مهرالدین مشید

 

  

پاسخ منطقی تقلب به مثابۀ خیانت ملی محاکمۀ عاملین آن است

 

مردم افغانستان با وجود دشواری هایی که برسر راۀ آنان قرار داشت ، بیچاره ها با جهانی از امید با قبول تهدید ها به پای صندوق های رای رفتند و نمی دانستند که چه کسانی در کمین رای آنها نشسته اند تا با تقلب و تخطی  رای آنها وآرزوی آنها را به بازی می گیرند . بالاخره هر چه بود ، مردم رای های خود را در صندوق ها ریختند ، لحظه شماری کنان منتظر نتایج نشستند و نآناین نیانتظاری که از قتل هم شدت و حدت آن بیشتر توصیف شده است . قرار بود که نتایج ابتدایی سه روز بعد تر از 29  اسد اعلام شود و بعد تر در 26 سنبله نتایج نهایی آن اعلام گردد ؛ ولی با تاسف که این آرزو های شماری ها که به پای صندوق های رای رفته بودند ، به بازی گرفته شد و به باد رفت . این بیچاره ها نمیدانستند که چه تقلب های شاخداری در عقب رای آنها صورت گرفته  و چگونه با کلک ها ، گوش ها و بینی های بریده شدۀ آنها بازی نامردانه یی  صورت گرفته است .  

پس از برگزاری انتخابات به سرعت  سر و صدای تقلب و تخطی در انتخابات به گوش ها رسید و دامنۀ این تقلب یا تخطی آشکار از قانون آنقدر وسیع شد و شاهدان و گواهان تقلب و تخطی از هر شهر و ولسوالی خبر از تقلب سر دادند و مانند مخبران صادقی به مراکز انتخاباتی شتافته و چشم دید های خود را ابراز نمودند . در آن آوان حامیان و هواخواهان هر کاندیدی تلاش کردند تا برای برحق جلوه دادن کاندید مورد نظر خود ، تقلب و تخطی رقیب آن را هر چه زود ترافشا نماید . این افشا گری ها چنان دامن گستردند و عمق پیدا کردند که کمیسیون شکایات تحت نظر سازمان ملل متحد توظیف شد تا به شکایات مردم وتقلب ها وتخطی های انتخاباتی رسیده گی نمایند . در راس این کمیسیون پنج نفره فلیپ موریان قرار داشت که سه عضو آن خارجی  و دو عضو آن افغان است  .

انتخاب سه تن خارجی و رهبری این کمیسیون بوسیلۀ یک خارجی به ذات خود یک تصمیم پیچیده است که از یک سو توجیه کنندۀ تشکیل این اداره از سوی سازمان ملل بوده و از سویی هم سوۀ ظن هاییرا در پی آورد  که شیوه های کاری یا میکانیزمی که این کمیسیون برای بررسی رای های باطل در پیش گرفت ، از سوی شماری ها مورد سوال قرار گرفت ؛ زیرا این کمیسیون نتوانسته است تا طرز العمل خویش را طور شاید و باید بیان نماید .

این کمیسیون کار خود را برای بررسی شکایات تقلب آغاز نمود . دیری نگذشت که از مداخلۀ پترگالبریت سابق معاون سازمان ملل در افغانستان در امور کمیسیون شکایات برملاشد و وی از افغانستان خارج شد . وی در گفت و گو با واشنگتن پست (1)گفت : سازمان ملل متحد نه تنها از تقلب گسترده در انتخابات افغانستان چشم پوشی کرده ؛ بلکه این سازمان  بروی تاکید کرده که در مورد انتخابات ریاست  جمهوری افغانستان سکوت اختیار نماید . وی افزود که هرگاه سازمان ملل متحد تقلب در انتخابات افغانستان را کم بگیرد ، در اینصورت مشروعیت انتخابات در افغانستان از بین میرود .

بعد از ترک او از افغانستان روزنامۀ تایمز (2)نوشت : گالبرایت به دستور مقامات سازمای ملل "کای ایده"نمایندۀ خاص این سازمان در افغانستان ، این کشور را ترک کرده است و گزارش ها حاکی از آن بود که   سر منشی سازمان ملل  پس از آنکه دریافت گالبرت قادر به ادامۀ ماموریتش نیست ، تصمیم گرفته است او را برکنار کند . وی گویا این تصمیم را با توجه به منافع افغانستان اتخاذ کرده است .

وی در مقاله یی که در واشنگتن پست (3)به نشر رسیده است ، چنین پاسخ داد : کای آیده نمایندۀ سازمان  ملل در نزد حکومت افغانستان نیست . ، نمایندۀ کرزی در سازمان ملل است . وی افزود که کای آیده حقایق مربوط به انتخابات افغانستان را کتمان کرده است و برای او دستپور داده بود که هیچگاهی در مورد صندوق های شیطانی حرف نزند . وی افزوده که کای آیده به این بهانه نتایج انتخابات را چندین هفته به تعویق افگند . همزمان به این سر و صدا هایی پیرامون مداخلۀ خارجی ها در کار این کمیسیون بلند شد . روزنامۀ ویسا (4) به نقل از یک منبع موثق نوشت : اعضای خارجی کمیسیون شکایات ویا شماری  امریکایی های نامعلوم  از طرف شب نشست های مخفیانه یی دارند . اعضای کمیسیون افغان ها از تصمیم گیری ها بدور نگهداشته می شوند . قرار بود که دیروز یکشنبه بعد از بررسی صندوق های مشکوک  نتایج انتخابات ریا ست جمهوری اعلان گردد ؛ ولی در همان شب سه تن امریکایی همراه با رییس کمیسیون شکایات داخل دفتر شدند و تصمیم گرفتند که نتایج  انتخابات به تعویق افتد .

گالبرایت (5)معاون پیشین سازمان ملل در افغانستان در پاسخ به این اظهارات کای آیده درمقاله یی در و اشنگتن پست چنین نوشت : کای آیده نمایندۀ سازمان  ملل در نزد حکومت افغانستان نه ؛ بلکه او نمایندۀ کرزی در سازمان ملل است . وی افزود که کای آیده حقایق مربوط به انتخابات افغانستان را کتمان کرده است و برای او دستپور داده بود که هیچگاهی در مورد صندوق های شیطانی حرف نزند . وی افزوده که کای آیده به این بهانه نتایج انتخابات را چندین هفته به تعویق افگند .

بدنبال این واشنگنتن پست (6)نوشت : پیتر  گالبریت می خواست در نظام حکومتی افغانستان تغییر وارد نماید . گالبریت به کای ایده گفته بود که در انتخابات تقلب صورت گرفته است ، باید ملغی قرار گیرد و یک حکومت ایتلافی به رهبری اشرف غنی احمد زی تشکیل گردد . این روزنامه از قول رییس دفتر بانکی مون منشی عمومی ملل متحد می گوید که گالبریت برای آن برکنار گردید که از طریق غیر قانونی می خواست درحکومت افغانستان تغییر بیاورد . وی گالبریت را متهم کرده که جهت جلوگیری از پیروزی کرزی می خواست 1500 مرکز رای دهی در جنوب و جنوب شرق افغانستان مسدود گردد . گرچه در این جا هدف ما بررسی دیدگاه های رسانه های چاپی و برقی کشور نیست تا بر دهن  کجی های شماری اخبار و تبصره های جهت دارش به نفع کرزی سخن بزنم ویا از استعفای فرمایشی مولوی مصطفی بارکزی(7) تبصره یی شود که او به رسم احتجاج بخاطردخالت خارجی ها در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از کمیسیون شکایات استعفا نمود . وی گفت که سه نفر خارجی بدون توجه به قانون اساسی افغانستان رای مردم این کشور را به بازی گرفته اند و تمام فیصله های  کمیسیون شکایات را خارجی ها مینماید . وی افزود به این تصامیم  خارجی ها نه کرزی و نه عبدالله خوشنود خواهند شد ،  وی افزود که اگر انتخابات صورت بگیرد ، چون در عقب پرده بازی خطرناکی ادامه دارد  ، بازهم  به نفع مردم افغانستان نیست   . 

برای اینکه اندکی روشن شود که این تقلب انتخاباتی سکوی خیزی برای استفاده جویی های سیاسی و بهره برداری های جناحی و غیر ملی شده است و بدون آنکه در این راستا توضیحات بیشتری بر خبر زیر از روزنامۀ ویسا شود ؛ ولی تنها با توجه به تعداد رای های باطل که در آن تذکر رفته به آن اشاره لازم شمرده شده است . چنانکه این روزنامه در  شمارۀ 1036 خود در 27 میزان به نقل ار منابع موثق چنین نوشت : کمیسیون ارزیابی شکایات  در صدد باطل کردن 16  صد هزار رای باطل است . در این رای ها 11 هزار رای تعلق به کرزی دارد که بیشتر مربوط ولایت های جنوب است . تاسیس حکومت ایتلافی ضعیف در کابل ، باطل نمودن رای پشتون ها در جنوب و تقویۀ عطا محمد نور در شمال همه بیانگر بردن افغانستان بسوی تجزیه است . این را نتیجۀ تلاش های گروپ تجزیۀ یوگوسلاویا عنوان کرده است که هالبروگ ، فلیپ موریان و پتر گالبریت اعضای  آن بودند .

پیش از این روزنامۀ مجاهد (8)گزارش داده بود که  از جملۀ چهار هزار صندوق مشکوک تنها 358 صندوق نمونه برداری شد . این صندوق ها بعد از بررسی نشان داد که 250 آن متعلق به کرزی ، 15 آن مربوط به عبدالله و 3 آن متعلق به بشر دوست بود . از این جمله بشردوست (9)به شدت این ادعا ها را رد کرد و بر دخالت خارجی ها چنین انگشت انتقاد گذاشت  : کای ایده خلاف قانون اساسی افغانستان در دوم میزان نامزد ها را برای ملاقات خواسته بود که من آنرا رد کردم ؛ زیرا او حق مداخله در امور افغانستان را نداشته و این ملاقات درحد مشوره و رایزنی نه ؛ بلکه در حد تصمیم گیری بود که من آنرا خلاف قانون اساسی   کشور پنداشتم  . وی افزود که او برای فلیپ موریان رییس ناظر انتخابات اتحادیۀ اروپا در افغانستان گفتم تا او شواهد واسناد تقلب 90 هزار تن را برای من ثابت نماید .

درهر حال هدف از اشاره به گفته های بالا دست کم اندکی پرده برداشتن از نقش خارجی ها در برگزاری و بررسی شکایات و حجم دخالت آنها است که در این گفته ها کلمۀ تقلب برجسته تر ، چشمگیر تر و ذهن پرکن تر از هر واژه یی است  که بصورت گسترده  بر فضای نتایح انتخاباتی واوضاع سیاسی کشور به مثابۀ کابوسی سایه افگنده است  و حاکی از تقلب گسترده در انتخابات افغانستان است .   

 

این کمیسیون بعد از  گذشت دو ماه بررسی های خویش را پیرامون شکایات مردم و تقلب های گستردۀ انتخاباتی به کمیسیون مستقل انتخابات تسلیم نمود که شامل ادعای های تقلب و جدول های رای دهی است . این کمسیون رای 210 حوزۀ انتخاباتی را در سراسر کشور باطل اعلام نمود .

"کیپن" (10)عضو این کمیسیون در گفت و گو با رادیو آزادی ادعا کرد که بررسی های آنها شفاف بوده و این بررسی نشان داد که درتمام ولایات تقلب صورت گرفته است و افزود که برای برگزاری انتخابات دو هفته باقی مانده است . گفته می توان که لشکرکشی کنونی اردوی پاکستان بر ضد طالبان دروزیرستان جنوبی و انتقال شماری از اعضای القاعده و طالبان به شمال شاید بی ارتباط بهم نبوده و دنبالۀ سیاست های نظامیگرانۀ پاکستان زیر نظر استخبارات امریکا است .

 

حالا که چنین ارقام کلانی از تقلب در رای مردم  نشاندهندۀ بازی شرم آوری با رای آنها است . پس چگونه مردم می توانند نسبت  به دور نمای هر روند ملی یی مانند برگزاری انتخابات در دور دیگر حتی تحت نظر مستقیم سازمان ملل مطمین باشند . در حالیکه یک امر آشکار است دست بازی وتقلب در یک پروسۀ ملی نه تنها جرم شناخته شده ؛ بلکه بالاتر از آن خیانت ملی شمرده می شود . در این حال پیش از همه ایجاب می نمود  تا کمیسیون مستقل انتخابات ، تقلب کننده ها را بعد از شناسایی به دادگاۀ عالی کشور معرفی می کرد . عملی که از سوی چنین کمیسیونی ، با توجه به وابستگی ها و دست داشتن کارمندان آن (11)در تقلب در شماری از حوزه های انتخاباتی ، امری محال شمرده می شود . بدور از امکان نیست که در صورت معرفی چنین افرادی  از سوی کمیسیون یاد شده به دادگاۀ عالی بیماری مانند افغانستان ، این دادگاه از اجرای عادلانۀ آن خیلی عاجز است .

این در حالی است که در قانون اساسی افغانستان ماده یی وجود ندارد که به محاکمه کشاندن چنین تقلب کننده ها را جنبۀ قانونی ببخشد . با آن هم هر گاه هردو ارگان با یک حرکت متهورانه به چنین عملی دست میزدند و بویژه  با وارد شدن دادگاۀ عالی کشور در میدان قضاوت همه چیز تغییر میکرد . در آنصورت تقلب کننده گان بعد از روشن شدن سرنوشت و برائت شان از محکمه حق تاسیس حکومت ایتلافی و غیر ایتلافی یا حق اشتراک در دور دوم انتخابات را پیدا میکردند گرچه در این تقلب دستان کوچک و بزرگی به مثابۀ پادو ها عمل کردند و کار گزاران خناس شدند ؛ اما بار مسؤولیت بیشتر بدوش سردمداران تقلب است که پاسخگوی اصلی تقلب ها هم همین ها هستند  ؛ زیرا تاسیس هر نوع   حکومتی چه ایتلافی باشد یا غیر ایتلافی در زیر حکمروایی افراد متقلب معنایی ندارد و از الحاظ حقوقی زیر سوال است . پی آمد چنین حکومتی جز بوجود آوردن یک اداره یی فاسد تر و ناتوان تر از گذشته نخواهد بود . آنهم فساد گسترده و ناتوانی شماری که زیر نام رهبری چنین اداره یی جفای نابخشودنی را درحق مردم افغانستان بویژه از هشت سال بدینسو بجا آورده اند .   آشکار است این زمانی ممکن است که قانون در کشوری حکومت نماید و قانونیت در آن حاکمیت نماید ؛ زیرا جزای هر متقلبی ولو که بسیار اندک هم باشد ، ایجاب بازخواست و باز پرس را مینماید . حکم قانون در مورد تخطی کننده گان و تقلب ورزان  بدون در نظر داشت حب و بغض در مورد این شخص یا آن شخص صریح و روشن است که همانا به محاکمه کشاندن تقلب کار و تخطی کننده از قانون است . فرقی نمیکند که چنین آدمی چه کسی است ، یک شخص عادی است، وزیر پیشینی بوده  یا رییس جمهور است  . از لحاظ اصولی قانون باید اول بالای کسانی تطبیق شود که قانون ساز و مجری قانون هستند ؛ زیرا این ها حافظان و حامیان قانون جاری در کشور هستند ، زمانیکه این ها خود قانون را زیر پا میگذارند ، تطبیق قانون بر افراد عادی خود بخود منتفی میگردد . در چنین کشوری دزدان و رهزنان  هم  حق برائت یافته و از مجازات معاف هستند . شاید رهایی مجرمان از  محاکم کشور هم سری با همین رشته ها داشته باشد ؛ بویژه کشوری مانند افغانستان که سردمدارانش اکثر به اختلاص ، رشوت ، تاراج و خیانت ملی متهم هستند و با ویزۀ های امریکایی ،  بریتانیایی ، آلمانی و ... و شماری هم افغانی گونه بر سکوی قدرت تکیه زده اند و با فخر  فروشی های شگفت  آور مصروف باجگیری از مردم هستند و با حق سکوت گیری  ها وحق سکوت دهی به حامیان خارجی خود جفای نابخشدنی یی را درحق مردم خود مرتکب می شوند . گرچه برای آنانیکه برای پر کردن جیب های خود می اندیشند و در زنده گی هدف والا و انسانی یی ندارند ، تن دادن به مزدوری را برای حفظ قدرت و ثروت به هرکشور یا شحصی که باشد ، بالاترین کمال انسانی تلقی می نمایند .  ابراز این حرف ها  به گونه یی نمایش دموکراسی آنها است ؛ ولی اینقدرقابل تذکر است که انسان بسیار وقت ها ناگزیر است تا برای زنده ماندن خود و اعضای فامیل خود کاری نماید و مزدی بدست آورد و آنقدر بجا و منطقی نخواهد بود که این مزد را با حیثیت و آبروی خود معاوضه نماید . برای انسان های با شرف و با عزت "سنگ بستن" در شکم و گرسنه با زنده گی ساختن به مراتب کیفیتی دارد تا شکمبو زیستن ، در زیر یوغ بیگانه ها چم و خم کردن ، برای پابوسی های بی شرمانه و ذلت بار کمر را بستن .  شاید این حرف ها برای آنانی که به اینگونه مزدوری ها عادت کرده اند ، حرف های باد آورده و حتی بی ارزشی تلقی شوند  و ممکن هم بگویند ، این بیچاره (ویسنده )که قدرتی نیافته و چیزی بدستش نرسیده ، ناچار است تا این سخن ها را بگوید و آخر هم خواهند گفت که بگذار این ها سخن های خود را بگویند و ما هم کار خود را انجام میدهیم . بدور از احتمال نیست که این را هم یکی از مزایای دموکراسی عنوان کنند و بگویند در حاکمیتی که کار قیصر به قیصر و کار کلیسا به کلیسا واگذار شده باشد ؛ یعنی  دموکراسی به بهانۀ جدایی دین از سیاست حاکم باشد ، تنها در قانون اساسی آن به گونۀ نمایشی تذکر رفته باشد ، از مسؤولیت در پیشگاۀ خدا در آن خبری نباشد و پشت پازنی به حق مردم به کار روزمرۀ حکمروایان تبدیل شده باشد .  پس به نظر این ها گفتن حرف های بالا به مثابۀ مرچ و مصالۀ این گونه دموکراسی ها خواهد بود .

هرگاه نظام قانونمند و مستقلی در افغانستان وجود میداشت ، حامد کرزی یا عبدالله  یا هر شخص دیگری که متهم به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان هستند ، باید به محاکمه کشانده می شدند  و بعد از برائت حق اشتراک در حکومت یا انتخابات را می یافتند .  واضح است این زمانی ممکن بود که مردم افغانستان بصورت واقعی حق تعیین سرنوشت خویش را میداشتند و مسلما در آنصورت این انتخابات هم این گونه برگزار نمیشد ، هرگزاین چنین به بازی گرفته نمی شد ،  به این گونه به چالش کشانده نمیشد  و به چنین نتایج بدنامی هم منتج نمی گردید .

حال سوال مهم این است که چگونه یک نظام تحت ادارۀ تقلب کاران پاسخگوی آمال های مردم افغانستان باشد . آیا برای مردمی شگفت آور نیست که بیصبرانه برای محو فساد و ایجاد یک ادارۀ توانمند  با مدیریتی اگانه و سالم  در افغانستان هر آن لحظه شماری می  کنند و دیدند که چگونه آرزو هایشان بدست تقلب کننده گننده گان پرپر شد  و بصورت قطع بدین باور اند ، آنانیکه بر اساس تقلب رهبری دولتی را به عهده میگیرند ، بدون هر گونه پیشداوری پی آمد چنین اداره یی جز تقلب کاری های بیشتر با خواست های مردم و اشاعۀ فساد گسترده چیز دیگری نخواهد بود . آنانی از ادارۀ صادقانۀ یک کشور برآمده می توانند که صادقانه بر کرسی های دولتی تکیه نموده و اعتماد مردم را با خود داشته باشند . درحالیکه تقلب گشترده در انتخابات مانند آتشی آرزو های مردم را سوزانید و آنها را نسبت به کسانی که اعتماد کرده بودند ، سخت ناامید و بی باور گردانید  .

پس منظر انتخابات دور اول

از اول معلوم بود که خارجی ها در قبال انتخابات افغانستان چه اهدافی دارند و دست به چه جو سازی هایی زده اند وخواهند زد  .  این ها بودند که کمیسیون مستقل انتخابات را بدون مجوز پذیرش آنها از سوی شورای ملی کشور بر مردم ما تحمیل کردند و بعد از هیاهوی تقلب گسترده در انتخابات ، کمیسیون شکایات انتخاباتی را برای جلوگیری از برانگیخته شدن احساسات مردم ناشی از تقلب های انتخاباتی تحت نظر سازمان ملل بوجود آورده ، خواستند نتایج نهایی انتخابات را طولانی (فرسایشی) نموده  وبه نحوی به مانور های تبلیغاتی دست یازدند که به گونۀ بازی های زرگری به آن ادامه دادند  .  حالا که  اوضاع کشور را بیشتر از هرزمانی بحرانی گردانیدند . با استفاده از این فرصت با پیاده کردن تفنگداران در شمال زیر نام طالب و تجهیز و تسلیح آنها وضع امنیتی آن منطقه را خراب کردند . حامد کرزی (12)هم با آنکه به قول خودش پنج ماه پیش از موضوع خبر داشته ، با یاد آوری آن به نحوی استفادۀ سیاسی نموده و به اصطلاح  بر دشمنی خود نسبت به سیاست های خارجی ها در افغانستان صحه گذاشت . 

در  فضای مبهم نتایج انتخاباتی بود که مسألۀ سفری بری نیرو ها بوسیلۀ هلیکوپتر ها به ولایت های بغلان ، کندز و تخار در رسانه ها بازتاب تندتر پیدا کرد  . در حالیکه این روند به گفتۀ مقامات ارشد دولتی پنج ماه پیش آغازشده بود ؛ ولی مقامات دولتی پیش از آن با وجود این سفربری ها که سر و صدا های شک آلود و تردید آمیز را میان  مردم محل ( نماینده مردم ) برانگیخته بود ، خاموشی اختیار کرده بودند که لشکرکشی کنونی اردوی پاکستان بر ضد طالبان دروزیرستان جنوبی و انتقال شماری از اعضای القاعده و طالبان به شمال شاید بی ارتباط بهم نبوده و دنبالۀ سیاست های نظامیگرانۀ پاکستان زیر نظر استخبارات امریکا است .

مقامات دولتی این موضوع را در گرماگرمی از حملات تبلیغاتی  بویژه رسانه ها و هواخواهان حامد کرزی و عبدالله در برابر یکدیگر، افشا نموده وبه آن اعتراف کردند که هنوز هم سر این کلافه باز نشده است . مردم محل می گویند که پس از فرود آمدن  گروه های مسلح بوسیلۀ هلیکوپتر ها اوضاع در ولایات شمال متشنج شده است . خبر هایی هم حاکی از آن بود که این هلیکوپتر ها اعضای حزب اسلامی را در شمال پیاده کرده اند و حتی سخن هایی هم شنیده میشد که گویا روس ها این کار را انجام میدهند . در همین هنگام بود که مقامات روسی (تبصره ها) از هر نوع مداخلۀ نظامی در افغانستان خود داری کرده وحتی امریکایی ها را هم هشدار دادند به گزارش شبکۀ تلویزیونی راشاتودی روسیه ، یوگنی خرشچف (13)گفت : استراتیژی که امریکا قصد دارد در افغانستان پیاده نماید و بر اساس آن نیرو های خود را افزایش میدهد . استرتیژی است که روسیه سی سال پیش از آن استفاده کرد . وی افزود که استراتیژی کنونی امریکا در جنگ افغانستان مشابۀ استراتیژی شکست خوردۀ انگلیس و روسیه است .

 

 

بر همگان آشکار است که با به تعلیق رفتن نتایج انتخابات در میان بازی های کمیسیون انتخابات و کمیسیون ارزیابی شکایات به سر دمداری خارجی ها  به چه میزانی مردم افغانستان را متضررگردانیده و فضای ابهام آمیزی را در کشور ایجاد کرده که در میان جنگ های لفظی کاندید ها اوضاع نظامی ، سیاسی و اقتصادی را به سوی تیره گی بیشتر می برد که در این میان بیشترین آسیب را مردم افغانستان از لحاظ اقتصادی متحمل شده اند و می شوند .  گرچه اظهار این گونه حرف ها پیرامون هر مسأله در کشوری مانند افغانستان که خارجی ها با حضور بیشتر از صد هزار نیروی نظامی حاکمیت قانونی آن را زیر سوال برده اند و با کنترول حریم فضایی این کشور نه تنها حاکمیت سیاسی این کشور را زیر سوال برده ؛ بلکه افغانستان را به کشوری بی دروازه یی تبدیل کرده اند که فضای آن برای ورود و خروج طیاره های بیشتر از 46 کشور که به گونه یی در افغانستان درگیر هستند ، باز است و تنها امریکا وشاید هم ناتو حق کنترول فضایی افغانستان را دارا باشد  و بس . آشکار است که درچنین حالی هر گونه پیشامدی در افغانستان چه در سطح بزرگ و چه در سطح کوچک تحت تاثیر مستقیم این ها صورت میگیرد . تنها با تفاوت اینکه با بروی صحنه کشاندن چند تنی به نام این و  آن در مقام های بالای دولتی بر مصداق "خاک افگندن در چسم مردم " به بهانۀ ایجاب شرایط ، به فریب مردم افغانستان دست یازیده اند . بدون تردید در چنین احوالی هر نوع تحول در افغانستان بروفق مراد خارجی ها بوده و تنها کاری که میکنند ،  به بهانه های مختلف مشروعیت آنرا توجیه مینمایند  . درحالیکه واقعیت اوضاع افغانستان یاد آور این شعر  اقبال است:

رفتن به پای مردم بیگانه در بهشت    حقا که با عقوبت دوزخ برابر است .

از موضعگیری ها و نقش خارجی ها پیرامون نتایج انتخاباتی کشور پیدا است که آنها برای رسیدن به اهداف استرتیژیک خویش در افغانستان ومنطقه بوده و هرگز پروای سرنوشت ملتی را تحت هر گونه حاکمیتی چه فاسد و چه فاجر ندارند . دغدغۀ آنها تنها این است که دست نشاندۀ آنها نسبت به کار ها و اوامر آنها سرکشی نکند و بس  .

حالا که اوضاع تا حدودی بر وفق مراد آنها به پیش رفته و مقامات ارشد آنها مانند دایه های مهربا نتر از مادر پا به میدان نهاده و برای مصالحه می پردازند . زلمی خلیل زاد(14) باسردادن این حرف ها : خطر این موجود است که خارجی ها یک بار دیگر افغان ها را تنها بگذارند . در انتخابات نقش بزرگ را افغان ها دارند . هرگاه افغان ها نتوانند این نقش خود را موفقانه انجام ندهند . خارجی ها را نباید بدین بهانه نگیرند که گویا آنها نمی خواهند یا نمی توانند در افغانستان  حکومت جور نمایند . وی افزود که پیش از جنگ بر ضد طالبان برای موفقیت در افغانستان برنامۀ مشخصی وجود نداشت ؛ زیرا فکر می شد که جنگ طولانی میگردد ، ولی طالبان زود شکست خوردند . وی افزود که لخضر ابراهیمی خواست که طالبان و گروه های دیگر نیز در کنفرانس بن سهم بگیرند ؛ اما شماری گروه ها مخالفت نمود . خواست احساس افغانی بودن خویش را نمایانده و گویا با شریک شدن در غم افغان ها پردۀ ابهام را از زیر اندکی بالاتر بکشاند و از سویی هم با ابراز این سخن ها (15) : افغانستان یک پروژۀ بین المللی است  اثر گذاری دولت آینده در آن منوط به  شایستگی آن است . بنا براین دولت افغانستان باید از مشروعیت برخوردار باشد . بر امریکایی بودن خود صحه گذاشته و صداقتش را برای حاکمان کاخ سفید با نمایش ویژه یی به اثبات برساند . با ورود او به کابل زمزمۀ تشکیل حکومت ایتلافی بالا گرفت  . گرچه او اعلام کرد که بحیث یک شهروند افغان وارد افغانستان شده است که گویا نماینده گی یی از دولت امریکا یا گروه های امریکایی را ندارد . این در حالی است که عضو حزب جمهوریخواهان امریکا بوده و بعد از سقوط   طالبان نقش فعال و مهمی را در تشکیل ادارۀ شش ماهۀ موقت ، تدویر لویه جرگه ،  تصویب قانون اساسی و در نتیجه انتخاب کرزی بحیث رییس حکومت انتقالی برای دو سال  در آن جرگه را داشت .. در این هنگام او تنها نماند . اروپایی ها هم وارد میدان مصالحه شدند . مقامات ارشد اروپایی مانند خاویر سولانا منشی ناتوبرنارد کوچنیر وزیر خارجۀ فرانسه ، گوردون براون نخست وزیر بریتانیا ، در  کنار بانکی مون سرمنشی سازمان ملل متحد ، اوباما رییس جمهور امریکا (16) اوباما : تا زمانیکه ما مطمین نشویم که سرنوشت انتخابات افغانستان به  چه نتیجه یی می انجامد  و حکومت با اعتمادی در این کشور تاسیس نشود . هیچگاهی به این کشور نیرو نخواهیم فرستاد ؛ بویژه  تا مطمین نشویم ، این حکومت همپیمان واقعی امریکا است . در غیر اینصورت چنین تصمیمی نمایانگر بی پروای است . و هیلری کلنتن (17) گفت : ما باید انتظارات بیشتری از کرزی داشته باشیم . ما با کشور های دیگر نیز در ارتباط هستیم که دولت شان متهم به فساد است و نمی تواند انتظارات مردمش را برآورده سازد ؛ اما باید راه  همکاری بهتر را پیدا کنیم .

این ترغیب های تردید آمیز که گویا هر نوع همکاری های نظامی امریکا  و غرب منوط به نتایج انتخابات در افغانستان است ، از آنرو است تا بزعم خود شان کوس  صلح  را برای پایان دادن به سناریوی انتخاباتی افغانستان به صدا در آورده اند تا بدینوسیله از افتادن طشت رسوایی های پیهم سیاسی ونظامی  در افغانستان اندکی جلوگیری نموده و بالاخره اوضاع را طبق میل خود دگرگون نمایند . (18)

در این شکی نیست که بالاخره  این فصل رسوایی ها  به مثابۀ فصلی از افتضاح های غرب در افغانستان پایان خواهد یافت و این رسوایی ها بعد از تسلیمی نتایج از سوی کمیسیون شکایات به کمیسیون مستقل انتخابات مبنی بر رفتن انتخبات به دور دوم به تاریخ 16 عقرب سال روان هم پایان یافتنی نخواهد بود و در تیاتر خونین تری ادامه خواهد یافت . آنچه مسلم است اینکه هیچگاهی مردم افغانستان زیر این ساخت و بافت های غرب و در فضای بوق ها و کرنای آنها در تحت سایۀ سنگین نظامی و "اشغال مشروع" هرگز روز خوش نخواهند دید  .

بویژه این که این تقلب اتنخاباتی (19)دموکراسی به هفت قلم آراییدۀ غرب و سیمای سردمداران فرمایشی آنرا به گونۀ زشتی در افغانستان دردمند به نمایش گذاشت ؛ زیرا سر نخ این تقلب تنها در افغانستان نبود ؛ بلکه بوسیلۀ حاکمان مورد اعتماد غرب در این کشور صورت گرفت و از سوی آنهایی به عمل آمد که غرب آنها را فرزندان خواسته یی برای ادارۀ افغانستان از اول بگزیده بودند ؛ ولی این فرزند خوانده ها که به ظاهر خلاف میل حامیان خود پا گذاشته اند . هنوز هم آرزو دارند که حامیانشان این عمل آنها را به استقبال گرفته و آنرا جلوه یی از جلوه های پررنگ دموکراسی غرب تلقی نمایند . با نیشخند های معنا داری بر ریش مردم ما بخندند ، بر سوگ فقر و عبوسیت و ناباوری آنها محافل پر زرق و برقی از مردم ستیزی ، باور زدایی و فسادگستری ها را بیارایند و با اسناد و روادید های جعلی و تذویری خویش که گویا این متولیان  و کارگردانان سناریو افتضاح بار غرب در قبرستانی به نام افغانستان به قول معروف زشت تر از "کفن کشان قدیم" با کفن کشی های پیهم ، تن های آغشته به خون این ملت را بی عزت تر نمایند . از این باکی ندارند که یکی در نقش سلطان و شاۀ تقلب و دیگران درنقش های شهزاده ، سلطان بچه  ،  ملکۀ ،  ماتکۀ و حتی غلام تقلب رای مردم را به بازی بگیرند تا با هرچه برهنه کردن آنها بر  مقام های ریاست جمهوری ، ریاست  اجرایی  ،  وزارت ، ولایت ، شهردارها (20)وکالت تکیه نمایند و در جمعی از اراکین فاسد و مزدور با عشوه نمایی های کاذبانه با بازی های بد تر از بازی های "خیمه شب بازانه" استهزابارترین و مضحکه ترین نمادی از قدرت پوشالی را به نمایش بگذارند و باشد که  از این بیشتر چون کابوسی بر روان مردم ما سایه افگنند .

 

 

منابع و رویکردها :

 

1 -  سایت خاوران ، 4 اکتبر

2 - ویسا، شمارۀ 1022 ، اول اکتبر

3 - مجاهد ، شمارۀ 28 ، 18 میزان برابر به 11 اکتبر

4 -  ویسا ، شمارۀ 1031 ، 12 اکتبر

5 - مجاهد ، شمارۀ 28 ، 18 میزان برابر به 11 اکتبر

6 - ویسا ، شمارۀ 1028 ، 8  اکتبر

7 - رادیو آزادی ، اخبار عصر ، 12 اکتبر  ؛ ویسا ، شمارۀ 1032 ، 13 اکتبر

8 - مجاهد ، شمارۀ 28 ، 18 میزان برابر به 11 اکتبر

9 -  رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 30 سپتمبر

10 - رادیوآزادی ، اخبار ، 20  اکتبر

11 -  نور محمد نور عضو کمیسیون مستقل انتخابات در گفت وگو با رادیوآزادی گفت که این کمیسیون      کارمندان 200  حوزۀ انتخاباتی را در ولایت ها و ولسوالی های افغانستان به نسبت دست داشتن آنها در تقلب های  انتخاباتی از کار برکنار نموده است . رادیو آشنا ، اخبار صبح ، 22  اکتبر

فضل احمد معنوی عضو کمیسیون مستقل انتخابات : شماری از کارمندان کمیسیون انتخابات به سارنوالی معرفی خواهند شد . وی افزود که شماری ها به سارنوالی خواهند سپرده شد ، وظایف شماری تغییر خواهد کرد وشماری ها از کار سبکدوش خوهند گردید . رادیو آزدی  ، اخبار صبح ، 22  اکتبر

12 -  حامد کرزی : در ساحات شمال کشور گروپ های مسلح بوسیلۀ طیاره ها آورده  می شوند . در ساحات شمال شرق کشور نیز به شیوه های مرموزی این گونه کوشش ها روان است . همچنان در بغلان کندوز و سمنگان هم گروه های مسلح از طیاره ها پایین می گردند . وی افزود در این باره تحقیقات ما ادامه دارد تا معلوم شود که این هلیکوپتر  ها از که است ، از کدام کشور خارجی است و به چه هدفی این کار  صورت میگیرد . اکنون ما در این رابطه غور می کنیم که آیا نا آرامی های شمال شرق ارتباطی به این هلیکوپتر ها و و انتقال نیرو های مسلح بوسیلۀ  آنها ارتباط دارد . این پروسه که از پنج ماه بدینسو در ولایت های بغلان ،  کندز و سمنگان ادامه دارد . کرزی این حرف ها را رد کرد که افرار مسلح از پاکستان یا چچن وارد ساحات یاد شده میگردند . ویسا ، شمارۀ 1031 ، 12 اکتبر

13 - اراده ، شمارۀ 1682 ، 17  اکتبر

14 - ویسا ، شمارۀ 1028 ، 8  اکتبر

15 - ویسا ، شمارۀ 1035 ، 17 اکتبر

16 - رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 19 اکتبر

17 - ویسا ، شمارۀ 1028 ، 8  اکتبر

18 جان کیری رییس کمیتۀ سیاسی سنای امریکا در گفت و گو با روز نامه های واشنگتن پست و نیویارک تایمز گفت که او بعد از بیست ساعت ملاقات با کرزی بالاخره ویرا وادار به پذیرش فیصلۀ کمیسیون مستقل انتخابات مبنی بر رفتن انتخابات به دور دوم نموده است . وی افزود که او تا آخرین لحظات مذاکرات کرزی با مقامات ارشد سیاسی فرانسه ، بریتانیا و ... برگزاری کنفرانس مطبوعاتی او نگران بود که آیا کرزی به چنین امری گردن می نهد یا خیر . وی علاوه کرد که کرزی مدعی بود که حق مسلم او پامال شده است ؛ ولی با آنهم بخاطر مصالح ملی کشور از آن منصرف شده است . رادیو آشنا ، اخبار صبح ، 22  اکتبر

19 - بانکی مون سرمنشی سازمان ملل : از تغییر ناظران انتخابات ریاست جمهوری در دور دوم  این انتخابات خبر داد و سازمان ملل همه تدابیر اداری و امنیتی لازم را به کار می گیرد تا تخلفات دور اول انتخابات تکرار نشود . چراغ ، شمارۀ 1417 ، 22  اکتبر ؛ ویسا ، شمارۀ 1040 ، 22 اکتبر 

علیم صدیق سخنگوی یوناما گفت : این سازمان  ریسان  نیمی از حوزه های انتخاباتی را که به 200 تن میرسند ،  بعد از تثبیت شکایات از سمت هایشان برکنار کرده است  . ویسا ، شمارۀ 1040 ، 22 اکتبر 

20 - زه نه پوهیژم چی رشتیا ده او که دورغ هغه دا چی دوی وایی چی د کابل اوسنی شاروال په اونی کی دوه یا  دری شپی د دوبی په شار کی تیروی ، که داخبره رشتیا وی ، نو پوشتنه دا ده چی دکابل شاروال صاحب دغه د تک  او راتگ لگشت له کومه کوی ؟ بل دا چی که  دوی همداسی په اونی دوه دری ورزی چکرونه ووهی نو کابل شار خو به په سلو کلونو کی هم جور نهی شی . نویسنده ، محمد رفیع واکمن ، دکابل شاروال ملامت دی که صدیق افغان ، ویسا  ، شمارۀ 1038 ،  20  اکتبر

 

 


بالا
 
بازگشت