ن.م

 

مردم بادرد افغانستان و اعضای حزب وطن  نیک میدانندکه:

دشمنان  درونی و بیرونی افغانستان با ناکام ساختن پلان صلح

ملل متحد همزمان مردم افغانستان، حزب وطن و جنبیش مترقی

کشور را از داشتن یک رهبر خردمند ، توانا ، مدبر ، شجاع

ووطنپرست دور اندیش محروم ساختند.

بر ګرفته شده از لابلای متن

 

از منافقت تا حقیقت

 

خشت اول ګر نهد معمار کج

تا ثریا می رود دیوار کج

 

(  مکثی بر اظهارات برخی از اعضای ستاد انتخاباتی داکتر حبیب« منګل»  )

 

دو سال قبل محترم محمد اسحق« توخی» مقاله  اش را تحت عنوان « از منافقت تا حقیقت» به ارتباط مقالهء  محترمه ژیلا بنی یعقوب در مورد تکذ یب پیام مسعود به دوکتور نجیب ا لله به نشر رساند .

بنا بر همخوانی  عنوان مذکور با نوشتۀ  حاضر  من نیز انرا انتخاب کرد

 این مساله دیګر برای همه  اشکارشده، و نیاز به اثبات ندارد، که چند تن در عقب پرده نشسته اند ،مانند ګذشته بر سرنوشت نهضتی ها وهم بعضی اعضای  نیروهای چپ دموکراتیک و سالم اندیش  اراده  خود را تحمیل میکنند، و هر ګز از روش ها و تکتیک های نفاق افګنانه شان دست بر دار نیستند .

 همین ګرګ های باران زدهء عقب پرده و کار پوهان در سازماندهی  و راه اندازی توطیه ها و دسایس، از تاسیس حزب تا امروز در تمام انشعابات ، کجروی ها ، زهر پاشی وافشاندن تخم نفاق نفش بازی میکنند ، حتی در ټکر « انقلاب !» با مردم نقش و سهم   داشتند.

 من به باور و اطمینان کامل میخواهم خاطر نشان بسازم ، که اګر همین مکتب باشد و همین ملا حال طفلان راخراب میبینم.

 در موجودیت و اطاعت از اوامر رهبران عقب پرده  همانګونه که نهضت «میهنی» نشد  ، نهضت  نه تنها « فراګیر» نخواهد شد، بلکه به پارچه های مضاعف پراگنده خواهد شد.

  امروز همه اعضای رسالتمند، بادرد و  سالم اندیش ح.د. خ. ا – حزب وطن  این واقعیت  را میدانند، که چرا یک  حزب سراسری دوباره قوام نمی ګیرد؟

 به اصل بحث بر میګردم:

  اګر اقدام عجولانه و شتاب زده اخیر همین رهبران عقب  پرده صورت نمی گرفت   وهم علاقمندی شخص « منګل»  دردومین انتخابات ریاست جمهوری نبود (  با وجود انکه، اکثریت  حلقات  رهبری و اعضای شورا های داخل وبیرون مرزی نهضت فراګیر  هیچ ګونه امادګی مسؤلانه برای سهم گیری در چنین امر بزرګ  نداشتند و خلاف اراده اکثریت اعضای نهضت و نیروهای چپ دموکراتیک و ترقی خوا «منګل» را مطرح و پیش کشیدند)امروز این سر افگندگی فراگیر نصیب نهضت نمی شد

 اگرمسایل موشګافانه، منصفانه و وافعبینانه به تحلیل و بررسی ګرفته شود. نتایج آتی بدست می آید :

  شکی در این واقعیت وجود ندارد، که  همین رهبران عقب پرده حتی  در مهاجرت نمیخواهد تا یک تعداد از نیروهای هم سو و هم اندیش کله در کله شوند و با هم کنار بیایند.

 هر باریکه فضا و شرایط  نسبتأ معتدل، مناسب و امید وار کنندهء اتحاد و وحدت نیروهای سالم و همسو دیده شده ، همین ګرګ های باران زده دست به اقدامات تفرقه افګنانه و شیطانی  میزنند و فضای سالم را مکدر و بحرانی  میسازند، میان ګروه ها ، حلقات  همسو و هم اندیش فاصله ایجاد میکنند و تخم نفا ق میکارند و نیروهای سالم را در یک عمل انجام شده قرار میدهند ، که همیشه کفاره توطیه و دسایس انها را نه اعضای خانواده  شان بلکه فرزندان اصیل وطن پرداخته  و در اینده نیز خواهند پرداخت.

یکی از ده های دلیل که  موضعګیری ها و حرکت های سیاسی، که اراده و خواست اکثریت در ان تمثیل شود شکل نمیګیرد،  اطاعت و فرمانبرداری برخی از کادر های سالم و تاثیر ګذار  از اوامرهمین رهبران عقب پرده است.

خوانندګان ګرامی حتمأ اظهارات برخی از اعضای ستاد انتخابات محترم « منګل» را در جلسه بررسی کارو فعالیت ستاد  در صفحه پیام نهضت خوانده و شنیده باشند .

  رهبران عقب پرده در این جلسه ستاد صدای خود را بلند نکردند  و دلایل شان را توضیح ندادند، و خود از تصمیم شان دفاع  نکردند، که چرا  به چنین اقدام نا عاقبت اندیش و بدنام کننده  متوصل شدند، که به سرنوشت فرد فرد اعضای دیروز حزب وطن و نیروهای چپ دموکراتیک وترقی پسند ارتباط دارد؟!.

نکته  یی که میخواستم به ادرس همین رفقا حقیقت نګر اشاره نماییم این است،  رفقای که ایندهء درخشان  در پیش دارند، نباید خود را دست خوش هوس ها و تسلیم اراده رهبران عقب پرده میساختند،  و نباید مانند ګذشته  با استفاده از میتود های کهنه با هزار و یک دلیل  به اقدامات و  موضعګیری های ناکام و نفاق افګنانهء رهبران عقب پرده رنګ اصولیت بدهند.

  نکته مثبت دیګری که در این نوع « برامد» و حرکت  مغز های متفکر عقب پرده وجود داشت، این مساله است که  یکبار دیګر نیت و  اهداف انها  برای نیروهای چپ دموکراتیک و ترقی خوا واضح ګردید،که انها جز نفاق و شقاق میان حلقات هم اندیش ارزوی دیګری ندارند.!

 انبوهی از اختلافات که در درون نهضت وجود داشت  سر بلند کرد .

اکثریت کادر های سالم اندیش نهضت استقلالیت اراده  خود به دست ګرفتند، که این مساله  در ایجاد یک سازمان سراسری امید وار کننده واهمیت  خاص دارد .

  مرا عقیده بر ان است که، همین موضعګیری عدم  حمایت از یکه تازی های  رهبران حاضر و عقب پرده از جانب اکثریت اعضای سالم  نهضت و سایر حلقات ، ګروه ها  و نیروهای چپ دموکراتیک  و ترقی پسند، یک حرکت کاملأ مثبت  با اهمیت و یک درس عبرت است و ثابت میسازد که،امروز دیروز نیست که اعضای حزب  با هر تصمیم و فرمان رهبران عقب پرده  لبیک بګویند و خود را قربانی هوس  قدرت طلبی تنی چند  بسازند، و در پروسه های بدنام کننده مشارکت نمایند .

به همین ترتیب  این روش بزرګترین درس عبرت است، برای رهبران  عقب پرده  که باید حالا جواب  حرکت های شان را خود شان بدهند، و از حرکت شان توضیح بدهند ، که چرا خلاف اراده جمعی باز هم دست به چنین اقدام بدنام کننده و ناکام  زدند؟ و تمام محاسبات  شان نادرست ثابت شد، که حتی  از حرکت و تصمیم انها  ګروه ها و حلقات همسو  و نیروهای که  در سقوط نظام و حاکمیت حزب وطن  و ناکام ساختن پلان صلح ملل متحد در یک صف  قرار داشتند حمایت نکردند.

محترم فهیم «ادا» در  جلسه ستا د به صراحت ګفت : ( جمعیت اسلامی به مثابه بزرګترین مانع  در صفحات شمال در سر راه  ما قرار داشت  و موضعګیری انها ما را  به مبارزه مخفی  مجبور  ساخت.)

 ایا این نوع اظهارات نمی رساند، که ما باز هم  به زندګی و سرنوشت همرزمان دیروز مان تجارت سیاسی و بازی مینماییم؟!

 خوانندګان قضاوت نمایند.

  چقدر مضحک ومسخره امیز است که،  اقای سید طاهر شاه«پیکارګر» در اظهاراتش درجلسه ستاد   خواست در این شکست و بدنامی  پای دیګران را عوامفریبانه بکشاند و مسؤلیت وعلت نا کامی اقدام شانرا  به ګردن دیګران  حلقه کند، و از سیاست بګیرش که نګیرد کار ګرفت.

 او در جلسه برسی ستا د ګفت:

 ( رفقا! عده ای از یاران پیشین ح د خ  ا– حزب وطن  با تمام سوابق خود که در برابر« ارتجاع ؟!» در حاکمیت در پهلوی همدیګر در یک صف قرار داشتیم ، در کنار دیګران قرار ګرفتند)

 چه توقع کودکانه، چرا  دیګران  باید از اقدام خود محورانه ،یک جانبه  و فرعون مابانه شما که با منافع ملی کشور و  اهداف مبارزه داد خواهانه و عدالت خواهانه مردم  درد دیده  افغانستان و نیروهای چپ دموکراتیک  و ترفی پسند هیچ  پیوند ندارد ، حمایت نمایند.؟  ایا شما از مواضع تان یک ملی متر هم در این سال ها عقب نشینی کرده ا ید؟

  اقای « پیکارګر» شمایان نباید در تصامیم عجولانه و نا بخردانه ، بدنام کننده و ناکام تان پای انسان های شریف و نیروهای سالم را  شریک  و مانند خود انها را  بد نام  و شرمنده تاریخ بسازید؟

   در همینجا میخواهم به دو نکته تماس بګیریم:

 نکته  اول: شما (هدفم ګرګ های باران زده عقب پرده و برخی از  رهبران دست دوم و سوم است)محترم «منګل»را در انتخابات دوم ریاست جمهوری نماینده نیروهای  چپ دموکراتیک و ترقی پسند  معرفی  و مطرح کردید.

ولی اکنون درجلسات و بررسی های تان با طمطراق  و سربلندی اظهار میدارید که : ما به هدف خود که عبارت  از معرفی  نهضت بود  موفق شدیم .

ما نهضت را برای  مردم معرفی کردیم، و از ان تریبون به نفع معرفی نهضت  سود بردیم .

 ما اهداف نهضت را برای مردم توضیح کردیم .

 کاندید  نهضت یک برامد شجاعانه کرد « چی یک برامدی؟!»

 برای  ارتقای نقش نهضت و تثبیت هویت سیاسی« مان » تلاش و مبارزه کردیم .

 حضور «فعال سیاسی؟!»  مان را در جامعه  تثبیت کردیم و غیره و غیره و غیره ......

 یکی از ده ها  دلیل ناکامی و بدنامی شما ها در انتخابات این مساله است که: شما با طرح ها و شعار های عوامفریبانه وارد کار زار تبلیغاتی در میان مردم شدید، انچه  میګفتید ، بدان باور نداشتید.

 هم برای مردم ،هم برای رفقای خود و هم برای متحدین  و سایر نیروهای چپ دموکراتیک و ترقی پسند  دروغ  ګفتید و عوام فریبی  کردید و حقیقت را بیان نکردید .

 در بیرون  از نهضت  با یک چهره و زبان و در درون نهضت با چهره و زبان دیګر ظاهر میشوید.

ایا نیروهای همسو و هم اندیش و چپ دموکراتیک و ترقی پسند بالای شما اعتماد خواهند کرد ؟ به یقین که نه.

 این بار نیروهای چپ دموکراتیک و ترقیخوا پاسخ مناسب  برای رهبران عقب پرده  شما دادند.

 شما  حق دارید نیروهایی را که از اقدام شما حمایت نکردند، به باد استهزا بګیرید.

نکته دوم: حلقه حاکم بر سرنوشت نهضتی ها وقتی با حزبی ها و با خود استند، شهید دوکتور  نجیب ا لله را  به ارتداد به اندیشه های پیشرو عصر متهم میکنند.

 تمام روز چهره های مطرح در نهضت ، بر ضد دوکتور نجیب ا لله  شهید  تبلیغ  میکنند.

 سیاست های او را تا امروز تخریب میکنند ،که دوباره قوام نګیرد.

حلقه حاکم بر نهضت و رهبران عقب پرده  نهضت  با وجود انکه خود را معتقد و وفادار و منحصر به رهبر عقیدتی شان میدانند  و از رهبران عقب پرده شان هدایت میګیرند.

 ولی در عمل  شهامت ان را ندارند ، تا از نام همان رهبر و یا رهبران معنوی و عقب پرده شان  علنی  در صحنه سیاسی  و مبارزه  وارد میدان شوند ،حتی در میان مردم از ګرفتن نام رهبران معنوی شان  هراس دارند.

اما وقتی مساله مردم مطرح میشود، ودر میان مردم میروند و با مردم هم صحبت میشوند، خود را یکی از مدافعان سرسخت سیاست های دکتور نجیب ا لله  و مصالحه ملی قلمداد  و معرفی مینمایند .

 در بین مردم حرفی جزاز دوران دفاع مستقلانه سیاست های دکتور نجیب ا لله چیزی  دیګر برای ګفتن به ندارند و همیشه این عوام فریب ها از همین میتود استفاده  کرده ومینمایند.

وقتی مساله  افتخار در میان باشد باز میګویند که  ما راهروان راه شهید دوکتور نجیب ا لله ، سیاست مصالحه  با اندیشه های نو و دید وسیع بودیم و استیم و از نام او سود میبرند  و خود را وارثین همان راه میدانند و در میان مردم خود را در عقب سیاست های نجیب ا لله پنهان مینمایند!

در  ای جای شک و تردید وجود ندارد که، دکتور نجیب ا لله به تمام مردم بادرد  و با احساس افغانستان و اعضای حزب وطن تعلق داشت و دارد.

  مردم با درد افغانستان و اعضای  حزب وطن  این مساله را هم  نیک میدانند که :

دشمنان  درونی و بیرونی افغانستان با ناکام ساختن پلان صلح ملل متحد همزمان افغانستان، حزب وطن و جنبش مترقی کشور را از داشتن یک رهبر خردمند ، توانا ، مدبر . شجاع ووطنپرست محروم ساختند، و میدان را برای سیاست بازی های خود هموار ساختند.

اګر واقعأ رهبران نهضت با سیاست های دوکتور نجیب ا لله شهید  موافق اند، و زیر کاسه نیم کاسه ای وجود ندارد، پس چرا  برای از سر ګیری فعالیت دوباره حزب وطن و انکشاف سیاست مصالحه ملی  بادر نظر داشت اوضاع تغیر یافته با حفظ تسلسل تاریخی ان فعال نمیشوند ؟!

 از اشتباهات وخیانت های  رهبران که، در ناکام ساختن پلان صلح ملل متحد نقش و سهم داشتند ، پرده بر نمیبر دارند .

 از روز شهادت دوکتور نجیب ا لله  و میر اکبر خیبر بزرګداشت بعمل نمی  اورند؟  و یکی از روز را بنام روز شهدا ی ګمنام و نامدار ح د خ ا – حزب وطن مشخص نمی نمایند و فوند کمک به خانواده شهدای حزب تاسیس نمیکنند ،که برای اقدامات ناکام و بدنام کننده شان هزار ها دالر را  مصرف مینمایند.!

 وصرفأ از روزهای تولد و وفات دیګران تجلیل و بزرګداشت به عمل می اورند،  نمیدانم چرا؟!

 به عقیده من  چنین روش ها و تکتیک ها  توسط چهره های معلوم الحال  جز بدنام ساختن شخصیت هایی چون داکتر نجیب ا لله  و سایر شخصیت های سالم چیزی بیش بوده نمیتواند .

  امروز نجیب ا لله یګانه رهبر حزب ما است که در تاریخ نصیب ما شده است، که  نام و کارنامه های او در میان مردم  با نیکی به سر زبان هاست.

او  زبان  مردم را میدانست و با زبان مردم حرف میزد.

  ما میتوانیم در میان مردم براو افتخار کنیم اما برخی نیرنګ بازان میخواهند  با تعقیب سیاست های دوګانه این افتخار را هم از حزبی ها بګیرند .

 ما حق داریم انانی را که به انچه میګویند  و به ګفته های خود معتقد نیستند و ګفتار شان با عمل شان  در تضاد قرار دارد ،افشا کنیم و به انها بګوئیم، که دیګر  بس است و به چنین سیاست بازی ها  ی تان خاتمه دهید، زیرا وقت فریب دادن ها دیګر ګذشته است و مردم بیدار شده اند.

در اخر می خواهم به یک نکته دیګر تماس بګیرم و ان اینکه پیشبینی  نیروهای سالم  منجمله در سایت نهضت اینده و ازادی به نشر رسیده بود و اخطار کرده بودند که  شرکت و حضور یافتن در  این انتخابات از نام نیروهای ملی دموکراتیک مترقی و چپ جز بدنامی  نیروهای سالم چپ دموکراتیک  و ګسترش نفاق و بحران اعتماد  کدام محاصلی دیګر در شرایط کنونی نه خواهد داشت درست بود و اکثریت اعضای ستاد انتخاباتی محترم منګل و اعضای نهضت فراګیر نیز   این مساله را تائید مینمایند.

پایان

 

ن.م

 

 


بالا
 
بازگشت