انجیلا پگاهی

 

عشق  

 

میتوان از عشق دریک حرف دنیا گفت

یا ز ژرف دیده با دلها سخنها گفت

میتوان با حس ِ خوب وروشن یک صبح

سرزد از خورشید یکدم روح ِ اشیا گفت

خواب زیبای کبوتر ها معنا کرد

رفت تا پرواز، از معراج ِ رویا گفت

از لبان پر  سرود ِ  رویش وسبزی

عاشقانه خواند ولالای فردا گفت

عشق را لبخند زیبای خداوندی

عشق راز خلقت ِ آد م و حوا گفت

عشق را معنای رویش رُستن دانه

از حصار خاک سوی ذات یکتا گفت

عشق  را تعریف از نو  کرد با طرحی

   عشق را اینبار   با تشبیه ِ   زیبا گفت

از زبان سرخ شرح سبز اورا داد

آتشینش خواند و عالم سوز اورا گفت

پر تلونهای زیبایی ِ  روح  انگیز

سرخ سبزو زرد ..رنگارنگش  حتا گفت        

 عشق را الهام و کشف ِ شاعر  ِ عاشق

عشق را  گاهی خدایش میشه اینجا گفت

عشق را چشم ِ حقیقت گفت ، دانایی

   آن هی وهوی اش  دگر از فهم ، بالا گفت

 

   

پگاهی

اکتبر 2009

 

 


بالا
 
بازگشت