علی رستمی

 

چهل وپنجمین سالکرد حزب دموکراتیک خلق افغانستا ن را گرامی داشت !

 

 

سرزمین ما که امروزبنام افغانستان مسمی است، پیشتر از پنج هزارسال قدامت تاریخی دارد.این کشورکه تمدنهای مختلف ای راپشت سر گذرانیده،   در مقاطع  معین تاریخی مورد هجوم وتاراج بیگانگان  نیز قرارکرفته وازهمین سبب ،باشنده گان این سرزمین  با داشتن تنفر وانزجار عمیق مداخله کران زورگوو اشـــغال گـــران  غارتگر ، بر علیه استعمارنوکهنه ،استبداد و مناسبات غیر عادلانه ، شجاعانه رزمیده وحماسه های تحسین برانگیزی رادر تاریخ از خودبجاگذاشته اند.

کشورپر افتخار ماسر سپرده  ترین فرزندان غیور ومبارزان دلیروناموریرا چون بابک خرمدان، مازیار ،مزدک، افشین، سیس بادغیسی،یعقوب لیث صفار و دیگران که باریختن خونهای پاک شان در دفاع از استقلال ملی  ، ترقی اجتماعی وعدالت انسانی، موجب سرافرازی و غرور  ملی باشنده گان این مرزبوم کردیده در گنجینه تاریخی خود به خافظه سپرده است.

قیام  های ملی مردم تحت قیادت راد مردان ازادی خواه  علیه استعمار انگلیس و مبارزات عدالت خواهانه علیه حکومتهای  مستبد ،جباروفاسد  ،توسط مشروطه خواهان اول ،دوم وسوم برای  تامین عدالت اجتماعی،ازادی،ترقی وپیشرفت اجتماعی باعث تغیرا ت بزرگ درسر نوشت سیاسی،اجتماعی و فرهنگی مردم گردیده است. چنانچه که این سبک وروش بمثا به دستاورد بزرگ غنی مبارزات وطنپرستانه برای نسلهای امروز وفردا که خواستار تحولات عمیق .بنیادی برای  کشورمیباشند، سرمشق قرارکرفته است، پیروزی انقلاب اکتوبر،  کسب استقلال سیاسی کشور وشکست فاشیزم در جنگ دوم جهانی ازجانب کشورهای متفق ودرمحوران دولت سوسیالستی اتحادشوروی ،رشد جنبشهای ازادی بخش درکشورهای مستعمره ونیمه مستعمره ، رشد و نیرومندی جنبشهای کارگری در کشور های سر مایداری ،همچنان رشد نسبی اگاهی وارتقای کلتور، فرهنگ وازادی نسبی بیان وقلم  ، درکشورعوامل ایست که  هسته گذاری وایجاد  حلقات ،گروپهای سیاسی  را در کشورمساعد کردانید . با استفاده از چنین جو سیاسی،نیروهای ازادی خواه و عدالت پسند که علیه استبداد، اختناق سیاسی وتعصبات قومی، نژادی ،مذهبی ولسانی فعالیت های وطنپرستانه داشتند، حلقات مخفی ونیمه مخفی را روی دست کیرند،که می توان انرا اغازکر تشکل سازمانهای سیاسی نامید. چنانچه محترم سلطانعلی کشتمند یکی از پیشکسوتان واساسگذارا ن حزب دموکراتیک افغانستان درکتابی ازیاداشتها ی سیاسی ورویدادهای تاریخی خویش چنین تحریر داشته اند:«بمنظور انجام کارسیاسی درحوزه ها،جلب اعضای جدید وامادگی  برای تشکیل حزب سیاسی ، کمیته تدارک بوجود امد.در تآ سیس این کمیته بویژه ببرک کارمل نقش عمده ایفاء نمود.وی بااستفاده از شناختها، درکها ومناسبات وسیع سیاسی خویش ضرورت وامکان ایجاد ورشد انرا به حزب سیاسی مستدل ساخت. کمیته تدارک در اغاز متشکل از شش تن در پائیز 1963ایجاد گردید واعضای ان عبارت بودنداز: ببرک کارمل، میرغلام محمد غبار ،میراکبرخیبر،نورمحمد تره کی،علی محمدزهما ،

صدیق الله روحی،محمد طاهر بدخشی اندکی بعد بان پیوست.»

بایجادکمیته فوق نیروی پر تحرک سیاسی در میان روشنفکران وطن پرست وسایر حلقات سیاسی اگاه وپیشرو که برای نجات وطن ومردم از فقر ،کرسنگی وبی عدالتی اماده هر نوع پیکار انقلابی بودند، ایجاد کردید. انها معتقد به این امرشداندکه  بدون موجودیت یک سازمان سیاسی قوی ،منظم  و  مجهزبا تئوری انقلابی که خواستهای دمکراتیک وملی خلقای ستمدیده ورنج کشیده کشور  را انعکاس داده بتواند،برچیدن نظام فئودالی وبقایای ان نا ممکن میباشد.

با حفظ این ارمانهای دموکراتیک ومترقی ملی  وا ستفاده نسبی ازازادی های مدنی وسیاسی ، تاسیس یک حزب مترقی انقلابی وتحول پرست ملی مساعدومطابق قانون اساسی  برای تشکیل کنگره موءسس حزب، کمیته تدارک ایجاد وتصامیم خویش رادر مورد برکذاری کنگره موسس اعلان وانرا درعمل تحقق بخشیداند.

  همچنان

شکست فاشیزم در جنگ دوم جهانی ،ایجاد  اردوگاه صلح سوسیالسیزم در جهان دراءس اتحادشوری،وجنبش های ازادی بخش ملی در کشور های مستعمره ونیمه مستعمره ،ایجاد وتشکل احزاب مترقی ودموکراتیک در جهان سوم وروبه انکشاف، ازجمله عوامل ذهنی بودکه همرا با عوامل عینی داخل کشور در پروسه تشکیل حزب دمکراتیک خلق افغانستان  نقش موءثر وتعین کننده ایفا نمود بناءبربنیاد عوامل فوق کنگره ح .د.خ.ا بتاریخ اول جنوری 1965در شهر کابل در منزل نورمحمد تره کی واقع کارته 4کابل دایرگردید که درکار کنگره 27تن اشتراک داشتند،کنگره اعضای اصلی وعلی البدل راتعین که بعداء به همان روز اولین پلینوم کمیته مرکزی تدویریافت و دران رفیق شاد روان نور احمد تره کی به حیث منشی اول وزنده یاد ببرک کارمل بحیث منشی کمیته مرکزی ح.د.خ.ا انتخاب کردیدندکه بعداء درپلینوم سوم کمیته مرکزی برنامه واساسنامه ح.د.خ.ا تصویب کردیــــــــــــــــــد.

تآ سیس ح.د.خ.ا بمثابه رویداد بزرگ در فرایند مبارزه نیروهای ملی ودموکراتیک وازادی خواه در تاریخ کشور ما نماد مانده گار بوده واز مقام والای انسانی بر خورد دار میباشد.ایجاد حزب ازمیراث والای غنی  وباارزش مبارزات عدالت پسندانه ونهضت ازادیبخش سده های گذشته کشور تلقی میگردد.

تبارز ح.د.خ.ا درعرصه سیاسی انعکاس قوی درمیان نیروهای وطن پرست وانقلابی با ابعاد وسیع ازیک سو، واز جانب دیگر تاثیر منفی به روحیه دشمنان وطن که ضد ازادی ترقی اجتماعی وملی بوده وهستند چنان وارد گردید که از هیچگونه تبلیغات زهراگین علیه ان با دسایس وتوطئه های ضد انسانی وبشری دریغ نه ورزیداند.اهداف ح.د.خ.ا در برنامه وی قرار ذیل انعکاس یافته بود: مبارزه علیه فقر، بی سوادی، رشد اموزش علمی از طریق دبستانها، دانشگاه ها ی مسلکی وحرفوی، اصلاحات سیستم ارضی به نفع دهقانان،رشد صنعت تقویه بازرگانی  ،انکشاف سرمایه ملی وخصوصی ،بهبود وضع کار برای کارگران مطابق نورمهای بین المللی ، مبارزه علیه ستم ملی، استعماروامپریالیزم، تاء مین استقلال ملــــی، احترام به اصول انترناسیونالیزم وهمبستگی رزمجویانهء کارگران جهان و اتحاد دواطلبانه کارگران دهقانان پیشه وران شهر ها وروستاها، روشنفکران، سرمایه داران ملی وهمه وطنپرستان اگاه کشور وروحانیون وطن پرست در یک جبهه ملی وسیع مترقی برای ارمانهای والای انسانی وشرافتمند بسیج وتشکل یابد ومبارزه علیه  نظام کهنه فیودالی ونیمه فیودالی واز بین بردن مناسبات حاکم دروجوداین دولت فاسد قبیله ای اهل یحیی که درطی سالهای متمادی حکومتهای این دودمان  چنان در مقابل ساختمان وابادی شهرها ونواحی ان بی تقاوت بودند که حتی دریک کیلومتری مقر ارگ شاهی دست ناخورده باقی مانده بود« محله مرادخانی شهرکابل» واز بوی وتعفن ان گشت گذاردر ان محل به مشکل صورت می گرفت.

 ح.د.خ.ابرای تبلیغ وترویج اهداف مرامی خود درمیان توده های زحمتکش وطن وبه خصوص درمیان  نیروها ی ملی ومترقی وسائر عناصر وطن پرست  معتقد به ارمانهای اجتماعی  تصمیم اتخاذ نمود تا  بخاطر بخش اشاعه وتبلیغ اندیشه های مرامی خود به تاسیس ارگان نشراتی خویش اقدام ورزد.چنانچه که جریده خلق به عنوان نخستین ارگان نشراتی حزب  در22حمل 1344 خورشیدی برابربه 11اپریل 1966 م  به  فعالیت خود اغاز نمود.

در اولین شماره جریده خلق  که در سر لوحه ان بنام ناشر افکار دموکراتیک خلق  مزین کردیده بود،اصول مرامی  ان به زبانهای دری فارسی وپشتو با تیراژ بلند  طبع یافته  وبوسیله اعضای  ح.د.خ.ا  در شهر کابل وولایات کشور توزیع وبدسترس اعضای حزب ،هواخواهان وسایر افراد جامعه ان قرار کرفت .اصول مرامی ح.د.خ.ا که در جریده خلق انتشار یافت،تاثیر وانعکاس وسیع در میان افراد جامعه وبه خصوص قشر منورو روشنفکر ان وارد اورد.  نشر مرامی حزب جرقه بود که اتش خشم وکینه دشمنان وطن را شعله ور گردانیده وخط فاصل را میان دوستان ودشمنان خلق ، این دو نیروی اشتی نا پذیر جامعه بمیان اورد.

در مرام بر علاوه تحلیل روشن از جامعه افغانی از لحاظ اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی بطور همه جانبه به نفع تودهای فقیر ورنج کشیده با تغیرات انقلابی در کشور،با سرنگونی نظام فرسوده وکهنه فیودالی وماقبل فیودالی ،از وضع جهانی تحلیل دقیق علمی بادر نظرداشت و با تعقیب سیاست بی طرفانه فعال مثبت ،مبارزه علیه هرنوع سیاست های مداخله کرانه امپریالیستی واستعمـار کهنـه عـدم شرکت در بلاکهای تجاوز کرانه نظامی، سیاسی،اقتصادی ودفاع از حق وخواست جنبشهای ازادی بخش ملل علیه سیاست استعماروستم ملی بود. بربنیاد چنین اندیشه ها و اهداف والای انسانی ، با گذشت اندک زمانی اگاه ترین وپیشتاز ترین افراد اقشار وطبقات جامعه با عضویت ،سرنوشت سیاسی خودرا غرض تحقق ارمانهای والای انسانی ان پیوند دادند. دیری نه گذشت که ازلحاظ کمیت وکیفت رشد شایانی در ترکیب اجتماعی ان بوجود امد ه وصفوف ان از افراد مسلکی وتحصیل یافته در سطح مختلف رشدو ارتقا معین نمود وهر چه فشرده تر برای اعاده حقوق همه زحمت کشان حرفوی وغیر حرفوی در اداره دولت وخارج از ان بمبارزه پیگیر ادامه داده وصدای برحق شانرا  از طریق تظاهرات خیابانی ویا ازطریق تریبون پارلمانی در دوره های 12و.13ولسی جرگه به کو ش حاکمان مستبدد رسانیده وتوده ها را از عملکردهای حکومت مطلع می ساختند.

یکی از شیوه های دیگر مبارزه بخاطر تنویر اذهان مردم وتبلیغ  اهداف مرامی حزب، شرکت بوسیله کاندیدان حزب در ولایات وولسوالهای کشور با استفاده از تریبون پارلمانی برای تسخیر اذهان وجلب وجذب نماینده گان مردم به صفوف ح.د.ح.ا وافشای ماهیت ارتجاعی و ضد ملی دولت وحکومت های  فاسد نقش بسزای را بازی نموده ،بوده است .

طوریکه دستگیر پنجشری یکی از فعالین وپیشکسوتان ح.د.خ.ا در مضمون خویش در رابطه به نقش فعال ببرک کارمل در تشکیل "جمعیت دموکراتیک خلق" چنین تحریر داشته انددرشهـــرکابل تنهاچهل گفتگو وملاقات رویاروی(میتنگ)به ابتکارببرک کارمل منشی جمعیت دموکراتیک در حدود 50 هزار زن ومرد وپیروجوان حوزه های انتخاباتی با شور وشوق اشتراک فعال کرد.دران گردهمائی ها در بارهءتامین حقوق وازادیهای دموکراتیک مردم وضرورت اشتراک زحمتکشان شهری دانشجویان دانشگاه ولیسه های کابل استادان معارف کارگران وکارمندان دولت وبخش خصوصی بویژ از سوی زنان به گرمی استقبال شد.»»

دولت با تبانی ارتجاع سیاه داخلی وخارجی کوشش می نمود تا نقش وفعالیت رهبری ح.د.خ.ا را در میان مردم تضعیف وانرا بد نام سازد وبرای رسیدن به این اهداف شوم توانست توسط گماشته کان خود  دست به توطئه های ناروا ودور از واقعیت متوسل کردد. چنانچه که مداخلات واعمال ارتجاع وحامیان بیرونی شان با رخنه نمودن در درون حزب ، وی را بعد از سالهای اغازین به دوجناح خلق وپرچم تقسیم وانشعاب را بالای ان تحمیل نمود.  بعد ازین انشعاب، هردو جناح بنام خلق وپرچم تا سال 1356جداگانه فعالیت سیاسی خویشرا پیش می بردند،که  دراین راستا جریده پرچم بعد از مصادره جریده خلق منحیث دومین ارگان نشراتی ح.د.خ.ا سهم فعال وتاریخی خود را درجهت توضیح وتشریح ارمانهای ح.د.خ.ا در میان توده ها وهــم چنان برای  ارتقای سطح دانش تئوریکی واشنائی به جهانبینی طبقه کارگروانترناسیونالیزم بین المللی  ونقش احزاب مترقی و پیشرونده دموکرات وازادی بخش ، در میان نیروهای  ملی دموکراتیک وروشنفکر در جهت ارتقای رشدکمی وکیفی ح.د.خ.ا از جایگاه خاص برخودار است.

نظام شاهی که بنا به سیاستهای محافظه کارانه وارتجاعی ،  برای خود خانواده وحلقات وابسته به درباربا دادن امتیازات دولتی زمینه سوی استفاده ازانها را بخاطر شرایط بهتر زنده گی مهیا کردانیده بود . چنانچه که حتی خانواده وقبیله خویش را به حیث انسانهای ممتاز (سردار) بالای اکثریت خلقای ستمدیده کشور تحمیل نموداند،که این وضع روز تا روز بالای روحیه وافکارروشنفکران ملی وطن پرست تاءثیرمنفی  وارد اورده و انزجار ونفرت انها  رانسبت به عملکردهای ضد مردمی دولت برمی انکیخت که این امر با کشیده شدن خط  فاصل عمیق میان دولت ومردم  زمینه نابودی انهارا فراهم کردانید . با درنظر داشت وضع موجود سیاسی  وتشدید فضای رقابت و اختلافات خانواده کی درمیان نظام شاهی ، بالاخره این دستگاه بوسیده وناکار امد بتاریخ 26سرطان1352با اقدام کودتای نظامی بوسیله محمدداود پسر کاکای پادشاه  وقت محمد ظاهر شاه ، بدون خونریزی  سرنگون کردید.که با سقو ط نظام شاهی اولین بار نظام جمهوری در کشور اعلان کردیده ومورد تائید وپشتبانی اکثریت وطن پرستان انقلابی ،روشنفکران مترقی ودموکرات ملی قرار کرفته وشورشعف زیادالوصف در بین مردم ایجاد نمود. با وقوع  این حادثه تاریخی بعد از چند دهه ،تغیرات بنیادی در نظام وسیستم دولتی  رونما کردید.

با اعلام مشی سیاسی وخطوط اساسی دولت که در ان برنامه های مترقی در جهت بهبود زنده گی مردم ستمدیده واقشار زحمتکش اعم از دهقانان،کارگران، روشنفکران،کسبه کاران وکارمندان دولت انعکاس یافته بودکه بربنیاد این اصل برنامه متذکره از جانب نیروها وسازمانهای پیشرومترقی وانقلابی از انجمله  ح.دخ.ا  از پشتبانی همه جانبه برخورددارکردیده ودرجهت تحقق این برنامه واهداف همکاری وسهم فعال خود رااعلام نمود .محمد داود با نیت اقدامات  اصلاحات مترقی در عرصه های سیاسی، اجتماعی،اقتصادی وتمایل با کشورهای صلح وسوسیالیزم ملی ودموکرات سفرهای کاری ودوستانه وعقد پروتوکولهای کمک وهمکاری متقابل درعرصه های مختلف میان جانبین وضمناء همکاری نیروهای چپ ملی ودموکراتیک درجهت تحقق اهداف انسان دوستانه ومردمی که دربیانیه خطاب به مردم افغانستا ن پیشکش شده بود ، نیروهای سیاه عقب کرا ومحافل ارتجاعی راست چپ افراطی  داخلی وخارجی وبالخصوص کشور همسایه پاکستان وایرا ن وچین یکجابا متحدان سیاسی خویش اتهامات ودسائیس توطئه گرانه رااغاز، تهدیدهای مسلحانه راازانجمله در پنچشیر،دره پیچ کنرها و سائر نقاط کشو عملاء سازماندهی نموداند.

بناء محمد داود اهسته اهسته به مرور زمان تغیرات را به کرسی های دولتی وادارات ولایات اغاز وافراد صادق ووطن پرست ونیروهای مترقی را از صحنه دور ساخته وزمینه را برای افرادخائین وارتجاعی واستفاده جو بوسیله گروپ راستگرایان ارتجاعی که در کرسی های وزارت خانه ها جدیداء تقررحاصل کرده بوداند مهیا  وبازهم به گفته مردم ما" همان اش و همان کاسه "دوباره عملکرد های قومی اسلاف خویش را سر مشق فعالیت های خود قرارداده وبنا به خودخواهی ها ویکه تازی های افراطی، قوانین جدید را به نفع خویش تغیر وبه منصهء اجرا قرارداد ،بــــــــرای بقا وادامه دولت خویش لوی جرگه ساختگی انتصابی را دعوت ودائر نموده که در ان قانون اساسی وشخص خودرا به صفت رئیس جمهور کشور پیشنهاد که مورد تائید وتصویب لوی جرگه قــــــرار کرفت. محمد داود بعد از انتخاب خویش برای غضب کامل قدرت دولتی سیستم یک حـــــزبـی را اعلام وحزب غورزنگ ملی را ایجاد واساس گذاری نمود وتشکیلات وفعالیت سائر احزاب دیگر را ممنوع اعلام وقانون جزارا برای پیگری فعا لین سائر سازمانهای سیاسی نافذ ومورد اجرا قرار داد.برعلاوه عملکردهای حکومت محمد داود ،انعده از رهبرا ن احزاب اسلامی افراط گرا کــــه در اوائل حاکمیت وی بقا ی خودرا درکشور نمی دیدند ،نمی خواستند که نیروهای ملی ومترقــی وانقلابی در اداره حکومـــــت ســـــهم داشته باشند ونفوذ شان در میان زحمتکشان افزونی یـــابد وتوده هارا بسوی اینده درخشان سوق دهند،بناء به دستور باداران منطقوی خویش در اغوش انها پناه برده و مورد نوازش وپشتبانی مادی ومعنوی انها قرار گرفتندکه  این اشخاص معلوم الحال بعد هابمثابه رهبران وفعالین تنظیم هاپانزده ده گانه در پاکستانوایران تبارز نمودندکه جنایات وعملکردهای شان بما نند افتاب به خلق رنجیده وستم دیده کشور وجهانیان معلوم واشکار کردیده که  در حقیقت سر اغاز تمامی عوامل بدبختی ها وخصومت ها،ویرانی وبرادر کشی  در کشور ما می باشند. محمدداودبنا  به سیاستهای دوگانه خویش ،بعد ازمسافرت ازکشورهای ایرا ن وعربستان سعودی داخل یک سلسله اعمال تخریبی وضد ملی ودموکراتیک با فصای اختناق وترور شخصیت های مترقی ووطن پرست را انجام داده، وباایجاد چنین فضای بی اعتمادی، زمینه ساز ان شد تا شرایط متشنج سیاسی بوجود اید.

اعضای وفادار به خانواده محمدد داود، روابط وپیوند خویش رابا افراد ومحافل ارتجاعی افراطی راستکرا نزدیکترومستحکم نموده و سرکوب نیروهای ترقی خواه ودموکراتیک  راروی دست کرفت. وبر بنیاد چنین پالیسی با قتلهای زنجیره ا ی سیاسی درسال 1977 فردی بنام انعام الحق گران پیلوت شرکت اریانا در عوض زنده یاد ببرک کارمل،علی احمد خرم، همچنان میر اکبر خیبرعضوکمیته مرکزی یکی از شخصیتهای سرشناس  سیاسی وتئوریسن انقلابی که از شهرت خاصی در میان روشنفکران مترقی کارکران، دهقانان، کسبه کاران ، ونظامیان، کارمندان دولتی، دانشجویان کشور برخودار بود، به شهادت رسیدند. شهادت شادروان میر اکبرخیبر تکانه  وخطر بزرگ بود که پایه های رژیم محمد داود را با کاخ اسلاف قومی وخانواده کی اش سرنگون وباعث تغیرات عظیم سیاسی در کشور ،منطقه وجهان که هنوز هم دوام دارد ،گردیده است. مرگ شادروان میراکبرخیبر انعکاس وسیع وگسترده در میان تمامی اعضای حزب ،مردم وسائر وطنپرستان و زحمتکشان کشور نمود.کمیته مرکزی بااندوه بزرگ تصمیم اتخاذ نمود ، تا جنازه مرحومی با راه پیمائی شاندار با اشتراک همه اعضای حزب واشتراک وسیع از مردم دوستان وعلاقمندان واعضای فامیل شان صورت گیرد  وبعداء بتاریخ 19 اپریل ، جنازه شهید خیبر به اشتراک هزار هاتن اعضای حزب، دوستان وعلاقمندان  از مسجد پل حشتی تا مقبره عمومی شهدای صالحین حمل وبه خاک سپرده شد.بعد از ان رهبران حزب هریک  شاد روان نورمحمد تره کی وزنده نام ببرک کارمل بیانیه های مفصل  ایراد واین عمل ضد انسانی وخلاف بشری نیروهای ارتجاع سیاه وخاین به مردم که در باتبانی  اعضای حکومت  صورت کرفته محکوم وتقبیح نموده ومورد نفرین قراردادند. راه پیمانی ،تظا هرات واجتماع عظیمی که یک روز بعد ان بنا به دعوت ح.دخ.ا با اشتراگ کثیر مردم واعضای حزب که با خود پرچم ها، پوستر ها،وشعارهارا حمل میکردند خواستار دستکیری وافشای قاتل خیبر شهید و به محکمه کشانیدن انر تاکید مینمودند.

قدرت مندی وپشتبانی اکثریت اقشار مختلف مردم در روز جناره خیبر شهید وسخنرانی ها وکردهمائی ها با کمیت وسیع مردم ومحبوبیت رهبری حزب در میان مردم تاثیر بزرگ بالای دستگاه حاکمه وخود محمد داود بجا گذاشت واین امر پرابلم جدی وبزرگ برای رژیم وی بوجود اورد وهر لحظه خطر ان می رفت که حمله بالای ارگانهای رهبری کننده حزب وکادرهای ان صورت کیرد وبهانه برای دسگیری انها جستجو نمایند. محمد داود باسفرهاووعده های کمک ها ی مادی که از جانب کشور های غربی ومحافل ارتجاعی منطقه به وی داده شده بود تا حدودی خصوصیت تحریک امیز را بخود کرفته و بعد از یک هفته در شامگاهان 26اپریل 1978تصمیم گرفت  که رهبران ح.دخ.دا را به شمول  شاد روان نو رمحمد تره کی وزنده یاد ببرک کارمل را بایک عده دیگری از رهبری ان حزب رادستگیروتوقیف نماید. تا جائیکه از تحلیل ها واسناد تحریر شده از مورخین وفعالین واگاهان سیاسی استنباط می گردد ، ترور میراکبر شهید بر اساس پلان تنظیم شده احزاب بنیاد گرای ساخت پاکستان وعربستان سعودی همد ست باعاملین راست گرای  رژیم محمد داود برای تشدید خصومت وتحریک مناسبات منفی سیاسی وروشن نمودن چراغ سبز برای دشمنان  ترقی وعدالت اجتماعی وتثبیت اشکار خصومت علیه نیروهای مترقی وطن پرست انقلابی منجمله ح.د.خ.ا بوده است. با ایجاد فضای ترور واختناق وپیگرد ها ی سیاسی وتوقیف وزندانی نمودن عده از رهبران وکادرهای حزبی از جانب دستگاه ـ پولیس واستخبارات ان،خود زمینه را برای سرنگونی رژیم مهیا ساخت ، اعضای ح.د.خ.ادر قوای مسلح بنا به دستور قبلی حفیظ الله امین بتاریخ7ثور1357مطابق27اپریل 1978حکومت استبدادی  محمد داودرا سرنگون وبه ابدیت تاریخ سپرده وقدرت سیاسی به حزب دموکراتیک خلق اقغانستان انتقال یافت.سقوط وسرنگونی رژیم محمد داود تحول وچرخیش عظیم وبنیادی را درحیات سیاسی،اجتماعی، اقتصادی کشور بوجود اورد. بعد از پیروزی قیام7ثور   پلانها وتدابیرارزشمند بنیادی برای ارتقاءوبهبود سطح زنده گی مردم از لحاظ مادی ومعنوی مطابق به اهداف مرامی حزب دموکراتیک خلق افغانستان روی دست ومورد اجراقرارداده شد.

خودخواهی ،جاه طلبی، یکه تازی، وعدم تعقیب سیاستهای شفاف وعینی واتخاذ تصامیم عجولانه وبی اساس، تعقیب سیاستهای ترور اختناق ،ماجراجویانه وعدم اعتماد واتگاه به عناصر صدیق و وفادار به ارمانهای ترقی خواهانه ، فاصله  عمیق با مردم ورژیم محمد داود بوجود اورد.عدم توجه درارتقای سطح زنده گی  مردم وسکوت وخاموشی مطلق درمقابل ان ،جهت گیری ضد ترقی وتکامل وگرایشهای خطر ناک ان بسوی رژیم های ارتجاعی سرمایداری وگشاندن وطن در حلقه اتصال اسارت کشور های امپریالیستی ووابستگی اقتصادی به ان، ازجمله دلایل بود که رژ یم محمد داود را  به سقوط مواجه ساخت.

بعد از اعلام سرنگونی  حاکمیت محمد داود  وپیروزی قیام ،  اعضای رهبری ح.دخ.اکه در زندان بسر می برداند، از زندان رها وبه مقر مناسب انتقال غرض تصمیم گیری پیروزی نهایی قیام  داخل اقدام شدند.

 پیامها وشعار های انقلابی وملی از طریق رسانه های اطلاعات جمعی کابل بخش ومردم را بخاطر پشتبانی ازقیام تشویق وترغیب می نمود. در نخستین روزهای پیروزی باز هم فضای خودخواهی وعملکردهای ما جراجویانه از جانب حفیظ الله امیــــن وطرفداران وی دررابطه با سرنگونی رژیم وسر نوشت محمد داود  اختلاف  بین رهبری هر دو جناع حزب بوجود امد. چنانچه که محترم سلطلن علی کشتمند یکی ازبنیادگذاران حزب دموکراتیک خلق افغانستان درکتاب خویش تحت عنوان یاداشتهای سیاسی ورویدادهای تاریخ سیاسی معاصـــــــــرافغانستان چنین تحریر داشته اند: «  امین به نحوه اتشین در باره انجام حمله مسلحانه بـــــروی ودرصورت مقاومت،از میان بردن فوری اووهمکارانش سخن میگفت. عده یی از اعضای کمیتــــــه مرکزی حاضر در جلسه این نظر را حمایت کردند. ولی ببرک کارمل بنحو قاطع با ان مخالفت نمود واظهار داشت که نباید به هیچ صورت باین امر مبادرت ورزید. اوگفت : بگذار با حوصلـه مندی وخونسردی این مسآله حل گردد. از همین اکنون نباید به مردم وجهانیان چنین انتباه داده شود که انقلاب بیرحم است وماوراء قانون عمل مینماید . بگذار دادگاه مردمی در باره اینده وی تصمیم بگیرد».

 ازهمان اغاز پیروزی قیام وبعدازان در رابطه به یک سلسله مسایل ،خصوصاء در مورد چگونگی عمل کرد دولت جوان ورهبری ح.د.خ.ا در قبال تحقق اهداف برنامه یی، سیاسی،اجتماعــی واقتصادی ،مخالفتها  به میان امد.

بنا بر عدم وحدت  تئوریکی و اختلاف نظر در مورد نحوه تحقق سیاستهای حزب بادرنظر داشت رعایت واگاهی دقیق از سنن ،عادت وروان مسلط در جامعه وچگونکی رعایت از عقـاید دینـی ومذهــی مردم خط فاصل عمیق میان ،دولـــــــت ومردم  بوجود امد.

توده های زحمتکش که درنخستین روزهای قیام وحاکمیت حزبی بااجرای آتن ها ، رقصها وخوانش ســــرود های محلی ابراز شادمانی  می نمودند،ولی متاء سفانه بنا به مدیریت نا سالم رهبری وخودخواهی های بلند پروازانه  و درک نا درست از اندیشه های انقلابی زمینه تبلیغ ودسائیس توطئه های دشمنان وطن و ترقی مساعد کردید وبا بوجودامدن چنین فضای سیاسی درکشور نیروهای ارتجاعی منطقه وبین  المللی در راءس ایلات متحده امریکا  بوسیله گماشته گــــان  داخلی شان مداخلات را اغاز وابعاد وسیع وگسترده رابخود کرفت. با ادامه اعمال فرد گرائی وجاه طلبی حفییظ الله« نا امین» وبوجودامدن فضای مختنق سیاسی ،ترور ،گرایشات منفی  و عجله وشتابزده گی در برنامه ومشی حزبی ودولتی ،بدون  در نظر کرفتن شرایط مساعد برای اجراوتحقق ان و عدم اماده بودن ذهن وروان مردم برای پذیرش ان، تعقیب وپیگردها ترقی خواهان واشخاص ملی ودموکراتیک وافراد بانفوذ علماوروحانیون وغیره شخصیت های منور ودانشمند که بنا به فرمان ودستور شخــــــص حفیظالله خون اشام صورت می گرفت،اغازگردید،بربنیاد همچوحرکت های ماجراجویانه وخاینانه ودوراز کرامت انسانی بود که عده ای از رهبران اصولی ح.دخ.ا مربوط به جناح پرچم تحت رهبری زنده یاد ببرک کارمل مخالفت شدید خودرا علیه حرکت های فـــــردمنشـــــآ نـه ای حفیظ الله «نا امین » تبارز داده وموضعیگری محالف خویش  را علناء ابراز داشتند.

عملکردهای خشونت امیز وضدانسانی ،فضای ترس وارعاب را درمیان جمعیتی از روشنفکران وتوده  های ملیونی کشور بوجود اورده وحتی در مقابل اعضای رهبری ح.دخ.ا وکادرها وفــــــــعالــــــــین بالخصوص «پرچمی ها» دریغ نه ورزیده عده انهارا جبراء به کشورهای خارج ازانجمله زنده یــــاد ببرک کارمل وسائر همرزمان وی بنام سفیر وغیره وظایف دیپلوماتیک اعزام وصدها تن از کادرهای رهبری  که در پستهای بلند حزبی ودولتی وظیفه داشتند روانه زندان ویا انهارا بوسیله گماشته گان خودشکنجه و به شهاد ت رسانیده است . همچو اعمال باعث مهاجرت وترک هزارها افراد درخارج کشور واخـــــــص در کشورهای همسایه پاکستان، ایران گردیده و برعلاوه باند های تخریب کارکه قبلاء در زمان حکومت محمد داود به انجا رفته بوداند، تحت رهبری دستگاه  های جاسوسی آی.اس.آی پاکستان وکشور ایران،احزاب به اصطلاح اسلامی را بوجوداورده ازامکانات  مالی ومعنوی که ازجانب مشاورین نظامی پاکستان وسائر کشورهای غربی در اختیارانها قرارداده بوداند مستفیدو باند های تروریستی وادم کش را جهت تخریب کاری وکشتارجمعی مردم بی گناه تربیه و در شهر هاومحلات  کشور ما ارسا ل که  مرتکب جنایات عظـــیم و سنـــــــــگین ضـــــــد بشــــــری کردیده اند. مداخلات وتنظیم پلانهای جهنمی علیه کشور ما در زمان حکومت کارتر تحت نظر مشاور امنیتی ان بریژنسکی بشکل اشکار اغاز وتشدید قابل ملاحظه بخود کرفته وکوشیده میشد تا از هر طریق ممکن بی ثباتی اوضاع سیاسی افغانستان را توسط سازمانهای نام نهاد جهادی که درکشور پاکستان فعالیت داشتند، مساعد نموده واهداف سیاسی خودرا تحقق بخشند،بعداء دیدو بازدیدهای نماینده گان سی آی ای وگماشتکان باصلاحیت امریکا باتنظیمهایی نام نهاد، سیاست های شان پیش ازپیش تشد ید وامریکا با متحدین خویش پاکستان، عربستان وکشور های عربی با دیگر کشورهای غربی وچین ،نیروهای ضد دولتی افغانستان را تحریک وبرمی انگیخت.از جانب دیکر سیاست های فردمنشانه وخودخواهانه وغیر انسانی امین علیه نیروهای سالم حزب در درون واعمال خشونت امیز وگشتارجمعی مردم ما و به شهادت رساندن شادروان نورمحمد تره کی اولین منشی کمیــــــــــــــــته مرکزی ح.د.خ.ا ،مداخلات مسلحانه از جانب کشورهای همسایه وقیامهای مسلحانه نیروهای مخالف ، تنفر ،انزجار وعدم مصونیت جان ومال مردم ،انحصار قدرت بوسیله باند امین شعار های کاذب تحت نام عدالت، قانونیت، مصوءنیت، فضای متشنج و تروردر جامعه ، نهایتاء  دولت رابسوی سقوط کامل مواجه ساخته بود.همچنان سیاستهای دوپهلوی حفیظالله امین وارتباطات ان باکشور های ذیدخل و مداخلات روز افزون نیروهای تخریب کاروباند های سیاه ارتجاعی مجهز باسلاحهای مدهیش ومرکبارجمعی وتربیه انها تحت نظرکشورهای امپریالیستی وگسیل شان به افغانستان وراه اندازی قیامهای مسلخانه دردرون نیروهای مسلح دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان وافزون برانکه اختلافات به سطح رهبری حزبی ودولت وفرار عده از اعضای انها درکشورهای خارجی ،باعث سوء تفاهم همکاری میان دو کشور دوست افغانسان وشوری سابق گردید. برعلاوه اسناد ومدارک بدست امده  نشان میدهدکه زمامداران رژیم شادروان نورمحمد تره کی و حفیظالله «ناامین» غرض طرد ودفع گروپهای تجاوزگرومقاومت مسلحانه انها از خارج کشور،مکرراء از مقامات شوروی تقاضای اعزام نیروهای نظامی انکشوررا به افغانستان بعمل اوردهبوداند.

بناء عوامل متذکره سبب ان گردید تا اتحادشوروی سابق  عساکرخویشرا برای دفاع از استقلال، تمامیت ارضی،ازادی وحاکمیت دولت حمهوری دموکراتیک افغانستان تحت رهبری ح.د.خ.ا وحفظ امنیت سرحدات خویش ا عزام نماید. با امدن قطعات محدود اتحادشوروی وقت حکومت فاسد ،فردمنش وفاشیستی حفیظالله «ناامین »یکجا با باند جنایتکار ان ازمیان برداشته شد ودولت جدید تحت رهبری زنده یاد ببرک کارمل با تصمیم وفیصله جمعی با وحدت  دوجناح خلق وپرچم  قدرت را بدست کرفت وحفیظالله امین یکجا با عده ازباند خود به گورستان تاریخ سپرده شد.

با کرفتن قدرت توسط حزب واحد دموکراتیک خلق افعانستان، صفحه نوین در تحقق اهداف وخط مشی سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی مطابق به شرایط کشور براساس مشی برنامه ای ح.دخ.ا در منصهء عمل قرارگرفت وحزب را از مشی انحرافی ان بسوی اصولیت دقیق مرامی حزب رهبری وتلاش گردید تافضای گذشته ضد انسانی ناامین جبران واعتماد توده هادوباره بین حزب ودولت جمهوری دموکراتیک افغانستان تاء مین گردد. هزاران تن از هموطنان که بدون دلائل واسناد جرمی دستگیروبه زندان انداخته شده بودند،  بشمول عبدالرب سیاف رهبر یکی از تنظیمای جهادی بعد ازمرحله نوین قیام 7ثوراززندان رها  شده که بعد از ان تغیرات جدید درساحه ادارات دولتی وحزبی با شیوه های نو و استفاده از تجارب کشورهای پیشرفته در عرصه اقتصادی،سیاسی واجتماعی رونما کردید که میتوان ازان به اختصار یاد نمود. رسمیت بخشیدن وقانونی کردن کمیته رهبری حزبی، وحدت مجدد جناح خلق وپرچم ،نصب وگزنیش انها درمقامات حزبی دولتی براصل شایسته سالاری مطابق به اسناد تحصیلی، رفع خصومت ها وگرایشات محلی ،قبیله ای ،منطقوی و لسانی،تنظیم وتصویب اصول اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان بمثابه قانون اساسی  موءقت کشور،که در محتوای ان اساسات نظام سیاسی واقتصادی،ازادی ها،حقوق وو ظایف مردم وچگونکی ساختار دولتی کشور بمثابه یک قدرت طراز نوین تبارز یافت، حق وقایه صحت وبیمه های صحی، حق رایگان اموزش ابتدائی،متوسط وعالی به زبانهای مادری، ازادی فعالیتهای علمی، تخنیکی،فرهنگی،وهنری، برافراشتن بیرق ملی با داشتن سه رنگ« سیاه،سبزوسرخ»» که درزمان سلطنت شاه امانالله خان در کشور ما مروج بود،تنظیم وترتیب پلانهای انکشافی درازمدت وکوتاه مدت،ایجادجبهه ملی بااشتراک تمام اقشار کشوربه تاریخ 15جون1978درارگ کابل، تاءسیس سازمانهای اجتماعی به ترتیب ذیل : کوپراتیفهای دهقانی،اتحادیه کارمندان مسلکی از انجمله پزشکان، شورای عالی علماءوروحانیون، شورای مشورتی اقتصادی برا شتراک متشبثین خصوصی،اتحادیه ژورنالیستان، اتحادیه هنرمندان، سازمان دموکراتیک زنان، سازمان دموکراتیک جوانان، اتحادیه صنفی، سازمان صلح،همبستگی ودوستی، تشکیل اطاقهای کودک، اعمار کودکستان ها ، رشد وتوسعه پروژ ه مکرویانها ، ایجاد قوای مسلح قوی نیرومنداعم از اردو، پولیس، امنیت دولتی وقطعات ملیشه های سرحدی وغیره که از صفوف مخالفین به دولت پیوسته بودند،تدویرلویه جرگه ها،تنفیذ فرمانهای شورای انقلابی غرض حل وفصل اوضاع سیاسی با همسایه گان بالخصوص کشور نظامیگر پاکستان واعلان فرمان عفو برای مخالفین ود عودت از مهاجرین بخاطرعودت دوباره شان به کشورواسترد اموال منقول وغیرمنقول انها،راه اندازی انتخابات ارگانهای محلی دولتی در ولایات کشور، تاءسیس فابریکات، جاده ها وسرکهای موتر رو وترانسپورتی ، اعزام هزارهاتن جوانان به خارج کشور غرض بلند بردن سطح دانش مسلکی واموزشی،توزیع اسناد ملکیت زمین بشکل داوطلبانه به دهقانان بی زمین، توزیع مواد ارتزاقی وضروری اولیه ازطریق کوپونهای دولتی، ایجادکورسهای سواداموزی  ،از جمله تدابیر عملی است که در طول زمامداری حزب دموکراتیک خلق افغانستان«حزب وطن» صورت گرفته است.

 به اثر مساعی مشترک ارگانهای حزبی ودولتی تعیرات بزرگ مادی ومعنوی بالخصوص به طبقه زحمتکش اعم از کارگران، دهقانان، کارمندان دولتی وسایر اقشار کشور رونما کردید. باامدن قطعات شوروی وقت موج تبلیغات  ومداخلات مسلحانه علنی واشکارعلیه کشور ابعاد گسترده را بخود کرفته وبر بنیاد جنگ سرد که بین دو ابرقدرت بعداز جنک دوم جهانی اغاز شده وبه نقطعه اوج خود رسیده بود، کشور ما شوربحتانه در گیرداراین ماجرای عظیم جهانی در نقطعه داغ ان قرارکرفته وجنگ بزرگ تبلیغاتی وروانی علیه ان سازماندهی گردید.

استقلال وازادی کشور مارا بنام اشغال شوروی تحت سوال قرار داده وانسانهای زحمتکش وپیچاره وفقیر مار براساس عقاید دینی وسنت دیرینه وطن انها راعلیه دست اورد های مترقی ودموکراتیک دولت تحریک نموده ومانع تحقق برنامه های ان ترغیب مینموده اند. دریغا! نمی دانستند که درپشت این پرده سیاه چه اهداف خائینانه وارتجاعی قراردارد. با انتشار وپخش دروغهای جعلی گویا پنج ملیون از افعانستان مهاجر ودوملیون انسان شهید شده که تابتوانند پاداش عظیم از جانب باداران خود کمایی نمایندوچنین هم شد.طوریکه زنده یاد ببرک کارمل در صحبت خود در جلسه قومندانان قوای مسلح در عقرب1363 جنین ابراز داشته است:«.. اهداف استراتیژیک استعمار کهنه انگلیس وهم امپریالیزم انگلیس وهم فرزندان ناخلف ان رژیم های نظامیگر ومرتجع پاکستان در مورد سرزمین مقدس افعانستان به همه شما معلوم واشکاراست. خلاصه اینکه بار ها تاکید کرده ام وبه این جهت تاکید مینمایم که رفقا خود با عقل، روح وجدان وپوست وگوشت خود این حقایق تلخ را که این چشم های بیشرمانه حریص، توسعه طلب، ورذیلانه ارتجاع منطقه را که به کشور ما دوخته شده است، تشخیص بدهید. ما هیچگونه خصومت در برابرخلقها نداریم،بلکه دوست وهمسنگرخلقها استیم.

لیکن ما دشمن اشتی ناپذیر طبقات حاکم استثمارگر وستمگر در هر نقطهء جهان به هر اسم ورسم ای که باشد بودیم،استیم وخواهم بود. خوب چشم طبقات حاکم جبار پاکستانی به طرف هندوکش میباشد.

راجع به هژمونیزم چین همه به خوبی اگاه هستیم که انهم به طرف قطعات سرزمین ما چشم دوخته است. امپریالیزم امریکامیخواست ومیخواهد که یک پایگاه نیرومند ضد جنبش های اادی بخش ملی. وضدتحولات وسرکوب ان در کشور ما داشته باشد.»»

بلی ! وضع بوجود امده افغانستان واقعیت بالارا تصدیق نموده وما شاهد ان بودایم که نظامیگران پاکستان نماز شکرانه رادر مسجد پل خشتی ادا واسحق خان،عضویت پاکستان و افغانستان را در اتحاد یک کنفدریشن  مطرح نمود ه وبا خورسندی اذهان داشت که قوای مسلح کشورمارااز بین  برده ونیست نابود نمودند.

با رشد وانکشافات سیاست های سازشکارانه وعدول از پرنسبهای عدالت اجتماعی در دولتهای دوست وهمکار افغانستان در راءس اتحادشوروی سابق چنان فضا بوجود امد تا در افغانستان سیاست های جدید غرض بیرون رفت از منازعه افغانستان در سطح جهانی طرح ریزی و برای خروج قطعات شان از افغانستان زمینه انرا مهیا و فراهم سازند. با ارائه پیشنهادها وگذشتهای یک جانبه ازسوی رهبری اتحادشوروی سابق در راءس گرباچف با تنظیم جدول کوتاه مدت خروج  سربازان شان از این کشور، معاهده ژنیو میان دولت افغانستان وپاکستان  تحت نظر وسر پرستی ملل متحدکه دران روی مداخلات نظامی کشور پاکستان علیه افغانستان تاءکید صورت کرفته بود امضاءکه بعد از تدویر تحمیلی پلینوم 18 کمیته مرکزی ح.د.خ.ا با انتصاب دوکتور نجیب الله شهید به حیث منشی  عمومی کمیته مرکزی ح.د.خ.ا«حزب وطن»  عملی کردید.

 بعداز ان رهبری حزب ودولت مشی مصالحه ملی را که قبلاء به ابتکار زنده یاد ببرک کارمل ذریعه تیزس های ده گانه شورای انقلابی برای تاء مین صلح پایداروایجاد شرایط مطمئن برای خروج عساکر شوروی از افغانستان مطرح نموده بود ومورد تائید رهبری حزبی ودولتی انوقت قرار کرفت ، در دوران رهبری داکتر نجیب الله شهید باطرح های جدید مورد اجرا قرار کرفت ،که بر موجب ان تغیرات در عرصه اداره دولتی وساختار های سیاسی واجتماعی رونما گردید.ومشی یکجانبه مصالحه ملی الی سقوط حاکمیت ح.د.خ.ا ادامه پیدا نمود. با امضا معاهده عدم تجاوز میان پاکستان وافغانستان درحضورداشت نماینده گان سرمنشی ملل متحدو کشور های تضمین کننده( اتحاد شوروی سابق و امریکا) تاریخ خروج عساکر شوروی تثبیت و عودت دوباره انها بکشور شان اغاز گردید که بعدأ دفاع مستقلانه بدوش قوای مسلح جمهوری دموکرایک خلق افغانستان ورزمنده کان ح.دخ.ا«حزب وطن» قرار کرفت .ازانجائیکه تحقق توافقات های ژنو بدوش هردوکشور پاکستان وافغانستان واجب الااجرابود، که متاسفانه علی الرغم کوشش های دولت ج.د.ا ارزشهای قبول شده معاهده ژنو از جانب پاکستان و حلقات کوش به فرمان انها رعایت نکردیده و خلاف انها عمل تحریک امیز وتجاوزات مسلحانه منظم عسکری را یکجا تحت فرمان ورهبری ژنرال های خویش علیه کشور ما از طریق تورحم در شهر جلال اباد سازماندهی نمودند که بعد ازچند روزی، شکست عبرت انگیز به مخالفین وحامیان پاکستانی شان داده شد. با صراحت باید خاطر نشان نمود که این پیروزی در تاریخ مبارزات وطنپرستانه اعضای قهرمان ح.د.خ.ا ومردم وطن محبوب ما درج وبه حیث افتخار بزرگ دفاع وحراست از وطن،برای  نسل اینده باقی خواهدمانده .

تلاش برای تحقق سیاست مصالحه ملی  وتشدیدپروسه عملی توافقات معاهدات ژنیو با انجام یک سلسله فعالیتها ازجانب حکومت نجیب الله  روی دست کرفته شد.چنانچه ملاقاتها باریشفیدان ،شخصیت های ملی ،روشنفکران وطن پرست ، نشرپیامها وپیشنهادها به مخالفین  وبه خصوص ارائه طرح های پیشبردهمکاری متقابل با قومندانان تنظیمها در داخل کشور یکی ازالویت های وظایف رژیم داکتر نجیب الله را تشکیل میداد .برعلاوه کوشش وفعالیت نماینده سرمنشی ملل متحد باتنظیمهای مخالف دولت نیز برای حل همه جانبه برای اوردن صلح درکشور واجرای عملی تعهدات موافقه ژنو باید ازجانب هر دوکشور ذیدخل مورد عملی قرارمیکرفت که متاسفانه نظر به اسناد وشواهد دست داشته ان وقت ،جانب پاکستان هیچ زمانی به تعهدات خود استوار نه بوده واز هرگونه پشتبانی با مخالفین دولت دریغ نمی ورزید وهمچنان به فعالیت های تخریبی خویش ادامه میداد.چنانچه درکتاب توفان در افغانستان نوشته الکساندر لیاخفسکی با ترجمه محترم عزیز اریانفر در رابطه به تطبیق سازش نامه های ژنواز جانب داکتر نجیب الله شهید چنین امده است:«تنها اتحادشوروی وافغانستان باصداقت ودقیقاء(بصورت یک جانبه)تعهدات خود به توافقات را مراعات میکند .این وضعیت به تقویت یک جانب وتضعیف جانب دیگر می انجامد درنتیجه بازگشت کامل سپاهیان شوروی میتواند به از دست رفتن افغانستان بانجامد. این مسایل مارا مکلف میگرداند به دقت اقدامات خودرا در اینده بازنگری نماییم.»» بازهم در همین اثر متذکره چنین امده است:« ...با این کار انهارادرافغانستان نگهدارد بارها ازجانب رهبران افغان به رهبران شوروی تقاضاهایی ازاین دست میرسید: بازگشت سپاهیان را دررابطه با آن که پاکستان وایالت متحده سازشهای ژنورازیرپامینمایند،متوقف سازید؛. بیدرنگ پس ازانکه در سیمای نجیب الله نشانه های شکست هویدا میگردید وخواستار ماندن سپاهیان درافغانستان پس از معیاددر نظرگرفته شده در توافقات ژنو(15.2.1998)میشد.»» با این نوع سیاست های دوگانه غیر واقعی وشفاف جانبین، سیاست مصالحه ملی با کوشش نماینده سر منشی ملل متحد نتوانست که تفکر جمعی را در جهت توافقات ژنو بوجود اورد ،مخالفین ادعا داشتند که هرگونه سازش با رژیم داکترنجیبالله شهید نا ممکن بوده وتقاضا داشتند حکومت که یک جانبه به تنظیم های که با هم وحدت نداشته سپرده شود. حکومت داکتر نجیب الله غرض تشویق نیروهای مخالف مسلح  تخلیه یک عده از ولسوالیها را، از وجود قوتهای مسلح دولت تحت نام منا طق صلح با نها واکذار نمود.

با اجرای تعقیب سیاستهای جدید  درعرصه سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی وتغیر نام ح.د.خ.ا بنام حزب وطن، همچنان تغیروتبدیل و سبکدوشی از وظیفه تا سرحد تهدیدهای روانی وزندانی یک عده از کادر ها وفعالین حزبی ودولتی تحت نام مخالفین پلینوم 18 واعزام انها به قطعات وجزوتام های عسکری در ولایات وسرحدات کشور،ایجاد گروپها ،فرکسیونهای حزبی ،براه اندازی کودتا ه توسط خلقی ها تحت رهبری شهنواز تنی وزیر دفاع وقت،مهاجرت عده از فعالین حزبی ودولتی ،استعفای داکتر نجیب الله  از ریاست جمهوری کشور،تشدید مخالفتهای  قومی سمتی وزبانی در صفحات شمال کشور از جانب گرداننده کان حکومت نجیب الله ،همچنان تغیرات بزرگ سیاسی در سطح منطفه وجهانی  درمیان ابرقدرتهتا ،فروپاشی اتحاد شوروی وحزب کمونست ان که همه عوامل بود که زمینه انتقال قدرت به جنگ سالاران و تنظیم های ساخت پاکستان وایران رامساعد کردانید.چنانچه در اپریل 1992 قدرت رسماءبه نماینده گان شان در کابل تسلیم داده شدوازان تاریخ ببعد جنگهای تنظیمی ،گروپی  وحزبی میان انها که سوابق پیشینه داشت ،دوباره چنان تشدیدکردید که در طول سه دهه جنگ شان با دولت قابل مقایسه نمی باشد. تشدید جنگهای تنطیمی با ابعاد وسیع  کوچه ها،خیابانها ،محلات مسکونی شهر کابل وسائر ولایات وولسوالیها را در برگرفته که درنتیجه شهر ها ،خیابانها، منازل، دبستانها، دانشگاه ها، ابزار ووسائیل دفترداری ، راه های مواصلاتی ،موسسات دولتی اعم از نظامی واداری ،مساجد،زیارتگاه هاوسایراماکن مذهبی و تخریب ونابودی اثار تاریخی ازجمله چور وچپاول موزیم ملی وفروش اموال عتیقه ان دربازارهای  جهان ومنطقه،کشتار بیش از 60هزارنفراززن ،مرد،کودک ، تجاوزجنسی به زنان ،اطفال و نوجوانان ،مهاجرت واواره شدن بیش از دومیلون انسان درکشور پاکستان ،ایران وسایرنقاط جهان ، شاهکاری های جنایتکارانه اسلام سیاسی ووارداتی بود که ازجانب تیکه داران جهاد بالای مردم بیچاره وستمدیده ماتحمیل کردید که تمام این همه دادوفریادهای خائینانه یکجا با دسایس وتوطئه ها تحت نام وطن واسلام صرف برای اهداف استراتیژیکی کشورهای ابر قدرت  که در جنگ سردعلیه یکدیگر استفاده می نمودندومی خواستند یکد یگر را مغلوب نمایند ،صورت کرفت که در نتیجه مردم ما قربانی این جنگ خانمانسوزگردید که تااکنون باموجودیت چهل وهشت کشورجهان در طول هشت سال امنیت نسبی برای مردم بوجودما نیامده وبرای تحقق اهداف خویش مردم بیچاره وکشور جنگ زده ما را به هلاکت وتباهی می کشاند.

حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی چه نیکو بیان فرموده:

       حافظامی خورورندی کن وخوش باش ولی

                                     دام تزویرمکن چون دکران قران را

بنأ اعضای ح.د.خ.ا« حزب وطن» بعداز تخریب وسقوط حزب وحاکمیت دولت جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان واتحادشووی ، برعلاوه  بحران فکری وسازمانی وچند دسته گی ، اماده کی های قبلی برای از سر گرفتن مبارزه عادلانه وتداوم مبارزه ایدولوژیکی وسازمانی  داشته که بعدأ  در وجود گروپها وکمیته های تدارکاتی برای احیا وتشکیل یک سازمان سیاسی در داخل وخارج کشور مطابق شرایط وفضای موجود جهانی فعالیتهای خویش را درمیان اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان «حزب وطن» سازماندهی وارتباط دوباره را تامین نمودند، که بعدأ این کمیته هاوگروپها به سازمانها واحزاب بابرنامه های جداگانه تحت نامهای مختلف تشکیل وبعداز راجستردر کشور علنأ به فعالیتهای خویش درداخل وخارج اغاز نمودند ، که تعداد شان تخمینأ درحدود هفده حزب میرسدواز جمله دوسازمان بزرگ نیرومندی که پیشترین کادرهای حزبی را باخود دارد عبارت از نهضت فراء گیردموکراسی وترقی افغانستان وحزب متحدملی میباشد. نهضت فراگیردموکراسی وترقی افغانستان به ابتکار وتوجه شادروان محمود بریالی باجمعی ازکادر هاوفعالین باتجربه ونخبه گان ح.دخ.ا«حزب وطن»(انعده که درخارج کشور مهاجرهستند) در خارج وداخل کشور تحت رهبری مجلس موسسان ن.ف.د..ا تشکیل کردید. که فعالیتهای سازمانی خودرا در داخل وخارج کشور مطابق شرایط ملی وبین المللی برای ترقی وایجاد جامعه دموکراتیک عادلانه درکشور مطابق به شرایط عینی امروزی جامعه ما مبتکرانه اغاز نمود. ن.ف.ت.د.ا توانست که در اندک زمانی دراکثریت ولایات وکشورهای خارجی  هسته های سازمانی خویش را ایجاد  ودر این پروسه نقش قعال وسازنده خودرابه نفع خلق های ستمدیده کشوردر عرصه های مدنی ،اجتماعی وسیاسی  صادقانه انجام دهد. چنانچه اشتراک در انتخابات اخیر ریاست جمهوری که نظر به تصمیم رهبری مجلس موسسان صورت کرفت ،فرصت خوبی بود برای انجام فعالیتهای سیاسی،اجتماعی وفرهنگی  واهداف ن.ف.د.ت.ا ومطرح کردن ان درمیان جامعه. نهضت بصراحت تاءکید ورزید که تنها یک دولت نیرومند ومقتدرکه معتقدبه عدالت اجتماعی ووفادار به ارمانهای مردم  که در ان تمام نیروهای ملی وطن پرست و ترقی خواه کشور سهیم باشند ،می تواند که صلح وامنیت را در کشور تامین وراه پیشرقت وترقی انرا هموار سازد.

 معرفی رفیق حبیب منگل به حیث نماینده نهضت  فراکیروهمه نیروهای روشنفکروترقی خواه  در کارزار پروسه انتخابات ریاست جمهوری این اصل  را به اثبات رسانیدکه فرزندان مبارزحزب در هیچگاهی مردم ومهین خودرا فراموش ننموده وهر لحظه اماده خدمت وفداکاری به ان می باشند.

رفیق منگل باشهامت وغرور انقلابی توانست که  در جریان کمپاین تبلیغاتی برای توضیح وتشریح پلاتفرم خود ،بربنیاد اهداف برنامه وی نهضت فراگیر با ابتکار ونواوری در عرصه سیاستهای اقتصادی، اجتماعی وسیاسی مطابق شرایط وفضای جدید  کشور ، با مردم در پارکها، خیابانها، موسسات دولتی کارگری ودهقانی ، دبستانها، دانشگا ه هاو سایرنهاد های اجتماعی ،مدنی وسیاسی ،با متانت وروحیه  انقلابی حضور رسانیده و در مورداهداف و فعالیتهای گذشته ح.د.خ.ا«حزب وطن» ومشی سیاسی وبرنامه نهضت فراگیر صحبت های همه جانبه بعمل اورده که بدون شک در معرفی وتاء ثیر گذاری نهضت درعرصه  ملی وبین المللی خالی از مفاد نبوده واین امر سنت مبارزات پارلمانی وخیابانی گذشته ح.دخ.ا را که مشحون از دستاوردهای انقلابی و افتخارات تاریخیست  دوباره انرا درخاطرات و اذهان مردم زنده نمود.  اما شور بختانه که موجودیت فضای اختناق اور سیاسی وحاکمیت جنک سالاران وقاجاق بران مافیای موادمخدره ومداخله مستقیم دولت باعث ان کردید که  در انتخابات متذکره تقلب وسع وگسترده صورت پذیرفته وبا جعل کاری در شمارش اراءبالاخره بعد ازبروز اختلافات عمیق ووساطت  کشور های اشغالکر نتیجه به نفع کرزی اعلان کردد . نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری بما درس بزرگ بود تابرای تاءمین ووحدت ، اتحاد، ائتلاف ویکپارچکی نیروهای ملی ،مترقی،دموکرات وعدالت خواه تلاش ورزیده در یک سنگر واحدوطنپرستانه قرار گیریم. از هیچگونه تلاشهای وطنپرستانه ورفقانه در میان همرزمان دریغ ننموده  ،شیوه ها و راهء جستجونمایم که هرچه زودتربه این پراگنده کی ها پایان بخشیده متحدأ به ارمانهای خویش پیروز شویم.بادرنظر داشت سخن مشهور«« اتحادقوت است واتفاق ثروت»»، طوریکه تجربه گذشته جنبش روشنفکری ،انقلابی و دموکراتیک ملی چپ در کشور ومنطقه وجهان نشان داده، هرزمانیکه وحدت مبتنی بر اندیشه علمی و ایدیولوژیکی  درمیان سازمانهای سیاسی بوجوداید این امر موءید ومشحون از دستاوردهای بزرگ بوده  و درفرایند تحقق اهداف استراتیژیکی خویش موفقانه  سر بلند نمایند.هر سازمان سیاسی در اغازمبارزه خویش بمثابه تشکل سیاسی، با گرایش ها وعملکرد های  مواجه میگردد که باعث بی ثباتی وحدت سازمانی وتشکیلاتی ان شده و زمینه ایجاد فرکسیونها، گروپها را فراهم میسازد که به رشد کمی وکیفی ان  درجامعه مستقیمأ صدمه  وارد می نماید. باید خاطر نشان نمود که سطح هماهنکی وتفاهم نظر واندیشه دررا ستای تحقق ارمانهای سیاسی مبتنی بردرک دقیق سالم برنامه قبول شده ازجانب اعضای رهبری ان سازمان سیاسی  که متحدینش بخاطر هدف مشترک ذینفع میباشند، پیوند دارد. واضحیست که تدوین مرام مشترک از وجود اندیشه ها، گرایشات ایدیالوژیکی، فراکسیونهاو گروپهای متنوع که هرکدام مشی وخواستهای جداگانه داشته ونهایتأ قابل حل بوده ،بوجود می اید. بنأ  طرح و اعمال هر اندیشه ای خارج ازاهداف  مرامی که توسط گروپ های بیرون از سازمان حزبی صورت گیرد،نتایج زیانبار ای رابوجود می اورد.

نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان طوریکه گفته امدیم ازتجمعُ رهبران،کادرهاوفعالین پیش قدم ح.دخ.ا«حزب وطن» که بعدازفروپاشی ان بنا برخواستها وگرایش های مختلف در کمیته های تدارکاتی ،گروپهاو حلقات معین سیاسی گردهم امده بودند، بوجود امد که کار در زمینه وحدت یکپارچکی خانواده دیروز ما با حلقات ساز مانها گروپها وشخصتهای مستقل حزبی فعالانه جریان دارد.  قابل یاد اورایست که تشریک مساعی همه سازمانها وحلقات  جدا شده از حزب .د.خ بعد از تدویر اجلاس مشترک نیروهای ملی ودموکراتیک چپ درکشور هالیند، فضای خوب کاری را دراین فرایند بوجود اورد که ما نتایج مثبت وعینی  انرارا در تعمیق پروسه وحدت بین نهضت فرا گیر دموکراسی وترقی وحزب متحدملی شاهد میباشیم . باید یاد اور کردید که وحدت نیروهانباید یک پدیده تصادفی ،موقتی و تکتکی برای اهداف معین زمانی باشد، بلکه اساس ان بر بنیاد تفاهم اندیشوی ،تشکیلاتی وسازمانی گذاشته شود.  من تاء کید می ورزم که نبایدتحت نام فراگیربودن ویا شدن بالای هر عنصروگروپ ارتجاعی که خلاف نورمهای دموکراتیک وضد اندیشه انسان زحمتکش باشد ، اعتماد نمود. بی مورد نه خواهد بود در رابطه به مفهوم فراگیر بودن که زنده یاد محمود بریالی دریکی از نشستهای خود با کادر ها وقعالین نهضت بیان نموده مکث صورت گیرد در نهضت ازیک مسلمان متدین، وطنپرست ملی و دموکرات الی یک مارکسیست میتواند عضویت داشته باشد رهنمود فوق بما چنین افاده می نماید، کسانیکه عشق وعلاقه وافر به رشد وترقی وطن داشته و دستش به خون مردم الوده نبوده ودر چور ،چپاول و خیانت به افتخارات ملی وتاریخی مردم ما اشتراک نداشته باشد ،میتواند درمحور فراگیر بودن نهضت ما قرار کرفته ویا دریک جبهه وسیع ائتلاف واتحاد شرکت نماید. در نهضت ما جای برای عقب گرایان مرتجعین، ظالمان،ستمکاران، قوم پرستان،متعصبین و عناصر ضد ملی وجود نخواهد داشت.هر گاه وحدت نیروهای ملی دموکراتیک وسازمانهای جداشده ازخانواده سیاسی   دستخوش اهداف سلقوی ، گروپی وسایر امراض دیکرقرارنه گیردوبا شعار های وحدت طلبی منافع گروپی  بالاتر ازفیصله های جمعی تبارز ننماید، در انصورت میتوان که به موجودیت یک حزب قوی مستحکم وپایدار ،مطمئن وباورمند بود.

اعتقادو صداقت  راسخ به باور های اصیل خویش مارا می اموزاندکه تحقق ارمانهای بزرگ سرنوشت سازبرای زحمتکشان  کشور برمبنای وحدت سیاسی  واجتماعی هم اندیشان، همسوکراهان،تحول طلبان در سازمان سیاسی ویا دریک جبهه وسیع ملی و دموکراتیک چپ موءثروعملی میباشد.

امید وارهستیم حرکت جدید وبیشرفت حاصله میان ن.ف.د.ت.ا ومتحدملی  راه را برای همسویی اتحاد  ووحدت با سایر سازمانها وحلقات سیاسی جدا شده از بدنه حزب ودیگر نیرو های ملی ووطن پرست راتا سرحد ایجاد جبهه وسیع  ملی ودموکراتیک چپ  باز وهموار کرداند. در اخیر باید یاداور کردید که برای رسیدن به این امر بزرگ واهداف انسانی و برحق تمامی ،کادر ها مجرب و رهبران قبلی  ح.د.خ.ا نخبه گان سیاسی وشخصیتهای مستقل ملی کار اگاه وصاحب نطر  نقش فعال ومسئولانه اتخاذ و به افتخار چهل وپنجمین سالروز بنیان گزاری کنگره موءسس جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان تجدید پیمان نموده  از هیچ گونه تلاش و مساعی دراین راه دریغ ننمایند.

سیاست دارای ریشه های تاریخی است ومنطق عینی برای خود دارد، سیاست شما مستثنی نیست با فعالیت همه سازمانهای ایجاد شده بلکه برپایهء مستحکم سنن تاریخی وتجربه گذشته شما استوار است.

                                                                    با درود های رفقانه موافق باشید

 

 فروزان وتابناک باد خاطرها واندیشه های انسانی

شهدای کلگون کفن ح.د.خ.ا

 

 


بالا
 
بازگشت