سنجرغفاری

   

فردای افغانستان

 

بدون شک دیروز ، امروز  و فردا  برای کشور و مردم ما بیا نگر واقعیت های  میتواند باشد که سرنوشت  ملیونها انسان در این آب و خاک  پیوند  دیالکتیکی با عملکرد های مثبت و منفی قدرتمندان  محلی ،  منطقوی و جهانی  را با خود همرا دارد .  قرن  ها  گذشت .  کشور افغانان در محراق استراتیژی های نا میمون و تحمیلی به وسیله  قدرتمندان  محلی ، منطقوی و جهانی  جهت بقای حاکمیت و حضور قدرت  این تیکه داران  و داوطلبان دائمی  صدور فاجعه ها برای نسلها ی مختلف  انسانی و هویت  های ملی ،  مترقی و آزاد منش در کشور ما منطقه وجهان به عناوین مختلف  با استفاده از احساسات  ملی ، مذهبی  و عنعنوی  اقوام و قبایل ،  سمت و لسان ،  تمایلات ، علایق  مختلف هم مرزی  مناطق مختلف کشور ما ،  و بلا خره از آخرین  امکانات  خانواده گی مردمان  محتاج  ، کم سواد ، فقیر نشین ، کوچی های چادر نشین  استفاده های را به نفع خویش برده و می برند .     موقعیت  ، استراتیژیکی و جیوپولیتیکی سرزمین  همیشه  در جنگ و ستیز برای  کشور های منطقه و قدرتهای  جهانی محتاج به  انرژی و استراتیژی های  منفعت جویانه  به نفع خویش و بر ضد رقبای شان  ،  این دو عامل عمده سبب  گردیده است  تا افغانان  نباید باهمدیگر  متحد ویکدست ،  قدرتمند و دارای یک استراتیژی  قوی تصمیم گیرنده  جهت تحکیم یک حاکمیت  و ایجاد دولت با ثبات و پایدار متکی به اراده ملی ،  حامی منافع اولیای کشور شان باشند و خود  در همه امورات مستقلانه  سهیم گردیده  تصمیم بگیرند و دارای یک اقتصاد قوی ، قوت و قدرت  نظامی و قضائی ،  دارای یک مرکزیت واحد ملی بر بنیاد اصل مردم سالاری و دموکراسی واقعی  که  در همه امورات  مردم نقش عمده و اساسی را عهده دار گردند نبوده و هر گز نمی گذارند تا افغانان صاحب چنین  تصمیم گیری ملی گردند . نباید از دیدگاه  این  برده پرستان   ، انسان آزاد در افغانستان  متولد گردد چه خاصا که  ابتکار یک حرکت ملی را عهده دار گردند.  در خون  و رگ ما  ، نسل های  گذشته و حتا جدید ما بنام سیاست و صحبت روی  مصلحت های ملی و کشوری را خیانت بزرگ و خود کشی  میدانند .  این حرف ها باید اهسته گفته شود تا  مقامات دولتی  خبر نشوند که بندی نشوی . چنین بود و است روحیه همگانی در مقابل اتخاذ یک سرنوشت و تصمیم ملی  در میان  مردمان کشور ما که به وسیله دشمنان منافع ملی ما ساز مان یافته است .  چگونه  مردم را اماده ساخت تا آزادانه  تصمیم بگیرند واز این  حالت بیرون شوند ؟ واقعآ دولت ها در طول ادامه کار شان به اراده  بیگانه ها  مردم را سر به نیست نمودند .  که همه  میدانیم ضرورت به  تذکار و مکث روی آن دیده نمیشود . تا اکنون  جلوگیری از ایجاد و هسته گذاری یک حرکت ملی به وسیله  فرزندان آزاد منش افغان  به قوت آش باقی است . باید در افغانستان  تنفس را امروز از طریق  بینی و دهان بیگانه ها انجام بدهی  واگر نه کارد طالب و گلوی ......!!! تو .  

 معلوم نیست که در عقب این  طالبان و چهار اطراف  سیاست و قدرت دولتی موجوده در افغانستان  کدام قوت و قدرتی قرار دارد که  پیمان بزرگ نظامی ، سیاسی و اقتصادی  ناتو و کشور های بزرگ    جهانی را در پلیگون نظامی جهانی ( افغانستان ) در گیر ،  و مصروف  نگهداشته ،  ملیونها دالر هزینه  مصرفی را متقبل میشوند و هزاران انسان  همه روزه از مادران  افغان گرفته تا مادران جهان سوگوار میشوند همه نقاط جهان را وحشت و مرگ  به وسیله انتحاری ها فرا گرفته است .  رسانه های جهان از موجودیت پایگا ها و محلات  آموزش  تروریستان و انتحاری ها  در مناطق مختلف پاکستان  خبر میدهند .  شبکه های  اطلا عاتی  و کشفی  کشور های افغانستان ، هندوستان منجمله  مردمان محلی در دوطرف مرز میان افغانستان و هندوستان  به شمول سیاسیون و نظامیان کشور های  حضور یافته  در افغانستان  تآ ئید  مینمایند که  مخفی گاهای  عمده  این  تروریستان در پاکستان است  . مگر تنها میگویند و تکرار مینمایند  . جنگ ادامه دارد . د یده میشود  در مقابل  این گونه  اعمال  ضد انسانی  پروگرام مصالحه  روی دست گرفته شده  ، جانب مقابل شعار ادامه جنگ  را میدهد ، مصالحه را قبول ندارد . قوی تر و با اطمینان  به پیروزی خویش و شکست  نیروهای نظامی جهانی  در موازیع اولی خویش پا فشاری دارند و جامعه جهانی یک سلسله امتیازات سیاسی را نیز برای شان  قایل گردید . نماینده گی شان را در ترکیه فعال نمودند . از لیست سیاه اسمای یکعده رهبران شان سفید گردید .  همانند گذشته بالای  داتسون های  مدرن چاپانی  با اسلحه  خوبتر و مدرنتر از  قوت های نظامی افغان  سرحد را عبور مینمایند و در عملی نمودن پلان های نظامی شان در مناطق مختلف افغانستان  فعال هستند . هر کاری که بخواهند انجام میدهند و داده اند . مردم انتظار آن را دارند که  پس از نبود حاکمیت موجوده طالبان دوباره  روی صحنه سیاسی  در آینده  سرنوشت  مردم نقش عمده   برای شان  جامعه جهانی در نظر گرفته است . پس فردای افغانستان  چگونه خواهد بود ؟  خوب گفته اند :- 

نهال سر کش و گل بی وفا و لا له دورنگ

 در این چمن  به چه امید آ شیان  بندیم   

 امروز که مشاهده میگردد. در خانه مشترک ما نماینده های مردم  روی انتخاب  رئیس  مجلس شورا با هم در یک توافق  نمی رسند .  در کابینه دولت  بازی شطرنج  روی سرنوشت  ملیونها انسان محتاج و دردمند ،  عزادار و معیوب  ادامه دارد ،  باید  امریکا و   پیمان ناتو    پایگاه دایمی    خویش را در افغانستان  ایجاد نمایند . در کشوری که کادر مسلکی  و روشنفکر متحد آش  مصروف  خرید و فروش  تر کاری و میوه ،  سگرت و کارت تیلفون ، تکسی رانی ، استاد پوهنتون و  آموزگار مدارس نظامی و کار مند استخبارات و داکتر طب و علوم اَ ش  در  داخل و خارج از کشورش محتاج یک لقمه نان و عزت  باشد باید پایگاهای نظامیان جهان  در کشور شان  ایجاد گردد. چنانچه به پلیگون دایمی  نظامی و سیاسی کشور های منطقه وجهان همین اکنون مبدل گردیده است .  نمیدانم که چه چیز میان ما مردم در گام نخست نا تقسیم مانده و بعدا میان همسایه ها و قدرت های بزرگ .؟  اگر به محاسبه علمی بنشینیم  مقدار خونی  که در افغانستان ریخته است  احتمآلآ ن  بحر هند را سرخ رنگ میساخت . و مقدار باروت و فلزات  جنگی که در افغانستان به مصرف  رسیده است  ملیون ها تن خواهد بود .  اینکه به چه اندازه استعداد ها و عواطف انسانی و امید ها به خاک و خون  غلتیده است نه تنها از انسان افغان بلکه از انسان کره زمین از 5 بحر اعظم جهان  دشوار است تحمل و محاسبه نمود .  

چگونه  میتوان امید آن را داشت که فردای افغانستان  چه خواهد بود . با ثبا ت و گلزار  ، و یا خون در خون ؟  همین قدر گفته میتوانم که  آتش  افروخته شده در افغانستان چهار در چهار استقامت خویش را با خود میسوزاند . پاکستان و ایران  کشور های هستند که در این آتش ملی ما نفت  پاشیده و دامن شان الوده از بوی بد بختی ملی در افغانستان  میباشد و حامیان   عربی شان   هیچگاهی  از آه  و فریاد  مادران و یتیمان افغان و انسانهای خفته و غلتیده در خون انتحاری ها   در امان  نمی باشند . به دشمنان  انسان و اسلام آینده  جای مصًون  در روی زمین دیده نمیشود.  اگر برای سعادت انسان  افغان  واقعآ تلاش انسان دوستانه  و نجات بخش صورت بگیرد صلح و آرامش در افغانستان و جهان امر حتمی است . در غیر آن همین  آش است و همین کاسه ها . ما بی نمیشویم و تو بدنام میشوی .   

سنجر غفاری  

 

 


بالا
 
بازگشت