رحیم الله جرمی

 

درست بنویسیم در راه است

 

گفت و شنود اخصاصی رحیم الله جرمی مسوول سایت فارسی – نروژی روزگار

با  دانشمند فرهیخته، کاندیدای اکادمیسین دکتر اسدالله حبیب،

مولف دستور جدید زبان فارسی

 

کاندیدای اکادمیسین دکتر اسدالله حبیب

 

ـ ممنونم از اینکه تقاضای ما را جهت ارایه پاسخ به پرسش های مربوط  به کتاب دستور جدید زبان فارسی که به همت جناب عالی تالیف و قرار معلوم در دست نشر قرار دارد، پذیرفتید.

اجازه بدهید پرسشهای مطروحه را با این عبارت آغاز بدارم:

 

ـ دستور زبان فارسی ای که قرار است در دسترس علاقمندان قرار گیرد، چه نام دارد، چه وقت، در کدام کشور، از طرف کدام موسسه ی نشراتی، در چند فصل و چند صفحه، به چاپ می رسد؟

 

ـ دستور زبان فارسی دری در همین روز ها دریکی از شهرهای بلغاریه زیر چاپ است. این کتاب پیش از این هم به نشر رسید، مگر با حیلۀ ناشر و  زیر پاشدن قرارداد بین مولف و ناشر، چند نسخۀ محدود  به دسترس مولف گذاشته شد و دیگرش شاید توسط ناشر به فروش رسید.

این متن دستور،  پس از تجدید نظر زیاد، به چاپخانه فرستاده شده است. کتاب یکصد و پنجاه رویه دارد و تمهیدی دربارۀ تعریف زبان و خانوادۀ زبانهای دنیا و اجزای زبان ازنگاه زبان شناسی و شرح اصطلاحهای به کار رفته در بحثهای دستوری ، در نخستین فصل جا داده شده است .

سپس فصل صرف: انواع کلمه و کلمه های مستقل و نا مستقل می آید و پستر از آن نحومی آید و بحث جمله ، عبارت و گفته که  فرجامین مبحث کتاب است .

    

ـ آنهایی که به زبان فارسی و غنامندی آن علاقمند هستند، از شنیدن خبر نشر این کتاب خیلی خوشحال شدند و برای دستیابی به آن، دقیقه شماری می کنند.
جناب شما بحیث مولف این کتاب، ضرورت نوشتن آن را چگونه و در چه سطحی، ارزیابی می فرمایید؟

 

ـ در سال ٢۰۰۳در شهرمالموی سویدن سیمنار زبان مادری برای آموزگاران زبانهای دری و پشتو برگزارشد که من برای رهبری بخش دری دعوت شدم . اعضای سیمنار در جریان کار چندین بار نبود کتاب دستور زبان فارسی دری را یکی از دشواری ها شمردند. من در روز اخیر و عده دادم که کتاب مورد نیاز را بنویسم. کتاب در چند ماه نوشته شد و چاپ آن که مشکل همه و همیشگی مولفین ما است ، ماههای دیگر را در برگرفت.

انگیزۀ تن دادن به آن کار مشکل درکنار دیگر برنامه های پژوهشی و آفرینشی، شنیده ها و دیده های چند ساله در غربت بود.

 

بار ها شنیده بودم که چون ما دستور زبان خود را درست نمی دانیم ، در فراگیری زبان دو مین نیز ناتوانیها و ناکامیهایی داریم.

بسیار دوستان که سالهای پر شماری را در یکی از کشور های اروپایی سپری کرده بودند، گاهی یک مسألۀ گرامری را می پرسیدند که می بایست در نخستین سالها حل می شد. بدین گونه نبود کتاب گرامر، همیش به مثابه مشکلی که حلش را نباید به آینده گذاشت ، پیش چشمم بود.
 درنوشتن کتاب با در نظر داشتن نبود یا کمبود کتابهای متمم و ممد که پاسخده به پرسشهای جانبی دستور آموز باشد، عنوانهای کمک کننده، طوری که اشاره کردم در آغازکتاب آمده اند. طورمثال در بحث آواها واژگان «کانسوننت» و «واول» بکار رفته اند. اگر دانشواژه های عربی را به کار می بردم یعنی ، حروف اصلی و حروف علت می نوشتم حرف علت با همان تعریفی که درکتب دستور زبان دارد، آنچه را که در این کتاب در نظربود، احتوا نمی کرد.

درکتابهای عربی واو، الف و یا را حروف علت می نامند و دستور نویسان فارسی حرکتهای کوتاه و دراز را نیز از واولها می شمارند . بر این بنا ضرور بود تا آن دو دانشواژۀ زبانشناختی به کار روند و تعریف شوند. برای کمک به آنانی که درک روشن از دستور زبان ندارند و به ویژه می خواهند دستور زبان فارسی دری را بیاموزند،چنان گره کشاییهایی بایسته  درکتاب جا دارد.

  

ـ در کتاب مذکور عمدتا روی کدام بخشهای زبان فارسی تمرکز صورت گرفته است؟

 

 ـ فونولوجی یا دانش آواشناسی که پارههای ساختاری کلمه ها را روشن می کند . بنابر ویژگیی که زبان فارسی دری از این نگاه دارد، سزاوار شناسایی باریک بینانه تر است . دو واو مجهول و معروف ،دو  یا ، دو  هی و دفتانگهای ویژه و شماری حرفها یا گرافیمها که یک آوا به شمار می روند. زبان ما را از زبان تازی و لهجه های دیگر فارسی جدا می کنند.

 صرف یا واژه شناسی یا مورفولوجی ،که از ساختار واژگان و نقش آنها دریک جمله سخن می گوید.

بعض دستورنویسان کلمه را با همان تعریف پیشینه اش ، یعنی « لفظ بامعنای لغوی » درجای خود نگهداشته اند و در دستورنگاری از واژک و مورفیم کارگرفته اند. من با همسویی با کسانی دیگر از زبان پژوهان ،کلمه را به معنای نو به کاربرده ام .

 

 در شناخت من کلمه همان همنشینی چند آواست که یا معنای لغوی و یا معنای دستوری داشته باشد. پس در دستور زبان فارسی دری که من نوشته ام ، کلمه ، واژه و مورفیم هم معنا اند. یکی دیگر از نکته های ویژۀ کارمن نگرش به چگونگی امروزین زبان ماست. ضمیر خود را در کتابهای دستور پیشینه ضمیرمشترک نامیده اند. در نگاشته های باستانی آمده است:

من خود گفتم ، تو خودگفتی ، او خودگفت و تا پایان ، مگر امروز خود با پذیرش نشانه های شخص، گوینده ، شنونده و دیگر کس گردان می شود. در کتاب فارسی مکتبها عنوانی بود که : «من خودم . من خودم از استخوان و گوشت ساخته شده ام . و...»

امروزمی گوییم و می نویسیم که : من خودم ، تو خودت و او خودش . هم چنین تازگیهای دیگری در این کتاب هست که از زبان گفتاری _نوشتاری معیاری امروزین گرفته شده اند و نشان می دهد که نگرش به واقعیت کنونی زبان فارسی دری بوده ، نه دستور زبانهای قدیم یا دستور زبانهای اروپایی یا عربی.

نحو یا سنتیکس که جمله، اجزای جمله و گونه های  آن را تشریح می کند.

در این بحث جمله ، عبارت و گفته شناختانده شده اند. و به جای دانشواژه های مبتدا و خبر، نهاد و گزاره به کار رفته اند. نهاد فراخای معنایی دارد، همیش فاعل نیست . نهاد می تواند فاعل باشد، می تواند نباشد. هر بخش این بحث با مثالها روشن ساخته شده اند.

معناشناسی که ازرابطۀ واژه و معنا، رابطۀ دال و مدلول و معناهای گوناگون واژه بحث می کند.

یک دستور زبان تشریحی همین مسایل را می تواند دربرگیرنده باشد و در دستور زبان فارسی دری نیز غیر از مسألۀ بازپسین که به سیمانتیک مربوط می شود، دیگر بحثها به صورت فشرده آمده اند.

ـ راجع به تعریف زبان، و از جمله زبان فارسی، نظریات گوناگونی وجود دارد. می خواهم از زبان شما بشنوم  که یک تعریف کامل و علمی از زبان چه خواهد بود؟

 

ـ زبان به معنای عام همه نشانه ها و علایمی را می نامند که انسانها برای انتقال اندیشه یکی به دیگری یا استواری پیوند یکی با دیگری، بکار می برند.

دست کسی را می فشارید، به سر کودکی دست می کشید، سر تانرا در برابر رخدادی به شکل خاصی شور می دهید، همۀ این حرکتهای معنا دار اند که استواری رابطه را وسیله می شوند، این حرکتها را هم زبان اشاره می گویند ، یعنی یک گونۀ زبان شمرده می شوند.

به معنای خاص ، زبان آن نظام علایم صوتی قرار دادیست که افراد یک جامعۀ لسانی برای انتقال فکر و احساس خود به دیگری به کارمی برند.

نشانه های زبانی صوتی اند، یعنی شنیده می شوند. دبیره یا خط زبان نیست ، تصویر زبان است .

واژۀ باران نشانه ییست که به یک چیز غیر از خود دلالت می کند. اگر بگویید باران ، تنها کسی آن چیز خارج ذهن را به خاطر می آورد که با شما در این قراداد شریک است. هر زبان نوی را که یاد می گیرید ، در قراداد نوی با مردمان دیگری شریک می شوید.

 

ـ آیا زبان یک پدیده ی فطری است یا اجتماعی. اگر پدیده ی اجتماعی باشد، چگونه می توانیم گروهی را که زبان را پدیده ی فطری و خداداد می دانند، قناعت دهیم؟

 

ـ گفتم که زبان به معنای عام همان وسیلۀ ارتباط یا استوارکردن پیوند، یکی با دیگریست. تمام جانوران دارای سیستم ارتباطی استند. سیستم ارتباطی انسانها که زبان است رشد یافته ترین نظام به شمارمی رود. نخست فردینانددوسوسور که بنیانگذار  زبانشناسی معاصر شناخته می شود، در اواخر سدۀ  نوزدهم و آغاز سدۀ بیستم در ژنیو به پژوهشهای زبانشناختی مصروف بود، بدین نتیجه رسید که شناخت سیر تحول زبانها در بستر تاریخ که در آن زمان به دست آوردهای زیادی رسیده بود به شناخت زبان کمک بسنده کرده نمی تواند و آن رشتۀ زبان شناسی را زبان شناسی تاریخی نامید . وی باور پیداکرده بود که زبان را به مثابه نظام واحد متشکل از اجزای به هم پیوسته باید زیرکاوش گرفت و این گونۀ زبان شناسی را زبان شناسی ساختاری عنوان کرد.

 

سوسور به دو گونه زبان باور یافت : یکی زبانی که انسان به صورت فطری همه امکانات فعلیت آنرا دارد یا قانونمندیهای آن و امکانات ایجاد آن در آدمها هست و دیگری زبانی که آموخته می شود. زبان نخستین را که پنهان و فطری و همگانی و یکسان می پنداشت زبان نامید و زبان بیرونی آموختنی هرگویشگر را گفتار نام کرد.
 وی زبان را سیستم نشانه ها و از نظامهای نشانه یی شناخته  که بنیاد دانش نشانه شناسی را پی ریزی کرد. امروزه دانش نشانه شناسی یا سیمیولوجی درگستره های گوناگون فرهنگی کارآیی دارد.

 چامسکی زبان شناس ، فیلسوف ، انارشیست و نظریه پرداز امریکایی ، نظریۀ زبان پنهانی را با پی افگنی روان شناسی زبان، انکشاف مزید داد و باورداشت که هر زبان ولو هر قدر انکشاف یافته ، شمارۀ محدود جمله ها را به کارمی برد ، مگر زبان فطری امکانات نا محدود دارد.

دستور زبان باید چنان قواعدی را درمیان بگذارد که ازجمله های موجود بتوان به جمله های مجهول و ناشناخته رسید. وی بدین گونه نظریۀ دستور زایشی ـ گشتاری را دردهۀ شصت ترسایی پیشنهاد کرد، که انقلابی در زبانشناسی شمرده می شود.
 نوام چامسکی با دستور زبان زایشی ـ گشتاری قواعدی را در نظرداشت که هم زبان پنهان و هم زبان پیدا را دربرمی گرفت. زبان پنهانی چیست ؟

زبان پنهانی استعداد طبیعی انسان برای ترکیب واحد های ذهنی است. اصول این فن ترکیب که دستور زبان است در نهاد انسانها و با انسانها آفریده شده است و این هسته را در رابطه با واژگان ذهنی ، زبان می نامند که ازگفتار یا زبان پدیداری جداست.

 گروه زبان شناسان خواستنخواه این تیوری را فطرتگرایان نامیدند . فطرتگرایان باور دارند که حتا انسان با اطلاعات و دانشی طبیعی به دنیا می آید و تجربه آن دانشها را می رویاند و با رور می سازد. در برابر آنان تجربه گرایان بدین باور اندکه ذهن انسان هنگام زاده شدن مانندکاغذسفید پاک است و در  واکنش در برابر محیط پیرامون و آزمایش نقش برمی دارد و رفته رفته با پیرامون خویش آشنایی می یاید.

 زبان هم ازتجربه و نیازبه برقرارکردن ارتباط برای بقا و ماندگاری آموخته می شود. زبان پدیده ایست آموختنی که از بیرون می آید. اگر از هر دو گروه پرسیده شود که :

آیا بدون شنیدن و گفتن ، یعنی تجربه، زبان آموزی امکان دارد؟ و آیا بدون لیاقت و آمادگی طبیعی زبان آموزی ممکن است ؟ بی تردید پاسخ هردو گروه در برابرپر سشهای بیان شده منفی می باشد.

فراتر از آن، بار بار دیده شده که مردمان کر مادرزاد گنگ نیز بوده اند، زیرا زبانی را نشنیده اند و هرگز نمودار بیرونی آن زبان نهفته نیز دیده نشده است  و چه و دسوسور و چامسکی و همراهان شان و چه دیگران ، گاهی که زبان شناسی گفته اند مطالعۀ گفتار یا زبان پدیداری را درنظرداشته اند.

تجربه های پرشمار بالای کودکان نشان داده است که چیزی از استعداد زبان داشتن و گفتن و شنیدن با فطرت آدمی آمیخته بوده است و بخش دیگر تکمیلی آن از شنیدن و آزمایش فراگرفته شده است ، یعنی به گفتۀ مارک هاوزر استاد زیست شناسی دانشگاه هاروارد امریکا، طبیعت و تجربه، هردو در عین حال عمل می کنند. در سالهای پسین چامسکی ، هاوز رو تکومه فیچ با عقب نشینی از موضع پیشین خویش تفسیر مینی مالستی در بارۀ ساختار زبان فطری انتشار داده اند.

 

ـ جناب عالی هنگامیکه در دانشکده ی ادبیات دانشگاه کابل تدریس می نمودید، اگر فراموش نکرده باشم، دستور زبان  را بگونه ی نوت « یاد داشت » های درسی ترتیب نموده بودید.
آیا کتابی  که قرار است از سوی شما طبع گردد، دنباله ی همان کار های علمی و ادبی تان می باشد، یاکاری است کاملا مجزا از آن؟

 

ـ این کارجداییست . همیش در بارۀ زبان می اندیشم . در بارۀ نظام واژگانی زبان و بیماریهای راه یافته در آن ،این مونث تراشیها، مانند متعلمه و محصله و معلمه و شاعره و مدیره و رییسه و آشفتگیهای دستوری، جمعهای فارسی و تازی درهم آمیخته، در بارۀ نحو زبان و پریشان نویسیهای روزافزون و پاکیزگی ازیاد رفتۀ زبان گفتار که می تواند جای بسا واژه ها و عبارتهای بیگانه را پرسازد و دربارۀ معادلتها و معادل سازی .

 در روند و تداوم اندیشه ها گاه گاهی یادداشتهایی هم برداشته ام و کارکرد دیگران را هم از نظرگذرانده ام .چنان اندیشه ها و یادداشت برداریها زمینه برای نوشتن مقالت هایی در گوشه گوشۀ زبان فارسی دری شده اند.  انگیزۀ نوشتن دستور، چنان که گفتم در جامعۀ مهاجرت برجسته شد و کم بود کتاب در هجرت بحث دراز دامن «زبان چیست » را در آغازکتاب آورد.

 

ـ استاد نگهت سعیدی، مولف دستور زبان معاصر دری، منتشره ی سال  ۱٩۶۹ میلادی، به دستورزبان نگارشی، دستور زبان نثر و شاید هم شعر و دستور تعلیمی، اشاره هایی دارند. شما در این مورد چه نظر دارید؟

 

ـ می توان تنها دستور زبان گفتار را نوشت ، زبان گفتار معیاری یا فلان لهجه . می توان دستور زبان نوشتار را نوشت و یا دستور زبان فشرده و کنایی شعر را . مگر غالبا که دستور زبان می گویند دستور زبان نوشتاری معیاریست که از زبان  گفتار نیز بسیار فاصله ندارد.

فراتر از آن نوشتن دستور مقایسی از چند زبان همریشه ، دستور آموزشی، دستور مقابله یی از زبانهای ناهمریشه، دستور تاریخی یک زبان و از این گونه دستورهای زبان با آماج خاص نیز مروج است.

 

ـ درکتاب های دستور زبان، از پانی نی، به عنوان گرامر نویس کامل زبان سانسگریتی، نام برده شده است. اگر درباره معلومات لازم ارایه بفرمایید، ممنون خواهیم شد؟

 

ـ در سدۀ چهارم (یاپنجم )پیش ازمیلاد، در هندوستان به دستورنویسی توجه شد و در آن زمان پانینی متون مذهبی را به صورت قاعده مند شرح کرد. کار پانینی را بسیاری از پژوهشگران صاحب نظر با زبانشناسی چامسکی همانند می یابند. یا به دیگرعبارت ، تنها در دهۀ شصت  میلادی در زبانشناسی کارهایی همسنگ کار پانینی صورت گرفته است و آن دانشی مرد را امروز یک دستورنویس و یک زبان شناس بزرگ می پذیرند. دستور زبان پانینی اشتادیایی یا هشت کتاب نام دارد و آن در تحلیل و شرح آواها و واژگان زبان سانسکریت تألیف یافته است. به عقیدۀ پانینی همه فعالیتهای انسان ، حتا کنشهای تصادفی او را می توان مطابق نظام با قاعده تحلیل کرد. اشتادیایی پانینی شامل این چهاربخش است:

یکم ، سیستمی از چهار هزار قاعدۀ دستوری

دوم ، فهرست آواها در زبان سانسکریت

سوم، فهرست دو هزار ریشۀ فعل با ویژگیهای صرفی و نحوی

 چهارم، فهرستی از واژه های بی قاعده

اشتادیایی پانینی نه تنها از نگاه آواشناسی و صرف، بل که از دیدگاه معناشناسی نیز پراهمیت است.

 

ـ از آنجاییکه برای شما معلوم است، دستور های گوناگون زبان فارسی، به شیوه ها و سلیقه های مختلف، تا الحال، در ایران، افغانستان، تاجیکستان، روسیه و ترکیه نوشته شده اند. از جمله دکتر پرویز ناتل خانلری ، دستور پنج استاد دانشگاه ادبیات تهران، همایون فرخ ایران، سید کمال تالقانی ، ایران، داکتر خیام پور ایران، فاسخ عبدالله کابل، استاد بیتاب کابل، استاد الهام کابل، استاد نگهت سعیدی کابل، احمد الله لطف تاجیکستان، خانم رستور گیوه، مسکو و در این اواخر دستور زبان دری توسط  اکبر سنا، آموزگار لیسه ی حبیبیه کابل، تالیف شده و در مدارس افغانستان مورد استفاده قرار دارد. شما در مورد این کتاب ها چه نظر دارید؟

 

ـ دستور زبان رستورگیوه بنیاد زبانشناختی دارد و طرح فشرده ییست برای نوشتن دستور زبان  تاجیکی . داکترخانلری که خود زبان شناس موشگافی بود، بانگرشی تازه و علمی همراه با دانشواژه های نو و فارسی در برابر تازی ، دستور زبانی را برای مدارس نوشت. تقسیم جمله به نهاد و گزاره ، میراث خامۀ اوست.

 شماری ازکتب دستور که شما نام برده اید، به تشریح قانونمندیهای زبان ادبی کهن پرداخته اند و برای شناخت زبان زمان شان هم کهنه بودند. دیگر این که هدفها در نوشتن دستور های یادشده همگون نبوده اند . بران بنا داوری همسنجانه در بین آنها نادرست خواهدبود. دستورجامع همایون فرخ برای کتابخانه تهیه شده است و دستورداکتر خانلری چنان که اشاره کردم برای آموزش در مدارس و دستور استادنگهت برای ترفیع علمی دانشگاهی.

 

ـ دستور زبان دری و یا زبان های دیگر متشکل از دو بخش اند: شما در کتاب خود، در تقسیم بندی این دوبخش، از کدام شیوه ها کار گرفته اید؟ شیوه ی غرب یا شیوه ی عرب.

 

ـ بعض بر این پندار اند که پیشینگان دستور زبان فارسی دری را به پیروی دستور زبان عرب می نوشتند و امروزیان به پیروی دستورنویسان زبانهای اروپایی می نویسند. این گفته در گذشته ،تاجایی، و دربرخی از مورد ها تایید می شد. مگر در اکنون زمانه زبانشناسی جهانگیرشده است و عربها نیز شیوه های علمی دستورنویسی را به کارمی برند، همان گونه که اروپاییان .

زبان دری از جملۀ زبانهای هند و اروپاییسست  و در شاخۀ هند و ایرانی آن به زبانهای ایرانی همخانواده است. زبان فارسی دری در زمان کنونی به سه لهجه تقسیم شده است که به نامهای فارسی ، دری و تاجیکی یاد میشوند. هر لهجه از دیگری دگرگونیهای واجی ومورفولوژیک دارد. با در نظرداشت چنین واقعیتها و اصول زبان شناسیک  دستور زبان فارسی دری را باید نوشت.

 

ـ استاد نگهت کلمه را بعد از تعریف بگونه ی مستقل و غیر مستقل تقسیم نموده است. آیا شما به این تقسیم بندی موافق هستید؟ اگر نه علت آن را توضیح بفرمایید،  باعث خرسندی ما می شود.

 

ـ من نیز، همسو با استاد نکهت و استا دخانلری و بعض دیگر، کلمه را به معنای مورفیم پذیرفته ام و آن را به دو دسته کلمه های وارسته و وابسته تقسیم می کنم. واژۀ وارسته را در برابر مستقل و واژۀ وابسته را در برابر نامستقل برگزیده ام. درگذشته آن کلمه هایی که معنای مستقل نداشتند، حرف نامیده می شدند. مانند حرف اضافت که یکی از آنها طور مثال « در» از دو حرف ساخته شده است و از سه واج یا آوا صدا های دال ، زبر و صدای ری. چگونه می توان یک حرف را هم حرف نامید و دوحرف را هم حرف نامید؟ بعض اصطلاح واژک را به کارمی برند. من برای خود داری از افزایش اصطلاح ، با کاربرد کلمه یا واژه موافقت کرده ام و در نوشته های من حرف ربط ، ازکلمه های نامستقل یا وابسته به شمار می رود. همچنان وندها را حرف نی، بل که واژۀ وابسته (کلمۀ نامستقل ) می نامم.

 

ـ راجع به تقسم بندی جمله از نگاه ساختار که به جمله های منکشف و نامنکشف و جمله های مرکب منکشف و نامنکشف، تقسیم شده اند، چه فکر می کنید؟

 

ـ دسته بندی یا بخشبندی در کار های پژوهشی خوانش و آموزش را سهل می سازد، مگر زیاده روی در این تقسیمها فرجام باژگونه دارد. نمی توان برای منکشف و نامنکشف حدودی را تعیین کرد. من آسانتر یافته ام که جمله را به ساده و مرکب تقسیم کنم . چون در نگارش این دستور زبان زبان نگارشی معیاری عادی را در نظر داشته ام و چون در چنان نوشته ها جمله ها یا ساده اند یا مرکب ، همان دو گونه جمله بسنده پنداشته شده است . پندارم که جمله ها بیشتر در آثار ادبی عاطفی و احساسی  با عبارتها انکشاف می یابند. درکار من اگر چه گاهی مثال از شعر نیز آورده شده است ، نظرگاه من زبان شعر فارسی هرگز نبوده است . در صورت منکشف بودن جمله هم اگر کلید تشخیص جملۀ ساده را خواننده داشت، انکشاف یافته بودن جمله دشواریی بارنمی آورد.

 

ـ گروهی هم جمله ی مختلط را نوعی از جمله ها، از نگاه ساختار، می دانند. شما در این موارد چه می فرمایید؟

 

ـ این تعبیر جملۀ مختلط را اگر اشتباه نکنم استاد نکهت به کارب رده اند. در دیگر کتب دستور زبان ندیده ام . جملۀ مختلط چنان جمله یی را می نامند که از دو یا بیشتر فقره ها ساخته شده و رابطۀ فقره ها تابعیت باشد و باز این نوع جمله هم به منکشف و نامنکشف تقسیم می شود. چه رابطۀ فقره ها تابعیت باشد و چه توازن ، می تواند زیر یک عنوان و گونۀ دومینی در کنارجملۀ ساده به شمار رود. من جملۀ مرکب را دو گونه شمرده ام ؛ یکی جملۀ مرکب دارای فقره های برابر و دیگری جملۀ مرکب دارای فقره های نابرابر.

 

ـ در گرامر هایی که تا حال، برای زبان فارسی دری، نوشته اند، مخصوصا در افغانستان، مثلا دستور زبان قاری عبد الله، استاد بیتاب، استاد الهام و استاد نگهت سعیدی، حمیدی و داکتر یمین استاد دانشکده ی ادبیات.

در بین این دستور ها اختلافاتی نیز به چشم می خورند. می خواهم بدانم که ازنگاه شما کدام یک از این دساتیر صورت علمی تر و دقیق  و کاملتری را دارا هست؟

 

ـ زبان شناسی در افغانستان با کار های استاد الهام آغاز یافت. وی نخستین بار به زبان فارسی دری از آن دیدگاه نگریست. تعریف زبان و بحث واجها و چیستی صرف و نحو  و خانواده های زبانها را در تدریس مقدمه یی بر زبانشناسی گنجاند. دستور زبان دری استادنکهت سعیدی که برای ترفیع علمی تألیف یافته بود، نیز از مشورۀ استادالهام  رنگ و بوداشت. مگر استادنکهت بررسی انتقادی بیشتر کتب دستور زبان فارسی را پیش از آغاز کار نگارش دستور خویش، حتمی شمرده بود. داکترحسین یمین، استاد زبانشناسی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل نیز کتابی در دستور زبان پارسی دری نوشته است که ارزش والای علمی دارد.

 

ـ باتشکراز حوصله مندی شما در ارایه ی پاسخ به سوالات نسبتا طولانی ما، بگونه پرسش اخیر می خواهم بدانم که:  علاقمندان  کتاب دستور جدید زبان فارسی، تالیف جناب عالی، برای چه مدت دیگر باید انتظار بکشند تا  این سند معتبر ادبی را دریافت کنند و هم اعلام طریقه های  پخش و توزیع آن، مایه ی خرسندی ما می گردد.

 

ـ دستور زبان فارسی دری به زودی ازچاپ می برآید. شاید در بعض فروشگاهای بعض شهرهای اروپایی گذاشته شود که پسانتر به آگاهی خواهم رساند.

در حال کنونی می توانند به ایمیل آدرس من تعداد نیاز داشتۀ خود را بنویسند. می سپارم که بفرستند. دستور زبان، هرچه ساده و آسان باشد، بی رهنمایی خوانده و آموخته نمی شود. شاید بتوانیم به کمک دلبستگان آموزش دستور زبان ، از طریق انترنت امکانات پرسش و پاسخ را در  وقتهای معین میسر سازیم .

 

 
 


بالا
 
بازگشت