نگارنده :څارنیال: عبدالحلیم معرفت الماس تحلیلگر

(سنگاپور)

 

آیا دولت امریکا درپالیسی خروج از افغانستان مرتکب خطانیست؟

 

آیایک بحران جدیدعدم توافق وهماهنگی دامنگیر امریکا ییان است؟

آیا امریکا ییان افغانستان راویتننام دهه شصت ،سومالیا دهه هشتاد وافغنستان دهه شصت مینامند؟

 

 

این همه حدس وگمانهایست که تجزیه وتحلیل آن دوستان ومتحدان امریکا را سرگیچه ساخته است.

از زمان ورودقطعات خارجی تحت نام ایتلاف وآیساف خود دو گانگی دربین آرایش قوتها وتفاوتی درصلاحیتهای آنها موجودبوده است.

کشورهای کوچک بعنوان متحدین گوش بگیر،عمل کرده وصرف سعی کرده اند نظریا ت خودرا دربگومگوهای ضعیف وناتوان جلسات ناتوکه تا کنون هیچ پیامدمیمونی را به مردم مانداشته است اشتراک نموده اند.

بحث بعدی اینجاست تاجاییکه نتایج عملکرد ها ،بررسی میگردد .درمساعی مشترکه این قوتها معایب جدی ذیل بود وهنوز هم ادامه دارد:

1-        عدم هماهنگی  قوتهای بین المللی که هرکس  خودسرانه در جغرافیای تحت نفوذش بخاطر دفاع از خود نه در نظرگرفتن مثمریت وموثریت آن دراوردن امنیت به مردم ما بعنوان یک اصل .

2-        درنظر نگرفتن هماهنگی با قوتهای افغانی درعملیاتهای نظامی.

3-        تحریکات پس پرده درعقیم سازی پلانهای امنیتی.

4-        عدم مومجودیت یک استراتیژی واحد وکارای دولت امریکا درتنظیم عملکردهایش.

5-        ناتکمیل ماندن تطبیق معاهدات بن (سریان حقوقی تطبیق آن الی تکمیل ایجادادارات دایمی کشور ماکه اردو وپولیس) منجمله آن بوده میتواند.

6-    عدم استقرار قوای ناتو درسرحدات وبرعکس تمرکز آن دربین شهرها ومحلات مسکونی اهالی بی دفاع ملکی.

7-        شدت ووفرت تلفات مردم بیچاره وبی دفاع غیرنظامی ما که تنها در کمتر از ششماه اول سال روان به (30%) نسبت به سال روان تزییدرا نشان میدهد.اگرچه مسولیت (70%) این تلفات بعهده مخالفین گذاشته شده است بازهم محاسبه ما ازجان باختن مردم ما میباشدولوبدست هرکس باشد.

8-    ساختن جیره وارقوتهای مسلح کشورآنهم بشکل بسیارکندوبطی.

ایجاد درزدرمقامات عالیه دولتی بالخصوص نظامی امریکا طوریکه موضوع گوشه گیری جنرال مک کرسیتال وکنفرانس اخیر جنرال ارشد ارتش آمریکا دررابطه جدول زمانی خروج قوتهای امریکا درجولای سال 2011( اخطار داده است که جدول زمانی تعیین شده توسط دولت این کشور برای شروع فرآیند خروج نیروها از افغانستان باعث تشویق طالبان می شود.

ژنرال جیمز کانوی، فرمانده سپاه تفنگداران دریایی آمریکا، گفت که این جدول زمانی - که ژوئیه 2011 شروع می شود - "به دشمن ما انرژی می دهد.")

چنانچه جنرال دیویدپتریوس قوماندان عمومی ایتلاف وناتو درافغانستان چندی پیش درمصاحبه خود گفته بود:( دیوید پترائوس گفته است وحدت عمل فوری ترین نیاز برای شکست طالبان است.)

ولی اکنون با گذ اشتن پا به خط قرمزگیتس وزیر داع برعکس عمل میکند.

9-    عدم موجودیت یک میکانیزم کارا جهت مصرف کمکها ی مجمع انکشافی افغانستان درعوض سپردن ان به دولت افغانستان .مصرف مستقیم وخودسرانه آن توسط موسسات وسازمانهای کمک دهنده.

10-           عدم موجودیت یک مرکز انسجام کمکها وایجاد روحیه حسابگیری در مصرف آن.

11-           تشدید بحران اقتصادی کشورما وعدم اتخاذ تدابیر رفع آن.

12-           آلوده شدن دامن دولت افغانستان وسرایت آن به سطوح رهبری.

13-           عدم جدیت دولت افغانشتان در مبارزه با فساداداری.وناتوانی درین مبارزه.

14-           عدم صداقت درهمکاری همسایگان کشوربادولت افغانستان وایالات

البته بحث روی این نیست که ما وهرکس دیگر بتواند چند وریانت را جستجو ویکجا کند وبعنوان یک مضمون دربیاورد بلکه این موضوع مستلزم دقت وتعمق بیشتروجدی میباشد.

ودیدگاه ما مینمایاندکه شاید انهایی که به کشور ما یکبار هم سفری کرده باشند ممکن برداشت شان برداشت همان کرستال، کانوی وغیره نظامیان امریکایی باشد حتی اگرآقای گیتس وسایر مقامات عالیه وصالحه امریکا هم باشد زیرا دیداینهادیدعملی وعسکری است که عملا دررویارویی با رقبای نظامی خود قراردارند ( مایک ضربالمثل افغانی داریم

(میسوزد جاییکه آنجا شعله های آتش وجود دارد) لذا بنظربنده که شاهد قوول معروف ببرک کارمل قبل از ترک شوروی ها از افغانستان گفته بود (بابرامدن قوای شوروی ازافغانشتان،حمام خون جاری میگردد). اکنون امریکاییان را این تهدید جدیدعطف توجه عمیق ضرورت است وبدانند که چه مکافاتی را دردهه های شصت ما وهشتادسومالیابدست آورده  وتقدیم جهانیان نموده اند که تنها دزدان دریایی آن کفایت همه را میکنند.

من فکر میکنم که عدم کفایه ازتحلیل اوضاع خواهد بود که رهبری یک دولت به نظریات متخصصین عرصه مربوطه خود ارزش قایل نشود؟.

من درنامه سرگشاه ایکه تحت عنوان (نامه سرگشاده یک حقوق دان افغان به روسای جمهور امریکا وافغانستان ) درجنوری 2010نوشتم وبا تشکرااز موسسه محترمیکه آنرا به آقای ریس جمهموری امریکا تسلیم داده است،در نامه فوق اشتباهات هشت ساله امریکاییان رابررسی نموده وبا هشت دلیل التیماتوم ششماهه ریس جمهور امریکا به دولت افغانستان رادرمورد مبارزه با فساداداری ردودرطرح (32) ماده یی میکانیزم مبارزه بافساداداری را پیشنهاد نموده بودم

(نوت :طرح مذکور قبل از اعلام استراتیژی جدید جلالتماب اوباما درمورد افغانستان واعلام کابینه آقای کرزی صادر گردیده بود این نامه سرگشاده که درسایتهای محترم (خاوران،آریایی وتول افغان. که نسخه سوم تصیح آن دراخیربه نشر رسیده قابل دسسترس میباشد)

کنون این سوال مطرح است که من یک مثال بسیار ساده ارایه مینمایم:

با مرغ همه ما آشنا هستیم مرغ (مادر) بهر جاییکه حرکت میکند چوچه های ان از عقبش درحرکت می افتند وبدون مادرازخوف پشک که دشمن درجه اول شان هست بطریقه جداگانه زندگی کرده نمیتواند. دبنال مادرمیروند.

ببینم:

نقطه آغاز جنگ افغانستان ویا کدام جای دیگرهم نبود بلکه (نیویارک) میباشد.

بنآ درحالیکه امریکا علاقه با جنگ رانداشته باشد سایر کشورها آیا این علاقه را بدون آن

( امریکا) متبارز میسازند؟

مسلمآکه نه.

دوم:

اگرامریکا خروج قطعات خودرا از افغانستان آغاز کند سایر کشوها دست به الاشه تماشای خروج امریکاییان را مینمایند؟

یقینآ که نه.

سوم:

آیاجنگ متوقف میگرددوآلام آن دامنگیرآقایان امریکایی واروپایی نمیگردد؟

حالا یک تعریف حقوقی داده شود:

اگر امریکاییان مستند به قطعنامه (1298) شورای امنیت سازمان ملل متحد که التیماتومی بود برای طالبان در مورد استرداد اسامه بن لادن درغیر ازآن به عکس العمل نظامی مواجه خواهنددگردید.که طالبان به التماتوم صادره اعتنایی نکرده سرانجام به واکنش نظامی مواجه گردیدند.پس تصمیم درمورد خروج قطعات آنها که خودراجزآیساف (قوای همکاربین المللی میدانند تصمیم خروج هم باید نزد سازمان ملل متحد باشد نه دولت امریکا که مستلزم بحث نمیباشد زیراصلاحیتها همه مطابق منشور سازمان ملل متحد وشورای امنیت مشخص میباشد..نظر دولت افغانستان هم بکلی شرط اساسی مسله میباشد.

این سوالاتی هست که نه بشکل دیپلوماتانه بلکه بشکل واقعبینانه جواب ارایه گردد.پاسخ به آن میتواند مسولین ودست اندرکاران رابیک تصمیم عملی وواحد دولت های افغانستان ،ایالات متحده امریکا بکشاند. وآنها یکجا بامخالفین مسلح که خستتگی جنگ چهار دهه رااز ماکرده زیاده تراحساس مینمایند گزینه های جدید را بحیث یک (الترناتیف نجات ملی ) از جنگ مطرح بحث کنند.

درینجا به هریک امریکاییان ،دولت افغانستان ومخالفین بمثابه طرفین درگیر لازمی خواهد بود تا به اصطلاح از( برای جلوگیری از تراژیدی کسب وحفظ قددرت که خطر جدی تطبیق پلانهای دشمنان تمامیت ارضی که هرآن نشسته درکمین تجزیه اند ) دریک فضای انعطاف وگذشت ملت بیچاره وبدبخت مان رااز پرتگاه امحابکشند.

درغیراز آن ملت بیچاره ما اگرهرچنددستان خالی هم با شد این خاک ،خاک مقدس اولیای کرام بوده با آه وناله خودعاملین وآفرینندگان تباهی ملی خودرانمی بخشدولو هرکس باشد.

چنانچه بیدل سخنورگوید:(بترس ازآه مظلومان هنگام دعاکردن-

                                                 اجابت ازدرحق بحراستقبال می آید)

مورخ3سنبله 1389مصادف به 25اگست 2010

 

 

 


بالا
 
بازگشت