نوبل مسخره شد

 

کار دنیا درین دور زمان   مسخره شد

نوبل وهم جایزه اش نزد کسان مسخره شد

قصه صلح که آمال جها ن بود روزی

پیش   لشکر کش  گیتی چسان  مسخره شد

راد مر دان جهان در پی ایجاد صلاح

رفته از دیرو کنون کار جهان مسخره شد

حق   مطلوم  ز   ظالم  نشا ید   طلبید

عدل و انصاف وقضاء نزد ددان مسخره شد

داوری   را نگرو   بخشش حاتم  گونه

نوبل با جائزه اش, طور نشان مسخره شد

 

             اقضل کندهاری

 


بالا
 
بازگشت