محمد عوض نبی زاده

کتاب شوئی کشف جدید نابودی وسانسورکتابها

مقامات دولت مرکزی و مسولین ولایت نیمروز افغانستان درین اواخربخاطر ضدیت با کتاب وفرهنگ مردم کشور دست بیک کشف جدید و بی مانند برای نابودی و سانسور کتابها زده است که در جهان و بخصوص درکشور های اسلامی کمتر سابقه دارد این عملی گروه حاکم زمانی انجام میشود که بیش از هفت سال از تمرین دموکراسی و ایجاد نهاد های مدنی با حمایت جامعه جهانی در افغانستان سپری میگردد که این اقدام ضد فرهنگی گروه متعصب  دارای نظریات طالبی مایهء تعجب و اندیشه عمیق مردم  - روشنفکران و جمعی وسیعی ازفرهنگیان کشورگردیده و آنها می گویند که چنین رویدادی در تاریخ افغانستان بی سابقه است که مقامات حاکمهء افغانستان به همان اندازه ای که در اداره وسیاست ودر برخورد با مشکلات عمومی ورسیدگی به نیاز ها ی مردم ، نا کار وبی ابتکار هستند ،ولی  در دشمنی با ارزش های دموکراتیک، و حقوق بشر، استعداد نوآوری وابتکار دارند. یکی از بارز ترین نمونهء کارشان را به آب انداختن هزاران جلد کتاب تاریخی ودینی ،درولایت نیمروز میتوان مشاهده کردو کتاب شوئی  آنان نام افغانستان را بر سرخط نوشته ها ونشریات بین المللی جهان قرار داده است  . فرهنگ انتحار و خشونت ، فرهنگ ترور و تریاک از استقامت های مشخصی  در  کشور وارد وبنا بر سعی و تلاش  همین  آقایون فرهنگ سوز  در این استقامت ها مرز تعیین شده بین المللی  را به رسمیت نمی شناسند . توسل عمدی به تقویت و ترویج بدوی ترین و متحجر ترین روایت ها از اسلام و عقب مانده ترین و ارتجاعی ترین گروه های آزادی ستیز ضد زن، حقوق بشر و ضد دموکراسی،  مشخصه  این گروه  جاهل  و متعصب میباشد .   مناطق قبایل آزاد  دو طرف خط دیدرند که اکنون محل پرورش تروریستان طالبانی و القاعده ، به دیوار ضخیم و غیرقابل نفوذ سنت های قبایلی و اعتقادهای شدید مذهبی مردم قبایل مبدل شده است  . عربستان سعودی با اعتقادات به غایت متحجرانه، استمرار و بقای حاکمیتش ،  هنوز هم یکی از عمده ترین تمویل کنندگان دسته های تروریستی قبایل به حساب می آیدنه تنهاعربستان سعودی نیست که مسولیت حمایت تروریستان را به عهده دارند ، بلکه بسیاری از کشورهای دیگر حوزه خلیج نیز چنین هستند. با توجه به اينکه غلامدستگيرِ آزاد سابق فرمانده پائین رتبه گروه طالبان بود و سواد بالاتر صنفِ پنجم ابتدائي ندارد و حتي در خواندنِ نامههاي فارسي و پشتو مشکل دارد،  . در ميانِ کتابهايي که به دامنزدن در آتشِ تفرقة مذهبي و قومي متهم شدهاند، «نهجالبلاغه»،«اصولِ کافي»، «گلِ سرخ دلافگار» نوشتهي جواد خاوري، «شناسنامة افغانستان» نوشتهي بصيراحمد دولتآبادي، «پژوهشي در تاريخِ هزارهها» نوشتهي حاج کاظمِ يزداني و «هزارهها»، نوشتهي حسينِ پولادي به چشم ميخورند. نهجالبلاغه در طول حدودي هزار سالي که از تدوينِ آن ميگذرد، بيش از صدها شرح و تفسير بر آن نگاشته شده اند. معروفترين و مفصلترين اين شرحها  از آنِ «ابنِ ابيالحديد» معتزلي  و  اندکي پيشتر از ابن ، امام فخرالدين رازي ، بنام تفسيرِ «مفاتيحالغيب» ویکي دیگر از معروفترين فرازهاي نهجالبلاغه در باره خليفة ثاني عمربن الخطاب است که در آن امام علي گفته است:«خدايش بيامرزد، در نشر اسلام تلاش کرد، کجيها را راست نمود و کميها را جبران کرد، پارسايانه زيست و پارسا از دنيا رفت. ولی اين کتاب اکنون توسط واليِ نيمروز به آب انداخته ميشود تا تفرقة مذهبي به وجود نيايد.آقای  خرم  وزیر اطلاعات و فرهنگ  گفته  است که مانعی در مورد معدوم کردن کتابها از طریق ریختن به رودخانه هیرمند نمی بیند وممکن است مقام های محلی "بنا به دلایلی" صلاح ندیده اند کتاب ها را به صاحب آن برگرداند. در حالیکه این وزارت ،  گاهی ، روزنامه نگاران  را از وظیفه سبکدوش میکند و گاهی هم مردم را از سخن گفتن به زبان مادری ایشان ممنوع میسازد، و زمانی دیگر به بهانۀ اختلاف برانگیز بودن کتابها، هزاران جلد کتاب را به دریا می اندازد. بدریا انداختن هزاران کتاب به آب هلمند بی فرهنگترین عملی است که از سوی «وزارت فرهنگ»، صورت میگیرد. این اقدام  گروه نفاق افگن حاکم ،خود پرورش دهنده نطفه نفاقی  است که ازگذشته ها میراث مانده است . از همین سبب جدا از ضدقانونی بودن، ضد آزادی بودن این اقدام خودسرانه وجاهلانه ی ماقبل قرون وسطایی ، برسوءنیت وهدف نفاق افگنانه ای که احتمالاً پشت سر اینکار وجود دارد باید انگشت گذاشت . اما طوریکه در ماده ٣٤ قانون اساسی بیان میدارد «هر افغان حق دارد فکر خود را به وسيله گفتار، نوشته ، تصوير و يا وسايل ديگر، با رعايت احکام مندرج اين قانون اساسي اظهار نمايد. هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون ، به طبع و نشر مطالب، بدون ارايه قبلي آن به مقامات دولتي ، بپردازد. بر همگان  روشن است آن های که  با نور علم و دانش  مجهز اند  هر گز اله دست اربابان فتنه  و شرر قرار نخواهند گرفت  ! کتاب منبع علم و دانش است  و دانش چراغ راه بشریت و دانش نوری است  امید برده میشود که  روشنفکران  و خبره گان جامعه و کشور مان به این امر مهم  واقف گردیده باشند که  استبداد  و جهالت  در افغانستان  همواره از نیرو و توانایی یک قوم در مقابل قوم دیگر  استفاده سوء نموده اند  و همین امر باعث تداوم و بقا ان ها بوده است .

مردم هزاره جات ازجمله اقوام دیرینه آسیایی هستند و با آمدن آریایی ها به آسیا و افغانستان این قوم به حاشیه رانده شد و در ساحه کوهستانی  مرکزی به این امید که کوه خدا، پناه خداباقی ماندند.، اقوام هزاره در مناطق افغانستان مرکزی به زندگی شان با اداره های محلی- مردمی  تا زمان حکومت عبدالرحمان خان به سر بردند و با رویکار آمدن عبدالرحمان و به میان آمدن کشوری به نام افغانستان،  جامعه هزاره  پس  ازسال ها دو باره با اقو ام دیگر ساکن در این سرزمین در ارتباط شدند ، هیوان سن زایر چینایی قبل از میلاد که از افغانستان دیدن کرده و از وجود هزاره ها در مرکز افغانستان خبر داده است،.  افغانستان کشوریست دارای ناگفته های تاریخی که بیان کننده نارسائی های درمناسبات اجتماعی می باشدکه طبقه حاکم از ابزاراستبداد در عرصه های مختلف استفاده نموده است.از این رو که نقل تاریخ درک مذهب ومطالبات سیاسی در کشور از مجرای مصلحت های قوه حاکمه صورت گرفته است. در این کتاب های تلف شده ، نمادها ی را ازسرگذشت فرهنگی، اجتماعی روابط قومی و واقعیتهای سیاسی افغانستان روایت می کند که صدها سال است درزندگی و تعامل اجتماعی مردم این کشور دوام پیدا کرده است.  کتاب شوئی کنونی می تواند پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نا خوشایندی را در روابط قومی و مناسبات شهروندی این کشور ایجاد نماید .  

پیامد این عمل خصمانه در افغانستان قابل تامل، و نگرانی است در شرایطی که بسیاری از کشورهای غربی از حامیان روند صلح و بازسازی در افغانستان هستند، این نوع برداشتها و گرایشها می تواند تاثیر سوئی بر ذهنیت دوجانب برجای گذارده، حامیان غربی افغانستان را مایوس و مردم افغانستان را نسبت به سازمان ملل متحد و جامعه جهانی حساس سازد.گرچه خاموش شدن جنگها و تنشهای قومی، زبانی و اعتقادی و ایجاد دولتی با مشارکت نخبگان اقوام  وروند دمکراسی خواهی از دستاوردهای بزرگ شرایط سیاسی  ایجاد شده تازه بشمارمیرود. کمک های نظامی،  اقتصادی و عمرانی جامعه ی بین المللی برای مردم ودولت افغانستان سرنوشت این کشوررا با امیدها ی جدید مواجه نموده است. تلاش جامعه بین المللی در جهت گذارجامعه  افغانستان ازمرحله ی قومی به سمت دولت سازی و تامین و تمرین ارزشهای دمکراسی در این کشور حرکت بس ستودنی و شایسته ای محسوب می گردد.  اما جامعه جهانی ودولت افغانستان بدلیل دوری از مردم  وعدم آشنایی دقیق از پیچید گیهای فرهنگی و اجتماعی افغانستان تا هنوز بخوبی متوجه حساسیتها و پیامدها یی که در واکنش به این کتاب ها در داخل افغانستان پدید خواهد آمد، نگردیده است  و از جامعه جهانی و دولت افغانستان  توقع میرود که باید با دقت هر چه بیشتر درین باره  عمل نمایند.

مسئولان بیش از ده ها مرکز و نهاد فرهنگي،هنري،ادبي، دانشجويي و جمعي از نويسندگان، ناشران، ويراستاران و روزنامه ‌نگاران افغان، با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن این اقدام، از دولت افغانستان خواسته اند تا "با تنفيذ و اجراي قوانين و مقرراتي شفاف و جامع، براي نظارت بر انتشار و خريد و فروش كتاب و پرهيز از رفتارهاي خشن و غيرفرهنگي، احساس امنیت مادی و معنوی دست اندرکاران کتاب را فراهم آورد."اگر این کتابها کفر آمیز بود، چرا مسئولان افغانستان از طریق قانونی و عدلی اقدام نکردند به آب انداختن هزاران جلدکتاب که بخش ازآنهامحصول فکرواندیشه ای فرزندان این مردم محروم بودند،چیزی جز یک توطئه فرهنگی علیه این مردم نخواهدبودو این حرکت که خود یک اقدام نفاق انگیزاست بلکه همه این پروژه های ننگین رابایددرراستای همان اقدام ضدفرهنگی طالبان، برای انهدام ونابودی مجسمه های بودای بامیان بررسی کرد،این های که این عمل تفرقه انگیزرا،درراستای تأمین وحدت ملی افغانهاقلمدادمی کنند،همان کسانی هستندکه بافکرواندیشه طالبانی درحرکتند فقط تفاوت شان باطالبان دراین است که اینها ازدرون دولت به مقابله باعلم وفرهنگ قدعلم کرده اند،طالبان ازبیرون. اینهادرواقع درست همان کاری راانجام میدهندکه طالبان برای ازبین بردن مکاتب وسوزاندن کتابهای درسی شاگردان وکشتن معلمان انجام میدهند. آیا بهتر نیست که این مقامات ومحافظان مدعی وحدت ملی، بجای کتابسوزی وکتابشویی، به فکر مبارزه با تریاک وطالب وتحجر  باشند که در چند قدمی ولایت و امارت و درداخل وزارتخانه های شان با تفنگ وترور وانتحار، نه تنها وحدت ملی را بلکه هستی ملی واعتبار وامیدهای اجتماعی وفرهنگی مارا به نابودی می کشاندعمل نمایند؟یونس قانونی رئیس ولسی جرگه از به دریا ریختن کتا‏ب ها در نیمروز شدیدا انتقاد نموده گفت که  ، کتاب های تلف شده کتب - تاریخی اسلامی و دینی بودند که مورد احترام تمام مسلمانان جهان می باشندو  به آب انداختن کتاب ها در نیمروز یک عمل نادرست و خلاف قانون می باشد آقای قانونی می گوید که در این مورد مجلس نباید سطحی عبور کنند، وی خواهان تعیین یک هئیت متشکل از وکلا و دیگر مسئولین شد تا در مورد این قضیه تحقیق کنند. ، آقای قانونی گفت یکبار دیگر ما شاهد کتابسوزی ها و کتاب شویی ها و اهانت به ارزش های دینی و ملی خود در سرزمین خود بوده و آنهم توسط عده غیر مسوول وعده که در فکر شان بازگشت به قرون وسطا وجود دارد وبه آب انداختن كتابها يك موضوع سياسي است که مسأله قومي و مذهبي در آن دخالت ندارد. هرگونه عمل مخالف این روند حرکت ارتجاعی وزمینه ساز اندیشه طالبانی است. که هم فکران شان در ولایات دست به مکتب سوزی و  کتاب شویی می زنند.

کتاب شوئی  وکتاب سوزی  در تاریخ بشریت متمدن در جهان کنونی کمتر متصور بوده و از زمره جنایات فرهنگی بشری پنداشته میشود. اما متاسفانه آقای کرزی با وجود اعتراضات شدید جامعه مدنی علما – دانشمندان – روشنفکران نمایندگان اقوام گوناگون کشور تا هنوز عکس العمل مناسب بخاطر تقبیح این عمل ضد فرهنگی نشان نداده و درباره عاملان این جنایت سکوت اختیار نموده است که مایه تعجب وحیرت مردم کشور میباشد  و هم چنان گلایه از روشنفکران چپ و راست اقوام پشتون  نیزوجود دارد که با وجود اعتراضات  وسیع مردم افغانستان درباره جنایت ناخشودنی کتاب شوئی تاهنوز مهر سکوت برلب زده اند و کدام عکس العمل مساعد جهت محکوم نمودن این عمل شنیع ابراز نکرده است که مایه تاسف و تاثر روشنفکران سایر اقوام افغانستان گردیده اند.از آنجائیکه رسالت هرفرد از مردم آگاه، اندیشه گر، واقع بین ومعتقد به وحدت وعظمت ملی ومومن به رشد فرهنگ اندیشۀ ملی وطرفدار دموکراسی و جامعه مدنی افغانستان است که نباید این جنایت عظیم به بهانه این که این کتاب ها مربوط  مردم هزاره شیعه است سکوت اختیار نمایند  که سکوت در قبال چنین جنایت فرهنگی ننگ تاریخ میباشد  !  و از جانب دیگر  در چنین مواردی ایجاد هم صدایی  زمینه ساز  اعتماد و وحدت همه گانی ملی  در میان ملیت های برادر ساکن در این سرزمین خواهد بود. که دشمنی با کتاب در حوزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افغانستان می تواند تاثیر قابل ملاحظه و پیش بینی ناپذیری را در ایجاد اختلال نسبت به نظم اجتماعی، روابط  قومی و روند سیاسی در این کشور آسیب پذیر بر جای گذارد.حال اگرجناب رئیس جمهوروجامعه جهانی  درصددجبران این اشتباه تاریخی خویش برنیایدواقدام برای مجازات ،محکومیت ومحاکمه این افراد نکند ،درواقع همدستی خویش راباآنان عملااعلام نموده است وتمام شعارهای  آزادی بیان ودموکراسی رنگ می بازد. با اطمینان میتوان گفت که این عمل ضد فرهنگی درآستانه انتخابات، ضربه حیثیتی نزدهزاره هاوشیعیان به کرزی واردنموده وسوژه خوبی رابه دست خودشان،تقدیم رقبای انتخاباتی شان خواهد نمودوازسوی ا ین اقدام به عنوان یکی دیگراز اقدامات ضدفرهنگی دولت  ثبت تاریخ کشورخواهدشد.و کتاب شوئی درنیمروز لطمه بزرگی بردولت افغانستان  و در راس آن آقای کرزی و تیم کاری اووارد خواهدنمود.

رویکردها:-

   سایت آریائی زیرعنوان چرا کتابها به رودخانه هیرمند ریخته شد؟ نویسنده:  عزیز حکیمی.

سایت کابل پرس  زیر عنوان  وحدت ملی: کتاب ستیزی و بدویت قبیلوی؟!, نويسنده: حمزه واعظی.

سایت جمهوری سکوت زیرعنوان  ترس از کتاب، ترس از دانايي نوشته: علی امیری.

 سایت کاتب هزاره زیر عنوان  هزاره شناسی گفتمان ممنوع در افغانستان نویسنده: یعقوب یسنا .

سایت  خاوران زیر عنوان کتاب شو یی؛ تکرار جنایت تاریخ ! میر احمد لومانی.

سایت کاتب هزاره زیر عنوان فتوای فتنه انگیز طالبانی در مورد غرق کتاب ها منبع   :-  8  صبح.

  سایت آریائی زیرعنوان کتاب شویی - ابتکاری بی سابقه در سانسور منبع:- دويچه ويله .

یادداشته های شخصی صاحب این قلم -  7- ماه – جون سال – 2009 - میلادی

 


بالا
 
بازگشت