هر پلیدی درباری، لاف میزند میان خالی

بوسه کرده  دستی را با چنین سن و سالی

 

سخن ازمرد به ظاهر وشاید هم به باطن ابلهی میزنم که مهمان یاوه سراییهای برنامه خانم سجیه جان بود واین مرد صبی الخرد، با چرندیات که بر زبان می آورد، روشن میساخت که، از چه عقده واز کدام درد جدای از چوکی سخن میگوید وآزادگانرا در غیاب با چه نامردی یاد میکند وبد از کسانی میگوید که، با میان خم دستهایشان را بوسیده است وآن زمان اینها بد نبودند وزمانیکه از چوکی جدا ساخته شد که البته بدون علت ودست داشتن در فساد نبوده است، به یاوه سراییها می پردازد وبرنامه سازان تلویزیون پر بیننده ای آریانا افغانستان با چنین مهمانان یاوه گوی، از اهمیت خویش میکاهند ومردم را با راستگوییهایشان بی باور میگردانند، این مرد سیمایش گواهی میداد که بیهوده میگوید وهیچ سندیکه قابل باور بینندگان باشد ، در گفتارش به ملاحظه نمیرسد؛ من بحال کوششهای آقای مسکینیار، تآسف میخورم که چگونه اجازه میدهد تا خرد باختگان عقده یی با دروغهای شاخدارشان مایه ای بی اعتباری این رسانه ای پر بیننده شوند !

    اگر این اقای جمیلی وجدان میداشت، اعتراضشرا در زمان وظیفه داریش بیان میکرد ومطبوعات کانادا وهمه رسانه های که در دسترس داشت ، آگاهی میداد ودر همان زمان با شیوه وشگرد آزادانه درخواست استعفای خویش را از چنین اداره فاسد، به قول خودش، تقاضا میکرد، نه اینکه نا جوانمردانه با واژه های دروغین واتهامات غیابی در جهت ترور شخصیتهای که آنروز دستشانرا می بوسید وامروز نا سزایشان میگوید، میبرآمد؛ به سخن مولانای بلخ :

             من کجا باورکنم آن دزد را                 دزد کی داند ثواب و مزد را..... مثنوی معنوی

زمانیکه این اقا در قدرت بود وسفیر کبیر دولت اسلامی در کانادا، کسی شاهد است که یک کلمه بد در خصوص آمرانش گفته باشد؟ زمانیکه دزد با پشتاره گیر میآید وسن وسالش سبب بخشیدنش میشود، بعد از مدتها اوفت ودرماندگی زبانش گویا ودروغش در اندیشه اش گنجا وبا چهره ی شرم آور دراین رسانه پر بیننده می اید وبا رنگ پریده بیهوده گویی میکند.

      این اقای جمیلی نه تنها در برابر اقای عبدالله وسایرآمرینش بد میگفت ، بلکه حمله ای عقده مندانه و توهین نا بخردانه اش را در برابر دانشمند گرامی ، داکتر رهین و تمام تاجیکان افغانستان دریغ نکرد ؛ این مرد درباری وعاشق سلطنت وگرویده ای بابای ملت ، مرحوم ظاهر خان ، همه الاو بلا را بگردن داکتر عبدالله بار میکرد واگر داکتر عبدالله روزی سکتر هم بوده ، در امضای ریس جمهور ملامتش میکشید واز این رویه معلوم بود که این مرد یاوه سرا چقدر در برابر عبدالله عقده دارد وچوکی سفارت چقدر جادویش کرده است که لزت مستی سفارت از یادش هرگز نمی رود؛

     میگویند متملق شبیه دوست میماند ،همچنان که گرگ شبیه سگ است . این مرد متملق ودرباری فقط همه چیز را تا هنوز از آیینه دربار می بیند وبیخبر از اینکه ، این سرزمین را فرزندانی است که همه چیز را با سنجش وهر گفتار وکردار را با ترازوی خرد می سنجند ومانند تو انسان صبی الخرد را با اشاره یک سخنت میشناسند.

     اگر دروغ نگفته بود، چرا به پرسش هوطن که کرده بود، پاسخ نداد؟ این سوال را من از خانم سجیه کردم ! هر یاوه سرایی که کرد ، از لحاظ علمی وخرد گرایی ، باور انسانهای واقع بین نبوده وسراپا درد این اقای جمیلی آستان بوس در بار، از منفکیش بود ودرد مزد وندانستن ثواب آن وجودش را به جوش آورده واز چهرهء آن همه موضوع مشخص بود؛

       هرکه را رحم و مهربانی نیست                         زآدمیت در او نشانی نیست.... انسی

انسان بایست که در هر چیز دارای رحم ومهربانی  باشد، رحم تنها در کتک زدن ویا کشتن وابسته نمی ماند، انصاف است که آدم از حیوان تمیزش میکنند. من از هیچکس دفاع قطعی نمی کنم، ولی بیهوده گوییهای فاشیستانه را تا جای بتوانم بدون پاسخ نخواهم ماند. اقای جمیلی ! اگر شهروندان افغانستان امروزی تحت تآثیر بیگانگان قرار میگرفتند وتصمیم جدا سازی ویا تجزیه کشورشان را در اندیشه می پرورانیدند، تا اکنون شاید  چندین بار این کار صورت میگرفت ، اما چنین اندیشه در ضمیر هیچکس ، شاید به جز شما قشرکوچک اوغان ملت ودر باریان تنگ نظر، جای ندارد ونخواهد داشت واگر کسی می اید حقوق مساوی وحق شهروندی طلب میکند، معنای جدا سازی نیست واگر سواد دارید، یک مروری به حوادث گوناگون این سرزمین بکنید، خواهید فهمید که، شمال کشور دارای استقلال خویش بود ولی مبارزه کرد تا پیکر این کشور را باهم بپبونداند، میتوانست که طرح گوناگون پیشکش مردم نمایند، کمی خجالت بکشید وتا زمانیکه آزادگان زنده هستند، اسارت را نخواهند پذیرفت ومانند شما در پناه بیگانگان لاف در تاریکی نخواهند زد؛ تا زمانیکه فرهنگ مولویها ، ناصر خسروها، سناییها، نواییها واندیشه نیکو پسندیها وآزادی خواهیها وآزادگی پا بر جاست ، توان هیچ کشور وبیگانه ای را بر این پیکر دیرین وتاریخ آفرین مجال پاره سازی نخواهد بود، مگر اینکه شما اجیران سوگند خورده در سرنوشت این سرزمین دست یابید.

     از خانم سجیه خواهشمندم که ، برنامه های خوب وغریب پرورانه خویش را با چنین یاوه سرایان عقل باخته ملوس نسازید، اهمیت شمارا کمتر میسازد ودلتان را با چند روپیه ی سپانسوری عقده مندان از خود بیگانه خوش نسازید، اگرچه بیان سخنان دروغین اینچنین اشخاص، تاجیکان ، پشتونان ، هزاره ها وازبیکان خردمند را باهم فشرده تر میسازد، ولی  فتنه انگیزی آن به اهریمنان میماند ! به امید خود شناسی همه شهروندان افغانستان، شاد وموفق باشید.

 

                                                                                                         میرزایی

 


بالا
 
بازگشت