مهرالدین مشید

 

رویای حضور قدرتمند نظامی امریکا در منطقه در موجی از خون و آتش

 

هشت سال جنگ نافرجام امریکا بر ضد القاعده و طالبان زیر نام مبارزه با تروریزم نشان داده که امریکا اهدافی دیگری را زیر نام این نبرد نابرابر دنبال مینماید . امریکا به بهانۀ مبارزه با تروریزم می خواهد حضور نیرومند خود را بعد از  جنگ سرد در منطقه حفظ نماید ؛ زیرا امریکا برای توسعۀ حضور نیرومند نظامی  خود در منطقه جز توسل جستن به جنگ و مشتعل گردانیدن آتش جنگ بهانۀ دیگری ندارد . در واقع راه اندازی حادثۀ یازدهم از  سوی پنتاگون به همکاری استخبارات این کشور در تبانی با نیرو های صهیونیستی بهانه و آغازی بود برای حضور مستقیم نیرو های امریکایی در منطقه البته برای رسیدن به مجاورت کشور های آسیای میانه ، یعنی کشور های عضوسابق پیمان " وارسا " و اکنون همکاران سنتی روسیه که روسیه هنوز هم این کشور ها را ساحۀ نفوذ سیاسی  و نظامی خود عنوان مینماید .

امریکایی ها بعد از سقوط شوروی سابق و از هم پاشی  جمهوریت های آن و تبدیل شدن آنها به کشور های آزاد و مستقل ، نگران از  آن بودند که روسیه دیر یا زود از رکود اقتصادی و بحران مالی دوباره قد راست خواهد کرد و به شگوفایی اقتصادی دست خواهد یافت که با به شگوفایی رسیدن  اقتصاد روسیه بیدار شدن رویای امپراطوری شوروی سابق در اذهان زمامداران روسیه را بعید ندانسته و نمی دانند ؛ زیرا بیم از آن داستند که عقب مانده گی های اقتصادی کشور های آسیای میانه سبب خواهد شد که این کشور ها بصورت تدریجی به سوی روسیه که آنرا همکار عنعنوی خود می شمارند ، هر چه بیشتر متمایل گردد و این تمایل دغدغۀ فراوانی را در اذهان استرتیژیست های کاخ سفید افگنده بود و بر آن شدند که برای به انحراف کشاندن این تمایل کاری نهایت حساب شده و استرتیژیک نمایند  .

حالا که  روسیه برخلاف  پیش بینی های امریکایی ها به همت تلاش های خستگی ناپذیر پوتین توانسته است تا دراز راۀ دشوار بحران های اقتصادی و مالی بازمانده از شوروی سابق را زودتر بپیماید . این نگرانی ها بیشتر از هر زمان دیگر اذهان سیاستگذاران کاخ سفید را به خود مشغول داشته است .  چنانکه روسیه (1)ازجایگاۀ  22کشوربزرگ جهان درزمینۀ تولید ناخالص داخلی به یازدهمین کشورصعودکرد. ارزش سوداقتصادی این کشورنیزبه طورمیانگین 7درصددرسال معرفی شد. درسالهای گذشته به صورت زیربود: درسال 2000 ، ده درصد، درسال 2001 ، 5.7 درصد، درسال 2002 ، 4.9 درصد، درسال 2003 ، 7.3 درصد، درسال 2004 ، 7.1درصد، درسال 2005 ، 6. 5 درصد، درسال 2006 ، 6.7 درصد و درسال 2007، 8.1درصد .

روسیه درقدرت خریداری به هفتمین کشورقدرتمندجهان تبدیل شد. درسال 2007 باافزایش شیدمیزان تولیدناخالص داخلی نشا ن دادکه بربحران مالی گذشتۀ خودفایق آمده است. درهشت سال دوران پوتین صنعت روسیه به 75 درصدوسرمایه گذاری هابا1235 درصدرشدرانشان میدهد. درسال 2007 ارزش واقعی تولیدناخالص  این کشوربه بالاترین درصدخودرسید. درچنین شرایطی ارزش روبل به ثبات رسید. تورم متعادل شدودوباره سرمایه گذاری شدت یافت وبالاخره بانک جهانی ازثبات اقتصادی کلان درروسیه خبرداد.

گرچه گرباچوف (2)در شورای تجارتی امریکا طی سخنانی سبب سقوط شوروی سابق را کاهش قیمت نفت خواند ورمز پیروزی پوتین را افزایش قیمت نفت یاد آوری نمود و در ضن تاکید کرد که امریکا  و روسیه در کاهش تسلیحات برای محفوظ نگاهداشتن جهان نقش مهمی دارند. ؛ اما بسیاری کارشناسان سیاسی واقتصادی بدین باور اند که تجاوز شوروی به افغانستان هزینۀ هنگفتی را در قبال داشت که در کنار کاهش قیمت نفت بحران اقتصادی و مالی جبران ناپذیری را به این کشور وارد نمود که بالاخره شیرازۀ نظام شوروی را فرو ریخت .

این پیشرفت های زود هنگام اقتصادی روسیه نگرانی های بیشتر امریکا را در قبال برنامه های دراز مدتش در منطقه برانگیخت و بر آن شد تا حضور نظامی خود را در منطقه از استحکام بیشتری برخوردار نماید . امریکا با درک موقعیت جدید روسیه  رویکرد تازه یی اختیار نمود . پیش از آن تلاش کرد تا با به انزوا کشاندن کشور های منطقه از اوضاع افغانستان به نحوی سیطره جویی خود را بصورت مستقل در منطقه حفظ نماید . غلبۀ سریع امریکا بر طالبان و عقب نشینی تاکتیکی آنها مغرور گردانید تا  از این پیروزی زود هنگام به نوعی خود  شیفتگی دچار شدند و این خود شیفتگی ها به گونه یی امریکایی ها را در باطلاق " شادی مرگی" ها فروبرد .  سیاست آهنین به انزوا کشاندن کشور های  همسایۀ افغانستان را از اوضاع واقعی این کشور خیلی موفقانه تلقی میکردند   ؛ اما زمانیکه طالبان دوباره احیا شدند و ناتو امریکا را به اصطلاح به "کاسۀ سر" آب دادند . امریکایی ها ناگزیر شدند تا رویۀ تازه ییرا در پیش بگیرند و آرام آرام طرح حل منطقه یی افغانستان را روی دست گرفتند که در آن طرح هرگونه حل معظلۀ افغانستان را بدور از اشتراک همسایه های آن ناممکن شمردند و در نتیجه به نقش قوی همسایه های افغانستان برای حل آن ناچارانه ذعان نمودند .

پیشرفت های زود هنگام روسیه در عرصۀ اقتصادی این کشور را از  حالت غیر فعال در قبال اوضاع جهانی بویژه کشور های همجوار آن بیرون نموده و توان چانه زنیهای  آن کشور را در برابر رقبای سابقش بخصوص امریکا بلند برد و اکنون زمان آن رسیده است که بازهم امریکا بدون سازش با کشور ها قدرتمند منطقه مانند چین ، هند ، ایران و بویژه روسیه این وارث شوروی سابق نمی تواند ، به برنامه های استرتیژیک خود در منطقه دست یابد . چنانکه  یوگنی خروشچف  تحلیلگر روسی (3) : امریکا  برای نجات خود در افغانستان به متحدان جدیدی نیاز دارد . اگر امریکا می خواهد از افغانستان خارج شود ، به شدت به یک ایتلاف جدید روسیه ، چین وهند ضرورت دارد . این در  حالی است که زبینگوبریژنسکی مشاور امنیت ملی سابق امریکا و محرک جهاد ضد شوروی و شورش در افغانستان می گوید که امریکا ممکن است به سرنوشت شوروی سابق در افغانستان دچار شود .

ناکامی های امریکا در جنگ افغانستان در موازات نیرومند شدن کشورهای منطقه اوباما رااز در نرمش با این کشور ها وداشت اوباما (4)چنان که او  در گرمی گرمی از اختلافات میان احمدی نژاد و موسوی بر سر تقلب در انتخابات اختلافات در ایران را بی اهمیت خوانده ، هرگویه مداخلۀ کشورش را در این کشور ناموجه خواند ، بربیطرفی  امریکا در انتخابات ایران تاکید کرد  و اذعان کرد که هرنوع موقف گیری امریکا در مورد انتخابات ایران شاید مداخله تلقی شود ؛ زیرا از نظر اوباما فرق بین موسوی و احمدی نژاد چندان زیاد نیست . امریکا علاقمند  است که برای حفظ منافع دراز مدت به گونه یی ایران را در راستای انصراف برنامۀ اتومی اش ترغیب نماید تا ایران را از  حمایت از حزب الله لبنان برجذر نماید.

امریکا خواست تا با این رویه اندکی همسایه های افغانستان را به تانی بطلبد و گویا با نشان دادن یک نوع حسن نیت توجۀ نیک انگارانۀ آنها را به خود جلب نماید . هدف اساسی امریکا از این عقب نشینی سیاسی بیشتر جلب توجۀ در همسایۀ نیرومند افغانستان یعنی روسیه و ایران بود که این دو کشور از مناسبات خوب سیاسی و اقتصادی  برخوردار هستند گرچه  همکاری های هسته یی روسیه با ایران  به مثابۀ خاری در      چشمان مقامات کاخ سفید خل خل مینماید . شاید هم یکی از ده ها اهداف امریکا همانا ترغیب روسیه در جهت قطع کمک های هسته یی اش به ایران باشد که این خواست امریکا با برنامۀ نصب راکت های سیستم دفاعی امریکا در خاک یوگوسلاویا  و پولند در تضاد افتاد  . امریکا که نصب این راکت ها را بهانه یی برای ساخت وساز سلاح هسته یی ایران عنوان منیماید و با این گفته آرزو دارد تا اذهان مردم و زمامداران منطقه را به نحوی از هدف اصلی خود تحریف نماید . این ترفند امریکا نه تنها در منطقه پیروز نشد ؛ بلکه نگرانی های بیشتری را هم برانگیخت و مردم منطقه را به سوی جنگ سرد دیگر و دامن زدن به رقابت های تسلیحاتی تازه متمرکز گردانید .  تاکید امریکا مبنی بر نصب راکتهای دفاعی چنان خشم مقامات کرملین را بر انگیخت که در برابر پیشنهاد مقامات امریکایی مبنی بر خلع دور دیگر سلا ح هسته ییی واکنش تند نشان داده و هر نوع معاهده در این زمینه را منوط به تجدید تصمیم امریکا مبنی بر نصب راکتهای یاد شده در اروپای شرقی دانستند . در آنزمان جنرال کرادوک (5)قوماندان ارشد ناتو در افغانستان از تیره شدن مناسبات امریکا با روسیه خبر داد و گفت شاید روابط امریکا و روسیه در چند سال آینده از زمان پایان جنگ سرد نیز دشوار تر خواهد شد . .

اوباما سعی کرد تا گسیختگی ها میان روابط واشنگتن و کرملین را بهم پیوند داده و باب تازه یی از گفت وگوها را با یکدیگر بگشایند . چنانکه او (6)تاکید کرد که اولویت های ناتو باید به سوی دولت های ناکام برگردانده شود و جسججوی تحکیم ثبات با روسیه را در دستور کار خویش قرار بدهد  ؛ اما از آنرو که او در تصمیم گیری های خود در جهت عملی درحال کوتاه آمدن است . بسیاری از گفته هایش تا هنوز جامۀ عملی نپوشیده  و در زیر سیطرۀ تصمیم های  پنتاگون و سی آی ای خورد و خمیر شده  اند.

اوضاع پر آشوب افغانستان  هر روز به هر سرعتی که متشنج تر و پرآشوبتر می  گردد . به همان میزان بر تصامیم استراتیژیک ناتو و امریکا اثر سنگین تر افگنده و استرتیژی های نظامی و سیاسی آنها را در قبال اوضاع افغانستان دچار دگرگونی مینماید . از این گفته می توان تحلیل کرد که هر استرتیژی یی را جنگ تعیین می کند ؛ زیرا استرتیژی هاییکه روی کاغذ ریخته می شوند در بسیاری جهات نه تنها امکان عملی شدن را می یابند ؛ بلکه بنا برنا آشنایی و بیگانگی آنها با محیط مورد نظر سیاهه یی بیش باقی نمیمانند . از همین رو است که جنگ افغانستان استرتیژیست های نظامی و سیاسی غرب را سراسیمه گردانیده و توفان خشم آلود و آتشین آن هر استراتیژی ییرا پیش از  طرح یا پیاده کردن آن در منصۀ دگرگونی قرار میدهد . بی رویگی جنگ در افغانستان طراحان سیاسی و نظامی غرب را به سوی دمدمی مزاجی سوق داده  و همه را به یک نوع "ماخولیای سیاسی" مبتلاگردانیده است. روزی که اوضاع در افغانستان را کمی نرمتر می یابند . از بام تا شام از نیویارک تا لندن و برلین فریاد برمیدارند که در افغانستان برای مدت های طولانی چنانکه وزیر دفاع بریتانیا گفت که نیرو های آنها تا چهل سال در افغانستان خواهند ماند ؛  اما زمانیکه اوضاع متشنج می گردد . از واشنگتن تا بروکسل به صدا آمده و برای بستن بار و بنۀ خود آماده می شوند . چنانکه در این روز ها که حملات طالبان بیش از افزون گردیده است و تلفات نیرو های خارجی  در افغانستان به اساس گزارش ویب سایت های مستقل (7) در سال 2009 به 394 تن رسیده است ؛ اما آمار های رسمی این رقم را 304 تن  نشان داده اند که در سال گذشته تلفات نیرو های خارجی 294 تن بود  . با بلند رفتن تلفات نیرو های خارجی در افغانستان بازهم شتابزده شده و به بمباردمان ها وحشتناکی مبادرت میورزند که هر کدام از قبول مسؤولیتش خود داری  میکنند . چنانکه مک کرستل بعد از معذرت خواهی از حامد کرزی برای او گفت که او این حمله را هدایت نکرده است . زمانیکه اوضاع نظامی و سیاسی در افغانستان برای غربی ها غیر قابل کنترول مینماید . بصورت فوری واکنش نشان داده و از واشنگتن تا لندن  گزارش های خروج نیرو ها از افغانستان بلند می شود . چنانکه  به گزارش "بی بی سی"،  "استرایکر مک  گوییر"خبر نگار نیوزویک نوشته است : لندن و واشنگتن به خروج از افغانستان فکر می کنند . اراده ، شمارۀ 1655 ، 7 اگست به دنبال این گزارش ها بود که گاردین (8)نوشت : گوردون براون به امریکا اعلام کرد که در نظر دارد ، در پنج سال آینده نیمی از نیرو های نظامی خود را که در افغانستان مستقر هستند ، کاهش دهد و بدین وسیله حضور و مشارکت نظامیان بریتانیا را کمرنگتر نماید .

حزب سوسیالیست فرانسه (9) گفت : فرانسه دیگر قادر به ادامۀ حضور درمنجلاب افغانستان نیست . وی افزود که نقش فرانسه در افغانستان روشن نیست و آنها نمیدانند که فرانسه چه منافعی را در این کشور دنبال مینماید .

روزنامۀ تیلی گراف (10)نوشت :  بریتانیا و امریکا از حمایت اروپا در جنگ افغانستان ناامید هستند . این روزنامه از قول رهبر حزب لیرال بربتانیا نوشته است : ستراتیژِی ما در افغانستان بیش از حد جاه طلبانه است وما از منابع کافی برای تحقق این اهداف برخوردار نیستیم . 

روزنامۀ گاردین (11)به قلم آندره رانسلی نوشت : شتابزده گی های پیروزی سریع بعد از یازدهم ستمبر همه هشدار ها در این خصوص آینکه ممکن است گردابی برای نیرو های خارجی شود ، فراموش شد . به ادامه نوشته است که بریتانیا در افغانستان مانند عراق شکست می خورد . مقامات بریتانیایی بعد از ناامیدی در عراق تصور پیروزی در جنگ افغانستان می کرد ؛ اما پیش بینی می شود که افغانستان به ویتنام بریتانیا تبدیل شود . این روزنامه مشکلات کنونی غرب را در افغانستان ناشی از غروری خوانده  که غرب از پیروزی سریع بر طالبان فراگرفت .

وال استریت ژورنال (12)در یکی از شماره های ماۀ سپتمبر خود چنین نوشته است  : اگر امریکایی ها از افغانستان بیرون نشوند ، روز خوبی نخواهند دید . به ادامه افزوده است که امریکایی ها زمانیکه در سال 1990 افغانستان را به باد فراموشی نهادند . سر انجام آن حادثۀ یازدهم سپتمبر را به بار آورد . این روزنامه در ضمن اینکه امریکایی ها را از ماندن در افغانستان ترسانده ، به همان اندازه به باد فراموشی گذاشتن افغانستان را از سوی امریکایی ها خطرناک وفاجعه بار خوانده است . به نحوی امریکا را به ماندن مسالمت آمیز دعوت کرده که حالا بسیار دیر شده است .

 

به گزارش irbinws  (13)رابرت گیتس در یک گفت و گوی اختصاصی ابراز نگرانی کرد و افزود بیم از آ ن دارد که روزی مردم افغانستان نیرو های امریکایی را اشغالگر نه کمک کننده بخوانند . وزرای خارجۀ اتحادیۀ اروپا (14) در نشست اخیر خود گفتند : جامعۀ  جهانی به ناکامی خود در افغانستان اعتراف کرد  . وزیر خارجۀ سویدن گفت : حادثۀ کندز نشان دهندۀ استرتیژی ما بود ، ما این جنگ را در کشتن افراد ملکی برده نمی توانیم ، ماباید برای  حفاظت افراد ملکی توجه نماییم . هاویر سولان گفت : از  انتقادات مهم حکومت افغان این است که ما باید عملیات ها را با هماهنگی تمام با آنها به پیش ببریم و وکمک های مالی و استرتیژیک را با آنها اضافه نماییم  .  وزیرخارجۀ ایتالیان گفت : در آینده باید کنفرانسی دایر گردد تا میان جامعۀ  جهانی و حکومت افغان روی طرح استرتیژی جدید معاهده یی صورت بگیرد . بریتانیا  و آلمان د راین نشست خواهان برگزاری یک کنفرانس جهانی برای انتقال امور امنیت به حکومت افغانستان گردیدند .

اخضر ابراهیمی (15) سابق نمایندۀ خاص سازمان ملل متحد در امور افغانستان به ادامۀ انتقادات گذشته اش در مورد معاهده بن و سیاست ها مقطعی غرب در افغانستان چنین گفت : ستراتیژی صلح ناتو باید به جای برآورده شدن نیاز های غرب از نیاز افغان ها نشات گیرد . وی افزود که سیاست کنونی سازمان ناتو در افغانستان همان اشتباهات هشت سال قبل است ؛ زیرا طالبان هرگز تسلیم نخواهند شد . وی با اشاره به این چالش ها که غرب در افغانستان با آنها روبرو است ، پیروزی ناتو را در این کشور ناممکن خواند  . 

دشواری جنگ در افغانستان و نگرانی های ناشی از آن رویای حضور قدرتمند امریکا در منطه را به یاس مبدل کرده است تا بالاخره اوضاع پیچیده و مرموز افغانستان سکوت اوباما را هم شکست و ناگزیر شد تا نگرانی های خود را در مورد افغانستان برملا نماید .  چنانکه

سندی تایمز چاپ لندن به نقل از یک مورخ (16)امریکای که با گروهی از تاریخ نگاران با اوباما ملاقات کرده اند ، نوشته است ، رییس جمهور امریکا فاش کرده است که او در مورد وضعیت در افغانستان نگران است . اوباما گفته است که نگرانی اصلی این است که ممکن است ،  چشم انداز اجندای بلند پروازانۀ داخل اجندای او تحت شعاع یک جنگ نامحبوب و غیر قابل پیروزی قرار گیرد ؛ زیرا در اذهان عمومی مردم امریکا تردید های جدی تری در مورد آنچه بارک اوباما "جنگ از سرناگزیری" می خواند ، نیز مطرح شده است  . به نوشتۀ این روزنامه جوبایدن نگران است که افزایش نیرو های امریکایی به افغانستان سبب بی ثباتی پاکستان کشوردارندۀ اتومی شود . این کشوراهمیت بیشتری به امریکا دارد  . از قول سناتور روسل فینگولد نوشته است که او مخالف افزایش نیرو ها به افغانستان بوده  وخواهان تعیین یک جدول زمان بندی شده برای خروج نیرو های امریکا از افغانستان شده است . از زبان بروس ریدل یکی از دستیاران پیشین کاخ سفید نوشته است که اوباما باید به این سوال پاسخ بدهد که آیا تامین امنیت و ثبات در افغانستان ممکن است ؟ یا دیر شده است. این روزنامه از قول آنتونی کوردسمن یک تحلیلگر نظامی نوشته است که مایۀ اصلی نگرانی مقامات امریکایی این است که انتخابات گذشته در افغانستان نتوانست ، یک بستر ملی و غیر نظامی را در این کشور ایجاد کند ؛ آنچه که افغانستان به آن شدید نیاز دارد . به ادامه نوشته است که اوباما باید به این پرسش های مردم امریکا پاسخ بدهد : پیروزی در افغانستان یعنی چه ؟ آیا پیروزی در افغانستان به معنای کشتن اسامه است ؟ یا ریشه کن کردن طالبان ؟ و آیا در اصل اهمیت دارد که رییس جمهور جدید در افغانستان یک شخص صادق باشد یا نه .

این نگرانی های ناشی از جنگ افغانستان نه تنها برنامه های دراز مدت اوباما را پیرامون اوضاع  این کشور سخت به چالش کشانیده ؛ بلکه کارشناسان غربی را بر آن داشته تا به فاش گویی آغازیده و زمامداران کاخ سفید را برای خروج از افغانستان توصیه نمایند . 

 چنانکه پایگاۀ خبری تحلیلی انتی وار(17) در ضمن آنکه   خروج نظامی امریکا از افغانستان را عامل برقراری آرامش و برپایی دموکراسی حقیقی در این کشور دانسته است ، به ادامه نوشته است : این در حالی است که   امریکا در اندیشۀ حضور نظامی گسترده در منطقه است و مبارزه با تروریزم نیز بهانۀ این حضور  است  . اوباما در نظرد دارد که حضور قدرتمند امریکا  در افغانستان را با موضوع قدرتمند امریکا بعد از جنگ جهانی دوم یکی بیند . در حالیکه نه افغانستان شبیۀ آلمان دهۀ  چهل است و نه امریکا از قدرت سابق برخوردار است . استرتیژی امریکا امنیتی را برای افغانستان و امریکا همراه نداشت . برعکس آواره گی ها ، زندان ها و کشتار های زیادی را با خود آورده است

این در حالی است که امریکا برای رسیدن به چنین رویایی سرمایه های هنگفت اضافه تر از دو تریلیون دالری را هزینه کرده و برای پیاده شدن آن گروه ها و حلقات گوناگونی را به استخدام خود در آورده و حالا وضعیت طوری است که اوضاع از کنترول خودش نیز بیرون گردیده و هر روز پرده  از سیاست های دو پهلو و زد و بند هایش  فرو می افتد. چنانکه حمیدگل در گذشته در مصاحبه یی از موجودیت ده ها گروپ عمال اسپیشل فورس امریکا در وزیرستان و جا های دیگر خبر داده بود که در کنار طالبان در مناطق سرحدی پاکستان حضور فعال نظامی داشته و بوسیلۀ هلیکوپتر ها اکمالات می شوند . گزارش اخیر روزنامۀ عکاذ عربستان سعودی به حرف های او صحه گذاشت . چنانکه روزنامۀ عکاذ (18)عربستان سعودی در گزارشی نوشت که "وین مدیسن " تحلیلگر امریکایی با اشاره به نقش مستقیم سی آی ای در وارد کردن جنججویان افغان برای استفاده  از آنها در عملیات  القاعده در عراق سخن گفته و نوشته است که او این اطلاعات را از نیرو های آگاه استخباراتی به دست آورده که در سال 2007 د رمیدان هوایی "طبل" عراق موسوم به "camp adder " فعالیت میکردند . به ادامه نوشته است که بیشترین مخالفان عراق طالبانی بوده اند که با ورود به عراق توسط ماموران سی آی ای در عملیات القاعده از آنها استفاده شده  است . به ادامه  از دستگیری نیرو های عراقی در سال 2007 خبرداده که این نیرو ها کانتینری را توقیف کردند که در آن 30 تا 40 نفر افغان از نیرو های طالبان حضور داشتند .

فاطمه عزیز (19) نمایندۀ ولایت کندز در پارلمان افغانستان طی سخنانی گفت : طالبان د رکندوز از اسلحۀ امریکایی استفاده می کنند . این سوال تمام مردم کشور است که طالبان این سلاح ها را از کجا به دست می آورند و چه کسی طالبان را پشتیبانی می کند . پیش از این هم در میان مردم شایعاتی مبنی بر پیاده کردن طالبان بوسیلۀ هلیکوپتر ها در کندوز وجود داشت . این گفته ها ذهن انسان را تبصرۀ واشنگتن پست به خود بیشتر می کشاند که بازی طالبانی امریکا به چه میزانی پیچیده ، خطرناک و مرموز است . چنانکه این روزنامه (20)نوشته است  : طالبان امریکا را در افغانستان غافلگیر کرده اند . طالبان با تقویت تاکتیک ها و پی بردن به خلا های موجود در خط مشی نظامی امریکا به یک دشمن جدی تر تبدیل شده است . جنگجویان به گونه یی بر امریکایی ها حمله می کنند که گویا در مکتب هایی نظیر مکاتب نظامی رینجر امریکا شرکت کرده  اند . گرچه هدف اصلی این روزنامه  اشارۀ به توانایی های طالبان در جنگ است که در ظاهر خیلی  شگفت آور به نظر میرسد ؛ ولی یک چیز مهمتر از آن بر می آید که به گونه یی از پیوند پنهانی و مرموز امریکا با طالبان نیز پرده بر  میدارد و بعید نیست که شماری از طالبان در دانشگاه های نظامی "رینجر" از سوی اسپیشل فورس به گفتۀ حمیدگل تربیه شده باشند و طنز "گفت و گوی شدید مرزا با ریچارد" (21) هم به نحوی از این پیوند پرده برداشته است که ریچارد برای مرزا (حامد کرزی)  می گوید : برای ما همه به شمول ملای لنگ ،  اسامه و غیره اطمینان داده بود که یک نفر هم از خانه بیرون نمی شود . جناب مرزا هم با این گفته "خی  ایقدر جنگ مردم  افگارستان چه معنا داره" گویا بر خود اتمام حجت کرده است و گویا با شیر و غلط زدن نخواسته است که یک جو هم از وزن حکومت مستقل ملی  او کم شود   . . اکنون اوضاع به سویی میرود که امریکا مار هاییرا که در آستین تربیه کرده بود . اکنون در حال بیرون جهیدن بوده و از  کنترول آن خارج می شوند

از این زد وبند های پیدا و پنهان امریکا و هم پیمانان نظامی اش با القاعده و طالبان در زیر چتر حمایت ها و همکاری های استخباراتی مرموزانۀ پاکستان معلوم می شود که به تدریج نیم کاسه ها از زیر نیم کاسه ها بلند میگردد واندیشۀ ایتلاف  نامریی و مرموز امریکا و بریتانیا با بخشی از شبکۀ القاعده و طالبان به شمول گروه های مبارز ترکستان شرقی به رهبری عبدالحی الترکستانی رهبرآزادیخواهان چین ، ازبکها به رهبری طاهر یلداش و امیرقیام در تبانی با پاکستان در اذهان تداعی  مینماید . اگر چنین ایتلافی  تا هنوز درست نشده است ، گمانه زنی ها بر آن است که چنین ایتلافی در حال شکل گیری است .  امریکا بعد از مقاومت ناشکنندۀ طالبان و القاعده بر  آن شده است تا با یاری یا برکناری حامد کرزی همکا رسابق یونیکال ، این کمپنی برای ایجاد طالبان در حدود یک ملیارد دالر هزینه کرد ، برنامۀ تازه ییرا روی دست گیرد . انکشافات اخیر در منطقه بر چنین پیش آمدی گواهی میدهد که امریکا در تبانی با استخبارات پاکستان در صدد ایجاد معادلۀ جدید سیاسی در منطقه بوده و می خواهد مرکز جنگ را از وزیرستان به شمال افغانستان انتقال بدهد تا از این طریق جنگ در آسیای میانه و سینکیانگ را شدت ببخشد . طوریکه روزنامۀ ویسا (22)به نقل از یک منبع موثق چنین نوشت : مایکل سمپل سابق معاون یوناما در افغانستان که در سال گذشته به جرم مصروفیت های غیر قانونی و تماس با طالبان در هلمند بوسیلۀ فرمان حامد کرزی از افغانستان اخراج شد . وی اکنون در وزیرستان سرگرم معامله با طالبان در وزیرستان است. وی با منصور داد الله تماس حاصل کرده بود که تمویل و اکمال یک کمپ تربیتی طالبان از سوی وی افشا شد . منابع موثق گفتند که شماری منابع استخباراتی تلاش دارند تا مرکز القاعده و طالبان را از وزیرستان به شمال افغانستان انتقال بدهند تا در سینکیانگ چین و آسیای میانه جنگ مشتعل گردد . چنانکه در این روز ها ناآرامی هایی مزار شریف ، بغلان وکندز را تهدید مینماید  .

 تحرکات جاری در اسلام آباد و ایجاد خط جدید زمینی میان اسلام آباد و وزیرستان نیز  نشاندهندۀ آن است که اوضاع به گونۀ دیگری در حال انکشاف است .  چنانکه حبیب الله (23)یک تن از مقامات ادارۀ کنترول قبایلی به مجلس مشرانو جرگۀ پاکستان گزارش داده و از ورود هزاران ازبک  به میدان هوایی اسلام آباد خبر داد که توسط آی اس آی به وزیرستان انتقال داده می شوند  که در ضمن از چشم پوشی استخبارات پاکستان در این زمینه نیز تذکر به عمل آورد . نرمش های دولت پاکستان در برابر طالبان و گروه های حامی آنها در آن کشور همه حاکی از آن است که اسلام آباد به بهانۀ جنگ وزیرستان امریکایی ها را به نحوی به تور خویش در آورده و با بدست آوردن حمایت های مالی امریکا طالبان را تربیه ، تجهیزو تمویل مینماید .  

گفتنی است که در این روز ها لشکر سپاۀ صحابه پایگاۀ بزرگی را در لاهور پاکستان ایجاد کرده که   نظر به نوشتۀ سندی تیلگراف (24) رشید رووف که در حادثۀ سال 2005 زندانی شد به گونۀ مرموزی از زندان رها شد واکنون در تشکیل پایگاۀ یاد شده  نقش دارد .  از انکشافات دیگری از  حضور گستردۀ طالبان در شمال همزمان با آغاز اکمالات ناتو از راۀ روسیه بی نیز می توان یاد آور شد که نشاندهندۀ شکل گیری معادلات سیاسی جدید در منطقه است

با آنکه امریکا در مورد ادامۀ حضور خود در افغانستان اختلاف دارد و مقامات کاخ سفید هنوز در این باره به اجماع سیاسی نرسیده و این رویای امریکا در بحبوحۀ استراتیژی های گوناگون دچار شوکه است . پیشامد های سیاسی و نظامی تازه به تازه در افغانستان مقامات کاخ سفید را به وحشت افگنده و پیش از آنکه استراتیژی یی را برای افغانستان به تصویب برساند ، رخداد های منطقه چنان اوضاع را متحول میگرداند که زمامداران کاخ سفید هر آن استرتیژی دیگری را لازم می شمارند و این حالت  سردرگمی های عجیبی را در میان سیاستمداران و کارگزاران سیاسی و نظامی امریکا به بار آورده است .

شبکۀ تلویزیون الجزیره مطلبی را به قلم مایکل کوهن (25)نویسندۀ امریکایی به نشر سپرد که حاکی از اختلاف مقامات کاخ سفید در  مورد ادامۀ حضور نیرو های امریکایی  در افغانستان است .

از آنچه گفته آمد ، آشکار می شود که امریکا برای رسیدن به هدف درازمدت خود در منطقه  بدور از اصول های قبول شدۀ دپلوماسی  به شیوه های گوناگون سیاسی دست یازید ه است ؛ اما از آنجا که گفته اند " بار کج به منزل نمی رسد" تا کنون هیچ راهکار این کشور در منطقه کارساز نبوده و به هر وسیله یی که متوسل شده ، نتیجۀ لازم و موفقانه در بر نداشته است ؛ زیرا امریکا در قبال اوضاع واقعی کشور های منطقه توجۀ درست نداشته وهدفش جز آشوب آفرینی و تشنج انگیزی برای دامن زدن به رقابت های تسلیحاتی و سرازیر شدن پول های هنگفت به جیب کارتل ها و تراست های کمپنی های یزرگ نفتی و تسلیحاتی  چیز دیگری نبوده است .  چنانکه انستیتوت تحقیقات صلح  استکهولم(26) در گزارشی از افزایش خرید  6 در صد سلاح در سال جاری خبر داد که به 858 ملیارد یورو برابر به 1339 ملیارد دالر میرسد . که 45 در صد افزایش نسبت به سال 1998 را نشان میدهد . خرید سلاح بوسیلۀ  کشور های اروپای شرقی و شوروی  افزایش 162 در صد را نشان میدهد  . بودجۀ روسیه در سال گذشته 12 در صد افزایش یافته است . نیمی از بودجه 1339 ملیارد دالری یاد شده متعلق به امریکا است . بودجۀ امریکا در سال 2001 ، 59 درصد افزایش یافت . در این تحقیقات آلمان در مکان ششم قرار دارد  . این کشور در سال گذشته 23ملیارد و 7 ملیون یورو برابر به 36.9 ملیارد دالر در زمینۀ نظامی هزینه کرده است . آلمان از سال 2003 تا 2007 سومین کشور صادر کنندۀ اسلحه بود و ده در صد بازار های جهان را به  خود اختصاص داد . بعد از آلمان ، بریتانیا ، چین و فرانسه است که هرکدام یک بر دهم بودجۀ امریکا است که  صرف  خرید تجهیزات نظامی شده است . جاپان که در ردیف پنجم قرار دارد . از سال 2003 – 2007 یا 2002 – 2006 هفت در صد افزایش یافته است . امریکا در این گزارش با 31 در صد و روسیه با 25 درصد در مقام اول ودوم قرار گرفته اند .

 امریکا بدون توجه به منافع ملی کشور های منطقه آرزوی حضور نیرومند خود را در دهنۀ نفتی بحیرۀ خزر دارد تا با لنگر افگندن بر سینه های  مظلوم ملت های محروم  منطقه به تاراج دارایی های آنها بپردازد تا باشد که با تبادلۀ  سلاح در برابر نفت زمینۀ رفاه و پیشرفت کشور های منطقه را گرفته و برای بقای دایمی خود فضای منطقه ییرا ایجاد نماید . رویایی که در برابر مقاومت تسخیر ناپذیر و سیل آسای مردم سلحشور منطقه غیر قابل عملی است  . امریکا پیش از این نیرو های خود را در کشور های منطقه بویژه افغانستان و عراق به ازمایش نگرفته بود و با پیاده نمودن نیرو هایش در سیمای پرهیبت و ترسناک  در این کشور ها به قول مانوتسه تونگ به مثابۀ ببر کاغذی شکست خورده از آب در آمد . کشته شدن نیرو هایش بصورت روز افزون در منطقه روز تا روز بر نگرانی هایش علاوه می شود و از همین رو امریکا در این روز ها خیلی نگران از تداوم حضور نیرومند خود در منطقه شده است .

 

 

منابعی که از آن استفاده شده است :

 

1 - سرنوشت اتحادشوروی ختم به خیرشد، پیمان ملی ، شمارۀ 230

2 -  رادیوآشنا ، 19 مارچ ، اخبار صبح

3 - ویسا ، شمارۀ 1012 ، 16 سپتمبر

4 - رادیو آزادی ، 17 جون ، اخبار صبح

5 - چراغ ، شمارۀ 1268

6 - رادیو آشنا، 25مارچ ، اخبار شام

7 -  اراده ، شمارۀ 1655 ، 7 اگست

8 -  اراده ، شمارۀ 1656 ، 8 اگست

9 - ویسا ، شمارۀ 1006 ، 7اگست

10 - ویسا ، شمارۀ 1006 ، 7اگست

11 - ویسا ، شمارۀ 1006 ، 7اگست

12 - ویسا، شمارۀ 1005 ، 6 اگست

13 - ملت ، شمارۀ 164 ، 6 اگست

14 - ویسا ، شمارۀ 1006 ، 7اگست

15 -  ویسا، شمارۀ 1005 ، 6 اگست

16 - اراده ، شمارۀ 1656 ، 8 اگست

17 -  راۀ نجات ، شمارۀ 1256 ، 5 اگست

18 - ویسا ، شمارۀ 1007 ، 8اگست

19 - ویسا ، شمارۀ 1007 ، 8اگست

20 -  ویسا ، شمارۀ 1003، 3 سپتمبر

21 - ویسا ، شمارۀ 1002، 5 اگست

22 - ویسا ، شمارۀ 1010 ، 13 اگست

23 - ویسا ، شمارۀ 1015 ، 23 سپتمبر

24 -  ویسا ، شمارۀ 1010 ، 13 اگست

25 - ویسا ، شمارۀ 1015 ، 23 سپتمبر

26 - صحیفه ، شمارۀ 23

  

 


بالا
 
بازگشت