م ی هادی

 

به ادامه تبصره های خبری

 

گفته میشود مردمی که تاریخ خود را نمیدانند باید آنرا از سر بخوانند. بلی ما بعد از باز خوانی تاریخ به آن صفحه باز شدهء تاریخ کشور خود مان میرسیم که دقیقآ بر بنیاد اهداف درازمدت سیاست گزاران استعمار طرح ریزی شده است. از عقب نگهداشتن مردمان این سرزمین و خود مملکت تا دستبرد سود جویانه، تحمیل و صدور جنگ ، بحران آفرینی های ویران کن در تمام عرصه های حیات سیاسی ،اجتماعی ، فرهنگی ،نظامی ووو با اعمال نفوذ در قدرت ومحور قدرت در طی قرون از جانب همین سیاست گذاران سلطه جو وسلطه خواست با سناریو های متفاوت همه و همه نتیجه پلانگذاری همین سیاست گزاری ستم گرانه است ، که دیدگاه های واقعه نگاری و تاریخ تحلیلی با هر نوع جهت گرائی که به سرگذشت ما ووطن ما پرداخته اند این تصویر حقیقی در آن نمایان بوده است.

ما اکنون در پیامد همان سیاست ها برای بهتر سازی سرنوشت خود فکر وتوان خودرا مشغول ساخته ایم که چگونه از زیر چتر این مصائیب با بر چیدن آن خود را نجات بدهیم . ما می بینیم سلطه جویان قدیم سناریو های شانرا چگونه در اقصای جهان از آن میان در کشور ما به اجرا در میاورند.

اساسی ترین مشکلی را که همین سیاست گذاران برای ما ایجاد کرده اند، تسخیر افکار واعمال نفوذ در ذهنیت های عدهء از روشنفکران جامعه ما است. بخوبی دیده میشود که همین مشخصه قشر روشن در نسبت به نتیجهء رویکرد های این سیاست گذاریها قضاوت حق بینانه ندارند که متاسفانه همین مشخصه قشر روشن که باسیاست سرو کار دارند ظاهرأ وطن خواهی ومردم دوستی را مخرج مشترک دانسته مگر آنهای که همین وطن را خراب میکنند وهمین مردم را میکشند بنا به وابستگیهای مختلف( قومی،زبانی،سمتی) طرف حمایت شان قرار میگیرند این مشکل درهمین مشخصه قشر «روشن» دردناکتر ومخربتر است چرا که گوش،هوش وحواس عامه از این قشر الهام میگیرد. اگر ساده تر به این مساله بپردازم خواهیم گفت که وقتی بحث کشتار، انفجار، انتحار ودر مجموع سیاست های دیکته شده نیرو های مسلح جنگنده (طالبان القاعده) مطرح است همین مشخصه قشر روشن در موضع مخالف به اساس وابستگیهای مختلف به بهانه اینکه دیروز چرا پاتک سالاری بود. به نحوه اعمال طالب القاعده را برائت میدهند این در حالی است که همین مشخصه قشر روشن از جنگ وناامنی هم شکایت دارند.

این مشخصه قشر روشن وقتی به این حقیقت سرسخت تن نمیدهند که بلی دیروز پاتک سالاری محکوم بود اما اینکه امروز دیگر توپک سالاری باید محکوم شود مگر آنان بنا به همان نوع وابسته گی ها نمیخواهند واقعبینی نمایند کدام قضاوت را نسبت این مشخصه قشر روشن باید روا داشت.

سلطه جویان خوب توانسته اند این چنین استحکاکات را میان جامعه روشنفکری بوجود بیاورند تا بتوانند در پناه موضعگیری های همین مشخصه قشر روشن اهداف شانرا دنبال نمایند. ما اکنون می بینیم این اهداف را همین سیاست گذاری ها چگونه در پیوند رویکردهای خود تامین میکنند .

اعلام کشف معادن در اوضاع جاری کشور با تفاوت های احصایوی که از جانب متخصصین امریکا اعلان شد که در آغاز وزارت معادن از وجود چنین ثروتی زیر زمینی اظهار بی اطلاعی نمود ولی یکروز بعد با رقم درشتر خبر آنرا پخش نمود و گفتند نمیدانند چرا متخصصین ایالت متحده امریکا این ارزش را کمتر اعلان کرده است. ومتعاقبأ این تفاوت را نسبت دادند به ارزش اسعاری در زمان متفاوت که اشارتی به زمان کشف این معادن میتواند باشد. درحقیقت این معادن سالها قبل از طریق کارمندان موسسات مختلف با کار گزاریهای سیستم کشفیاتی در مناطق واوضاع غیر امنیتی تثبیت شده بود

اعلان کشف این معادن در اوضاع جاری چندین بُعد بهر گیری دارد که همه به ادامه وضع موجود مساعدت میکند . آنچه زمینه های آن فورأ خوانده میشود اینکه : ـــ عمال سیاست های سود و سرمایه را در این منطقه توجیه میکند واین خودبخود جنگ تقسیم سود جوئی را بر بستر سرزمین ما وتقدیر مردم ما تشدید میبخشد ـــ کشور های که تحت فشار ذهنیت عامه برای شان زمینه های خروج را میسر میسازند دو باره به منطقه ابقا میشوند ـــ و خطرناکتر از همه ایجاد روحیه سمت گرائی با اتکا به داشتن این ثروت زیر زمینی و تشدید روحیه جدا سازی که در نقشه افشا شدهء ایجاد چندین کشور جداگانه چند بار افشا گردید که چندی قبل سایت انترنتی اخبار افغانستان همچنان این نقشه را با تبصره های چند به نشر رسانید. متاسفانه باز هم این بیماری در وجود همان مشخصه قشر روشن اثر گذار شد که باری در یکی ازاتاق های پالتاکی شخصیتی در سطح در جه علمی دوکتورا که لازم نمی بینیم نامش را در این یادداشت افشا نمایم میگوید «بروید حالا فدرال بسازید حالا ما در مناطق خود ثروت زیر زمینی داریم» چنین است پیوند رخداد های که ستم گران جهان نسبت به کشور ما اعمال میکنند

 

++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

تبصرهء خبری

 

 

بحث جنگ و صلح دروضع موجود کشور ما ، بحث جنگ و صلح یک فرد مسلح اجیر به اصطلاح اردوی ملی؟ ویک اجیر جنگندهء بنام طالب نیست. این بحث، بحث تنظیم کننده گان وسیاست گزاری ها در امور افغانستان منطقه وجهان است. این بحث در مورد افغانستان بحثی است که ده ها سال قبل طرح شده وبیشتر از سی سال است که از تیوری در پراتیک جریان دارد

وقتی کشورخواستنی خود را میداشته باشیم که پیش زمینه های عوامل وضعیت موجود شناسائی گردد و اینکه صلح به نفع کی و جنگ به نفع کیست؟ تشخیص شود.

بحث طرح وترتیب فعالیت و راهکارهای سیاسی نیروهای محرک جامعه و پیش روندهء دادخواه( وحدت نیرو های هم اندیش، ائتلاف ها و اتحاد های سیاسی ) برای رفع عوامل بحران در نتیجه تعریف وضعیت جاری مطرح میباشد

آغاز تحولات دهه هفتاد در موقعیتی که جهان به دو بلاک شرق و غرب تقسیم شده بود بهانه گذار از تیوری جنگی به پراتیک جنگی را به دست بلاک غرب داد که طرح وپلان های شانرا به منصه اجرا در آورند. به اجرا در آوردن درامه های سیاسی بواسطه جواسیس دنیای غرب، متعاقبأ بر انگیختن حساسیت های دینی و مذهبی وتحریکا ت که از جانب دنیای غرب با مصارف ملیارد ها دالر اعمال شد (در آنوقت چهره اصلی وواقعی سیاست گذاری ها با نگاه عامه مردم خوانده نمیشد.) این یک مرحله از سیاست های پلانیزه شده دنیای سود وسرمایه بود که برای پیشروی شان بسوی اهداف دورنمائی آنان موفقیت آمیز بود. در پیشروی سیاست های جهان متنازع افغانستان را باآنچه در بنای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، نظامی داشت با تلفات تکاندهنده انسانی به شرایط ووضعیت موجود مبدل نمود . این واقعیت را که بعد از انصراف نیرو های مترقی از قدرت دولتی، وضعیت موجود کشور نتیجهء تحمیل نیرو های تنظیمی ، ثانیأ طالبان و ثالثأ دولت موجود با روپوش های متفاوت دست آورد سیاست گذاری های دنیای غرب است، ممکن نیست از چشم تاریخ پنهان بماند

اکنون همه رخداد های زمان جاری در کشورما همچنان باهم پیوند دارند ، وقتی از پیوند رخداد ها میگوییم، معلومدار در قبال این مساله هویت و یا چهره دست اندر کاران وکار گزاران سیاست ها و عرصه تصمیم گیریها روشنتر میگردد. رد گیری وجستجوی ریشه یابی علل وعوامل وضعیت جاری یعنی اوضاع جنگی، نا امنی، فساد اداره و اجتماع، بی باوری عمومی، نفاق در میان ملیتها،اقوام،زبانها وسمت ها، فقر، بیکاری، گرسنگی ، بیماری ، مرض، بی سرپناهی، آوراه گی، تعرضات فرهنگی وووو.... ده ها مصیبت دامنگیر مردم وکشور، ما را به شناسائی این هویت ها وسیاست ها میرساند . قدر مسلم اینکه با در نظر داشت همین واقعیت این هم نیز روشن میگردد هر آنچه واقع شده و میشود چیزی جز ازیک برنامه سنجیده شده نیست

حضور قوت های خارجی در افغانستان یک برنامه دورنمائی بود واست که اعلام گویا استراتیژی جدید از سوی ایالت متحده امریکا به آن صحه گذاشت . لذا حضور یافت ایالت متحده امریکا در افغانستان زیر پوشش جامعه جهانی با شعارسر کوب تروریزم و القاعده از قبل سنجیده شده بود. حادثه یازدهم سپتامبر که از منابع خارجی و از درون خود ایالت متحده پیرامون آن بحث های جدی صورت گرفت همه از امکان دست داشتن سیاست گزاران ایالت متحده امریکا خبر میدهد

استراتیژی جدید بعد ازسر وصدا های چند ماهه وجدالهای میانی سیاست های ایالت متحده امریکا که در بُعد زمانی کوتاه در عرصه نظامی پایان یک حرکت با نتائیج نا معلوم را مورد بحث قرار داد و یک اشارتی اقتصادی درخصوص مسایل زراعت چیز جدیددر خود نداشت، که ازاین طرح مجهول جز حفظ حالت موجود وضرورت حضور دوامدار کشور های غربی چیز دیگر را نمیتوان پیش بین بود.هر چند که در اهداف نظامی آن گفته شده که شورشیان تا سال 2010 از بین برده میشوند در نتیجه آن دو عملیات وسیع در نظر گرفته شد. یکی در هلمندانجام شد

حالا نوبت کندهار است که گفته میشود آماده گی های آغاز شده است این عملیات هم به لحاظ سوق الجهشی منطقه وهم به لحاظ ساحه نفوذ ریس جمهوری ورهبران معلوم ومجهول طالبان القاعده از اهمیت بیشتری برخودار است. رسانه ها افشا میکنند که ایالت متحده امریکا از حامیان خارجی طالب القاعده ظاهرأ شاکی است. در این خصوص از برخورد دو گانه استخبارات پاکستان یاد میشود که با وجود اخاذی ملیونها دالری هنوز مخفیگاه های طالب القاعده را در آن طرف مرز ها افشا نمیکنند ،اینهم در حالیست که اخیرأ ایالت متحده امریکا برای انتقام گیری از یک پلان ناکام انفجاری در ایالت متحده امریکا طراحان این پلان را در وزیرستان جنوبی با طیارات بی سر نشین هدف قرار داد واز بین برد. این عملیه میرساند که این صحنه سازی ها به هیچ صورت معنی آنرا نمیدهد که ایالت متحده امکان تثبیت و شناسائی مناطق پرورشی طالبان القاعده راندارد ومحتاج همکاری دولت پاکستان است

درحقیقت ایالت متحده از پاکستان خواستار حفظ جنگ و ناامنی در منطقه تا دراز مدت است لذا پاکستان تنها سرکوب کسانی را انجام میدهد که هر آن گاهی به اوامر آنان سهوأ ویا قصدأ بی توجه میشوند. این توافقات محرمانه ضرورت پیش نگری این دو متحد را تا آنجا باز گذاشته است که مقامات ایالت متحده آنرا با بیانات رسمی چنین پوشش میدهند « مقامات پاکستان هر چند شورشیان ارشد را از میان برداشت اما در کل با این پروسه موافق نیست» این در حالی است که نگاه متحدانه پاکستان با طالبان و القاعده در پهلوی مسایل بیشتر دیگر به عنوان باز دارنده هندوستان در روابط با افغانستان در چشم ایالت متحده از قیمت لازم برخوردار است

در استراتیژی جدید ایالت متحده امریکا با اداءاین که ما استراتیژی مشخص داریم کار با افراد پائین رتبه اشاره شده است. این کاری بود که سالها سال قبل آغاز شده بود. ملاقات های خصوصی با سران جنگی در داخل و در خود ایالت متحده امریکا صورت گرفته که در بسی موارد از طریق مجاری مختلف افشا و درز نموده است

جستجوی رد یابی عوامل رابطه های عوامل بحران را به شناسائی میگذارد مثلأ واشنگتن پُست مینویسد « در بیشترین ولایات دو والی وجود دارد والی طالبان ووالی دولت. والی حکومت کار های تشریفاتی را و والی طالبان کار های اساسی را انجام میدهند. یکطرف امریکا قوت ها را ازدیاد میبخشد ویکطرف طالبان به تعینات ادامه میدهند » دیده میشود که این یکی از زمینه های حفظ ودوام جنگ است چاق ساختن وچاق کردن دو نیروی جنگی با انگیزه های جداگانه است ویا اینکه بقول از رادیوی بی بی سی یک تن از نزدیکان ریس جمهوری افغانستان در این زمینه میگوید که طالبان صلاحیت داران غیر مسقیم در منطقه استند. اینها همه به حیث پیش زمینه ها و منجمله اقدامات اخیر دولت حامد کرزی که ریشه در اهداف دورنمائی ایالت متحده امریکا دارد نشان میدهد که هر اقدام وعملیه اتفاقی و تصادفی نیست

جرگه مشورتی امن که جرگه مقدماتی نیز خوانده شده است یعنی آغاز بی انجام که هر وقت برای تعین موقف ها وجا سازی ها وتحمیل سیاست ها میتواند فراخوانده شود، نیز شامل این طرح وترتیب است. سفر ریس جمهوری به ایالت متحده امریکا که به مسایل جرگه ارتباط داده شد بسیار جالب است که مطبوعات آنرا به شکلی منعکس میسازد که گویا ایالت متحده خواستار تشریح جزئیات این توافق صلح است. مگرآیا هر مهندس جزئیات طرح خود را خودش خوبتر نمیداند؟ در حقیقت ریس جمهوری ما برای باز گوئی کار خانگی خود رفته بود

جرگه مشورتی سه روزه فعلأ پایان یافت. ریس جمهورو متصدیان امور جرگه مشورتی آنرا موفق خواندند. اما ریس جرگه مشورتی برهان الدین ربانی در برابر سوالات خبرنگاران گفت که نتیجه جرگه مشورتی این است «که ما پیام نمایندگان در جرگه را برای طالبان میرسانیم که صلح کنید و قانون اساسی را بپزیرید ما منتظر عکس العمل آنها استیم» اینکه برای ریس جمهور چه موفقیتی داشته مربوط به آن میشود که صلح و امنیت به نفع اهداف دراز مدت سیاست گزاران جهان سود وسرمایه است ویا جنگ ونا امنی وحفظ وضعیت موجود در کشور که ریشه هر دو طرف قضیه از یک منبع آب میخورد

استعفای دو مقام امنیتی با تفاوت دیدگاه ها وسمت پتی های مختلف وبا شهود اینکه حوادث داغتر از این چون برهم خوردن رژه نظامی هشتم ثور، انفجارات وانفلاقات در حومه شهر ودر نزدیکی ریاست جمهوری ودر روزهای مهم دولتی هم مسئولیت پزیری های داشت که متوجه تمام ارگانهای امنیتی مملکت میشد،اما نه تنها چیزی واقع نشد، هموطنان بیاد دارند که ریس امنیت دولتی در حضور نماینده گان پارلمان سخن را به جای دفاعیه از خود در دفاع وحمایت ریس جمهوری بُرد وگفت که «اگر همین ریس جمهور نباشد کسی جانشین او نداریم» ولی اکنون ریس جمهور از جانب او متهم است که به طرح وتدابیر استخباراتی توجه نکرده است.در بارهء چهره جوان استخباراتی آقای امر الله صالح که دیگر در کابینه نبود(امید که اشتباه نکرده باشم) میتوان گفت که ظاهرأ با درنظرداشت بریدن او از یاران گذشته اش مورد توجه قرار میگیرد و به عنوان ریزرف خواسته شده برای او شخصیت سازی نمایند . استعفی آقای اتمر وزیر معرفی شده کابینه صرف نظر از بیان اخیر او درکنار معاون ریس جمهوری آقای خلیلی که در باره حادثه بهسود گفت: «تا روز دوشنبه( یعنی دو روز) وقت میدهیم اگر کسانیکه به این تحریکات دست میزنند از آن دست بردار نشوند هویت آنها را افشا میسازیم» این بیان در حالی انجام شد که عدهء از اعضای پارلمان جز خواستار استعفای آقای خلیلی بودند، این برکناری جز برنامه توازون توزیع قدرت انگلیس وایالت متحده امریکا میتواند باشد .

رخداد ها سیاسی نظامی که تازه ترین آن همین یکی دو مورد ذکر شده بالا اند و امروز بحث رسانه ها ومحافل سیاسی را نیز گرم ساخته است همه وهمه پیش زمینه های دارند که قابلیت شناسائی اند. این پیش زمینه ها همه ادامه جنگ و نا امنی را فراهم میاورد که احتمالأ گاهی به مشکل خوانده میشود و مخصوصأ در نظر عامه که نیاز به اطلاع رسانی بیشتر دارند. با توجه به این مسایل به نظر میاید که حفظ وضعیت موجود در طرح وترتیب سیاست گزاری های سود جویان خارجی وهمکاران داخلی شان مطرح است ، نه فضای امن وامان وصلح واقعی که همه هنجار های اجتماعی وسیاسی را بصورت حقیقی تحقق ببخشد

بنظر این قلم تحلیل های این چنانی یا انعکاس مجهولات متاثر کننده برای نا امید ساختن خود ودیگران نی بلکه غرض دقت بیشتر جهت طرح وترتیب راهکار های موثر تر برای رفع وضع موجود را به نیرو های پیش رونده مبارزه داد خواهانه مطرح میسازد که راهکار ها از یک طرف کارا باشد واز جانب دیگر بهانه ای را بدست ایدالوگ های سیاست توطئه نگذارد

 


بالا
 
بازگشت