خوشه چین

 خون هموطن

زمان به وسیلۀ ترانسپورتی میماند که عابرین را ازیک محل به دیگری می برد.نگران آینده می آید ومی پرسد که تکت داری یانه؟ اگر کسی تکت نداشت. از سرویس پایان میشود. خوشا به حال آینده نگران.

سیاست بازان چراغها را خاموش میسازند تا که به مقصد برسند.

عیاران چراغ می افروزند که سرانجام همه آنهارا ببینند. 

یک تذکر جدی: مصالحه عبارت است ازتقسیم نعمات مادی ویا مقامات دولتی نیست که(( طالبان ومجاهدین بین هم برسر تقسیم حرفهای ردوبدل مینمایند چنانچه که درجریان تبادلۀ نظریات گویا! یک طرف پلنگ، استخوان هموطن میجود وطرف دیگر تمساح درحال بلعیدن است.)) جان مطلب دراینجا هست که چگونه،کشورهای همسایه ومنطقه و امریکا وارپا روی منابع دست ناخوردۀ افغانستان به توافق نها ئی برسند. درپایان اینهمه داد واویلاها سرانجام بچۀ فلم موفق میشود ستارۀ فلم را(( سرمایه)) ازآن خود میسازد ومیبرد.بی ننگی وبی ناموسی ومعاملۀ غیر مشروع وطن نصیب حال. کـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی  میشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود؟

مفهوم مصالحه ازلحاظ انسانی عذرخواهی ازملت است واقراربه گناها وخطا های سیاسی است.

اگردیروزدرمیان دیگها سنگ میجوشیدسنگی را که ازروی تکبربرفرق ملت پرتاب کرد.                       

مگرامروزعیاران میخواهند که، درنقش پسرسقأ شهیدان، درنقش روئیگر، درنقش بافنده، درنقش نجار، درنقش دهقان، در نقش معلم، درنقش آهنگر،بوسه برپای مظلومان زنند.

 میگویند که حاصل تمامی جان فشانی های ثورین((هفت وهشت))عبارت ازکلاه سرگینی است که برفرق ملت سنگینی دارد.

اگر به مفهوم واقعی مصالحۀ ملی زمان مرحوم داکتر صاحب نجیب الله رئیس جمهوروقت گرداننده گان سیاستهای ملی وبین المللی که سخن را ازکجا تا به نا کجا ها کشا نیده است بازنگری نشود. همه ازدائرۀ عقلانیت خارج شده اند.

مادروطن میگوید ای فرزندان نا خلف من، ازصنف اول الی ختم دکتورا شما ازشیر مادروطن تربیت یافته اید. بخاطرتعلیم وتربیۀ شما دو وزارت،تعلیم وتربیه وتحصیلات عالی ساخته شده بود، هزاران نفر ازین مدرک معاش میگرفت. هریک تان سرمایۀ ملی کشور بودید. مفت ورایگان درنقش رقاصۀ سیاسی بیگانگان تغیر چهره نمودیدچرا؟ وچراهای دیگر ؟؟؟؟؟؟.

یکی باجامۀ سرخ نغمۀ جنگ را با دم دهل تعقیب مینمود، دیکری با جامۀ سبزهمراه با آنگ دهل وکرنا پایکوبی مینماید.

احساس ازوطن پرستی قطعاً وجود ندارد.

Quantcastپیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکی است

حرم ودیر یکی سبحه و پیمانه یکی است

این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است

گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکی است

هر کسی قصۀ شوقش به زبانی می خواند

چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکی است

این همه شکوه ز سودای گرفتاران است

ورنه از روز ازل دام یکی دانه یکی است

ره هر کس به فسونی زده آن شوخ ار نه

گریه نیمه شب و خنده مستانه یکی است

گر زمن پرسی از آن لطف که من می دانم

آشنا بر در این خانه و بیگانــه یکی است

هیچ غم نیست که نسبت به جنونـــــم دادند

بهر این یک دونفس عاقل ودیوانه یکی است

عشق آتش بود وخـــــانــــه خرابـــــــی دارد

پیش آتش دل شمع وپر پروانه یکی است

گر به سر حد جنونت ببرد عشق «عماد»

بی وفایی و وفاداری جانانه یکی است

                             «عماد خراسانی»

ازین خاطراست که وضعیت جدید «اشتباه گران متکرر» را اشاره به زنگ خطرمیدهد.درمحافل «باده نوشان» ذریعۀ یک قفاق هزاران روی دیگرافگارمیشود.

                                      ((هامبورگ))

به گفتۀ مادر وطن برای ازین تربیت یافته بودید که اول مفهوم وطن را بدانید. وطن یعنی زاد گاه، شرف وحیثیت وقارو آبرو، مفهوم آزادی را ازلای آگاهی به خود آگاهی ملی، بیفزایید، وازان مراحل پیچیده بسوی مناسبات وروا بط متقابل قابل احترام به ارزشهای انسانی وحقوق کشورها را بدانید.

عیاری میگوید بتومیگویم توای هموطن چرا تو به مانند هموطنانت چیزی نمی گوئی و نمی نویسی، دلت را خالی نکردی شکایت گرروزگار نشدی، فکر میکنی که شاید ازین بد تروتلخ ترروزهای دیگری پیش روخواهیم داشت.؟ روزی پس از روز دیگری، قدم به قدم بیشترازگذشته مارا به سوی بربادی میبرد، درین سفر تلخ ناهنجار، روزهای سیاه اندوه بار یکی پی دیگری، اهانتهای فراوانی را با لای اهانت های مرتب برای مان تحفه می آورد. لذت تلخی هرلحظه به کام زهرمی پاشاند. گویا که دعای بدمادراست به فرزند نا خلف((حاکمیت فساد پیشه وما فیای مواد مخدر)) که میگویند بخورالهی زهرزقومت شود.ازین تلخ ترکنایۀ دیگر که دشمن تورا بی وطنت مینامد. جانشین ساختن کلمۀ مهاجر بجای بی وطن،زخم ناسوری است که برجگرمیخلد،تیغی که براستخوان رسیده، نام انسان نامطلوب را درتارک تمامی صداقت انسانی ات نگین ساخته اند.  

چرا به خود نمی آئی؟ دیگرازین بد ترروزسیاه برسرت می آید.؟

کسی خواهد پرسید که توهیچ گاهی ازسرحزب دموکراتیک خلق افغا نستان زمانیکه خودت هم عضو همان حزب بودی دست بردارنیستی چرا؟

بلی سوال خوبی است.

حزب دموکراتیک دیگرآن نیست منم گرفتاربودم

 عضو افتخاری اش از سال سیزده چهل و چاربودم

باجمع رفقا ازنیم روز وپکتیا، هرات، بد خشان

عدۀ دیگر بامیان وپروان تا به شهر مزار بودم

 دوست وآشنا باهمه اقوام ومذاهب کلمۀ«خلق»

مردان جسور،کابل،ننگرهار ولغمان وقندهار بودم

عاشقی جوهر ومعرفی کنندۀ زنده گی است ندانستن ازقواعد و مراعات نکردن عشق خانه خرابی دارد

بروید بخیر پایین

 درجواب باید که این چنین پرداخته شود. چوچه مرغ ازمیان بیضه زمانیکه ایجاب می کند با فشار منقار ازداخل  تخم خودرا بیرون ازمحدودۀ بیضوی مینماید. تا درفضای آزاد به دورمادرش گردش گری کند. تاکه به دوران شخصیت حقوقی خودنایل آید. زمانیکه این شخصیت به خروس صبح مردان مبدل گشت.

هنگام سپیده دم خروس سحری

دانی که چرا همی کند نوحه گری

ناله می کشد

اسرار ازل را نه تو داني و نه من
وين حل معما نه توخواني و نه من
هست ازپس پرده ؛ گفتگوي من و تو
چون پرده برافتد ؛ نه توماني ونه من
                               «
خیام»

اظهارعجز پیش ستم پیشگان  ابلهی است

 اشـــــک کبـــــاب باعـــــــث طغیــــان آتش است ...

فضای سیاسی هروقت وهرزمان مطابق به نیازمندی عصروزمان خودش حمل میگیرد نسل نوازسیاست گذاران را درمی آفریند.

اگردرطلب آرمانی، قدم گذاشتی، کافی است که همت بلند داشته باشی.

کنون زمان نسل ازعیارا ن انقلابی است.

قانون مندی علم زراعت است که مرحوم عبد القیو صامت زمانیکه  درسال 1344شاگرد صنف یازده بودیم برای ما فهمانده بود. درقسمت تناوب زراعتی، زمینیکه امسال گندم کشت شود حاصل خو ب میدهد اگردرسال دوم کشت شود حاصلش خوب نمی آید.

 فصل درو مزرعه حزب دموکراتیک خلق افغانستان به پایان رسید. حاصلش به امراض گوناگون سیاسی(( سیا ه گک، سرخی)) مبتلا شد. قابلیت رشد خودرا از دست داده است. به گونۀ خارمغیلان از زمین باید که چیده شود. ازته چغلی، باد ریزک،جودر وزانوگک، سیاه دانه مخلوط درگندم نمیشود که دانۀ بی غل وغش وسچه را دریک بورجی دربازارتعین سرنوشت وطن عرضه کرد.

خوب است که دانۀ مرغان شود.

حزب دموکراتیک خلق ازنام خلق نا ((خود آگاه)) علیه خلق شمیشیر ازنیام کشید

زمینه های قبلی(( نا خودآگاهی)) ازمرزهای بیگانه وجود داشته است

احزاب اسلامی ازنام اسلام((ناخودآگاه)) دشمنی رابا مردم مسلمان افغانستان اعلان کرده اند.

فعالیت احزاب اسلامی درافغانستان، افغانستان را به کثافت خانۀ تاریخ کشور مبدل کرده است

زمینه های قبلی این خود آگاهی را(( برید جنسکی)) بربنیاد تئوری کمربند سبز آماده کرده بود

اولی ها را وسیله ساختند که روسها درحریم سیاسی کشورما داخل شدند

امریکائیها به استقبال بی شایبۀ دومیها تا به قربانی ننگ وناموس وطن روبه رو گردیدند.

                             خلق بی دفاع کشور همیشه ازروی بی خبری موشها را محافظ گدام مقرمی نمایند.

گرگها را به حمایۀ گوسفندان به چوپانی می آورند

            میرویم همراه با برنامۀ عیارا ن انقلابی برای((نجات))آگاهی دادن، مردمی که خود برای خود آفت می گزینند.     

به روشن فکران باید فهماند که درمیان پوقانۀ مورد نظرتان آنقدرپف نکنید که میترکد.

این توپ های اوت شده ازمیدان بازی، بادشان رفته است

دوران بعد از حاکمیت سیاسی چپ ثابت ساخت که این احزاب لیلامی شده وکهنه وکپل ازبدنۀ حزب سقوط یافته(( که مسیر اختلاف را انتخاب کرده اند)) قابلیت رشدرا ندارند.

باغهای انگوری که توسط مجاهدین وطالبان به ویرانه مبدل شده بود. خود به خود باغ نشدند. بلکه ازهرات وجاهای دیگرنهال وآب غوره آورده شد که به باغ مبد ل گشتند. یعنی درخت کلان زمانیکه از جایش بی جا میشود. دوباره سبز نمی کند. بلکه نودۀ تازۀ همان درخت یا همان جنس درهمان محیط و آب وهوا برای تاک شدن مساعد میباشد.

گفته میشود که چهاراطراف شهرویرانه ومخروبۀ کابل بلند منزلهای بلورین ازمقامات عالیۀ حزبی ودولتی کنونی بنا یافته است.خوب است که چنین شده است. خون بیگناهان به هدرنرفته است، ذریعۀخون بیگناهان، خاک این تعمیرها آبیاری ولگد شده است تا گلی آماده گردد برای دیوارکردن این بلند منزلها.

میدانید که این پولها ازکجا بدست آمده است.همه ازراه بی ننگی وبی غیرتی وعزت فروشی بدست آمده است. اینهمه همه پولها سنت سنت دربدل قطره قطره خون هموطنم بدست آمده است.زمانیکه معلمین درمکتب می رفتند چراغ معرفت را روشن می کردند.درمسیرراه مکتب کشته میشدند.ازموترها مامورین دولتی آنوقت پائین میگردیدند وکشته می شدند، با ارایۀ سند،ازطرف مراجع که این همه بی نظمیها ترتیب وتننظیم گردیده بود. پول داده می شد هرکسیکه درین استقامت سبقت می جست پول فراوان بدست می آورد. بلی این پولها به سادگی بدست نیامده است. درمقابل تخریب هر بنای دولتی برای ما رتبۀ نظامی داده می شد.

دفاع ازناموس(( مادروطن)) شرایط دیگری است که درقاموس عیاران می گنجد.                              

خون ما درکف دست ما بود.مکتب دردادن وتعمیر دولتی را تخریب کردن ازخودبی ننگی وبیغیرتی خاص کاردارد یعنی که فرهنگ کتاب سوزی. این ما ملاکان بلند منزلها بودیم که به بیغیرتی تن دردادیم،بخاطرهمین تخریبهای فراوان، مادی ومعنوی برای ما پول داده میشد هرکس که درکشتار وویرانی امارزیاد نشان می داد برایش پول فراوان میدادند.این که کارما درست بوده ویا غلط ، آینده درروشنائی حرکت عیاران انقلابی ثابت میسازد.

عیاران انقلابی

مفهوم جامع وکثیرالجوانب را بیان میدارد.

 گفته میشود که این جنبش((عیارن انقلابی)) است که مسؤولیت همه ویران گریها ی گذشته وموجود را متوجه دست اندکاران سیاستهای تخریبی وویرانگری چپ وراست درافغانستان خواهدساخت.

عیاران انقلابی مروط میشود به نسل آگاه جسور، باوجدان وطن دوست ووطن پرست دوران تکنالوژی وانترنت.     

عیاران کنونی یا به عبارۀ اصل عیاران انقلابی: برخاسته ازتضاد دواندیشۀ آشتی نا پذیرشرایط خیلی ها دشوارظالمانۀ تاریخی((جنگ سرد)) قدرتهای بزرگ جهانی میباشند جنگ سردی که همه نهادهای فرهنگی تاریخی کشورما که دارای سابقۀ تاریخی 5000 ساله بوده است گرفت.

عیاران انقلابی صداقت،وجدان، دلاوری،شهامت،وطن دوستی،آزادی خواهی، مهمان نوازی،نمک پرستی، وفا به عهد، استبداد ستیزی را ضد حکمای ظالم وستم گر،(( شاهی مطلقه، شاهی مشروطه، جمهوری ، کودتا های انقلابی پی درپی به رنگ سرخ وسبز. وهجوم آرتش سرخ اخیرش هجوم سرسام آور قوای ناتو درأس ایالات متحدۀ امریکا را ازسلک عیاران تاریخی سرزمین عیارپروربه ارث گرفته اند،میروند که درمسیرتعلیم وتربیه وپرورش جوانان نودرآیندۀ سیاسی کشور آغازاز این جمله لکه های کینه ونفرت باید که با آب وصابون محبت پاک گردد.جنبش عیاران انقلابی میگویند با هرنوع سیات های که فرجامش ریشه دشمن ازخون هموطن ما آبیاری گردد.عدم موافقت خودرا اعلان داشته ودر مبارزه برضدش قدعلم نموده بی رحمانه می کوبدش. وبیان میدارد با این عبارت  ای هموطن عزیز 30 سال درد بی وطنی ودوری از وطن خاکی که تو ازان ساخته شدی ودرآن پرورش یافتی، کنون دیدن اینهمه ظلمت ووحشی گری علیه مردم بی دفاع  تجاوزشکنجه ،درکمپها،درکشورها،غارت، دارائی ها درین جنگ طولانی وفرسایشی،بخاطر حاکمیت طولانی کشور متجاوز(( ایالات متحدۀ امریکا))برای ما درس میدهد که اعمار بلند منزلها، اسفالت سرکها ویگان کمک های مؤقتی برای جوانان ویگان مسابقات سپورتی ورکلام آن به نفع همان سرمایه گذارنمیتواند قناعت کسانی را که بوطن عشق می ورزند. حاصل نماید. میگویند که بیگانه را بیگانه بخوان کسانیکه ازبیگانه حمایت مینماید با آنها برخورد بیگانه گونه باید که کرد. این بلند منزلها هزاران نوع ساختمانهای دیگر که ازخون ملت تحت حمایت دولت نا مشروع اعمار گردید ه است. قابلیت آنرا دارد درهرزمانی که ملت بخواهد به حساب دارائیهای عامه ثبت ملکیتهای دولت نماید و حاصل فروش آن. بودجۀ باشد برای معارف بخاطر ارتقای سویۀ تعلیمی وتربیتی اولاد وطن.                                                                              به پندارعیاران انقلابی دولت کنونی اگر وجدان دارند باید بگویند که: ازقدیم گفته اند که صلاح مملکت خویش را خسروان دانند» و بس! ما نه جزوخسروان هستیم و نه صلح پسند که بخواهیم وارد حلقۀ خسروان شویم! آن قدر سراسیمه درمانده شده ایم که یکی علیه دیگر مان میتازیم، گرد وغباریکه ازین میان برمیخیزد فکرنمیکنیم این گردوغبارذریعۀ شمال به هرطرف انتشارمی یابد وبرسرتوده ها میریزد.

کشورهای بیگانه آمدند پاهای مارا درمیان بوت های تنگ گذاشتند.توجه نکردند که خود مان باید که به نمره پای خودبوت به پا بخریم.

عقل سلیم در بدن سالم است

کلاه برسرما تنگ ازین خاطر است که مانع جریانات خون ازطریق شریان به دماغ میگردد . بوتها در پاهای ما تنگ است که بیخی از حرکت باز مانده ایم.
پس سرنوشت ما به کجا میرسد

«بزرگش نخوانند اهل خرد          که نام بزرگان به زشتی برد»

بزرگش نخوانند اهل خرد          که موقف بزرگان به زشتی خرد

 بدا به حال این همه دزدان بی مروت افغا نستان. که روزمحاسبه سرحال شان رسیدنی است.

 

 


بالا
 
بازگشت