م. نبی هیکل

 

 

نگارنده:  دکتوراندس م.نبی هیکل

 

 

 

ملت و نماینگان ملت در آزمونگاه تاریخ

 

 

 

 نمایندگان ملت چند روز بعد با کانکور دیگری روبرو میگردند، آزمونی که آبدیدگی و وفاداری آنان را به آرمانهای ملت می آزماید. این آزمون را به این دلیل کانکور میتوان نامید که  در پایان دوره ی کار پارلمان قرار دارد و شایستگی و تعهد نمایندگان را مورد سنجش و امتحان قرار میدهد.  با در نظرداشت سابقه ی  کاری پارلمان بخصوص مجلس نمایندگان و دستاوردهای آن در آزمونهای گذشته به مشکل میتوان از موفقیت در این آزمون سخن گفت.

 گذشته از تاثیرات تمایلات و وابستگیهای فردی نمایندگان، علاقمندیها بین المللی و زمینه های تنگ کاری نیز در تعیین نتایج اين آزمون نقش خواهند داشت.

ناکامی نمایندگان ملت در آزمونهای گذشته  نتیجه ی چند عامل میباشد. نخستین دلیل ناکامی را در نیرومندی تفکر حزبی و فرقه ای در پارلمان باید جستجو نمود.به عبارت دیگر نمایندگان دارای تفکرمستقل (فارغ از تعصب) درآن حد از اقلیت قراردارند که بتوانند برنتایج تصمیمگیری اثر گذارند. تفکر گروپی و حزبی از برخورد متحدانه ملی در بسا از موارد جلوگیری نموده و به تقسیم  علاقمندیها وتوانایی ها در پارلمان منتهی گردیده و امکان استفاده ی ابزاری از منافع گروپی  را تقویت بخشید. این نقیصه بصورت طبیعی برخورد تعصب آمیز و فارغ از انصاف را باخود دارد.

دلیل دوم موقف ضعیف پارلمان در سیستم سیاسی میباشد. قانون اساسی نه تنها به رییس جمهور منتخب صلاحیت بالاتراز نمایندگان ملت را قایل گردیده است بلکه قوه ی اجرییه را دست باز داده تابه هشدارهای پارلمان با اتکا بر قانون پاسخ دهد.  پارلمان در چنین حالت در همکاری  با قوه ی اجراییه به تالیف قوانین میپردازد. فقدان مهارت و توانایی های فردی ،تجربه ی کاری و دانش مسلکی نیز به توانایی پارلمان بحیث یک نهاد با اعتبار لطمه زده است. و در نهایت توجه راباید به عدم توانایی  پارلمان برای بسیج منابع لازم در دفاع از منافع ملی  برگردانیم.

روشن است که صلاحیت پارلمان تنها بر صلاحیت تفویضی استوارمیباشد و فقدان صلاحیت سنتی و تخصصی میباشد. این موانع  به اساس مردمی و اعتبار پارلمان  به گونه ای زیان وارد کرده و باورمندی مردم را به کارآیی آن از میان برده است. این بی باوری با عامل دیگری نیز تقویت گردید و آن بی توجهی به موکلین میباشد.  یکی از وظایف نمایندگان مردم  این است تا  فرصتهای لازم را برای دریافت خدمات عامه  ضروری  فراهم نماید. خدمتگذاری انفرادی به موکلین  تنها در صورت خدمتگذاری به کولکتیف یا  ساحه ی انتخاباتی معنای حقیقی پیدا میکند.

در ارزیابی از نقش پارلمان لازم است آن رااز یکسو در تمامیت آن بحیث مجتمع ملی  قانونگذاری شناخت و از سوی دیگر آن را باید بحیث مجتمع افراد در نظر گرفت، افرادی که یا بصورت مستقل و یا بحیث عضو  یک گروپ سیاسی عمل مینمایند. در حالت نخستی به امکانات و محدودیتهای تقنینی،ایتلاف منافع عینی و ذهنی  باید اندیشید و در حالت دومی به تعهد فردی و توانایی بسیج منابع. این امکان وجود دارد که فرد در حالت اولی به دلایل موجه توانایی اثرگذاری بر نتایج تصمیم گیری را نداشته باشد ، مگر این امر نمیتواند از تعهد و قابلیت خدمتگاری وی برای مردم جلوگیری نماید. به همین گونه ناکامی پارلمان بحیث یک مجتمع به معنای ناکامی هرفرد عضو این مجتمع بوده نمیتواند.

بصورت خلاصه لازم است در روشنایی دستاوردهای پارلمان در مورد موفقیت آن در آزمونی که در پیش رواست قضاوت نمود. در رابطه به محدودیتهای تقنینی یا حدود صلاحیتهای پارلمان، ناتوانی پارلمان بر همه آشکار است.  مثالهای صلاحیت و عدم صلاحیت حکومت و پارلمان در سالهایی که گذشت بر همه آشکار اند و بسنده خواهد بود تا از سلب رای اعتماد وزیران، برخورد پارلمان با مساله ی  تدویر به موقع انتخابات یاد آوری نمود. این موضوع  نقش ابزاری پارلمان را برجسته میسازد.

سالهای گذشته از عمر چهار ساله پارلمان نشان میدهد که پارلمان بحیث یک  سازمان ملی سیاسی در کل بحیث ابزار مشروعیت اقدامات ایلیت سیاسی و  تیاتر سیاسی توانسته فعالیت نماید.استفاده ابزاری به معنای این است که ایلیت سیاسی  زمانی برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات خود از آن استفاده نموده و زمانی که راه دیگری برای کسب مشروعیت وجود داشته ، نقش پارلمان را نادیده گرفته است. نقش پارلمان بحیث تیاتر سیاسی در نمایشات پارلمانی برای تثبیت هویت پارلمان بحیث عالیترین مرجع تصمیم گیری  بازتاب می یابد. اکنون این سوال مطرح است که پارلمان کشور درروزهای اخیر عمر خود با درنظرداشت  تفکر گروپی و حزبی  نیرومند، در حدودصلاحیتهای تعیین شده توسط قانون خواهد توانست از آزمون مردم موفقانه بیرون آید؟

مردم از پارلمان میخواهند تا  به نمایندگی از آنها افراد با تقوا، متخصص و وفادار به منافع ملی افغانستان را در مقامهای رهبری وزارتخانه ها و ادارات برگزینند که بتوانند حاکمیت  یکسان قانون و مشارکت سیاسی مردم را تامین و ایجاد یک حکومت پاسخگویی وکارآ را ممکن گردانند.

 

پایان

 

 

 


بالا
 
بازگشت