سید موسی عثمان هستی

  

مستعار نویسان مانند دیگ چوبی هستند

پس ازمديحه سرايی ، طبق پلان رفيق اصغری ، فرشته به کابل رفت و فهيم خان از وی " پذيرايی" کرد. خودش ميگويد که مردم شهر کابل ار ميدان هوايی تا بی بی مهرو صف بسته بودند تا از وی پذيرايی نمايند و در هنگام بازگشت ، به دليل هجوم علاقمندان به ميدان هوايی کابل ، پرواز طياره چندين ساعت به تعويق افتاد.

وی ضمن ديدار و " ملاقات ها " با مارشال صاحب کارته پروان  از پذيرش پست معاونيت وزارت خارجه " امتناع " ورزيد ، دوباره به کلبه "محقر" خويش در شهر گوتنبرگ تشريف فرماشد و در منزل تحتانی اپارتمان خويش  دفتر جديدی را بنام "... "  افتتاح کرد.  وی قرار است در مراسمی با اشتراک قانونی ، عبدالله ، احمدضيا و احمد ولی در اروپا اشتراک نمايد که گزارش سفرش و اشتراکش درين مراسم بعدا به نشر خواهد رسيد ولی حالا به اين نوشته توجه فرمائيد.

 

بتو گویم مستعار نویس

 دیگ چوبی

تکه را نونسازد

باررنگا رنگ دوبی

بُود این پند من بر تو خانم

زخوبی

نسازمایه به دیگ خود

ماست هر(ک ... نی)

دیگ چوبی در ظاهر درسرش نام دیگ است ولی در دیگ چوبی جزماست مایه کند نمی تواند از آن کار دیگر گرفت چون این دیگ نمی تواند با آتش نزدیگ و بازی کند نویسنده مستعار نویس ویا بنام کسی کسی نوشته می کند این نویسنده ها مانند دیگ چوبی هستند شخصیت کاذب دارند ونمی توانند که در کرسی نویسندگانیکه بنام خود می نویسند وهویت خورشیدی دارند قرار گیرند واز حیثیت یک نویسنده حقیقی وشخصیت مسقل برخوردار باشد

 بازهم  نویسنده مستعار نویس با شرافت تر از آن نویسنده است که کسی بنام کسی می نویسد وهداف کثافت خودرا بنام یک انسان احمق خود خواه وکودن یا  مظلوم  که در گرو شارلتان های قلم وکاغذ احمقانه یا مظلومانه قرار گرفته  ومقصد شوم خود روی کاغذ یاسایتی با همان سبکی که دارد وهمه اورا می شناسند  می ریزد

 بعضی کسانیکه احمق می شوند و میخواهد که یک شارلتان بنام آن چیزیکه بنویستد وعکس آن را در بالای نوشته چاپ کند این به این می ماند که شما در پشت خرجای پالان، زین پشاوری اسپ را بگذارید وزیر دم آن  خار،ازاین خر ها در جامعه افغانستانی  ما فروان هستند که طاقت خار را زیردم خوددارند وجای پالان زین را به خود یک افتخار می دانند

دو هفته قبل کدام انسانی که در جامه افغانی نقش انسانی خودرا بازی کرده نمی توانست حرفهای خودرا نقش افکاردریای نادانی وخود خواهی فرشته حضرتی کرده وسر وپای نوشته خود را مرصع کاری با پارچه های"کلالی قلعه  ی مرادبیگ "واز پارچه های  تف دانی وچلیم شگسته کلالی تاج الماسی ساخته وبر سر مارشال فهیم زده گرچه این بار اول نیست که کسی بنام خانم فرشته  حضرتی مظلومه نوشته می کند وبر سر فرد دلخواه خود بخاطر پول ومقام تاجی می زند قبلاً از این نوع تاج ها نویسندگان سنگر نشین بنام فرشته حضرتی بر سر احمد شاه مسعود، قانونی ،عبد الله عبد الله  حتا بر سر علی مزاری  بخاطریکه جنایت افشاررا پنهان کرده باشند زدند و خواستند که ازقلم مرموز خودمرموز تر بنام خانم فرشته استفاده کرده باشند.

ما بخيلی وتنگ چشمی  نداریم که کی بنام کی می نویسد وکی تاج الماسی با قلم  وکاغذ ودر کدام سایت بر سر کی نصب می کند تنها چشم سفیدی ها هر انسان را رنج می دهد که من هم نمی توانم با بودن یک انسان بی تفاوت در برابر چشم سفیدی ها باشم .

خود خواهی ها بیسوادی خانم فرشته حضرتی را در دام مستعار نویسان بی وجدان انداخته فرشته حضرتی خوش است که نام آن با عکس دستمال بگردن آن که لر های گردن آن را پنهان کرده در روی آیینه سایت ها دیده شود هر کس به نوبه خود بنام این خانم باسبک های مختلف می نویسند وبنام این مظلومه خود خواه وبیسواد مقاصد شوم خودرا توسط کاغذ وقلم بیرون می دهند حتا سبب رنجش اشخاص وسایت ها می گردند.

وقتیکه نویسندگان می دانند که خانم باسواد  نیست وفرشته دل به این خوش می کند که کسی بنام مظلومه نوشته کندوعکس آن در روی صفحه سایت با دستمال گردن گل گلی دیده شود وفردا هم چاپلوسان نوشته های این وآن را به شکل یک کتاب بنام خانم فرشته  بیرون بدهند که هواپیمای کثافت بیسوادی ونادانی بجای تیل دانش  با آب گنده در فضای ادب ودانش پرواز کند و   بر سر قبر احمد شاه مسعود بنشیند خاک مسعود را از قبر اش بردارد بر رود والگا پاش بدهد وقتیکه نویسنده ایمان دارد که نوشته از خانم فرشته نیست نوشته کدام انسان خود فروخته وبی وجدان است  نباید خانم فرشته را به باد انتقاد گرفت. باید که سایتی که جعل کرده او را گوش تابی داد. من به این عقیده هستم کسانیکه بنام کسی می نویسد ویا بنام مستعار می نویسد سایتی که سر وجدان خود ومقرارات مطبوعاتی پای می گذرد آنرا گوش تابی باید داد گرچرا این اولین بار نیست که در سایت آریایی بی سوادی خانم توسط یک نویسنده افشا می شود قبلاً هم در سایت های دیگر نوشته شده که این خانم سواد ندارد از صنف هشت به روس جهت تحصیل بکمک دستگیر خان پنجشیری در جمله گرگران معمولی  بگفته روان شاد ساربان در جمله بروــ برو؛ آهسته بروشده ورفته وچند سالی را در سایبیریا سپری کرده وباز به مسکو آمده ودر آنجاه هم خوش گذرانی نموده  واز رفتن خود وعضویت خود وفامیل خود در حزب دموکراتیک خلق  انکار نمی کند وافتخار هم می کند.   با این سابقه او اگر از شرم دیگر نویسندگان خودرا نویسنده توسط اشخاصی که در زیر نوشته آن پیغام می گذارند؛ قلم دادنویسندگی می کنند. ولی آفتاب با دوانگشت پنهان نمی شود و سایت ها بخاطر کمک های مالی آن نوشته های دیگران را دانسته بنام مظلومه خانم فرشته  بنشر می رساند وآیینه سایت خودرا غبار آلود می سازند وسر کله خر یاسین خواندن هم فایده ندارد یخن سایت را باید گرفت.

همه می دانند که دار ودسته شورای نظار است که حرفهای دل خودرا بنام این خانم بیرون توسط سایت ها ومیدیا می دهند گاه از قانونی ، گاه از عبد الله عبدالله ، گاه از مارشال بینی کچالو پهلون فضلوی پوده می سازند این بار اول نیست که این خانم تنگ خر به گردن مارشال جای نکتایی می بندداین کارهارا نویسندگانی که بنام مظلومه فرشته  نوشته می کنند تکرار کرده اندو سایت ها هم وجدان خودرا زیر پا کرده نوشته دیگران را بنام خانم بنشر رسانیده اندو نمک بر زخم ملت ما با عکس ونوشته که از طرف مستعار نویسان نوشته شده پاشیده اند.

محترم نویسنده که در سایت آریایی  ثابت کرده بود که خانم بی سواد است ولی بخاطریکه از پاچه قلم وکاغذ آن شورای نظار نگیرد ناف احمد شاه مسعود را در نوشته خود کمی مالیده بود وگله کرده بود که نام مارشال کچا لو بینی خاین را چرا در پهلوی نام احمد شاه مسعود می آورید .خواسته بود که بگوید گاو سر گاو میش شهزاده است که این کار نویسنده آریایی  رسوایی دست قلم لرزان آن را نشان می دهد  که آب زیر پلال شالی رد کند چون در عنوان  گفتم احمد شاه مسعود در دیکتاتوری پیرومکتب بریژینف بود. این جمله نوشته شده ونویسنده آقا خانم که بنام خانم فرشته دردل کرده وهم نویسنده که در سایت آریایی بی سوادی خانم فرشته را ثابت نموده نام از فهیم قسیم واحمد شاه مسعود برده شده طنزی که ناخداگاه در جرایان زندگی وحیات احمد شاه مسعود رخ داده.  بی مناسبت نیست که در پاین این نوشته بخاطر رفع خستگی خوندگان که یک سر گذشت واقعی است  وهنوز مارشال بینی کچالو وقانونی شارلتان وعبدالله موش خرما زنده هستند درزیراین نوشته  بنویسیم اگر بعد مرگ این سه دلقک نوشته شود مردم شاید شوخی فکر کند.

میگویند اگر بریژینف از زیر چشم به بیروی سیاسی نگاه می کرد اعضای کمته مرکزی وبیروی سیاسی در جای خود خشک می شدند احمد شاه مسعود هم بگفته داکتر عبدالرحمن  اگر از زیر چشم بطرف دلقکان اطرف خود می دید همه در جا خشک می شدند چرا که همه دانسته بودند وقتیکه او به باداروپیشوای  خود که پهلوان احمد جان بود رحم نکرد به دلقکان اطراف خود رحم نمی کرد ومارشال کچالو ودیگران حق داشتند که آب خود را پف پف کرده بخورند تا مانند خرسشف بعد از مرگ استالین آنچه که دل شان میخواست جولان داد  چنانچه که امروز خرشچف وار سوار بر اسپ بی زین وبی لجام بدستور دستگاه های جاسوسی استعمار گران با نفری گری کرزی بز را به دایره حلال باداران شان می رسانند .

داکتر عبدالرحمن در دهلی نو روزی از سه دلقک که عبارت ازفهیم قسیم ، یونس، قانونی وداکتر عبدالله عبدالله باشداز شلگی ، بوت پاکی ارتباطات این سه نفر را با احمد شاه مسعود در زمان حیات آن  در لابلای حکایت چنین شرح داد؛ گرچه واقعیت است  ولی در قالب یک طنز ناخداگاه قرار گرفته است . داکتر فضل احمد مشهور به داکتر عبدالرحمن که زمانی مغز متفکر شورای نظار واز رفقای نزدیگ احمد شاه مسعود ، قانونی ، فهیم ، وعبدالله بود.

گفت روزی در خانه خسر احمد شاه مسعود رفتیم خیلی گرسنه بودیم تقاضای نان را کردیم به ما نان آوردند نان خوردیم فهیم از چاپلوسی به احمد شاه مسعود تیلفون زد احمد شاه مسعود شکم درد شدید بود ودر دست شوی به حالت بد قرار داشت احمد شاه مسعود گوشی را گرفت گفت: بلی  فهیم گفت: آمر صاحب کجا هستید مسعود گفت: در درون خانه هستم فهیم گفت آمر صاحب ما گرسنه شده بودیم نان خوردیم شما در هر جا که هستید در همان جا غذای خودرا بخورد ناخورده از آن اتاق نبراید

گوشی را فهیم  ماند. خسر مسعود داخل اتاق شد قانونی پرسید که آمر صاحب کجا است خسر مسعود گفت: که آمر صاحب شکم درد بود بیش از یکساعت است که در تشناب است ما باهم چشم به چشم شدیم ولب خند زدیم فهیم سخت وارخطا شد که من چرا گفتم ما نان خودرا خوردیم وشما در همان اتاقی که هستید نان خودرا بخورید به خاطر لبخند ما فهیم دست پاچه شد وگفت: دوستان من بخدا به قرآن نمی فهمیدم که آمرصاحب مریض است ودر دست شوی یکساعت شده نشسته است خدا کند که آمر صاحب فکر نکند که از مریضی وتشناب بودن آن من خبر داشتم ومن گفته ام هر چه که در آن اتاق پیدا می شود بخورید. ما فهیم را دلداری دادیم که تو از جریان مریضی خبر نداشتی  به آمرصاحب گفتی هرچه که در همان اتاق پیدا می شود بخورید من با داکتر شوخی کردم که قراداد سالنگ  ، قراداد جبل السراج ، تربیه یافتن در دامن آی اس آی، و یران کردن شهر کابل با کشته شدن بیش از شصت هزارانسان، نگاه داشتن خانواده نجیب بدستور خاد در پنجشیروزد وبند مسعود با گلب الدین حکمت یارباروس ودولت نجیب؛  این چتلی های تاریخی از آن چتلی تشنابی که احمد شاه مسعود در آن  قرارداشت بد تر می باشد؟

من گفتم  که چتلی های تشناب را می توان   با صابون پاک کرد ودهن احمد شاه مسعود را می توان با برس وگریم وصابون پاک نمود ولی چتلیهای  تاریخی به هیچ چیز پاک نمی شود. گفت راست گفتید کجا کاری کند عاقل که باز آید پشیمانی! گرچه کسیکه بنام خانم قبلاً نوشته بود واز فهیم پهلوان فضلوی پوده سیاسی ساخته بود. باز به جواب نوشته نویسنده سایت آریایی نوشته واورا هم متهم به مستعار نویسی نموده اگر این آقا که سر نویسنده مستعار نویس که بنام فرشته انتقاد کرده وخود اش مستعار نویس باشد این هم قابل بخشش نیست یک انسان بزدل است به این می ماند که یک هندو دیگر هندورا بگوید پیر ترا چطور کنم. من که از نام مستعار ومستعار نویس بدم می آید ونفرت دارم وظیفه وجدانی خود می دانم که مستعار نویس وسایتی که نوشته مستعار نویس را بنشر می رساند گوش تابی بدهم اگر نویسنده سایت آریایی در کابل زندگی می کند واز دست مافیا های شورای نظار احساس خطر می کند حق دارد که با نام مستعاربنویسد وسایت آریایی هم حق دارد که نوشته نویسنده را بنام آریایی به نشر برساند ومسوولیت در برابر این مقاله که چلوصاف بی سوادی خانم فرشته را از آب کثافت مستعار نویسی بیرون کرده قابل قدر است من گرچه نویسنده آریایی وکسیکه بنام فرشته نوشته را نمی شناسم ولی این قدر می دانم که خانم فرشته مظلوم واقع شده ودر دست چند بی وجدانان با سبک های مختلف افتاده است به سایت هایکه نوشته دیگران را بنام این خانم بنشر می رساند توصیه می  کنم. خصوصاً به گرداندگان سایت آریایی وخاوران  که به تمام معنی می دانند که این خانم یک جمله فارسی نوشته کرده نمی تواند آقای استاد رسول رهین مسووول سایت خاوران آن وقتیکه من با سایت خاوران همکار بودم در تلیفون  گفت که این خانم فرشته اصلاً نوشته فارسی را بلد نیست ودر اثر تمرین  نوشته را به مشکل می خواند ومصاحبه های او را دیگران می نویسند وسر آن تمرین می کنند وهم زمانیکه باآقای جرائت خانم فرشته همکاری داشت او هم به من گفت که این خانم نوشته فارسی بلد نیست.

من هم بیش از صد ایمل از این خانم دارم که با الفبای انگلسی با من مکاتبه کرده وهر سایتیکه بگوید که نوشته های فرشته حضرتی از خود فرشته حضرتی است ایمیل های خانم را بشکل اتج  به آن  سایت می فرستم امید است که سایت های که نوشته های دیگران را بنام این خانم بنشر می رساند ویا نوشته مستعار نویسان بی وجدان را، بعد از این وجدان خودرا مد نظر گرفته خود داری کنند وبر زخم دیگر نویسندگان ملت ما که شهامت دارند بنام خود می نویسند نمک پاشی نکنند.

 

 


banamnewspaper@hotmail.com
ایمیل

 

5192652949  تیلفون

 


بالا
 
بازگشت