سیدموسی عثمان هستی مارک تواین افغانستانی

بشرمید ای کاندیدان درملک  استعمار

به این نیرنگ مردم را میکنیدتارومار

بتوتکرارگردم وطنداراین حرفهاهربار

که زهرماربهتر بود از زهر استعمار

  

شرم است که بگویم داوودموسس جمهوریت بود

 

تااستعمار در یک مملکت است انتخابات وجمهوریت مفهوم واقعی خودرا ندارد. سردارداوود موسس جمهوریت نبود و نیست حکومت آن ادمه یک حکومت خود کامه دوصدو پنجاه ساله بود وسبب آمدن اش جبر تاریخ شدوموقع آن رسیده بود که شاه سرزمین افغانستان راترک می گفت چون مردم روز بروزهوشیار شده می رفت وبنیاد شوره زدۀ دوصد پنجاه سال سلطنت قبیلوی روبه سقوط می رفت. دموکراسی قلابی محمد ظاهرشاه هم نتوانست بخاطربی سوادی  ملیت های ما رابطرف تمدن وآزادی ببرد نفاق  وخودخواهی درونی خانواده سلطنتی گوگردی بود که خطر جرقۀ آن هرلحظه دورازامکان نبود، خصوصاً مخالفت های دوقچ ماده سردار ولی با سردارداوود محمد ظاهر شاه پادشاه بی کفایت افغانستان رادو قچ به ستوه آورده بود .

شاه به بهانه تداوی چشم به ایتالیا رفت و سردار محمد داوود پسرعم شاه  در تفاهم با روس ها اساس جمهوریت را بایک کودتای نظامی بکمک حزب وطنفروشی که خوداش بنیاد گذارآن حزب بود، بنام حزب  دموکراتیک خلق  سی وشش سال قبل در26 سرطان 1352 جاگزین نظام سلطنتی قبلوی دوصدوپنجاه ساله ساخت..

در ظاهر این کودتا  بدون خون ریزی سازمان داده شده بود ولی فردای اش باخون آغازیافت که تاامروزادمه دارد.

گرچه آن چه که درغرب می گذرد داوود به ملت ما در قسمت دموکراسی وقانون وقانون مندی جامعه دراولین بیانیه خودوعده هایی داد ولی بخاطر نبودن ساختارهای دموکراتیک نقاب شاهی آن عوض نشد ومفهوم جموریت که درغرب وجود داشت در سیستم حکومت داری سردار داوود دیده نمی شد وخود کامه گی دوصدو پنجاه ساله دولت سردارداوود هویدا بود. صورت شوم اتوکراتیک درآیینه حکومت داری داوودبشکل یک حکومت خودکامه دیده می شد.

اساس خودکامه گری از دوصدوپنجاه سال در افغانستان که  سرطان خطرناک در دولت داری افغانستان بوده سرطان دوم یعنی حکومت داوود هم ریشه های خودکامه گی را آبیاری کرد واز آغاز حکومت داوود هر رژیمی که روی کار توسط اجنبی آمد مثل حکومت حزب دموکراتیک خلق ، مجاهد ، طالب، رژیم  خود کامه گی های دوصدو پنجاه سال را حفظ کردند که این خود کامه گی هارا در حکومت کرزی که خون قبیله در رگ های اش جاری است دیده شد. وقتیکه پارلمان تصمیم گرفت وگفت: رنگین اسپنتا قدرت کاری درپست خود ندارد ، کرزی به زبان وفیصله پارلمان افغانستان که آن را خانۀ مردم می گویند ملی هم پوست نکرد ، عوضیکه دیوارهای سنتی درهم شگسته می شدآمدن زمامداران  قبیلوی دوصدو پنجاه ساله پی  در پی دیگردیوار های سنتی را فولادین ساخت.

 قانون اساسی داوود در سال 1355 از طرف لوی جرگه قلابی بتصویب رسید ووجهه پیدا کردن آن سبب شد، که دولت جمهوری داوود بنام ازلحاظ رسمی جمهوری باشد.

پایه های یک نظام واقعی که استواربرمشارکت مردم در تعیین نظام سیاسی اجتماعی اقتصادی بشکل مردمی است در حکومت داوود ودیگر حکومت های که بعد ازداوود تا امروز روی کارآمده دیده نشده وحکومت های جمهوری نبوده، تنها تغییر نام بوده ودوغدۀ سرطانی دوصدو پنجاه ساله دیگرکه در پهلوی جمهوریت بنام دموکراتیک واسلا می اضافه شد عوضیکه روشن شود غبارآلوده ترگردید وملیت افغانستان به یاد کفن کشان گذشته انداخت.

انتخاباتی که امروز درافغانستان بنام جمهوریت سروصدا بلند کرده مفهوم حقیقی انتخابات درآن دیده نمی شود. نگرانی از بی انصافی وبی عدالتی در انتخابا ت دربین مردم دیده می شود وسبب دل سردی مردم به آینده شان شده در حالیکه قانون اساسی افغانستان که توسط لویه جرگه دوصدو پنجاه ساله فرمایشی استعمارگرا ن پاس شده قانون اساسی افغانستان وقرارداد های واعلامیه های جهانی حقوق بشر از لحاظ ف سیاسی ، اجتماعی ،و فرهنگی تعین وانتخاب رییس جمهورا حق مسلم ملیت های هرکشورمی داندولی به زبان آوردن حق تا دادن وگرفتن درعمل فاصله دارد.

کسانیکه به این عقیده استند که مشارکت ما می تواند در تعیین یک رهبر شایسته وصالح نقش خودرا بازی کند ومانع جلو گیری بی انصافی شود این حرفهایی است که از طرف استمارگران ومزدوران شان نشخوار می شود. در حالیکه بی قانونی ضعف حاکمیت قانون، مداخله مستقیم استعمارگران ،سانسور، زورگویی، تفنگسالاری ومطبوعات ورسانه ها زیرکنترول دولت زیرتاثیر قلدران زورمند قراردارد مانع مباحثات کاندیدان وسبب مخشوش شدن ذهنیت رای دهندگان می شوند.

بی انصافی ،مداخله مستقیم ونفوذ اجنبی نابرابری حقوق در بین کاندیدان ، نبودن آگاهی ومشارکت آزادومستقیم مردم ونبودن حاکمیت رای دهنده گان ونبودن نظام واقعی دموکرتیک ونبودن تاثیر گذاری مردم درانتخابات کشور انتخابات پوشالی ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی را زیر سوال می برد.

ازکاندیدهای جغله وپغله بگذریم می بینم که سه مزدور شناخته شده که هرکدام سنگ مزدوری دوصدو پنجاه ساله را بسینه کثافت وبی شرمی می کوبند وخودرا در مزدوری یک سروکردن بلندترجلوه می دهد وامکان موفقیت از این سه نفرشاه شجاع های امریکایی وروسی که عبارت از حامد کرزی، غنی احمد زی و عبدالله عبدالله است. دم هرسه این سوسماران زیرپای خونخواران جهان قاچاقبران هروین وزمرد فروشان بوده که به آمدن این سه مزدورهیچ نوع بهبودی درمملکت رونما نمی گرددوامکان بیشتربه قهقرارفتن افغانستان می رو.

طوریکه دیده می شود ابرسیاه خود کامه گی ظلم وبی عدالتی واختناق دوصدو پنجاه سال وخصوصاً خود کامه گی زمان حکومت داوود درفضای مملکت هنوزدیده می شود.

تا زمانیکه ریشه های کثافت استعمار، مزدوری وتفنگ سالاری ودولت از دین جدانشود درمملکت آمدن آرامی ومردم سالاری امکان پذیر نیست واین

نوع حکومت ها برای نجات مملکت ومردم کارنمی کند در خدمت خود وبادارن خودآیدیا ومفکوره، دین ومذهب می باشند واگر بگویم که فلان حکومت افغانستان حکومت جمهوری، قانونی، مردمی حکومت انسانی ،دموکراتیک یا دینی بوده در حقیقت توهین به حکومت وحکومت داری است ومورد تائید هیچ با وجدانی حکومت های گذشته افغانستان نبوده وهیچ زمامداری آزاد ومستقل روی کارنیامده وآزاد عمل به نفع مردم ووطن نکرده  دم اش زیر پای یک قدرت جهانی بوده است. وطن از دوصد سال به این طرف مستقیم وغیر مستقیم زیر تاثیراستعمارگران می باشد وملیت های با غرورهم در برابر این استعمارگران ومزدوران شان آرام ننشسته همیشه بخاطر آزادی خون داده اند تا امروز خون وقربانی می دهند استمارگران ومزدوران شان از سر مردم بخاطرموقف جغرافیایی وثروت زیر زمینی وسر زمینی افغانستان دست بردار نیستند. چنگیزی بعد از چنگیزی شاه شجاع بعد از شاه شجاع ظهور می کندولی ما ایمان داریم که روزی ملیت های افغانستان آگاه وپیروز میگردند ودم خاینین را با کارد کند می برند.

دین ومذهب را ازدولت وحکومتدارجدا می سازند همان طوریکه پای کلیسا از دولت کوتاه شدپای خانقاه ومسجد تاجران دینی بنام علمای وروحانیون خودفروخته دست شان از دولت وحکومتداری کوتاه می گردد به امید آن روزکه ملیت های ما حق وحقوق خودرا بدانند وازمشروع خود دفا کنند.
 

 

 

 


banamnewspaper@hotmail.com
ایمیل

 

5192652949  تیلفون

 


بالا
 
بازگشت