کانفـــــــــــــرانس لنــــــــــــــــدن امــــــــــــــــــــید بزرگ برای کـــــــــــــــرزی

 

 

آن قصه معروف را شنیده باشید که مرد از فرط حماقت و خباثت برای کسب شهرت در مسجد نجاست کرده بود و بعد از سالها از عمل ننگینش چنان نادم و پشیمان بوده و زجروجدانی میکشید که شبها دران مسجد آمده و آن محل را با زبانش می لیسید تا خداوند گناهش را ببخشد.
داستان کرزی و ملا عمر هم خیلی به این قصه شباهت دارد ، کرزی به تحریک شیطان روی زمین جورج بوش دست به کاری زد که تا امروز ازعواقب ناگوار آن زجر وجدانی کشیده و زبانش نزدیک به شاریدن است.
او که زمانی با طالبان و ملا عمر هم کاسه و هم گوزه بود وبه لب دسترخوان آنها بزرگ شد همینکه جهت باد تغیر کرد از آنها رو گشتانده و حلقه غلامی امریکا را بگوش کرد و درین نمک حرامی تا آنجا پیش رفت که به استاد بزرگ و پیشوای طریقتش امیرالمؤمنین  ملا محمد عمر تهمت ناروا بسته و اظهار داشته که العیاذ باالله امیرالمؤمنین دست به جنایت و قتل و کشتار مردمان بی گناه زده و در حق زن ها ظلم روا داشته و حقوق بشر زیر پا کرده و خیلی دروغ های شاخدار دیگر که به همه جهان اسلام معلوم است که این جز تبلیغات زهرآگین دشمن برای بد نامی مسلمانان چیزی دیگری نیست ورنه امیرالمؤمنین که از سروقدمش مهر و محبت ، صفا و صمیمیت می  بارد و مورچه ای در زیر پایش آزار نمی بیند او چطور قادر به انجام چنین اعمال زشت و ضد انسانی خواهد بود ؟
تهمت بستن به پای او ازگناهان کبیره محسوب گشته مجرم به این عمل شنیع نظر به حکم شرع واجب القتل و مباح الدم شمرده شده سرش از زدن و مالش از خوردن است.
حالا که درخت ایمان کرزی درین خزان عمر شگوفانی شده و هوس بازگشت به خویشتن طالبانی اش به سر زده از سیاست ماضیه خیلی نادم و پشیمان است وبرای جبران آن تن به هر سختی و مشقت ، خواری و ذلت داده و بارها از بارگاه استاد بزرگوار طلب پوزش و مغفرت کرده ولی متاسفانه تا هنوز همه بی اثر بوده است :

        
         ناکرده گنـــــــــاه درین جهــــــــــان کیست بگـــــــو    وانکس که گــــــــنه نکرده چـــــــــــون زیست بگـــــــــــــــو
         مــــن بد کنــــــــم و تو بد مکــــــــــافـــــــــات دهی     پس فــــــــرق میـــــــــان مـــــــــن و تو چیست بگـــــــــــــو

کانفرانس لندن را نیز کرزی چانس خوبی برای عذرخواهی از حضوراستاد دانسته و اگر موفق شود قناعت باداران غربی اش را درین مورد حاصل نماید که اسم اورا از فهرست ســیاه ســازمــان ملل بــیرون کــند این بزرگترین پیروزی برای او در زندگی اش  بشمار خواهد رفت که با خود عهد بسته چنانچه درین امر موفق گشته و توفیق پابوسی مجدد امیرالمؤمنین در زندگی نصیبش گردد  به شکرانه آن اسم فرزند آینده اش را طالب محمد عمر گذاشته واز وزیرستان جنوبی برایش قنداق انتحاری طلب کند

 

 

من ترک عشـــــقبازی دالـــــــر نمی کنـــــــم           صــــــد بار توبه کـــــردم و دیگر نمی کنـــــــــــــم
باغ بهشــــت ســایه طوبی و قصـــر حـــــور             با بنــــــــــــدل دالـــــــــــر برابر نمی کنـــــــــــم

 

$$$ صحـــــــبت تلفــــــــونی آقـــــــــای خطـــــاب و مـــــــــــلا زاده $$$

 

عمـــــــــر خطـــــــاب  
سلام آغای ملا زاده انشاالله که عافیت دارید.

مـــــــــــــــــــــلا زاده  
وعلیکم السلام آقای خطاب تشکر امید که شما هم صحتمند باشید

عمـــــــــر خطـــــــاب
برادر من از افغانستان خبر های خوشی ندارم ، یک حادثه ای هنوز رخ نداده و گفته می توانم که حتی دو پشک سنی و شیعه هم نزاع با هم نکرده وبر عکس در بعض جا ها مردم عکس العمل نشان داده و در مساجد سنی و شیعه در کنار هم به نمازجماعت ایستاده.

مـــــــــــــــــــــلا زاده  
برادر محترم آقای خطاب من که حد اکثر سعی و تلاشم را به خرچ داده از نهایت هنر و کمالم استفاده کردم حتی در هفته ای پیش به امامان شیعه دشنام داده و آنها را مشرک و کافر نامیدم پس دیگر از من چه میخواهی ؟

عمـــــــــر خطـــــــاب
آغای ملا زاده گمان کنم همین اهانت علنی به امامان تشیع کار درست نبوده وحتی باعث انتقاد و انزجار در بین مردم اهل سنت هم گشت دیروز درین مورد با امیرالمؤمنین هم صحبت تلفونی داشتم که ایشان نیز از موضوع رضایت چندان نداشتند

مـــــــــــــــــــــلا زاده
آقای خطاب این فرمایش صریح و علنی جنابعالی بود حالا که ازان نتیجه مطلوب بدست نیامده کفاره اش را من بپردازم ؟

عمـــــــــر خطـــــــاب  
برادر محترم در اصل موضوع که من انتقادی ندارم ولی نحوه گفتار خیلی تند و زننده بوده فکر میکنم بهتر باشد که با آقای هدایتی از تلویزیون سلام تماس گرفته و به گفته ایرانی ها حالیش کنی که دنده عوض کرده به عمر کشی هایش شدت دهد تا زمینه کار تو مساعد تر گشته ودیگرکس انگشت انتقاد بسوی تو بالا نکند.

مـــــــــــــــــــــلا زاده
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس و وظیفه من هم تنها دشنام دادن بود که بقدر کافی دشنام دادم ودرین یکماه آنقدر دشنام دادم که کام و زبانم شارید حالا اگر از کارم رضایت ندارید پس در همین جا کار را توقف داده باهم تصفیه حساب می کنیم.

عمـــــــــر خطـــــــاب
آغای ملا زاده گمان کنم شما یک موضوع را قدر غلط به خاطر دارید ، خوب شاید دلیل کبر سن و ضعف حافظه باشد و آن اینکه پرداخت دالر و دینار فقط بعد از انجام موفقانه کار!

مـــــــــــــــــــــلا زاده  
آقای خطاب دلیل عمده عدم موفقیت برداشت نادرست شما از اوضاع جامعه تان است مگربار ها اظهار نمیکردی که ذهنیت ها بقدری مغشوش و تعصبات مذهبی بحدی فراوان است که جرقه ای ضرورت است تا انفجاری را ببار آرد و حالا بعد ازیکماه سمپاشی و آتش افروزی سنی و شیعه باهم یکجا نمازجماعت میخوانند ، حالا خودتان قضاوت کنید که اشتباه از کیست ؟

عمـــــــــر خطـــــــاب  
آغای ملا زاده باور کنید که من عین واقعیت ها را برایتان بازگو کرده ام ولی حالا خودم هم نمیدانم که چه معجزه ای رخ داده که مردم به یکبارگی چنین هشیار و بیدار شده به یقین که این از بخت بد ماست که ما دزد شدیم و مهتاب برآمد بهر صورت گمان کنم حالا زمان آن نیست که معلوم کنیم اشتباه از کی بوده بلکه در فکر این باشیم که چطور دالر های وعده شده؟ سی آی ای را به مفت از دست ندهیم

مـــــــــــــــــــــلا زاده  
آقای خطاب من با سی آی ای کار ندارم شما به من این وظیفه رامحول کردید و من در انجام آن کدام کوتاهی نکردم حالا نمی توانید مرا به انتظارجو لغمان تسلی دهید ، قرار گفته خود شما افغانی ها
!"مال من را مار بخورد پوست میدهد "

عمـــــــــر خطـــــــاب  
آغای ملا زاده گفته اند پشه که مرگش آمد بال میکشد و ایرانی را که اجل گرفت با افغانی زور آزمایی میکند بهتر است حد خود شناخته و پا ازان بیرون نگذاری!

مـــــــــــــــــــــلا زاده  
آقای خطاب تو مرا از سر بریده می ترسانی!

 
گـــرمــــا زســــر بریده می ترســـــــیدیم                  در مجلـــــس این و آن نمـــــی رقصـــــــیدیم


سوگند به خدای عالم اگر در ظرف یک هفته پولم حواله نگردد ترا رسوای عالم خواهم کرد و روابط مخفی ات را با تلویزیون سلام بر همگان برملا خواهم ساخت و چیز های دیگری که تو میدانی که من میدانم ترتیب
خواهم داد که همه بدانند.

عمـــــــــر خطـــــــاب  
مــــا کــــــه رســـــــوای جهـــــــــانیم غـــــــــم عـــــــالم پشـــــــم اســــــت.

 

وكــيل احمــــد متـــوكل وزیر امــور خارجــه حكــومت طالـــــبان در گفتگــو با یک روزنامــه غــربی اعــــلام کرد
به آمـــــــریکـــــــایی هــــــــا گفـــــتم کـــــه با طـــــالــــــبان گفتـــــــگو کنــــــند، امــــا آن هــــــا مـــــرا زندانی کـــــردند

 

 

آقای متوکل آدم نباید اینقدر بی ادب و نمک حرام باشد که حتی به پای پدر خود هم تهمت کند ، امریکا همیش خاطر خواه شما بوده حالا است و در آینده هم خواهد بود ، این پدر امریکایی که شمارا از مادر پاکستانی بدنیا آورده طبعا که در قبال آینده شما احساس مسولیت میکند ، گرچه که درمورد پدربودن پدرامریکایی تان حرف های هم گفته میشود چون مادرپاکستانی تان خیلی صفت پاک دامنی نداشته و بعض شب هارا با کاکای انگلیسی تان هم سپری میکرده ولی سر خانه پوشیده است و حقیقت را فقط خدا میداند.
بهر صورت این ادعای که پدرتان به حرف های شما گوش نمیدهد و شمارا زندانی کرده یک سخن بی بنیاد است ، یک پدر دلسوز همیش برای سخنان فرزند دلبندش گوش باز دارد ولی اگر گاهی روی لزوم دید پدری به گفته فرزند عمل نمیکند و یا حتی به نیت تنبه و سرزنش پسرش را برای نیم ساعتی در پسخانه محبوس می سازد این همه برای خوشبختی و سعادت فرزند صورت میگیرد.
ولی این در طبیعت موضوع نهفته است که پسر بنا بر خامی سن و بی عقلی این عمل پدر را غلط فهمیده و آنرا حمل بر بی اعتنایی و یا حتی خصومت و دشمنی پدر میکند.
شما آنموقعیکه کودک خوردسال بودید از تصمیم پدر که شما را دورازآغوش گرم فامیل و خانواده درمدارس دینی پاکستان شامل کرده ازمهر و محبت فامیلی محروم ساخته و درعوض از بام تا شام شمارا به آموزش زبان عربی " ضرب زید قتل عمر" و فرا گرفتن فنون رزمی و محاربوی واداشته بود هم چندان رضایت خاطر نداشتید ولی امروزکه از شما جنگجویان دلیر و بی باک ، جلادان خونخوار و سفاک بار آمده که از ترس بم و راکت وخوف واسکت انتحاری تان هیچ مکتب و مدرسه ، مسجد و شفاخانه ای درهیچ کوشه وطن درامان نیست حالا قدر نصایح گهربار پدر را می دانید که همیش برایتان میگفت :
مهر ومحبت ، صفا و صمیمیت صفات زنانه است و راستی وصداقت در حقیقت جهالت است و حماقت وبرای مرد فقط سه هدف در  زندگی و جود دارد قدرت قدرت و باز هم قدرت و برای رسیدن به آن مرد باید سنگ زیرین آسیاب بوده واز هیچ وسیله ای دریغ نکند و اگر ضرورت افتد جهان را به آتش کشد تا به آن دست یابد.
امیدوارم این پند حکیمانه پدر را همیش بگوش داشته باشید و قدر پدربدانید و فراموش نکنید که این پدر دلسوز برای نجات شما از مصائب روزگار چه ها که نکرده و به قیمت زیر پا کردن آبرو و عزت خویش از شما حمایت و نگهبانی کرده ولی خدا کند که شماهم فرزندان ناخلف بار نیامده و روزی جبران اینهمه فداکاری های پدر را با اطاعت و فرمانبرداری بی چون و چرا ازاو به نحواحسن بنمائی.

 

 

باتقــــــــــــــــدیم حــــــــــــــــرمت
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی

 

 

 


بالا
 
بازگشت