اعلام لست  کابینه جدید   یا ا عتراف بر شکست تاریخی نظام

«  لبرال استخاره » ای !!  در افغانستان

 

 


محمدامین فروتن

آن گاهی که کمیسیون برگزاریی انتخابات افغانستان که زیرنام«کمسیون مستقل انتخابات افغانستان» از سوی جلالتمآب کرزی انتصاب شده است  طی یک فرمان اضطراری خویش جناب آقای کرزی را شخصیت  پیروزدؤمین دور« انتخابات دموکراتیک ریاست جمهوری اسلامی افغانستان» اعلام مینمود  آهنگ  آرام شکست  مگر خونین نظام « لبرال استخاره ای!! » در افغانستان نیز بروی ستیژ جامعه فقیر افغانستان به گوش میرسید . و یکبار دیگر این حقیقت تلخ را به اثبات رساند که  دیگر به جملاتی ازقبیل « تاریخ به ما نشان میدهد » یا مثلأ «درسی که میشود ازتاریخ گرفت » و ....اعتماد نکنیم ، واقیعت این است که هرگونه مراجعه به تاریخ گذشته متکی به «حال » است وبس !! وقتی پای تاریخ کشور و جامعه ما به میان می آید کوهی از مشکلات و دشواریها بر شانه های نحیف نسل معاصرسرزمین ما همچون شمشیر« دموکلس»   فرود می آیند !!! شگفت انگیز است که دراین آشفته بازار مکاره ی «سیأ » ست لاشخواران انسان نما ازچراگاه ها وعلفزار های دنیای به ظاهرمتمدن نظام «سرمایه داری اهلی ناشده معاصر» بر گستره ء پوسیده جامعه ما  نازل شد و پوسیده ها را دوباره پوسانید و به کمک نگاه های  « شخصی وسلیقوی به تاریخ  !! » و رجال قلم و اندیشه ،  فرهنگ تاریخی  مردم  ما را از مفهوم تهی کرد وبذر جلوه های یک فرهنگ تجملی مصرفی رادرزمین شخم کرده وآماده برای هرانحطاط  پاشید ند ! و اینک اجماعتی ازبرده گان به ظاهر «پیروزشده !» با یک تقلب آشکارو « شبه دموکراتیک» که  بر نردبان قدرت مصنوعی نشانده  شده ، چنگالهای هولناک خویش را بر تن جماعت عظیمی از مردم فرود کرده اند و بدین سان روح عدالت طلب مردم ستمدیده  افغانستان را برای همیشه از جامعه فقیر ما  تبعید کرد !

جالب و شگفت انگیز است آنچه که در عملکرد های  « سهمداران و شریکان !!» این«  شرکت تجاری وشبه دولتی » جلب توجه میکند همان مبنای«منافع مشترک » آنها ست که به مثابه دکتورین و نسخه «هویت مشارکت واعتبارسیاسی »این گروه مافیائی  به حساب می آید .البته هرسرمایه دارو« سیأ» ست مدار دراین" میدان منافع  " میزان سهم خود را به تناسب گسترده گی فعالیت های مافیائی خویش استوار و یاهم توجیه میکنند . لهذا کاملأ طبیعی است که بنابر موارد وپندار های فوق اندیشه سیاسی وجهان بینی اصلی این گروه غارتگر را بوجود آوردن و تأ سیس اداره ای شبه دولتی تشکیل میدهد که نباید توجه به  اخلاق ، عدالت و ارزش های فرهنگی وتاریخی مردم ملاک  مشروعیت دولت ها قرار گیرند و تنها در این روند ضرورت حفظ و بقاء حاکمیت ایجاب میکند که حاکمان و فرمانروایان به مقتضای شرائط هرجامعه به خشونت ، ستم ودروغگوئی و دو روئی متوصل می شوند.!! حاکمان و زمامداران دست نشانده برای دفع یا کنترول شرور انسانی و شرط برقراری نظم در جامعه ، ایجاد و استقرار شبکه های عنکبوتی مافیائی است که با وعده های چرب  ودروغین مادی بر دل ودماغ ملت های فقیروبینوای جهان سوم منجمله افغانستان  چنگ زده است .

  قدرت انتخاب در دموکراسی وارداتی  :

  آنچه را که می خواهم بگویم و بنویسم و یکی از اساسی ترین و اصلی ترین مسائل افغانستان و جهان سوم تلقی میگردد ، « قدرت  انتخاب »  است که متأسفانه با سپری شدن هشت سال تمام وهزینه کردن ده ها میلیارد دالرپول نقد بنام« مبارزه با تروریزم والقاعده » و « باز سازیی کشور جنگ زده  افغانستان » بازهم  می بینیم که با استفاده از تجربیات و طرح های کارکشته  ترین متخصصین نظامی و اقتصادی کشورهای صنعتی جهان ازنقطه ایکه مبارزه با«  تروریزم بین المللی  وبازسازیی افغانستان » را آغازیده بودند ازنوآغازیدند .!! واکنون می بینیم که ثمره ء آن همه« دیپلوماسی ها و استراتیژی ها » ی بِکر و تازه و  " کاغذ پیچ " نظامی و سیاسی ازآغاز تا اکنون یک « فریب بزرگ !! » بوده  و بس.

چنانچه با روشنی دیده میشود و درآنجام هر" پروژهء فریب" که شاه بیت و عوارض اصلی بحران جامعه ما محسوب میشود  مشکلی بنام «فساد اداری » به نظر میخورد  که در مرحله کنونی دل مشغولی  بسیاری از زمامداران و شُرکای شرکت سهامی افغانستان را فراهم ساخته است ، بدون شک اینگونه موضوعاتی که بیشتر جنبه های نمائیشی را دارند و درراستای انحراف افکار عمومی از ریشه های اصلی فاجعه بکار گرفته میشود بزرگترین دل مشغولی روشنفکر نمایان ما به حساب می آیند و چنین است که با روشن ساختن و نگاه کردن به  تمامی وسائل ارتباط جمعی مافیائی مانند رادیو  تلویزیون های بیست وچهار ساعته ماهواره ای و کابلی  ، مطبوعات وروزنامه ها ، ایجاد سمارُق وار  احزاب و سازمانهای سیاسی و اجتماعی که در برپائی میزهای مدور رادیو تلویزیونی به نمائیش گذاشته میشوند و رکن مهم جامعه مدنی و دموکراسی به حساب می آیند ، روز خویش را با مرثیه ء  « مبارزه با فساد اداری » می آغازند ، چنانچه دیدیم و به چشم سر مشاهده نمودیم وقتی جلالتمآب کرزی« رئیس جمهوری دولت اسلامی افغانستان » برای نخستین بار از « مبارزه با  فساد اداری » به مثابه یک ضرورت تاریخی در سیستم مافیائی حاکم یادآوری می نمود ند هردو بازویش را پهلوانان پنبه ای و غارتگران  بیت المال و سمبول های فساد وجنایت به عنوان همکاران دور جدید زمامداری اش می فشردند و مردم درد دیده  افغانستان نیز بادیدن این سمبل های از« فساد و غارتگری» مانند همیشه برحال وآينده خویش گریستند وبر «حقانیت وصداقت  کاذبانه !! » این نوع مبارزه پی بردند .! و با خود گفتند و پنداشند که « این قصه سر دراز دارد .!» زیرا میدانستند و میدانند که ریشه اصلی این نوع گزینش ها با کدامین «اِهرمٌِ قدرت»لایتنهی شامل در ائتلاف جهانی  مبارزه با تروریزم  شاید گِره خورده باشد . ؟  اما با گذشت زمان و با هربار تأ خیری که در معرفی سائر اعضای گروه مافیائی یا همان « کابینه دولت جدید افغانستان  » بوجود می آمد بازار شائعات نیز که میان شهریان کابل به آوازه های سرِ چوک شهرت یافته است گرم ترمیگردید و سرانجام روزنامه معروف الاتحاد  Aletehaad   چاپ امارات به نقل از منابع دیپلوماتیک در کابل فاش ساخت که کمیسیون ده نفره ء متشکل از سفرأ و نمائنده گان کشور های قدرتمند  شامل در ائتلاف جهانی ضد تروریزم در افغانستان برای گزینش اعضای کابینه زمانی بوجود آمد که  طرح ایجاد یک مقام اجرایوی در چهارچوب دولت افغانستان که از سوی مأمورین ایالات متحده امریکا و در پرتو استراتیژئی جدید آقای اوباما رئیس جمهور امریکا پیشنهاد گردیده بود  به دلیل تناقض با قانون اساسی کشور از جانب گروه قدرتمند شرکا و سهمداران نظامی و سیاسی در ائتلاف ضد تروریزم به ناکامی آنجامید موضوع تقسیم انتقال وتقلیل  قدرت از شخص کرزی  به کمسیون های سه گانه « نظامی و امنیتی ، بازسازی و اقتصادی ، سیاست خارجی » به صورت مستقل مورد بحث قرار گرفت و نمائنده ایالات متحده امریکا شخص آقای علی احمد جلالی سابق وزیر داخله افغانستان  را مناسب ترین فرد برای پیش برد امور نظامی و امنیتی در رأس کمیسیون « نظامی و امنیتی » پیشنهاد نمود ، مگر واکنش و عکس  العمل نمائنده انگلیس که حمایت چند کشور دیگر اروپائی را نیز با خود داشت در برابر چنین پیشنهاد نمائنده ایالات متحده امریکا سبب آن شد که طرح انتقال و تقلیل قدرت رئیس جمهور کرزی  به کمیسیون های سه گانه فوق الذکر از هم بپاشد و سفرای هردو کشور « ایالات متحده امریکا و انگلستان » جهت مشورت با مقامات بلند رتبه کشور های خویش عازم واشنگتن و لندن گردیدند که بالاخیره  هردو کشور پرنفوذ و مقتدردر ائتلاف ضدتروریزم  یعنی ایالات متحده امریکا و انگلستان موافقت نمودند که تا تدویر کنفرانس لندن و لویه جرگه صلح  یا « شورای  بزرگان » که ممکن است در تابستان  سال جاری  از سوی اداره کابل  فراخوانده شود به یک اجتماع اضطراری تن دهند و بصورت فوری با حفظ فورم قدیم رژیم یعنی « نظام ریأ ستی » لست اعضای کابینه را اعلام نمایند . و آقای گیتس Robert Michael Gates  وزیر دفاع ایالات متحده امریکا طی یک مسافرت عاجل به کابل در  یک کنفرانس مطبوعاتی دوتن از وزرای دفاع و داخله افغانستان را «افراد شایئسته ومتخصص!! »بویژه در پیشبرد امور امنیتی و نظامی قلمداد نمودند  و با  این اظهارات  آقای گیتس Robert Michael Gates وزیر دفاع امریکا  که گویای خواست اِستراتیژیست های انگلیسی بود حضور مجدد آقایون وردگ و حنیف  اتمر در پست های وزارت دفاع و داخله افغانستان تقریبأ قطعی محسوب گردید . نویسنده این سطور نیز طی تماس های که با منابع نزدیک با ریاست جمهوری افغانستان داشتم مضمون گزارش روزنامه الاتحاد   Aletehaad  چاپ امارات متحده عربی  را بصورت مجموعی  تائید نمودند  .

بدین ترتیب یکبار دیگرپرده از  شگرد های شیطانی ائتلاف جهانی  ضدتروریزم در افغانستان برداشته شد و همچون هشت سال گذشته بازی متعفن قدرت های بزرگ بر«جغرافیای تحقیرشده  ای» افغانستان بی رحمانه آغازگردید . البته و با هزاران تأ سف باید بر این واقیعت انکار ناپذیر اعتراف کرد  که« شبه روشنفکران جامعه و چیزفهمان تاریک اندیش  کشور ما !!» که در فضای ماه آلود و نا هنجار کنونی به هر«صدای چرب و شیر ده »مافیائی حاکم بر جامعه افغانی لبیک می گویند و صف های طویلی را برای غارت کردن و توجیه کردن غارتگری ها  تشکیل داده اند و حاضر اند در بدل چند پُست و مقامی که  وعده های سرخرمن مهره های مافیائی بیش نیست دین و تمامی ارزشها ی مقدس انسانی و مردمی شانرابه دنیا معامله میکنند ،چنانچه درگرماگرم تبلیغات انتخاباتی« "ریأ " ست جمپ خوری!!*» افغانستان بخوبی دیدیم و به چشم سر مشاهده نمودیم که برخی ازچهره های به ظاهر معزز!!  و بازمانده گان نسل  « مفتخوار جنگی !!» که از قضای روزگار «سند زعامت جهاد ومقاؤمت » را نیز هرگاهی و لزومأ به نمائیش می گذارند با اینگونه وعده های « سرِ خرمن مافیائی » دلخوش ساخته وبه مثابه معامله گران باتجربه و موفق سیأ " سی " داخل میدان معرکه شده وبا رفتن خود برسرِ چند منبر و ذکر فیوضات و برکات چند گانه ای ازپهلوانان معرکه وبه  نفع کاندیدای  ویژه ای تنورانتخابات " ریأ " ست جمهوری افغانستان را گرم ترساخته بودند .« توخود حديث مفصل بخوان از اين مجمل ! » .

ظهور طبقه  متوسط مستعجل سرمایه داری در افغانستان  :

وقتی قوانین تحول و عوامل ایجاد ظهور طبقات  اجتماعی مورد بحث  قرار میگیرد بخوبی می بینیم که در امتداد سه دهه درد ، جانکاهی که بر مردم ما رفته است از اثر عوامل وعلل  معین سیاسی و اقتصادی یک قشری از « اشراف زاده گان » مستعجل بر بستر بحران زده جامعه افغانی ظهور میکند و این طبقه متوسط شبه سرمایه داری که بصورت مصنوعی تلاش دارد وسعی میکنند تا با اقدامات غیر عادلانه  و مافیائی خویش مهمترین « اهرم های قدرت» کاذب در جامعه افغانی را تصاحب کنند ، چنانچه آقای قیوم کرزی برادر ارشد جلالتمآب حامد کرزی پیوست با انتصاب  آقای کرزی بحیث رئیس جمهوری افغانستان  تعداد ۲۰۰ تن از روزنامه نگاران و ژورنالیست ها ی معروف افغانستان  را به یک ضیافت مجللی در یکی از هوتل های پنج ستاره ای شهر کابل دعوت نمودند و ولیعهد قیوم خان کرزی راجع به مزایای حاکمیت نظام سرمایه داری خطابه های آتشینی ارائیه نمودند ، ودر ضمن این ضیافت شاهانه برای هریکی از مدعوین ضیافت مبلغ دوصد دالر پول نقد را نیز به عنوان تحفه هدیه نمود ند . البته یکی از اهداف آقای قیوم کرزی در برپائی چنین ضیافت ها ی شاهانه و توجیه نادرست حاکمیت سرمایه داران افغانی که در واقع دلالان و راه بلدان مافیای بین المللی دنیای صنعتی غرب اند شاید این بوده باشد  که حضور پشت پرده خود را به مثابه دلال همه وقت قدرت های پشت پرده غربی که پس از آنکه شخصأ ورسمأ  از عضویت در پارلمان افغانستان استعفأ دادند و به مثابه حلقه قابل اعتبار میان مخالفان مسلح  نظام یعنی طالبان و قدرت های مافیائی حاکم بر افغانستان وارد صحنه گردید ، وبه بسیار زودی در کنارتبارز نقش خانواده سلطنتی  عربستان به حیث دلال اصلی مذاکرات و تدویر گردهم آئی ها ی مجلل سیاسی در شهر تاریخی « مکه معظمه » زبانزد محا فل مطبوعاتی شد و با تدویر چنین گردهم آئی های مجلل مافیائی « فیل اش هوای هندوستان کرد !!» و خواست درنقش تیوری پردازمهم وشماره اول این « نظام سرمایه داری کاپی شده » ظاهر شود تا بدین وسیله خدمات ناقابل اش !! در راه ا رضای برده داران معاصروستمگران جهانی  محاسبه شود ، !!!

بنا براین هرکسی و هرمؤسسه و سازمان سیاسی و اجتماعی  که بخواهد در رهبریی جوامع جهان سومی نقش ایفأ کنند باید با مسائل پیچیده امروزی به عنوان رهبران آئنده جامعه ما  ، نمونه سازی انسانی ، سرمشق وتیپ های ایده آل ملی و الگوهای انسانی و همچنین مسأ له فلسفه ء سیاست ، فلسفه ء رهبری وهدایت اجتماعی نگاه کنند و روند تکاملی آنها را کاملأ در نظر بگیرند ، البته باید اکیدأ توجه کرد که آهنگ این گونه اندوخته ها وارزشهای ملی و معنوی رامیتوان تنها درسینه های جوانان مؤمن و ایثارگری جستجوکرد و شنید که همچون کوهی از ایمان و معنویت برقله ای از رنج ها ایستاده اند وعموم  ملت ها و انسان ها را با ندای ملکوتی صلح بسوی زندگی دعوت میکنند و فرا می خوانند ،

نباید بکوشیم و هرگز نه میتوانیم تا از افغانستان یک امریکا و اروپای دیگر بسازیم ، بجای اینکه با تقلید از امریکا و همچنان رژیم های « سرمایه داری به عقل آمده معاصر !! » در حیطه وقلمرو نظام روبه زوال  « ماشینیسم» هویت ملی وانسانی مانرا نفی کنیم ، و بجای اینکه با ریتم جنون آمیز« مصرف » تنها بسوی باز هم « مصرف وتجد د  » بتازیم و انسانیت ِ انسان خردمند معاصر را تلف کنیم ، باید بکوشیم با « اندیشه نو و نگاه جدید به تاریخ و زندگی » در کنار هم حرکت کنیم .تا به قول دانشمندی تمدن جدید ی را در قرن جدید بوجود آوریم .

                                  و من الله التوفیق

                       ۳ جنوری ۲۰۱۰ مطابق ۱۳ جدی ۱۳۸۸

* به کار بردن  اصطلاح «جمپ » خوری از طنز نویس و دانشمند فرهیخته و معاصر ایرانی آقای جلال رفیع  وام  گرفته شده است .

 

 


بالا
 
بازگشت