كابل جان داغ ديده!

ای زاد گاه و قرار هفت پشت ما.

تا كي عزادار خواهي ماند؟

تا كي سرنوشت و زمام تو را از كف مان بربايند؟

ما صبوري كرديم، تاراجگر مغرور شد.

اگر چه قطره هاي پراگنده بي پناهيم.

بيا در پاي هم دريا بسازيم.

ما فراوان هستيم.

ما هزاران هستيم.

 

 

 

زندگی نامه

           مـن محـمـد ابـراهیـم رسولی ولد حاجی عبدالرحمن متولد سال 1349 در مـحـل نو آباد ده افغانان و سکونت فعلی کارته پروان مربوط ناحیه دوم شهر کابل .

           تحصیلات خود را در رشته کریـدیت انستیتوت مالی و اقتصادی وزارت تحـصیلات عالی در سال 1372 به پایه اکمال رساندم.

           متأسفانه با فراغـت از انستیتوت فصل جدیدی ازجنگهای خونین درکشورآغاز شد و بالاثر آن شانس خدمت در اداره دولتی برایم میسر نگردید.

           مـن بـه هـیچ سازمان سیاسی و تـنـظیـمـی عضویت نداشته ام، اما این بمعـنی بی تفاوتی و بیطرفی عقـیم تفسیر نشود. زیرا در برابر بی عدالتی، جنگ، خونریزی، سفـاکی، مــزدوری، اسارت چپاول و تـبـهکاریهـا منحیـث تماشاچی قرار نداشته ام،  بل خط درشت و قــرمـز موضع گیری من و میلیون ها نفر از نسل جوان این مرز و بوم با هم یکی و حاوی این پیام است.

 

ما انصاف می خواهیم و ظلم زمانه را نشانه گرفته ایم.

 

          ایــن شـعــار در واقــع بـــیــان فـشـرده آرزوهای تحقـیـر شده و آرمانـهـای سرکــوب شـده میـلـیــونـها جـوان و زن و مـرد ایــن مـلک است که بخاطر تحقق آن به استـعــانــت خـداوند متعال مصممانه میرزمند. من اطمیـنـان کامـل دارم کـسانی کـه روزهای تــلــخ و تـیــره را در ایـن وطـن دیده اند به چیزی کمتر از تحقق (انصاف و حق)  راضی نمیشوند.

           با حـمـد و شـکـران از پـروردگـار عالـمـیـان که من احتیاج به معاش و مدد اضافی نداشته

شغـل و مصروفــیــت تـجـاری دارم و از راه مشروع ارتزاق میـنـمـایم.

         با کسب دعا، اجازت و تمکین از اوامر وطندارانـی که با مـن مـعـرفت نـزدیک دارنـد بـه خاطر اجرا و تـبـیـن از خواسته های مشروع شان،  خــود را در جـایـگـاه وکـالـت کانـدیـد نـمـودم.

         با تأسف فراوان اینکـه پدیده شرم آور خـریـد و فـروش کارت به حـیـث یک امـتـعـه در جامعه ما، مروج گردیده  که این خود در واقع خرید و فروش آرا و عقاید آدمیـان است.

        هـمچــو عـمـلکـرد  زمـینه ساز برای ورود تـبـهـکاران بـی انـدیشه در درون پارلمان کشور خواهد بود، که ایـن خـود جـداً پـیـامـد نـاگوار دارد، ضمن محـکـوم و مـردود شمردن آن،  از تـمام شخصیتهای خبیر،  خیر اندیش، مسلمان و متـعـهد احتراماً میطلبم تا حتی المقـدور در جـلـو گـیـری این نابهینه اندیشیها بخاطر حفظ مصالح علیای کشور مساعی بکار گیرند. 

         برهـمگان است تا با احـساس مسئـولـیـت دیـنی و مـیهـنـی و بخاطر حـصول رضای خداوند بدور از تنگ نظری های سیاسی با  آینده نگری به شخص مورد اعتماد خویش که از وی شنـاخـت حاصل نـمـوده باشید و نیز اهـلـیـت و شخصیت این جایگاه عالی را داشته باشد، اعتماد نمایید.

 

 

 

 

                                                                    

 

اهداف

مبارزه برای حاکمیت قانون اعاده نظم، دفاع و دستگیری از مظلومین.

        

         من محمد ابراهیم رسولی از لحاظ خط فکری و سیاسی به هیچ یک از سازمان های چپ و راست سیاسی تعلق نداشتم همچنان هر نوع تعصب و خشونت را محکوم و هیچگاه وطنم را ترک نگفته ام  و روزهای دشوار، تلخ و شیرین زندگی را دروطن و کنار هم میهنانم سپری و  در برابر تند بادهای تباه کن که از هر سمت و سو وزیدن گرفت استقامت نمودیم و نیز از خشم و تازیانه حکومات گذشته مانند سایر هم وطنانم درامان نبودم، واقیعت های تلخ و زمخت اجتماعی را آنطوریکه بوده دیده و شجاعانه انعکاس داده ام و در نهایت  به این باورم که برای همیشه جای تفنگها را منطقها بگیرد.

هموطن عزیز!

        اجازه دهید تا از جایگاه یک کاندید شورای ملی با حدود صلاحیتهای قانونی  سخن گویم نه از موقف یک رئیس جمهور!

 من به وعده های کلان،  فریبنده، دروغین واز پیش طراحی شده و غیر عملی باورمند نیستم.

       نمیخواهم عوام فریبانه وعده بسپارم که در ساحه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی  چنان برنامه های رنگین، طویل و عریض را تحقق میبخشم و مدینه فاضله بنا میکنم و در یک شب آن راهی را طی میکنم که دگران عجز آوردند. متأسفانه هستند اشخاصی که برای رسیدن به مرام خود اعلامیه های زیبا و بیانیه های فریبا و پر طمطراق میدهند و تا میتوانند دروغ میگویند، از این رو یک جو بی اعتمادی و بی باوری وسیع،  محیط و ماحول ما را فرا گرفته و نیز توسعه نیافتگی فرهنگی جامعه بنا بر بسترگسترده بی سوادی و بی نوایی های سیاسی و اجتماعی قوام یافته، قوه تمیز وتشخیص در اکثریت نا آگاه مردم در راستای تحولات جاری کشور در حد خیلی نازل قرار دارد.

 

فلهذا نباید از چنین فضای مخشوش و تاریک سؤ استفاده کرد و به نحو اغراق آمیز به مردم وعده های غیر عملی سپرد، مرا عقیده بر آنست تا حیاتی ترین و فوری ترین نیازمندیها و محرومیت ها درک شود.

همه گواه بر آن هستیم که هر روز صدای حزین هموطنان مان آدم و عالم را فرا گرفته

لذا برای شنیدن ، گوشهای شنوا، برای دیدن مظلومیت ها چشمهای بینا و وجدانهایی بیدار به کار است در اینجا  الزام بر آن میدارم تا از اطاویل سخن بپرهیزم و بصورت موجز اهداف خویش را  چنین تصریح بدارم.

          در صورتیکه به من اعتماد کنید و با حمایت و آرای شما بزرگواران  در جایگاه وکالت پیروز شوم، اهداف و اولویت های زیر را مطرح و در تحقق آن مساعی مستمر را به کار میبندم.

         شورای جامعه کابلیان اعم از علما، روحانیون، بانوان خردمند، محاسن سپیدان و جوانان را برای مقاومت های معقول فکری به مرام اتحاد و یک  پارچگی کابلی ها  تأسیس میدارم تا این شورا  ماهوار در باره حل و رهیافت حیاتی ترین مسائل اجتماعی و حقوقی شهروندان کابل با ابداع نظریات سازنده،  تشکیل اجلاس داده و نیز به این موارد بپردازند.

      الف: مطالعه راهکارهای برای پیشگیری یک راهبرد ملی و رئالیستیک آگاهانه و خرد ورزانه جهت زدودن بحران ها.

       ب : رهیافتهای قانونمند  روشن جهت بیرون رفت از تنگناها و بن بست هایی که عمداً و پلان شده در عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایجاد گردیده.

       ج: تلاش ممکن برای ایجاد شغل مناسب برای ده ها هزار نفر از بیکارانی که  به عناوین مختلف به حاشیه رانده شده اند و بحیث اردوی محرومین جامعه تبدیل گردیده اند .

       د: طرحهای برای انفاذ قوانین که قادر به پیش گیری از فساد اداری و انواع انحراف اجتماعی در کشور باشد

      و: مساعی جهت تقویت احساس تعلق به کنش جمعی که از جانب شبکه های معلوم الحال، سخت جریحه دار ساخته شده و احساس از خود بیگانگی، بی باوری تعصب و نفرت از همدیگر را طور یکسان  بین مردمان کشور ما بذر نموده اند.

مزید بر آن شورای کابلیان با اهتمام و توجه به موضوع  به چنان اقدامی متوسل شوند تا احساس از دست رفتگی دوباره در جامعه ما اعاده گردد به جای نا امیدی ها مجدداً اعتماد تقویت گردد.

از جانب زورمندان نتنها منافع مادی و اقتصادی ما تاراج شده بلکه مهمتر از همه اخلاق انسانی و غرور ملی مردم ما را به تباهی کشانده است. نه نتها جوانان ما کشته شده اند بلکه مهمتر از آن جوانی و کاکگی را در جامعه ما نابود کردند نه تنها زنان و دختران ما تحقیر و سرکوب شده  بلکه احساس مادری، دختری و حس زن بودن در جامعه ما تحقیر و نابود شده است.

وطن داران عزیز!

شورای جامعه کابلیان متناسب با اقتضای نیازمندیها عندالموقع متوسل به اقداماتی  پیش گیرنده ای خواهند شد  که در گام نخست انسان وطن مان را از بند بیکاری و بیماری نجات داده  و با دوری از اغراق ....................................................................................!

 

حداقل از نان مستغنی سازند.

 

                                                                  (والله المستعان العلی والعظیم)

                                                            محمد ابراهیم رسولی

 

 


بالا
 
بازگشت