ضرورت تشکیل جبهه چپ حکم تاریخ است

 


داکترآرین

 

شرایظ و ضرورت وضع کنونی افغانستان ، از همه نیروهای "چپ" و مترفی ، که صادقانه خواستار تغییرات بنیادی بنفع میهن و مردم استند ، مصرانه و پیگیر انه می خواهد ، که بی درنگ اختلافات فرعی را کنار بگذارند ، از انحصار طلبی و خود محوری دست بردارند و دنبال مسایل خورد و ریزه، تعصبات و تصفیه حسابهای گذشته نرفته و از پایه گذاری جبهه وسیع میهنی ، چپ ، یکپارچه و نیرومند ، حمایت نمایند.

گفتنی است که سیاستها و برنامه های احزاب و سازمانهای چپ ، نه تنها دارای شیوه ها وآماج های مشترک کوتا مدت اند ، بلکه در زمینه های اهداف نهایی و درازمدت نیز اشتراک نظرهای وسیع ، هماهنگ و ژرف در ساحات اجتماعی ، اقتصادی ، و سیاسی برای توافق نظر ، و اساسی مستحکمی برای تشکیل جبهه و مبارزه ای مشترک دایمی را مساعد ساخته است.

اما واقعیت تلخ و تاسف آوراین است ، که هنوزهم نیروهای مشخص و قابل شناخت ، عمدا و یا سهوا در این راه سنگ اندازی مینمایند ، گاهی خود بخودی وزمانی هم از شیوه های رایج نفاق افگنی میان احزاب و سازمانهای چپ استفاده نموده و میخواهند تا بیشترین نفع را از چنین وضع نصیب شده ، سلطه و دوام خویش را بالای خلق محروم ، بی چاره و بی دفاع افغانستان تحمیل نمایند.

یکی از عمده ترین اهداف آنها ، نا توان ساختن " چپ" از راه نفاق و تفرقه افگنی است ، که از نکات ضعیف آنان مثل انحصارطلبی ، خودمحوری ، بزرگ کردن و دامن زدن به اختلافات نظرهای فرعی استفاده میگردد و آنانی که میخواهند "چپ" در افغانستان نه تنها پیروز ، بلکه متفرق نیز گردند ، در عرصه ای شیطنت ، از تجربه بزرگی تاریخی برخوردارمیباشند و ما نتیجه دردناکی آنرا درپراگندگی ها ، نفاق ، دوری و بی تفاوتی نیروهای چپ ازهمدیگرمی بینیم. ودرانتخابات امسال به چشم و سر مشاهده نمودیم ، این باید درس خوب و فراموش ناشدنی برای همه ای آنانیکه حرف از مادروطن ، مردم ، ترقی و تجدد میزنند ، باشد.

شکل دیگراز تبلیغات آنان ، کم اعتبار ساختن "چپ" میان مردم ، قرار دادن نیروهای فداکار"چپ" در یک نظر ویک ترازو با عناصر بدنام و جنایت کاراست و با استفاده از شیوه های تقلب ، جعل کاری ، تزویر ودروغ سازی ، بهره گیری مینمایند. از صبح تا به شام تلویزیونهای مزدور و غیر مسوول ، بیسواد و بی ماهیت شان را در خارج  به ذوقهای مختلف فعال ساخته اند وبیست و چارساعت برضد مادر وطن ، مردم وطن و وطنپرستان تبلغ مینمایند.

ازطرف دیگرغارت گران بی بندوباردسترنج مردم ، قاچاق بران مواد مخدر، دزدان بیت المال ، که در دستگاه دولتی تا بالا ترین سطوح، مواضع بسیار کلیدی را  در دست دارند ، خوب میدانند که نیروهای چپ و وطن پرست ریشه های عمیقی در میان توده های مردم دارند ، به این دلیل میخواهند ، به استفاده از تمام امکانات در راه گسترش نفوذ"چپ" ، میان مردم ،  سدها و مشکلات ایجاد نمایند ، گاه ونا گاه با شعبده بازی ، به لفاظی ارزان قیمت و عوامفریبانه ، نه فقط بکلی بی اساس و نا درست ، بلکه مبتذل ، اتهامی و مردود و مغرضانه میپردازند.

آنچه گفته آمدیم ، نیروهای چپ باید بدانند که این هنوز شروع قضیه است ، اینهمه تخلفات از قانون اساسی و قانون احزاب و بی عدالتی ها در مقابل جنبش چپ در حالی صورت میگیرد ، که در برچه امریکایی کلمه دیموکراسی نوشته شده است و گاه گاهی برفرق ناقضین حقوق بشر و دزدان بیت المال خورده و آنها را گنگس و گول میسازد ، اگر این کلمه سرچپه نوشته شود در آنصورت وضع" چپ" نسبت به دهه ای نود ،  ده ها بار بدتر خواهد گردید و یا اینکه ناتو و کشورهای کمک کننده ، افغانستان را تنها رها نمایند ،  آیا نیروهای چپ ، اگر در چنین حالتی و وضع باشند ،  قادر خواهند شد رسالت تاریخی خود را انجام بدهند؟ و شوربختانه ، که امروز نسبت به دیروز از نقطه نظر اقتصادی صدها مرتبه "راست افراطی" وعقب گرایان در کشور ما قوی ترند و منابع عایداتی و اقتصادی کشور را ، بصورت مشروع و غیرمشروع در نتیجه چپاول وغارت  بدست دارند وبه همگان معلوم است ، که در کشور غریب ما پول حرف اول را میزند.

به ارتباط آنجه گفته شد ، هنوز هم اگر "چپ" منتظرسیرحوادث باشد ، اشتباه نه ، بلکه خیانت خواهد بود.

از اینجاست که ، شرایط کنونی از تمام نیروهای چپ  و وطن پرست میخواهد ،  تا دست را بالای دست نگذاشته، وارد میدان عمل شده و گامهای مستحکم و موثر را در جهت اتحاد و ایجاد جبهه وسیع میهنی  بردارند و برای یک اتحاد بزرگ ، صادقانه و عملی ، بخاطر سرنوشت مردم و و طن ،  تلاش نمایند. از انزوا و خموشی، از پراگندگی و جدایی، از تفرقه و تعصب، از خود خواهی و خود نگری بیرون آمده و دست به اقدامات جدی در راستای تشکیل جبهه و  بخاطر بوجود آوردن یک نظام سالم، دلسوز ،  دموکرات و مردم سالاری، سازگار با پیشرفتهای علمی و فرهنگی و شرایط زمان ، همسو، همگرا ، همفکر،  درعمل  متحد شوند.

نیروهای چپ و ترقی خوا !

شما ، که  تاکید به تشکیل جبهه مینمایید وهمواره به اهمیت وضرورت این اتحاد پا فشاری دارید ، نباید شعارهای تان به فعالیتهای عملی ، سنگینی کند ، ضرورت تشکیل جبهه ای وسیع چپ ، حکم تاریخ است،  تنها شعار دادن در مورد وحدت و جبهه، بدون عمل ، از پی سراب دویدن است ، ما میتوانیم به تنهایی شعار بدهیم، به تنهایی عمل نمایم و با خود تصمیم بگیریم و در حصارهای تنگ نظری گروهی خویش فعالیت نمائیم، اما واقعیت مبارزه سیاسی و حقیقت خوشبخت ساختن مردم و جامعه این نیست و با پیکارانفرادی به هیچ هدفی نایل نخواهیم شد. باید صحنه های صف آرایی و مبارزات ما از میدانهای کوچک و عرصه های تنگ و برنامه های محدود بیرون آمده و خویشرا آماده تحقق آرمان بزرگ و میهنی نموده و آستوار قدم بگذاریم. در غیر آن ،  تنها" ثناخوان " تشکیل جبهه خواهیم بود، بدون آنکه مزایا و آینده آنرا درک کرده باشیم.

 

من به این باورم که اکثریت مطلق نیروهای مترقی ووطنپرست  تشکیل جبهه متحد را مربوط و منوط به کدام ایدیالوژی یا بینش مذهبی و گروهی مشخص ، وابسته نمی داند و شرایط این اتحاد و همبستگی را ، به پذیرش جهان بینی خاص موکول نکرده است وهیچ کدام در تلاش آن نیستند که خود را به محور و حلقه اساسی این پروسه مبدل سازند ، بلکه " تامین اتحاد نیروهای ملی ومترقی دریک جبهه وسیع میهنی اساسی ترین هدف " آنها را تشکیل میدهد. طوریکه در اسناد و بیانات  نهضت فراگیر  آمده است" ما از سوی خود آماده گی خویش را برای طرح گفتمان پیرامون یک برنامه سیاسی و آیین نامه سازمانی دررابطه به ایجاد یک جبهه وسیع دراصول ودرعمل اعلام میداریم. چنین برنامه سیاسی نمیتواند که عیناً برنامه سازمانی این ویا ان سازمان  و یا تداخل و ترکیبی ازبرنامه های سیاسی متفاوت و متلون باشد، بلکه مفردات آن باید به شیوه دموکراتیک و همگانی تدوین گردد که بازتاب دهنده خواست نیرومند زمان، ضرورتهای مبارزه فعال و متکی بر اراده و نیروی مردم افغانستان باشد ...حفظ  استقلالیت تشکیلاتی اعضای جبهه ,  اصول بنیادی حیات سازمانی وتشکیلاتی جبهه را تشکیل خواهند داد ." قابل یادآوری است که ، طرحها و پیشنهادات دارای چنین مضمون و ماهیت را در اسناد و مدارک احزاب و سازمانهای دیگر ، نیز به وضاحت میبینیم ، پس بنظرمن  در صورتیکه روحیه و گرایشها، عادلانه، صمیمی و واقعی باشد کدام مشکل بزرگ و غیر قابل حل در بین نیست که مانعی کار شود. احزاب ، سازمانها، شخصیتها و حلقات میتوانند دور یک میز نشسته و روی جزهیات و میخانیزم تشکیل جبهه مذاکرات و بحث های مفصلی را انجام بدهند و دموکرات ترین شیوه های تدارک و تحقق آنرا جستجو نموده و به نتیجه منطقی، جامع و قابل قبول برای همه جوانب برسند.

ازدیدگاه من جهات اساسی فعالیتهای  جبهه چپ را ، استفاده از تجارب و تغییرات بنیادی و مدرن ،  مبارزه علیه تروریزم، مبارزه بخاطر دموکراسی و مردم سالاری و افغانستان  دارای اقتصاد قوی و با فرهنگ نوین تشکیل خواهد داد ، ازسرمایه داران ملی حفاطت و حمایت کامل شده واز سرمایه گذاری ها استقبال میکند ، فرهنگ پسندیده ملی و عنعنوی ملیتهای مختلف باهم برادروباهم برابر افغانستان را رشد داده و  با هیچ حزب و سازمان که خارج از جبهه باشد خصومت ودشمنی ندارد وبا کدام دولتی مخالفت نخواهد داشت دوستان افغانستان دوست جبهه ای چپ بوده و همواره بخاطر وسعت اعتماد متقابل ، دوستی متقابل ، منافع متقابل کوشیده و مناسبات دوستانه را با تمام کشورهای یاری رسان وجهان ، نه تنهاحفظ ، بلکه وسعت خواهد داد.

وطنپرستان ! در این لخظات حساس تاریخ کشورما ، مسوولیت تشکیل جبهه چپ بدوش ما و رسالت تاریخی ماست، باوجدان آگاه ،باقلب پاک و صداقت ، با انعطاف و تسامح ، بااعتماد متقابل ،  متحد ویکپارچه شوید ، فاجعه هروز نزدیک و نزدیکتر میشود ، سرنوشت و آینده کشورومردم مارا تهدید نموده ، بنیاد گرایان با " سخت جانی "  نه تنها درتعیین سرنوشت کشور، به خواست خودشان پافشاری دارند ، بلکه در طریقه و طرز زندگی شخصی مردم نیزشروع به مداخله نموده اند ، دولت نمیتواند جلو مافیا و فساد را بگیرد ، زیرا در تار و پود آن فساد و بنیادگرایی و جنایتکاران نفوذ نموده است ، در چنین شرایط و وضع آلوده و آشفته سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ، عناد از امربزرگ تشکیل جبهه وسیع چپ ، بمثابه ضرورت مبرم تاریخی ، مارا به آرزوپرستان خوش خیال وفراموشکاران اصا لت و رسا لت ما در مقابل مردم و  میهن تبدیل میکند ، هرقدر هم اگر ، سازمانی ، حزبی ویا شخصی ادعا کند و حتا بخواهد  ثابت کند ، که این عناد پایه های منطقی دارد ، باید بدانند ،  که شدیدا محکوم تاریخ خواهند شد./

 



بالا
 
بازگشت