تناقض گوئیهای" مقدس" یک رئیس جمهور !!!

 

حادثه یازدهم سپتمبر یک دروغ بزرگ است   !

(   از سخنان احمدی نژاد رئیس جمهور ایران  )

کرزي: اجازه نمي دهيم از خاک افغانستان براي تعرض به ديگر کشورهاي منطقه استفاده شود !

« سخنان آقای کرزی در استقبال از احمدی نژاد »

 

محمد امین فروتن

میگویند :

آنگاهی  که  ناپلیون بُنا پارت   "Napoleon Bonaparte"  امپراطور مشهور فرانسه توانیست بر قاره ای مسلط شود ،ازتسلط بر خانواده خود عاجز بود و او خود می گفت قدرت و صفات مراخیلی ستوده اند ولی من در خانواده خود عاجز ی بیش نیستم . !!» .


 

درگرما گرم هزاران دروغ و شائعه پراگنی ها و تهمت ها و بکار افتادن ماشین تولید از سوی تهمت زنان که هدف شان بدنام کردن انسان و آزادگی انسان و ریشه کن کردن نهضت بیداری و حرکت توده ها ی محروم و جلوگیری از پیوستن روشنفکران و گرائیش نسل جوان به اسلام راستین و پویا است ، ناگهان خبرگزاریهای ایران و جهان به نقل از آقای احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران گزارش دادند که وی در سخنان شگفت انگیزاش در جمع کارکنان ، وزیر و معاونان وزارت اطلاعات ایران  پس از تقریبأ نه سال بصورت معجزه آسا دریافت که گویا « حادثه یازدهم سپتامبر یک دروغ بزرگ است و سناریوی این حادثه به بهانه ای جنگ با تروریزم استفاده شد مگر در حقیقت مقدمه ای بود برای تجاؤز بر افغانستان !! ». البته حضرت محمود احمدی نژاد نا ئب بر حق « امام زمان (عج) » حتی خود آن امام عزیز !!! که پس از سالها غیبت در کسوت رئیس جمهور اسلامی ایران ظهور کرده است !! واقعه یازدهم سپتمبر را یک حادثه پیچیده اطلاعاتی عنوان کرد ، هرچند قبل ازاین نیزواقعه یازدهم سپتمبرمعروف را « مشکوک » خوانده بود اما نخستین بار است که شاید پس از « مکاشفه ها واستخاره های فراوان » دریافت که حادثه یازدهم سپتمبر یک « دروغ بزرگ » است ! لهذا می خواستم با تمامی حرمتی که به عنوان حداقل یک انسان و بخصوص روشنفکر مسلمان به جلالتمآ ب احمدی نژاد دارم به عرض برسانم که تیوریی « دروغ خواندن حادثه یازدهم سپتامبر » به همان پیمانه ای که سائرطرح ها و  تیوری ها ی مشکوک دشمنان آشکار و پنهان دربرابر حرکت های معاصر مسلمانان با قرئت انسان مدار کاری را بجای نه میرسانند ، تیورئی « دروغ پنداشتن ! »حادثه المناک یازدهم سپتمبر نیز در امرافشأ و مقابله با توطئه های رنگارنگ دشمنان و معاندین با سعادت انسان و اسلام اثری بجا نخواهند گذاشت ! و گذشته از این زندگی با توهومات و خرافات  آنهم از سوی شخصیت ها ،  تربیون ها و منبر های که ادعای « مدیریت جهانی » را دارا اند نه تنها شگفت انگیز و خنده آور است بلکه موجبات  بزرگترین رسوائی ها  برای برگزار کننده گان و تیوری سازان این منبر ها و تیوری ها را نیز فراهم میسازد . واقعأ که دلم براین جامعه مقدس مذهبی و روحانی میسوزد که در حرمت وقداست رنج ها و زحمت های گرانبهای علما و دانشمندان بزرگ و پاکباز و فضلای آزاده و پارسا ، چه تیپها  و سلیقه ها و عنصرهای رخنه کرده اند ، وچگونه ازبیرون و درون همچون موریانه ها میخورند و با ارائیه چنین تیوریهای انباشته از شرک و خرافات آبروی علم و دیانت را میبرند ؛؟ این هاست رسوائی های که امروز چهره مقدس اسلام را به مثابه دین آزاده گی و تشیع را به عنوان وارث  یک مظلومیت تاریخی  بد نام میکنند . لهذا  بدون تعارف مرسوم روشنفکری در جوامع شرقی و اسلامی باید بگوئیم که میان دو تیوری ای مشابهی که درطول  زمان نسبتأ کوتاهی از سوی آقای احمدی نژاد متولی تأسیسات  «جمکران » در دوره ءغیبت امام زمان (عج ) برای " هدایت بشر ! " جا ئز الخطأ  ارائیه شده اند با یک سبک و یک هدف و از یک اراده پنهانی صادر میشوند و شاید تا ظهور حضرت مهدی و ختم فساد در زمین این سلسله ادامه داشته باشند چه کسی نه میداند که هنوز هم مردمان آزاده و غیور ایران و بالاخیره فرد ، فردی از مؤمنان و عموم مسلمانان جهان ، تاوان اظهارات شگفت انگیزوجالب آقای محمود احمدی نژاد در کسوت نائب  امام زمان (عج)!! را میپردازند ؟ آری ! داستان قلابی نامیدن بزرگترین جنایت در تاریخ بشر ! یعنی دروغ دانستن نسل کُشی نفرت انگیز نژادی و مذهبی یهودیان  همان هلوکاست معروف Holocausts  توسط فاشیست های هتلری و اکنون یکبار دیگر حادثه یازدهم سپتمبر را بهانه برای اشغال افغانستان دانستن پرده از بیماریی شدید روانی آقای احمدی نژاد بر میدارد . آنچه که در همین زمینه بسیار اساسی است ، این است که سرنوشت کنونی حرکت بزرگ اصلاحی دینی درجهان بویژه در ایران بهترین نشانه و مصداق آن است که توطئه های دشمنان اسلام مترقی و آگاهی بخش و پویا برای شکست معنوی این حرکت بزرگ از طریق سمپاشی ها ی تبلیغاتی و با روشهای سنتی اتهام و افترأ و بهتان و تکفیر های رسوای شکست خورده حتی برای پیشروان وسازمان دهندگان این گونه  توطئه ها نیز بی ثمر تشخیص شده است . زیرا در این هنگام که ایران از سوئی بزرگترین پایگاه فکریی مسلمانان نواندیش شناخته شده است و کتله های بزرگی از روشنفکران جهان اعم از مخالفین و موافقین  به دلیل انقلاب بزرگی که در اواخیر قرن بیستم در این کشور به پیروزی رسیده است در این امر متفق اند که قوی ترین عامل تحول فکری در میان مردم و نسل جوان روشنفکر ان  اند و نه تنها در چند سال آخیر با سرعت خارق العاده و هیجان انگیزی موج بزرگی از نهضت مترقی اسلام با قرئت خردمندانه ای توحیدی  را در ایران بوجود آورده است ، بلکه این موج عظیم توحیدی که ریشه در تکریم و حرمت مخالف دارد سرتاسر تاریخ بشری  بویژه امت اسلامی را فرا گرفته و دراین راه دارای " مکتب فکری " مشخص و آرمان های اجتماعی معینی ا ست ، اکنون یک مسأ له اساسی را که گمان نه میکنم ارادت من و همه کسانی که چون ما می اندیشند نیاز به یاد آوری داشته باشد و  نسبت به سرنوشت  اسلام راستین و عدالت طلب بی اعتنأ باشیم زیرا پتانسیل و هسته تمامی عواطف و احساسات با اضافه عملکردها و تلاش های ما مالامال از مذهب و دیانتی است که عزت و منزلت انسان را به مثابه جانشین برحق خدا در زمین ارج میگذاریم . میخواستم خدمت جناب احمدی نژاد که برمسند قدرت البته نه خدمت به مردم تکیه زده است ، توقع ام را پنهان کنم که در جهان امروزی که دنیای خِرد و عقلانیت است از اینگونه اظهارات فتوی گونه ی سیاسی جدأ بپرهیزید .و بگذارید آنچنانکه مردم مسلمان افغانستان ، عراق و فلسطین و سودان و سائر بلاد و سرزمین های مسلمین با مقتضای شرائط خاص تاریخی و فرهنگی خویش مصلحت می بینند به آزادگی واستقلال و حق خود ارادیت  برسند.  شما البته کوچکتر از آنید که در مقام مرجع مسلمین بنشینید و بشریت امروزی نیز حرف های شما را به عنوان فتوی قبول کنند و شما را در زمره علمای بزرگ اسلام و مرجع عالی مذهبی به شمار آرند . اما داستان این همه دروغ ها آنگاه آغاز شد که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران برای نخستین بار به حیث نمائنده ایران به سخنرانی جالب و شگفت انگیزی درسازمان ملل متحد در نیویارک پرداخت ، چنانچه آقای احمدی نژاد پس از بازگشت به تهران طی یک نشستی  در قم و در نزد آیت الله جوادی آملی داستان « هاله نور » را اینچنین بیان کرد :

« ما به نیویورک که رفته بودیم، قبل از آن‌که برویم خیلی جوسازی بود، تهدید کرده بودند که اگر بیای، دستگیرت می‌کنیم. گفتم: من می‌آیم. گفتند: پس امنیت را برقرار نمی‌کنیم. گفتم: پس حتما آنجا خبری هست که مخالفت می‌کنند. من می‌آیم. خدمت آقا هم عرض کردم، همین را فرمودند، گفتند: حتما باید این سفر انجام شود، خودشان آنقدر علیه ما تبلیغ کرده بودند که همه گوش‌ها و چشم‌ها را به سمت ما متوجه کرده بودند که این هیأت کی هست.  وقتی در خیابان‌ها راه می‌رفتیم، به هر ساختمانی می‌رفتیم، همه توجهات به سمت هیأت ایرانی بود، کأنه هیچ کس دیگری نبود. من روز آخری که سخنرانی کردم، تقریبا همه سران بودند یکی از همان جمع به من گفت: «وقتی تو شروع کردی «بسم‌..» و «اللهم» را گفتی، من دیدم یک نوری آمد، تو را احاطه کرد و تو تا آخر در یک حصن و حصاری رفتی»؛ این را من خودم هم احساس کردم که فضا یک دفعه عوض شد و همه حدود بیست‌وهفت، هشت دقیقه تمام، این سران مژه نزدند. این‌که می‌گم مژه نزدند، غلو نمی‌کنم. اغراق نیست، چون نگاه می‌کردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار یک دستی همه آنان را گرفته بو د، آنجا نشانده بود. چشم‌ها و گوش‌هایشان را باز کرده بود که ببینید از جمهوری اسلامی پیام چیست ؟ *» اگر به عمق نظریه ای که آقای احمدی نژاد بیان داشته است و برخی از وقائع و حوادث دردناک معاصر را وسیله ای برای رسیدن به منافع استعماری نظام  سرمایه داری بین المللی قلمداد کرده اند ، عمیقأ مورد مطالعه قرار داده شود پرده از حقیقت پنهانی و درعین حال درد ناکی برمی دارد که متأ سفانه اظهار و بیان آن مناسب حال یک تربیون مذهبی و از زبان کسی که بر جایگاه بخشی از رهبریی کشور مذهبی مانند ایران تکیه زده است ، نه میباشند . !! زیرا تاریخ سرزمین ایران مشحون از هواداریی اندیشه های فاشیستی وازجنس برتری جوئی نژاد آریائی «هیتلری » است و تا هنوز هم رسوبات چنین هواداری در اندیشه ها و افکار برخی از حلقه های متعصب  روشنفکری اعم از مذهبی و غیر مذهبی در ایران معاصر با ؤضوح دیده میشوند . شگفت انگیز است که روح اندیشه های نازیست های آلمان که به هواداری از دیکتاتور معروف یعنی همان « ادولف هیتلر » شهرت یافته اند به تفوق طلبی نژادی و آن هم با هزاران درد و دریغ که با مایه های از نژاد آریائی آغشته است ،  از حنجره آقای احمدی نژاد جانشین و میراث دارهمان  تیوریی های  فاشیسم نژادی البته نه در قرن بیستم که بستری برای هردو جنگ خونین جهانی بود ، بلکه در قرن بیست ویکم که به قرن ارتباطات و تکنولوژی شهرت یافته است و  برای مدیریت و رهبریی این جهان بی صاحب  نقشه میکشند بر میخیزد ، سوال اینجاست که آخیر این « مرد » که در جامه مذهب و اجتهاد دینی همان بتان استبداد و تحجر را پنهان داشته و در معبد و محراب ( الله ) آتشهای فریب و ریأ را بر آفروخته است کیست و حامل ووارث چه پیامی و گفتمانی است ؟ دراینجا توضیح این نکته لازم است که « مهندسی فکری » یعنی طرح و نقشه عملی این نوع  بینیش معیوب ریشه دراندیشه های متحجرانه وغیرعقلانی « انجمن حجتیه» و تیوری های آمیخته با خشونت آقای « شیخ مصباح یزدی » معلم و پیشوای معنوی آقای احمدی نژاد دارند . آدمی که ناگهان وبصورت دراماتیک به مسند قدرت و" نفوذ معنوی کاذب " در جمهوری اسلامی ایران رسید ، جالب ترین گفتمان و تیزس اندیشه ها و افکارحجتی ها که هسته مرکزیی اندیشه های آقای شیخ مصباح یزدی و هواداران اش را تشکیل میدهد همانا  طرح وارونه و شرک آلود « تیوریی ظهور امام زمان » است که به باور آنها " برای ظهور امام زمان (عج) باید ظلم سراسر جهان را فرا گیرد و برای رسیدن به این هدف خود از هیچ تلاشی فروگذار نیستند!! " همچنان به باور این گروه ولایت مطلقه فقیه را هم شان و هم تراز با خدا می داند و اطاعت و فرمانبرداری از ولی فقیه و منصوبینش را اطا عت از خداوند به حساب می آورند . !! لهذا با آسانی میتوان قضاوت کرد که آنچه را که آقای احمدی نژاد در مسند ریاست جمهوری اسلامی ایران  به عنوان یک نظریه یا کشف  «استخاره ای» یک حقیقت بیان میدارند همانا رسوبات و عوارض مناسبات ظالمانه حاکمیت های سیاسی اند که همیشه برپایه های روحانیت   نامشروع  درباری بویژه تشیع صفوی  در جامعه اسلامی ایران عرض اندام کرده اند . در روشنی روبه زوال چنین تیوری های منجمد و سنگواره ای است که اسلام به مثابه یک دین و یک اندیشه  الهام دهنده  برای حرکت های معاصر دینی به سرعت استحاله میشود وچنانچه  میبینیم نهضت های بزرگ اصلاحی در جهان معاصربه شمول کشور های منطقه و ایران  راه خود را دنبال میکنند و با طرد افکار و اندیشه های منجمد  که اسلام را در تعصب کور و تقلید خشک خلاصه میکنند تصفیه میشود و حرکت های  بزرگ اجتماعی و سیاسی آزادی بخش  اصلاحی را به جایی مقامات رسمی روحانی !!، در چهره جوانان مؤمن و صمیمی و مردم آگاه و فداکار بی ادعا ، که اسلام برای شان ایمان است وعشق ، نه نام و نان ، و دین برای شان مسؤلیت  است و درد نه  یک حرفه و یک سنت ! انتخاب کرده اند .در پرتو چنین دید تاریخی و فلسفی است که جهان بینی « لُژ حجتیه » نسبت تمامی حوادث ووقائع تفسیر و تشریح میگردد و در سایه این بینیش متحجرانه و قرون ؤسطائی و « ولائی » از اسلام است که اشاعه کننده گان این تیوری دردناکترین و معروف ترین حوادث تاریخ را « دروغ و توطئیه بیگانه گان و دشمنان دین » بنامند ؛ البته هیچگونه تردیدی وجود ندارد که ؤقوع  بسیاری از حوادث و وقائع در تاریخ بشر بویژه در زمان معاصر که  توطئه گران و مستکبران مجهز به تاکتیک های مدرن سرمایه داری جهانی برای غارت کشورهای جهان سومی بکار میگیرند در راستای همان اهداف استراتیژیک ابرقدرت ها و بیگانه گان به شمار میرود که متأ سفانه برخی به نمائنده گی از دین خدا و پیامبران برحق اش در مسیر ی از آن رودخانه خروشان مقاصد شوم استعمار ماهی صید میکنند و به معامله می پردازند ! . و هیچکسی نه میتواند از این حقیقت تلخ ودرد ناک تاریخ جامعه ما انکار کند که کشور ما یکی از دشوارترین و غمناکترین شرائط تاریخ را تجربه میکنند ، البته قدرت های خونخوار همیشه تلاش کرده اند تا با استقرار پایگاه های گوناگون و مجهز با شیوه های مدرن استیلاگری ارزشهای معنوی و تاریخی ما را به غارت برند ؛ اما تکیه بر نکته « ضعیف و مجروح » همان بهره گیری از احساسات راستین و سؤ استفاده ازغیرت دینی و غرور ملی ما است که درحقیقت احمدی نژاد »و هر "آریائی نژاد " دیگری آنرا به مثابه یک دستاویز فریبنده مورد بهره برداری قرار میدهند و تبلیغ میکنند که گویا کشور افغانستان از سوی بیگانه گان اشغال شده است و باید افغانستان به حال خود اش واگذار شود ؛آنها گاهی طرح های دیگری هم میریزند که وقتی با توجه به واقیعت های درد ناک اوضاع افغانستان  ضرورت حضور نیروهای خارجی برای مدتی بصورت ملموس احساس شود طرح اعزام نیروهای صلح کشور های اسلامی را روی دست میگیرند و با محاسبه های معیوب و ناقصی که برای رسیدن به منافع استراتیژیک خویش دارند شعار اعزام نیروهای صلح کشور های اسلامی در چهارچوب سازمان ملل متحد را مطرح میکنند ؛ واقیعت این است که این شعار یک چشمه ای از هزاران چشمه وحقه بازی ها و شعبده بازی های است که همچون توپی از بازی  در میدان والیبال بالنوبه توسط بازیکنان ماهر و کارکشته در میدان حریف  افگنده می شود  . البته این یک واقیعت مشهود و از مقوله توضیح وا ضیحات است که ریشه و دست آویز این فاجعه دردناک به یکی دو جای و یکی دوکشور ختم نه میشود بلکه میبینیم که « هرلحظه به رنگی بت عیار درآمد !!» به هرحال هرنوع برخورد دوگانه ای که در زیر سایه شعار های جذاب و فریبنده به کمک عواطف و احساسات اعتقادی توده های ستمدیده  اِعمال شود و به مثابه دکتورین سیاست خارجی ظاهر گردد با توطئه های بدترین دشمنان کشورما تفاؤت ندارند .، راستی چرا این همه طرحها و نسخه های گوناگونی که از سوی جامعه شناسان و  پزشکان رنگارنگ دنیا برای بیماری های جامعه ما تجویزمیشوند اگر واقعأ «از دل خیزند وبردل نشینند » چرا کوچکترین اثری را برجای نه میگذارند ؟ چنانچه با روشنی می بینیم که مردم و جامعه افغا نستان را بجای التیام بخشیدن زخم ها و درد ها و با گذشت هرساعت و هر روزی پراگنده وپراگنده تر می سازند ! زیرا اکنون با گذشت  بیش از سه دهه تمام طوفانی بوجود آمده است که رنگ  شکست ایدیولوژی های گوناگون اعم از شبه مذهبی و چپ افراطی به نمادی از هویت بحران تاریخی در جامعه افغانستان تبدیل شده  است . طوفانی که از یکسو حاکمیت بیش از یک دهه دیکتاتوری پرولتریا را به نمائیش میگذارد و از سوی دیگر داستان های غم انگیز قدرت وحاکمیت شبه مذهبی را در سینه دارد که در جامه توحید همان بت های را پنهان داشت که در تاریخ چند هزار ساله مردم ما سمبول های از استبداد تلقی میگردیدند و در مسجد وحسینیه و بنام الله  و پیامبر خدا دست به خونریزی و جنایت میزدند ؛ هم اکنون نیز با اینکه خون و آتش از همه جا می بارد و مردم ستمدیده افغانستان درگیر خونین ترین توطئه ها و حملات دشمنان گوناگون شده اند ، موکب همایونی آقای احمدی نژاد بالاخره نزول اجلال فرموده کابل یکبار دیگر مهماندار ویژه ای ایشان شد . من نه میدانم از رئیس جمهوریی که هنوز با به دست آوردن قلب ملیونها جوان مؤمن وسلحشور ایران و اکثریتی از علمأ و چهره های  برجسته مذهبی این کشور مشکلات جدی دارد چگونه پذیرائی می گردد ؟ اما تمامی شواهد حکم میکند این است  که آقای احمدی نژاد با سیاست ها واندیشه های دوگانه اش هیچگاه برای دلسوزی به مردم افغانستان به کابل نیامده است ، ومغا ئر با فرمائیشات اش را جع به حل بحران افغانستان که قبل از ترک تهران بسوی کابل در جمع خبر نگاران بیان داشته بود « بحران افغانستان حل انسانی دارد » هرچند وی به این حل گویا« انسانی » هیچگونه اشاره ای نه کرد  مگرچنانچه مطبوعات گزارش دادند از قول آقای احمدی نژاد  به مقامات افغان گفته شده است  که وی برای حمایت و پشتیبانی از « دولت قانونی » افغانستان به کابل آمده است مگر غالبأ  شاید وی فراموش کرده است که همین «  دولت قانونی » از بطن حوادث یازده سپتمبر در نتیجه یک اجماع جهانی که برعلاوه گروه های مجاهدین مقیم ایران که در مجمع صلحی بنام « هئیا ت قبرس » مسمی گردیده بودند و در کنفرانس بن حضور فعال داشتند ،هیأ ت بلند رتبه جمهوری اسلامی ایران نیزدر کنفرانس یاد شده سهم بسزای گرفته بود ، بوجود آمده است. و با گذشت تقریبأ یک دهه فعالیت حقوقی هنوزهم به مثابه یک دولت به ظاهر مشروع و قانونی در مناسبات بین المللی حضور دارد . آری ! دولتی که هنوز هم کو له بار سنگین و سهمگین مشروعیت به قول احمدی نژاد  « یک دروغ بزرگ » یعنی همان حادثه دردناک یازدهم سپتمبر را حمل میکند . البته سوال و پرسش مهمی که از اظهارات  پرادُکسیال جناب احمدی نژاد در رابطه با حادثه یازدهم سپتامبر که جناب شان آنرا « یک دروغ بزرگ » توصیف کرده و  هنوزهم در اذهان بسیاری از کارشناسان لاینحل مانده این است  که  حضور شان در کابل برای حمایت از دولتی که «شجرۀ النسب » مشروعیت خود را به همان حادثه ای که جناب احمدی نژاد آنرا «دروغ بزرگ » می نامند وصل می کند چگونه باید توجیه کرد ؟ البته و صد البته با کمال احترام به جناب احمدی نژاد باید یاد آوری نمود  وبه عرض رساند که اگر این چنین سفرهای سیاسی و امنیتی هیچگونه فایده ای نداشته باشد ، دست کم با حضور خویش در افغانستان  برای رقبای بین المللی خویش  که همانا گرداننده گان بی رحم « نظام سلطه » در منطقه است نشان میدهد که ما نیز حضور داریم و به فکر منافع ما نیز باید باشید !! » وبرای اثبات این چنین  ادعای قابل تأ مل ، آقای رئیس جمهور یا همان جانشین بلا منازعه امام زمان (عج)در زمین یعنی حضور جلالتمآب حضرت محمود احمدی نژاد (دامت برکاته ) فرصت می یا بد تا  سری هم به شرکت ها و شبکه های گونا گون فرهنگی و سیاسی حتی اقتصادی  زند که د ر راستای استرا تیژیی « حکومت و مدیریت جهانی امام زمان (عج) »** مگرازبرکات و فیوضات یک « دروغ بزرگ » یا همان حادثه یازدهم سپتامبر در افغانستان توسط شرکای شناخته شده و پراعتبار نزد امام زمان (عج) اداره می شوند . که  بدین وسیله به قول معروف « هم لعل بدست آید و هم یار نه رنجد » چنین است داستان یک سفر غم انگیز!! مگر پُر منفعت سیاسی و اطلاعاتی یک  رئیس جمهور درقرن بیست ویکم !! طنز تاریخ آ نجا و آنگاه به نمائیش گذاشته میشود که همتای افغانی احمدی نژاد یعنی جناب آقای کرزی رئیس محترم جمهوری اسلامی افغانستان  به آقای احمدی نژاد رئیس جمهورایران  وعده سرخرمن می دهد ودرضیافتی که به استقبال همتای ایرانی خود در قصر ریاست جمهوری افغانستان بر پا کرده بود گفت: «اجازه نه میدهیم از خاک افغانستان برای تعرض به دیگر کشور های منطقه استفاده شود ! »  شاید یکی از حرف های مفت و مسخره آمیزی  که  پس از سرنگونی رژیم طالبان و استقرار اداره مؤقت (ظاهرأ به رهبرئی !! ) جلالتمآب کرزی هشت سال و اندی قبل بصورت مستعجل تأ سیس گردیده است تنها شعاری باشد که جلالتمآب کرزی در کسوت رئیس جمهور اسلامی افغانستان در استقبال از آقای احمدی نژاد بیان داشته است ، زیرا ما بخوبی می بینیم و چنانچه قبلأ نیز با کمال ادب به این حقیقت دردناک جامعه امروزی ما اشاره ای کرده ام ، امروز همان طوری که ماده پلاستیکی را با کمی حرارت در هر قالب میریزند و سپس هرچیزی را که اراده کنند و بخواهند با یک « چشم بندی » درست میکنند و به بازار عرضه میدارند  با همان فورمولبندی ها و قواعد نیز برای ما نسخه مینویسند و به کمک کارشناسان وپزشکان و متخصصان امور جامعه ،  آنرا برای مد وای تمامی درد های مزمن وکشنده ای  که از انتقال ویروس هولناکی بنام « غفلت و جن زده گی !! » استخوانهای وجود و تاریخ بزرگ مارا به درد آورده است تجویز می فرمائند !!  صمیمانه ترین انتقادی که از قلب هریکی از روشنفکران مسؤل و متعهد این این مرزوبوم بلند میشود این است که چرا و چگونه فرصت ها ی طلائی که در نتیجه ؤقوع حادثه یازدهم سپتمبر برای مردم بینوای افغانستان بدست آمده بود در « معده های سیر ناپذیر »  با شعار وآهنگ « گدائی » مضمحل گشتند ؟ چرا زمامداران جامعه ما در همان نخستین لحظات طلوع آفتاب سرنوشت که با طراوت دل انگیز خود شگوفه های« امید به آئنده »را طراوت میبخشید ، در راه ایجاد و باز سازیی مفهومی عادلانه و فراموش شده ای ازیک  « گفتمان ملی و انسان شمول  » که بقای هویت فرهنگی و تاریخی تمدن ما در این خیطه ای از زمین به او تعلق دارد کاری نکردند و گام های بر نداشتند ؟ طبیعی است که اکنون هرجنگ سالاری و قلم سالاری ، قلدری و ملاکی از جامعه ما ، آنچه را در قدیم نیز از میدان های خونین معرکه به حیث « متاع غنیمت» بدست آورده اند دربازار مکاره کنونی « منافع صد در صد ملی وحتی اسلامی!!» میخوانند .! جالب ترین پهلوی این به اصطلاح وعده فریبنده یعنی «اجازه نه میدهیم از خاک افغانستان برای تعرض به دیگر کشور های منطقه استفاده شود ! »  که اکثریتی از مطبوعات مافیائی جهان و منطقه بویژه مطبوعات افغانستان از آن به حیث یک « وعده مستحکم » رئیس جمهور کرزی یاد کرده اند آنگاه برملامیشود که گرداننده گان و حامیان این مطبوعات به خود زحمت دهند و بر فهرست  طویلی از تقاضا های رژیم کابل که از جامعه جهانی یا همان ائتلاف بین المللی ضد تروریزم دارند نظر افگنند و ببینند که با گذشت نزدیک به یک دهه تمام  و هزینه کردن ده ها وحتی  صد ها ملیارد دالری که بنام بازسازی عمومی و استحکام آرتش ملی افغانستان از سوی جامعه جهانی به مصرف رسیده اند ، دولت افغانستان بارها وبارها از نیروهای نظامی ائتلاف ضد تروریزم در افغانستان با کمال شرمندگی وشگفتی  تقاضا نموده اند که حین عملیات نظامی از احتیاط کار بگیرند که در نتیجه عملیات نظامی آنها به افراد ملکی وشهروندان عادی جامعه ما آسیب نرسند !! چنانچه رئیس جمهور کرزی بتاریخ بیستم مارچ سال جاری درگردهم آئی که غرض یاد بود از شهروندان کشته شده ای غیر نظامی که در اثر بمباردمان های طیارات خارجی در شهر ترین کوت ولایت ارزگان دائر شده بود گوش گرفتن خارجی ها وخواست پوزش آنها که پس از کشتار بی رحمانه افراد غیر نظامی را یک پیروزی بزرگ خویش تلقی کردند و گفتند که « بعد از جنجال ها ومشکلات زیاد توانیستم که اگر خارجی ها کدام وقت تلفاتی به افراد ملکی وارد کنند ،این تغییرات آمده است که آنها میآیند وبه من میگویند که کرزی! معذرت می خواهیم ما خطأ کردیم !!!»***مضاف براین تأ سیس پایگاه های نظامی کشورهای مختلفی که زیرنام ائتلاف ضد تروریزم در افغانستان حضور نظامی دارند وهرپایگاه نظامی دارای فرودگاه های مجهز ی می باشند که ضروریات گوناگون لوژستیکی خویش را بدون آنکه بلند ترین مقام افغانی آگاهی داشته باشد با استفاده ازچنین پایگاه ها مرفوع میدارند  ؛ لهذا میدانیم که الزامأ زمین و هوای سرزمین ما در تصرف کشورهای بزرگ قرار دارد ، شرم آور است که  بسیاری از ما بویژه طائفه ای از روشنفکران مستعجل و گول زننده های مدرن ، با منطق  « دالر پیچی » که معمولأ پس از اشتراک در ضیافت های مجلل با شعار یک اشتهای خوب بوجود می آیند ،این گونه عملکردها نظامیان  خارجی را « حق مسلم » آنها میدانیم و تا سرحد وکلای مدافع به پیش میرویم و استراتیژی های هرکشورخارجی را به تناسب بهای هر« شکرانه !! » ای که بدست میآوریم آنرا دقیقأ و « نقل مطابق اصل » اجرأ می کنیم . چنانچه برخی از همین تأ سیسات و نهاد های فرهنگی اختلافات و رقابت های ذات البینی قدرت های شامل در ائتلاف ضد تروریزم اعم  از « مذهبی و یاهم دموکراتیک » به سرزمین افغانستان نقل داده اند و زمین و فضای کشور جنگ زده ما  را همچون میدان زورآزمائی ها ی« پهلوان پنبه ای » مورد استفاده قرار میدهند

http://www.youtube.com/watch?v=uwIkMcmnjbE *

http://www.youtube.com/watch?v=SwaEBmgfECo**

*** خبر گزاری پژواک بیست مارچ ۲۰۱۰


 

 


بالا
 
بازگشت