نوشته ی : فروغی

 

حامد کرزی در تقابل با جامعه ی جهانی  ! ؟

 

 در حالیکه نا امنی ، فساد و فقر به شدید ترین سطح ومیزان آن در افغانستان رسیده است ، حامد کرزی رییس جمهور افغانستان و حامیان بین المللی شان  ،   بار دیگر بجان هم افتیده ، ناکامیها و رسوایی های هشت ساله را بگردن هم میاندازند. همدیگر را متقلب و بیکاره و فاسد  خطاب نموده ،حتا به تهدید و ترساندن همدیگر میپردازند و  در نتیجه اسباب نگرانی و تشویش بیشتر را برای مردم که همواره قربانی چنین اختلافات (  تقلبی و یا  واقعی در مقاطع مختلف تاریخ  )  بوده اند ، فراهم میآورند .

و اما اینبار ،  بازهم  این رییس جمهور کرزی  است که با لحنی شدیدتر  و حتا غیر قابل باور ، سازمان ملل متحد و تمام غربیان بخصوص امریکاییان را متقلب و مقصر تمام نابسامانیها و ناکامیهای هشت ساله بخصوص نابسامانیهای انتخابات سال گذشته  دانسته ، به آنان هشدار و اخطار میدهد که : هرگاه بهوش نیامده و حد خویش را  نشناسند امکان آن وجود دارد که  "  همکاری به  اشغال  و  یاغیگری وبغاوت  به مقاومت  "  تبدیل شود .     

 آقای کرزی این سخنان  تند و گویا خشم آلود شانرا  به بهانه ی توضیح تقلب در انتخابات سال پار ، ارایه نموده اند   ــ  به  بهانه ی انتخاباتی که  یک و نیم میلیون رأی آن که به آقای کرزی تعلق میگرفت ،  توسط کمسیون انتخابات ،  تقلبی خوانده شد ؛ ولی با وجود آن رییس جمهور، بیاری حامیان خارجی شان  برنده ی آن اعلام گردید ند .

من نمیخواهم در باره ی منطقی یا غیر منطقی بودن انتقادات تند آقای کرزی درمورد  انتخابات سال پار  ،  تبصره نمایم  ؛ اما میخواهم درین مورد مکث نمایم  که  :

 چرا آقای کرزی و حامیانشان  باردیگر چنین هیاهوی تبلیغاتی را براه انداخته اند ؟

 چرا هرکدام برآنند تا گناه های بیشمار هشت سال گذشته از جمله تقلب در انتخابات  را هریک بگردن دیگری انداخته ، اما بازهم هردو جانب  بنحوی به نا بسامانیها ، فساد و تقلب ادامه میدهند  ؟

انتقادات صریح و تند آقای کرزی بر سازمان ملل متحد و حامیان امریکایی شان که میتواند قبل از همه بمنظور  انحراف بخشیدن افکار عامه ی افغانستان و جهان از قضایای اصلی کشور  چون ناامنیهای روزافزون  و فساد وفقر رو به گسترش  ،  صورت گرفته باشد  ؛ اساسا هم  سیلی محکمی بود  بروی سازمان ملل متحد و امریکاییان و انگلیسان بمثابه ی حامیان اصلی حامد کرزی و گرداننده گان اصلی چرخ جنگ و صلح  در افغانستان  و  هم  سیلی محکمی بود بروی خودش .

او نا آگاهانه خود به افشاگری پرداخته است .  او خارجیان را به مداخله ی صریح در امور داخلی کشور متهم مینماید و آنانرا علت العلل تمام نابسامانیها و ناکامیها قلمداد  مینماید . او تقریبا همانند طالبان و حامیان شان ، دیگر از تروریزم نه بلکه  از قیام ملی سخن برزبان دارد .

هرچند تاهنوز روشن نیست که رییس جمهورکرزی  با اتکا بکدام نیروی داخلی و یا خارجی ، با چونین برآشفته گی در برابر خارجیان بخصوص امریکاییان ، قرار گرفته است ؛ اما آنچه واضح است اینست که :  این اظهارات و اعتراضات ایشان درست پس از پایان دیدار نا بهنگام ، کوتاه و شبانه ی  رییس جمهور اوباما از افغانستان  و ختم مذاکرات نماینده گان گلب الدین حکمتیار با نماینده گان دولت افغانستان و پس از دیدار های شتابزده ی رییس جمهور کرزی  با رهبران چین و ایران ، صورت گرفته است .

آقای کرزی که پس از فشارهای پیهم انگلیسان و امریکاییان  بدلیل گسترده گی فساد  در دولت وی ، فکر میکند شاید دیگر مهره ی مورد علاقه ی امریکاییان و انگلیسان نباشد ، درست از شش ماه باینسوست که در مواقع مختلف  و به بهانه های گوناگون بخصوص ببهانه ی بمباردمانهای اشتباهی هوایی قوای امریکایی و ناتو  ،  به حامیانش میتازد  و آنانرا به مصاف میطلبد .

 بدون شک همه بخاطر داریم که ایشان  گاهی از پیاده کردن شبانه ی جنگجویان طالب توسط  هلیکوپتر های غربیان در شمال ، شکایت سرداده  و زمانی از نداشتن قوای هوایی گلو پاره کرده  و امریکاییان را  از اتکای دوباره ی افغانستان به کمکهای نظامی روسیه ی فدراتیف  ، ترسانده است .

بهمین سان همه بیاد داریم که باری رییس جمهور کرزی طی کنفرانسی در کابل ، غربیان بخصوص امریکاییان و انگلیسان را بدخالت مستقیم در امور داخلی افغانستان متهم کرده و فریاد سرداده بود که : غربیان حکومتی  موازی با حکومت افغانستان تشکیل داده اند . و درست همین   "حکومت موازی "   است که  حکومت افغانستان را ضعیف و بیچاره نموده ، فساد و بی سامانی را در سراسر کشور وسعت داده است .  و تا زمانیکه این " حکومت موازی " از بین نرود ، فساد و نا بسامانی هم از بین نخواهد رفت .                                                                                

ناظران باین باور اند که ، این تاخت و تازها  ،  اعتراضات و افشاگریهای صریح  آقای کرزی علیه خارجیان بخصوص امریکاییان و انگلیسان که از ماهها باینسو بجریان افتیده است ؛  قبل ازهمه میتواند هدف منحرف نمودن افکارعامه را  در قبال داشته باشد . زیرا آنگونه که واقعیتها  نشان میدهد ، تاکنون هیچیک از اعتراضات آقای کرزی جدی و صادقانه نبوده ، هرگز هیچکدام آن  پیگیری نشده و همه  در خلای مطلق باقی مانده است .   

آقای کرزی که اکنون بی اراده تر و ناتوان تر از هرزمان دیگر بخاطر مبارزه با فساد و فقر گسترده در کشور بنظر میرسد ، آرزودارد  با برپاکردن چنین هیاهوی تبلیغاتی ( شاید به مشوره ی حامیان خارجی اش ) ، افکار عامه ی افغانستان و جهان را از قضایای اصلی کشور منحرف نموده ،  زمینه ی ادامه ی غارت و چپاول بیشتر را برای  مفسدین و قطاع الطریقان داخلی و خارجی ،   مساعد گردانند .

آقای کرزی و حامیان خارجی شان بخوبی  میدانند که اکنون پس از هشت سال و اندی با وجود حضور 44  کشور جهان  ، افغانستان نا امن ترین کشور جهان لقب گرفته است . افغانستان پس از سومالی فاسد ترین کشور جهان شناخته شده  ، وضعیت حقوق بشری در آن بدتر از هرزمان دیگر شده و بزرگترین تولید کننده و صادر کننده ی مواد مخدر در جهان بشمار میآید . این افتخارات که بدون شک میان آقای کرزی و حامیان بین المللی شان مشترک میباشد ، اسباب بدنامی ایشان را فراهم نموده و آرام آرام  باعث نفرت و انزجار کلیه  افغانها و جهانیان گردیده است  . 

باین لحاظ است که رییس جمهور کرزی با براه انداختن هیاهوی تبلیغاتی علیه خارجیان  ــ بخصوص امریکاییان و انگلیسان ، تمثیل مستقل نمایی نموده ، میخواهد افکار عامه ی افغانستان و جهان را از قضایای اصلی و حیاتی داخل کشور  منحرف نمایند .

جهانیان و مردم ما آگاهند که ، هم حکومت کرزی و هم حامیان امریکایی و غربی شان نتنها در امر انتخابات بلکه در همه موارد دیگر ، خطا ها و اشتباهات مشترکی  را مرتکب شده اند  . آنان با حمایت از ایتلاف خطرناک سیاسی ــ اقتصادی میان قطاع الطریقان و تکنوکراتان فاسد ؛ تاهنوز نیز به این اشتباهات و خطاهای تاریخی شان ادامه میدهند . مردم شاهد اند که طی هشت سال و اندی ، با وجود سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک بلاعوض اقتصادی به افغانستان ، نتنها سطح فقر درکشور پایان نیامده ؛ بلکه باساس تازه ترین گزارش سازمان ملل ، بسیار تشدید هم یافته است . زیرا تاهنوزنیز آنگونه که مشاهده میشود نه جامعه ی جهانی و نه حکومت افغانستان اراده ی تهدابگذاری بنیاد های محکم اقتصادی را در کشور ما دارند .  

هرگاه آقای رییس جمهور به سخنان خویش باورمند هستند ، قبل ازهمه باید به تعهدات خویش صادقانه عمل نمایند .  بیش ازین از فاسدان و جنایتکاران  معلوم الحال حمایت ننموده ، به گرایشهای قومی ، زبانی و حزبی و گروهی خاتمه بدهند و  از فرصتهای طلایی باقیمانده  نه  بسود عده ی محدودی از دزدان و جنایتکاران بلکه به نفع ملت رنجدیده و عذابکشیده ی افغانستان  ، استفاده نمایند .

فقط در همین صورت است که مردم به سخنان ایشان باور خواهند نمود و بس .

 

                                             پایان  

 

 


بالا
 
بازگشت