محمد یعقوب هادی

 

سرنوشت مردم ما ازآنسوی مرز ها تعین میشود

 

حالا که پای چهل کشور جهان در افغانستان میخکوب شده است. سیاست گزاران خارجی وداخلی در امور افغانستان و مبلغین این سیاست گزاری ها کوشیده و میکوشند تا مردم را تلقین نمایند که کعبه امیال شانرا در نیات سیاست های آنان جستجو کنند. مبلغین سیاست این سیاست گزاری ها میگویند که دول حضور یافته در افغانستان برای موفقیت افغانستان کار میکنند و پیروزی افغانستان در آن است که طرح ها و سیاست های آنان در افغانستان تطبیق شود. طرحی که در محراق آن گویا جنگ با تروریزم گنجانیده شده است. تروریزم یعنی پدیدهء ایکه پای همین چهل کشور هم پیمان را در افغانستان کشانیده است. حالا آنکه تروریزم زادهء کجا وکدام نیات بود واست؟ وبرای کدام مقاصد بوجود آمد؟ وتوسط کدام دول علیه کدام دول بکار گرفته شد؟ شاید مردم در این باره دیگر خالی ذهن نباشند. درحقیقت تروریزم آن وسیلهء است که سازنده گان آن بر ضد سیستم ها، نظام ها وتفکرات دیگر بکار گرفته اند وظاهرأ امروز خود با آن درگیر استند واما نهایتأ اُدهء این «زهر ماریزم» نزد خود شان است. مگر حالاکه این وسیله به حیث پوشش، برای مقاصد مشخص هم در داخل افغانستان وهم از این گذرگاه نسبت به سایر کشور های منطقه بکار گرفته شده است. گفته میشود نظامیان این دول آمده اند، تروریزم را در افغانستان سرکوب نمایند. این در حالی است که بگوش مردم رسانیده اند وآنان را تلقین ساخته اند که اگر این دول خارجی در پهلوی مردم ما نباشد دوباره جنگ های کوچه به کوچه نصیب مردم خواهد بود. در حقیقت آنان راست میگویند، این یک تجربهء واقعی است. همین دول غربی این چنین جنگ ها را تحویل میدهندو تمویل میکنند . در مورد افغانستان هم چنین کرده اند. کشور ما نه دارندهء کار خانه جات باروت سازی ، و نه دارندهء کار خانه جات سلاح سازی است، وحتی مردم بیچارهء ما که به جنگ تشویق وترغیب میگردند توانائی خرید یک میل سلاح را هم ندارند. اما سی سال جنگ تباه کن با پیشرفته ترین سلاح و مهمات در کشور ما از جانب کشور های تمویل کنندهء وسایل جنگی تحمیل شد

بازی موش وگربه را که دول غربی در این منطقهء جهان از محوریت افغانستان براه انداخته اند، شامل پلانهای دور نمای آنان است. در واقع وضعیتی که امروز گویا برای برچیدن آن، نیات این دول مقدس جلوه داده میشود با دستان خود آنان هموار ساخته شده است. دلیل وبرهان سیاست گزاران این دول واضح وروشن است. آنان بخاطر مقابله با شوروی وقت باید به آسیب رسانی می پرداختند. لذا در آن زمان ارادهء و تصمیم هموار کردن شرارت عمل مقدس خوانده میشد، و حالا تصمیم ظاهرأ برچیدن آن را مقدس میخوانند

هرگاه فکر کنیم که شرایط این دول بالای کشور ما با خواست های جدید این دول تحمیل گردید. وآنان سیاست ها طرح های شانرا تطبیق نمایند. یقینأ افغانستان در شصت سال آینده جز کاپیء دوم قطعه زمینی بنام پاکستان و آنهم بیدون سلاح اتمی چیزی دیگری نخواهد بود .

در این خصوص یک استناد تاریخی را از کتاب افغانستان در مسیر تاریخ از مورخ شهیر مرحوم غلا م محمد غبار در اینجا نقل میکنم که نوشته شده است : بعد از مرگ امیر شیر علیخان باز روسها با امیر محمد یعقوب خان مکاتیبه را حفظ کرده وولایت عهدی سردار محمد موسی خان را تصدیق کردند. این تنها نبود، از مکاتیبی که بین مامورین مبادله شده و از آن جمله نامهء 5 اکتوبر 1870 مستر پلن کت نائیب سفیر انگلیس در روسیه به عنوان لارد گرانویل وزیر خارجهء انگلیس معلوم میشود که « زار روس جنرال کافمان را از مراوده ومکاتبه با امیر جدید افغانستان(امیر محمد یعقوب خان) هم جدأ منع کرده وگفته است جواب هایکه کافمان بنوشته شهزادگان افغانی میدهد بایست به وزارت خارجه انگلیس فرستاده شود» همچنان از نامه 28 حنوری 1881 گرانویل به عنوان دفرین سفیر انگلیس در روسیه بر می آید که برنس لوبانو سفیر روس در لندن بوزیر خارجه انگلیس گفته است که استو لیتوف بعد از مراجعه به روسیه همینکه وضع اروپا را دگر گون دید( عهد نامهء برلین امضا شده بود) عهد نامهء که را با امیر شیر علیخان نموده بود معوق گذاشت وخواهش های امیر تمامأ غیر مطبوع افتاد. سفیر روس در جواب این سوال انگلیس ها که چند نفر صاحب منصب روسی با اشخاص متفرقه که در قشون روس تربیه شده اند جز قشون سردار محمد ایوب خان به غرض تربیه آنها هستند- توضیح کرد که این چیز دروغ است جنرال کافمان میگوید که این چیز بر خلاف پولتیک وتدبیر است که «ملل وحشی نیمه تربیت شده» ممالک آسیا را ما مثل خود تربیه کنیم زیرا وقتی قشون آنها عالم باشند اول با معلم خود مدعی میگردند واگر بر یک دولت فرنگی غلبه کردند جری میشوند وبر سایر دول اروپائی شورش خواهند نمود

واقعیت امروز وضعیت کشور ما در حالی با واقعات تاریخی گذشته آن مشابه است ، که امروزه همچنان ستمکاران جهانی ، ارزش های دنیای متمدن را در قبضه خود در آورده اند و با نیات وعمل بیشتر خواهی به زور توپ وتفنگ بسوی جهانی شدن روان استند، و از اصل منافع جهانی شدن با امکاناتی تصاحبی خود سوء استفاده کرده ومیکنند. ستم کاران جهان با تصاحب وانحصار فرآورده های فکر انسانی در تلاش استند معبر رسیدن به بهزیستی مردم را به خاطر بیشتر خواهی خود در کنترول خود داشته باشند . از همین جهت است که نتیجهء هر تدابیر سیاسی در تمام کشور های جهان باید از دیدگاه این دول کار سازی شود که افغانستان نمونهء بارز آن است که مثلأ با اختصار گفته میتوانیم.

حمایت گروه های مخرب وشریر تنظیمی که عدهء با همه رسوائی های نصیب شده هنوز خود را منصوب به آن گروه ها میدانند وبا سر بلندی در کنار دوستان مخفی دیروز شان علنی قدم میزنند. تولد گروهی بنام طالبان به حیث نمونهء از بربریت و عناصر متوحش تاریخ معاصر افغانستان ، سازکار مرموزی بنام تروریزم که گاهی القاعده خوانده میشود وگاهی طالب، دست آورد های ستمکاران جهانی برای افغانستان است. مصلحت ساز ترین سناریو این دول کنفرانس بن و دو تا انتخابات در افغانستان است که اولین دور آن در فضای تقلب بی سر صدا انجام شد واما در دور دومین نقش چهره ها ی مرکزی این سناریو یک اندازه هنگامه خیز طرح ریزی شده است

به این ترتیب بعد از تلفات جانیء تعدای از فرزندان مردم چه داخلی وچه خارجی ومصارفات هنگفت پولی، این انتخابات بتاریخ موعود( 29 اسد 1388) برگزار گردید. اکنون عدهء از سیاستگزاران دول خارجی در امور افغانستان در خارج کشور با هم نشسته اند وعدهء در داخل مصروف گفتگو های اند که تصمیم بگیرند نتیجهء انتخابات ریاست جمهوری را به کجا بکشانند

 


بالا
 
بازگشت