نجیب داوری 

 

تردید ها به ارتباط

قرار داد استخراج معدن مس عینک لوگر

(قرار داد قابل قبول نیست)

 

 گفته میشود مردم افغانستان ِ فقیر، فلکزده و گرسنه، برثروتی به ارزش بالغ برهزاران ملیارد دالر نشسته اند. یعنی ثروتی بالقوه ثروتمندی همطراز شیخ های عرب که مالک چاه های نفت عربستان میباشند. بخواهیم باور کنیم یانه، کشوری که بالفعل یکی از فقیر ترین سرزمین های دنیا میباشد؛ که حتی برای تأمین نیاز های غذایی مردم اش چشم براه کمک های خارجی است. برعلاوه معدنیات متعدد وقیمت بهای دیگر، مالک یکی از بزرگترین معادن فلز گرانبهای لیتیوم در جهان میباشد. فلزی که در ساخت باطری های تلفون همراه یا موبایل و کمپیوتر های لپ تاپ کاربُرد وسیع دارد. که فقط همین یک معدن افغانستان درسطح جهانی  همان مرتبه واهمیتی را داراست که عربستان سعودی در زمینه نفت دارد.

حالا اگر از امکانات وثروتهای زیر زمینی کشور ما بوجهه احسن و به نفع مردم ومیهن ما استفاده مؤثر صورت پذیرد؛ در فاصله زمانی نه چندان دور فقر وبدبختی ازسرزمین ما محو، واگر هم مردم افغانستان به ثروت افسانه یی همطراز شیخ های عرب دست نیآبند، ولی بدون تردید سرزمین افغانها در جمله کشور های مرفع دنیا بشمار خواهد رفت.  گر چه دستیابی به این هدف، نه خواب و خیال و رویا، بلکه حقیقت خواهد بود. ولی متأسفانه که در راه رسیدن به آن  موانع ومشکلاتی جدی نیز وجود دارد که به آسانی نمیتوان از آن چشم پوشی کرد؛  قرار ذیل .

1-  کشورهای همسایه، بخصوص حلقاتی در داخل جمهوری های اسلامی ایران وپاکستان به هیچ وجهه حاضربه قبول افغانستان  پیشرفته، مترقی ومضبوط درکنار شان نیستند. این حلقات پیوسته چشم طمع- شیطنت آمیز به تمامیت ارضی، منابع آبی و ذخایر زیر زمینی کشور ما دوخته، و روی همین ملحوظ جمهوری های اسلامی فوق الذکرطی سی سال اخیر پیهم در صدد تخریب حاکمیت ملی  و زیر ساخت های  اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی کشور ما بوده  و در راستای اجرای این اعمال غیراسلامی و غیر انسانی شان از هیچ عمل نابکارانه علیه میهن ومردم مسلمان ما حتی قتل وکشتار ده ها هزار هموطن بیگناه ما توسط مزدوران شان دریغ نورزیده اند. این دوکشور طی نه سال اخیر در پهلوی بسیاری از افواهات و شایعات تخریبکارانه و خود ساخته علیه حاکمیت مرکزی وموجودیت  قوتهای یاری صلح ملل متحد در میهن ما،  پیوسته  شایعه ای چون " موجودیت قوای نظامی ناتو وآمریکا در امر مبارزه با تروریزم بین المللی و  آوردن صلح، ثبات وموکراسی دراین کشور فقط  بهانه است؛ هدف همانا غارت منابع زیر زمینی افغانستان میباشد وبس ؟" را گسترش وپیهم  آنرادامن زده، ودامن میزنند. طوریکه این شایعه از زبان تعدادی ازافراد خدایی خدمتگار ومریض در فراسوی اوقیانوس ها نیز شینده میشود.  درحالیکه امضای قرار داد استخراج معدن مس عینک لوگر با کمپنی ایکه هیچ وابستگی  به کشور های عضو ناتو ندارد ،ثابت ساخت که اختیار کلی معاد ن وسرزمین افغانها در دست خود افغانهاست . نه در دست آمریکایی ها  ویا دیگران.

2- عدم موجودیت دولت وحکومت مسؤلیت پذیر، متخصص، کارشناس و آگاه  طی نه سال اخیر باعث آن شده است که افغانستان بهترین امکانات وفرصت ها را جهت نیل بطرف شگوفایی وترقی از دست داده وبخصوص درامر استخراج معادن عظیم وسرسام آور کشور که آسانترین راه  زدودن فقر وبیکاری در کشور میباشد-کمترین توجهه صورت گیرد؛ و تنها کاری که دراین راستا اجرا شده است، فقط  قرارداد استخراج مس عینک ولایت لوگر را میتوان نام برد، که این  قرار داد هم دارای عیب ها ونواقص جدی درمتن خود میباشد.

3- تعدادی از هموطنان ما امضای  قرار داد  استخراج معدنیات کشور را با کمپنی های استخراج معادن کشور های صنعتی پیشرفته، به ضرر افغانستان دانسته و با همان ایده های تاریخ زدهِ سده قبل که درآنوقت ازمنابع  وابسته به سوسیالیزم و پکت شوروی وقت تبلیغ  میگردید، جهت مقابله با حضور کمپنی های استخراج معادن  وابسته به کشورهای غربی درکشورما، حرفها حدیثهای را راه انداخته اند. بدون شک این تعداد هموطنان عزیز ما شاید اینرا بدانند که اگرما منتظر استخراج معادن کشورخود به شکل ملی توسط دولت باشیم ؛ برای اجرای چنین کار بایست حد اقل دهه ها ویا یک قرن دیگر منتظر شویم. وباکمال تأسف که ما قبلا ً یک چنین فرصت طلایی را در عصر جمهوری مرحوم محمد داوود خان از دست داده ایم. وحالا دیر است تا ما منتظرچنین یک فرصت احتمالی دیگر بمانیم. توجهه نمائیم که  کشور های نفت خیز شرق میانه  فقط با عقد قرار داد استخراج معادن نفت شان  با شرکت ها وکمپنی های خارجی استخراج نفت، مؤفق به بیرون کشیدن نفت شان ازعمق هزاران متر در دل زمین شده و به ثروتهای افسانه یی دست یافته اند. حالا ما هم با در نظرداشت بسیاری از کمبود های که درزمینه داریم؛ جهت استخراج معادن خود جز مراجعه وعقد قرار داد با کمپنی های خارجی راه دیگری سراغ نداریم . ولی درصورتیکه مواد عقد قرار با چنین کمپنی ها واضح، روشن و کاملا ً به نفع مردم ما باشد.

واما به ارتباط عقد قرار داد استخراج معدن مس عینک لوگر با کمپنی ام.سی.سی کشور چین یا[میتالوژیکل چاینه کارپوریشن] و نواقص موجود درمتن قرار داد مذکور.

قبل از پرداخت به این مسئله لازم به یاد آوریست که به اساس سروی های صورت گرفته، مقدار مس خالص در معدن عینک لوگر در جایی بیست ملیون تن ودر جایی هم سیزده ملیون تن بر آورد شده است. اگر از بین دو عدد فوق الذکر یک رقم تقریبا ً وسطی  یعنی عدد 17ملیون تن را انتخاب کنم و به اساس نرخ موجود مس دربازار یعنی 8000 دالر فی تن مس آنرا محاسبه نمائیم ارزش تخمینی معدن مذکوربه یکصدو سی وشش ملیارد دالر میرسد.

 کمبودات، نواقص جدی وغیر قابل انکار را درمتن قرار داد استخراج معدن مس عینک لوگر، امضأ شده میان وزارت معادن وصنایع افغانستان و کمپنی ام .سی.سی  را طور خلاصه چنین میتوان بر شمرد.

اولا ً، تا آنجا که بنظرمیرسد کمپنی های استخراج معادن، چه درکشور موطن و چه در کشورهای ثانی با بهره 49  مقابل 51 در صد واردمعامله میشوند. یعنی اینکه تمامی اموراستخراج، تولید وپروسس از طرف کمپنی استخراج معدن صورت گرفته و درحالیکه نماینده گان وناظران کشور صاحب معدن  نیزتمامی امور را از نزدیک تحت نظارت دارند؛ از عاید بدست آمده و فروش جنس استخراج شده  49 فیصد به کمپنی استخراج معدن و 51  فیصد هم به کشور صاحب معدن تعلق میگیرد.

ولی در تمامی مواد قرار داد استخراج معدن عینک لوگر با کمپنی چینایی همچو چیزی بنظر نمیرسد.

ثانیا ً، در قرار داد امضاشده میان طرفین افغانی وچینایی تذکار بعمل آمده است که کمپنی چینایی ام.سی.سی  طور ابتدایی سالانه به مقدار 200 هزار تن مس از معدن مذکور استخراج خواهد کرد و در آینده مقدار استخراج را سالانه تا 500 هزارتن مس بالا خواهد برد. وافغانستان از درک استخراج، فروش ومالیه مس  سالانه مبلغ چهار صد ملیون دالر عاید خواهد داشت. حالا با در نظرداشت نرخ فعلی مس در بازار های بین المللی در مرحله اول سالانه به ارزش یک ملیارد وشش صد ملیون دالر ودرمرحله دوم به ارزش چهارملیارد دالر مس از افغانستان وارد بازار های جهانی خواهد شد. واز پول حاصله فروش مس، سالانه در مرحله اول یک چهارم ودرمرحله دوم یک دهم حصه آن به مردم افغانستان تعلق خواهد گرفت. از طرفی هم  رقم چهار صد ملیون دالر سالانه عاید افغانستان درحالی نامبرده میشود که مالیات مس نیز جزء عاید مذکور تذکار رفته است، که اگر رقم مالیات را منفی چهارصد ملیون دالر نمائیم، در نتیجه عاید مردم افغانستان از درک فروش مس پائینتر ازمقدار یک چهارم  و یک دهم عاید بدست آمده خواهد بود.با وجود این درحالیکه نرخ فلزمس مثل دیگر فلزات در بازار های بین المللی  پیوسته در حال صعود است؛ چراعاید مردم افغانستان از درک فروش ومالیه مس طور ثابت سالانه چهار صد ملیون دالر پیشبینی شده است؟

ثالثا ً، چه مقدار پولی که شرکت مذکور در امر استخراج معدن مس عینک سرمایه گذاری نموده است مربوط به خودش است؛ ولی در اول تصور میشد که ملحقات کمک رسانی در امر استخراج معدن مذکور چون خدمات ترانسپورتی وغیره نیز جزء همان قرار داد سه ملیارد دالری خواهد بود. ولی اخیرا ً قرار داد دیگری میان وزارت معدن وصنایع افغانستان و کمپنی ام .سی.سی به ارتباط تمدید واعمار خط آهن ازشمال بجنوب افغانستان ، به  امضا رسید که به اساس آن افغانستان با استفاده از کردیدت بانک انکشاف آسیایی مبلغ چهار ملیارد دالر باید به کمپنی چینایی جهت اعمار خط آهن مذکور بپردازد. و بعید نخواهد بود که جهت اعمار فابریکه تولید برق با استفاده ازسوخت ذغال سنگ جهت تأمین برق وسایل ذوب مس باز هم مبلغ دیگری به جانب چینایی پرداخت خواهدشد.

رابعا ً، از نقطه نظر تخنیکی چون تأمین آب وبرق برای دستگاه های استخراج و ذوب مس- نیز نواقص جدی به نظر میرسد. زیرا درصورتیکه سرزمین افغانستان دارای دریا ها و آبشار های خروشان بوده ودارای امکانات زیاد درامر تولید برق آبی میباشد ؛ چرا مسؤلین افغانی قبول کردند که کمپنی چینایی جهت تأمین برق ِ وسایط استخراج و ذوب مس، فابریکه تولید برق با سوخت ذغال سنگ را روی دست گیرد؟

همچنان در حالیکه برای سرد سازی دستگاه های ذوب مس در جریان کار بمقدار آب وافر ضرورت است باز هم مسؤلین چرا جهت مهار آب دریای لوگر جهت تأمین آب فابریکه مذکور وتأمین آب برای زمین های زراعتی مسیر دریای لوگر،اعمار و ساختمان بند آبگردان در دشت  خروار لوگر را[ که سروی ودیزاین بند مذکور در دوران جمهوریت شهید سردار محمد داوودخان کاملا ً اجرا و کاپی آن شاید در وزارت امور پلانگذاری موجود باشد.] بالای کمپنی چینایی نه قبولادند؟  زیرا در صورت نبود بند آبگردان بزرگ و استفاده وسیع فابریکه مذکور از آب جاری دریای لوگر دهقانان وزمینداران مسیر دریای لوگر که آب زراعت شان از دریای مذکور تأمین میشود، به خاک سیه خواهند نشست.

خامسا ً، در فابریکات ذوب فلزات جهت بدست آوردن فلز خالص مقدار زیادی شلاک نیز تولید میشود. حالا در قرار داد واضح نگردیده است که سهم افغانستان از شلاک تولید شده فابریکه ذوب مس عینک چه مقدار خواهد بود. زیرا کشور ویران شده افغانستان جهت اعمار راه هایش به شلاک اشد ضرورت دارد . و همین طور کمبودات دیگر.

با در نظر داشت آنچه گفته آمدیم طوری  بنظر میرسد. که امضا کننده گان افغانی قرار داد مذکور با آنکه تعداد زیادی از کمپنی های بین المللی در زمینه داوطلب بودند؛ و بدون شک چنه زنی های زیادی هم در مورد صورت گرفته است؛ چرابه نکات ارائه شده فوق توجه نکرده اند. یا اینکه اصل چنه زنی ها بالای هشتصد ملیون دالر پیشپرداخت ویا به اصطلاح سرقلفی معدن مذکور، ومعاملات پشت پرده رشوه دهی ورشوه گیری  بوده است ،  نه منافع مردم وملت افغانستان. و اگر چنین باشد، امضای قرار داد معدن مذکور با کمپنی ام.سی.سی چینایی قابل قبول نیست. و ضرور بنظر میرسد تا کمپنی مذکور کارش را متوقف و دولت افغانستان پول پیشپرداخت شده  را دوباره به کمپنی چینایی مسترد؛ و استخراج معدن مس عینک لوگر را مجددا ً به داوطلبی گذارد.

 مسؤلین دولت افغانستان ایمانا ً و وجدانا ً مکلف اند تا مطابق به استاندار های بین المللی  وتأمین منافع مردم افغانستان به صورت هرچه بهتر وخوبتر، به هر کمپنی که  حاضر به قبول شرایط طرف افغانی باشد، بعد از مفاهمه همه جانبه با طرف مقابل، متن قرار داد را قبل از امضا به اطلاع مردم افغانستان رسانیده وبعد از توافق پارلمان و هیأت باصلاحیت تخنیکی وزارت معادن وصنایع،  در حصه امضای آن- دوباره با کمپنی چینایی ویا هر کمپنی دیگر اقدام ورزد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت