صالحه رشیدی

 

هشت مارچ یعنی چه !؟؟؟


 ما در استان هشت مارچ تجلیل یک روز مثل سالهای گذشته و سال قبل قرار داریم  . تجلیل از قهرمانی و همت والای زنان که  با ریختن خون  خود خواستار حقوق مساوی  و مزد مساوی  در برابر ساعات کار با مردان شدند ، جای  شک وتردید نیست هشت مارچ و مبارزات حق طلبان زنان درتاریخ جایگاه و عظمت خود را حفظ کرده است در همان مقطعه تاریخ یک ضرورت زمان بود و تاثیرات شگفت انگیزی در سر تا سر دنیا نمایان گردید اما امروز جهان عوض شده استثمار شکل نو را پیدا و رنگ تازه  پیدا کرده تا دیروز اگر زن حق کار وحق تحصیل نداشت زندانی در خانه بود و ارزش کالا را داشت که باید آنرا خرید  تا غمخوار و پرستار ، آشپز و کالا شوی بی مزد در انحصار خود داشته باشند و امر نهی شان بی چون و چرا  اطاعت شود واما امروزبا نیرنگ جدید و ناگزیری  وسیله نمایش در انواع تجارت و بخوص فلم های سکس شده است ، اربابان قدرت به خاطر رسیدن به هدف خود هر نوع کرامت انسانی را فدا میکنند . و یا تجلیلی از هشت مارچ برای زنان سوگوار وطنم که روز تا روز با بی رحمی و کشتار جمعی توسط بم های امریکایی وبا انتحار مسلمانان به پای تابوت عزیزان  ،  همسران  و یا فرزندان شان می نشیند و یا در برابر جسد به خون خفته برادران هموطن شان مویه کنان اشک می ریزند و یا هم  در برابر خشونت ها تن به خود کشی و خود سوزی  زده و یا از منزل فرار میکند و یا هم صدمه معنوی از تجاوز دیده تا آخر عمر با حقارت زندگی دارد و یا هم با  نا فرمانی از اوامرشوهر از سوی طالب شلاق را در مظهر عام  و نشر تصویری در رسانه ها متحمل میشوند طالب شوهر شریعی تمام زنان وطنم شده که با جسارت زن نکاح شده را برابر شوهرش شلاق میزنند ننک و غریت کجا شد ؟ شریعت را این ها باز مورد اهانت قرار میدهند
من که زنم نمی دانم چه را بیان بگیریم   و  چه پیامی میتوان داشت وچگونه بی حرمتی را در برابر هم جنس خود که توسط نوکران خریده شده بنام اسلام صادر میشود متقبل شوم ،  از کی توقوع کنیم ، من شاهد این نوع تجلیل های پر زرق و برق نمایشی و تمثلی به عنوان  روز زن( هشت مارچ  ) ، آزادی زن ، حقوق مساوی زن ، با محافل خوشی رقص وپای کوبی بودیم ، گاهی زن را به عنوان ترقی و تمدن در بازار تجارت کشیدن و گاهی به عنوان ننگ و ناموس سر بریدند اما تاثیر و تغییر بنیادی در عرصه  زندگی سیاسی و اجتماعی ما زنان رونما نگردیده ، آیا میتوان برای نیم پیکر جهان یک روز را جشن گرفت و ارج گذاشت و متباقی روز های طویل زندگی را به مثابه برده و انسان مرده محرک سپری کند ، و یا هم در یک روز از خشونت و رفتار امرانه مرد احساس آرامش بکند و یا هم بزرگ داشت این روز را که هیچ نوع تاثیر در زندگی من و زن وطنم ندارد گرامی بدارم ،  اما میتوانم دردی را زود به بیان بگیرم و طوفان اشکی را احساس کنم که با آن زاده شدیم و به پای پیری و یا خزان حزین رسیدیم ، میتوانم با کوله بار های غم و اندوه از وحشت در این دو دهه در برابر زنان وطنم که خودم جز آنها استم یاد کنم نمی توانم با احساسم که تراوش درد از یک جامعه سنتی مرد سالار است  بازی کنم و صفحه ها را رنگین بسازم ، خاک وطنم با خون اولاد های زنان ما رنگین شده که ضرورت به تجمل و تجلیل ندارد ، انکار نمی کنیم که زنان  در سر تا سر جهان در حواث سیاسی ، اجتماعی  ، کلتوری و فرهنگی زودتر آسیب می بینند اما آسیب پذیری زنان در کشور ما از حد معمول زیاد است . در همین گونه حالات نا هنجار سیاسی و اجتماعی وطنم  که مردان اسیر اند و روز خوش ندارند به زنان چه پیامی را میتوان داشت  ؟  جز تبریکی یک روز  با اشک  آه و اندوه .   

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت