مسوده اصول مرامی

جنبش عیاران

 


خوشه چين

AS_khoshachin@hotmail.com

T-0626875530

       

 به دانشمندا ن محترم واستا دان گران قدر، وقلم پردازان شریف ونجیب کشورم سلام تقدیم میدارم!

 شاید که  طرح مرامی جنبش عیارا ن کمبودی های خودرا داشته باشد.بدین وسیله به امیدنظریات انتقادی واصلاحی شما برای تکمیل ناشی ازکمبودیها وغنی سازی برنامه میباشیم.  

پیشگفتار:با سربلندی وافتخاربرنامه جنبش «عیاران» را به پیشگاه ملت نجیب وشریف« قشرمحروم» وتوده های زحمت کش تقدیم میداریم.

    ازخروسان خراسان چو منی نیست چه   سود  

   که گه    صبح     خروشان   شدنم    نگذارند

                                      «خاقانی»

هربنای کهنه کا بادان کنند

نه که اول کهنه را ویران کنند

تا  نکوبی  گندم  اندر آ  سیا

کی شود آراسته زان خوان ما

ظاهراً کار تو ، ویران    میکنم

لیک خاری را  گلستان  میکنم

                                                             «مولوی»

به هراندازه که ذعیم یک کشورتابع به قانون باشد عصمت وعفت، صفا،وفا به مردم را پاس بداند به همان اندازه قدرت رهبری اش ثابت واستوارمیباشد.

عیاران برخاسته ازشرایط سی ساله جنگ فرمایشی وصادراتی،عیاران قرن بیست ویک،عیاران هوشیار زیرک کاردان ، کارفهم وبعضاً متخصص، مدافع زحمت کشان وبینوا یان کشورعزیزما افغا نستان میباشند.عیاران آهسته آهسته دندان میزنند، تا که ریگها را از برنج تشخیص دهند. مطالب را با شناخت عمیق از وضع سیاسی ونظامی، کشور،منطقه و جهان با هضم واحتیاط،تمرین کرده،نه به طورآفاقی،بلکه سنجیده شده قدم برمیدارند تادرگودال اشتباهات دیگران غوطه ورنشوند. طوریکه جنبش چپ درخطای سیاسی ماسکاوغرق شد. همین طورجنبش راستیها زیرعنوان دفاع از مقدسات اسلا می درخطا های سیاسی ایا لات متحده امریکا گیرافتاده اند. کاری را نا خوا سته به نفع دشمنان وطن طوری انجام داده اند که یزید دردشت کربلا انجام داده بود.همین اکنون بگیلان سیاسی چپ + بیگیلان سیاسی راست.زیرعنوان افغان ملت وتاجک ملت به جنایات قبلی به گونه تکراراحسن ادامه میدهند.زمینه را برای نسل کشی ملیتهای باهم برادرکشورما آماده میگردانند. بیخبر ازان اند که ازابرهای آسمان ارتجاع بین المللی همیش ظلم وخشونت واستبداد وتباهی خلقها باریده است. 

جا دارد که عیاران را، اولین پیشگامان آزا دی خواهان، درتاریخ بشریت عنوان نمائیم، اینهارفاقت را درعمل ثابت میکردند. اینها صداقت و بی آ لایشی را درعمل ثابت میکردند. اینها پیامبران صلح وآزادی ازمحلی برمحلی بودند. این ها حس آزادی خواهی را درذهن روح روان مردم درعمل پیچکاری میکردند. اینها دشمنان ظالم بودند وبرای مظلومان یاری میرساندند.  به این خاطر عیاران را مبارزان صدیق انسان دوست وطن پرست، با ناموس، مهربان، خوش قلب امانت داروامانت کارمعرفی نمائیم وبگوئیم فعا لیت عیاران درعمل طوری است که تمامی گروها واحزاب چپ دربرنامه های خویش گنجانیده اند« مدافع کارگران بینوایان ومظلومان». با این تفاوت که عیاران مردمان گفتاروعمل اند وثابت قدم میباشند. بعضاً فعالان سیاسی(( درچوکات احزاب سیاسی)) تکلیف را به خود راه نمیدهند علاقه منداند که ازامکانات دیگران برای بلند بردن اتوریته وحیثیت خویش استفاده ببرند. زمانیکه به مقصد رسیدند.دوست انتخاب شده خودرا پس لگدی زده اند.   ماچنگ ودندان کندن حزب دموکراتیک خلق افغا نستان را درمرحله اول ودوم کودتای ثوربا چشم وسرمشاهده کردیم.  رفیق، رفیق را خورد وقورت کرد.

بناًً زیارت کردن ازمرده ایکه، زنده اش جان هزاران زنده را گرفت گناه کبیره است.

     بدتر ازان جنگهای بین ا لتنظیمی درشهرکابل وشهرهای دیگربرای هیچ یک ازطرفین برا ئت نمی دهد.  کاری است که در شرع روانیست ودراخلاق عیاران نمی گنجد. 

  جناب محترم خلیل رمان با این ادبیات مینویسد که جنبش های اپوزیسیونی مردم افغانستان برپایه جانفشانی ها وقربانی های بیشماردربرابراین تجاوزات پی ریخته شده است.مبارزات ودفاع ملی مردم بامیان،گرزیوان،تالقان،هرات،غزنی، قندهار، قلات ،فراه،کابل، زابل وسایرمحلات دربرابرچنگیز، تیمور، انگلیس ها ودیگران بیانگرسهم بسیارقهرمانانهءپیش گامان ملت مابوده است.اما متأسفانه بعد ازدفع هرتجاوز،سازماندهی وانسجام معینی نداشته اند تا آهسته آهسته به نیروی متشکل و بازدارنده مبدل شوند.نخستین جوانه های اپوزیسیون درافغانستان، تشکیلات بسیار ابتدایی عیاران بود که با تعالیم خاص دینی واخلاقی مراتب سخا، صفا ووفا را شعار خویش قرارداده بودند. این فرقه درکابل « کاکه ها » ودرکندهار « جوان » ها یاد میشد. ازجمله کارنامه های عیاران سیستان ازهمه مشهور تراست و یعقوب لیث مؤسس دولت صفاریان افغانستان از جمله همین عیاران بوده است.عیاران درلشکرابومسلم خراسانی در برابر استیلای عرب، فشارهای داخلی طاهریان، هجوم چنگیزیان، تیموریان وغیره مبارزات دلیرانه وجانبازانه نموده اند. البته جنبش های سپید جامه گان به رهبری حکیم بن عطای با دغیسی معروف به حکیم مقنع، جنبش روشانیان درقرن 16،علامه سید جمال الدین افغان، مشروطه خواهان اول ودوم ، حزب سری درباردراوایل قرن 18 ، لیبرال های دربار، روشنفکران منفرد، جوانان افغان و دیگران درتاریخ افغانستان، هریک به سهم ونوبهء خویش مصدر تحولات و دگرگونی های شده اند که به استثنای دولت زود گذر مشروطه خواهان اول ودوم که موفق به احراز قدرت سیاسی شده اند، دیگران، از بخت عروج به قدرت محروم مانده اند.

 اين برنا مه زماني منتشر ميشود كه جامعه ا فغانی درجوش وخروش است.زحمتكشان، زنان وجوانان وروشنفكران توده ای و مردمي بپا خاسته اند وهرروزبا مقاومت ومبارزه خود، نظام دست نشانده را سوا ل پیچ مینمایند.نظام مافیای خونخوار وغارتگر تحت قیادت بیگانگان ازترس حساب دهی به مردم ، خود را به دروديوارميزنند و انواع واقسام روشهاي سركوب گرانه و طرح هاي مهار وكنترل کننده را براي خاموش كردن آتش مبارزات مردمی بكارميگيرند؛ایجاد ترس وحشت وشكنجه وزندانهای بیگانگان را با وعده های سرخرمن "ایجاد جامعه مدنی و مردم سا لاری"و فريب انتخاباتي همراهی ميكنند

وهکذا آئین عیاری وجوان مردی که جناب محترم داکترغلام حیدریقین در27 قسمت درسایت آریائی به نشررسانده اند. ادعای مارا به اثبات میرساند.«صفحه اول کلیک کنید» با این همه سروصدا ها درنظر مردم ازهمه عمده ترامروزقدرت سياسي درمركز توجه عموم قرارگرفته است. قدرت که حتماً از میان رفتنی است. ولی فهمیده نمیشود که بعدش چه نوع یک نظام استقرار می یابد. در صحنه سياست، احزاب گوناگون، از گوشه وبیشه کله کشک دارند. هر حزب و گروه و شخصيت سياسي، برنامه وراه خودرا با شوق واشتیاق تمام تبليغ ميكنند. جنبش عیاران ازخود می پرسد. که کدام راهی در پیش گیرد.چطوروچگونه راه خلاف طبقات استثمارگررا در پیش میگیرد؟

تجربه انقلاب «کودتای» هفت ثور 1357 و شكست تلخ آن، از ذهن توده هاي بی دفاع هنوزپاك نشده است. آن زمان، ميليونهازن ومرد« کارگر، دهقان ، روشن فکرو همه زحمت کشان گویا که پیش آهنگ خودرا یافته بودند»! به ميدان آمدند تا جامعه را رنگ دیگری ببخشند وازفقروفساد وفساد پیشگی، تبعيض پاك كنند.همه به امواج مبارزات. به امواج مبارزات گوناگون« جبهه سوادآموزی» اصلا حات ارضی ودهقانی، جبهه کارهای داوطلبانه  پيوستند وتجربه سرنگون كردن رژيم مستبد «جمهوری» را ازسرگذراندند. روحيه تحقير، ترس ازمرگ، نادیده گرفتن دشمن قدرتمند، روحيه اعتماد بنفس واتكاء به نيروي مردم را درخاطره مبارزین جامعه حك كردند.

 اما دار ودسته كه درپشت پرده با بیگانگان ودشمن بشریت عصربه توافق رسیده بودند. باهم موافقه کرده درخصوص این هدف ازفداكاري ومبارزه  برحق مردم سوء استفاده كرده، انقلابشان را دزديدند و به خاك وخون كشاندند. بعدش يك نسل مکمل ازوطن پرستان را (( سویتیزم وما ویزم)) (( کارگریزم واخوانیزم)) كه فرزندان واقعي توده ها بودند. با همدیگر مقابل هم درمیدان مبارزه رخ به رخ آمدند .بعد ازبدست آوردن قدرت،ازپشت سردیگران را قتل عام كردند. این تغیری وتبدیلیها، به مجرد ورود ارتش سرخ انقلاب ثورمرحله نوین وتکاملی نام گرفت. تا جائی به اصطلاح این انقلاب فرمایشی وصادراتی پیش رفت که نام سلطنت ونظام دموکراتیک به چلی ، ملا ، مولوی، طالب. به امریکا ئی زی، زی ، زی ، زی مبدل گشت توده هاي بی دفاع از انقلاب 7 ثوروانقلاب 8 ثوروهجوم طالبان و کنفرانس بن بکلی درس عبرت گرفته اند. با چشمان باز، با بر نامه خود صحیح وروشن در مسیر که انتخاب کرده اند « پیشرفت وتحول ،تغیر و انکشاف» به پیش میروند. ازین به بعد نمیخواهند که کورکورانه به وعده ووعیدها اعتماد کنند.قامت راست نمودند مردم تحت رهبری جنبش عیاران، تجربه شکستهای گذشته را بخاطر دارند،صحنه پرآشوب سياسي کنونی را به تجربه گرفته اند، به اهميت  برنامه  جنبش عیاران پی میبرند و به آن علاقه میگیرند. بخاطری است که مسلک عیاران دروغ وخیانت به ملت ومردم را نمی پذیرد برای خائنین ملت گوشزد میسازند که ازهمین اکنون برای خویش تغیرجاده اختیاردهید.

 برنامه حاضرکه به پیشگاه مردم تقدیم میگردد. برنامه جنبش عیاران است. برنامه برنامه مصلحت جویانه نیست. برنامه است که دگرگونی را درقبال دارد.مشکلات حقیقی مردم را واضحاً بیان میدارد.راه های حل درست ومنطقی را نشان میدهد.

بلی « انسانها» از جمله انسانهای زحمت کش وقشر محروم جامعه درین برنامه خودرا یافته میتوانند.حق حاكميت؛ حق در دست گرفتن سرنوشت خود و جامعه؛ حق اداره سياست واقتصاد وفرهنگ به دست خودشان كه سازندگان واقعي جامعه و تاريخند ازان خود میدانند. توده هاي زن در اين برنامه، راه رهائي ازقيد وبندها وتبعيضات مردسالارانه ئی كه جامعه طبقاتي وسنتهای عقب مانده برایش برقرارکرده است در می یابند؛ خشم ونفرت آتشين خود را به نابرابريها وبيعدالتيها، ازنكبت پدرسالاري ومردسالاري و ستم جنسيتي تبارزمیدهند. نسل جوان با رخوت وخشک مغزی وکهنه فکری سروسازش ندارند. دراين برنامه، خودرا می یابند که چگونه حرکت کرد وراه مبارزه را پیدا نمود تا خودرا ازین تنگنای وحشت آفرین قرنها نجات دهند. با لآخره خلقهای که سرنوشت مشترک دارند. درین برنامه یکدیگر خودرا می یابند.

برنامه جنبش عیاران مي كوشد راه را برای نسلهای تازه نفس هموارنماید. جوانان واستعدادهای تازه نفس که ازمیان جنبشهای مردمی سربالا مینمایند. جوانانیکه اهداف عالی درسردارند وبه دنبال پیروزی میگردند. 

 این برنامه وظیفه میدهد که استعداد، آگاهی وتوانمندی، شوروشوق نسل جوان وتازه نفس را همراه با تجارب وکیفیت کاری نسل گذشته ضرب نمائید. ضریب آگاهی نودرکیفیت کهنه برای انجام وظایف سترگ تغیرات بنیادی خیلیها مفید واقع میشود.              

  اين برنامه تلاش مي كند محافل و مبارزان پراكنده جنبش چپ را كه سالهاست گرفتارسطحی نگری شده اند وبه داشتن یک حلقه تنگ بی ظرف قانع شده اند به رسالت تاريخي شان آشنا كند تا که بطورمتحدانه تحت بیرق یک جنبش واحد فعا لیت نمایند.اگرچنین نشود احزاب متمایل به جهان سرمایه رهبری توده ها را به مد ت زمان طولانی دراختیارخود داشته میباشند.

چنا نچه که دیروز دراثراختلاف ذات ا لبینی رهبری« پیش آهنک طبقه کارگروکلیه زحمت کشان» ازامکانات چپ خطا خورد دردست راست گیرافتاد.

توده ها اختلافات وافتراق چپ را گناه کبیره دانسته وقابل بخشش  نمی پندارند.

 برنامه جنبش عیاران برنامه اي است. که تغیرات کیفی و بنیادی را درجامعه درپیش روی خود با هدف دولت مردم سالار دردرازمدت قرارداده است.  

  دربرنامه جنبش عیاران گنجانیده شده است که مسئولیت دفاعی کشوردرمقابل تجاوزدشمن در طول تاریخ به عهده عیاران بوده است وکنون درشرایط معاصرمسؤلیت سازمان دهی ارتش درمقابل قوتهای مسلح اجانب و ارتجاعی را جنبش عیاران بدوش میکشد. وقهرمان میدان نبرد بازهم توده ها خواهندبود.

دهکده جهانی ونیازکشورما به آن

ما درعصر انکشافات ساینس، تکنا لوژی و انترنت قرار داریم درحالی است که حملات وخیزشهای سرمایده داری جدید. برای تباهی ملت ما از هیج گونه متود وروش کوتاهی نکرد.زمینه تفرقه بیاندازوحکومت کن را، برای توده های ملیونی کشوردرعمل ثابت وتوده ها ازین معامله آگاهی بدست آورده اند. دشمن یعنی که! جبهه مقابل« حرکت توده ای»را دروجود خودنطفه گذاشته است. 

  اكثريت مطلق اهالي کشوربارستم وجنگهای تحمیلی را درزمان زیاده از 30 سال بردوش کشیده اند،موج ضدبیگانه پرستی درخون ورگ شان به جوش آمده است خواهان تغييرات ريشه اي وواقعي درزندگي اجتماعی ووطنی خويشند. نظام موجود ضد مردمی، نظامی که همین اکنون به زورتوپ وتفنگ وحمایت جهان سرمایه به پا استاده است. تغیرحتمی آن دردستور زمان میباشد. عیاران درطول تاریخ، برای حمایه ازبینوا یان،غربا ومساکین،زحمت کشان استاده گی نشان داده اند. ظالمان را گوشمالی های فراوان داده اند و برای دفاع ازمادروطن خود، جنگیدن را تمرین کرده اند و پیروزیهای چشم گیری بدست آورده اند. وبه اثبات رسانده اند که آزادی،یعنی چه،عدالت یعنی چه، وآگاهی یعنی چه.نه تنها اینکه ارزش آزادی واستقلا ل را به معرفی میگیرند.بلکه ساختن جامعه را بربنیاد« آزادی وعدالت» باالهام ازپیروزیها وشکستهای تلخ انقلا بات جهانی، ازراهای پرخم وپیچ مبارزه برمسیرتغیرارتقائی آغاز نموده. ضروراست که الی نهایت طی طریق یابد.

تا جای این حرکت پیش برده میشود. ثروت های مادی،ووسایل کنترولی را که بیگانگان درکشورما یک جانبه دراختیارگرفته اند ازکنترول شان خارج نمود. وبه اختیار خود گرفت. اگر چنین نشود کما فی السابق یک اقلیت مفت خوار، دلال ، قاچاق بر، اوباش ویرانگربه حمایه بیرونیها، برمقدرات مردم تکیه میزنند وسایل کنترولیرا دراختیارداشته،اقشارمحروم جامعه را از دست رسی به امکانات تحصیلی ، تعلیمی و تربیتی وکارهای اقتصادی  وفهمیدن مطالب ومسایل سیاسی محروم میسازند. تا خود درکشتی نازونعمت نشسته دربحربیکران زنده گی کشتی رانی نمایند.

اما غافل نباید بود که سرمایه جثه قوی اندام طویل، دندانهای کلان وچنگال خطرناک ودم درازدارد.امکا نات مادی واندیشه حفظ بقای خود را میداند. حفظ بقأ درتحت کنترول درآوردن همه نعمات مادی و معنوی بشریت کره زمین را. 

 اگرگلی درصحرا ودشت ودامن به رنگ سرخ قدراست مینماید.برای چید آن گلهای قشنگ اطفال قدونیم قدرا باپرداخت شرینی گگ توظیف میدارد. تجربه حصول آزادی استقلال 1919 باالهام ازپیروزی انقلاب اکتوبر،جنبش آزادی خواهی درپیشاپیش آن«عیاران» سربه کف آزادی کشوررا تحت قیمومیت شاه جوان امان الله خان بدست آوردند.  شکستاندن نهضت امانیه ذریعه ملاها تربیت شده  که درنتیجه جنبش دهقانی را ازعمق به سطح آورد. برخلاف تصورسیاست گذاران حاکمیت متمایل به شوروی وقت« دوره امانیه» سقوط مینماید به عوض آن حاکمیت نه شرقی و نه غربی که نه از نظرروسها قابل قبول بود ونه ازنظرانگلیسها،زمان شخصیت خودرا خودش از لایه های اجتماع بیرون میکشد.این شخصیت نا شناخته وگم نام فرزند روستا، ساده دل، صادق وفادار به ارزشهای انسانی،وفرهنگ آب ونمک امیرحبیب الله کلکانی خادم دین رسول الله« عیاری ازخراسان» درفضای نیلگون آسمان خرد وشرف وناموس وطن میدرخشدکسی که هیچ گاهی آماده به پذیرش تخت شاهی نبود.بلکه برایش مردم بخشید. تیر انگلیس به هدف اصابت مینماید. حریف منطقوی اش هم ازکنارحادثه به حیث نظاره گرعبورمینماید. باشه دست پرورده انگلیس با یک عده محدود ازقبل تربیت یافته « ملاه ومولوی جمع،خوانین» لروبرقبایل،امتیازات فراوان بدست آوردند.حمایه گرنادرشاه این مزدورونوکرانگلیس شدند. بریتانیای کبیربا اتحاد شوروی نوپای وقت به تعهدات قبلی سرحدات افغا نستان وعدم مداخلات درحوزه منافع اقتصادی یکدیگرمهر تأ ئید گذاشتند.  

   نادرخان وبرادرانش بابدست گرفتن برگه سفید ازمنابع انگلیس واتحادشوروی نوپای وقت برای سرکوب حریفانش« حبیب الله خان خادم دین رسوالله » اعتنای به قرآن نکرد اعدام شان کرد. بعد ازجنگ جهانی دوم  گذشت زمان وضع سیاسی ونظامی را پیچیده ترساخته میرود.تا اینکه اتحادشوروی و بعدش« روسیه بجای شوروی»وا یا لات متحده امریکا و شرکای اقتصادی اش درقضای یای افغا نستان، زیاده ازسی سال است که یکی ازیخن دیگر کشان کشان درمیدان بردوباخت باهم زورازمائی دارند.درین زورازمائی به هرحالش مردم افغانستان قربانی داده ومیدهند. برای بیرون رفت ازین حالت، «جنبش عیاران» یگانه گزینه است، که همه اندیشه ها مذاهب اقوام وملیتها، پیروجوان زن ومرد،خودرا درین جنبش یافته میتوانند، شعاروطن پرستی ، پاس آب و نمک، خرد ورزی،مهمان نوازی، صداقت، راستی، وفا به عهد، اید یولوژی زمان مردم افغا نستان است. یگانه ایدیولوژی است که همه مردم افغانستان را به دوریک ارمان وآرزو«انسان وآزادی»محبت،الفت وصداقت جمع می آورد.خیزش ها، وجمعیت های عیاران دردوره های مختلف تاریخی راه های پرخم پیچ را سپری کرده است.همیشه دردفاع از طبقات محروم بوده ودرمقابل حملات کشورکشایان درصف اول مقابله با دشمن جانهای شیرین خودرا ازدست داده اند. در مقایسه با احزاب سیاسی افغا نستان تاریخ درخشان دارند.احزاب سیاسی درپراتیک آنچه را که درصفحه کاغذ بود.اشتباه کردندخلاف برنامه عمل کردند.درجاده دموکراتیک خامه، بلدوزرسوسیالستی را چلاندند.تمامی پل وپلچک جامعه را شکستا ندند وویران کردند. به مردم خود دروغ گفتند.علیه مردم خود شمشیربرداشتند.اگراحزاب سیاسی چپ بود ویا احزاب راستی منتهی اینکه احزاب راستی درمعامله دستان چپیهارا ازپشت سربسته کرده اند. با این تفاوت که رهبری احزاب چپی برای جمع آوری پول و سرمایه کمرهمت نبسته بودند فقط به هدف عمران وآبادی قربانی دادند.ای کاشکه اشتباه شان به فاجعه مبدل نمی گشت.

 دولت جمهوري اسلامي  افغا نستان!

جمهوري اسلامي افغا نستان، حاکمیت سیاسی دست نشانده امریکائی که بربنیاد استرا تیژِی ایا لات متحده امریکا شکل گرفته است میباشد.ریشه ازکنفراس بن میگیرد. دولتی که درغیاب مردم خلاف آرزوهای دگراندیشان وطن دوستان وتحول پسندان، نقشه کشی، معماری وانجنیری گردید.

   به گل کاغذی ما ند که بوی هم نمیدهد وفای وبقای هم نمیکند

در شکل گیری این دولت، بحران تحولات بین ا لمللی و تشدید،اختلافات داخلی افغانستان« اقوام وملیتها، شمال، جنوب، پشتو،دری،شیعه وسونی،جمعیت اسلامی،حزب اسلامی»تفرقه هیأت حاکمه واختلا لات که دردستگاه دولت وقت« حزب وطن» ایجاد شده بود،برآتش بحران افزود.بوجود آمدن نظامهای سیاسی(( راست افراطی))تکانه های بودند که کشورهای استعماری دررأس ایالات متحده امریکارا به نتیجه منطقی برساند. ضربه وارد آورد که پایگاه حمایتی را برای خویش آماده ببیند. وخود ازلحاظ نظامی درمنطقه واردکار زارسیاسی دردرازمدت شود.

حاصل این کار، برآمد مشت ازجنایت کاران« مافیای بین ا لملی مواد مخدر» گردید که برمقدرات خلقهای بی دفاع کشور مان تکیه داد. وبرمقصد نشست. ایا لات متحده امریکا وهم پیما نان اقتصادی شان درموجودیت جمهوري اسلامي افغا نستان طي چند سال عملیات وسركوب خونين توده ها وازبين بردن نهادهای اقتصادی ودرحاشیه قراردادن بخش بزرگي ازيك نسل وطن پرست وتجددگرا، تنها خود را ساختند وسرپا نگاه داشتند. برای مردم بی گناه مرگ بخشیدند. ماشين سركوب مسلحانه و ايدئولوژيك ــ سياسي رژيم درمقابله با جنبش های وطن پرستی،جنبشهاي ملي،جنبش زنان،جنبش دانشجويان وروشنفكران وجنبش دمكراتيك توده هاي وسيع ساخته شد.

 

                                     زدن آسان بود اما جواب دادن مشکل.

بلی! اتحادشوروی سابق، آمد خلاف میل مردم آمد سرانجام به اثرمقاومت با قبول تلفات با لاخره عقب نشینی کرد.  یگانه اشتباه درنبود مدیریت سالم وطن دوستان وآزادی خواهان وجامعه جهانی بود که به مصالحه ملی زمان داکترنجیب الله رئیس جمهوروقت ارزش داده نشد.  

  به گفته زلمی «خلیل زاد» که گفته بود کشتی ایالات متحده امریکا از مسیر انتخاب شده خیلیها به آهستگی مسیر برگشت را انتخاب مینماید.

کودتاعلیه پلان پنج فقره سازمان ملل متحد، چه درسطح داخلی وچه درسطح بین ا لمللی،خیانت به منافع علیای افغانستان، کشورهای منطقه وجهان بود.ایالات متحده امریکا وشرکای اقتصادی اش بایدکه این فاجعه بشری را برگردن بگیرند.

ازکوه برآمد اله وشت           این موجود بی سرنوشت

خیزک وجستک مــــــیزد          جوره دستان  پس پشت

گفت که

             توده ها بیدارشــــــــــــده اند         میگویند بیگانه ماره کشت

به قیام خلق مواجه شدی

روز بد  برادر  ندارد

                  نداری بدست انگشت         کس نخــــارد ازتـــــو پشت

 نعره میزنند اویابو برای         دردهنت میزنند به  مشت

 جنبش عیارا ن بیگانگان را مجبورخواهد ساخت که عقب نشینی خویش را مطابق جدول زمان بندی شده رسماً اعلان نمایند

این جنبش عیاران اند که خلای ناشی ازقوتهای بیرونی را تکمیل نمایند« نبود امنیت وجودبیگانگان درکشوراست» ورنه ارتش سرخ کمترازقوای امریکا نقش نداشت.امادرنبود قوتها بیرونی دفاع مستقلانه حاکمیت بربنیاد مصالحه ملی به جها نیان ثابت کرد که مردم افغا نستان با تکیه به خدا واراده با لفعل عیاران ازوطن آبائی خود دفاع مینمایند.

 

خصلت و دورنماي جنبش عیاران:

هدف ازجنبش عیاران بحیث بدیل پرکردن حاکمیت سیاسی دست نشانده موجود است. برای پرکردن، خلا ازنبود، قشرآگاه،آزاداندیش، وطن دوست خدمت گارمردم وملت است. 2- آزاد سازی استعداد های، توده ها برای انجام کارآگاهانه وخلاق، به منظور انکشاف ترقی و پیشرفت جامعه است.                                                                                                   بدست گرفتن حاکمیت سیاسی و آزاد سازی استعدا ها هردو پروسه واحدی اند که جامعه را روی خط،انکشا ف وپیشرفت سوق واداره مینماید.

در صورت رسیدن به قدرت سیاسی و یا شرکت در قدرت سیاسی « دولت مستقل»  وغیر وابسته با مطالب ذیل سروکار خواهد داشت وآنرا قدم به به قدم تطبیق مینماید.


برنامه سياسی
1- جامعه نيرومند
برای شکل‏دهی جامعه نيرومند لازم است:

ایجاد قوتهای داوطلبانه با معیارهای عیاران(( دفاعی، امنیتی، اطلا عاتی)) ازمیان مردم شریف، با وجدان،وفادار،متعهد به سپاس گذاری ازحق آب ونمک افغا نستان.
ایجاد
اتحادیه ها وانجمنها، سازمانهای صنفی وسازمانهای غیردولتی.
ـ  احزاب سياسی که آب ازمنبع انسان دوستی ووطن پرستی مینوشد فعا لگردد.
ـ تأ مین و تضمین آزادی مطبوعات شرط اول دموکراسی است. که ازان طریق به اطلاعات همگانی دسترسی پیدا میشود  
ـ آزادی وجدان،عقيده،بيان،مذهب،هنر،ادبيات،برگزاری اجتماعات وتظاهرات تامين وتضمين گردد.

2- دولت مدرن، دمکراتيک وسکولار
کشورما افغا نستان احتیاج به دولت مدرن، برپایه دموکراسی،سکولار، قانون‏مدار،غيرمتمرکز،کارا وتوانمند است.                برای تطبیق اين امر:
ـ منبع مشروعیت قدرت عبارت میباشد ازاراده با لفعل مردم که درانتخاب آن آزادانه نقش بازی مینمایند.  
ـ دين ودولت ازهم تفکيک گردد وجمهوری پارلمانی،دمکراتيک،سکولارودرکشوراستقراريابد.
ـ ساختارقدرت دمکراتيزه شود،اصل تناوب قدرت وانتخابی بودن ارگان حکومت وامکان چرخش قدرت بين احزاب سياسی بابرگزاری انتخابات آزاد ودوره‏ای تأمين گردد.
ـ دولت موظف شود اصول آزادی وحقوق بشررا رعايت وازان پاسداری نماید.
ـ قوای سه گانه ازهم تفکیک واستقلا لیت آنها تضمین گردد.
ـ حکومت قانون برقرارگردد ودولت مقيد به قانون شود.
ـ از تمرکزمالکيت دردست دولت وازتصدی‏گری دربانگداریها ونهاد های اقتصادی پرهیزشود، برخصلت برنامه‏ريزی ونظارتی آن توجه شود.حق کنترول ونظارت جامعه مدنی برعملکرد تأمین وتضمین گردد.

به حقوق اتباع کشوربه حیث انسان توجه صورت بگیرد.
تبعيض مسئله ئی جدی کشورما است.ما براين باوريم که تمام شهروندان بدون استثنا ازحقوق برابردرمقابل قانون برخوردارند وهيچ فردی نبايد به خاطرجنسيت، نژاد، قوم، عقيده وايمان، باورهای مذهبی ياسياسی ازامتيازی برخوردارويا محروم شود. ما بربرابری حقوق شهروندان واجرای بلا مانع حقوق بشررا که دراعلاميه جهانی حقوق بشروضمایم آن بازتاب يافته است، تاکيد میورزیم وبراين پايه معتقديم که کليه قوانين تبعيض‏آميزمغايرباحقوق وآزادی‏های فردی واجتماعی وحقوق بشرلغو ودولت ازدخالت درزندگی خصوصی شهروندان منع شود.
  
3-  سیاست متحول فرهنگی

ـ فرهنگ دمکراتيک: احترام به انسان، حقوق فردی واجتماعی،احترام به حقوق ديگران ترويج شودوبرضد تملق وچا پلوسی، تظاهرورياکاری، شخصيت‏ پرستی وقيم‏ مآ بی، مريد ومراد سازی مبارزه شود.
ـ
نگرش دنيوی به انسان وزندگی،فرهنگ مولديعنی انضباط، تفکرعلمی، رقابت سالم، تفکرضابطه درمقابل رابطه، اشاعه شايسته سالاری ومسئوليت پذيری ترويج ونهادينه شود.
ـ کارآگاهانه وخلاق درجامعه با ارزش شمرده شود وسازمانيابی بهتر درین استقامت، تبلیغ وترويج شود.
ـ برای تغييرمناسبات
پدرسالانه درخانواده‏ها،فرهنگ مردسالاری،زدودن خشونت ازروابط سياسی،اجتماعی وخانوادگی، پايان داده شود،ازدوران سیاست گزاری باطل صرف نظرشود،روندحماقت گریهای سیاسی حذف شودوانتقام گيریهای سيا سی درباطله دانی تاریخ سپرده شود.تلاش‏های فوری وضروری صورت گيرد تازمینه های فرهنگ گفتگووتعامل ایجادشود.
ـ وسایل هدايت تحول وانکشاف فرهنگی يعنی نظام آموزشی،رسانه‏ها، نهادهای غيردولتی فرهنگی وتشکلهای مستقل فرهنگ‏سازان موردحمايت دولت قرارگيرند.

5- تغیرات وانکشافات درنظام آموزشی
  امروزه روزحال واحوال جامعه بشری، تابع به انکشافات علوم مثبته است، هرروزوهرساعت وهرماه انقلابات جدید علمی وفنی درسیاره ما رخ میدهد.نسل به پاخاسته به جامعه مدرن ونوسازی کشورعلاقه دارند. درین خصوص لازم است که نظام آموزشی کشور مطابق به سیروتکامل، متحول شود.برپايه اين اصول بایدکه سیستم آموزشی به شکل استندردبین المللی به معیارهای انکشافات تکنالوژی دردستورکارمؤسسات تعلیمی وتربیتی قرارگیرد.ازآموزشهای غیرضروری پرهیز،باسیاستهای تبعیض بربنیاد زبان ومذهب وداع گفته شود.
ـ نظام آموزشی به گونه اصلاح شود كه تفکرعلمی را اشاعه دهدوبه نيازهای اقتصادی وصنعتی برمحوردانش پاسخ گفته شود.فراگيری وآموزش کامپيوتری درهمه سطوح میبايست دنبال شود.
ـ نظام آموزشی بايد جوانان را برای ورود به بازاركار آماده كند ونظام آموزشی تخصصی کشوربرپايه آموزش‏های فنی ـ حرفه ئی بربنیاد ضرورت سازماندهی گردد. مؤسسات تحقيقاتی پلا نشده دايروبه کارپژوهشی وتحقیقاتی بپردازد واطلاعات علمی وفنی را تهيه نمايد.

دنیای غرب مغزبادام کاردارند(( برده دوران تکنالوژیِ معاصر)) پوست بادام را دوباره به افغا نستان روانه. تا که بالوسیله مواد خام خودرا درآنجا پخته نمایند.
ـ برای جلوگيری ازفرارمغزها وجلب وجذب متخصصين افغانی مقيم خارج ازکشوربرنامه‏ريزی شود. برای امرآموزش وتامين زندگی معلمان واستادان بودجه لازم اختصاص داده شود.
ـ دانش آموزان ودانشجويان ازطريق تشكل‏های مستقل خود درعرصه‏های مربوط به امرآموزش مشارکت داده شوند.
ـ استقلال کانونهای تعلیمی وتربیتی« اکادمیک» کشورتامين وروسای آنها توسط تشکلهای اتحادیه ای استادان معلمان ومحصلان،کارمندان ودانشجویان انتخاب گردد.


6- دولت جمهوری افغا نستان
جمهوری افغانستان براصل تناوب قدرت وانتخابی بودن رئيس جمهوروشورای ملی، متکی است. درجمهوری ا فغا نستان نهادها،ارزشها وآموزش برپايه تکنالوژی معاصربادرنظرداشت شرایط افغا نستان صورت میگیرد. آزادی وجدان، فعاليت سياسی واجتماعی پيروان اديان ومکاتب، انجام فرائض دينی و فعاليت دستگاه روحانيت وحق آنان برای اداره مساجد، تکايا و اماکن مقدسه تأمين می‏گردد.                                                                                                 
جمهوری افغا نستان سیستم پارلمانی است ودرآن:
ـ اداره کشوردردست قوای سه گانه مقننه،اجرا ئیه وقوه قضائيه قراردارد که به صورت نسبی ازهم تفکيک شده و بين آنها سيستم تعادل وتوازن قوا به کارگرفته می شود.

 پارلمان يگانه مرجع قانونگذاری ونظارت براجرای قوانين است. نمايندگان شورا ازطريق رای عمومی، مستقيم، برابرو مخفی به مدت چهارسال انتخاب می‏شوند.هرشهروند افغانی که به سن ۱۸سال رسيده باشد، ازحق انتخاب کردن وانتخاب شدن برخورداراست.
ـ رئيس جمهوربارای مستقيم، برابرومخفی مردم به مدت چهارسال انتخاب میشود. يک فردنمیتواند بيش ازدودوره رئيس جمهورشود.
ـ جمهوری افغا نستان برپلوراليسم سياسی وقوام يابی جامعه مدنی وسياسی تأکيد میورزد.
ـ جمهوری افغانستان مجری حکومت قانون است وکليه مسئولين کشوروشهروندان مکلف به پا بندی به قانون‏اند. درجمهوری افغا نستان مسئولين حکومتی ازمزايا وامتيازات ويژه‏ای برخوردارنيستند ومسئوليت هيچگونه امتيازی برای استفاده ازنعمات به وجودنمی‏آورد.
ـ درجمهوری ا فغا نستان کرامت انسان خدشه ناپذيراست،پاسداری وحراست ازآن وظيفه تمام ارگانهای دولتی است،اعدام، شکنجه ومجـازات خشن ومغايرباحيثيت انسان،ممنوع است.

7- دستگاه اداری جمهوری به بازسازی وپاک سازی نیازدارد

دستگاه اداری کشور ، ناکاره، علیل، کند، فاسد، کم ظرفيت وغيرشفاف است. دگرگونی دستگاه اداری کشور امری است ضرور. برهمين پايه بايد:
ـ ارگانهای اضافی منحل وسازمانهای موازی ومضاعف ادغام گردند،مقررات وشيوه‏های مديريت جديد به کارگرفته شوند.
ـ ازروشهای نوين برای افزايش سرعت رسيدگی به مشكلات وحل مسايل كلان كشوری ونيزصرفه جوئی ازمنابع وظرفيتهاي موجود بهره گرفته شود.برای خوردکردن ابعاد دولت وکاستن ازبوروکراسی حاکم برکشور، فاصله بین مردم و دولت ازمیان برداشته شود، مغلیتهای کاری ساده شود، دولت ازعمل کردهای خود گزارش بدهد.

8- قوه قضائيه
قوه قضائيه نيازمند دگرگونی بنيادين است. براين اساس لازم است:
ـ قوانين مدنى، کيفرى و جزايى همانند قانون اساسی برپايه حقوق بشرتدوين شود.
ـ شهروندان ازامنيت قضائی برپايه اصل برائت برخوردار گردند.
ـ محاکمات علنی برگزار گردد وهرکس حق داشته باشد دفاعياتش را دردادگاه مطرح کند.
ـ دادگاه‏های، فوق العاده واضطراری ممنوع گردد.
ـ استقلال قضات به رسميت شناخته شود وقاضی ملزم به تبعيت ازقانون گردد.
ـ سلب آزادی افراد تنها براساس قانون امکان پذيرگردد وبازداشت شدگان،ازهمه حقوق پيش بينی شده دراعلاميه جهانی حقوق بشر برخوردار شوند.
ـ برای انجام مسئوليت های قوه قضائيه شورائی متشکل ازقضات دارای صلاحيت به نام شورای عالی قضائی تشکيل گردد. شورای عالی قضائی بالاترين مقام قوه قضائيه است.

پلان اقتصادی
اقتصادکشورماشکایت دارد:ازوجودمافيای قدرت وثروت،فسادگسترده گی ووابستگی شديداقتصادکشوربه دنیای بیگانه،فقدان شفافيت درفعاليتهای اقتصادی،دولت فربه،رشد پائين اقتصادی،بحران رکود، تورمی،عدم تحرک وپويائی درتوليد،عقب ماندگی بافت توليد،ساختارنامناسب توليد،کاهش نرخ  بهره،بالابودن نرخ ريسک سرمايه گذاری،فرارمغزها وسرمايه ها، کاهش اشتغال صنعتی وتعطيلی مؤسسات توليدی،وابستگی يکطرفه توليد ومصرف به دنيای خارج،توسعه ناموزون، دستگاه عظيم بوروکراسی،وجودنهادهای متعدد نظامی وامنيتی وصرف بودجه های کلان برای آنها،اقتصادزيرزمينی وقاچاق، فقر بیسوا دی،بيکاری فراوان،عمق وفا صله طبقاتی،گرسنگی بیکاری درجامعه وتمرکزثروت دردست اقلیت محدود.
کشورما با داشتن ذخايرگازی وداشتن ميلياردها تن زغال سنگ، آهن، انواع سنگ های قیمتی، وغیره معادن ارزشمند،تنوع شرايط آب وهوا،دسترسی به درياها،زمين های حاصلخيز، وجنگلها، دارا بودن جمعيت جوانان با استعداد وباسواد ونيروی قوی تحصيل کرده ومتخصص،موقعيت استراتژيک جغرافيائی ، سياسی وداشتن ساختارزيربنائی،ازامکانات مساعدی برای پيشبرد امورتوسعه باثبات وتعقیب اقتصادپوياوتامين رفاه اجتماعی برخوردارنیست. برای دستيابی به اين امربايد برمشکلات اقتصادی غلبه کردوازامکانات موجود برای شکوفائی اقتصادکشوربهره گرفت.


2- اصلاحات اقتصادی
برای تامين نيازهای ملیونی کشور،غلبه بربيکاری وفقروتامين رفاه اجتماعی،کشورمابه اقتصاد انکشاف یافته ضرورت دارد. رشد اقتصادی ازطريق رشدبخش اقتصاد تولیدی،سرمايه گذاری با امکانات تکنولوژی جديد، دروجود افراد متخصص متجرب وکارآگاه امکان مییابد.اقتصادما بايد ازيک اقتصاد مصرفی،تجاری، دلالی،غير‏رقابتی يعنی به يک اقتصادمولد،مفید وحاصل ده،رقابتی،پويا،بامحورعلم ودانش درپیوندبااقتصادجهانی همگام شود.ضروری است که اقتصاد کشوربا درنظرگرفتن موقعیت جغرافیای اقتصادی(راه ابریشم) افغانستان درمنطقه وجهان ومشخصاً بانیازهای بازارمنطقه سازمان یابد.


هم آهنگ سازی« کار، برنامه و بازار»
کشورما برای پیشبرد امورتوسعوی به پلان گذاری دولتی وپلان گذاری بازارضرورت دارد. لازم است که برنامه ریزی دولتی را با اقتصاد بازارتلفیق کرد.هدف ازین پلان گذاری توليدثروت وتامين عدالت اجتماعی است.طبعاً که گروه های مختلف اجتماعی درترتیب وتنظیم این چنین یک برنامه دست بالا را دارامیباشند.به برنامه امکان میدهد که خود ناظربرتقويت ونوسازی زيرساختهای اقتصادی باشد وهم رفاه وعدالت اجتماعی را تامين کند.


اقتصاد مختلط
ما اقتصادمختلط را به عنوان شکل سازماندهی نظام اقتصادی کشورمیدانيم. ضرور پنداشته میشود که مشارکت بخش خصوصی و تعاونی ـ دراقتصاد فراهم آيد اما ناگفته نباید گذشت که نقش سياست‏گذاری وبرنامه سازی ونظارتی بخش دولتی عمده است. برای پیشبرد توسعه کارهای تولیدی درکشور، کارفرمایان مجرب مسلکی، متخصص تولیدی نقش اساسی را بازی کرده میتو انند. لازم است سیاستهای اقتصادی معطوف به شکل گیری وانکشاف بخش خصوصی مدرن، کارآفرین، رقابتی و دارای مسئولیت اجتماعی باشد.


خصوصی سازی
لازم است با نظارت و کنترل نهادهای مدنی،مالکیت بخشی ازواحدهای تولیدی دولتی با درنظر گرفتن تسهیلات ضرور برای کارگران وکارمندان واحدها واقشارکم درآمد،درسطح جامعه توزیع شود.مالکيت رشته های کليدی همچنان دردست دولت باقی خواهند ماند.خصوصی سازی نبايد به معادن بزرگ وزيرساخت‏های اقتصاد کشورامتداد پيدا کند.خصوصی سازی بايدناظر برارتقای بهره وری،کاهش هزينه توليدات،کاربست تکنولوژی پيشرفته،افزايش ميزان توليدات وپايان دادن به اتلاف منابع باشد.بايد ازغارتگری تحت پوشش خصوصی سازی اجتناب گردد.
تامين امنيت کاروسرمايه
رشد اقتصادی مستلزم سرمايه گذاری بخش دولتی، خصوصی وخارجی است. مادام که سرمايه گذاراحساس امنيت نکند، سرمايه گذاری نخواهد کرد. تامين امنيت سرمايه، يکی ازملزومات سرمايه گذاری است.اما جامعه ما طوری که امکانات مالی وسرمایه بدست اقلیت انگشت شماراست ودرآن مناسبات سرمايه‏داری حاکم است وکارگران به جهت فقدان اتحاديه تحت استثمارشديد سرمايه‏داران قرادارند. لذا تامين امنيت برای سرمايه بايد همراه با تامين امنيت برای کارباشد. بايداز حقوق کار،ازتشکيل اتحاديه‏های کارگری،حق اعتصاب وانعقاد قرارداد دسته جمعی، پرداخت حق بيکاری وازتامين اجتماعی برای کارگران وزحمت کشان دفاع کرد واجازه ندادکه تحت عنوان امنيت سرمايه،امنيت کاربه خطرافتد.

غلبه براقتصاد تک محصولی
کوه ها دره ها وادی ها دشت ها راه های عامه تولیدات زیرزمینی ومعادن ثروت ملی ومتعلق به تمام نسلها است که دربهره برداری ازآن،دولت نه تنها بايد منا فع ملی موجودرا درنظربگيرد،بلکه بايستی پاسخگوی نسل‏های آينده نيزباشد.ازاين روحاصل فروش معدنیات را نبايد درآمدجاری تلقی کردبلکه بايد آن را درخدمت زيرساختهای کشوربه کارگرفت.برای غلبه براقتصاد تک محصولی وکاهش وابستگی اقتصادکشوربه درآمدمعادن وبرای پيشبردامرتوسعه لازم است:                          تمامی امکانات مالی که سرمایه مردم بوده، از قبیل اموال منقول وغیرمنقول که در دوران جنگهای داخلی به جیب افراد تجمع کرده است قابل برگشت خواهد بود وجزء دارائیهای ملت به حساب می آید.
ـ به تولیدات معادن نه به عنوان منبع تامين هزينه های جاری دولت،بلکه به مثابه بوجودآورنده ثروت نگاه کرد.


غلبه بررشد ناموزون اقتصادی
ثروت وصنايع کشوردرمرکزکشورمتمرکزشده است ومناطق دورازمرکزوبويژه مناطق مرزی به شدت عقب مانده‏اند.رشد نامتوازن اقتصادی درمناطق مختلف کشور پيآمدهای زيانباری درعرصه سياسی،اقتصادی واجتماعی برای کشوردرپی داشته است. رشدنامتوازن دربرخی مناطق با مسائل ملی گره خورده وموجبات نارضايتی گسترده واعتراضات مردم اين مناطق را فراهم آورده است.اهالی قریجات به سوی شهرها سرازیرشده اند. دورادورشهرهای بزرگ را فرا گرفته وتفاوت عمیق زندگی اجتماعی را شکل داده است. چندين ميليون ازمردم کشورما درحاشيه شهرهای بزرگ با کمترين امکانات زندگی میکنند. رشد ناموزن، گسست وعدم تعادل درعين حال بين بخشهای مختلف اقتصاد ودرون هريک ازآنها،ميان توليد ومصرف وبين بخش سنتی وبخش مدرن اقتصاد مشاهده میشود.برای غلبه برتوسعه ناموزون لازم است:
ـ توسعه مناطق دورازمرکزرا به عنوان يکی ازمحورهای اصلی برنامه‏های توسعه منظورکرد وبودجه لازم را برای آن اختصاص داد.
ـ برای جذب بیکاران درسازمان توليد کاربرنامه‏ريزی کرد.
ـ با راه‏اندازی واحدهای توليدی دربخش های مختلف اقتصادی غلبه کرد.
ـ با ايجاد صنايع
مدرن حلقه توليدات داخلی را تکميل و پيوند بين آنها را تقويت نمود.
ـ بين صنعت ومعادن با بخش‏های ديگر اقتصاد پيوند ايجاد کرد.
ـ با اصلاح الگوی مصرف، بين توليد ومصرف جامعه تعادل برقرارکرد.
ـ برای مدرنيزه کردن بخش سنتی اقتصاد برنامه‏ريزی نمود.


2- . بخش‏های اقتصادی
 اصلاحات سیستم تجاری

 
جنگ سی ساله درهمه استقامت ها تأ ثیرات منفی بجا گذاشته است. در صادرات وواردات کشورما دستان مرموزی از پشت سر وارد معامله میشود((مافیای اقتصادی)) ، تاثيرات مخرب براقتصاد وفرهنگ کشوربجا گذاشته و بی نظمی های شديدی را درعرصه های مختلف اجتماعی به بارآورده است. نقش(( مافیای اقتصادی)) منجربه رشد وسيع فرهنگ دلالی وواسطه‏گری، تن پروری اوباش گری،غارتگری وچپاول گرديده است.
 به این وضع خاتمه داده شود درعوض آن ساختارها ی تولید را اساس گذاشت، دراين رابطه علاوه برتقويت بخش صنعتی کشور، نمیتوانیم که ازفعا لیت های بخش تجاری، دلالی چشم پوشی نمائیم اما میشود که تصمیم عا قلانه اتخاذ گردد که از فعالیت نا محدود به فعا لیت محدود درحوزه حقوقی، سياستهای مالی واقتصادی توقفش داد،سرمایه های سرگردان و پراگنده را باوسایل تشویقی میتوان بطرف تولید سوق داد ورهبری کرد.

نقش استراتژيک بخش صنعتی دراقتصاد کشور
صنعت دراقتصاد کشورنقش استراتژيک دارد.مابدون بخش صنعتی مدرن وقوی،بدون توليد با مصرف کم وباکيفيت وبدون بالا بردن بهره‏ وری توليد وکار،قادرنخواهيم شدکه برتنگناهای اقتصادی غلبه کنيم واقتصاد کشورراسروسامان دهيم.لازم است موانع راازجلواين بخش برداشت،درجهت رفع مشکلات آن برنامه ريزی کردوتسهيلات ضروری را برای رشد اين بخش درنظرگرفت. تقويت بخش توليدی، صنعتی نيازمند تدوين استراتژی صنعتی است. استراتژی صنعتی بايد مشخص کند که درکدام رشته ها با توجه به منابع وتوانائي‏های کشوروبا درنظر گرفتن بازارهای منطقه‏ای وجهان وسمت تحولات تکنولوژيکی، سرمايه‏گذاری صورت گيرد. با توجه به مجموعه پارامترهائی که برشمرده شد، لازم است که استراتژی صنعتی ما بر سرمايه گذاری دراقتصاد دانش، متمرکزگردد. هردره، هروادی، هرقله کشورما، ازجاذبه‏های توريستی برخور داراست.لازم است با سرمايه‏گذاری درصنعت توريسم، برمنابع درآمد ارزی افزود.

توسعه بخش کشاورزی

افغانستان دارای سلسله کوهای سربفلک برف گیرمیباشد که ذخایربرف باعث آن شده است ، درتولید چشمه سارها  نقش بازی مینماید. موجب،آب خیزیها میشود، جویها ودریاها را میسازد. مفت ورایگان، به سمت پاکستان، ایران، وآسیای میانه رفته زمینهای لا مزروع آن مناطق را سرسبز وشاداب میگرداند. ضرور پنداشته میشود که این آب های وحشی وسرمست را درمیان کاسه ها ی سلسله کوها بشکل آب های استاده در میان وادی ها ودره های کشور ذخیره کرد وبندهای آب گردان به دو منظورازش کار گرفت.

1- برای تغیراقلیم مفید واقع میگردد، فضای خشک سوزان کشور به فضای مرطوب گوارا مبدل میشود.به منابع آبی زیرز مینی کمک مینماید، چشمه های فراوان کانالها وآب ها ی کاریز ها که خشک گردیده اند دوباره داری آب شوند. امکان نموی جنگلات فراوا ن فراهم میگردد وباعث افزایش طیوروحیوانات جنگلی میگردد.

2- درایجاد شبکه های تولیدی برق برای براه اندازی تولید صنایع واحداث فابریکات خیلی مفید واقع میشود. ازین خاطر است که ما میگوئیم، کشورما به لحاظ تنوع شرايط آب وهوا، وجود زمين‏های حاصلخيز،مراتع و کشتزارهای وسيع و نيروی کارفعال،ازظرفيت قابل ملاحظه برای رشد بخش کشاورزی برخورداراست.رشد جمعيت،نيازبخش‏های مختلف اقتصادی به محصولات کشاورزی ايجاد اشتغال وامکان کسب درآمد ارزی، توجه جدی به بخش کشاورزی را الزامی می‏نمايد.افزايش سرمايه گذاری دربخش کشاورزی، معافيت‏های مالياتی، مشوق‏های توليد، تسهيلات بانکی، ارائه مشاوره‏های فنی وعلمی، توسعه مجتمع‏های کشت وصنعت، گسترش صنايع تبديلی برای محصولات کشاورزی می‏تواند به توسعه بخش کشاورزی بيانجامد.

واردات وصادرات
لازم است:
ـ ا
زتوليدات داخلی درمقابل واردات غیرضروری وبی کیفیت حمايت به عمل آورد،ازميزان کالاهای مصرفی کاسته شود، سهم واردات تکنولوژی پيشرفته ووسائل توليد درترکيب واردات را بالا بردوبا تقويت بخش توليد درجهت افزايش صادرات توليدات صنعتی حرکت کرد.
۳. مديريت، تحقيقات و توسعه
مديريت يک معضل جدی دراقتصاد کشورما است.لازم است که مديريت علمی، تخصصی و مبتنی برنامه‏ ريزی،دمکراسی مشارکتی و تکنولوژی اطلاعاتی را جا نشین مديريت سنتی کرد وازدايره تنگ مديريت محفلی،فاميلی،جناحی،باندیستی ورشوه‏ خواری فراتررفت وشايسته سالاری را مبنای انتخاب مديران قرارداد.
برای ارتقا امر مديريت لازم است که کيفيت آموزش عمومی را بالا برد،امکان تربيت مديران توانمند، خلاق و باتجربه را فراهم آورد،بين نظام آموزشی  موئسسات عالی با بخش‏های اقتصادی پيوند منطقی ودرونی به وجودآورد،وازسيستم جمع‏آوری اطلاعات علمی وفنی،تجزیه وتحلیل وچاره سازی آنهادرامرمديريت بهره گرفت.
رشداقتصادی مستلزم کارپژوهش علمی وفنی،راه انداختن مراکزتحقيقاتی واختصاص بودجه کافی برای آن است.


۴. سياست‏های مالی و پولی
درآمد منابع طبعی در خدمت توسعه: زيرساخت‏ها جنگلات، منابع آبی، معادن جزء دارائیها عامه بوده همه به ملت تعلق دارند هرگونه دست بردن به منافع شخصی خیانت ملی است. تسلط دولت بر درآمدهای  منابع طبعی زمينه ساز شکل گيری دولت استبدادی میشود. لازم است دولت ازحق برداشت ازدرآمد منابع طبعی جهت تامين هزينه های جاری بودجه دريک برنامه زمان‏بندی شده منع شود، هزينه های جاری دولت کاهش يابد وازطريق دريافت ماليات ودرآمدهای ديگر تامين گردد ودرآمد حاصل ازفروش منابع طبعی دراختيار "صندوق توسعه پايدار" قرارگيردوبه بخش‏های زيراختصاص داده شود:
ـ صندوق ذخيره ارزی
ـ هزينه‏های عمرانی بودجه و توسعه زيرساختهای کشور، سرمايه گذاری دربخشهای تولیدی، توسعه کيفی آموزش، ارتقای تحقيقات وتوسعه  تقويت بخش تکنولوژی اطلاعاتی، تآ مین گردد.
ـ تامين اجتماعی
ـ حفظ محيط زيست
هيات مديره "صندوق دار" توسط مجلس انتخاب می‏شود.

استقلالیت بانک مرکزی تضمین گردد
بانک مرکزی از ارگان‏های اصلی هدايت متغيرهای اقتصادی است که با اعمال سياستهای پولی صحيح می‏تواند نرخ تورم را کنترل وازميزان کسری بودجه بکاهد وبه رشد توليد ملی سرعت بخشد. ضروری است استقلال بانک مرکری تضمين گردد. استقلال بانک مرکزی به معنی جدائی سياست‏های پولی ازسياستهای مالی درنظام اقتصادی کشور است که بانک مرکزی را ازحوزه تسلط مطلق دولت رها می‏کند و درنتيجه دولت نمی‏تواند به ميل خود وبه هر ميزانی که تشخيص می‏دهد به انتشار پول به منظورتامين کسر بودجه روی آورد. بانک مرکزی مسئول حفظ ارزش پول ملی از طريق مبارزه با تورم است.

دگرگونی ساختار نظام مالياتی
نظام مالياتی افغا نستان در زمينه تامين درآمد برای دولت و تعديل توزيع ثروت و درآمدها، شديدا ناکارآمد ومشکل آفرین بوده ونرخ فرارمالياتی درافغا نستان بالا است. برای اسفاده بهترازنظام مالياتی بايد ساختارهای آن دگرگون شود. برای اين کارازيکسو بايد درنظام جمع آوری اطلاعات وسيستم عملكرد مالياتی بارويكردبه ابزارها ونرمافزارهای پيشرفته تغييرصورت گيردوازسوی ديگرلازم است به سمت يك سيستم يكپارچه اخذ ماليات،يكسان سازی سياستها ومقررات دروضع انواع ماليا ت، عوارض وهماهنگ كردن بخشهای مختلف اقتصادی وتمركز آن تحت يك مديريت كارآمد حرکت کرد.
بخش بزرگی از نهادهای اقتصادی کشور، به ويژه بنيادها،. همه نهاد های اقتصادی و تولیدی مکلف به پرداخت مالیات شوند.

۶. شفاف‏ سازی ومبارزه با فساد

فساد اقتصادی درکشورما ابعاد گسترده‏ای دارد واقتصاد زيرزمينی بخش قابل توجهی ازفعاليت‏های اقتصادی کشوررا تشکيل می‏دهد. يکی ازعوامل موثر درشکل‏گيری بهره برداری اضافی، اقتصاد زيرزمينی و فساد،عدم شفافيت فعاليتهای اقتصادی است.برای مقابله با اين پديده‏ها، دولت بايد ملزم شود که اطلاعات شفاف درمورد فعاليت‏های اقتصادی انتشاردهد وامکان نظارت رسانه‏ها واتحاديه‏ها،مجامع صنفی وسازمانهای غيردولتی برفعاليت‏های اقتصادی دولت ودولت‏مردان را فراهم سازد.


۷. پيوند با اقتصاد جهانی
در جهان بهم پيوسته ودرهم تنيده، توسعه صرف درون‏زا مفهوم خود را ازدست داده است. درشرايط کنونی بدون پيوند با اقتصاد جهانی وبهره گرفتن ازفرصت‏ها وامکاناتی که درسطح جهان وجود دارد،نمیتوان به توسعه پايداردست يافت.
پيوند با اقتصاد جهانی به معنی وابستگی سياسی به اين ويا آن کشورويا نا دیده گرفتن اقتصاد ملی به سود شرکت‏های فرامليتی نيست، بلکه بهره گرفتن ازامکانات جهانی برای پی ريزی اقتصاد مولد،پويا وتامين رشد اقتصادی بالا است. پيوند با اقتصاد جهانی برای کشورما هم تهدید می آفریند وهم فرصت آفريند.بايدکوشيد که عوامل تهدید را برطرف وازفرصتها بيشترين بهره را گرفت.
پيوند با اقتصاد جهانی بايد درراستای جذب سرمايه خارجی وتکنولوژی پيشرفته،ارتقای کيفيت توليدات داخلی،بالا بردن بهره‏ دهی توليد وپيدا کردن بازاربرای توليدات داخل باشد. کشورما عمدتا مصرف کننده کالاهای غربی عمدتا چينی وپا کستانی است.اين مناسبات بايد دگرگون شود وسهم اقتصاد کشورما دراقتصاد جهانی افزايش يابد. پيوند بااقتصادجهانی تنها درسايه اتخاذ سياست تنش‏زدائی واعتمادآفرينی درمنطقه ودرسطح جهان امکان پذير است.

برنامه اجتماعی
تامين اجتماعی
فقر، بيکاری و شکاف طبقاتی يکی از معضلات جدی جامعه ما است. برای غلبه بر فقر، بيکاری وشکاف طبقاتی لازم است که رشد اقتصادی بالا تامين گردد و برنامه معين برای غلبه بر اين معضلات به اجرا درآيد. برای فقرزدائی و اشتغال زائی و کاستن از فاصله فقر و ثروت لازم است:
ـ فضای کسب وکاربهبود يابد.
ـ اقشار آسيب‏پذير« ناشی از جنگهای تحمیلی» جامعه شناسائی شود. این شناسائی به هدف رسانیدن کمک به سمت گروههای آسيب پذيرونيازمند جامعه صورت بگیرد.
ـ توسعه کارآفرينی وتوانمند سازی اقشارکم درآمد جامعه دردستور وظایف قرار گيرد.
ـ به توسعه مناطق روستائی ومحروم کشوربه منظور رفع عدم تعادل‏های منطقه‏ای توجه شود.
ـ بيمه همگانی درسطح کشورگسترش يابد وازگروه‏های آسيب‏پذير درزمينه بهداشت عمومی،آموزش وداشتن حداقل سر پناه قابل قبول حمايت شود.
ـ زنان سرپرست خانواروافرادتحت تکفل آنان که به لحاظ اقتصادى وحمايتهاى خانوادگى آسيب پذيرند،تحت پوشش خدمات تامين اجتماعى ودراولويت برنامه هاى خدماتى، بهداشتى ـ درمانى وتوانمند سازى قرارگيرند.
ـ نظام جامع، فراگيروکارآمد تامين اجتماعی تدوين وبه اجرا گذاشته شود.
ـ سیاستهای مالیاتی، مالی، بودجه گذاری در جهت تأمین منافع محرومان جامعه و کاستن از فاصله بین فقروثروت اتخاذ گردد و اهرم مالیاتی برای جلوگیری ازتمرکزفوقالعاده ثروت وقدرت اقتصادی دردست عده ای معدود به کارگرفته شود.
ـ امکان سازمانیابی لايه‏های فرودست جامعه فراهم آید تا آنها بتوانند به طورمتشکل ازمنافع صنفی وطبقاتی خود دفاع کنند.


حقوق کارگران وزحمت کشان و مزد ورکاران
جنبش عیاران دفاع ازحقوق ومنافع اقتصادی واجتماعی کارگران، مزدبگیران وزحمتکشان یدی وفکری وارتقا همه جانبه شرایط زندگی، سازمانيابی و فعال کردن آنها را جزء اولویت های برنامه ئی خود می‏داند و برای عملی کردن برنامه زير تلاش می‏کند:
ـ تشکیل سندیکاهای مستقل ودمکراتیک کارگری،گسترش وارتقا کمی وکیفی تشکل‏های کارگری وتثبیت حقوق کامل سندیکائی.
ـ به رسميت شناختن حق اعتصاب کارگران و حق انعقاد قراردادهای دسته جمعی.
ـ تضمین امنیت شغلی واجتماعی کارگران و زحمت کشان ولغو قراردادهای موقت کاردرمشاغلی که ماهیت مستمروطولانی دارند.
ـ افزایش مناسب دستمزد و مزایای نقدی وغیر نقدی کارگران وافزایش قدرت خرید آنان.
ـ لغو کار کودکان.

ـ
رفع تبعيض دراستخدام واخراج،ارتقا شغل وحقوق ومزاياى کاربين زن ومرد،پرداخت دستمزد برابر براى کاربرابرو فراهم آوردن منابع، امکانات و فرصتهاى شغلى برابر برای زنان ومردان.
ـ تامین اجتماعی همه جانبه وفراگیر شامل بیمه‏های درمانی، بیکاری، علیل ضعف نا توانی وبازنشستگی برای کارگران و  زحمت کشان و خانواده‏های آنان.
ـ افزایش کنترل واعمال نظارت برچگونگی رعایت حقوق کاروایمنی وسایل ومحل‏های کاربه منظورحفظ ایمنی وسلامت کارگران وزحمت کشان.
ـ کمک به تشکیل وگسترش تعاونیهای مسکن ومصرف کارگری از طریق اعطای زمین و تسهیلات، دمکراتیزه و کار آمد کردن سازمان تامین اجتماعی، واگذار کردن اداره امور صندوق‏های بازنشستگی به اتحادیه‏های کارمندی و کارگری.
ـ فراهم آوردن حق اظهارنظرومشارکت کارگران وکارمندان درتصميم‏گيری‏های واحدهای توليدی ازطريق اتحادیه ‏های صنفی.

حقوق زنان
زنان درکشورما به خاطر فرهنگ مردسالاری و حاکميت اسلامی تحت ستم شديدی قراردارند. تامين برابر حقوقی زن و مرد يکی ازپايه‏های اصلی برنامه  جنبش عیاران است. برای تامين حقوق زنان:
ـ قانون اساسى، قوانين مدنى، کيفرى وجزايى، بايد براى تمامى زنان کشوردرهمه زمينه ها حقوق برابر با مردان را تضمين کنند. شرط لازم براى رسيدن به اين هدف جدايى قوانين از اصول و احکام مذهبى وانطباق آنها با اسناد بين المللى به ويژه اعلاميه جهانى حقوق بشر،ميثاق بين المللى حقوق مدنى وسياسى ومنشورملل متحد است.
ـ الحاق بدون قيد وشرط دولت افغانستان به کنوانسيون حذف کليه اشکال تبعيض عليه زنان و اجراى مفاد قطعنامه مجمع عمومى سازمان ملل متحد(اعلاميه منع خشونت عليه زنان)، اقدام ضرورى در راه تامين برابرى حقوقى ومنع خشونت عليه زنان است.
ـ قانون موظف است با هرگونه اعمال "خشونت عليه زنان" درحوزه هاى خصوصى وعمومى مقابله کند. خريد و فروش، تجاوزوسوء استفاده جنسى اززنان وکودکان به هرشکل وهرنام بايد تحت پيگرد قانونى قرارگيرد. قوانينى که آزار واذيت روحى، جسمى وجنسى زنان و کودکان را امکان پذير میسازند، بايد لغووکليه اشکال خشونت عليه زنان و کودکان ممنوع گردند.براى دفاع اززنان وکودکان که مورد انواع خشونت قرارمیگيرند،بايد تمهيدات قانونى وحمايتى، ودرصورت لزوم خدمات درمانى و آموزشى و اسکان آنها درخانه هاى امن پيشبينى شود.
ـ قوانين خانواده وازدواج،بايد آزادى وبرابرى کامل زن ومرددرامرازدواج و طلاق را تضمين نمايند،ومشارکت ومسئوليت آنها را درتمامى امورو شئونات خانواده تامين کنند. ممنوعيت ازدواج درسنين کودکى اکيداً اجرا شود وحداقل سن ازدواج
۱۸ سال تعيين گردد. زن و مرد دررابطه با سرپرستى فرزند،ارث ودارايى حقوق برابرداشته باشند.
ـ دولت بايد براى "توانمند سازى" زنان، تامين حقوق شهروندى، استقلال اقتصادى ومالى واعتلاى فردى آنان تمهيدات معين و مناسبى درعرصه هاى مختلف فرهنگى،آموزشى، بهداشتى ـ درمانى، اقتصادى، سياسى و تشکيل و تقويت نهادها و تشکلات خاص زنان، اتخاذ کند.
ـ حق برابرزنان ومردان ، دسترسى واستفاده ازکليه منابع،امکانات،فرصتها وفضاهاى اجتماعى،آموزشى ومهارتى،بهدا شتى، ورزشى،فرهنگى وهنرى ازابتداى تولدبايد تضمين گردد.مامخالف هرگونه جدائى جنسى اجبارى دراين عرصه هائيم.
ـ  ستر وآرايش امرى فردى است وهيچ زنى نبايدبه اجبارواداربه استفاده ويا منع استفاده ازپوشش وآرايش خاصى شود. مشروط برآنکه به ارشهای انسانی وسنتی جامعه ما صدمه نرساند.این مطلب درقسمت زن ومرد یک سان قابل تطبیق است. 
ـ درتمامى عرصه هاى فعاليت،رقابت ومشارکت سياسى، زنان بايد ازحقوق برابر با مردان برخوردار باشند. براى مقابله با تضئيقاتى که درمشارکت سياسى واجتماعى زنان تاکنون وجودداشته است مامعتقديم که دريک دوره انتقالى سياستهاى ((اجباری))بشکل امتيازمثبت براى زنان درنظرگرفته شود.زنان بايدبتوانند براى احرازعالیترين مقامهاى سياسى، قضايى ، دولتى وغير دولتى درسطح ملى وبين المللى نامزد شوند.
ـ "سازمانهاى غيردولتى زنان" براى ارتقاء موقعيت، توانمندسازى، وکسب مطالبات زنان تلاش میکنند. ماازشکل گيرى، گسترش وتحکيم اين نهادها،وهمچنين حرکات وجنبشهاى مستقل زنان حمايت میکنيم وتقويت آنها را به سود تامين حقوق ومطالبات زنان وگسترش دموکراسى میدانيم.ماتقويت ارتباط وهمپيوندى شبکه هاى سازمانهاى غيردولتى افغا نستان با ساز مانهاى غيردولتى درسطح منطقه ودرسطح جهان را امرى مُؤثروضرورى درپيشبرد اهداف وپيروزى جنبش زنان میدانيم.


حقوق جوانان
اکثريت جامعه ما را جوانان تشکيل میدهند. درصورت تأمین خواستها وتمایلات آنها،جامعه جوان کشورمیتواند به عنوان نیروی محرکه قدرتمند درعرصه تولید، علم ،تحقیق وسیاست عمل کند وکشورما را با گامهای بلندی جلوببرد.جامعه ما بايد بتواند جوانان خود را شاداب، با فرهنگ و اميدواربپروراند. دراين رابطه:
ـ ما برتامين آزادی‏های فردی واجتماعی جوانان وفراهم آوردن فضای مساعد برای شادابی جوانان تاکيد داريم.
ـ ما ازنوآوری، نوجوئی وسبكهای جديد جوانان درزندگی،آزادی انتخاب پوشش وتنوع درميان جوانان حمايت میکنيم.
ـ پديده مد درميان نسل جوان جامعه نوعی تلاش برای بازتوليد هويت فردی واجتماعی وبيانگر تفاوت جوان با ديگر گروه‏های سنتی جامعه است. پيروی ازمد وگرايش به زيبائی می‏تواند تاثيرات مثبت درشادی، نشاط ونوگرائی درميان نسل جوان كشوربگذارد وزندگی آنها را ازيكنواختی خارج كند واحساس تازه شدن وامروزی بودن را به آنها بدهد. ماازچنين گرايشی درجامعه حمايت ودرعين حال برضرورت محورمصرف‏ مقابله با فرهنگ ازمود افتاده،غیرضروری وکهنه تاکيد میکنيم.
ـ بايد امکان دسترسی جوانان همه اقشاروطبقات ومناطق به فضای مجاز را فراهم کرد، آزادی مبادله اطلاعات را تامين نمود و ازمسدود سازی سايت‏ها ووبلاگ‏ها اجتناب ورزيد.
ـ اکثريت جامعه ما را جوانان تشکيل میدهند درحاليکه قدرت، سياست وفرهنگ دردست اقليت ميان‏سال وکهن‏سال جامعه قرار دارد که می‏خواهد فرهنگ وسبک زندگی خود را براکثريت جمعيت جوان تحميل کند. برای غلبه براين شکاف بايد سياست جوان‏گرائی را درحوزه‏های مختلف پيش برد.

ـ جوانان بايد دربرنامه هائی كه به مسائل آنها مربوط میشوند، مشارکت داده ‏شوند.
ـ بايد سازمان‏های غيردولتی جوانان را تقويت وراه را برای مشارکت آنها درامورجامعه ازطريق اين سازمان‏ها بازکرد.
ـ ما برايجاد فضاهای لازم برای گذران اوقات فراغت جوانان برای حفظ سلامت روحی وجسمی تاکيد داريم وبرآنيم که به نيازهای جوانان درحوزه ورزش،سیاحت، آموزش، تفريح، روابط سالم ، تنوع طلبی، نوجوئی، استقلال طلبی، هويت يابی بايد توجه جدی صورت گيرد.

ـ اعتياد دربين جوانان ابعاد گسترده‏ای پيدا کرده و به يک معضل اجتماعی تبديل شده است. نگاه به معتاد به عنوان انظبات نا پذیری درجامعه ونيزدرميان مسئولين كشوربايد تغييركند و به فرد معتاد به عنوان يك بيماربرخورد شود وبه درمانش همت گذاشته شود. برای پيش‏گيری ازاعتياد جوانان بايد امكان اشتغال، آموزش وتفريح فراهم شود، روحيه اميد به آينده تقويت گردد، امنيت اجتماعی و فضای خلاقيت، رشد و پيشرفت درزندگی اجتماعی درميان نسل جوان كشورتامين شود.


غلبه برتبعیض ملی
کشور ما از بحران تبعیض ملی دیرینه‏ای رنج می‏برد و با چالش‏های متعددی روبرو است. منشا این بحران مزمن را می باید درچشم فروبستن برویژگی تنوع قومی دیرینه افغانها درجریان گذارکشورازجامعه سنتی به جامعه مدرن جستجو کرد.
غلبه برتبعیض ملی درافغانستان ، موضوعی است ازدیر بازبه این طرف مطرح است که بدون تحقق آن، دموکراسی درافغا نستان برقرارنخواهد شد. ازمیان برداشتن هرگونه نابرابری ملی ازجمله شرایط ضروری گذاربه دموکراسی وتوسعه است. امریکپارچگی کشوروهمبستگی ووحدت افغانستان یکپارچه ومتحد، درگروتامین وتضمین برابرحقوقی همه مؤلفه‏های ملی تشکیل دهنده ملت افغانستان قراردارد. رفع تبعیض ملی افغا نستان وایجادافغانستان همبسته ودموکراتیک، تنها بربستراشتراکات تاریخی نیرومند بین افغانها صورت پذیراست و درآمیختگی وهم سرنوشتی کنونی همه آحاد ملت افغان میباشد میباید پشتوانه اصلی آن قرار بگیرد.
با چنین رویکردی به معضل تبعیض ملی درافغانستان است که جهات عمومی برنامه‏ای ما ترسیم می شود:
ـ ساختارسياسی مورد نظرما، نظام مبتنی برپارلمان است. پارلمان می‏بايد واقعيت مسئله تنوع ملی در افغا نستان را به گونه‏ مقتضی بازتاب دهد.
ـ ما ضمن اعتقاد به یکپارچگی افغا نستان وغلبه برتبعيض ملی در چهارچوپ افغا نستان دمکراتیک، برآنيم که استفاده از زوروخشونت درچالشهای ملی میبايد غيرمجازاعلام شود.
ـ درافغا نستان چند زبانی، هیچ زبانی رسمیت انحصاری ندارد وهمه آنها برابرحقوقند. اما زبان مشترکی درافغا نستان وجود دارد که اززمانهای طولانی عامل ارتباطی مردم این سرزمین بوده و شکوفایی آن مدیون خلاقیت همه فرهیختگان این سرزمین ازهرقوم وزبان بوده است. ما برآنیم که همه زبان‏های کشور دارای حقوق برابرهستند واعمال هیچگونه محدودیتی برسرراه شکوفایی آنهامجازنیست. دولت بربنیاد پارلمانی موظف میباشد که امکانات لازم برای جبران دهه‏ها سرکوب فرهنگی علیه زبان‏های غیردری وپشتوی کشوررا فراهم نماید.
ـ  زبانهای پشتودری به مثابه زبان مشترک، زبان همه ارگان‏های نظام پارلمانی، زبان مکاتبات اداری بین ایالات با مرکز وبایکدیگرخواهدبود.مابرمشترک بودن زبانهای پشتوودری به عنوان تجلی تصمیم آزادانه واختیاری همه مردم کشورتاکيد داريم.
ـ درنظام پارلمانی، زبان اداری، آموزشی، فرهنگی و رسانه‏ائی هرایالتی همان زبانی است که اکثریت ساکنان آن، به آن تعلق دارند. زبان آموزش درمناطق ملی، زبان آن منطقه است و درکنار آن، تدریس زبان دری وپشتواجباری خواهد بود. اقلیت‏های ملی ساکن درمناطق ملی ازحق تحصیل به زبان مادری برخوردارند.


 
اهداف جنبش عیاران

آماجها
1. جنبش عیاران مسئولیت آزادی کشوررا از چنگ بیگانگان عهده مند بوده در دفاع از تمامیت ارضی کشور در مقابل بیگانگان کمر همت بسته  و حافظ ناموس وطن خود میباشند. خواهان دموکراسى، پيشرفت، عدالت اجتماعى به سوی مراحل اعتلائی و انکشافی است. صلح در مقياس ملى و بين المللى خواست بزرگ انسانها و ضامن اساسى موفقيت در راستاى آماجهاى فوق است. ما دفاع پيگير از استقلال کشور و منافع ملى را با دفاع از مناسبات برابرانه و برادرانه ميان همه ملل جهان پيوند میدهيم. جنبش عیاران مدافع حقوق بشراست وبرهمين پايه عليه هرگونه ستم ملى، طبقاتى، جنسى، نژادى، مذهبى وعقيدتى مبارزه میکند. درشرايط جهان امروزحفظ محيط زيست وممانعت از مداخلات زيانبار درطبيعت زيست يکى ازهدفهاى بزرگ بشريت است. اين هدف يکى از آماجهاى اصلى برنامه سياسى ما است.  

 2. به نظرما مبارزه طبقاتى امرى است عينى و واقعى.ما درمبارزه هاى که هم اکنون در نظام سرمايه دارى جهانى ميان کاروسرمايه درجريان است، دراردوى کارمبارزه مکنيم.
جامعه افغانی جامعه ئی تفکيک شده به طبقات گوناگون است. شکاف طبقاتى چنان است که گروهى صاحبان سرمايه و برخوردار ازرفاه بسيارهستند و درمقابل گروهى ديگر، يعنى کارگران ورنجبران زحمت کشان، بی بهره ازامکانات توليدى ومحروم ازيک زندگى انسانى هستند.جنبش عیاران، جامعه طبقاتى واين تبعيضات بيدادگرانه را مغايرشأن وشرف انسانى میداند وعليه آن پيگيرانه مبارزه میکند. برهمين پايه ما دفاع ازمنافع کارگران، زحمتکشان روستا، روشنفکران وهمه  وکارورزان جسمى و فکرى جامعه معاصر را روح برنامه خود میدانيم.
 

   3- ازآنجائى که زنان،جوانان،واقليتهاى ملى ومذهبى غالباً براى دستيابى به نيازهاى خود با موانع بيشترى روبروهستند ويا به طور کامل آماج ستم وتبعيض مضاعف هستند، ما دفاع ازمنافع ويژه اين گروههاى اجتماعى را رکن ديگر برنامه سياسى - اجتماعى خود میدانيم.
 4- آزادى وحقوق بشر آماجهاى مقدم برنامه سياسى جنبش ما هستند. همه مردم بايد درانديشه واعتقاد، اعم ازاعتقاد سياسى، فلسفى، مذهبى، علمى وغيره، و درگفتار، نوشتن ودفاع از انديشه ها وباورهاى خود، کاملا آزاد باشند.            ما مدافع جدايى دين ازدولت هستيم و هرگونه سيادت ايدئولوژيک وهرشکل ازديکتاتورى را ضد منافع مردم میدانيم.   

  5- جنبش عیارا ن حاکميت وقدرت را ناشى از اراده مردم میداند وبه مردمسالارى برپايه راى وانتخاب آزادانه مردم درتعيين دولت،به محدوديت زمانى قدرت،به تناوب وانتقال قانونى ومسالمت آميزآن، به حزبيت ونظام چندحزبى معتقد است.
6- ما معتقد به تلفيق دموکراسى سياسى و اقتصادى و اجتماعى هستيم. توزيع هر چه بيشتر قدرت در جامعه و مشارکت ودخالت مستقيم وآگاهانه مردم درحيات سياسى، اقتصادى واجتماعى، کنترل دولت ازطريق تقويت جامعه مدنى ونهادهاى سياسى، صنفى و دموکراتيک وجنبشهاى اجتماعى زنان، جوانان، محيط زيست و صلح لازمه بسط و ژرفش همه جانبه دموکراسى است و ما براى آن برجسته ترين مقام با ارزشى را قائل هستيم.   

    7 - به نظرما دموکراسى وعدالت اجتماعى درپيوند تنگاتنگ باهم قراردارند. تأمين عدالت اجتماعى پشتوانه دموکراسى ومناسبات صلح آميزدرجامعه است وتحقق گسترده عدالت اجتماعى درشرايط وجودوگسترش دموکراسى وحقوق دموکرا تيک مردم امکان پذير است.

                                                                                                           
ديدگاهها 

براى توسعه وتجدد
10- درتاريخ صد سال اخير کشور ما از اخوان اول شروع الی اکنون همواره پيکارنوآوری وتجدد غلبه برعقب ماندگی وقرون اوستائیدر جریان بوده. با وجود کسب موفقيت هايى زود گذر در اين عرصه، هنوز معضل ديرپاى جامعه يعنى توسعه نيافتگى وسنتگرايى(( پیری ومریدی)) پا برجاست. عقبماندگى و سنتگرايى زمينه ساز استبداد سياسى و فلاکت مردم است. ما ضمن ارجگزارى به سنتهايى که به مثابه عوامل مثبت درانکشاف پیشرفت وتوسعه جامعه عمل میکنند، معتقديم پيکاربراى دموکراسى وعدالت اجتماعى درپيوند تنگاتنگ با مبارزه براى نوسازى فرهنگى و اجتماعى واقتصادى قراردارد.

حفظ محيط زيست
                                                                                                             11-  بحران زيست محيطى يکى از مهمترين مسائل در مقياس ملى و بين المللى است. در نتيجه رشد انفجارگونه جمعيت، رشد کنترل نشده  درشهرها ی وصنعتی و بهره بردارى غارتگرانه توليد سرمايه دارى ازمنابع طبيعى، شرايط حيات درکره زمين مورد مخاطره جدى قرارگرفته است. درکشوما نيز به خاطر رشد انفجارگونه جمعيت بابت جنگهای طولانی و سياستهاى مخرب جمهورى اسلامى افغانستان، ودولتهای حامی اش مسئله محيط زيست به يک معضله جدى تبديل شده است. اقتصاد بازارِناب به خاطر منافع فردى و خودخواهانه، قادر به حل معضل محيط زيست نيست. بايد تخريب محيط زيست متوقف شود و کل روش توليد ومصرف به طور بنيادين دگرگون گردد وتکنولوژى جديد سازگار باطبيعت مورد استفاده قرارگيرد. بايد ازانتقال فعاليتها وفرآورد ههاى مضربراى محيط زيست به کشورهاى درحال رشد جلوگيرى شود واستعمارزيست محيطى پايان پذيرد.

زنان

 12- در کشورما به خاطر فرهنگ مردسالارى که جمهورى اسلامى افغا نستان پاسدار و تشديد کننده آن است، زنان تحت ستم شديدى قراردارند و انسانهاى درجه دوم به حساب می آيند. مردسالارى در اساس مبتنى برستم برزنان وپايمال نمودن حقوق انسانى آنها وتضمين کننده قدرت مردان برزنان است. به نظرما بايد تمام قوانين ومقررات ضد زن ملغى گردد و ساختارهاى مردسالارانه درعرصه هاى گوناگون زندگى اجتماعى دگرگون شود و زن به منزلت، موقعيت وحقوق يکسان بامرد دست يابد. تأمين برابری حقوق زن ومرد يکى از پايه هاى دموکراسى وجامعه مدنى؛ در زمره ارکان اصلى حقوق بشر است. تأمين دموکراسى بدون تأمين حقوق زنان مفهومى ندارد. زنان براى تأمين برابرى حقوق اجتماعى وانسانى با مردان نيازمند تشکل مستقل زنان هستند.

مليتها
  13-

 افغا نستان کشورى است که درآن مليتهاى مختلف زندگى میکنند. ما معتقد به برابرى وهمزيستى آزادانه و داوطلبانه مليتها درچارچوب يک کشورواحد وخواهان اختيارات سياسى، فرهنگى و اجتماعى وسيع براى مناطق مختلف کشوروبويژه مناطق سکونت اقليتهاى ملى هستيم.اشکال غيرمتمرکزاداره جامعه نظام پارلمانی را ضامن تأمين حقوق اقليتهاى ملى میدانيم. ما عليه برترىطلبى قومى، ملى و نژادى مبارزه میکنيم و براى تأمين حقوق اقليتهاى ملى میکوشيم.

جنبشها                                                                                           14- جنبش عیاران حمايت خود را ازايجاد وگسترش جنبشهاى ترقيخواهانه درهمه عرصه هاى زندگى اجتماعى اعلام میکند. ما معتقديم رشد روز افزون جنبشهاى فمينيستى،زيست محيطى و جوانان و ساير جنبشهاى اجتماعى درخدمت ودر جهت رشد فرهنگ دموکراسى وتعميق موازين حقوق بشردرجهان است.

منافع ملى ومناسبات بين المللى
15- جنبش عیاران مدافع پيگيرمنافع ملى واستقلال کشور در چارچوب مناسبات برابروبرادرانه با ديگرکشورهاى جهان است. مناسبات کشورهاى شمال با کشورهاى جنوب نابرابر،غارتگرانه وسلطه طلبانه است. اين مناسبات به تحکيم عقب ماندگی جنوب و تداوم حيات رژيمهاى مستبد و تشديد فقر منجر میشود.جنبش عیاران خواستار دگرگونى در اين مناسبات و برقرارى نظم واقعاً نوين برپايه برابرحقوقى کامل همه کشورهاست.


همبستگى بين المللى                                                                                                           16- ما مدافع همبستگى بين المللى دردفاع از صلح، محيط زيست، مبارزه عليه نظام اقتصادى غيرعادلانه جهان کنونى و سلطه طلبى کشورهاى پيشرفته سرمايه دارى و تلاش عمومى براى تحقق دموکراسى وعدالت اجتماعى هستيم وازمبارزات آزاديخواهانه و عدالتخواهانه مردم ساير کشورها حمايت میکنيم.

خصلت جنبش عیاران                                                                                                                                                                                        17_ مامعتقد به جنبش همگانی سراسری ملی هستيم و بر پذيرش ايد یه هاى نو وتحول پذيرى جنبش تاکيد داريم. ما حق فعاليت گرايشهاى فکرى برمبناى ديدگاهها و آماجهاى عام وآزادى بيان اعضا در درون وبيرون ازتشکيلات را به رسميت میشناسيم و وجود تنوع فکرى و وحدت عمل درجنبش را يک امر ضرورى تلقى میکنيم.ما میکوشيم نيروهاى جنبش اطراف خواست همگانی ملی متحدانه عمل نمایند. ما برهمزيستى گرايشهاى فکرى وسياسى مختلف دراشکال گوناگون ازجمله درتشکل قانونى فراکسيون به جاى طرد وانشعاب تکيه مینماييم.

                                                              با احترام




 

 


بالا
 
بازگشت