سنجر غفاری

 

 ..

ایا نبود طالبان نبود القاعده است ؟

در دوران جنگ سرد گروهای داوطلب از کشورهای مختلف عربی غرض  جنگ با  نیروهای  شوروی وقت ورژ یم تحت رهبری ح . د. خ .ا  با امکانات فراوان مالی با تنظیم های جهادی  پیوستند.  داوطلبان عرب  در کشور  پاکستان  حضور خویش را گسترش  بخشیده  ، دران  زمان غرب  خطری  را برای خویش  از گسترش بنیاد گرائی  و  از ایجاد تروریزم  احساس نمیکرد .  سازمان  (قاعدً الانصار) تحت رهبری اسامه بن لادن  در پشاور پاکستان در سالهای نخست  جنگ سرد  جهت  کمک وانسجام جوانان عرب  اساس نهاده شد . در ابتدآ چند ساختمان را در شهر پشاور پاکستان  برای تجمع عرب ها بنام های ( بیت الانصار ، بیت المجاهدین ، بیت الشباب  مراکزی را ایجاد نمودند .  پس از این که  جواسیس عرب و شبکه  های سیا در پهلوی ای اس ای  پاکستان  نفوذ وکنترول  شان را مشترکآ  بالای تنظیم  ها و رهبران  جهادی  تحکیم  بخشیدند ، تدارکات  و سوقیات  بیشتری را بسوی  مرز  ها  میان افغانستان – پاکستان ،  هندوستان – پاکستان  ،  بلوچستان – ایران  انجام دادند . بیشترین حمایت و نفوذ عرب ها  در میان  تنظیم های  اتحاد  اسلامی  سیاف ، حزب  اسلامی  گلبدین ، مولوی   محمد  نبی  محمدی ، حزب اسلامی خورد تحت رهبری محمد  یونس خالص  بمشاهده میرسید .  درجبهات  مربوط اتحاد اسلامی سیاف و در اطراف کابل  مشاورین عربی به خصوص در ولسوالی پغمان وشکردره  در رفت وامد بودند . اکثر اوقات کابل تحت ضربات شدید راکتی بدستور ورهنمائی مشاورین عرب  قرار میگرفت . برعلاوه در مناطق شمال و شرق کشور عرب ها به حمایت قوماندانان مربوط اتحاد اسلامی قرار داشتند . عرب ها برعلاوه در مناطق قبایلی ، خیبر اجنسی ، صوبه سرحد به کمک خان های قبایلی هسته های شان را ایجاد نمودند . پس از سقوط رژیم  قانون  درسال 1992  اغاز یک بحران میان تنظیم ها و تحرک  جدید  برای  شبکه های استخباراتی  کشورهای  عرب ، پاکستان ، ایران  جهت  کسب نفوذ وبرتری  بیشتر در افغانستان  در پیش برد اهداف شان میان تنظیم ها اغاز گردید .  بلا خره مشاهده گردید  که ایران و پاکستان  به تحریک  عرب ها تنظیم  های شان را در افغانستان  باهم  در یک مقابله رویاروی  قرار دادند . پس ار جنک به خاطر تصرف  کابل بوسیله  حزب اسلامی حکمتیار و نیروهای مسلح جمعیت اسلامی و شورای نظار نخستین جرقه آتش انتقام جوئی شبکه های عرب بر ضد نفوذ ایران بوسیله   ای اس ای  پاکستان  میان  تنظیم  وحدت  اسلامی  تحت  حمایت  ایران  ، اتحاد  اسلامی  سیاف  تحت حمایت  عرب ها  دامنش  را گسترش  داده ، بلاخره  از میان  این شعله  های خشم  وانتقام  که  منجر  به نابودی  اساسات  حیات  سیاسی – نظامی ، اقتصادی و  بنیاد   قانونیت  در کشور  ما  گردید  تحریک  طالبان از  تنور اتشین  شبکه های غربی ، عربی  و پاکستانی  بازهم  به  حمایت مالی و اشتراک جوانان  داوطلب عرب  در کشور ما  بربنیاد  شریعت  در برابر  شروفساد  تنظیم ها  بوجود  امدند. طالبان برخاسته از میان جوانان عرب  در مدارس  ایجاد شده  و پرورش یافته  تحت کنترول وحمایه منظم و متداوم  استخبارات سعودی و حمایت پولی شیخ ها و خانواده بن لادن  قرار داشت ،  درزمینه شک وگمان جایش را به واقعیت های بازگشوده است . سرویس های جاسوسی  پاکستان و امریکا در موجودیت مدارس و اموزشگاهای جوانان عرب و طالبان  موافق بود  . هسته  گذاری طالبان را خود میدانند و اگاه هستند ، پس چگونه امروز معتقد بران میباشند و همواره تکرار مینمایند که انعده طالبان ایکه با القاعده ارتباط نداشته باشند ویا قطع ارتباط نمایند میتوانند از لیست سیاه حزف شوند و سلاح را به ز مین گذاشته به زنده گی عادی برگردند . در حالی که  این را خوب میدانند شعوری ترین  دشمن شان در جبهات جنگ عرب ها وطالبان  پرورش یافته مدارس  ایشان میباشند . از جانبی  در تمام جبهات جنگی طالبان ، عرب ها نقش عمده  رهبری و رهنمودی عملیات هارا عهده دار هستند و بودند . فعلآ در تمامی نقاط کلیدی تشکیلات  نظامی و رهبری طالبان  پس از ای اس ای نفش عرب ها قابل محاسبه  وتعین کننده است . موجودیت قبرستانهای  جدید عرب ها پس از حضور نظامیان امریکا در ولایات مختلف افغانستان که به زیارتگاه های مردمان محلی  به خصوص در ولایت قندهار ، هلمند ، پکتیکا و کنر، پکتیا،  مناطق قبایلی ، کویته و خیبر و صوبه های مختلف ، موجود میباشد، بیانگر واقعیت های  است ، که القاعده یگانه  نوازشگر و استقامت دهنده  طالبان از بنیاد تا امروز چون مادر غمخوار ،طالبان را در اغوشش پرورش داده است . القاعده میتواند بدون طالب  القاعده بماند . مگر طالبان یک نفس را بدون القاعده نمیتوانند به راحتی  بیرون بکشند، و یک گام هم برداشته نمیتوانند .  بنیاد اساسی تحریک طالبان را چریک های عرب از مکان شان در هنگام حاکمیت تنظیم ها در ثمر خیل ولایت ننگرهار و مدارس شان در کمپ هاو اردو گاهای شان در شهر پشاور پاکستان گذاشتند . عرب ها پس از روی کار امدن رژیم  تنظیم ها  تمامی امکانات شان را بسوی جمهوریت های مسلمان نشین  اسیای میانه ، تاجکستان ،ازبکستان ، ترکمنستان سوق دادند . از طریق ولایات شمال افغانستان منجمله ولایت کندوز براساس  موجودیت  نفوذ اتحاد اسلامی به مرز های  تاجکستان راه یافتند . درگیری ها ونا امنی های سالیان 1992 – 1994 جمهوریت های اسیای میانه  را فعالیت های شبکه های عرب و ای اس ای در ان محلات  بنیاد گذاشتند ،  مواد تبلیغاتی و هزاران پایه بلند گو برای تبلیغات برای چریک ها در انطرف مرز بوسیله اعمال ایشان  اکمال میگردید . شیخ ها و رهبران نظامی مدارس برای جلب کمک ها در پشاور پاکستان و کشور های اسلامی به  تحرک افتادند ،  به تشویق رهبری اتحاد اسلامی در سال 1996  و تظمین قوماندانان  شورای جلال اباد انوقت  انجنیر محمود از حزب اسلامی مولوی خالص ، فضل الحق مجاهد از حزب اسلامی گلبدین ، ساز نور ازحزب اتحاد اسلامی سیاف به شمول خود سیاف در سودان از بن لادن جهت پناهنده گی و مخفی شدنش در افغانستان دعوت صورت گرفت که بعدآ به تضمین همین افراد بن لادن همرای هوادارانش درشرق افغانستان پناهنده شدند . زمان ان بود که طالبان شرق افغانستان را تصرف نمودند و اسامه در کنار طالبانی قرارگرفت که قرار داشت . ...وجود اسامه برای اینده بازی بزرگ برای پاکستان و امریکا همچو شمشیرجوهردار دو تیغه مفید واقع شد .  جوهرش عبارت بود از جلب و جذب مسلمانان و همکاری های مادی ومعنوی شان ، دو تیغ ان  از میان برداشتن قوت های نظامی تنظیم های جنگ دیده مجاهدین هفت گانه وهشت گانه ایران و پاکستان  ،  مبدل شدن طالبان به یک قوت  و تهدید برای  چین ، هندوستان ، روسیه ، ایران و کشور های اسیای میانه ، طالبانیزه ساختن پاکستان در منطقه که راه حضور نظامی ناتو وامریکارا در منطقه باز نمود ، پیش برد بازی استراتیژیکی  تحت عنوان مبارزه با تروریزم و نارکوتیزم یک دهه را پشت سر گذاشت . القاعده توانست رهبرش را درمقابل  بزرگترین  یورش نظامیان  جهان محافظت  نموده قوت  وقدرتش را بیشتر از دیروز در جهان حفظ  وگسترش  بدهند . این کسب شهرت واوج قدرت بوسیله جنگ و مقاومت طالبان در جبهات  مقاومت در افغانستان و قبایل  دوطرف  دیورند  بدست   امد . طالبان همدوش با هزاران جوان عرب  در مقابل  نیروهای  امریکاو  ناتو  از مخفی  گا ه های  شان  در پاکستان (مدارس عربی)استقامت  یافتند . ای اس ای و شیخ های عرب ،  چریک های تنظیم ها منجمله حزب اسلامی حکمتیار و قوماندان حقانی از تنظیم مولوی خالص و قوماندانان مولوی محمد نبی و سیاف  همدوش با ایشان سناریوی  جنگ و پیشروی بسوی افغانستان ، اسیای میانه ، تهدید برای کشور های منطقه ، چین ، هند و روسیه وایران را دنبال مینمایند . افغانستان به میدان کشمکش قوت های بین المللی قرار داشت و قرار دارد . چه تغیرات عمده  را مشاهده نمود ، تا تظمین برای حضور طالبان بدون حمایت و نبود القاعده را در مبدل شدن این نیروی وابسته به قوت و حمایت جوانان عرب به یک قوت سیاسی مطرح شده یی که بتواند تمثیل حاکمیت  اراده مردم افغانستان را در حضور داشت قوت های نظامی بیش از چهل کشور بیگانه ،  ویا نبود قوت های بیگانه ،  موجودیت رهبران تنظیم های جهادی مخالف ایشان ، ومورد حمایت واعتماد امریکا ،  بحران بزرگ بوجود امده  خلای قدرت و حاکمیت دولتی ، موجودیت فساد اداری ،  بحران شدید فقر و نبود شغل برای کادر ها ، نبود ملیونها کادر مسلکی نظامی و اداره ،  موجودیت نفاق ملی و برتری جوئی قومی ، سمتی و لسانی ،  نبود امنیت و اعتماد مردم به قوت نظامی و دفاعی کشور در موجودیت تهدید ات از سوی همسایه های دارای اسلحه اتومی ، وجود هزاران هکتار اراضی خاشخاش و کارخانه خورد وبزرگ تولید مواد مخدره  در مناطق مختلف کشور ، موجودیت هزاران انسان مهاجر و محتاط به مواد مخدر ، ملیونها مریض و محلول و فامیل های شهدآ ، عوامل جنگ  ،در نظر داشت خواست ها و فشار های جامعه جهانی و ساز مانهای بین المللی و دفاع از حقوق انسان ،  تشویش  سازمانهای بین المللی و اکثریت زنان افغان از برگشت  قوانین خلاف  حقوق وازادی های زنان دراجتماع افغانی ، تاریک اندیشی  طالبان در  برابر ازادی مطبوعات ونشرات ( پخش موسیقی و نشرات تلویزیون )  تطبیق جدی قوانین شریعت ( قیود بر ریش لباس محلی  اموزش ) دختران درمکاتب و عدم اشتراک زنان در امورات اجتماعی  و دها  مطلب دیگری  که  ناراحتی بیشتر را برای مردم وبه خصوص زنان و جوانان  بوجود اورده است . ذهنیت ها مخشوش میباشد تا ختم این بازی چند سال دیگر ضرورت است تا مردم ما بسوی  نا باوری ها سوق و کشور مابرای استحصال و استخراج منابع  واهداف مورد ضرورت برای تآمین و حفظ منافع بیگانه ها بدست گدی ها و اشباح های وحشت  وترس  برای مردم  ما ومنطقه  مبدل خواهد گردید . یک لحظه توجه کشور گشایان و رهبران قدرت های بزرگ حضور یافته درکشور  مارا به این واقعیت  معطوف میدارم و میگویم .  صبوری ما  ،  بیداری ما است .  بیداری شما  یک خواب است  .   شنیده  و خوانده  باشید که   درکف اتش داشتن نزدیک شدن به نفت و گاز ، انبار باروت و مواد انفلاقیه   حریق و انفجاری را بوجود می اورد.  که نابودی حتمی پیامدش میباشد .  راه نجات  قطعی وجود ندارد .  خوب خواهد بود تا ازاین بازی های  کشنده و خودکشی حتمی خود وهمنوع خویش را نجات بدهیم . با طالبان به ادامه مصیبت ها و با منورین و روشنفکران افغان  بسوی ختم مصیبت ها گام حتمی را میگذارید . خواست مردم افغانستان را نباید پشت گوش نمود . کوه ها ، اسمان ابی و  شفاف  افغانستان  شاهد عینی و بیانگر شکست ها و سر افگنده گی های  دشمنان ثروت ملی مابوده  ،  قرن هاست  افغانستان را در جغرافیایش  محافظت مینماید . خاک ما برای طبعیت ومردمش حاصل خیز ، برای دشمنانش فاجعه افرین و مرگ  بار است   .

سنجر غفاری

 


بالا
 
بازگشت