احمد سعیدی

 

مصالحه يا معامله

دعوت جناب حميد زاده سخن گوي ارگ از حمکتیار وملا عمر نشانۀ بزرگ از تغییر سیاست در برابر طالبان وحمکتیار است.در گذشته زمانی که بحث مذاکره با مخالفان دولت افغانستان مطرح می شد، همواره تاکید بر این بود که که تنها افرادی می توانند شامل این روند شوند که متهم به انجام جنایات جنگی و نقض حقوق بشر نبوده اند وگفته میشد مذاکره با ملا عمر وحکمتیار نسبت موجودیت نام شان در لست سیامنتفی است، این إظهارات درست در گزشته ها هم بوده اما حالا در موقع انتخابات ضرورت ديگر است از سوي ديگر ايتلاف ها و زد و بند هاي اخير انتخابات خود دلیلست بر این که دیگر نه جنایتکار جنگی وجود دارد، نه ناقض حقوق بشر ونه هم نام این افراد در لست سیا خواهد بود چون اكثريت بدون قيد و شرط خود را شريك دولت بعدي ميدانند تقاضای مذاکره وشرکت در نظام سیاسی ایجاب میکند تا نام همه ایشان از لست سیاه حذف گردد، چه در صورت موجودیت نام ایشان در لست ناقضین حقوق بشر دیگر ترانه های دفتر حقوق بشر در افغانستان هم شنونده نخواهد داشت. اين سخنان و پيشنهاد مصالحه را با طالبان اقاي حميد زاده در كنفرانس روز سه شنبه در حالي مطرح كرد كه با لب خشك و با قوت ميكوشيد از ازاد شدن پنج نفر قوچاق بران حرفوي مواد مخدره دفاع كند. دفاعی كه به هيچ قانوني و اصولي توجيع پذير نيست انچه كه با مصالحه و معامله مربوط است با ملاحظه تنازل های تدریجی دولت به نظر می رسد. روزی دولت کنونی افغانستان حاضر خواهد شد بخاطر خواست طالبان بند های از قانون اساسی را نیز تغییر دهد وباز هم طالبان جز تسلیمی دولت به چیزی دیگر تن در ندهند.

عدم آمادگی طالبان برای مذاکره در هر سطح با دولت یک حر کت سیاسی و مانور آزمایشی است  طالبان هم با این شوخی وتمسخر کوشیده ا ند تا توان نظامی وسیاسی دولت افغانستان ومتحدینش را به آزمایش بگیرند تا به جهان ومردم نشان دهند که دولت افغانستان وحامیان بین المللی اش تا چه حد آمادۀ عقب گرد در معامله با ایشان میباشند، این إعلان اقاي حميد زاده  از لحاظ معا ملات سیاسی مروج مفهوم دارد اما از لحاظ عيني هیچ مفهوم وتضمین عملی ندارد . حقیقت این است که طالبان هر گز با نظام این چنینی شریک نمیشوند.طالبان نظام  وحکومت مطلق میخواهند نه صلح وسازش. طالب پدیدۀ صلح ومذاکره نیست واگر طالب با نظام سیاسی کنونی یکجا شود دیگر مفهوم طالب بودن را ازدست میدهند. طالب یک پدیدۀ با ویژه گی های خاص خود است که بیشتر با خشونت وتحجر همراه است .هر حر کت تا رسیدن به قدرت دست به خشونت می زند واما طالبان بعد از رسدن به قدرت هم خشونت را تشدید می بخشد وادامه میدهد.  واضح است این إعلان توسط حلقات مشخص ومائل به طالبان  در درون نظام سازماندهی شده بود و پاسخ غیر مستقیم است به إظهارات اخير حكمت يار كه گفته است من از كسي در انتخابات پشتباني نمي كنم.حميد زاده شايد بداند إعلان صلح ومذاکره وشایعۀ سازش روحیۀ مردم را ضعیف وإعتماد پیروزی دولت در برابر طالبان را ضریب صفر خواهد نمود. حال اکثریت مردم به این عقیده اند که دولت در صدد سازش وکنار آمدن با طالبان اند ،لذا خود مردم تلاش دارند از آدرس قوم،سمت ونهاد های مستقل قبل از دولت به سازش دست زنند. وقتی دولت آماده گی خودرا برای مذاکره با دشمنان سر سخت خود إعلان میکنند مردم عام وبرخی نهاد های بنام اپوزیسیون دولت نیز با خوف ورجاء در پی چارۀ میشوندوتلاش میورزند قبل از سازش دولت خود شان طور مستقیم با طالبان معامله کنند. گذاشتن ریش وپوشیدن لباس طالبی برای بسیاری از نیروهای اپوزیسیون کار بسیار ساده است.  شرائط کنونی کم وبیش به شرائط قبل از سقوط حکومت داكتر نجیب الله مشابهت دارد ، هنگامیکه داكتر نجیب الله آمادگی خودرا برای کنار رفتن از قدرت إعلان نمود ،اما تا هنوز شرائط ووقت وزمانش را تعین نکرده بود که حلقات إطرافش به معامله دست زدند. نیمی به چهار آسیاب دویدند وعده هم جهت تسلیمی به جبل السراج رفتند. طوریکه معلوم میشود حميد زاده با إعلان کنار آمدن با طالبان پروسه سازش وآشتی اکثر گروپ هارا باطالبان تسریع بخشیده است. دیگر برای بقای نظام سیاسی کنونی افغانستان امید کمی مانده است. از همین اکنون نیمی در رسیدن وشامل شدن در قدرت با طالبان تلاش میکنند ونیمی در ربودن دارائی دولت وپر کردن جیب وقت را ضیق می بینند ودر یک کلام موقف سیاسی دولت وجامعۀ جهانی در برابر طالبان زمینه های گرایش مردم به طالبان وسقوط نظام را بیشتر فراهم ساخته است. گرچه ميدانم سخنان حميد زاده مطلق مربوط به كمپاين انتخابات است نه در اين گفته ها صداقت و جود دارد و نه صلاحيت در شرايط موجود خارجي ها تصميم مگيرند نه دولت و نه سخن گويان محترم.

از آنجائیکه طرح این سیاست ها صادقانه نیست بدون تردید مردم افغانستان قربانی این بازی های غر عملی خواهند بود. قوای ناتو و دولت افغانستان در حین عملیات مشترک نظامی از مذاکره و صلح با مخالفین نیز صحبت میکنند. خیلی شگفت انگیز است، اگر سیاست و فرهنگ طالبی و القاعده شایسته صلح و اشتی است پس به عملیات نظامی کشور جهان با وعده ارسال نیروی بيستهزار نفري به افغانستان چه نیاز است. از شعارهای دوگانه و دولتمردان افغانستان فهمیده میشود که ایشان در مورد مبارزه بافرهنگ طالب و القاعده استراتیژی ثابت و مشخص ندارند. در یک کلام جناب رئیس جمهوری از جامعه جهانی به ستوه امده است و جامعه جهانی نیز از جناب رئیس  جمهور دل خوشی ندارند هر کدام در پی یافتن بدیل اند یکی اشتی با طالبان را بهتر از معامله با غرب میداند و دیگری هم در جستجوی معامله و یافتن التر نانیف است.

برخی ها گمان میکنند مذاکره و مصالحه با طالبان راه را بسوی صلح و اشتی و امنیت کامل باز خواهد کرد فرضیه که قطعا عملی نیست شناختی که من از طالبان دارم طالبان مشارکت سیاسی را نمی پذیرند ایشان اصول دموکراسی ازادی بیان و حقوق بشر را مقوله های  کفر امیز می پندارند انها نظم امارتی را می پذیرند امارت که فرمانش بعد از ایات قران قدسیت دارد و باید عملی شود. لذا طالبان طرفدار نظام دکتاتوری قاطع زیر فرمان یک شخص بنام امیرالمومنين اند. وعده گمان میکنند با تقسیم پست ها ی دولتی طالبان تن به صلح و سازش میدهند حرفیکه تعبیر عملی ندارد.

برخی گمان میکنند اگر پست های وزارت دفاع و داخله به طالبان تعلق گیرد ایشان در کنار دولت قرار میگیرند، نه خیر انها میخواهند نظام و سیستم خود را داشته باشند و تشکیلات هم به سیستم که خود شان میخواهند طالبان در مجموع سیستم فعلی را از بنیاد قبول ندارند، لذا در مسئله صلح و مذاکره با طالبان دادن امتیازات نسبی مطرح نیست، بلکه مسئله دادن اختیار کل مطرح است و باز هرکس بخواهد در پهلوی طالبان قرار گیرد با قبول شرایط میتوانند در پهلوی قرار گیرند. همین حالا عده زیاد در درون نظام طرفدار نظام به سیستم طالبان اند هر چند با غربی ها هم سر می جنبانند اما اهداف اصلی ایشان را طالبان بر اورده میسازند همان است که طالبان در جریان تمام فعالیت های دولت قرار دارند.

وتمام توطئه گران باید باور داشته باشند که افغانستان سر زمین معامله گري و تسلیمی نيست. از گذشته تاریخ این سرزمین بخون های ریخته باید باور داشت که افغانها طوریکه در دوران گذشته توطئه های نظامي گران پاکستان را با مشتی از مزدوران شان به ناکامی مواجع ساخته اند توطئه های درونی این نظام را نیز ناکام میسازند.

 

 


بالا
 
بازگشت