در باره کتاب (جنگ های کابل)

 

نوشته : بریدجنرال گل احمد (نبی)

 


جنگهای کابل نام کتابی است اثر محترم جنرال سید عبدالقدوس سید در هشت فصل وسیصدو نود وچهار صفحه که از سوی بنگاه نشراتی " آیدا" در شهر بوخوم کشور آلمان اقبال چاپ یافته است.

چندمقاله ای چون ( جنگهای افشار، جنگ در کوچه خرابات وهندو گذر ) نوشته هایئ از محترم سید را در سایت های انتر نتی افغانی خوانده بودم و از علاقه وپژوهش های نامبرده در باره جنگهای کابل آگاه بودم. اما زمانیکه معرفی نامه ای بلند وپرمعنی کتاب (جنگهای کابل) نوشته جنرال سید عبدالقدوس سید بوسیله محترم عزیز جرئت مسئول سایت انترنتی آریایئ وآقای سراج الدین ادیب مسئول سایت روشنی ومقالاتی از محترم ایمل پیروز مسئول سایت پیام وطن ومحترم عبدالقیوم میرزاده در تارنما های انترنتی بنشر رسید اشتیاق بزرگی در دستیابی ومطالعه این اثر ارزشمند نیز در من فزونی گرفت.

کتاب را با شتاب وولع هر چه تمام خواندم با مطالعه این اثرناب وگرانمایه به قعر جنگهای کابل فرو رفتم ویادی آنروز های وحشتناک ونفرت انگیز جنگها، دود و باروت، آتش سوزی ها،خون ریختن ها، ویرانی ها وتباهی وکابل در حال سوختن وکابلیان در حال دویدن در نظرم مجسم گشت، احساس عجیبی برایم دست داد، بی محاباکاغذ وقلم برداشته تا من نیزچیزی در باره این اثر ارزشمند که معرف تاریخ ملت غرقه در خون ماست بنگارم.

برهمگان هویدا است که جنگ در کشور عزیز ما افغانستان با گذشت حدود سه ونیم دهه هنوز هم استمرار خود را تجربه میکند وبا تآسف وتآثر بایداذعان داشت که توقف ماشین کشتار جنگ هنوز در چشمرس قرار نداردوهنوز هم کشتار افغان بدست افغان وبدست خارجیان با تمام ابعاد گسترده آن ادامه داشته ودر نهایت این جنگ وحشی ادامه دارد.

علم نظامی حکم میکند که جنگ ومحاربه شهروندی ، زشت ترین وپلید ترین نوع جنگهاست. وبه روایت تاریخ کشور هیچ جنگی به اندازه ای جنگهای کابل که در فاصله سالهای 1371 – 1375 در میان گروه های مجاهدین وملیشه ها بوقوع پیوست، خونبارتر، ویرانگرتر ووحشتناکتر نبوده است.

جنگهای کابل هم بخاطر آنکه هیچ ضابط انسانی واخلاقی بخاطر حفظ جان ، مال، شرف وعزت مردم، قتل وکشتار بی گناهان، تخطی های صریح از نورم ها ی حقوق بشر، چور، چپاول وتاراج دارایئ های شخصی و ملی، نداشت. وهم بخاطر تداوم فاجعه بار آن تا امروز که اینک هفدهمین سال خویش را بتاریخ میسپارد، یکی از فاجعه بار ترین حوادث قرن بیستم است.

پرواضح است که هر جنگی در هر کجای دنیا تاریخ وادبیات خود را میآفرینند اما جنگهای کابل از یکسو بنابر خصلت وکرکتر خجلت بار قومی ، گروهی ومذهبی که زاده تجرد فکری بنیاد گرائی بود واز سوی دیگر تسلط فرماندهان خون آشام جنگ در رده های قدرت دولت فعلی که اجازه نمیدهند تصویری از واقعیت های جنگ ارائه گردد بدین جهت وارد عرصه تاریخ وادبیات جنگ نگردیده است و هر آنچه دراین باره ارائه شده است از اسطوره وقهرمان تراشی یک جناح جنگ وحواله بار اتهامات وجنایات به جناح دیگر فراتر نرفته است.

واما نویسنده کتاب جنگهای کابل با دلیری وشهامت روایت جدید واستثنایئ از صفحات جنگهای کابل را برشته تحریر آورده است. حقایق واقعات وحوادث  جنگ را با دقت تمام عریان کرده وبا بی طرفی منطقی ووجدانی جهت ثبت درسینه تاریخ میهن عزیز ما ارائه داده است.

این اثر در باره جنگ نوشته شده اما به هیچ صورت در تآئید جنگ نیست. نویسنده با قلم آگاه وجسارت فراوان به میدان های جنگ شتافته با پژوهش وتحقیقات ابعاد گوناگونه وقایع را که یا خود شاهد آن بوده ویا ازچشمدید آدم های مختلف، شاهدان عینی صحنه های جنگ ویا از گزارشات واسناد  مستند ومعتبرجامعه جهانی ، گوشه های روشن وتاریک این جنگ خانمانسوزرا موشگافی کرده وآنرا ارزیابی کرده است.

نویسنده پیش از آنکه به میدانهای جنگ ره بگشاید، با یک دید شتابنده به توضیح ویژه گی ها وعلت های جنگ های کابل پرداخته است وجنگها در نیم قرن اخیر ودوره های مختلف را به بررسی گرفته است. از بحرانی ترین دوره های تاریخ وطن، دوره مداخله وتجاوز نظامی اتحاد شوروی در دهه هشتاد میلادی  و(جهاد) علیه آن دل وقایع، راز های خوابیده را نقب زده وگفتنی هایئ هر چند مختصردر این باره دارد. با تعمق روان شناختی نشان داده است که چگونه جنگهای شهروندی هویت وفردیت آدم ها را ذایل میکند وآنها را به مهره های خونخوار وویرانگر، خودباخته واوباش مبدل میسازد.

این کتاب یک تاریخ جنگ ویک سرمشق احتراز از جنگ وجنگ سالاری است.نسل ها را به دوری از جنگ وگسترش آزادی وآبادی وطن فرا میخواند.چنانچه در پیشگفتار کتاب چنین آمده است: " نگاه این اثر به آینده است به نسل تازه از هموطنان، جوانان ونظامی هائیکه گذشته جنگ کابل را ندیده اند ومیخواهند خود ها را به پیشینه ای جنگهای کابل آشنا کنند، اما اکنون این نسل بیدار شده است، بسیار نیازمندآنست که آنرا بشناسد، واز پس این همه مخروبه های جنگ، تل های خاکسترواجساد آدمی سیمای آینده مامون را بنگردوبرای رسیدن به آن تلاش کند......"

ارزیابی های نویسنده در همه جا، در میدانهای جنگ، در مصاحبه ها با جنگ زده گان، در نگارش خاطره ها در بیان تخطی ها از حقوق بشر وارتکاب جنایات جنگی، پیوسته به عنوان یک ریالیست خشمگین ازبربادی مردم ووطنش انتقادی وهوشدار دهنده است.

گاهی با طغیان نوشتاری به مقابله با پلید های جنگ وجنگآوران رفته، دردها، غصه ها و اندوه های بی پایان شهروندانش را فریاد زده است وعاشق وار نگران انسانهایئ است که در میدان جنگ های قومی وگروهی گیر افتاده اند وهمچنان انسان دوستی او ، جانبداری اش از خلق مظلوم ،اسیران در میدان های جنگ ونفرت با جنگ وجنگ افروزی در سراسر کتاب با خط درشت وپر واضح متمایز است.

جسارت وعدم تردید در پرداخت به واقعیت های جنگ یکی از ویژه گی های این اثر است. یکی از شهکار های این کتاب در آنست که نویسنده با ایستادن در خط واقعیت وحقیقت کارشناسانه وبی طرفانه به توضیح جنگ پرداخته واز هر فرصتی برای نکوهش جنگ،قوم،نژاد و فرقه گرائی استفاده کرده با ارائه تصویر حقیقی جنگ و جنگ آوران بر ضد جنگ جنگیده.

محترم جنرال سید عبدالقدوس سید در این اثر خویش ذهنیت انسان جنگ زده را منعکس کرده، تصویر گر رنج های بیکران شهروندانش شده که به هیبت جنگ گیر افتاده اند. گاهی در روشنی حرفه وتخصص نظامی اش جزئیات حوادث را بر بام بلند کلام خود کشانیده، تا جایئکه آدم جذب حادثات شده وبا واقعه جلو میرود، چنانچه در صفحه دوصدوهشتادوسه کتاب اش رنج های مردم را چنین بیان میدارد: " هیچ کس نمیدانست که در جنگ زنده ماندن بهتر بود یا مردن، آنهایئکه مرده بودند دور از غوغای جنگ در بستر خاموشی غنوده بودند. اما آنهائیکه زنده بودند نمی دانستند که چه کنند؟ توضیح برای زنده ماندن خود نداشتند، اجساد عزیزان خودرا در کجای خرابه ها بیابند ودر کجا بخاک بسپارند، پدران ومادران در کجای این خانه های سوخته ودرهم ریخته به جستجوی فرزندان خود باایستند."

 شخصیت ها در این اثر چنان برازنده وهمانطوریکه هستند به تصویر کشیده شده اند که سزاوار تحسین وستایش میباشد. جنگ وجنگجو را با تمام دیو صفتی های شیطانی شان ترسیم کرده که نفرت هر خواننده را به جنگ وجنگجووسیله میشود.

به پندار من هر واقعیتی را میتوان تصویر وتحریر کرد، اما تفسیر واقعیت ها بیشتر تابع مفسر میباشد تا نفس وقایع. با توجه به این اصل نویسنده کتاب جنگهای کابل با بهره گیری از محیط وماحول به باز آفرینی وتوصیف زیبایئ ها ی طبعیت نیز پرداخته با نوازش وآرام آرام ذهن خواننده را تا قعر مصیبت جنگ رهنمائی میکند ورویداد های ملال آور را با یک زبان شیوای نوشتاری ودل انگیز بیان میداردوباور خواننده را شکل میدهد. بیان چشم دید ها،  بازگویئ خاطرات واقعی و ارائه ماجراهای جنگی چنان عاطفی وجاذبه دار اند که خواننده تا کتاب را به پایان نرساند آرام نمیگیرد.

در این کتاب حرفه نظامی نویسنده با خلاقیتش در نگارش این اثر همآهنگی شگرفی دارد. از یکسو پابندی به آموزه های نظامی که مانند چراغ زیر روشنی آن سخن گفته است،از تجارب خود استفاده کرده توضیح های خواندنی از جنگ واهریمن جنگ ارائه میکند وچیز هایئ را از میدان جنگ تعریف کرده که برای اهل حرفه نظامی خالی از مؤ ثریت ومفیدیت نیست، واز سوی دیگر پابندی نویسنده  به مقررات ادبی ید طولا اورا درادب وفرهنگ متبارز میسازد.شیوه نگارش، دیدگاه جذاب وانتقادی نگارش خاطره ها که قدیمی ترین ژانر ادبی است وشرح زنجیره ایئ حوادث جنگها در کابل، باب جدیدی به ادبیات جنگ کشور گشوده است. از این رو میتوان گفت که تآثیر کار ایشان در ارائه ادبیات ریالیستیک جنگ در عصر ما عظیم است.

همچنان نویسنده به عمق فاجعه جنگ ها در کابل نفوذ کرده نه تنها به جنبه های نظامی جنگ بلکه جوانب ویرانگر اجتماعی ، فرهنگی وانسانی جنگ نیز توجه شایان مبذول داشته است. در واقع حوادث جنگی را با پهنآوری زیر زره بین واقعیت قرار داده است. در صفحات 200 الی 210 کتاب قصه عشق ودلباختگی یک جوان محصل نظامی را که امید زنده گی توآم با محبت را داشت ودر عنفوان این دوران سرمست از باده عشق اهریمن جنگ او را یکجا با تمام آرمانهایش به زنده گی نابود میسازد، چنان استادانه وعاطفی بیان میدارد که لرزه بر اندام خواننده آورده ومو را به بدن راست میسازد ودل هر سنگدلی را داغدار ساخته وعمق فاجعه را بیان میدارد.

اعتقاد من اینست که در جامعه جنگ زده وعقب نگهداشته شده ما که مایل به حرکت به جلو است ، تاریخ وادبیات باید افراد را به شناخت از خود وجامعه رهنمون گردد. نویسنده کتاب جنگ های کابل در این راستا از جمله نادر کسانی است که روح زمان ومحیط را دریافته ورسالت خود را در بیان یکی از فاجعه انگیز ترین ومخرب ترین واقعات تاریخی، یعنی جنگهای کابل انجام داده است. در کشور هایئکه منطق فرهنگی وعبرت آموزی از گذشته ها حاکم است ، چنین کاری را کسی به تنهایئ انجام نمیدهد. این کار بوسیله مراکز بزرگ پژوهشی وانستیتوت های تحقیقاتی بزرگ صورت میپذیرد وافراد بیشماری در این کار سهیم میشوند تا از تکرار چنین حوادث تباه کن وخانمانسوز جلوگیری بعمل آید. واما در کشور ما با تآسف همین عاملین جنگ ها وجنگآوران در زیر نگین مدافعین دیموکراسی از القاب ومناصب بزرگ تا هنوز برخوردار اند.

به هر حال تا کتاب جنگ های کابل را نخوانیم به نقش واهمیت تاریخی وادبی آن پی نمی بریم . بقول ارنست هامینگویئ نویسنده معروف آمریکایئ : ( نویسنده دست بکاری زده که هرگز انجام نشده بود.)

سراسر این کتاب از پیام ها برای گسترش آزادی مردم، آبادی وطن،نفرت وانزجار از جنگ وجنگ سالاری وعبرت اندوزی تاریخی از جنگ های کابل مالامال است.

این اثرتابناک برای خواندن، اندیشیدن وعبرت گرفتن واحتراز ازجنگ است ویقین دارم که به یک اثر فرامرزی تبدیل میگردد.

در فرجام برای دوست دانشمندم نویسنده کتاب جنگهای کابل مؤفقیت های مزید آرزو کرده ودر نگارش جلد دوم این کتاب توانمندی فراوان اورا آرزو دارم.

 

                                     آلمان اکتوبر سال 2009 میلادی

 

 


بالا
 
بازگشت