عبدالواحد سیدی

 

عوامل عرفی واخلاقی در تطورو تحول ازدواج

 

 

هیچ اجتماعی بدون داشتن نظم و قانون نمیتواند دوامداشته باشد.بعنوان یکی از قضیه های تاریخ این را می پذیریم که نیرو مندی عرف و عادات ، با ازدیاد قوانین ، و همچنین نیرو مندی غرایز با ازیاد افکار و اندیشه ها نسبت معکوس دارند. برای بسامان بودن زندگی مردم به قوانینی ضرورت است که منشاء این قوانین قرارداد های است که مردم خود آنرا وضع کرده و پذیرفته است که این قوانین یا در محیط یک اجتماع بتوسط عموم مردم  پذیرفته و قابل تطبیق میباشدویا  ناشی از عرف و عادات و یا هم ناشی از اخلاق ،و یا قوانین موضوعه میباشد . قرار داد ها عبارت اند از طرز سلوک و رفتاری میباشد که مردم آنرا برای ادامه زندگی شان نافع میدانند .اما عرف و عادات از طوالی قرنها بنابر وفق سنت انتخاب طبیعی در بین  مردمان بصورت طبیعی جریان داشته است و توسط آن از افسد جلو گیری میکردید. آن عده از عرف و عاداتی را که انسانها برای خیر و تکامل خود دارای اهمیت حیاتی تشخیص داد اند باعث تنظیم اعمال بشری میگردید. که اولین پایه گذاریهای  چوب بست های حیات  شهری از همین نقطه بخاطر داشتن یک قانون مدون میشد. بنااً اخلاق را در جوامع اولیه انسانها با پایه  های همکاریهای باهمی توصیف  میکردند که همیاریهای دسته های کوچک باعث تعاون در دسته جات بزرگتر تطور میافت. که یکی از قوانینی را که از عرف و اخلاق انسانهای  اولی نشئت کرده است قانون اذدواج میباشد.

 تکامل و تطور ازدواج

 چکیده:

معنی ازدواج – مبنای آن از لحاظ زیست شناسی به این اشکال در جوامع بشری و در طوالی تاریخ ارض اندام کرده است  «کمونیزم جنسی- ازدواج آزمایشی- ازدواج گروهی – ازدواج فردی – تعدد زوجات – اثرات ازدواج  در بهبود نسل-زن گرفن از بیرون عشیره – (برونگانی)-ازدواج در مقابل خدمت -، در مقابل ربودن زن -، و در مقابل خریداری (کنیز)- عشق در نزد مردم اولیه-نقش اقتصادی ازدواج میباشد.»[1]

نخستین وظیفه عادات و تقالید اجتماعی، سازنده قوانین اخلاقی هر اجتماع است که بر مبنای آن روابط میان دو جنس زن و مرد را بر پایه های متین استوار میسازد. زیرا این روابط اغلباً باعث و منشۀ نزاع و تجاوز و انحطاط بشمار میرود. که اساسی ترین تنظیم این روابط همان ازدواج است که میتوان آن را به عنوان اتحاد  یک جفت زن و مرد برای بهبود و پیشرفت نسل آینده ، تعریف کرد.که ویل دورانت سازمان ازدواج را از ابداعات نیاکان اولی ما میداند. اما این سازمان بر حسب حالات و شرایط در هر عصر و زمانه ای تغیر پیدا کرده و مطابق به خواست همان عصر  جریان پیدا کرده است.مثلاً انسانهای اولیه بخاطر  تداوم نسل بدون آنکه خواست ازدواجی مطرح باشد با هم زن و مرد آمیزش  پیدا میکردند و همسر یکدیگر میشدند بدون انکه در زندگی بدون دو همسر اتحادی فراهم آید ، و به صورتی رسیده که در دوره جدید می بینیم : زن و شوهر  تنها برای انبازی  در معیشت با یکدیگر همسر میشوند ، و نسبت به  پیدایش فرزند چندان توجهی ندارند .

بهر صورت علمای  بشر شناس  ازدواج را از ابداعات نیاکان اولیه ما میدانند.

شواهد زیست شناسی نشان میدهد که حتی بسیاری از حیوانات نیز در داخل گله های خویش  از نر و ماده دارای زوجی میباشند که تا بزرگ شدن چوچه هایشان با جفت خود بسر میبرند . در دنیای امروزی بیشتر مردمان دیده شده اند که ازدواج نمیکنند ، مردم قبیله  لوبو ، زن و مرد ، بدون اینکه کمترین توجهی به ازدواج داشته باشند ، با یکدیگر نزدیکی میکنند و هیچ قاعده و قانونی  در  کار شان نیست ، همینطور برخی از قبایل بورنیو حیات جنسی خود را میگذرانند ، بی آنکه متوجه رابطه ای باشند که دو همخوابه را بیکدیگر متصل میسازد ؛ بهمین جهت جدا شدن دو همسر  در نزد آنان بسیار ساده از جدایی یک جفت پرنده است ؛ همچنان در میان  ملیت های قدیم روس « مردان بدون تفاوت با زنان مختلف همخوابگی میکردند ، بطوریکه معلوم نبود شوهر هر زن کدام مرد است.» ویل دورانت در تاریخ تمدن این رویه را مشابه به کمونیزم اولیه ، در مورد زن ، خوراک و زمین توصیف کرده است.

اما پس از دوره های نخستین به تدریج ،اشکال مختلف اتحاد میان زن و مرد ، جای بی بند و باری روابط سابق را گرفت ،ولی تا هنوز هم انسانها قادر نبودند ازدواج را به شکل یک عقد دایمی در آورند . در اکثر قبایل زن با فرد فرد قبیله مدتی بسر میبرد و چون دوره تمام میشد اینکار را از سر میگرفت . در بین بسیاری از طبقات نیمه وحشی ازدواج بتمام معنی آزمایشی بوده، و هر یک از هر دو طرف هر وقتی که میخواستند میتوانستند رابطه را قطع کنند . فرانیس گالتن نقل میکند که در میان قبیله دامارا تقریباً هر هفته یکبار ، زن شوهر خود را عوض میکند . در میان قبایل تاهیتی در هاوایی تقریباً یکصد سال پیش ازدواج از هر قیدی آزاد بود . مارکوپولو سیاح و جهان گرد اروپایی در یادداشتهایش نگاشته است که در مناطق کوریا وقتی شوهر بیش از دو هفته در خانه غیابت کند زن او  با کسی دیگری  ازدواج میکند.

خلاصه اینکه روش های اخلاقی تازه ایکه ما در ازدواج به آن پایبند و معتقد هستیم ریشه های قدیمی دارد که از اثر قانونمندیهای مدنی و باور ها و اعتقادات مذهبی ما یه دارد .

 در تبت اکثراً دیده شده است که چندین برادر با چندین خواهر از قبیله دیگر ازدواج کرده است اما معلوم نمیشود که  که زن کدام یک  است ، آنها بشکل گروهی  از همدگر شان تمتع میبرند. از قدیم روش چند همسری در میان طبقات مختلفی از جماعات بشری موجود بوده است .و یکی از عوامل عمده ایکه مردان به تعدد زوجات میپرداختند  از بین رفتن جنس نر در جنگ ها و  خصومت های قبیله وی و در حین کار و غیره بوده است که تعداد مردان را بطور چشم گیر  کاهش میداد که زنان ناگزیراً با مردانی که بیشتر از یک زن داشتند ازدواج میکردند.و از همین سبب چندگانی به تکگانی ترجیع داشته است. وحالا که دیده میشود با تغیر فورم های زندگی و  آسان شدن کشاورزی و استخراج معادن و کار در دستگاههای تولیدی بیخطر و کاهش جنگ های تن بتن،  ازدواجهای چندگانی جای خود را به ازدواج های تکگانی داده است حتی ما در  جوامع شرقی که معمولاً تا چهار زن در جوامع مسلمان  مجاز میباشد ملاحظه میکنیم که مردم خود را به تکگانی عادت داده اند صرف در بین طبقاتی که از دانش  کمتر بهره دارند و یا در اوج لذت  طالبی های جنسی بسر میبرند ازدواجهای چند گانی بملاحظه میرسد. همچنان در میان  طبقات اغنیا چه در اروپا و چه در قاره های دیگر رسم بر این بود که زنانی را بقسم کنیز و سوگلی در حرمسراهای شان نگاه میداشتند که این زنان مانند  کالاهای تجارتی در معرض خرید و فروش قرار میگرفت و بخاطریکه میراث این اشخاص به زنان اصلی شان  رسیده باشد فرزندان  کنیزکان خود را از میراث محروم میساختند که این رسم  با لغو  خرید و فروش مجاز انسانها  تقریباً از بین رفته است . حتی در برخی از فرهنگ ها مثلاً در مصر و  روم رسم بر این بود که دختر با  پدر و خواهر با برادر  ازدواج میکردند که این رسم در بین مردمان فارس در عهد کسرا ها نیز مرسوم بود .در بین قبایل سلاو ها وصربستان تا قرن گذشته ازدواج با ربودن دخترکه از قبیله دیگرصورت میگرفت انجام میشد که اکثراً باعث زد و خورد بین دو قبیله نیز میگردید. در بسا موارد کسانی در مقابل مزد بهای جهیزیه خانمش  چندین سال به خانواده  زنش مزدوری میکرد ، در متون عبری و در قرآن شریف آمده است که موسی (ع) چندین سال شبانی حضرت شعیب را به بهای همسرش انجام داده  بود وضع ازدواج  در قبایل اولیه چنان بوده است که مردمان عصر ما از  نیاکان خود این رسم را (رسم ازدواج) را تقلید کردن اند .  


 

 

 


بالا
 
بازگشت