سیدموسی عثمان هستی

پدرطنز معاصر افغانستان

سانسفرانسسکو امریکا

7 ـــ 11 ـــ 2009

 

 

بگوید لعنتم برشیخ وملا   که نایب شدند برقرآن وخدا

 وارونه ساختند دین وقران   خداساختند ازعلی و مصطفا

 

 

یک "شکست ظفر نمون" دیگر!

 

(آخرطنزما به سیاست کشید)

 

ما که میگوئیم فرهنگ غنی داریم حرف خود را بکرسی هم نشانده میتوانیم بایک مثالی ثبوت اش هم میکنیم. این ضرب المثل در حقیقت تمام جریان مبارزاتی آقای داکترعبدالله راندافی میکند پختۀ ندافی شده را بالشت پشت کمر شکستۀ داکتر صاحب عبدالله عبدالله می سازد.

شاید دوستان در فکر این باشند ضرب المثل پُر معنی که جل وپوستک مبارزات انتخابات چندماهۀ داکتر صاحب وهمرزمان قلم بدست آن  را دریک جمله کوچک بدور می ریزدوگيلاس آبی را پیش روی هریک ازقلم بدستان وسایت داران طرفدارداکتر صاحب می گذارد تا رفع تشنگی شکست خوردگی کنند. دوستان عجله نکنید. ناراحت نباشید. حرفهای من سیاسی ودوپهلونیست بخاطر عجله شما دم طنز را به زودترین فرصت می برم وفرهنگ غنی سرزمین خودرا ثابت می کنم وبه ثبوت می رسانیم که تيم انتخاباتی داکتر صاحب ، سایت های طرفداروقلم بدستان آن که تحت قومانده ملا عطا سروصدا تا روزعقب نشینی مصلحتی داکتر صاحب براه افتاده بود حاصل مبارزات انتخاباتی شان همین ضرب المثل بوده که مارک توین با یک عالم ترس ولرز خدمت شما تقدیم می کند ومنتظرمی شود که بعد از گفتن  وافشا کردن حقایق دال می پرد یا چپاتی؟

بزرگان گفته اند که خیزموش تا دهن دروازه کاهدان است شما قضاوت کنید که این ضرب المثل نمایندگی از یک فرهنگ غنی وگلیم انتخاباتی ومبارزاتی داکترک مارا ازآب کثافت بیرون نمی کند کسانیکه عادت گوسفند ندارند فهم ، وجدان سالم  و قضاوت سالم دارد می گوید راستی این ضرب المثل به مبارزات انتخاباتی داکتر عبدالله عبدالله مطابقت دارد وصدق می کند.  اگر کس شک دارد خاک دامن کند واین "بودنه بگیل" که تربیه یافته دست آمرصاحب فراری احمدشاه خان مسعود است. عقب نشینی وعقب گردی و بگفته یکی از رهبران حزب دموکراتیک خلق "شکست ظفر نمون!!!" را از آن شخصیت موقع شناس آموخته است. داکتر صاحب عبدالله خان مانند حفیظ الله امین دین خودرا دربرابراستادخودبشکل حسنه وموفقانه ترازحفیظ الله امین  اداکرد وانجام داد.  استعمارگران مرتکب اشتباه گردیدند.

 دارودسته آمرصاحب بگیل فراری به استعمارگران خدمت کرده بود ولی استعمارگران درین انتخابات در حق داکتر صاحب جفا کردند. قهرمانی را به آمر صاحب دادند ومارشالی را به فهیم خان قسیم وریاست پارلمان به آقای قانونی ومعاونیت ریاست جمهوری را ضیاء جان مسعود نتنها به داکتر صاحب جفا کردندجفای بیشتربه یار و همسنگر آمر صاحب که دربغل گوش آمر صاحب مولانا را زمزمه می کرد و در پهلوی امرصاحب قربانی بیشترداد در همان مقامی که بود در همان کرسی مقرر کردند تنها لطفی که به آقای مسعود جان خلیلی شد اورا سفیر ترکیه ساختند که به مولانا نزدیک شود. وبدربارمولانا وجد بزگوارمن سید برهان ادین محقق  که در ترکیه دفن است دعا کند تا مرقد آمر صاحب به لطف وکرم زمرد فروشان قاچاقبران وبه پول استعمارگران آباد گردد . زیارت ملت بی خبر ازخود مانند پیر بلاین گردد.  پیر بلاین که مردم ما پیر بلند میگوینددر نوشته های دیگرخود مفصل از سوابق آن جاسوس می نویسیم

دوستان وارخطا نشوید ارواح مارک توین در روح من نفوس کرده من عادت آن را گرفته ام وپیرو مکتب آن شده ام.  بعد از ختم طنز که شما حالا کمی خوش خوی شده اید دست وآستین برمی زنیم کسانیکه پای از گلیم خود بیرون دراز کرده اند ملت مارا با این جورآمد وسازش ها سیاسی فروخته اند ویا درحال فروش هستند کلاه پوست کرزی را با فورم ونشان سر شانه مارشال صاحب را با رقیب ظاهری شان  با دلایل ومنطق قلم با اسناد شواهد وقراین موشکافی ميکنم.  اگر شما توجه نکردید نسل های بعدی قضاوت خواهند کرد آن وقت مارک توین در قبرآرم خواهد شد وبا خود خواهد گفت خدایا شکر که دیروز رفع مسوولیت کردم ، مانند دلقکان دوردسترخوان خاینین ، مداح خاینین نشدم و بدنامی  بتاریخی را برايم کسب نکردم . آن بهشتی که دین ومذهب بما وعده کرده بود به وعده خود وفا کرد قبر ما با وجودی که در بهشت قرار ندارد وحتی بوی بهشت هم از آن نمی آید، به پاس راست گفتن وصداقتم اکنون من  را کسی به  دوزخ هم برده نمی تواند.  اگر به بهشت نرفتم همین که دوزخ هم به قبر من رخنه نکرده با این ضرب المثل خدارا شکر گذارمی شوم ومی گویم مرا زخیر تو امید نیست شرمرسان

پیشگویی ما فال بینی سر چوک کابل توسط  لاله اتم سنگهـ نیست.  سیاست داخلی وخارجی وطن ما ،شناخت جامه ما با ملیت های آن ، افغانستان شناسی ،شرق شناسی ، غرب شناسی خصوصاً شناختی که ما از امریکا ، انگلیس ، روس ، همسایه های ما ، استعمار گران نووکهنه ومزدوران شان ، دستگاهای جاسوسی شان وهمسایه های روباه صفت خودداریم ، تبصره زیر استواربه اين آموخته است. مزدوران استعمار تقسیم رااز کندن کله گرگ توسط شیر آموختنه اند وملیت های مابار ها این صنحه ها را ازنزدیک در سیاست های مملکت خوداز شاه شجاع تا کرزی دیده ایم وایمان داریم که درتبصره های سیاسی خوددر قسمت مردم وزمامداران دست نشانده وطن ما اشتباه نمی کنيم ودر باز کردن کورگره های سیاست مهارت داریم واستواربه تجربه سیاسی ما تبصره های ما می باشد. مایقین داريم که باخواندن این حقایق وهموطنان با وجدان من همنوا ميباشند. ما از کسانیکه در سایت ها ،تلویزیون ها ، رادیوها ، اخبار، جراید ،روزنامه ها وماهنامه ها خلاصه در میدیا لمیده اند و بخاطر بقای استعمارگران ومزدوران استعمار گران با قلم وزبان زوزه می کشند گاو هاراسر گاو میش ها شاهزاده می گویند آنهارا به حال خود شان می گذاریم.  این انتخابات باانتخابات های گذشته یک تجربه به ملت ما بود. صف بندی روشنفکران دانشمندان ، سفسطه گویان ، سیاست مداران  را دیدم که از این خاین واز آن خاین پشتی بانی کردند. در مدیا برگوش یکدیگر دهن انداختندو تجربه مارشال صاحب رادر سگ جنگی غنی ساختند.  حرف ما با ملت گوسفندی ما است نه به دانشمندان ونویسندگان وسیاست مداران دنباله روونه بامزدوران استعمار و استعمار گران.

در بالا گفتیم که مزدوران استعمارتقسیم را از کله کندن گرگ آموخته اند وپلان های مرموز ، طولانی و بامحاسبه دقیق بخاطر استعمارگران برای تطبیق هداف شوم شان بوده وهنوز دوام دارد.

دولت مشارکت ملی یا دولت نااتفاق وبی کاره که با دولت ائتلافی هردو رخ یک سکه است ، در هشت سال رشوت ، چور ، چپاول ، اختطاف زن مرد طفل ، قاچاق زمرد وهيرویین ، قاچاق اطفال وفحشا در سر زمین ما  چيز ديگری را به ارمغان نياورد . این جنایات سبب زنده نگاه داشتن دشمنان ملت ، شاه پرستان ، داوود پرستان ، تعدادی از  اعضای حزب دموکراتیک خلق که در فاشیزم زبانی ومنطقوی غرق است ، مجاهد چتل وطالب مزدورکه به قاتل وتفنگسالارتبدیل شده اند ، آنها چوروچپاولگری و دزدی های  قانونی را از دولت های میزبان آموخته اند ودر کشور بنام سگ شویان یا دمیشوند توسط استعمارگران از ديروز تا امروز وفردا نصب ميگردند .  دولت کرزی بنام دولت مشارکت ملی بارنگ وقیافه دیگراین جنایت کاران را درقوه قضایی،  قوه اجرائیه وقوه مقننه  مقرر ميکند. همچنين  خاینین تلاش دارند برای پنج سال ديگر نيز مهره های شانرا در پارلمان جابجا سازند تا پارلمان  را جهت قانونی نشان دادن اعمال غيرقانونی شان مورد سوء استفاده قرار دهند. آنها تعدادی از بلی گوی های دست نشاندۀ شان را در پارلمان تقلبی وغیر مردمی دستوری جابجا بسازند تا ظالم از ظالم حمایت کند

تا اين پارلمان بطول عمر دولت داری شا ن کمک کند ومیخ استعمارگران ر ا چندمتری عمیق تردر قلب ملت ما به بهانۀ این وآن بکوبند و با نیرنگ ووعده های شیطانی که از باداران خود آموخته اند مانند هشت سال قبل ملت را در تارخام ووعده های میان تهی فریب داده باشند.

ما در روز های اول انتخابات شاهد آن بوديم که درتلویزیون ها چند کاندید ، چند مزدور کاندید ویا چند سیاست مداری که حرف اش را در گلو غرغر ميکرد و  با گرفتن چند بوتل  ویسکی ویا ودکای روسی که طور تحفه داده می شد ، چه تبصره ها و چه سخن پراگنی هايی ميکردند

ما ملت همه این موش وپشک  بازی را ازنزدیگ و دور دیدیم واز قبل می دانستم که جلو شادی ها در دست استعمار گران بوده واست. هر چیز را با  باد وطوفان وشمال اغاز می کنند وبا یک پف نیم جان خاموشش می سازند

آری وقتیکه حرف از مشارکت ملی می زنم ودر پهلوی حرف دولت مشارکت ملی باز اعتراف از نابسامانی و شکوه ازدولت هشت ساله واز جنایت گذشته گان یاد می کنیم آیا این جنایت کارانی که در سه ونیم دهه نقش در بربادی وطن ومردم داشتند ودر حکومت آقای کرزی سهم داشتند واعتراف آقای کرزی از ناتوانی هشت سال اش در دولت داری جرات این سوال را به ملیت های افغانستان می دهد که بگویندآقای کرزی شما که  از ضعف وناتوانی دولت خود یاد کرده اید واز اشتبا هات گذشته خود آموخته ايد آیا امروز که پرندۀ بنام با ز طالع برفرق بوی گین شما نشسته است  صلاحیت این را داريد که جنایتکاران قبلی را دردولت سهم ندهيد وبر پوز باداران خارجی آنها بزنيد.  واز طبقه ستمدیده وستم کشیده که توان چور وچپال را ندارند ولی در فهم  ، لیاقت ،صداقت ، وطن پرستی و تجربه دارند از قلب ملیت های افغانستان گلچین کنید ویک حکومت مشارکت ملی که استواربه آزادی ، وطن پرستی و وصلاحیت باشد بمیان بیاوريد و مانند هشت سال قبل جلو شما وکابینه شما مثل میمون ها در دست شادی بازان استعمارگران بین الملی نباشد؟

کرزی شاید بگوید که این بار من جدی استم ، ولی ملت ما به اين با ور است تا زمانی که استعماردر وطن ما حکم فرما است کرزی ، عبدالله ، دیگردلقکان مانند برادران احمدشاه مسعود فراری ، ملا سلام ، وملا ضعیف، خرم ها ، وردک ها ، حنیف ها و احدی ها تیکه داران کرسی های مفت در این کابینه نقش جنایت کارانه قبلی خودرا خواهند داشت. ویا از همقطاران همین خاینین در کابینه آينده نقش خواهند داشت.  صد در صد در دولت آینده شما همین خاینین نقش خاینانه  دارند ودر پهلوی این کثافت اشخاص مخفی آی اس آی ودستگاه های جاسوسی دیگرکه در بین طالب وحزب اسلامی جا بجا شده اند ستون های اصلی حکومت آینده ترا تشکيل ميدهند. این نه از صلاحیت شما حامد خان کرزی است ونه این نوع حکومت یک نوع حکومت باقاعده وسیع بنام مشارکت ملی است که به این نام دل خوش کرده اید وازنشخوار این حرفها باد شکم کم می کنید.  امکان انجام کار موثر وساختن یک حکومت مردمی آزاد ومستقل ، درجامه که همه دست به الا شه بخاطر قاچاق ودزدی ورشوت چور وچپاول زدوبندهای قومی وارتباطات نامشروع نشسته اند وتوسط خاینین کمر شما بسته  شده ومی شودوهم  با این چالش هاییکه شما خود بدست خود به دستور باداران خود بخاطر بقای شان  در افغانستان خلق کرده اید ،امکان پذیر نخواهد بود

آقای کرزی! برای نجات وطن ومبارزه با اشغالگران ، رهبری مانند میر مسجدی خان کوهستانی ،علیخان تتمدرۀ وعثمان پروان که تلخان بکمر زند یا مشک عالم  خان وردکی ونایب امین الله خان لوگری که نان جواری در تبراق خود گذارد ومیر بچه ميخواهد که دست گدایی بملت خود پیش کند از خارجی ها نان سلاح وپول نگیرد ، نه شخصی دست نشانده چون شما.

تا زمانیکه مثل مبارزین جنگ افغان واانگلیس سلاح از دشمن به غنیمت گرفته نشود وسلاح ، پول ونان از دشمن به وطن پرستان داده نشود جنگ جنگ آزادی نیست.  به شمااین متل صدق ميکند که دودی زما خوری توطئه په سلا خان کوی.  مثلیکه  طالب مزدور ومجاهد سلاح وپول از دشمن گرفت اردوی یکصدو پنجاه ساله افغانستان را از بین برد وبخاطر کمک های شان در وقت جنگ باروس وحزب دمو کراتیک خلق ، بعد از ختم جنگ وشکست حزب دموکراتیک خلق استعمار گران جلو رهبران مجاهدین را بدست گرفت ویکی از خاینین بنام نواز شریف صدراعظم وقت پاکستان به ملت پاکستان گفت من کسی بودم که اردوی یکصد وپنجاه ساله افغانستان را از بین بردم.  راست می گوید اگر رهبران مجاهد به ایران وپاکستان نمی رفتند در بین مردم خود می بودند وکمک از اجنبی نمی گرفتند ملت ما به بربادی کشانده نمی شد.

همچنان اگرعلیه جهبه آزادی خواهان توطئه سازمانهای جاسوسی توسط حزب ديموکراتيک واحمد شاه مسعود صورت نمی گرفت و شکست نمی خورد ، پیروان مجیدآقا شهید راه وطن ، فیض وطن خواه ،مینای آزادی طلب ، باعث مرد عمل ،آهنگر شجاع و خود گذاروطاهربدخشی  تیوریسن وچند جوان کابلی بیطرف وعیاريکه مانند خود پهلوان احمد جان عیاروبی طرف بودند ، آنها دورهم بدون امتیاز وخود خواهی بخاطر آزادی وطن به دوغ تلخان توت وکشمش با تفنگ دهن پُر قناعت کرده بودند همه تحت قومانده شهید پهلوان احمد جان تن داده بودند اختلاف آیدیا لوژی مذهب ودین منطقوی را کنار مانده بودند سر خراسان خواهی وقبيله سالاری وخود خواهی خط بطلان کشیده بودندخدا وطن مردم گفته بنام لشکر آزادگان می جنگیدند ، درنطفه خاموش نمی شد ما امروز به این حالت فلاکت بار قرار نمی داشتیم

ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است.

 اول ـــ  بعقیده من ملت به یک جهبه انقلابی به یک رهبر وطن پرست ، مدبر ، کله پریده ، مخالف با هر نوع کمک  اجنبی  وچند چریک مانند چگوارا ضرورت دارد.  تا زمانی که این جهبه ساخته نشود وقیام علیه خاینین ومزدوران داخلی وخارجی صورت نگیرد سرانجام زنان دوباره بخانه کشانده می شوند لست حاضری نام بخاطرحاضر وغیرحاضردر نماز مساجد آورده می شود. بد ترین دولت دولت طالب ومجاهد در طول تاریخ ملکت ما بوده است .  تاریخ توسط استعمارگران وکهنه اندیشان به عقب برمی گردد. تف ملا برروی ملت دوای صحت یابی تلقی می گردد .

 مثال اش پولند وعربستان سعودی است که در امروز چنگال امپریالیست قرار دارند. اعراب مرتجع از سالها به این طرف وپولند ودیگر اقمار شوروی بعد از شکست جنگ سرد وتجزیه دولت شوروی به دامان امپریالیست ها افتاد وتاریخ به عقب برگشت.  

دوم ـــ اگر ما توان ساختن یک جهبه آزاد ومستقل  را نداریم چطور می توانیم که سد راه حکومت تاجران دین طالب مجاهد واستعمارگران ومزدوران شان در این وقت حساس شویم.  بهترین کار اینست که اختلافات آیدیا لوژی ، زبانی، قبیلوی، نژادی ، مذهبی ودینی خودرا مانند لشکر آزاده گان زمان پهلون احمد جان  کناربگذاریم ، فعاليت های فرهنگی انجام دهيم وبا ساختن یک جهبه واحد قلمی علیه مبلغین خاینین ملی کسانی که به نفع شاه پرستان وداوود پرستان ، طالب ومجاهد، به دار ودسته استعمار گران ومزدوران شان  خصوصاً علیه قبیله  پرستان وخراسان پرستان که مزدوران شناخته شده استعمار دیروز  و امروز همین دار ودسته ها بودند و هستند، ملت را پارچه پارچه ساختند ، در آسیاب دشمنان ناجوانمردان آب سرازیر کردند ، تبلیغ به نفع باداران خارجی وداخلی می کنند ودر مطبوعات خارجی وداخلی ناجوان مردانه فعال هستند ،در هر گوشهً دنيا فعاليت های دامنه داری انجام داده شود.  از طرف وطن پرستان قیام قلمی وزبانی درهرگوشه دنیا علیه این کافر پرستان ،استعمار گران ومزدوران استعمارتنظيم گردد ومشت کوبنده زبانی و قلمی از طریق مدیا در داخل وخارج بردهان آنها زده شود تا خپچ های سیاف وربانی و راکتی در تبیله ملت باد شود که تا جهان استعمار معتقد به این شود که این ملت دیگرملت گوسفنددیروز و در خواب خرگوش نیست

سوم ــ حکومت مشارکت کرزی با دارودسته خاین گذشته  ومهره های جدیدی که بکار برده می شود بميان آمده نميتواند بلکه با یک لويه جریگه واقعی . گرچه در طول تاریخ لويه جریگه ها تحت نظر وهدف یک قشر ظالم ومستبد ادره ميشد وقبل از دایر شدن لويه جریگه تصاميم توسط چند دلقک وخاین طرح ریزی و توسط چند آغابلی گوی تصويب وبپایان ميرسيد.  . اين لويه جرگه نبايد مانند لوی جرگه سردارمحمد داوود مستبد ، آغازگر بد بختی های وطن ما باشد که این لويه جرگه ارمغانی به ملت نخواهد آورد.  اين نوع جرگه ها شاید کرسی صدارت و چند کرسی دیگر را بخاطر آرامش مخالفین ویا سازش  بین مزدوران اجنبی هموار سازد ولی اين لويه جرگه ها کاری را کرده نمی تواند غیر از این که دستاراشتراک کنندگان لوی جرگه را توسط آقای کرزی ومجاهد وطالب پرخون بسازد .

 بدون قیام ملی ، جنگ فرهنگی وجنگ های چریکی علیه غارت گران ومزدوران شان ووحدت صادقانه ملی راه نجات نیست.  گرچه دموکراسی در وطن نبود ونیست یک حکومت فاشیستی دینی است این دودلقک که کرزی وعبدالله هستند عوضیکه مرز خصومت واختلاف را مشخص می ساختند مرزهای خصومت ها را در بین ملیت های ما نزدیک می ساختند  واین هردو کودتاه چی ، دموکرسی قلابی بدنام را بدنام تر ساختند گوش های همسایه های مارا بخاطرخرابکاری مجددباز کردند ونشان دادند که در مغزاین ملت تعقل وفکروجود ندارد مانند گوسفند دنبال خاینین می روند فرق بین شمشیرزن و تیرزن را کرده نمی توانند

همسایه های ما بعد از این انتخابات امسال به این فکر شده اند شیربربادی ملت افغانستان را در خم بی عقلی خود ملت افغانستان مایه کنیم پول وامتیازرا از استعمار گران بگیریم تخم ویرانی ونا بودی بی اتفاقی ، کشتن وسوسایت بم در سرزمین افغانستان کشت کنیم

 ای وطندارزبان تو شدم در فوق همه چیز را پوست کنده گفتم بی ترس گفتم  با این ساده نویسی من که تو بیدارنمی شوی ونمی دانی بگو که با کدام زبان بتوبگویم وبکدام سبک بتو بنویسم وبکدام ودرکدام قالب  سیاسی ،ادبی وطنزی درد دل بریزم تا توبدانی ودرک کنی

هموطنم بخدا مثل من دلسوز پیداکرده نمی توانی که از اتهام به خود وخانواده خود نترسد واقعیت هارا بگوید وتنبان برسر استعمارگران ومزدوران خاین شان ودلکان قلم بسته کندوبگوید ای هموطن  آنچه که درد دل داری گفته نمی توانی اکر خواست تو معقول ووطن پرستانه وانسان دوستی باشد من آن را بیرون می دهم بشرطی که خصومت شخصی نباشد بخاطر انسان وانسانیت باشد کمونست ها می گویند که کمونیزم مرز نمی شناسد فاشیست های دین می گویند که دین مرز نمی خواهد من  می گویم بهتر است که در بین این ها مرز باشد که به دانه سرطانی تبدیل شده اند بین انسان وانسانیت مرز نباشد ویک انسان دوست مرز بین انسان وانسانیت را نپذیرد که در بین انسان وانسانیت مرز وجود ندارد

 

انقلابی ها برفت و نام جاويدانه ماند

رسم مردی و نبرد و رزم شان رندانه ماند

"طاهر و مينا، مجيد و باعث و فيض" اش نگر

کاين مبارز ها چو آهنگر همی افسانه ماند

تشنه لب رفتيد هر يک همچو فرهاد زمان

دوستان ، ياران تان اينک چنين ديوانه ماند

هرکسی با اسم و رسم انقلابی جا زده

ليک رسم و راهِ رستم ها، رستمّانه ماند

حيفم آيد پيروانشان از پی پول و پکول

ننگ تاريخی مر ايشان را ز سر تا شانه ماند

بر ذليل و خوار ميگويم ازين سنخ سخن

ديو و دد گويا ملول اين در و استانه ماند

پر گشايد روزکی "هستی" به ياد راستان

ليک ايندم حلقۀ دامم بود ، وين دانه ماند

 

 

 


بالا
 
بازگشت