به کمک های خارجی ها است و 46 کشور خارجی با حضور نیرو های خویش در افغانستان هر کدام به نحوی خود را سهمدار قدرت به حساب می آورند ، هر کشور به نحوی در جابجایی و مقرری وزیری ، معینی ، مشاوری و بالاخره  کارمند دیگر دولتی  نقش دارد و چنان بالا دست است  که حتا فیصلۀ اکثریت پارلمانی افغانستان را نیز نفی مینماید .  در این حال این رییس جمهور تازه به دوران رسیده پیش  از آنکه به سویی پهلو خالی نماید ،  وعده های  انتخاباتی اش مانند هیولایی پیش چشمانش  بایستند و به مثابۀ اختاپوتی بر ذهنیش سنگینی ینمایند . البته این زمانی است که هنوز  سخنی  از امر ونهی خارجی ها به گوشش طنین انداز نشده و رسوبات هوای ادارۀ مستقل در ذهنش  دست کم اندکی باقی مانده است . در چنین حالی پیش از آنکه دست به اقدامی بزند ، شاید حرف هایی مانند سخنان آقای رهین به ذهنش تداعی شود که او برای آقای خرم در هنگام سپردن مقام وزارت به وی گفت : من یک وزارت  "دوپه" را برای خرم تسلیم نمودم . بالاخره آنگاه رویا های انتخاباتی خویش با چون گلی مظلومی پر پرشده خواهد یافت و باشنیدن حرف حامد کرزی خواب هم از چشمش خواهد رفت . این در صورتی است که رییس جمور جدید دردی برای وطن داشته و در قبال آن احساس مسؤولیت تماید و در غیر آن هیچ  و به قول معروف " نه  چرکی خواهد بود و نه پرکی"

بعید نیست که حامد کرزی هم برای جانشین خویش طعنه زنان بگوید : من به گدایی این ملک را هشت سال چلاندم و حالا خواهم دید که این رییس  جهور جدید چگونه کار این نظام مفلس را سر وسامان خواهد داد ؛ زیرا او مطمین است که هیچ کسی نخواهد قادر بود که از وی بپرسد که چه مبلغی از این 32 ملیارد دالر برای رفاۀ واقعی مردم افغانستان به مصرف رسیده و چند پروژۀ زیربنایی از آن ساخته شده است . در حالیکه به گزارش موسسات بین لمللی از هر صد دالر این پول صرف هفت دالر آن در افغانستان به مصرف رسیده که آنهم در بخش های پروژه های عاجل و بشری و بسیار کمتر بنیادی و زیر ساختی مصرف گردیده است و متباقی  آن صرف معاشات ، حمل ونقل ، کرایۀ خانه و  امتیاز های دیگرمشاوران خارجی شده اند  .  ممکن یک قسمت این کمک ها به شکلا قرضه های درازمدت باشند که بارگرانسنگی است ، بردوش مردم افغانستان .  به گونۀ مثال هزینۀ بار بار جادۀ  کابل -  هرات و سرکهایی در شهر کابل  مانند سرک سالنگ وات را که دوسال از ساختمان آن نمی گذرد و اکنون تخریب و دوباره ساخته می شود ، باید مردم افغانستان بپردازند . در  حالیکه از کار ساختمان این سرک  هزاران دالر به جیب مقامات بلند دولتی ریخته است و اداره یی وجود ندارد که از این حیف ومیل ها بازپرسی به عمل آورد .

با شمارش کوتاهی های زمامداران افغانستان  و ناتوانی های آنها برای استفادۀ خوب از کمک های اقتصادی و فضای سیاسی موجود ، در هشت سال گذشته و سک و سنگین نمودنهایی از این دست ، سر نخ بسیاری از معامله های  پیدا و پنهان زمامداران در داخل و خارج کشوربیرون میگردد و بالاخره مردم افغانستان در خواهند یافت  که این پول ها به بهانۀ گدایی برای مردم افغانستان در یک زد و بند مرموز به جیب  مافیای قدرت و ثروت از واشنگتن تا کابل و از کابل تا لندن و به همین گونه در محور های دیگر فرمانروایی قدرت  افتاده اند و اسکان قدرت را مهمیز مینمایند .    

 

 

منابع و رویکرد ها :

 

1-     امریکا از کاندید مشخص در افغانستان حمایت میکند ، ویسا ، شمارۀ 949

2کمپاین با توزیع پول ، آرمان ملی ، شمارۀ 1522

3 روزنامۀ ویسا ، شمارۀ 945  

4 ویسا  ، شمارۀ 946

5-   ویسا  ، شمارۀ 946

6-    ویسا ، شمارۀ 945

            7-  داکتر اسپنتا : مهمان حقوق صاحب خانه را مراعات نمی کند ، ماندگار ، شمارۀ 73

8 -  حضور نیرو های خارجی مجبوریت افغانستان است  ، راۀ نجات ، شمارۀ 1203

9-   کرزی تصمیم دارد اوضاع را بیشتر متشنج سازد ، پیام مجاهد ، شمارۀ 637

10-    راۀ نجات روز چهار شنبه 13 حمل

11-  ویسا ، شمارۀ 954

12- ویسا ، شمارۀ 947

 

  


بالا
 
بازگشت