نویسنده : حشمت الله آروین

وکلای منتخب در پارلمان آینده؟

 

 افغانستان بنا به اثر مداخلات مذبوحانه و سیاست های تطاول منشانه  درطی سه دهه بوسیله ای گروه های وابسته به سازمانهای جهنمی جنگ افروزو ویرانگر که هیچگونه دلیل مقنع را نمیتوانند در راستای مشروعیت بخشیدن به درگیرهای منطقه ازکادراخلاق اسلامی وانسانی ارائه دهند  ، در روند انتخابات پارلمانی و ولایتی ، درآستانه ای توجع قرارگرفت.

کرزی بمنظوراستحکام گسترش اهداف سیاسی خویش در حمل سال جاری ظاهرآ با سخنان شدیداللحن خود امریکا و کشور های خارجی را در رابطه به رد فرمان تقنینی وی که ازطرف پارلمان مورد تائید وتصویب  قرارنگرفت، محکوم وعامل مداخله درامورافغانستان قلمداد و دست بیک تزعزع زد.

 سخن رانی کرزی توجه ای همه نهاد های سیاسی داخلی ، خارجی ومقامات امریکایی را بخود جلب و روی آن استدلال و قضاوت های متفاوت وغیرعملی که احساسات کشورهای مذکوربرانگیخته باشد، صورت گرفت. اما پارلمان افغانستان بازهم بدون تغیر درافکار ونظریات شان درجهت عدم رسمی شدن فرمان تقنینی و تعدیل آن به قانون اساسی افغانستان تاکید و تمرکز به رعایت ازاصول قانون اساسی افغانستان کرد.هرگونه تعدیل جدید را درقانون اساسی افغانستان که مغایر منافع ملت باشد، رد مینمایند .  کرزی از موضعگیری سیاسی خود در ازاء پارلمان هرگز کنار نرفته فرمان تقنینی مذکور را رسمآ نافذ و نشریه ای آنرا در اختیار کمیسیون انتخابات سپرد. اما تا جای که دیده میشود ، بنا بدستور وزارت عدلیه کار کمیسیون انتخابات باوجود تنش های موجود ناشی از بروزدرگیری های که بین پارلمان و ریاست جمهوری افغانستان بوقوع پیوست، مطابق به قانون جدید در نجوی سیاسی قرارگرفت . بهرصورت منظورو نگرانی ازورود وکلای منتخب تازه نفس در پارلمان آیندۀ افغانستان است، که توجه اقشار جامعه بخصوص توده های زحمکش و رنجکشیده را در مورد سرنوشت آینده شان که آیا بدست کی وکدام قشرجامعه  رقم خواهد خورد، بخود معطوف میدارد. اگر سرنوشت توده های مستضعف جامعه را طوری استدلال نمائیم . با این شرح خلاصه میگردد. سرنوشت قشرمستضعف درجامعه بدست گروه های قدرت سالار که رابطه با باند مافیای مواد مخدر دارند، قرار خواهد گرفت . زیرا تجارب سه دهه نشان داد .علیرغم این که مبارزۀ  گروه های سلطه طلب میهنی و مردمی نبود ، بلکه تلاش آنها صرف درجهت تشکیل و ایجاد یک ادارۀ ناسالم بود ، که بتوانند هزینه های هنگفت مالی ، قدرت سیاسی و نظامی را ازاین رهگذر فراهم و تدارک نمایند. اصول و پرنسیب روش کارباند مافیای مواد مخدر رویگردان ازعقاید مذهبی ودست زدن به جنایت است . دال ملت مستضعف افغانستان درطی سه دهه شاهد جنایات برخی از گروه های متعصب وعقبگرا وابسته به استعمار بودند و هستند، که درابتدا شعار آنها دفاع از تمامیت ارضی ونوامیس ملی افغانستان وتامین رفاه  وآسایش ملت بود . اما درفرجام بمنظور رقابت های سلطه طلبانه دست به کشتارملت مظلوم زدند، به همه وعده های آتشین و دروغین خویش جفای بس بزرگ و نا بخشیدنی را برای ملت مستضعف افغانستان به ارمغان دادند ، و دروازه های امید وآرزو ، حتی امنیت را با حملات بمب های انتحاری بروی شان مسدود کردند. بیش ازهشت سال ازحاکمیت سیاسی کرزی با حمایت و پشتیبانی بی دریغ جوامع جهانی و سازمان ملل متحد در رابطه به تامین امنیت ، باز سازی و مبارزه با پدیدۀ شوم تروریزم سپری شد. اما بحران سیاسی و نا امنی ها هنوزهم کاهش نیافت .تشدید واخطاریه طالبان با حملات انتحاری درحومه شهرهای افغانستان درهر روزجان فرزندان این کشوربیگناه را می بلع. فضای عدم اعتماد سیاسی وتوافق ملی بین کرزی وپارلمان ودیکر گروه های سیاسی وابسته ، هنوزهم  شدت بیشتر را بخود کسب و ملت به ماتم نشسته را در گروگان گرفتند.

 

تشدید بحران سیاسی وعدم فضای اعتماد بین پارلمان و کرزی تا سرحد ازهم متلاشی و پاشیده شد، که حتی کرزی هیات اعزامی شورای ملی را بحضور خویش در رابطه به گفتگوای رد فرمان تقنینی ، نه پذیرفت.

سوالاتی اذهان عامه را موشکافانه بکاویدن میگیرد.چه دلیل و انگیزه باعث ترتیب و تدوین فرمان تقنینی وفرستادن آن جهت تصویب وتایید به شورای ملی از جانب کرزی شد، که در فرجام با صدوراکثریت اعضای شورای ملی به عدم رای  فرمان تقنینی مذکور ، جدائی و تنش را بین این دو نهاد تصمیم گیرنده بوجود بیاورد؟

آیا درچنین شرایط بحران ناهنجار سیاسی وعدم امنیت، موضعگیری کرزی در ازاء پارلمان منطقی وقانونی پنداشته میشود یا خیر؟ کدام ارگان باصلاحیت که تحت تاثیر نفوذ قدرت های داخلی و خارجی قرار نداشته باشد ، وجود دارد که  بتواند با خاتمه دادن بپایان این سناریوی ناشی شده ، قضاوت وعامل اصلی ایجاد تنش ها را برای ملت عذاب دیده معرفی نماید ؟  

 

کرزی خود ادعاء میدارد، که بدون توافق ومصالحه ، حتی با مخالفین دولت  استقرار تامین صلح وثبات و راه  های پیشرفت درکشورغیر ممکن است . از این جهت طرح آشتی و مصالحه ملی را پیشنهاد مینماید. مگر آیا اینرا فکر نکردند، که با موضعگیری سیاسی شان در قبال پارلمان طرح مصالحه ای ملی را زیرسوال قرار میدهد؟

 خیر از سوالات صرف نظر، روی بعضی نوشته های که توسط تحلیل گران سیاسی ازجمله احمد رشید نویسندۀ پاکستانی که  کرزی و سیاست آن را به بحث کرفته است ، توجه را بآن معطوف ونظر آنرا دربعضی قسمت ها بشدت رد مینمایم.

احمد رشید چنین می نویسد: رئیس جمهورکرزی این را میداند که بدون حمایت امریکا تلاش ها برای مذاکره با طالبان به جایی نخواهد رسید. این مقاله توسط واشنگتن پست در مقاله ای تحلیلی احمد رشید روزنامه نگار پاکستانی  موضوع مذاکره با طالبان و سفر رئیس جمهورکرزی به تحلیل گرفته است.

کشور های همسایه و تعداد زیاد افعان ها بر این باورند که بازی های قدرت برای نفوذ در افغانستان بعد از بیرون رفتن نیرو های امریکا آغاز شده است . نظربه برنامه ای  امریکا طرح کرده است تا 14 ماه بعد امریکا خروج از افغانستان را آغاز خواهد کرد.برای کنترول اوضاع در آیندۀ افغانستان رقابت ها بین پاکستان هندوستان ایران و شوروی شروع شده است . در این مورد رشید می نویسد، که تشنج اخیر بین کرزی رئیس جمهورو کاخ سفید تا حدی آرام شده که قسمآ این عمل از برکت تلاش های جنرال ستانلی مک کریستال قوماندان عمومی نیروهای امریکا و ناتو درافغانستان صورت گرفته است. یک بخش از این مشکل موقف امریکا درمورد مذاکرات حکومت افغانستان با طالبان می باشد. به نوشته احمد رشید اردو پاکستان اکنون برسیاست خارجی این کشورتسلط کامل دارد.از این رو تصامیم پاکستان در رابطه با افغانستان بیشتر به جنون که اردو این کشور علیه هندوستان وجود دارد ، متمرکز خواهد بود.

جواب به نامه ای احمد رشید روزنامه نگار پاکستانی!

امریکا هیچگاه قصد و ارادۀ خارج شدن از افغانستان را الی شکست طالبان ندارد. نویسنده بخطا رفته است ، که امریکا 14 ماه بعد خروج از افغانستان را آغاز خواهد کرد، و برای کنترول اوضاع درآیندۀ افغانستان رقابت ها بین   پاکستان ، ایران ، هندوستان و روسیه شروع شده است. شاهد منظور احمد رشید بازهم به باورازتکرارجنایات پاکستان بین سال های 1992 الی 2001 در افغانستان باشد، که پاکستان صریحآ با حمایت ازگروه های چون طالبان و حکمتیار درامور داخلی افغانستان مذبوحانه مداخله کرد . اگرچنین اندیشه و استدلال در ذهن مذکورمستولی شده باشد . هرگزبه حقیقت نخواهد انجامید. دال هرپدیده به زمان وشرایط وابستگی ورابطه به نسل های نوین دارد . اذهان نسل های نوین درجامعه سازنده و مترقیتر از نسل های گذشته میباشد، که با خلاقیت علوم پیشرفته ، پدیدۀ نوین را درجهت تعالی وترقی کشورکه ازضروریات و نیازمندی های جامعه محسوس میشود، جاگزین و مسیرحرکت آنرا درمقابل محو کامل پدیده های زشت وشوم گسترش میدهد. اگرامریکا بخواهد افغانستان را قبل از وقت ترک بگوید.این یک حقیقت مسلم است ، که آسیای میانه را بازهم دچار یک مصیبت بس بزرگ میسازد. اما اینرا هم میداند که خطردرگیری درآسیای میانه امریکا وکشورهای غربی را هرگز آرام نخواهد گذاشت. ازجانب دیگر امریکا وانگلیس حامی پاکستان درمنطقه ای آسیای میانه استند. اگر امریکا افغانستان را ترک بگوید، بمعنی اینست که پاکستان را ترک گفته ، و پاکستان دربین بزرگترین رقبا ویا دشمنان خود که درطی سال های متمادی به غیراز کینه ونفرت دیگراثراتی اخلاقی را به آنها بیادگار نماند ،  درصورت تکرار مداخله ، مشت وخمیر وبضررتجزیه ای آن تمام خواهد شد. از اینرو امریکا و انگلیس مجبور وناگزیر استند ، که بخاطر حفظ استقلال آیندۀ پاکستان راه ای حل بحران سیاسی را مطابق به مقتضیات عصرنوین  بدون درنظرداشت بمنافع آن درمسایل افغانستان جستجو نمایند.

 

2.5.2010

 

 

 


بالا
 
بازگشت