کانون پژوهشگران افقانستان بنیاد نهاده شد


 

بتاریخ 25 اپریل 2009 همایشی به اشتراک بیش از یکصد تن از پژوهشگران، دانشمندان، اندیشمندان، نویسندگان وفرهنگیان وشماری دیگر از دوستداران دانش وفرهنگ ومهمانان در یکی از تالار های شهر هامبورگ، آلمان برای زمان بیشتر از هشت ساعت دایر گردید. همایش بنیاد گذار کانون از سوی پروفیسورشاه علی اکبر شهرستانی، پژوهشگر، نویسنده ورییس پیشین دانشکده ادبیات دانشگاه کابل گشایش یافت وگردانندگی آن از سوی دوکتور اسدالله حبیب، پژوهشگر، نویسنده وشاعرورییس پیشین دانشگاه کابل انجام گرفت. در این نشست شماری ازاشتراک کنندگان همایش در رابطه به ضرورت برپایی کانون سخن گفتند.سخنران اصلی همایش سلطان علی کشتمند، نویسنده، پژوهشگر وصدراعظم پیشین افغانستان بود.

در بخش دوم همایش، پیش نویس بنیاد نامه کانون پژوهشگران افغانستان مطرح گردید ومورد بحث و تائید قرار گرفت. برپایه بنیاد نامه، رییس و اعضای هیئت مدیره کانون انتخاب گردیدند.

پس ازآن، طی جلسه ای جداگانه، هیئت رییسه و هیئت دبیران از میان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند.

گزارش مفصل همایش برگذار کننده کانون پژوهشگران افغانستان در آینده نزدیک ارائه خواهد شد و اینک بیانیه سلطان علی کشتمند که در همایش ایراد گردیده بود:

کانون پژوهشگران افغانستان

پایگاهی برای سازماندهی دانش پـژوهی

 

کانون پژوهشگران افغانستان که نهادی اجتماعی و فرهنگی با ماهیت غیر حزبی و غیر وابسته است به شیوه علنی و قانونی فعالیت خواهد کرد.

 

همصدا با دست اندرکاران برپایی این ویژه همایش برگذاری «کانون پژوهشگران افغانستان»، تشریف آوری شما دانشمندان، اندیشمندان، پژوهشگران، نویسندگان، فرهنگیان، دوستان دانش و فرهنگ، همکاران و مهمانان گرامی را باخوشنودی استقبال می نمایم و به شما دوستان فرهیخته گرامی پی افگنی این نهاد اجتماعی و فرهنگی را شادباش میگویم.

دراین ویژه همایش بنیادگذاری کانون، گروهی از بهترین دوستان، همفکران، هم اندیشان، همیاران و همکاران، اینکه درکدام سازمان سیاسی بودند و یا هستند یا نه، شرکت دارند و برای من مایه خوشنودی است که خود را یکباردیگر درمیان ایشان، در فضای نو، برای کار نو بخاطر دانش پژوهی و ستایش از پژوهش علمی، می یابم. درمیان ما، دوستان گرامی  که یک عمر درخدمت فرهنگ و دوستان دانش و فرهنگ بودند، وجود دارند و به ایشان خیر مقدم میگویم.

در میان ما نمایندگان تازه به پا خاسته نسل نوینی از پژوهشگران و نویسندگان یا تشریف آورده اند و یا پیام همبستگی فرستاده اند که از ایشان سپاسگزاریم. شمار بیشتر ایشان درسالهای پناهندگی، برغم دشواری ها، آموزش دیده و به درجه های بالای آموزش حرفه ای و کار پژوهشی دست یافته اند.

شرکت شماری از بانوان آگاه، روشنگر و روشن نگر همدوش با دانش پژوهان و فرهنگ دوستان مرد، دراین همایش شرکت ورزیده اند که دررهبری کانون و کارهای آینده پژوهشی، نقش با اهمیتی ایفا خواهند کرد.  به تمام بانوان شرکت کننده درود میگویم و به ایشان اطمینان میدهم که نا متناسب بودن شرکت بانوان گرامی دراین جا از لحاظ شمار، هرگز به معنی کم بهاء دادن به جایگاه شایسته و برجسته آنان در زندگی اجتماعی و فرهنگی نیست، بلکه نبود شرایط لازم و امکانات مسافرتی موجب گردیده است که حضور گسترده تر ایشان امکان پذیر نگردد.

با خوشنودی به اطلاع شما فرهیختگان میرسانم که پیامهای دلگرم کننده همبستگی و همیاری از سوی شماری از استادان و دانشگاهیان دانشمند و اندیشمند، بدست آورده ایم که برای انجام کارهای پژوهشی و روشنگرانه آینده مایه امیدواری است. میتوان به شما اطمینان داد که در صورت پیگیری، دانشگاه کابل به یکی از پایگاه های اساسی کارهای پژوهشی درخواهد آمد.

اگرچه بنا بر دوری راه و کمبود زمان نتوانستیم با دانشگاهیان دانشگاه های دیگر افغانستان و بویژه دانشگاه های بلخ و هرات که در بنیاد گزاری آنها من نقش مستقیم داشتم، پیامهای ویژه دریافت نماییم، ولی از همبستگی و همکاری شماری از استادان و دانشجویان دانش پژوه نوید هایی در دست است. البته تلاش خواهیم کرد که با دانشگاهیان و دانش آموختگان دانشگاه های بامیان، ننگرهار، تخار و نهاد های علمی دیگر کشور زمینه های همکاری را درعرصه های پژوهش علمی بوجود آوریم. همچنان تلاش خواهیم کرد تا با شماری از دانشگاه ها و بنیادهای دانش پژوه درکشورهای اروپایی همکاریهای متقابل را سازمان بخشیم.

لازم به یادآوری می دانم که شمار زیادی از دانش پژوهان، فرهنگیان و دوستان دانش و فرهنگ در درون و برون افغانستان علاقمندی فراوان برای حضور و همبستگی و همپیوندی با کانون پژوهشگران ابراز کرده اند، ولی بنابر دشواریهای مسافرتی نتوانستند، اینجا باشند.

خوشنودیم از اینکه شخصیتهای برجسته اجتماعی و فرهنگی باحضور خود به اهمیت این همایش افزوده اند

حضور نویسندگان و قلم بدستانی که برخوردار از تجربه ارزشمند مبارزه فعال سیاسی و اجتماعی هستند و هوای خدمت به میهن و مردم را در هرحال درسر دارند و با خوش بینی نسبت به آینده مینگرند، مایه خوشنودی است.

دوستان فرهیخته و گرامی شرکت کننده دراین همایش: باصراحت ا ابراز میدارم که این نشست به برکت تشریف آوری  و قبول زحمات مجموعی و هریک شما برپا گردیده است و بدون آن از پی افگنی کانون پژوهشگران حرفی درمیان نمی بود. به باور من آینده این نهاد نیز درگرو کار و همکاری شما دوستان دانشمند و اندیشمند و دوستان هم اندیش و همکار دیگر ماست. شما امروز سنگپایه نهادی را بجا می گذارید که درصورت دوام و پیروزی به کاخ بلند دانش پژوهی برای دانش پژوهان، چون پژوهشکده با اعتباری تبدیل خواهد شد. پیروزی در این راه به کار پویا و پرتلاش شما بنیادگذاران، هموندان و همکاران کانون و هم اندیشان دیگر وابسته خواهد بود.

تلاش برای برپایی این همایش بخاطر پی افگنی کانون پژوهشگران افغانستان گذشته و پبشینه دارد. پیش از این برگذاری، رأی زنی هایی با شماری از دوستان انجام گرفته و پیش نویس بنیادنامه کانون که دراین نشست ارائه میشود، مدتها پیش ریخته شده بود. در این زمینه شخصیتهای محترم و جوانان پرتلاش از هم اندیشی ها تا آمادگی ها برای  برپایی بیدریغ، همکاری کردند. وبسایت انترنتی کانون به نام «پژوهشنامه» برای راه اندازی آماده گردیده است.

در میان شماری از دوستان ژرفنگر از مدتی باینسو ضرورت پایه گذاری چنین کانونی برای گرد هم آوری شماری از پژوهشگران، بویژه از میان پناهندگان هم میهن و تلاش برای سازماندهی کارهای پژوهشی و آفرینشی آنان مطرح بوده است. بدینقرار، یکی از هدفهای کانون را بهره جویی از اندوخته های علمی و نهفته های فکری هم میهنان ما درخارجه بسود بالندگی و گسترش دانش پژوهی و طرح راهبردها برای تشویق کارهای پژوهشی درمیان پژوهندگان آغازگر، بوده است و اینکه جوانان ما با ریشه های فرهنگی بومی خویش نا آشنا نشوند و از میان ایشان کسانی برخیزند که به کارهای آفرینشگری و ایجادگری ادبی و پژوهشگری روی بیاورند و افقهای فکری و نگرش علمی خویش را توسعه بخشند، به نوجویی و نوگرایی روی آورند.

در سالهای اخیر، برغم محدودیتها برای بیان واقعیتها، از سوی گروهی از دانش پژوهان آگاه در درون و برون افغانستان درعرصه گسترش دانش، پژوهش، نویسندگی و کارهای آفرینشی گامهای استواری به پیش گذاشته میشود. این روند رو به گسترش در زیر تأثیر دگرگونیهای اجتماعی و پیشرفت شگرف ابزار رسانه ای درپهنه جهانی، بویژه ازطریق پیوند گاه ها و تارگاه های انترنتی و انتقال داده ها و یافته های پژوهشی نوین، تکامل می یابد. همچنان نفوذ اندیشه های پناهندگان همزبان و هم میهن از برون به درون افغانستان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.

ما میدانیم که درسالهای اخیر جرقه هایی از دانش پژوهی در میان حلقات روشنفکری درخشانتر می تابد و شماری از دانشمندان و اندیشمندان هم میهن درسراسر جهان و بویژه در اروپا  به کار دانش پژوهی و دانش گستری آغاز کرده اند و آثار نوشتاری و آفرینشی یا بگونه جداگانه و یا درچهارچوب سازمانها و نهادهای دیگر اجتماعی و فرهنگی بوجود میآورند که ستودنی و مایه امیدواری است. ما درپی آن خواهیم بود تا با ایشان زمینه های مشترک کار و همکاری را بوجود آوریم.

در درون افغانستان نیز گروهی از پژوهشگران، تحلیلگران، نویسندگان و نامه نگاران به کارهای پویا و پرتلاش می پردازند، ولی از یکسو امکانات برای پژوهش و کارهای آفرینشی اندک است و ازسوی دیگر آزادی بیان با دشواریها، شرایط نامساعد اجتماعی و محدودیتهای دست و پاگیر دچار میباشد. سانسور و خود سانسوری چنان درونی شده که افکار عمومی را مغشوش و تحت تأثیر قرار داده است. از خرافه پسندیها گرفته تا آگاهانه وارد آوردن فشار های آشکار و پنهان که چه مطالبی گفته شود و درکدام موارد خاموشی اختیار شود و پیآمدهای ناگوار سرپیچی از آنها،آزادی بیان را در تنگنا قرار داده است. خود سانسوریهای فراگیر و گسترده، سکوت دربرابر واقعیتها، داوریهای غیر عادلانه و وجود خط های قرمز غیر قابل گذشت، از بیان حقیقت و واقعیت جلو گیری مینماید. ما میدانیم که فشار سانسور به قول معروف «نویسنده، خواننده و اندیشه را تحقیر میکند» و افزون برآن، خلاقیت کار را ازبین میبرد و روی حقابق سرپوش میگذارد.

درافغانستان کنونی بحران اجتماعی فرا راه جامعه و مردم قرار گرفته است، درحالیکه ازآزادی بیان و دموکراس حرفهای زیادی درمیان است. آری این آزادیها وجود دارد تا ازفقر، تهیدستی، گرانی، بیکاری، بیماری، بیسوادی، بی سرپناهی و نبود امکانات کافی برای مردم بخاطر دسترسی به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و درباره وجود تبعیض قومی، زبانی، منطقه ای و جنسیتی، کشت و قاچاق مواد مخدر به مقیاسهای بزرگ و فساد اداری گسترده، خشونت و زورگویی به ویژه دربرابر زنان و کودکان و نبود عدالت اجتماعی در کشور سخن گفته شود، ولی کار ی برای برآوردن نیازها و ریشه کن کردن ناهنجاریها انجام نمیگیرد. جامعه به دو قطب اقلیت حاکم و فرادست و مردمان محکوم و فرودست تبدیل گردیده است. حلقات قدرت مدار، خشن و سرکوبگر و اداره فساد زده، زبان دیگری غیر از زبان زور و تذویر نمی دانند، به خواسته های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم اهمیتی قایل نمی شوند، به صدای برابری خواهی و عدالت طلبی از سوی مردم گوش نمی دهند، اشکال دیرین بهره کشی و ستم اجتماعی چنان بیداد میکند که گویی عدالت اجتماعی به زنجیر کشیده شده باشد.

بنابرآن، رسیدگی به حال و احوال مردم و انجام کار روشنگرانه و آگاهی دهنده  به ایشان تا خواستهای خویش را آشکارا بیان نمایند و بویژه سازمان دادن مبارزه دربرابر خشونتهای خانوادگی و ستم اجتماعی وظیفه ایست که دربرابر پشتیبانان حقوق انسانی، دموکراسی و جنبش مدنی به پیشگامی روشنفکران، پژوهشگران و نویسندگان قرار میگیرد تا پیام خویش را به روشنی به مردم و به آنانی برسانند که میتوانند تصمیم بگیرند. پژوهشگران روشنگر باید راه های برون رفت از این ناهنحاریهای اجتماعی را جستجو نمایند. سپردن حق تعیین سرنوشت مردم ازطریق شرکت در اداره و قدرت انتخابی محلی بدست خود ایشان و حل مسأله ملی بعنوان پیش شرط دموکراسی و پیشرفت اجتماعی برپایه برابری و عدالت اجتماعی و حرکت بسوی نظام دموکراتیک فدرال، میتواند فضای اعتماد و همکاری، همیاری و همبستگی را درمیان تمام مردم افغانستان بوجود آورد.

سیاستهای ناکام اجتماعی و اقتصادی زیرنام تنظیم بهاء توسط بازار آزاد و نظام سرمایه داری لیبرال که اکنون درپهنه جهانی نا کار آمدی آنها به اثبات رسیده است، برمردم افغانستان رنجهای فزاینده تحمیل می نماید.کاهش نرخ رشد اقتصادی، فشار برابزارهای سیاست پولی و فشار متقابل آنها بر مردم بویژه درکشورهای نادار، کاهش تسهیلات اعتباری، افزایش هزینه ها و افت شدید تولید، بالا رفتن سطح بیکاری و پایین آمدن قدرت خرید مردم از مشخصات عمده بحران کنونی بازار و سرمایه است که بنیادهای اصلی اقتصاد را در همه جاها فرو می ریزد.

وابستگی های ژرف سیاسی و اقتصادی وضع اقتصادی را درافغانستان نیز وخیم تر ساخته است. تفاوت میان فقر و ثروت، میان فقیر و غنی بگونه فزاینده ای ژرفا و پهنای بیشتر می یابد. در صورتیکه راه هایی برای کاهش فشار بر فقیر ترین اقشار جامعه جستجو نگردد، زندگی ایشان به وخامت بیشتر میگراید. اگرچه درباره بازسازی اجتماعی و اقتصادی زیاد سخن گفته میشود، و لی انجام شده ها ناچیز و غیر متناسب با هزینه ها و نیازها،                                                   برغم سرازیرشدن ملیاردها دالر به نام مردم افغانستان است.  بررسی مسایلی بدینگونه به انجام کارهای پژوهشی نیاز دارد.

هم اکنون از ابراز واقعیتها در رابطه به گذشته های دور و نزدیک آگاهانه جلوگیری بعمل میآید و در درون و برون افغانستان گذشته تاریخی مردم و کشور مسخ می گردد. بگونه پیدا و پنهان تلاشهایی صورت میگیرد تا تاریخ کماکان بسود زورمندان نگاشته شود. اینگونه تاریخ نگاری که هدفمندی درتاریخ را ازبین میبرد، دگرگون کننده حقیقت و واقعیت درجامعه هایی مانند افغانستان رواج دارد که سانسور یا خود سانسوری آزادی اندیشه و بیان را سلب یا محدود میسازد. با چنین شیوه ها، در رابطه به نقش مردم در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه اندک و بیشتر به اصطلاح درباره کارنامه های حکمرانان و زورگویان پرداخته می شود. اینچنین تاریخ نویسی مصلحتی است نه ثبت واقعی رویدادها. برخی از تاریخ نگاران بخاطر دلخوشی طبقات و محافل حاکمه وقت یا به پیروی از احساسات ملی گرایانه و خود اندیشی ها به جعل تاریخ پرداخته و افسانه سازی کرده اند. البته درکنار شمار معینی از تاریخ نگاران که درجامعه روشنفکری افغانستان جایگاه بلند دارند و مورد احترام اند، برخی از واقعه نگاران تصورات خویش را بجای واقعیتها گرفته و ساخته ها و پرداخته های خویش را تاریخ خوانده اند. در چنین اوضاع و احوال ضرورت احساس میشود تا سکوت شکسته شود و تاریخ افغانستان مورد باز نگری و بازنگاری بیطرفانه یعنی تألیف قرار گیرد. آشکارا باید گفت که به هیچصورت هدف از نو نوشتن تاریخ نیست، بلکه برپایه آثار تاریخ نگاران افغانستان و جهان بعنوان مآخذ، با انجام پژوهشها برکارهای انجام شده و با پژوهشهای نوین برپایه اسناد، مدارک و شواهد نوین تاریخی میتوان به جمعبندی آنها پرداخت. البته این کاری است سترگ، گسترده و با مسئولیت که بالاتر از صلاحیت یک یا چند تن است و و نیازمند بررسی ازسوی جمعی از پژوهشگران و تاریخ نگاران بگونه جمعی است. بخاطر انجام چنین کاری به وجود نهاد یا همکاری میان  نهادهای اجتماعی سازماندهنده با پشتیبانی مالی، ضرورت احساس میگردد. بدینگونه باید به پرسشهای اساسی تاریخ پاسخ گفت و به بازشناسی تاریخی پرداخت.

 وضع بلحاظ فرهنگی در شرایط کنونی افغانستان دچار سردرگمیها است و بن بست فرهنگی فرا راه مردم قرار گرفته است. پس از سالهای زیادی که بلحاظ فرهنگی خاموشی و تاریکی درکشور چیره بود، محافل حاکمه تلاش میورزند تا عقب گرد تاریخی را تحقق بخشند. نیروهای تمامیت خواه و برتری جو می کوشند که باهجوم فرهنگی و درفرایند جهانی شدن، ریشه های فرهنگهای ملی را بخشکانند و زیانهای جبران ناپذیری را بر روند رشد فرهنگ و زبان وارد کنند. یکی از خطرهای جدی که هویت فرهنگی جامعه کثیرالمله افغانستان را تهدید میکند، نفوذ روزافزون فرهنگ جنگ و خشونت و عقبگرایی است. درافغانستان کنونی، مظاهر گوناگون واپسگرایی از شیوه های زندگی عادی گرفته تا خشونت و بیرحمی به چشم میخورد. طی آخرین دهه سده پیشین نه تنها روند رشد دانش و فرهنگ از حرکت به پیش باز ایستاد، بلکه تلاش برای ریشه کن کردن میراثهای فرهنگی کشور انجام گردید؛ چنانکه موزیم تاریخی افغانستان درشهر کابل و بسیاری از گنجینه های شهرها و مناطق مختلف غارت گردید. شمار زیادی از آثار باستانی و تاریخی و بویژه تندیسهای دوگانه بودا درشهر بامیان درماه مارچ سال ۲۰۰۱ میلادی، به دست فرهنگ ستیزان طالب، برغم اعتراضات گسترده جهانی، نابود گردید. نابودی پیکره های ۵۲ و ۳۵ متری بودا که ماندگارهای بزرگ فرهنگی و تاریخی نه تنها مردم بامیان و افغانستان، بلکه از میراثهای بزرگ بشری و جهانی بودند، ضایعه ای جبران ناپذیر برای تاریخ تمدن کشوراست. آنچه قابل تأمل است، اینکه تلاشهای مردم بامیان و روشنفکران برای باز سازی آنها ازسوی مقامات تبعیض پسند به بهانه های گوناگون بجایی نمی رسد. دستبرد به آثار تاریخی هم اکنون نیز، البته نه بمقیاسهای آشکار و بزرگ پیشین، ازجمله کاوشهای خود سرانه غیر فنی و ویران کننده درمناطق مختلف کشور تاکنون ادامه دارد. نبود آثار باستانی متعلق به دورانهای گوناگون، کار پژوهش تاریخی را دشوار میسازد و برای یرگرداندن آنها تلاشهای پیگیری باید انجام گیرد.

کانون پژوهشگران افغانستان که نهادی اجتماعی و فرهنگی با ماهیت غیر حزبی و غیر وابسته است و به شیوه علنی و قانونی فعالیت خواهد کرد، در ردیف نهادهای دیگر مشابه، باتشکیل این ویژه همایش برگذار کننده زاده و گشایش خواهد یافت. این نهاد تلاش می نماید تا به عنوان کانون گرم گروهی از هم اندیشان دانش پژوه، برغم برخی تفاوتهای دیدگاهی ناشی از خواستگاه های اندیشه ای و عقیدتی ایشان و باکوشش جمعی در راه آرمانهای انسان دوستانه و عدالت خواهانه خویش، کار و خدمت نماید. گردانندگان این کانون با این ملاحظه که شمار زیادی از فرهیختگان با دسترسی به ژرفای نسبی دانش و پژوهش، برون از اینجا وجود دارند، راه های متقابل همکاریها را جستجو خواهد کرد.

کانون پژوهشگران افغانستان بر پایه بنیادنامه خویش برنامه ها، شیوه ها و روشهای کار خویش را پا به پای تحولات و دگرگونیهای پویا در پیرامون خویش، تعیین خواهد کرد واز جنبش و حرکت به پیش باز نخواهد ایستاد. کانون با بهره گیری از امکانات انترنتی به نشر و پخش یافته ها و داده های پژوهشگران خواهد پرداخت و روش نشراتی «پژوهشنامه»، سایت انترنتی خود را تعیین خواهد کرد. روش نشراتی پژوهشنامه مشتمل بر قواعدی معین و پذیرفته شده است که هرنهاد مسئول میتواند برای خود وضع نماید. این معیارها در یک رویه معین برای استفاده نگارندگان، ویراستاران، مخاطبان و کاربران بجا خواهد ماند. هدف این است تا از انتر نت که ابزاری سودمند و ارزشمند است، برای آگاهی دهی و دانش پژوهی کاری انجام گیرد و از امکانات ذخیره نمودن داده ها، یافته ها و ماندگارها استفاده  درست بعمل آید.

ما ازطریق نشرات انترنتی اندیشه های هموندان، همکاران، دانشمندان و اندیشمندان را نشر و پخش خواهیم کرد و تلاش خواهیم نمود پاکی قلم که اندیشه ها را به نوشته در میآورد، برای احترام به جایگاه والای انسان و انسانیت، حفظ گردد. برغم پیشرفت شگف انگیز نوشته های رایانه ای، نقش سازنده قلم پیوسته بجای خود باقی خواهد ماند. نوشتن کماکان با قلم و کاغذ آغاز میگردد و بازتاب دهنده اندیشه، هنر و احساس نویسنده است.  برای شناخت کانون، قلم و کاغذ بعنوان نشان مؤقتی پذیرفته شده است تا استادان نگارش دراین همایش کدام یک از طرح های گونه گون را بپذیرند.

کانون پژوهشگران افغانستان تلاش خواهد کرد تا با تشویق دانش پژوهی و با ایجاد فضای مساعد درحوزه پژوهش، به نشر و پخش کارهای پژوهشی که حاصل کار پرتلاش و تکاپوی فکری نویسندگان آن باشد، بپردازد. کانون درنظر میگیرد هرکار پژوهشی که خردمندانه انجام گیرد برای انسان، جامعه و میهن سودمند خواهد بود و زمینه های تفسیر و تکامل شیوه ها و روشهای پیشرفت دانش و فرهنگ و فهم مطالب را با بیان درست برای خوانندگان، فراهم خواهد کرد.

ما با این اندیشه و به این باور که کارهای پژوهشی با بهره گیری از دانش تجربی، میتواند احساس انسان دوستی و میهن پرستی را دراذهان خوانندگان تقویت نماید، ایستادگی محرومان و ستمدیدگان را دربرابر ظلم و بیدادگری تبلیغ نماید، راستی و دادگری، خردگرایی و نو اندیشی را ترویج کند، راه های رشد و بالندگی دانش و فرهنگ را هموار سازد و ارزشهای انسانی و عدالتخواهی را احترام بگذارد،  به پیش میرویم.

به امید شگوفایی پژوهشگری و دانش پژوهی درافغانستان و برای افغانستان!

به آرزوی پیروزی اندیشه ها و کارهای کانون پژوهشگران افغانستان!

از توجه شما سپاسگزارم

سلطان علی کشتمند

هامبورگ - آلمان

25 اپریل 2009

 

www.pezhuhish.com

www.kanoononline.org

 

 


بالا
 
بازگشت