عبدالحی نزهت

 

پاکستان عامل عمده ءادامه ی بحران افغانستان

وسیاست های دوگانه ی غرب وامریکا

 

بعد از فرو پاشی اتحاد شوروی سابق ویک قطبی شدن جهان،امریکا وغرب در جهت تثبیت وتسجیل حاکمیت خود بدون رقیب در صحنه بین المللی به ما نوارهای مهم دست یازیدند ،از آن جمله بعد از اضمحلال پیمان وارسا خصوصا غرب تلاش زیاد نمود تا اکثریت از کشورهای اروپای شرقی را ،به پیمان اتلانتیک شمالی یا ناتو ملحق سازد تا جای هم این تلاش ها به نتیجه رسید ،آلمان وحدت دوباره یافت ،پولیندی ها وچکها وتعداد از کشورهای بالتیک به پیمان نظامی ناتو پیوستند ،روسیه که وارث شوروی سابق بود،این جریانات را با خاموشی وسکوت نظاره مینمود ،وعملا امکانات اقتصاد سیاسی ونظامی در اختیار نداشت تا از این پروسه انحصاری جلوگیری نماید.امریکا بحیث یکه تازمیدان در صحنه بین المللی چون یک ابرقدرت با تکبروغرور بیشتر عرض وجود مینمود ،که این تک محوری وتک قطبی عنصر نادرست سیاسی ونظامی بعداز جنگ دوم جهانی در عرصه ءسیاست بین المللی بود, که این خود آفرینندهء بحران ها وکشمکش های زیادی در آسیا،افریقا وامریکای لاتین گردید, که از آن جمله موضوع عمده وپرابلم اساسی شرق میانه یعنی مسله فلسطین بگونه تحت تاثیر سیاست های سیطره جویانه اسراییل قرارگرفت ،به گمان اغلب اگاهان سیاسی صیهونیست ها بیشترین منفعت را در این جهان یک قطبی نصیب گشتند زیرا اضلاع متحده ء امریکا بحیث ابرقدرت نظامی جهان مدافع جدی دولت اسراییل بود ،در مقابل جهان اسلام وخاصتا دولت های اسلامی طرف دار غرب ازاین سیاست های غرب وامریکا تحت فشار شدید  ذهنیت عامه ی مردمان خویش قرارگرفتند تا درباره مسله فلسطین موضع جدی به مقابل زیاده رویهای اسراییل اتخاذ نمایند, این نا رضایت ها سرانجام واکنش جدی حلقات افراطی وتند رو را جهت ایجاد یک نیروی باز دارنده بین المللی بوجود آورد ،وبه عناصر تند رو وافراطی در جهان اسلام فرصت داد تا اقدامات عملی وقاطع را در عرصه ی سیاست جهانی روی دست گیرند بعدازحوادث یازده سپتامبر حمله به افغانستان سقوط طالبان والقاعده در کابل, یوروش به عراق اشتباه بزرگ ایالات متحده امریکا بود, شرق میانه قبلا نسبت بحران فلسطین آبستن حوادث بود ،که مسله عراق به آن نیروی تازه بخشید واز تمام کشورهای اسلامی داوطلبان جنگ به عراق سرازیرشده, وعراق تمرین گاه ومحل تجمع جنگی برای القاعده گردید,سقوط طالبان والقاعده در کابل,وعملکرد  بعدی امریکا نمایانگر آن بود که آنها  فاقد پلان وطرح های سیاسی ونظامی  بودند ،که در عمل دولت ایالات متحده ءامریکا از تفکیک دوست دشمن درمنطقه  عاجزبود,و برداشت درست از بازی گران منطقه ی نداشت وپاکستان هشت سال بعداز یازده سپتامبر ازنگاه سیاسی ونظامی دولت های غربی وامریکا را هنوزهم به بی راهه رهنمای مینماید ، پاکستان نه تنها به طالبان والقاعده پناه داد, بلکه آن را تسلیح و تجهیز نموده به افغانستان اعزام داشت ،ایالات متحده امریکا که پاکستان را دوست استراتیژیک خویش میدانیست,سیاست های خویش را با سیاست آن کشور همسو نموده وهنوزهم معلوم نیست که غرب فریب حیله و  تذویر پاکستان را درک نموده یانه ؟و  یا پلان های روی  دست است که مردم افغانستان ازدرک آن عا جزاند, بطور مثال بعداز حملات هوایی امریکا در یازده سپتامبر قندوز که در محاصرهءجبهه متحد قرار گرفت پاکستان از امریکا مجدانه تقاضا نمود تا طیارات پاکستانی را اجازه دهد تا جنرالان وعناصر رهبری ومشاور نظامی پاکستان را که به القاعده وطالبان کمک مینمودند از قندوز بیرون کشد, ودولت امریکا به این درخواست پاکستان تن در داد وآن کشور توانست در چند پرواز اتباع مهم نظامی واستخباراتی خویش را از قندوز انتقال دهد, مداخله سازمان استخباراتی پاکستان در امور داخلی افغانستان کاملا هویدا واشکار است وهیچ گونه توضیح وتشریح اقناعی در کارنیست و فعلا بازهم همان سازمان استخبارات نظامی پاکستان سیاست های انکشور را در افغانستان تدوین ،ترتیب ودر عمل پیاده میسازد,واضلاع متحده ءامریکا از این جریانات آگاهی کامل دارد, اکملات لوژیستیکی طالبان بشکل گسترده از طرف همین دوست استراتیژیک قدیمی وی پاکستان صورت میگیرد, وامریکا  صرف باحمله توسط طیارات بدون پیلوت خویش در مناطق قبایلی پاکستا ن اکتفا مینماید, این بازی دوگانه پاکستان را امریکا چگونه ارزیابی خواهد نمود ؟اگرسیاست غرب ادامه سیاست پاکستان باشد ! مردم شمال ومرکز افغانستان کاملا خلع سلاح گردیده با موجودیت اردوی یکصدهزار نفری ناتو وامریکا     جای برای بی ثباتی  مرکزوشمال وجود ندارد,فعلا که جنوب افغانستان درآتش جنگ می سوزد, شمال ومرکزافغانستان قربانیان  همیشه گی سیاست پاکستان وطالبان بوده , امریکایی ها نیات واقعی خویش کاملا اشکار سازند  حال این مردم دست وپا بسته برای قربانی اماده اند !بدون بی ثبات سازی مناطق آنها امریکا وغرب میتواند تمام سیاست های خویش را در منطقه پیاده سازد, شایعات انتقال طالبان وتوسط طیارات ناتو واکمالات نظامی آنها , ورد زبان تمام مردم شمال  افغانستان است اگر این شایعات دروغ است طیارات ناتوکه در مناطق که در حیطه ءنفوذ طالبان قراردارد, برای چه منظور نشت نموده ودوباره پرواز مینمایند, اوضاع منطقه وخاصتا افغانستان نشان میدهد با وصف موجودیت حضورقوای  یکصد هزاری نفری ناتو وقوای مسلح افغانستان اوضاع کاملا وخیم گردیده, طالبان والقاعد به  امیدواری به پیروزی خویش مینگرند, شمال کاملا نا امن گردیده نا امنی ها  به فاریات جوزجان سرایت نمود, وبلخ هم به چنین سرنوشت دچار میشود, بغلان وقندز ازجمله ناامن ترین مناطق شمال به شمار میروند فقط تخار وبدخشان باقی است بزودی نا امنی ها به آنجا نیز سرایت خواهد نمود حل بحران افغانستان درگرو پاکستان است اضلاع متحده امریکا با پاکستانی اتومی نمیداند ویا نمیتواند چگونه معامله ی داشته باشد, تلفات مردمان ملکی ونظامی  درطول سه ده جنگ گذشته  روزانه به چنین کمیت نبوده است  فقدان یک استراتیژی نظامی وسیاسی عنصراساسی ادامه ی بحران افغانستان میبا شد                

نزهت                                                                                                                                                                                                                                                                                                                     

 

 

 


بالا
 
بازگشت