اسماعیل محشور  

  

 

((ما توانایی نبرد در دو جبهه را نداریم ))

       ((اگر این ملا هست و این مکتب ، حا ل طفلان خراب میبینم )) 

 

      در زمره ی اسنادیکه ویکی لیکس پیرامون افغانستان پخش نموده است یکی هم اظهار عجز  و بیچارگی دولت مردان این کشور از جنگیدن در دو جبهه میباشد . ویکی لیکس افشا کرده است که  وزیر خارجه ی پیشین افغانستان ، داکتر رنگین دادفر اسپنتا به مقامات آمریکایی گفته است که دولت افغنستان نمیتواند همزمان در دو جبهه ، یکی با مخالفینی که از جانب  (( آی  ، اس ،،آی ))  پاکستان حمایه میشوند و دو دیگر دست اندازی و مداخلات دولت اسلامی ایران که مخالفین مارا کمک مادی و معنوی  مینماید ، بجنگد  . این  اظهارات در حالی  صورت میگیرد که روابط ایران با دولت مردان کابل آنقدر صمیمی!? است که (( جیب خرچ )) رییس جمهور و دیگر رجال دولتی از  جانب آنکشور پرداخته میشود .

       به گمان من مشکل کار ، نبود یک دولت ملی  - مردمی و زمامداران پاک نفس و بی ترس ازدشمن است . پاکستان بمثابه ایجاد گر گروه طالبان به هد ف پیاده کنند گان  پلان های  ستراتژیک نظامیگران آنکشور,  در راس  دستگاه جهنمی ((  آی ،اس ، آی ))  سر مایه گذاری کرده است و طالبان  همچون ملیشاهای پاکستان به امر آنکشور پویا هستند . و ایران به حکم تاریخ هیچگاهی به کشور و مردم افغانستان به نظر حسن نیت ندیده و نخواهد دید .  

              درین گستره که کشور از چهار طرف  توسط  دشمنان بوقلمون  احاطه شده است ) وگر گاهی یکی از آنها (( دلبری  )) میکند  ، نه بخاطر  (( گل روی  )) ماست  ، بلکه برای  ((مطلب )) خود  دلبری میکنند (    ,مشکل اصلی زمامداران دولت گونه ی کابل ،  نبود یک ستراتیژی و سیاست روشن  ملی ومیهن پرستانه ، هم در کنشهای درونی ( داخلی )  وهم در اتخاذ پالیسی در کنشهای بیرونی ( خارجی ) ، می باشد .وتا زمانیکه آن ستراتیژی و سیا ست شفاف و روشنیکه  مردم از آن آگاه باشند  ، طرح و پیاده نشود نه تنها که کاری از پیش برده نخواهد شد بلکه همین گونه آله ی دست و دست نگر دیگران منجمله همسایه ها  که هستیم ، خواهیم بود .

       در آغاز دهه ی چهل خورشیدی که سردار محمد داوود در راس حکومت افغانستان قرار داشت در یکی از مجالس وزرا ، مسوو لین به اطلاع  رسانیدند که حکومت ایران حاضر است سیتروس ما را به قیمت بالاتر  خریداری نماید ، سردار بمثابه انسان نترس و میهن دوست این پیشنهاد را رد نموده و گفته بود که این پیشنهاد باحسن نیت  نی بلکه  یک تفتین آشکارست که با یکبار خریداری کمی بالاتر میخواهند مشتری دایمی مارا از ما بگیرند و آنگاه ما مجبور باشیم که به قیمت بسیار پایینتر از امروز سیتروس حاصله ی کانال ننگرهار را بالایشان بفروش برسانیم . دشمن با اینکار خود دو هدف را بایک تیر میزند  نخست  دوستانرا از ما میراند و پس ازان ما باید نسبت نداشتن خریدار دیگر ،  محصولات خود  را بقیمت دلخواهشان بالایشان بفروش برسانیم.  اینست یک نمونه ی روشن سیا ست مستقل و شفاف ملی . 

              پرداختن جیب خرچ (رشوه ) به مسوولین به شمول رییس جمهور ، وزرا, وکلا ورییس مجلس ودیگر بلند پایگان دولتی و کمک های شخصی بیرون از کانال های رسمی از جانب  ایران  نیز بخاطر ((گل روی  )) کرزی و شرکا ,نه  بلکه بهدف بدست آوردن امتیا زا ت سیاسی و اقتصادی ، صورت گرفته و میگیرد . دولت ایران با این پرداخت هاییکه در سطح دولت ها خیلی ناچیز است ، نه تنها   امتیازاتیرا  که بالاتر از ملیاردها ارزش دارد ، بدست میآورد , بلکه بااین کنش مزورانه  ، سوی تفاهمات جدی ایرا  بین دولت افغانستان ودوستان بین المللی ایکه باخون و ثروت آنرا یاری میرسانند ، ایجاد کرده و ایجاد میکند .

    ملا های مزور و چالباز قمی ، با همین بازیهای شان توانسته اند که چند هدف را با یک تیر بزنند . دولت مردان مسلط بر کابل را (( سر خم )) و ((دهن پر آب ))  ساخته ، وسیله ی پیاده ساختن اهداف کوتاه و بلند مدت خویش قرار دهند ، امتیا زات بزرگ اقتصادی و سیاسی خارج از انتظار بدست آورند . و هرزمانیکه خواسته باشند بدون هراس این کشور را گوشمالی دهند  .  متوقف ساختن تانکر های تیلی را که درین کشور ضرورت حیاتی به آن وجود دارد ، میتوان نمونه ی روشن آن دانست . درین راستا ایران انتقام توهین  های تاریخی خود را نیز از افغانها گرفته و میگیرد . آیا توهینی بالاتر ازین که معاون اول رییس جمهور یک کشور برای گرفتن اجازه ی حرکت چند عراده تانکر به تهران برود وجود دارد ؟

        توهین آمیز تر اینکه   ، عذ ر و زاری آن مقام نیز پذیرفته نشده و تا حال تانکر ها اجازه ی  حرکت نیافته اند . اینست  نتیجه ی  نخستین وکوتاه مدت جیب خرچ و رشوه گیری از بیگانگان . لذا (( عاقبت بخیر )).

               آخند های قمی به سرکردگی شهید زنده ( ملا خامنه یی )  افغانستان را  مستعمره و مردمش را غلامان خود می انگارند . اگر چنین نیست سردمداران رژیم آخندی یورش وحشیانه ، غیر انسانی و ظالمانه ی سپاه بد نام و خونخوار پاسداران را بالای افغانان غیر مسلح ، بیگناه و مظلوم  چگونه توجیه میکنند ؟ نمادهای دلخراش زخمی و کشته شدن بیگناهان و لبخند های پیروزمندانه ی !؟ اوباشان سرحدی ایران ،  رسواگر ماهیت غیر  انسانی رژیم آخندی بوده میتواند وبس . همچنان این رویداد و رویداد های مشابه پیش ازآن به سردمداران دولت گونه ی کابل میفهماند که بر روابط برده مآبانه ی خود با دولت آخندی  تجدید نظر نمایند .

      با این حال  وبا این احوال روشن است که در دو جبهه نی که در یک جبهه نیز نمیتوان رزمید . وگر پروسه بهمین منوال ادامه یابد ، آینده ی بسیار تاریک و خطیر انتظار  کشور ومردم مارا میکشد .

                     ((اگر این ملا هست و این مکتب ، حا ل طفلان خراب میبینم )) 

                                                                                                                    پایان

 

 


 


بالا
 
بازگشت