سیدموسی عثمان هستی

 

سید موسی عثمان هستی تورنتوی کاناد

تاریخ ـــ 10ـــ  12 ــــ 2009 عسوی

 

 

 

انسانم نه آریایی نه ایرانی نه خراسانی نه افغانستانی ام

نه درپی این وآن ، درپی انسان وانسانیت،  جاویدانی ام

نــــپرس ازدین ومذهب وآیدیا وزبان وقوم ونژاد ورنگ

که من عاشق وطن وانسان وانسانیت، اخلاق انسانی ام

 

لويه جرگه یا زخم ناسور شادی

 

لويه جرگه یا اسپرین بایر تابلیت تداویی همه درد ها قیمت اش یک سنت توصیه به همه درد های اجتماعی در جامعه بیمار وخوش باور افغانستان.

 تا احمق در جهان است، مفلس در نمی ماند. دایر کردن لويه جرگه بهترین روش برای ادمه یک حکومت استعماری می باشد، ومی توانند که در این لويه جرگه که قرار است بعد ار اعلان کابینه بزرکترین خفاش زمان حامدکرزی بدنام ترازشاه شجاع انگلیسی وشاه شجاع روسی تدوير يابد ، و چنين پيش بينی ميگدد که دلقکان فیصله نمايند تا تمام همکاران جنايتکارهشت سال حکومت خودرا با جنایتکاران سه ونیم دهه بشمول جنایتکاران خانواده نادرغدار را برائت بدهند وآوردن طالب وحزب اسلامی را ماننددیگر مجاهدین وحزب دموکراتیک خلق  در حکومت موجوده نقش کلیدی دهند . لويه جرگه که ساخت وبافت پدران حامد کرزی می باشد ،یک بهانه ايست برای ادامه جنایات اين باند مافيايی  تا کارد زنگ پُر، زهرداروپُر از مکروب برگلوی ملیت های افغانستان بدست یک قشر بدنام مزدور خود فروخته که جز کلچرمنحوس وعنعنۀ غیر انسانی خود به هیچ قوانین انسانی ومدنی که صیقل با حقوق بشر شده باشد را نمی پذيرند ، بر گلوی ملت فروببرند.

وارخطا نشوید با طنز آغاز می کنم.  بعدا بحث را جدی می سازم.  اگردر خانه کس است یک نکته بس است واگر هفته فهم است ، اگر اورا کتاب بارکنید وصد ها صفحه بنویسید، پیش چانانگکم کشمش وپندانه یکی است . چون منطق ندارد، حباب موج در یای قبیله پرستی است، حرفهای من در گوش آن مانند، یاسین خواندن درسرکله خرمی باشد.

 گله وحرفها ونوشته وطن پرستان پیش آن ارزش توپ فوتبال دارد مانند طفل سرما خوردگی در حال جاری بودن آب بینی اش آن کله های پرمغز را مانند شمر زمان درسر زمین کربلا دیده افغا نستان فوتبال مغزی می کند،ارزشی قایل به حرفای پرقیمت نمی شود.که انتقاد خاینین پیش ماکه اکثریت ملت نجیب خودرا پشتی بان خود داریم ،نه تنها که ارزش ندارد بلکه قابل پاسخ هم نیست.

چون کلمه اسپرین بایر در سر نوشته من آمد، ما در ولایت پروان یک داکتر داشتیم بنام شریف خان که همیش می گفت: من داکتری هستم که از ریگ روغن می کشم.

 روزی از او پرسیدند که داکتر صاحب شما می گوید که از ریگ روغ می کشم  این چه معنی می دهد؟ گفت :بروید اوبچه هاسرشمامگر بوی قرمه می دهد که از من این سوال هارا می کنید، بادی را چه می کنید کش ماشین را ببینید.

 داکتر شریف خان که هر قدر خودرا در کوچه حسن چپ زد که  این جمله طنز گونه ،به شکل ضرب المثل در بین مردم رواج  داردتفصیل نکند . اوراسخت جوانانیکه به سیاست علاقه مند بودندمحکم گرفتند و مجبورش ساختند بالاخره گفت : روی خدارا ببینید تا من زنده هستم از زبان من نقل قول نکنيدکه من زن وبچه دارم یک روز طاقت زندان خاندان شهید نادرخان را ندارم. روح آن مرد بزرگ شاد! حالا که شله شدید، این طنز را که شکل ضرب المثل را بخود گرفته و باگفتن این ضرب المثل زبان سرخ سر سبز را برباد می دهد، باز هم  سپردم بخدا هر چه بادا باد ضرب المثل راتفسیر می کنم .

شریف خان گفت : خانواده نادر به وزارت صحت عامه امرکرده که به قوم "لاتی " تکیه کلام امیر کلکانی به شان امان الله خان وطرف داران امان الله خان بود ولی مقصد نادرغدار(مردم شمالی از کوتل خیرخانه تا آخرسالنگ وتا سر کوتل خاواک ) غیر از دوای پین پودر واسپرین بایرتقلبی  ساحت پاکستان چیز دیگر به شفاخانه ها وکلینک های مردم شمالی نفرستید.

خداوند دست خیر به من داده به هرمریضی که توان خریدن دوا را ندارد همین پین پودر وبا چنددانگک اسپرین بایرتقلبی پاکستانی را می دهم ،خدا آنهارا جوروصحتمند می کند.

شما بگوید که این تداوی من به این ضرب المثل معروف بزرگان ما که گفته اند:از سنگ روغن می کشم نمی ماند؟.

 این بود داستان طنزی ضرب المثل نمای  اسپرین بایر که در اول نوشته آمده بود حتماً خستگی تان رفع شده باشد . حسن نیت خانواده نادرغداررا گرچه قبلا در قسمت مردم شمالی می دانستید ،حالا در قسمت مردم شمالی بهتر وخوبتردانستید.

دوستان مرا متهم به پیر مرد متعصب نکنید، گرچه من به ملت خودثابت کرده ام که به هیچ حزب وآیدیا ، قوم ، وزبانی،گرچه مسلمان ودر یک خانواده مسلمان بدنیا آمده ام وپابند قوانین اسلام تا جایکه منافع انسان وانسانیت را پامال نکند می باشم،  با علمای متعصب اسلام وبا دیگرمتعصبین مخالفم وهمنوانیستم و تعلق فکری ندارم(تن‌بچیزی, دلبستگی‌داشتن, بکسی‌یاچیزی, علاقه‌وپیوستگی‌داشتن )تعلق من به وطن پرستی ، انسان دوستی وانسان وانسانیت است به همین خاطر هیچ وقتی حدیث وآیت را بخاطر منطق سرکوبی جانب مقابل خود علیه یک انسان آزاد فکربرزبان وبر قلم نمی آورم ومی دانم کسانیکه حدیث وآیت را بخاطر سرکوبی دیگران روی کش اهداف شوم خود بکار می برند دین خودرا سبک می سازند وبه دین خود ایمان ندارند، دین را آله دست خود وآیدیای پشت پرده خود ساخته اند ، از خود منطق ندارد می خواهد ازمردمان نادن وجاهل که از دین باخبرنیستند  دین را کورکورانه قبول کرده اند ودرک کرده نمی تواند که این اشخاص آیت وحدیث را بنفع خود تفسیر کرده دین را آله دست ومرام های شوم خود وآیدیای خودساخته اند واین را هم مردم عادی وخوش باور ازدین نمی دانند که رهبران مذهبی در زمان خلفای عباسی بعد از چهاریارکبار بوجود آمده اندنه ولی هستند ونه قطب ونه پیغمبر.  چند امام وپیشوای بودند که بیشتر از دیگران در زمان خود می دانستند.  

 بایدفکراین را نکنيد که از شمالی هستم نادرخان غداردرحق ملت شمالی جفا کرده نابخشیدنی می باشد من روی عقده بالويه جرگه که کلمه پشتواست مخالف نیستم . من بارها ازز بان وطن پرستان پشتون وانسان دوستان شنیده ام که به بنیان گذاران لويه جرگه بخاطرجرگه های قبيلوی  یک طفل ششماه را در جرگه به ازدواج  یک مرد 45 ساله بشکل پوربه مدعی می دهد وملا آن جرگه در آن مجلس طفل که دارای حقوق انسانی و آزاد ی است ودر آینده حق تصمیم سرنوشت خودرا دارد دست به نکاح می زند ویا حکم سوختاندن خانه یک انسان که درآن طفل وزن آن مرد متهم حق انسانی وحقوقی دارد فیصله غیر عادلانه می کنند،

 در حالیکه زن وطفل آن در جرم مرد متهم  شریک نیست دستور سوختاندن خانۀ آنرا می دهند که در هیچ قانون دنیا بخاطر جرم رئیس خانواده تمام خانواده را باشخص متهم که جز خانواده است جزا بدهند. واقعاً دردناک وتکان دهنده است این فیصله ها ع عنعنوی قبایلی است.

 کسی که وطن خود را دوست دارد وبا وجدان است هیچ توجه به برائت این جنایتکاران تاریخی یعنی جرگه گران ندارد،یک فرهنگ ویک کلچر مزخرف قرون اوستایی بوده واست (آراسته‌شده‌باچیز های‌فریبنده, سخن‌بیهوده‌وبی‌اصل ودروغ‌که‌مثل‌سخن راست آراسته‌شده‌باشد

  واستعمارگران ومتنفذین محلی بخاطر بدست آوردن منافع خود ازاین جرگه ها لذت می بردند "چیزی که عیان است حاجت به بیان نیست" اگر نوشته های زیر را خواندید مرا درنوشته جدی یافتید عصبی فکرنکنيد چون من با شما گفتم :که از خط سبز طنزمی گذرم خط قرمز جدی را لگد مال می کنم از آن هم باشهامت بی ترس بدون از این که لويه جرگه پرستان په اتهامی به من وخانواده من مثل قبل  بسته اند ، باز بی شرمانه وبزدلانه می بندند حرفهای درست یعنی(صریح اللهجه, راست‌وصریح, سخن‌راست‌وصریح‌وبی‌پرده) خودرا بشکل جدی می زنیم که فاشیستان قبیلوی استخوان های شان درقبر بلرزد.  شما خراسانیها، ازبک ها،سادات، مجددی ها، صاحب زاده ها، خواجه ها، ترکمن ها،هزاره ها، نورستانی ها، پشه یی ها، کلمانی ها، ایماق ها، قزاق ها ،عربها ،هندوها ،سکهـا ،جت ها، قوال ها، چنگر ها، چلو ها ، مصلی ها ،فراغنه یی ها ،یفتلی ها ، سنگ فروش ها تاجران دین ومذهب  وغیره خوش نشوید اگر کارهای منفی فرهنگی  وکلچرشما که مانند لويه جرگه منحوس باشد وپهلوی ضعیف آن را پیدا کنم زیر ساتور قلم من قرار می گیرد من وقتیکه بخود رحم نمی کنم کاکا ها شماکی هستید ؟که بتووآیدیای تورحم کنم .

دلقکان مزدوران داخلی واجنبی با استعمارگران دارودسته شاه پرستان ،داودپرستان ، حزب دموکراتیک خلق ، مجاهد خود فروخته باطالب مزدوروچپ وراست خودفروخته کیک پوستین استعمار گران که در جمله احزاب وطن فروش 52 حزب ساختگی داکتر نجیب الله وکیک پوستین  استعمارگران وراجستر شده وزارت عدلیه دولت موجوده  ودارودسته تفرق انداز دولت کرزی بعد از اعلان وگرفتن رای کابینه دست به ساختن یک لويه جرگه قلابی بی شرمانه می زنند که اهداف شوم خود وباداران استعماری خودرا برآورده سازند وهم بکسانیکه کرسی دلخواه در دوران انتخابات پوشالی استعماروعده داده شده بود بخاطرکبود چوکی های دلخواه  از چوکی دانی لويه جرگه با کم واضافه کردن مواد قانونی در قانون اساسی که این قانون اساسی در مملکت ما شکل یک ماده شکم داررابه لويه جرگه نر گرفته بتوانند در بطن کثیف قانون اساسی  ماده های دل خواه خودرا بانیرنگ های استعمار القا نموده باردارو پررورش دهند که با این کلون سازی قانونی ،به دلقکان دیگر کرسی  اضافی در دولت خودفروخته کرزی بگذارند .

وقتیکه به نظر ما لويه جرگه در افغانستان هیچ وقت مظهر اراده خلق افغانستان نبوده ، آلهً در دست زور مندان ،استعمار گران، متنفذین محلی ، قانون شکنان ، وطن فروشان، تفنگ سالاران و فیودال ها قرارداشته وشکل یک زخم ناسور شادی را بخود گرفته ، روشن ساختن چهره منحوس لويه جرگه ساختگی را که در این نزدیکی ها استعمارگران با دارودسته های شناخته شده وغیر شناخته شده خود به راه می اندازند به اثر انتقاد وپشنهاد سازنده دوستان چهره حقیقی لويه جرگه آینده را برملا سازیم.  بگفته دوستان منتقد نوشته قبلی من که در سایت وزین افغانستان آزاد بنشر رسیده افشاگری ، طرح دادن وظیفه وجدانی ما بود ه واست گرچه در هفته پیش بتاریخ این (بتاریخ 8ــ 12 ــ تحت اعنوان  لويه جرگه بگویم یاغده سرطانی یاکلک ششم درجامه بیمارافغانستان) در سایت وزین افغانستان آزادتحت این عنوان بحث کامل .همه جانبه سرتمام لویه جرگه های گذشته وپوشالی وفرمایشی سلاطین دوصد وپنجا ساله دولت سدوزایی ومحمد زایی ودارودسته استعمارگران شان  روشنی انداختم یک تعداد دوستان ومنتقدین نوشته من را با ایمیل های خود چواب گفتند.  وقتیکه لويه جرگه های افغانستان را مزدورانه ، پوشالی وحتی گفتی است که  این نام از طرف دولت های مزدور دوصد پنجاه ساله افغانستان بخاطر منافع متنفذین محلی سلاطین  دکتاتور ومستبد خود فروخته ومزدور استعما ربه خاطر تامین منافع این گروهای بدنام لويه جرگه ، غده سرطانی یا کلک ششم همیشه دایر شده ومنافع خاینین واستعمار گران را تامین کرده اند،  گفتند: وقتکه لويه جرگه های گذشته وآینده را رد می کنید طرح خودرا هم بی ترس، بدون عقده وبی طرفانه  بگوئید.  نظر به تقاضای دوستان مجبور شدم که روشنی بیشتر وریشه یابی در قسمت این گودال وحشتناک بنام لويه جرگه که به ملت ما زخم ناسور شده با قلم روشنی بیشتر انداخته باشم وهم طرح بخاطر فراموش سپردن لويه جرگه در آینده که نسل های بعدی در قسمت این زخم شادی نفرت داشته باشند ولويه جرگه را یک دام خطرناک تلقی کرده وبدانندکه در هیچ نقطه دنیا چنین دامی به انسان وانسانیت شانده نشده که حتی سر مادر قوانین یعنی قوانين اساسی یک مملکت کلک ششمی وجود داشته باشدکه نر قانونی اساسی که مادر قوانین یک مملکت است  باشد وصلاحت بالاتر از قانون را داشته باشد وهروقت که دلش بخواهد اورا چپ وراست کند.

قبل از بقدرت رسیدن امان الله خان هر شاه وطن فروش ودکتاتورخودرا شاه مستقل ، رعیت دوست ، انسان دوست وفادار به انسان وانسانیت می دانستند.  در پهلوی این ادعا ها دختران وپسران زیبا روی متنفذین محلی را بنام کنیزوغلام بچه وبه بهانه تربیه وتحصیل داخل ارگ سلطنتی می آوردند غرور وآبری خود شان را با آبروی خانوادگی آنها در چهارچوکات ارگ که در حقیقت یک زندان به آن اطفال بی دفاع بود می ریختاندند که در آینده جرات آزادی واستقلال طلبی رویا رویی را نداشته باشند.  این اشخاص وافراد زمانی که به تفاله جنسی تبدیل می شدند باز درجوانی در دوایر دولتی  مقررویا مصاحب در بارمقرر می شدند و دردربار اکثر شان حیثیت اعضای پارلمان موجوده افغانستان وسنای افغانستان را داشتند واکثریت آنها بنام مصاحبین در بارمسوولیت خود فروشی وقراردادهای خائینانه شاهان بی سوادرا بگردن می گرفتند.  زمانی که خط دیورند را امضا کرد ند  چون پارلمان موجود نبود که قرارداد شکل قانونی را بخود بگیردکسانیکه در دربار ودر آن عصر باسواد بودند همین غلام بچه ها ی که شرافت شان را به زور ریخته بودند از مشاورین دربار بودند که بنام در باریان یاد می شدند با چند محمدزایی وسدوزایی بد نام در باری قرارداد خط دیورند را تحت مطالعه قراردادندوپاس وتوشیح نمودند .

شاه مشوره این افرادرا سند برائت ظاهری خود دانسته  قرارداد دیورند را امضا کرد که حتی شاه مترقی افغانستان امان الله خان هم تن به این قرارداد ،داده که شاه امان الله هم بخاطرصحت گفتن این قراداد بیمار که کمتربدنام وخاینانه  از قرارداد های شاه شجاع ،امیر دوست محمد خان ،قرارداد گندمک ،سوگند نادرغداروسوگند مسعود در برابرپهلون احمد جان ، قرارداد سالنگ ،قراردادهای داوود با سعودی وروسها، قراردادهای حزب دموکراتیک خلق باروس خصوصاً قرارداد جیبل السراج بین مجاهدین وداکتر نجیب وقرادادهای طالب ومجاهدین با پاکستان وایران از این قراداد ها کرده کمترنیست.  به همین خاطر شاه امان الله تا امروز تحت انتقاد وطن پرستان قرار گرفت وهر وطن پرست این شاه مترقی را مورد انتقاد قرارمی دهد وملت هم حق انتقاد با لای امان الله خان را دارد . "کجا کاری کند عاقل که بار آرد پشیمانی" .

از زمامدارانیکه بعد از امیر عبدالرحمن خان به این قرارداد تن نداد امیر کلکانی  وحزب دموکراتیک خلق بود.  مجاهدین وکسانی با طالب بودند حتی یک قسمت تورخم وکنر را هم به پاکستان دادند که قسمت های دادگی توسط مجاهدین وطالب امروز راه زمستانی مناطق چترال شده است.  گفتم پیش ملت غلام بچه های آن زمان  حیثیت اعضای پارلمان را داشتند. در حالیکه این مسکینان کسانی بودند که دیگر غرورجرات تصمیم گرفتن مستقل را نداشتند . در طفلیت چوچه گریز شده بودند. در نگاه شناسی  ولال شدن زبان شهرت داشتند. حرف نمی زدند ولی از نگاه های شاهان مستبد پالیسی دولت زمان را درک می کردند.

میگویند لالا کرنیل پدر اسماعیل خان ماهیار که از غلام بچه های نزدیگ ونازدانه عبدالرحمن خان امیربد اخلاق ومستبدبود روزی درحالیکه اشک می ریخت در یک مجلس بایک غلام بچه پنجشیری که مادر اش دایه درباربود درد دل کرد( گفت: آن چیزی را که ما غلام بچه ها گفته نمی توانیم بگوئیم ملت آن را بهتر می داندچون ملت با وجدان ما می داند که جبراً جنایت در حق ما در طفلیت شدهاست .  بروی ما نمی کشند ولی این لکه را از روی تاریخ هیچ قدرتی برداشته نمی تواند ) غلام بچه که در روی زمین نشسته بود حرفهای کرنیل را گوش می کرد سرش پاین بود آه کشید در خاک نوشته کرد "تنبان سبز"

از زمانیکه در پهلوی لويه جرگه  دومجلس عمده : « مشرانوجرگه »(مجلس اعيان) و « ولسي جرگه » بنام (مجلس ملي) روی کار آمده در حالیکه این دو مجلس در جهان آزاد ودموکراتیک هم وجود دارد ، ولی هرکدام این مجلس  ساختاردرونی شان فرق داشته است. مثلیکه در پهلوی سناتورهائیکه از طرف ملت را ی می گیرند یکتعداد توسط دولت وزمامدار وقت تعیين می شوند ،  اختيارات ووظايف ويژه خود رابه ظاهردر ساختار درونی خود دارند گرچه تشكيل مجلس "سنا" و " ولسي جرگه " انتخاب دموكراتيك به ظاهر در هر زمان حتی در زمان حزب دموکراتیک خلق که غیر بعضی مراکز ولایات اطرف وولسوالی ها وعلاقداری ها در دست شان نبوده ادعا می کردند که این اشخاص به رای ملت وبشکل  دموکراسی خودساز وخود پسند خودشان تعین شده اند ونماینده ملت می باشند در تعین دموکرات بودن آنها شکی وجود ندارد این نوع پُر رویی در هر نوع حکومت غیر تموکراتیک دیده می شود.  آن نمايندگان در زمان قدرت پرچم وخلق  بنام وكلا ملت  بعد از زدن مهر داغگاه مقامات دولتی  بنام منتخب مردم به مجلس فرستاده مي شدند . در اين  شک هم نبود که درانتخاب افراد واشخاص غیر قدرت های دولتی ، موسفيدان ومتنفذين محلي خود فروخته که به دولت ودولت داری وزمامداری آن زمان وسیستم دولتی آن عصر ضرر شان نمی رسیدطرفداردولت  بودند در انتخاب اشخاص وافراد  دست شان مستقیماً دخیل بود در این جای شک نبود که مردم خریده می شد ویا زیر تاثیر جبر دولت ومتنفذین محلی قرارمی گرفت به این اساس درشكل دهي یک پارلمان پوشالی وسنا هم نمي توان در ظاهر نقش مردم را انكار كرد . « مشرانو جرگه » تعین اشخاص بشکل انتخاب وانتصاب بوده  که قبلاً از طرف ولایات یک یک نفر به ظاهرتوسط مردم تعین می شد ویک تعداد آن توسط شاه بشکل انتصابی تعین می شد حالا بر اساس مقررات خاص دولت استعماری کرزی تعدادي از اعضاي آن از سوي حاكميت منصوب وتعدادي از طريق گزينش اعضاي جرگه هاي ولايات انتخاب گرديده که از نگاه دموکراسی  تشکیل سنای افغانستان امروزی از نگاه قانونی  خیلی خنده دار ومضحک است.  اگر لويه جرگه امروزی از این مجالس ساخته می شود  پَر عیب ترازلوي جرگه هاي  گذشته بوده چون اعضای پارلمان موجوده بخاطر بی سوادی ، تاریخ زدگی ،بنام قاتل ، وطن فروش ،جنگ سالار،استعمار پرست ،معا مله گر وبا ضعف  وناتوانی شخصیت حقوقی روبرو هستند. لهذا عمده ترين مشکلات احتمالي مكانيزم انتخاب در لويه جرگه آتي ، نبودن  حضور افراد لايق ، شايسته وبا كفايت  است تا  زيرا تاثیر  اقتدار وتسلط سياست های نظامي دولت واستعمارگران ، فرماندهان تفنگسالاران ،احزاب ويا موسفيدان سنتي  قرار نگيرند ویا احساس تمايل به سوي قماش بدنام قاچاقبرمواد مخدر، سنگ فروش ، اختطاف گران زن مرد واطفال معصوم ،جنگ سالاران ومتنفذين محلي  نداشته باشند . زيرا اين امريست غير قابل اجتناب، تاثیرگزاری این اشخاص در لويه جرگه حتمی بوده صد درصد وجود دارد. روی اهداف مشخص لويه جرگه برگذار می شود شاید کدام انسان شریف هم از نظربرگزارکندگان لويه جرکه پوشالی تیرشود وزیر زره بین آنها  دیده نشود در آن لويه جرگه داخل شود ولی نقش این اشخاص کمرنگ حتی ناچیز خواهد بود.

 ورود اين اشخاص تنها بخاطر افشا گری موثر است.  ركن عمده اي تشکیل این لويه جرگه را اشتراک بی قید وشرط اعضای ولسی جرگه ،مشرانو جرگه- اعضاي جرگه هاي ولايات وولسوالي ها که عناصر اصلي لويه جرگه را به اساس قانون اساسی استعماری اقتباس شده از قانون اساسی محمد ظاهرشاه که مغز متفکر آن قانون محمد موسی شفیق روان شاد بود ، گرفته شده تنها فصل شاه به فصل بابا ی تقلبی مردم انتقال کرده که نواقص خودرا دارد.

دایر شدن لويه جرکه  زیر سوال قانونی می رود که ستره محکمه هم نمی تواند پاسخ گو باشد چون در قانون دایر شدن لويه جرگه بدون انتخابات شاروالها وشورای ولسوالی ها، در کفن بی قانونی پیجیده خلاف قانون اساسی افغانستان می باشد ودر قانون اساسی هم هیچ نوع پیش بینی قانونی بدون دایر شدن شورا های ولسوالی نشده ولويه جرگه بدون اعضای جرگه ولسوالی ها مطابق قانون اساسی دایر شده نمی تواند. وقتی که دایر کردن لويه جرگه به اساس این قانون اساسی دم بریده وناقص بخاطریکه تا شوراهای ولسوالی های وتعین شاروال ها از طرف مردم صورت نگیرد حتی لويه جرگه اضطراری را دایر کرده نمی توانند .

وقتی می توانند که  شورای ولسوالی ها تعین شده باشد  . اگر ساختار لويه جرگه آينده به سبك سنتي وورود اعضاي شوراها وجرگه هاي ولايات بعد از اعلان کابینه کرزی بخاطر اضافه کردن کرسی های دولتی وسیاسی وآوردن طالب واعضای بدنام حزب اسلامی مستقیم در شامل شدن سا ختار دولتی باشد ویا خواسته باشند که  با آوردن واضافه کردن کدام ماده بخاطر زیر پا کردن حقوق مردم متضرر افغانستان بخاطر برائت جنایت کاران ، تفگسالاران، جانی های گذشته قبل از سه ونیم ده ویابخاطر برائت دولت های جاسوس سه ونیم دهه از داوود گرفته تا دولت کرزی را بنام مصلحت ملی برائت بدهند  بايد بدانند که پیش ملت ما ونسل های بعدی هرنوع فیصله از اینها بدستور استعمارگران قابل قبول امروز وفرادی ملیت های افغانستان نبوده شکل قانونی را ندارد .

 اين جرگه نه تنها يك مجلس دموکراتیک، آزاد، مستقل ،مدرن ومترقي نخواهد بود  بلکه امكان زیاد می رود حتی  فاقد ويژگي هاي مثبت باشد .  لويه جرگه هاي چتل پيشين نيزبه مراتب بد تر، سنتگرا تر ، عقب گراو فاقد آزادی های  قانونی وانسانی ، متکی به زور ، فشار، وقدرت های خود فروخته بوده است  . اسعمارگران بدون شک  در درون لویه جرگه جاسوسان خودرا دارند ،  تصمم های اجانب نقش کلیدی خودرا در لویه جرگه پوشالی داشته می باشد.

 در ظاهر فقد چند گدی کوکی بخاطر شهرت طلبی بدستور بادارن خود بخاطر نمایش دموکراسی  سروصدارا بخاطرحقانیت مجلس ونشاندادن دموکراسی قلابی غربی نما  ،  با سروصدا انداختن وگرم شدن ميدیا شاید بنام لویه جرگه براه اندازند که این نوع سروصداها بی سابقه نبوده چنانچه خانم ملالی جویا نمونه این ادعای من  شده می تواند.

 ما می بینم که غرب از خانم جویا مانند شعبده بازسر چوک وبازار فلم دلخواه پُرمی کند، خانم سر لوی جریکه که انتقاد کرد وبه قانون اساسی وفیصله  آن لوی جرگه تن نداد.

ولی تف خودرا شیر زنانه لیسید خودرا در ولسی جرگه کاندید کردوبا کاندید خود حرفهای خودرا پس گرفت کاندید ولسی جرگه همان لویه جرگه وقانون اساسی که نقش استعمارگران در آن دیده بود ودیده میشد ومی شودوقانون اساسی فعلی خط قرمزبین استعمار گران وملت غیور افغانستان است. ملالی جویا یکی از تائید کنندگان غیر مستقیم قانون اساسی موجوده وآن لویه جرگه به اساس کاندید خود از طرف مردم شریف فراه درولسی جرگه می باشد ودر کاندیداتوری خودموفق هم شد. آن کسانی را که تفنسالار وغدار گفته بود در صف خاینانه وموقف آنها قرار گرفت وملت بعد از موفقیت خانم ملالی جویا که دیگر از پیروان خانم مینای شهید خانم پرافتخار افغانستان ، این وخانم سمر نمی باشند ارواح آن خانم بزرگوار که برمن حیثیت خواهر راداشت دیگر این ها در نمک دان خود ( ش ..) کرده اند . نتنها پیروان باشهامت خانم مینا فهمید که  زیر کاسه خانم وتفنگ سالار نیم کاسه دوستی پس پرده بوده از روی نازدانگی وخودمانی زبان لچری در لوی جرگه قلابی زبان دراز کرده ورنه در خواهری خانم جویا وسیاف شک ی موجود نیست اگر کسی شک می کند خیانت به دوستی خانم ملالی و سیاف وتفنگسالاران می کند. باید با شک خودخاک دامن کند.

 وقت خانم ملالی جویا به مشوره قاتلین ملت خودرا کاندید کرد وبعد بدستور غیر مستقیم  همان خاینین وطن فروشان بخاطر شهرت دادن جنگ سالاران ومجاهدین خود فروخته وطالب مزدور وبخاطر استعمارگران در پهلوی دوستان وبادارن جنگ سالاران قرار گرفت .

 وقتیکه با این نواقص لویه جرگه بعد از اعلان کابینه حامد کرزی صورت گیرد دلقکان بخاطر اهداف سیاسی وموقف اجتماعی خود در لویه جرگه صرف باابزارمزدوری ،جاسوسی ، موقعیت شناسی ، نفوذ دولتی ومحلي در عین حال متكي به استعمارگران و نبودن تجربه ، تحصيلات وتخصص مناسب لازم واساس ریشه یی،  فاقد حضور ومشاركت همگاني مردم باشد ،و انحصارطلبان ، خاینین ملی موسفيدان ومتنفذان محلي ، از پيش که با دستگاه حاكمه وبا استعمارگران وقدرت های دولتی ارتباط  و با دستگاه های جاسوسی همسایه ها وقبلاً مرتبط  اند به میزگرد وطن فروشی ومنفعت طلبی با این اشخاص خود فروخته کمک کنند و بنام نماینده ملت افغانستان خاینین را با مشخصات فوق  ازچشم  سوزن  بنام گذرگاه بی در وبی دروازه بنام لويه جرگه داخل کنند اسپ بزکش شان رابه نفع باداران وخود شان ودشمنان افغانستان بدایره هلال برسانند چرا بحیث نماینده برحق مردم تعین نشوند. چرا خاینین نقش کليدی را به دستور استعمارگران ودولت کابل وهمسایه های خاین افغانستان ودشمنان داخلی  

خاینین مردم ما نداشته باشند وخودرا در لویه جرگه جا نزنند. بعد از اینکه نماینده ملت شدند بخارج فرارنکنند ودر خدمت استعمار گران قرار نگیرند!

 نقص درکجا است که خاینین داخلی وخارجی دروطن ما دست بالا دارند

 سبب نبودن شجاعت مردم،وطن پرستی واقعی ، دلسوزی به ملت ووطن  ، نبودن توان جرات واقعیت نویسی و بی پرده گویی ،بی ترس وبی هراس به   تبليغات آغاز نکردن، حقانیت خودرا در برابرخاینین داخلی وخارجی ملت افغانستان به اثبات نرساندن ، نبودن  نشر وپخش مطبوعات واطلاعيه و آگهي هاي لازم وضروری در ميدیا، وسايل تبليغي صحيح درست با پشتی بانی مردم  در بسياري نقاط كشور ،ميزان بالاي بي سوادي وعدم درك وبينش،نبودن نظر روشن واصولي عامه مردم از اوضاع حال وآينده ، تصوير شفاف وگويايي ازطرف دانشمندان و نخبه گان فرهنگي روشنفكران صادق وتحصیل کرده است.  در سابق برخورد جريانات نادرست وخشن ومکارانۀ روشنفكري عصر حاكميت كمونيستها تند رو وغیر تندرو که خودرا ناجی های ملت افغانستان می دانستند با مردم مظلوم وبی دفاع افغانستان  ، روند خصمانه ضد جريان روشنفكري در برابراهل دانش، خرد وفرهنگ در عصر مجاهدین وطالب  و هدف های شوم دوصدو پنجاه ساله دولت های قبیلوی محمدزایی وسدوزایی سبب پسمانی در جامعه گذشته وکنونی ما شده  است . به اساس نوشته بالا سبب دست داشتن دست بالای استعمار گران در وطن ما تا امروز شده اگر به همین شکل ادمه پیدا کند ، روشنفکران وطن پرست وملیت های انسان دوست ما سد آن نشود در مقابل شاه پرستان ، مجاهد طالب واستعمارگران دیروز وامروز وهمسایه های خاین ما که تفنگسالار.قاچاقبران موادمخدر ، سنگ های قیمتی ، اختطاف گران زن ،مرد ، طفل همین قماش واستعمار گران شده ماملیت ها دست اتفاق وهم دردی

 وفروتنی در چوکات یک اتحاد مقدس ومردمی بی کینه وعقده  به رهنمایی صادقانه دانشمندان ،سیاست مداران ، تیوری پردازان مبتکر ، با در نظر داشت حقوق مساوی زن ومرد ونخواستن امتیاز خواهی بنام  اکثریت واقلیت ملیت های افغانستان دور از اختلاف ، دینی ومذهبی ،منطقوی، نژادی و زبانی  دورهم جمع نشویم ویک مجلس بین القومی نسازیم که نمایندگی از تمام اقشار ملت افغانستان کند وبر سر نام لویه جرگه بدنام وآله دست اشرافیت ، استعمار گران جاسوسان داخلی وخارجی  که به ملت شکل پوست روبا را گرفته   خط بطلان نکشیم وطن از این بد بختی ها نجات نمی یابد.   در غیر آن مانند گذشته میراث خوران ، سلاطین دوصد پنجاه ساله از تفرقه بین ملت به اساس دستور باداران انگلیسی شان که تفرقه انداز حکومت کن  دست برنمی دارند وبعد از چندسال بخاطر فریب ملیت های ما که به اثر بی اتفاقی تا امروز ملت نشده اند خاینین واستمارگران بنام لویه جرگه که این نام  به یک زخم شادی مکروبی مزمن غیر قابل علاج تبدیل شده  از این لویه جرگه که تازه روی دست دارند  ماندلویه جرگه های گذشته استفاده کرده اهداف شوم خودوباداران خودرا بی نقاب پیش می برند وملت مارا بد بخت می سازند.  بخاطر خواندن نوشته قبلی من که بتاریخ 9ــ 12 ــ 2009 راجع به لویه جرگه های گذشت وماهیت ارتجاعی لوی جرگه ها وجرگه های قبیلوی  به این سایت که سایت وزین وبی ترس و سایت افشاگری واقعیت ها می باشد بنشر رسیده سر بزنید. غیر نوشته های من دیگرنوشته های دلخواه خودرا درسایت افغانستان آزاد یا آزاد افغانستان پیدا کرده می تواند.

www.afgazad.com

 

 

نوت : من همیشه نمره تلیفون  ایمل انترنتی خودرا در زیر نوشته های خودمی دهم  رفع مسوولیت می کنم اینکه سایت ها وميدیا بنشر می رساند ویا نمی رساند به من ار تباط ندارد.

 ولی سایت هایکه نوشته های من را بنشر می رساند حق دارد که لازم ببیند شماره تلیفون وایمل مرا بنشر برساند ویا به دوست ودشمن که  ضرورت تماس داشت باشند به آنها بدهندکه مزاحم سایت هایکه معتقد به آزادری مطبوعات ودموکراسی واقعی انسانی هستند. کودن های متعصب دنباله رو ودین پرستان بی خبر از دین که خفاشانه در عقب کپیوترها بزدلانه لمیده اند با غوغای مغزی کودنی سنگ کوه های افغانستان را برسرخود می گوبند ومی دانند که من هیچ ایمیل وتيلفون را بی جواب نمی مانم با وجودیکه با نام اصلی خود داخل تماس نمی شوند به من فرق نمی کند که نام اصلی خودرا بگیرند ویا نگیرند اگر کمی شرافت از نیاکان خود گرفته اید کمی بقدر نوک سوزن به دموکراسی ایمان دارید لطفاً با من در تماس شوید مزاحم گرداندگان سایت های انترتی وميدیا نشوید از این عمل نادرست تا ن کمی خجالت بکشید وتماس تان به سایت های انترنتی سودی ندارد.

اگرازپولیس بین الملی می ترسید اگر کسی از شما شکایت قانونی کند به اساس قانون نو انترنتی با نام مستعارتان از پهلوی مادرجان تان شمارا پیدا  کرده می توانند وشکایت حق مسلم هر انسان است  ویا ویلاک هائیکه مانند بقه از درون چاه دنیارا مطابق دهن چاه می بینند وفکر می کنند که آنهارا کسی نمی شناسند پس معلوم است که دردوران صیقل سنگ زندگی می کنند از تکنالوژی مانند شادی بشکل تقلید استفاده می کنند کسی که مرا متهم به همکاری سایت بز مقدس که زیاد تر نشرات آن سر شورای نظار ودارودسته بزدل آن که از خود دفاع کرده نمی توانند ومرا متهم به همکاری می کنندویا دوستانی می گویند بخاطرشما ما سکوت کردیم  تصور احمقانه است من از مستعار نویسی وفیر کردن از سنگر نامعلوم نفرت دارم وبه کسانیکه از سنگر سر من حمله نکنند وبا نام مستعار نوشته نکنند کاری ندارم وضرورت به افشا کردن شان ندارم هر کس با کاردار خود کار دارد ومن خصلت سگ پاچه گیر را ندارم واقعیت هارا می نویسم واز هرنوع اتهام وبرچسپ نه خودم ونه خانواده من که در کنار من وپشتیبان من هستند ترس داریم ونه من به دفاع از کس برآمده ام ونه خوشم می آید که کسی از من دفاع کند واگر دفاع می کند کار شخصی خود آن است من در آن قسمت چیزی گفتنی ندارم .

واین را باید تذگر دهم به اشخاص بی خبر از خود وجهان  که دور از دانش قراردارنداگرازکمپیوترکس دیگرهم استفاده کرده باشید از چنگال قانون شما بزدلان کودن خلاصی ندارید.

 پس به شما خود فروخته ها توصیه می کنم یا پای خودرا از گلیم جرات ودانش خود پیش دراز نکنید ویا بهتر است که با من در تماس شوید ومشکل دنباله روی وبی خبر ازدین که سبب حماقت شما شده با من در میان بگذارید. که کام حماقت شمارا بالا کنم . سیدموسی عثمان هستی مشهور به مارک توین افغانستانی مدیر مسوول ماهنامه ظنزی وانتقادی بینام در آنتریوی کانادا

 

 

 


banamnewspaper@hotmail.com
ایمیل

 

5192652949  تیلفون

 


بالا
 
بازگشت