نامه جمع از شهروندان كابل به آقاي كرزي

 

جناب عالي در قدم اول شما را بخداوند پاك سو گند مي دهيم دوم  جناب  را به سر پسر يكدانه و در دانه شما ميرويس جان قسم مي دهيم اندك بخود بيايد بيبنيد و بشنويد كه در شهر كابل چه مي گذرد مردم در چه حالتي قرار دارند  و به شما چه نوع دشنام  نثار مي كنند آقاي كرزي ما شهروندان كابل با سرا زير شدن مليارد ها دالر كمك جامعه جهاني با حضور اضافه تر از صد هزار عساكر چشم سبز و موي سرخ خارجي نه لقمه نان مي خواهيم و نه از نظام بي نظم شما اميد آوردن امنيت را داريم از رشوت و اختلاص كه لكه ننگ بر دامان حاكميت شماست چيزي نمي گويم در اين نامه يك آرزو و يك اميد از خودت داريم گرچه مي دانيم كه تا شما هستيد صد ها از اين آرزو و از اين اميد ها بدون عملي شدن به خاك خواهند رفت جناب عالي در باريان به شما نمي گويند يا گوش شنوا وجود ندارد هر زمان كه شما در داخل يا خارج كشور سفر داريد ساعت ها چماق داران شما راه را مسدود نموده عبور و مرور را اجازه نمي دهد مريضان در بين موتر ها جان را به جان آفرين تسليم مي كنند خون اين مردمان به گردن كيست آقاي كرزي خبر داري معاون دوم شما هر روز كه از كارته سه كابل به صدارت مي آيد و ميرود اضافه تر از يك ساعت راه ها مسدود اجازه عبور و مرور نيست مردم مظلوم بجناب شما و معاون شما نفرين  مي گويند وزراي بي كفايت و رشوت خور كابينه شما نيز حين عبور و مرور سرك ها را مسدود و خود را شريك ظلم و بي عدالتي هاي شما مي سازند آقاي كرزي يك هفته قبل بخاطر سالروز شهادت امام حسين در مسجد خاتم النبين تشريف برده بوديد تا روح امام حسين از شما رازي شود اما شنيدم كه پيروان حقيقي راه امام حسين بشما به آقاي خليلي محسني و ديگران مي گفتند  آقاي كرزي بيا  در ماه محرم زنجير نزنيم ... زنجير از پاي آزاد مردي باز کنيم.
سينه نزنيم ... اما سينه دردمندي را از آه وغم پاک کنيم.
اشکي نريزيم ... اما اشک از چهره مظلومي پاک کنيم.

آن وقت با افتخار بگوييم : ياحسین جناب عالي شايد استتدلال كنيد كه بدون راه بندان كشته مي شويم در بين مردم ما بشما مي گويم يك هيلكوپتر براي خود ديگري را براي آقاي خليلي و سه بال ديگر را براي وزراي كه از كارته سه و چهار تشريف مياورند تخصيص دهيد تا مردم از شر شما فارغ شوند  اکنون، سخن بر سر ظلم و راه بندان مقامات عالي رتبه شما  است، اما نبود عدالت و قانون شكني  از حاکميت فعلی جناب شما  حيا را خورده و آبرو را تف کرده و اين آبروی ريخته ها  از آن رژيم اند که اوايل  آزادی يکی از مهم‌ترين ارکانش بوده است و خون‌بهای اين آزادي، پيکر به خون خفته‌ی هزاران زن و مرد و جوان و پيری است كه در آن زمان باور مند بودند اما در شرايط موجود  گلگون‌کفنی را به استبداد ترجيح مي دهند تا از اين بي عدالتي رها يا بند  

شايد شما فراموش کرده‌ باشيد يا ندانيد  که پايه‌ی هر جمهوري در دنيا آزادی و انصاف بوده است

اکنون سوال اين است  كه مردم بخصوص شهروندان كابل  چه جرمی را مرتکب شده‌اند كه اينقدر زجر مي كشند هويت ملی و عاطفه  اخلاق و شرف و پاکدامنی شما كجاست  واقعيات، بودها و بايدهای زندگی اجتماعی شهروندان كابل  را دلسوزانه مطالعه كنيد هر  روز چقدر از شما مايوس و محروم اند و بيگناه‌اند آقاي كرزي  همان‌هايی که حتی تحمل سکوت را داشته اند حالا چون كارد به استخوان رسيده فرياد مي كشند و از مجبوريت با قلدوران نظام شما  دشنام مي دهند جناب رئيس  

اگر مردم  در اين كشور  بي‌پناه اند ، آيا در روز بازپسين قاضی و حاکميت در پناه خواهند بود؟ کدام پناه؟ در كجا

جناب رئيس  آيا نمي‌دانيد که مردم افغانستان هرگز  با ديکته و فرمايش با شما کنار نمي‌آيد، زيرا مخاطب اصلي  مردم‌اند که از کراهت دستور و بايد فارغ‌اند و عدالت آن پرنده رهايی است که با ديکته و فرمايش کنار نمي‌آيد و به بند گرفتار نمی گردد؟ رهبران خود فروش  حتی اگر چند صباحی با پول و بيگانه ها  و حمايت دولتهای خودکامه برای خود شهرتی و مقام يا پول  دست و پا کنند، مدالی بگيرند و دروغ بگويند چند روز  کسانی را سرگرم سازند، اما منفور و مطرود ملت شريف افغانستان خوهند بود؟

اگرچه در سرزمين ما نزد حكام ملت هيچ  قدر و عزت ندارد اما در دنيا ديگر مسئولين خودرا خدمتگار و خادم مردم خودمي داند نه و بادار و سردار و نه تكه دار جناب رئيس اگر اين مشكل راه بندان را حل نكنيد در هر نماز به در بار خداوند كه  عادل و آگاه و بينا  است دست به دعا بلند نموده ميگويم كساني كه باعث راه بندان مي گردند خداوند همه را به قهر خود گرفتار كند عذاب را نصيب شان كند كه هم در دنيا و هم در آخرت دامنگيرد شان باشد  اين حديث مفصلی است از سرنوشت دردناک يك ملت  گفتيم شنيديد يا نشنيديد .

 

به نمايندگي از شهروندان كابل

محمد سمير الهام

 


بالا
 
بازگشت