محمد الله وطندوست

 

انتخابات،خارجی ها و نیروهای چپ


اینک با اعلان نتایج نهائی انتخابات هیاهوی انتخابات و گمانه زنی ها در مورد رئیس جمهور آینده کشور رو به اختتام است و زمام امور برای چهار سا ل دیگر بدست رئیس جمهور فعلی و تیم مافیائی او تعلق گرفت.
تخلف و تقلب گسترده در انتخابات نه تنها زبان زد مردم کشور ماست بلکه خارجی های ذیدخیل و غیر ذیدخیل نیز در این مورد اذعان دارند و حتی جار و جنجال درین مورد دامن گیر نماینده گان ملل متحد نیز گردیده است.
اینک از صندوق های جادوئی رای, یکی از چهره های وابسته به کشورهای غربی سر بیرون می کرد و اینکه در انتخابات از نفوذ دولتی و قومی و قبیلوی استفاده وسیع صورت می گرفت از قبل آشکار بود.  اینکه مضحکه انتخابات با بیشتر از چهل کاندید که عده ئی از آنها نه تنهاچهره آشنای سیاسی نبودند حتی الفبای سیاست را نیز بلد نبودند و جز فامیل و خویشاوندان نزدیک حتی  همسایه های دور و پیش از شخصیت شخیص شان آگاه نبود،به همگان آشکار بود.
اینکه در میان کاندیدان, چهره های شناخته شده و نا شناخته چپ نیز فراوان بود وهیچکدام حتی یک فیصد آرا را بدست نیآورد که مایه تاسف است.
در مورد تخلف و تقلب در انتخابات باید خاطر نشان ساخت که درکشوری همچون افغانستان که مناسبات قبیلوی و قومی حرف اول را می زند و رئیس قوم و قبیله هنوز مردمان هم قبیله و قوم خود را رعیت و برده خود می داند ,چنین امری زیاد مایه تعجب نیست.  یقیناً در انتخابات گذشته هم چنین تخلف و تقلب صورت گرفته و در آینده نیز ما شاهد تخلف و تقلب در هرگونه انتخابات در کشور خواهیم بود.  اما برجستگی تقلب امسال در سازمان دهی دولتی و مافیائی وگسترده گی آنست که حتی صندوق های نا مطلوب از هلیکوپتر به پایین فرو افتید و ورقه های رای مردم را زمین بلعید یا در ولایات نا امنی که جنگ به شدت ادامه دارد و مسولین دولتی قادر نیستند حتی از محل زیست و کار خود دفاع نمایند،صد ها هزار ورقه رای به صندوق های معین سرازیر شد و کاندید مورد نظر از این صندوق ها سر بیرون کشید.   می گویند مراکزی وجود داشته است که از نود تا صد در صد رای مردم را از جمله چهل کاندید صرف یک کاندید از آن خود ساخته است.
به این می گویند مردم داری و محبوبیت؟!! چنین محبوبیت را حتی پیشوایان دین،مشایخ و بزرگان علم و هنر نیز تا امروز نتوانسته اند کمائی نمایند.  باید به چنین شخصیت ها مباهات نمود و به عنوان استثنائی ترین چهره های محبوب به جهانیان معرفی نمود.
مسله دیگری نیز که در انتخابات امسال جلب توجه می کند،مداخله آشکار ،صریح و بی شرمانه غربیان است.  نماینده گان کشور های بزرگ نه تنها در مورد نتایج انتخابات به چانه زنی می پردازند بلکه قبل از اعلان نتیجه نهایی در مورد اینکه کاندید مورد نظر در دور اول پیروز اعلان شود و یا انتخابات به دور دوم کشانیده شود جر و بحث و حتی مجادله داشتند که طرفداران دور اول ظاهراً موفق شدند که اینک جناب حامد کرزی با بیشتر از پنجاه فیصد از صندوق ها سر کشید و برای یک دور دیگر بر مردم مظلوم ما تحمیل گردید.
باید متذکر شد که با موفقیت هر شخصیت دیگر مورد توجه غرب ،تغیر عمده ئی را مردم نمی توانست انتظار داشته باشد. زیرا به گفته دوستی ، ساز را کسی فرمایش می دهد که هنرمند را اجیر کرده استلهذا مضحکه انتخابات نیز از فرمایشات دموکراسی وارداتی غرب است که در هر چند سال یکبار می تواند امیدواری های کاذب را در میان مردم ایجاد کند و عده ئی را منحیث کاندید راست یا چپ به شهرت برساند و حتی عده یی را به خوان گسترده اختلاس و رشوت رهنمون شود.
در مورد کاندیدان نیروهای چپ که ماشالله تعداد شان نیز کم نبود باید اظهار داشت که عدم تفاهم و هماهنگی در مورد معرفی کاندید واحد نیروهای دموکرات،ترقی خواه و وطندوست مایه تاسف نه تنها نیروهای دموکرات،مترقی و چپ است,  حتی مایه تاثر عمیق آن بخش جامعه که به این نیرو ها دل بسته اند نیز می باشد. قابل درک و فهم نیست که چرا این مدعیان خدمت گذار به مردم که اکثریت شان از مکتب واحد پیروی می کنند و سوابق مشترک مبارزاتی نیز دارند و امروز نیز در خط مشی انتخاباتی شان وجوه مشترک فراوان وجود دارد،نتوانستند  زبان مشترک پیدا کنند و در پیشگاه مردم در صف واحد ظاهر شوند.
پراکنده گی تاسف بار نیروهای چپ دموکرات نه از اختلاف نظر جدی ایدیالوژیک و مرامی بلکه از خود خواهی های مدعیان رهبری ناشی می شود که متاسفانه خط کشی های قومی و قبیلوی جامعه ان را تعمیق بخشیده است.  در شرایطی که کشور در آستانه سقوط هولناک قرار دارد،نیروهای خارجی فعال مایشا اند،جنگ هر روز انسان های هموطن را به کام خود فرو می برد،مافیای اقتصادی و مواد مخدر مردم رنجدیده ما را حتی از لقمه نان خشک محروم کرده است،با
هیچگونه دلیل و منطق این پراکنده گی توجیه پذیر نیست.
اگر سازمان های چپ و دموکراتیک و رهبران شان خواهان جلب اعتماد مردم و علاقمند جدی خدمت گذاری به مردم اند،جز اتحاد و وحدت با نیرو های همسو راه دیگری ندارند یقیناً صفوف این سازمان ها بی صبرانه منتظر از سرگیری پروسه وحدتی که قبلاً آغاز شده و انتخابات فرمایشی دموکراسی غربی موقتاً باعث تاخیر ان شده،می باشند  اگر رهبران باز هم به صدای صفوف و هواخواهان جواب مساعد ندهند و از قله خود خواهی ها و خود بینی ها پایین نیایند و منفعت های کوچک مقام طلبی ها را مهار نزنند،با اطمینان می توان گفت که این رهبران همچون پیغمبران بی امت تجرید خواهند شد و عامل پراکنده گی های بیشتر نیرو ها خواهند بود
طبعاً قضاوت تاریخ در مورد چنین شخصیت ها از همین حالا روشن است

 

      


بالا
 
بازگشت